شعر و ادبیات
179 subscribers
1.2K photos
92 videos
55 files
184 links
«تو همان روح لطیفی که خداوندِ غزل
به تو خورده‌ست میان کلماتش سوگند»

همراهمان باشید تا کمی ادبیات بچشیم!

@Fateme_Rahaei
Download Telegram
شعر و ادبیات
https://www.instagram.com/p/BLyn2K7DEwf/
با مدعی مگویید اسرار عشق و مستی
تا بی‌خبر بمیرد در درد خودپرستی

عاشق شو ار نه روزی کار جهان سر آید
ناخوانده نقش مقصود از کارگاه هستی

دوش آن صنم چه خوش گفت در مجلس مغانم
با کافران چه کارت گر بت نمی‌پرستی

سلطان من خدا را زلفت شکست ما را
تا کی کند سیاهی چندین درازدستی

در گوشه ی سلامت مستور چون توان بود
تا نرگس تو با ما گوید رموز مستی

آن روز دیده بودم این فتنه‌ها که برخاست
کز سرکشی زمانی با ما نمی‌نشستی

عشقت به دست طوفان خواهد سپرد #حافظ
چون برق از این کشاکش پنداشتی که جستی
این کتاب که گفتارهای گوناگون آن از حافظ و فرهنگ ایرانی الهام گرفته، از یکسو بازتابانندهٔ باورها و اندیشه‌های ایرانی و به ویژه حافظ، و از سوی دیگر بازتاب‌دهندهٔ نگاه منتقدانهٔ گوته به آنهاست.

گفته‌ها و پندارها، اندیشه‌ها، شخصیت و نام حافظ در سراسر این دیوان مشاهده می‌گردد؛ گویی، گوته برای سرودن بیشتر شعرهای دیوان غربی-شرقی از حافظ یاری جسته است. در این دیوان واژگان فارسی و عربی بسیاری یافت می‌شود که به همان وجه به کار رفته‌اند نظیر بلبل، ساقی، درویش، حوری، الله، مشک، میرزا، مفتی، فتوام‌پنبه وزیر، ترک و غیره.

آشنایی گوته با حافظ و فرهنگ ایرانی را باید گونه‌ای خوش‌اختری معنوی-تاریخی برای هردو فرهنگ مشرق‌زمین و مغرب‌زمین تلقی کرد، که خود به آفرینش تعداد بی‌شماری از آثار ادبی در سده‌های نوزده و بیست میلادی انجامید. دیوان غربی-شرقی جزء واپسین آفریده‌های گوته به شمار می‌رود، وی آن را در جایی به عنوان «برآیند زندگی خود» معرفی می‌کند.
شعر و ادبیات
@moozikestan_bot – Hafez Memorial Dast Az Talab Nadaram, Isfahani
دست از طلب ندارم تا کام من برآید
یا تن رسد به جانان یا جان ز تن برآید

بگشای تربتم را بعد از وفات و بنگر
کز آتش درونم دود از کفن برآید

بنمای رخ که خلقی واله شوند و حیران
بگشای لب که فریاد از مرد و زن برآید

جان بر لب است و حسرت در دل که از لبانش
نگرفته هیچ کامی جان از بدن برآید

از حسرت دهانش آمد به تنگ جانم
خود کام تنگدستان کی زان دهن برآید

گویند ذکر خیرش در خیل عشقبازان
هر جا که نام حافظ در انجمن برآید

#حافظ
در بیان حرف دل،#چشم از زبان گویاتر است
عشق را هر قدر پنهان می‌کنی پیدا‌تر است!

این چه رازی بود در عالَم که از اِبراز آن
سینه‌ی صحراست سوزان؛ دیده‌ی دریا،تر است

از مرامِ کُشتگان راه حق آموختم
زندگی زیباست امّا،مرگ از آن زیباتر است!

هیچ کس چشمی ندارد دیدن خورشید را
هر کسی که خلق را #دلسوزتر ،#تنهاتر است

وسعت دریا دلان با هم به یک اندازه نیست
گاه دریایی ز دریایی دگر دریاتر است

تا بترسی از زمین خوردن،نخواهی پَر کشید
زود پَر وا می کند مرغی که بی پرواتر است

تا از این یک می‌رَهَم،درگیر آن یک می‌شوم!
چشم و زلف تو،یکی از دیگری گیرا تر است

در بیان عشق و شور و شوق و #شیدایی،خوش است
شعر در هر شیوه‌ای؛ امّا #غزل شیواتر است

#سعید_پورطهماسبی
چه بسا حقیقت این است که تا کسی ندیده باشدمان،وجود نداریم
نمی توانیم درست حرف بزنیم تا کسی به حرف مان گوش بدهد
و در یک کلام کاملا زنده نیستیم تا زمانی که دوست داشته بشویم

#آلن_دو_باتن

هرگاه کسی برای دفاع از حقش برخاست، تو هم با او برخیز .
اگر بنشینی، حق را تنها رها کرده‌ای ؛ نه برپاخاسته را...

#آبراهام_لینکلن
شعر و ادبیات
Mohammad Reza Lotfi – Zekr
خدا را کم نشین با خرقه پوشان
رخ از رندان بی‌سامان مپوشان

در این خرقه بسی آلودگی هست
خوشا وقت قبای می فروشان

در این صوفی وشان دردی ندیدم
که صافی باد عیش دردنوشان

تو نازک طبعی و طاقت نیاری
گرانی‌های مشتی دلق پوشان

چو مستم کرده‌ای مستور منشین
چو نوشم داده‌ای زهرم منوشان

بیا و از غبن این سالوسیان بین
صراحی خون دل و بربط خروشان

ز دلگرمی #حافظ بر حذر باش
که دارد سینه‌ای چون دیگ جوشان
در صورت و معنی که تو داری
چه توان گفت؟

حُسن تو ز تحسین تو
بسته ست زبان را...

#سعدی
اگر از من بپرسید که برای انجام چه کاری به این دنیا آمده‌ام، به‌ عنوان یک هنرمند، به شما پاسخ خواهم داد که : من این‌جا هستم تا با صدای بلند زندگی کنم.

#امیل_زولا
از صبحِ پرده سوز خدايا نگاه دار
اين رازها كه ما به دل شب سپرده‌ايم

#صائب_تبريزي
کریستف پی میبرد زندگی نبردی است بی متارکه و بی ترحم و این نبرد انسانی را می طلبد شایسته این نام که در برابر لشکر دشمنان نامریی بجنگد و در برابر قدرت مرگبار طبیعت و تمایلات بی قاعده و افکار تیره و تار تسلیم نشود. و بعید نبود که خود او در این وادی تلف شود و یک عشق زودگذر او را از پا دربیاورد.

ژان کریستف
میراث ‌عرفا
Alireza Ghorbani – Dar Asheghi
این بار من یکبارگی در عاشقی پیچیده ام
این بار من یکبارگی از عافیت ببریده ام

دل را ز خود برکنده ام با چیز دیگر زنده ام
جان و دل و اندیشه را از بیخ و بن سوزیده ام
شهادت امام سجاد (ع) تسلیت باد

ای فرد که پیوسته دعا زوج تو بود
سجاده کنار جوشش موج تو بود
ای زینت عابدان که هنگام سجود
بر خاک فرود آمدن، اوج تو بود
خدایا
این دنیای هرزه هر لحظه دامی تازه می گسترد و خود را برای کسی می آراید.

راه های به سوی تو را، یا سدّ سکوی مقام می نهد یا گودال زندگی می کند یا دام ثروت می گسترد یا به خویشمان مشغول می دارد و یا …

می دانی که بی پرواز از این موانع نمی توان گذشت.

خدایا
قدرت پرواز را از تو می طلبیم

#امام_سجاد (ع)
مناجات خمس عشره
هیچکس به اندازه‌ خودش برای خود غریبه نیست!

#فردریچ_نیچه