Forwarded from شفیعی کدکنی
@shafiei_kadkani
ـــــــــــــــــــــــ
تکاملِ شعرِ فارسی
▪️وسهلوسکی گفته است « تاریخ ادبیات عبارت است از تاریخ اندیشههای اجتماعی در تجربهٔ تصاویرِ شاعرانه و صورتهایی که آن را بیان میدارد.»
از همین سخنِ او بهخوبی میتوان درکِ صورتگرایان روس را از مسألهٔ تکاملِ ادبیات به نوعی استنباط کرد.
وقتی ما به تاریخ تحولات و به یک معنی تکاملِ شعرِ فارسی مینگریم آنچه در شاهنامهٔ #فردوسی آینگی میشود، صفآرایی آرزوهایِ ایرانی است در برابر نیروهای بیگانه که در زبانِ تصاویر و اسطورهها خود را نشان میدهد و دیوان #ناصرخسرو، تبلور یک
تکاملِ شعرِ فارسی است که این صفآرایی را آشکارتر و دقیقتر برای آیندگان تصویر میکند، شعرِ #سنایی و #عطار همان چشمانداز را با تحولات ایدئولوژیک جامعه نشان میدهد و تمام این مراحلِ آینگی، در زبانِ تصویرها بیان میشود.
#مولانا و شعر او، همان مرحله را با تکامُلِ بیشتری در تصاویر خود انعکاس میدهد و اگر عصر ایلخانی را در زبانِ تصاویرِ شعری بخواهیم بنگریم بهتر از دیوان #حافظ آینهای نمیتوانیم بیابیم. این سلسلهٔ تصویرها، با اُفت و خیزِ ادوارِ ادبیِ ایران، همه جا قابل ملاحظه است. شعرِ مشروطیت و شعر مدرن ایران نیز همین وظیفه را بر عهده داشته است و به خوبی آن را به سامان رسانیده است.
شاید آخرین مرحلهٔ این آینگیِ تصویرها را بتوان در شعرِ #فروغ_فرخزاد و نوعِ « وَصف»های او مشاهده کرد.
محمدرضا شفیعی کدکنی
رستاخیز کلمات، انتشارات سخن، تهران: ۱۳۹۱، صص ۱۶۴-۱۶۳
https://www.instagram.com/shafiei_kadkani
ـــــــــــــــــــــــ
تکاملِ شعرِ فارسی
▪️وسهلوسکی گفته است « تاریخ ادبیات عبارت است از تاریخ اندیشههای اجتماعی در تجربهٔ تصاویرِ شاعرانه و صورتهایی که آن را بیان میدارد.»
از همین سخنِ او بهخوبی میتوان درکِ صورتگرایان روس را از مسألهٔ تکاملِ ادبیات به نوعی استنباط کرد.
وقتی ما به تاریخ تحولات و به یک معنی تکاملِ شعرِ فارسی مینگریم آنچه در شاهنامهٔ #فردوسی آینگی میشود، صفآرایی آرزوهایِ ایرانی است در برابر نیروهای بیگانه که در زبانِ تصاویر و اسطورهها خود را نشان میدهد و دیوان #ناصرخسرو، تبلور یک
تکاملِ شعرِ فارسی است که این صفآرایی را آشکارتر و دقیقتر برای آیندگان تصویر میکند، شعرِ #سنایی و #عطار همان چشمانداز را با تحولات ایدئولوژیک جامعه نشان میدهد و تمام این مراحلِ آینگی، در زبانِ تصویرها بیان میشود.
#مولانا و شعر او، همان مرحله را با تکامُلِ بیشتری در تصاویر خود انعکاس میدهد و اگر عصر ایلخانی را در زبانِ تصاویرِ شعری بخواهیم بنگریم بهتر از دیوان #حافظ آینهای نمیتوانیم بیابیم. این سلسلهٔ تصویرها، با اُفت و خیزِ ادوارِ ادبیِ ایران، همه جا قابل ملاحظه است. شعرِ مشروطیت و شعر مدرن ایران نیز همین وظیفه را بر عهده داشته است و به خوبی آن را به سامان رسانیده است.
شاید آخرین مرحلهٔ این آینگیِ تصویرها را بتوان در شعرِ #فروغ_فرخزاد و نوعِ « وَصف»های او مشاهده کرد.
محمدرضا شفیعی کدکنی
رستاخیز کلمات، انتشارات سخن، تهران: ۱۳۹۱، صص ۱۶۴-۱۶۳
https://www.instagram.com/shafiei_kadkani
Forwarded from آن (Morteza.khani)
دهقانِ عقل و جان منم امروز و دیگران
هرکس که هست، خوشهچنِ خرمنِ منند
فرزندِ شعرِ من همه و خصمِ شعرِ من
گویی نهمردمند همه ریم آهنند
#سنایی
(دیوان/مصفا/ص۹۷)
یادآورِ #خاقانی است:
شاعرِ مفلق منم، خوانِ معانی مراست
ریزهخورِ خوانِ من عنصری و رودکی
یا:
زادهی طبعِ منند اینان که خصمانِ منند
آری آری گربه هست از عطسهی شیر ژیان
@alefnuun
هرکس که هست، خوشهچنِ خرمنِ منند
فرزندِ شعرِ من همه و خصمِ شعرِ من
گویی نهمردمند همه ریم آهنند
#سنایی
(دیوان/مصفا/ص۹۷)
یادآورِ #خاقانی است:
شاعرِ مفلق منم، خوانِ معانی مراست
ریزهخورِ خوانِ من عنصری و رودکی
یا:
زادهی طبعِ منند اینان که خصمانِ منند
آری آری گربه هست از عطسهی شیر ژیان
@alefnuun
دوست چنان باید کان من است
عشق نهانی چه نهان من است
عاشق و معشوق، چو ما، در جهان
نیست دگر آنچه گمان من است
*جان و جهان خواند مرا آن صنم
تا بزیَم جان و جهان من است*
کیست در این عالم کو را دگر
یار وفادار چنانِ من است
دوش مرا گفت که «آنِ توام»
آنِ من است ارچه نه آنِ من است!
#سنایی
@PoemAndLiterature
عشق نهانی چه نهان من است
عاشق و معشوق، چو ما، در جهان
نیست دگر آنچه گمان من است
*جان و جهان خواند مرا آن صنم
تا بزیَم جان و جهان من است*
کیست در این عالم کو را دگر
یار وفادار چنانِ من است
دوش مرا گفت که «آنِ توام»
آنِ من است ارچه نه آنِ من است!
#سنایی
@PoemAndLiterature
همه موسم تفرّج، به چمن روند و صحرا
تو قدم به چشم من نه، بنشين كنار جویی
#فصیحالزمان_شیرازی
آنجا که جمال دوستان است
والله که میان خانه صحراست
#سنایی
ما را سر باغ و بوستان نیست
هر جا که تویی تفرج آنجاست
#سعدی
@PoemAndLiterature
تو قدم به چشم من نه، بنشين كنار جویی
#فصیحالزمان_شیرازی
آنجا که جمال دوستان است
والله که میان خانه صحراست
#سنایی
ما را سر باغ و بوستان نیست
هر جا که تویی تفرج آنجاست
#سعدی
@PoemAndLiterature
دل به عشق است زنده در تن مَرد
مرده باشد دلی که عاشق نیست
#سنایی
هر آن کسی که در این حلقه نیست زنده به عشق
بر او نمرده به فتوای من نماز کنید
#حافظ
@PoemAndLiterature
مرده باشد دلی که عاشق نیست
#سنایی
هر آن کسی که در این حلقه نیست زنده به عشق
بر او نمرده به فتوای من نماز کنید
#حافظ
@PoemAndLiterature
به حرص ار شربتی خوردم، مگیر از من که بد کردم
بیابان بود و تابستان و آب سرد و استسقا
#سنایی
@PoemAndLiterature
بیابان بود و تابستان و آب سرد و استسقا
#سنایی
@PoemAndLiterature
👍1