شعر و ادبیات
179 subscribers
1.2K photos
92 videos
55 files
184 links
«تو همان روح لطیفی که خداوندِ غزل
به تو خورده‌ست میان کلماتش سوگند»

همراهمان باشید تا کمی ادبیات بچشیم!

@Fateme_Rahaei
Download Telegram
Forwarded from ویراستار (Hossein Javid)
‏⁧ #یون_فوسه⁩، نمایشنامه‌نویس نروژی، برنده‌ی ⁧ #جایزه‌ی_نوبل_ادبیات⁩ ۲۰۲۳ اعلام شد.

اغلب آثار او به زبان فارسی ترجمه و منتشر شده است.

حسین جاوید
@Virastaar
مردی که ز عصر خود فراتر باشد
به بهانه‌ی زادروز معلم فرهنگ و ادبیات ایران

دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی، ادیب، شاعر، محقق و استاد دانشگاه، در ۱۹ مهرماه سال ۱۳۱۸ در کدکن از توابع نیشابور به دنیا آمد. او بی‌آنکه به تحصیل در مدارس بپردازد، نزد پدر خویش، میرزا محمد شفیعی کدکنی و استادانی چون محمدتقی ادیب نیشابوری و شیخ هاشم قزوینی به یادگیری ادبیات و علوم حوزوی پرداخت. او با کسب رتبه‌ی نخست در کنکور کارشناسی، وارد رشته‌ی زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی مشهد شد و سپس، تحصیلات خود را تا مرحله‌ی دکتری در دانشگاه تهران دنبال کرد.
مطالعات و تحقیقات جامع شفیعی کدکنی در رساله‌ی دکترای خود با عنوان صور خیال در شعر فارسی: تحقیق انتقادی در تطوّر ایماژهای شعر پارسی و سیر نظریه‌ی بلاغت در اسلام و ایران با راهنمایی پرویز ناتل خانلری، استادان وقت گروه ادبیات همچون فروزانفر، زریاب خویی، خانلری، ماهیار نوابی و مینوچهر را بر آن داشت تا او را به عنوان استادیار در همان گروه استخدام کنند و "احترامی به فضیلت ایشان" باشد (پاک‌نهاد، ۱۳۹۲).
محمدرضا شفیعی کدکنی از همان سال ۱۳۴۸ به تدریس در دانشکده‌ی ادبیات دانشگاه تهران پرداخت و کلاس‌های صبح سه‌شنبه‌ی او تا سال‌ها، پذیرای عموم مشتاقان ادبیات و فرهنگ این سرزمین بود. مایه‌ی خشنودی بنده است که حضور در این کلاس‌ها را تجربه کردم، اما صد حیف که استاد در سالیان اخیر مورد بی‌مهری قرار گرفت و کلاس‌ او، بنا به دلایلی، دیگر ادامه نیافت.
شفیعی کدکنی که تخلص م. سرشک را برای خویش برگزیده است، ادیبی چندوجهی است که علاوه بر گام نهادن در دو وادی سرایش شعر و تحقیقات نظری، به کوشش‌های ارزنده در پژوهش انتقادی، تصحیح و ترجمه پرداخته است. استاد زرین‌کوب در خصوص او می‌گوید: "حق آن است که کمتر دیده‌ام محققی راستین، در شعر و شاعری هم پایه‌ای عالی احراز کند و خرسندم که این استثنا را در وجود آن دوست عزیز کشف کردم" (عباسی، ۱۳۸۷: ۱۷).
شفیعی کدکنی پس از طبع‌آزمایی در قالب‌های کهن، همچون غزل، به سبک نیمایی گرایید و با بهره‌گیری از رموز و کنایات، خود را به عنوان شاعری اجتماعی مطرح ساخت. دیدگاه‌های شعری استاد نیز بسیار قابل توجه است. او در کتاب با چراغ و آینه، پیرامون شعر امروز می‌نویسد: "بیماری اصلی شعر روزگار ما از همین‌ جا شروع می‌شود که خودش نه‌تنها فرمی - جز کار نیما - به وجود نیاورده است، بلکه فرم‌های شگفت‌آوری را که محصول نبوغ خیّام و فردوسی و حافظ و مولوی و سعدی است، به یک سوی نهاده و در فرمِ بی‌فرمی، ربع قرنی است که در جا می‌زند. بن‌بست شعر معاصر به دست کسانی خواهد شکست که یا فرم تازه‌ای ابداع کنند - کاری که نیما کرد و شاگردانش کمال بخشیدند - یا یکی از فرم‌های تجربه‌شده‌ی قدیم یا جدید را با حال‌و‌هوایِ انسان عصر ما انس و الفت دهد و در فضای آن فرم‌ها، تجربه‌های انسان عصر ما را شکل دهد" (شفیعی کدکنی، ۱۳۹۰: ۶۷۳ و ۶۷۴).
استاد شفیعی کدکنی در کتاب این کیمیای هستی نیز می‌گوید: "شعر جدید از هر گونه معنی شدن می‌گریزد. اینکه می‌گویند شعر باید بی‌معنی باشد، حرف چندان بی‌معنایی هم نیست. در ایران، برخی جوانان بی‌سواد و بی‌اطلاع این مطلب را به صورت خنده‌داری درآوردند و گفتند که شعر باید اصلاً معنی نداشته باشد. آن کس که گفت شعر چیزی است که معنی نداشته باشد، منظورش این بود که معنیِ معيّن و محدود و مشخص و قابل بیان کردن به عبارت دیگر نداشته باشد. او به صورت دیگر، قصدش این بود که بگوید شعر چیزی است که بیش از یک معنی داشته باشد. شعر چیزی است که هر لحظه معنی‌‌ای داشته باشد، برای هر کس در هر دوره‌ای از زندگی معنایی داشته باشد؛ نه اینکه اصلاً معنی نداشته باشد. شعر حافظ و مولوی به یک حساب معنی ندارد، زیرا هیچ معنی مسلمی و قاطعی بر آن‌ها نمی‌توان تحمیل کرد. در نتیجه، هزاران معنی دارد. از اینجاست که رولان بارت می‌گوید و درست هم می‌گوید که به تناسبِ نظمِ رمزیِ زبانِ یک اثر و به تعداد سمبل‌هایی که در آن به کار گرفته می‌شود، آن اثر دارای معنی است. از آنجا که رمزهای زبان حافظ و مولوی رمزهای متعدد و بی‌شماری است، معانی شعر آن‌ها نیز بی‌شمار است و به اصطلاح آن گوینده، شعرشان معنی ندارد" (همو، ۱۳۹۶/۱: ۵۴).

فهرست کتاب‌های استاد شفیعی کدکنی:

کتاب‌های تألیفی)
الأدب الفارسي منذ عصر الجامي وحتی أیامنا (ترجمه‌شده با نام ادبیات فارسی از عصر جامی تا روزگار ما، به قلم حجت‌الله اصیل)
موسیقی شعر
شاعر آینه‌ها: بررسی سبک هندی و شعر بیدل
مفلس کیمیافروش: نقد و تحلیل شعر انوری
تازیانه‌های سلوک: نقد و تحلیل چند قصیده از حکیم سنائی
زبور پارسی: نگاهی به زندگی و غزل‌های عطار
حالات و سخنان ابوسعید ابوالخیر
شاعری در هجوم منتقدان: نقد ادبی در سبک هندی، پیرامون شعر حزین لاهیجی
این کیمیای هستی: درباره‌ی حافظ، جمال‌شناسی و جهان شعری
صور خیال در شعر فارسی: تحقیق انتقادی در تطوّر ایماژهای شعر پارسی و سیر نظریه‌ی بلاغت در اسلام و ایران 
در اقلیم روشنایی: تفسیر چند غزل از حکیم سنائی غزنوی
قلندریه در تاریخ: دگردیسی‌های یک ایدئولوژی
حالات و مقامات م. امید
با چراغ و آینه: در جست‌وجوی ریشه‌های تحول شعر معاصر ایران
ادوار شعر فارسی: از مشروطیت تا سقوط سلطنت
رستاخیز کلمات: درس‌گفتارهایی درباره‌ی نظریه‌ی ادبی صورت‌گرایان روس
زبان شعر در نثر صوفیه: درآمدی به سبک‌شناسی نگاه عرفانی
دفتر روشنایی: از میراث عرفانی بایزید بسطامی
نوشته بر دریا: از میراث عرفانی ابوالحسن خرقانی
چشیدن طعم وقت: از میراث عرفانی ابوسعید ابوالخیر
درویش ستیهنده: از میراث عرفانی شیخ جام
در هرگز و همیشه‌ی انسان: از میراث عرفانی خواجه عبدالله انصاری


کتاب‌های ترجمه‌شده)
رسوم دارالخلافه: نقش آیین‌های ایرانی در نظام خلافت اسلامی، نوشته‌ی هلال بن محسن صابی
تصوف اسلامی و رابطه‌ی انسان و خدا، نوشته‌ی رینولد الین نیکلسون
آفرینش و تاریخ، نوشته‌ی ابونصر مطهر بن طاهر مقدسی
آوازهای سندباد، نوشته‌ی عبدالوهاب البیاتی

کتاب‌های غیر از تألیف و ترجمه)
اسرارالتوحید فی مقامات الشیخ ابی‌سعید (مقدمه، تصحیح و تعلیق)
تاریخ نیشابور (مقدمه، تصحیح و تعلیق)
مرموزات اسدی در مزمورات داودی (مقدمه، تصحیح و تعلیق)
مختارنامه (مقدمه، تصحیح و تعلیق)
مصیبت‌نامه (مقدمه، تصحیح و تعلیق)
منطق‌الطیر (مقدمه، تصحیح و تعلیق)
اسرارنامه (مقدمه، تصحیح و تعلیق)
الهی‌نامه (مقدمه، تصحیح و تعلیق)
تذکرةالاولیاء (مقدمه، تصحیح و تعلیق)
غزلیات شمس تبریز (مقدمه، گزینش و تفسیر)
در عشق زنده بودن: گزیده‌ی غزلیات شمس
علی‌نامه: منظومه‌ای کهن (معرفی نسخه‌ی مکتوب و مقدمه)
دیوان قائمیات (مقدمه و تعلیق)

دفترهای شعر)
طفلی به نام شادی
آیینه‌ای برای صداها: هفت دفتر شعر
هزاره‌ی دوم آهوی کوهی
در آیینه‌ی رود: منتخب اشعار
زمزمه‌ها
از زبان برگ
ستاره‌ی دنباله‌دار
در ستایش کبوترها
در کوچه‌باغ‌های نیشابور
شب‌خوانی
بوی جوی مولیان
از بودن و سرودن
غزل برای گل آفتاب‌گردان
مرثیه‌های سرو کاشمر
خطی ز دلتنگی

مثل درخت در شب باران (صفحه‌ی استاد در تارنمای دانشگاه تهران)

منابع:
پاک‌نهاد، ایمان. "ساعتی در کلاس درس محمدرضا شفیعی کدکنی"، روزنامه‌ی شرق، ش ۱۹۲۱، ۱۶ دی ۱۳۹۲، ص ۱.
عباسی، حبیب‌الله (۱۳۸۷). سفرنامه‌ی باران: نقد و تحلیل و گزیده‌ی اشعار شفیعی کدکنی (م. سرشک)، تهران: سخن.
شفیعی کدکنی، محمدرضا (۱۳۹۶). این کیمیای هستی: درباره‌ی حافظ، جمال‌شناسی و جهان شعری، ج ۱، تهران: سخن.
____ (۱۳۹۰). با چراغ و آینه: در جست‌وجوی ریشه‌های تحول شعر معاصر ایران، تهران: سخن.
صفحه‌ی استاد در تارنمای دانشگاه تهران، به نشانی: https://rtis2.ut.ac.ir/cv/shafiea#activity-1

مطلب من در روزنامه‌ی بیان مردم
چاپ دوشنبه ۱۷ مهر
@PoemAndLiterature
2
مردی که ز عصر خود فراتر باشد...
@PoemAndLiterature
3
Forwarded from شفیعی کدکنی
@shafiei_kadkani

ـــــــــــــــــــــــ
خاموشیَت مباد
که فریادِ میهنی!

در ستایشِ حافظ


مستی و هوشیاری و راهی و رهزنی
ابری و آفتابی و تاریکْ‌روشنی

هرکس درونِ شعر تو جویایِ خویش و تو
آیینه‌دارِ خاطرِ هر مرد و هر زنی

در پایتختِ سلسلهٔ شب، که شهرِ ماست
همواره روح را به سوی روز، روزنی

نشناخت کس تو را و شگفتا که قرن‌هاست
حاضر میانِ انجمن و کوی و برزنی

این سان که در سرودِ تو خون و طراوت است
صد بیشه‌ْ ارغوانی و صد باغْ سوسنی

ای هرگز و همیشه و نزدیک و دیر و دور!
در هر کجا و هیچ کجا، در چه مأمنی؟

در مسجدی و گوشهٔ میخانه‌ات پناه
آلودهٔ شرابی و پاکیزه دامنی.

هر مصرعت عصارهٔ اعصار و ای شگفت!
کاینده را به آینگی صبحِ روشنی

نَشگِفت اگر که سلسلهٔ عاشقانِ دهر
امروز خامُش‌اند و تو گرمِ سرودنی

آفاق از چراغِ صدای تو روشن است
خاموشیَت مباد که فریادِ میهنی!

محمدرضا شفیعی کدکنی
از دفترِ مرثیه‌های سرو کاشمر، سخن، تهران: ۱۳۸۹
___

▪️با اطمینان می‌توان گفت که هیچ ملتی، شاعری از نوع حافظ ندارد.
فردوسی بیش‌و‌کم نظایری در جهان دارد و سعدی نیز. حتی جلال‌الدین مولوی هم. ولی حافظِ ما در فرهنگ بشری بی‌مانند است؛ شاعری که شعرِ فارسیِ او را زاهدان و عارفان در قنوت نماز به جای ادعیه و آیات عربی بخوانند و در عین حال زندیقان هر دوره‌ای شعر او را آینهٔ اندیشه‌های خود بدانند و از نظر «پیر خطا‌پوش» حافظ که بر قلمِ صنع چنان اعتراض خطرناکی کرده است شادمان باشند و در زندگیِ روزانه، مردمِ ما، دیوانش را در کنار قرآن مجید، سرِ سفرهٔ عقد و هفت‌سین سالِ نو قرار دهند و با آن فال بگیرند و استخاره کنند،
چنین شاعری در جغرافیای کرهٔ زمین و در تاریخ بشریت منحصربه‌فرد است و همانند ندارد.

محمدرضا شفیعی کدکنی
این کیمیای هستی، جلد دوم، صص ۱۹–۱
۲۰ مهرماه و بزرگداشت فریاد میهن؛ حافظ شیرازی
#حافظ
1
سوزی که در آسمان نگنجد دارم
وآن ناله که در دهان نگنجد دارم

گفتی: «ز جهان چه غصه داری آخر؟»
«آن غصه که در جهان نگنجد دارم»

#خاقانی
@PoemAndLiterature
2
سخنراني حسن اكبري بيرق در دانشگاه سمنان بمناسبت روز حافظ
1
فاخته‌ی دهان‌دوخته
@PoemAndLiterature
2👍1👏1
جهان را بنگر سراسر
که به رخت رخوت خواب خراب خود
از خویش بیگانه است.
و ما را بنگر
بیدار
که هشیواران غم خویشیم.
خشم‌آگین و پرخاشگر
از اندوه تلخ خویش پاسداری می‌کنیم،
نگهبان عبوس رنج خویشیم
تا از قاب سیاه وظیفه‌ای که بر گِرد آن کشیده‌ایم
خطا نکند.
و جهان را بنگر
جهان را
در رخوت معصومانه‌ی خوابش
که از خویش چه بیگانه است!

ماه می‌گذرد
در انتهای مدار سردش.
ما مانده‌ایم و
روز
نمی‌آید.

#احمد_شاملو
📷: امروز، بر مزار او،
امامزاده طاهر کرج
@PoemAndLiterature
2👍1
به معلمی عشق می‌ورزیدم...
@PoemAndLiterature
هر چند که دل‌تنگ‌تر از تُنگ بلورم
با کوه غمت، سنگ‌تر از سنگ صبورم

اندوه من انبوه‌تر از دامن الوند
بِشْکوه‌تر از کوه دماوند، غرورم

یک عمر پریشانی دل، بسته به مویی است
تنها سر مویی ز سر موی تو دورم

ای عشق! به شوق تو گذر می‌کنم از خویش
تو قافِ قرار من و من، عینِ عبورم

بگذار به بالای بلند تو ببالم
کز تیره‌ی نیلوفرم و تشنه‌ی نورم

#قیصر_امین‌پور
@PoemAndLiterature
1
و قاف، حرف آخر عشق است...

[اصلاح اشتباه چاپخانه ⬇️
منابع:
۱. امین‌پور، قیصر (۱۳۸۳). سنت و نوآوری در شعر معاصر، تهران: علمی و فرهنگی.
۲. جواهریان، سامان. ری‌را: پادکست شعر معاصر، قسمت بیست و چهارم: روز ناگزیر، قیصر امین‌پور، به نشانی:
https://t.me/rirapodcast/263]

@PoemAndLiterature
1
Forwarded from شعر و ادبیات (Fateme Rahaei)
اگر باشی محبت روزگاری تازه خواهد یافت
زمین در گردشش با تو مداری تازه خواهد یافت

دل من نیز با تو بعد از آن پاییز طولانی
دوباره چون گذشته نوبهاری تازه خواهد یافت

درخت یادگاری باز هم بالنده خواهد شد
که عشق از کُنده‌ی ما یادگاری تازه خواهد یافت

دهانت جوجه‌هایش را پریدن گر بیاموزد
کلام از لهجه‌ی تو اعتباری تازه خواهد یافت

بدین سان که من و تو از تفاهم عشق می‌سازیم
از این پس عشق‌ورزی هم، قراری تازه خواهد یافت

من و تو عشق را گسترده‌تر خواهیم کرد، آری
که نوع عاشقان از ما تباری تازه خواهد یافت

تو خوب مطلقی، من خوب‌ها را با تو می‌سنجم
بدین سان بعد از این، خوبی عیاری تازه خواهد یافت

جهان پیر، این دل‌گیر هم، با تو، کنار تو
به چشم خسته‌ام، نقش و نگاری تازه خواهد یافت

#حسین_منزوی
@PoemAndLiterature
4
غنیمتی شِمُر ای شمع، وصلِ پروانه
که این معامله تا صبحدم نخواهد ماند

#حافظ
@PoemAndLiterature
2
دلا طمع مبر از لطف بی‌نهایت دوست
چو لاف عشق زدی، سر بباز چابک و چست

#سعدی
@PoemAndLiterature
4
شبنم یک صبح خندانیم ما...
@PoemAndLiterature
3
نغزنگاری به شیوه‌ی استاد سعید نفیسی...
@PoemAndLiterature
1
آتشی، شاعر طبیعت و احساس
@PoemAndLiterature