شعر و ادبیات
179 subscribers
1.2K photos
92 videos
55 files
184 links
«تو همان روح لطیفی که خداوندِ غزل
به تو خورده‌ست میان کلماتش سوگند»

همراهمان باشید تا کمی ادبیات بچشیم!

@Fateme_Rahaei
Download Telegram
دربه‌درتر از باد زیستم
در سرزمینی که گیاهی در آن نمی‌روید.
ای تیزخرامان!
لنگیِ پای من
از ناهمواریِ راهِ شما بود.

#احمد_شاملو

@AhmadShamloo
@PoemAndLiterature
امروز بیش‌تر از دیروز دوستت می‌دارم
و فردا بیش‌تر از امروز
و این، ضعف من نیست؛ قدرت تو است...

#احمد_شاملو
@PoemAndLiterature
دستان من از نگاه تو سرشار است...
چراغ رهگذری
شب تنبل را
از خواب غلیظ سیاهش بیدار می‌کند
و باران
جوبار خشکیده را
در چمن سبز
سفر می‌دهد…

#احمد_شاملو
@PoemAndLiterature
مرا
تو
بی‌سببی
نیستی.
به راستی
صلتِ کدام قصیده‌ای
ای غزل؟
ستاره‌باران کدام سلامی
به آفتاب
از دریچه‌ٔ تاریک؟
کلام از نگاه تو شکل می‌بندد
خوشا نظربازیا که تو آغاز می‌کنی!
پسِ پشتِ مردمکانت
فریاد کدام زندانی است
که آزادی را
به لبان برآماسیدهٔ
گل سرخی پرتاب می‌کند؟
ورنه
این ستاره‌بازی
حاشا
چیزی بدهکار آفتاب نیست.
نگاه از صدای تو ایمن می‌شود
چه مؤمنانه نام مرا آواز می‌کنی!
و دلت
کبوتر آشتی است،
درخون‌تپیده
به بامِ ‌تلخ.
با این همه
چه بالا
چه بلند
پرواز می‌کنی!

#احمد_شاملو
@PoemAndLiterature
Forwarded from شعر و ادبیات (Fateme Rahaei)
انسان‌زاده‌شدن تجسّد وظیفه بود:
توان دوست‌داشتن و دوست‌داشته‌شدن
توان شنفتن
توان دیدن و گفتن
توان اندُهگین و شادمان‌شدن
توان خندیدن به وسعت دل، توان گریستن از سُویدای جان
توان گردن به غرور برافراشتن در ارتفاع شُکوهناک فروتنی
توان جلیل به دوش بردن بار امانت
و توان غمناک تحمل تنهایی
تنهایی
تنهایی
تنهایی عریان.
انسان
دشواری وظیفه است.

#احمد_شاملو
@PoemAndLiterature
باید ایستاد و فرود آمد
بر آستان دری که کوبه ندارد

چرا که گر به‌گاه آمده باشی
دربان به انتظار توست
ور بی‌گاه،
به در کوفتنت را پاسخی نمی‌آید.

در آستانه
#احمد_شاملو

http://www.hich-s-tan.blogfa.com/post/10
@PoemAndLiterature
انسان زاده شدن تجسّد وظیفه بود:
توان دوست‌ داشتن و دوست داشته شدن
توان شنفتن
توان دیدن و گفتن
توان اندُهگین و شادمان شدن
توان خندیدن به وسعت دل، توان گریستن از سُویدای جان
توانِ گردن به غرور برافراشتن در ارتفاع شُکوهناک فروتنی
توان جلیلِ به دوش بردن بار امانت
و توان غمناک تحمل تنهایی
تنهایی
تنهایی
تنهایی عریان.
انسان
دشواری وظیفه است.

#احمد_شاملو
@PoemAndLiterature
https://www.instagram.com/tv/CfOOXcAAm8Q/?igshid=MDJmNzVkMjY

آیدا باشید تا شاملویی پیدا شود و از دریچه‌ای به شما بنگرد که همه از آن غافل بوده‌اند.
اما...
اگر آیدا باشد، شاملو شدن بلدید؟
.
.
.
آیدا را می‌جویم تا مرا به دیوانگی بکشاند؛
که من در اوج دیوانگی بتوانم به قدرت‌های اراده‌ی خود واقف شوم؛
که من در اوج غرایز برانگیخته‌ی خود بتوانم شکوه انسانیت را بازیابم و به محک زنم؛
که من بتوانم آگاه شوم.
آیدا! این که مرا به سوی تو می‌کشد عشق نیست، شکوه توست؛
و آنچه مرا به انتخاب تو برمی‌انگیزد، نیاز تن من نیست، یگانگی ارواح و اندیشه‌های ماست.

مثل خون در رگ‌های من
#احمد_شاملو
@PoemAndLiterature
1
چشمه‌ساری در دل و
آبشاری در کف،
آفتابی در نگاه و
فرشته‌ای در پیراهن

از انسانی که تویی
قصه‌ها می‌توانم کرد
غمِ نان اگر بگذارد...

#احمد_شاملو
@PoemAndLiterature
👍1
جهان را بنگر سراسر
که به رخت رخوت خواب خراب خود
از خویش بیگانه است.
و ما را بنگر
بیدار
که هشیواران غم خویشیم.
خشم‌آگین و پرخاشگر
از اندوه تلخ خویش پاسداری می‌کنیم،
نگهبان عبوس رنج خویشیم
تا از قاب سیاه وظیفه‌ای که بر گِرد آن کشیده‌ایم
خطا نکند.
و جهان را بنگر
جهان را
در رخوت معصومانه‌ی خوابش
که از خویش چه بیگانه است!

ماه می‌گذرد
در انتهای مدار سردش.
ما مانده‌ایم و
روز
نمی‌آید.

#احمد_شاملو
@PoemAndLiterature
👍1👏1
Forwarded from شعر و ادبیات (Fateme Rahaei)
چشمه‌ساری در دل و
آبشاری در کف،
آفتابی در نگاه و
فرشته‌ای در پیراهن

از انسانی که تویی
قصه‌ها می‌توانم کرد
غمِ نان اگر بگذارد...

#احمد_شاملو
@PoemAndLiterature
1
انسان زاده شدن تجسّد وظیفه بود:
توان دوست داشتن و دوست داشته شدن
توان شنفتن
توان دیدن و گفتن
توان اندُهگین و شادمان شدن
توان خندیدن به وسعت دل، توان گریستن از سُویدای جان
توان گردن به غرور برافراشتن در ارتفاع شُکوهناک فروتنی
توان جلیل به دوش بردن بار امانت
و توان غمناک تحمل تنهایی
تنهایی
تنهایی
تنهایی عریان.
انسان
دشواری وظیفه است.

#احمد_شاملو
@PoemAndLiterature
2
من مرگ را ديده‌ام
در ديداری غمناک
من مرگ را به دست سوده‌ام
من مرگ را زيسته‌ام
با آوازی غمناک
غمناک...

#احمد_شاملو
@PoemAndLiterature
1👍1
هرگز از مرگ نهراسیده‌ام
اگر چه دستانش از ابتذال شکننده‌تر بود.
هراس من، باری، همه از مردن در سرزمینی‌ست
که مزد گورکن
از بهای آزادی آدمی
افزون باشد

جُستن
یافتن
و آنگاه
به اختیار برگزیدن
و از خویشتنِ خویش
بارویی پی افکندن

اگر مرگ را از این همه ارزشی بیشتر باشد
حاشا حاشا که هرگز از مرگ هراسیده باشم...

#احمد_شاملو
دی ۱۳۴۶
@PoemAndLiterature
1
‌در ظلمت حقیقتی جنبشی کرد
در کوچه مردی بر خاک افتاد
در خانه زنی گریست
در گاهواره کودکی لبخندی زد.

آدم‌ها هم‌تلاش حقیقتند
آدم‌ها همزاد ابدیتند
من با ابدیت بیگانه نیستم.

زندگی از زیر سنگ‌چین دیوارهای زندانِ بدی سرود می‌خواند.
در چشم عروسک‌های مسخ، شب‌چراغِ گرایشی تابنده است.

شهر من رقص کوچه‌هایش را بازمی‌یابد.
هیچ‌کجا هیچ‌زمان فریاد زندگی بی‌جواب نمانده است.

شهر من رقص کوچه‌هایش را بازمی‌یابد.

#احمد_شاملو
@PoemAndLiterature
1
Forwarded from آرشیو ۱ (Afshin Shafiee افشین شفیعی)
بر شیشه‌های پنجره
آشوبِ شبنم است.
ره بر نگاه نیست
تا با درون درآیی و در خویش بنگری.

#احمد_شاملو
Forwarded from آرشیو ۱ (Afshin Shafiee افشین شفیعی)
بیابان را سراسر مه گرفته است.
چراغ قریه پنهان است
موجی گرم در خون بیابان است
بیابان، خسته
لب‌بسته
نفس‌بشکسته
در هذیان گرم مه
عرق می‌ریزدش آهسته
از هر بند.

بیابان را سراسر مه گرفته است (به خود می‌گوید عابر)
سگان قریه خاموشند.
در شولای مه پنهان، به خانه می‌رسم
گل‌کو نمی‌داند،
مرا ناگاه در درگاه می‌بیند
به چشمش قطره اشکی
بر لبش لبخند،
خواهد گفت:
بیابان را سراسر مه گرفته است…

با خود فکر می‌کردم که مه گر
همچنان تا صبح می پائید،
مردان جسور از خُفیه‌گاه خود
به دیدار عزیزان باز می‌گشتند.

بیابان را سراسر مه گرفته است
چراغ قریه پنهانست،
موجی گرم در خون بیابان است
بیابان، خسته‌
لب‌بسته نفس‌بشکسته در هذیان گرم مه،
عرق می‌ریزدش آهسته
از هر بند…

#احمد_شاملو

شولا: خرقه، پوشش
خُفیه‌گاه: مخفیگاه
👍1
جهان را بنگر سراسر
که به رخت رخوت خواب خراب خود
از خویش بیگانه است.
و ما را بنگر
بیدار
که هشیواران غم خویشیم.
خشم‌آگین و پرخاشگر
از اندوه تلخ خویش پاسداری می‌کنیم،
نگهبان عبوس رنج خویشیم
تا از قاب سیاه وظیفه‌ای که بر گِرد آن کشیده‌ایم
خطا نکند.
و جهان را بنگر
جهان را
در رخوت معصومانه‌ی خوابش
که از خویش چه بیگانه است!

ماه می‌گذرد
در انتهای مدار سردش.
ما مانده‌ایم و
روز
نمی‌آید.

#احمد_شاملو
📷: امروز، بر مزار او،
امامزاده طاهر کرج
@PoemAndLiterature
2👍1