Forwarded from شفیعی کدکنی
@shafiei_kadkani
جلال از مردمی ترین نویسندگان معاصر ایران است.
به بهانهء زادروزش
#جلال_آل_احمد
۱۱ آذر ۱۳۰۲
۱۸ شهریور ۱۳۴۸
.
.
.
.
جلال آل احمد آمیزهای بود از داستان نویس و مقالهنویس. از این رو، خواه هنگامی که عضو حزب توده بود خواه در موقع انشعاب از آن حزب و تشکیل نیروی سوم با همکاری خلیل ملکی و عدّهای دیگر، چهرهء سیاسی او تا سالهای پایانی عمر نسبتاً کوتاهش از خلال آثار وی قابل تشخیص بود. جلال، نویسندهای سیاسی به معنی درست کلمه بود و مسلماً از مردمیترین نویسندگان معاصر ایران است و به احتمال دامنهء نفوذ وی حتی از #هدایت نیز گسترده تر است. جلال در آثاری که در نیمهء دوم زندگانی خویش آفرید زبانی مختص خویش پدید آورد. این زبان از نظر تحرک، روانی و کوتاهی جملهها، عبارات فشرده و نزدیکی شگفت آورش به زبان محاورهای، نوعی گسست از هنجارهای اصلی نثر فارسی بود که مقلدان بسیاری به ویژه در مقاله نویسی پیدا کرد. بهترین آثار او عبارتند از:
دید و بازدید، از رنجی که میبریم، سه تار، زن زیادی، سرگذشت کندوها، مدیر مدرسه، نون والقلم ( که همه از آثار داستانی او هستند)، غرب زدگی و روشنفکران، مقاله ها و آثار تحقیقی. روشنفکران، در زمان حیات او منتشر شد و چند سال دچار سانسور گشت.
.
.
__________
محمد رضا شفیعی کدکنی
ادبیات فارسی از عصر جامی تا روزگار ما
ترجمهء حجت الله اصیل
* این کتاب سالها پیش برای استفادهء انگلیسی زبانان به زبان انگلیسی منتشر شده بود و آقای اصیل آن را به فارسی برگرداندند.
.
t.me/shafiei_kadkani
جلال از مردمی ترین نویسندگان معاصر ایران است.
به بهانهء زادروزش
#جلال_آل_احمد
۱۱ آذر ۱۳۰۲
۱۸ شهریور ۱۳۴۸
.
.
.
.
جلال آل احمد آمیزهای بود از داستان نویس و مقالهنویس. از این رو، خواه هنگامی که عضو حزب توده بود خواه در موقع انشعاب از آن حزب و تشکیل نیروی سوم با همکاری خلیل ملکی و عدّهای دیگر، چهرهء سیاسی او تا سالهای پایانی عمر نسبتاً کوتاهش از خلال آثار وی قابل تشخیص بود. جلال، نویسندهای سیاسی به معنی درست کلمه بود و مسلماً از مردمیترین نویسندگان معاصر ایران است و به احتمال دامنهء نفوذ وی حتی از #هدایت نیز گسترده تر است. جلال در آثاری که در نیمهء دوم زندگانی خویش آفرید زبانی مختص خویش پدید آورد. این زبان از نظر تحرک، روانی و کوتاهی جملهها، عبارات فشرده و نزدیکی شگفت آورش به زبان محاورهای، نوعی گسست از هنجارهای اصلی نثر فارسی بود که مقلدان بسیاری به ویژه در مقاله نویسی پیدا کرد. بهترین آثار او عبارتند از:
دید و بازدید، از رنجی که میبریم، سه تار، زن زیادی، سرگذشت کندوها، مدیر مدرسه، نون والقلم ( که همه از آثار داستانی او هستند)، غرب زدگی و روشنفکران، مقاله ها و آثار تحقیقی. روشنفکران، در زمان حیات او منتشر شد و چند سال دچار سانسور گشت.
.
.
__________
محمد رضا شفیعی کدکنی
ادبیات فارسی از عصر جامی تا روزگار ما
ترجمهء حجت الله اصیل
* این کتاب سالها پیش برای استفادهء انگلیسی زبانان به زبان انگلیسی منتشر شده بود و آقای اصیل آن را به فارسی برگرداندند.
.
t.me/shafiei_kadkani
Telegram
شفیعی کدکنی
معلّمِ فرهنگ و ادبیاتِ ایران
◾ادمین اداره میکند.
◾اینستاگرام:
https://www.instagram.com/shafiei_kadkani/
ارتباط با ادمین:
mshafieikadkani@gmail.com
◾ادمین اداره میکند.
◾اینستاگرام:
https://www.instagram.com/shafiei_kadkani/
ارتباط با ادمین:
mshafieikadkani@gmail.com
Forwarded from انجمن مبارزه با نشر جعلیات
من و #انکار شراب این چه حکایت باشد
غالباً این قدرم عقل و کفایت باشد
تا به غایت ره میخانه نمیدانستم
ور نه #مستوری ما تا به چه غایت باشد
زاهد و #عجب و نماز و من و #مستی و نیاز
تا تو را خود ز میان با که #عنایت باشد
زاهد ار راه به رندی نبرد معذور است
#عشق کاریست که موقوف #هدایت باشد
من که شبها ره #تقوا زدهام با دف و چنگ
این زمان سر به #ره آرم چه حکایت باشد
بنده پیر مغانم که ز جهلم برهاند
#پیر ما هر چه کند عین عنایت باشد
دوش از این غصه نخفتم که رفیقی میگفت
حافظ ار مست بود جای #شکایت باشد
#حافظ
غالباً این قدرم عقل و کفایت باشد
تا به غایت ره میخانه نمیدانستم
ور نه #مستوری ما تا به چه غایت باشد
زاهد و #عجب و نماز و من و #مستی و نیاز
تا تو را خود ز میان با که #عنایت باشد
زاهد ار راه به رندی نبرد معذور است
#عشق کاریست که موقوف #هدایت باشد
من که شبها ره #تقوا زدهام با دف و چنگ
این زمان سر به #ره آرم چه حکایت باشد
بنده پیر مغانم که ز جهلم برهاند
#پیر ما هر چه کند عین عنایت باشد
دوش از این غصه نخفتم که رفیقی میگفت
حافظ ار مست بود جای #شکایت باشد
#حافظ
Forwarded from ویراستار (Hossein Javid)
از اشتباهات مبتلابه آموزگاران و پژوهندگان ویرایش و درستنویسی یکی هم این است که هر شاهدمثال کهنی را معتبر میدانند و بر پایهی آن حکمی دربارهی روا یا ناروا بودن شکلی خاص صادر میکنند.
بله، متون منثور و منظوم کهن و آثار کسانی همچون #بیهقی و #فردوسی و #سعدی سنگ محک خوبی است، اما اینکه برویم از نوادر آثار قرون گذشته شاهدمثالی #منفرد بیرون بکشیم و آن را مبنای کارمان قرار دهیم خردمندانه نمینماید.
اول، مبرهن است که در خیلی از نسخ کتب مشهور هم کاتبان بهعمد یا بهسهو دگرگونیهایی ایجاد کردهاند. متن مقدسی همچون #اوستا که سدهها همچون ناموس یک ملت مزداپرست بوده و یک دستگاه عظیم دولتی و مذهبی از آن پشتیبانی میکرده از اشتباهات کاتبان در امان نمانده و در #اوستای_متأخر میتوان نمونههای زیادی از لغزشهای دستوری و زبانی یافت؛ چطور انتظار داریم اثر فلان شاعر یا نویسندهی نهچندان سرشناس، یا حتی سرشناس، فلان قرن از گزند خطا در امان بوده باشد؟
دودیگر، بهفرض، مگر نامداران عصر ما همه درست و بیلغزش مینویسند؟ اگر پژوهشگری از سدههای آینده به متون داستاننویسان مهم دوران ما، نظیر #جمال_زاده و #هدایت و حتی #دولت_آبادی، مراجعه کند، با آشی درهمجوش مواجه خواهد شد (طبعاً منظورم ارزش ادبی آثار آنها نیست و از نثر و زبانشان سخن میگویم)؛ باید این نثر را معیار درستنویسی فارسی قرار دهد؟!
شاهکلید قفل سنجش درستی یا نادرستی این است: #بسامد.
ویژگیهای سبکی در دورههای مختلف در متنهای مختلف نمود پیدا میکنند و #منفرد نیستند. اگر قرار است شاهدمثال را معیار سنجش قرار دهیم، نباید از #بسامد کاربرد آن غافل باشیم.
حسین جاوید
@Virastaar
بله، متون منثور و منظوم کهن و آثار کسانی همچون #بیهقی و #فردوسی و #سعدی سنگ محک خوبی است، اما اینکه برویم از نوادر آثار قرون گذشته شاهدمثالی #منفرد بیرون بکشیم و آن را مبنای کارمان قرار دهیم خردمندانه نمینماید.
اول، مبرهن است که در خیلی از نسخ کتب مشهور هم کاتبان بهعمد یا بهسهو دگرگونیهایی ایجاد کردهاند. متن مقدسی همچون #اوستا که سدهها همچون ناموس یک ملت مزداپرست بوده و یک دستگاه عظیم دولتی و مذهبی از آن پشتیبانی میکرده از اشتباهات کاتبان در امان نمانده و در #اوستای_متأخر میتوان نمونههای زیادی از لغزشهای دستوری و زبانی یافت؛ چطور انتظار داریم اثر فلان شاعر یا نویسندهی نهچندان سرشناس، یا حتی سرشناس، فلان قرن از گزند خطا در امان بوده باشد؟
دودیگر، بهفرض، مگر نامداران عصر ما همه درست و بیلغزش مینویسند؟ اگر پژوهشگری از سدههای آینده به متون داستاننویسان مهم دوران ما، نظیر #جمال_زاده و #هدایت و حتی #دولت_آبادی، مراجعه کند، با آشی درهمجوش مواجه خواهد شد (طبعاً منظورم ارزش ادبی آثار آنها نیست و از نثر و زبانشان سخن میگویم)؛ باید این نثر را معیار درستنویسی فارسی قرار دهد؟!
شاهکلید قفل سنجش درستی یا نادرستی این است: #بسامد.
ویژگیهای سبکی در دورههای مختلف در متنهای مختلف نمود پیدا میکنند و #منفرد نیستند. اگر قرار است شاهدمثال را معیار سنجش قرار دهیم، نباید از #بسامد کاربرد آن غافل باشیم.
حسین جاوید
@Virastaar