This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
چون جامعه شناسها درباره تشییع جنازه رییسی چیزی نگفتند، پس ادب ندارند!
آیا «تقاضای تحلیل زورکی»هم از ویژگیهای حکومت استبدادی است؟
با نگاه به این برنامه این نکته به ذهن متبادر میشود که جمهوری اسلامی به سانسور رسانهها و بستن دهان منتقدین و شکستن قلمها اکتفا نمیکند، بلکه از اهل رسانه و صاحبنظران و اندیشمندان میخواهد که به صورت ایجابی در راستای پروپاگاندای حکومت تولید محتوا کنند! به عبارت دیگر، مسئله این نیست که افراد و رسانهها چیزی علیه حکومت گفتهباشند، بلکه مسئله این است که به خاطر «چیزی نگفتن و تمجید نکردن» هم ممکن است بازخواست و حتی بازداشت شوند!
#استبداد #آزادی_بیان #ابراهیم_رییسی #جمهوری_اسلامی #گفتگو_توانا .
#توماج_صالحی
#مهسا_امینی
https://zil.ink/Mrhalloo
شب نشینی هالو 👇
@sh_n_halloo
آیا «تقاضای تحلیل زورکی»هم از ویژگیهای حکومت استبدادی است؟
با نگاه به این برنامه این نکته به ذهن متبادر میشود که جمهوری اسلامی به سانسور رسانهها و بستن دهان منتقدین و شکستن قلمها اکتفا نمیکند، بلکه از اهل رسانه و صاحبنظران و اندیشمندان میخواهد که به صورت ایجابی در راستای پروپاگاندای حکومت تولید محتوا کنند! به عبارت دیگر، مسئله این نیست که افراد و رسانهها چیزی علیه حکومت گفتهباشند، بلکه مسئله این است که به خاطر «چیزی نگفتن و تمجید نکردن» هم ممکن است بازخواست و حتی بازداشت شوند!
#استبداد #آزادی_بیان #ابراهیم_رییسی #جمهوری_اسلامی #گفتگو_توانا .
#توماج_صالحی
#مهسا_امینی
https://zil.ink/Mrhalloo
شب نشینی هالو 👇
@sh_n_halloo
🔥49😁21👍9❤2👎1
✍ #حسین_پرنیا | یادداشت روز:
[لینک تلگرام: https://t.me/hosseinparnia1]
«هنر در اسارت، مدیریت هنری زیر چتر خیانت و فساد مافیایی»
مفهومِ هنر دیگر عرصه خلاقیت نیست، بلکه زمین بازی باندهای رانتی و مهرههای وابسته به مجیزپروران است. مدیرانی که نه سواد هنری دارند، نه دغدغه آزادی بیان، و متأسفانه آنها تعیین میکنند چه کسی بدرخشد و چه کسی حذف شود. نالایقها بر صحنهاند و لایقها در انزوا. هر کس بخواهد خارج از دایره بستهشان نفس بکشد، یا حذف میشود، یا مجبور به سکوت و خودسانسوری.
فعالیت هایی هم که توسط دغدغهمندان هنر موسیقی و عاشقان این حوزه صورت میگیرد، با چنان محدودیتها و عدم حمایت روبهروست که دوام و قوامشان بیشک نفس آخر را میکشد.
در این میان، هنرمندان مستقل زیر پای همکاران خود له میشوند تا سیستم حاکم. بزرگترین دشمن هنرمند معترض و منتقد، همیشه حاکمیت نیست، بلکه هنرمندانیاند که برای بقا در صحنه، با حسادت، زیرآبزنی، فتنهگری، و تخریب شخصیت، هنرمندان منتقد و مستقل را یا به حاشیه رانده یا حذف میکنند. اینها ابزار سرکوبیست که دیگر نیازی به دخالت مستقیم نهادهای امنیتی ندارد. چرا که در این چرخه، هنرمندان خود از پس حذف یکدیگر بر میآیند.
نهادهای بهظاهر مستقل، که در واقع دلالان هنر سفارشیاند، نام «مستقل» را یدک میکشند، اما در عمل شعبههایی از همان سیستم تکرار و تقلیدپرورند. جوایز، حمایتها، فرصتهای نمایش و اجرا، همه در اختیار کسانیست که در چارچوب سیاستهای مشخص حرکت کنند. برای همین است که نامهای تکراری را میبینیم و استعدادهای واقعی در سایه محو میشوند. آنهایی که ادعای آزادی و استقلال دارند، در لحظات حساس، یا خاموشند، یا دقیقن همان چیزی را تکرار میکنند که از آنها خواسته شده.
به عنوان مثال، سرکوب هنرمندان زن، خیانتی که با بی تفاوتی و سکوت توجیه میشود. هر روز خبری از بازداشت، ممنوعالکاری، تهدید، و فشار بر زنان هنرمند منتشر میشود، اما جامعه فرهنگی و هنری به آن عادت کرده است. جشنها و نمایشگاهها برگزار میشوند، موسیقی و تئاتر ادامه دارد، انگار نه انگار که هر روز یکی از خودشان را از میانشان برمیدارند. این سکوت، جز خیانت چه توجیهی دارد؟ آیا این بیتفاوتی، نوعی همدستی با سرکوب نیست و فرار از مسئولیت؟
سالهاست پشت عنوان فاجعهبار «من سیاسی نیستم» بسیاری پنهان شدهاند و به تجارت هنریشان مشغولند، غافل از اینکه سیاست با همه امور کار دارد و نقش تعیینکنندهای ایفا میکند.
هنر، ذاتاً سیاسیست و کسی که میگوید «من سیاسی نیستم» از ماهیت و مفهوم هنر درکی ندارد، جز تجارت خاموش هنر.
نظارهگر بودن، یعنی در سقوط هنر و سقوط زندگی، نقش داشتن.
«هنرمندان مردد، زودتر از آنچه فکر کنند حذف خواهند شد»
بسیاری از هنرمندان فکر میکنند اگر سکوت کنند، اگر مصلحتاندیش باشند، اگر کمی با شرایط کنار بیایند، از خطر در امان میمانند. این توهمی بیش نیست. قطاری که طی این سالها همواره شرایط را برای هنر و هنرمند سختتر و دشوارتر کرده، همه را زیر خواهد گرفت، حتا کسانی که به آن باج میدهند، و دیر یا زود از قطار پیاده و حذف خواهند شد.
تا زمانی که هنر و هنرمند مستقل نشود، همه قربانی خواهند شد.
هنر یا در برابر قدرت میایستد، یا برده آن میشود. راه سومی وجود ندارد.
#هنر_در_بند
#خیانت_به_هنرمند
#سکوت_ممنوع
#هنر_مستقل
#آزادی_بیان
#سرکوب_هنرمندان
#زنان_هنرمند
#فرهنگ_زیر_فشار
#سیاست_و_هنر
#بیداری_هنری
#هنر_بی_زنجیر
#هنر
#ایران
#آزادی
#سرکوب_هنرمندان
#رسانه_شمایید_در_آگاهی_رسانی
@hosseinparnia1.
#زن_زندگی_آزادی
https://zil.ink/Mrhalloo
شب نشینی هالو 👇
@sh_n_halloo
[لینک تلگرام: https://t.me/hosseinparnia1]
«هنر در اسارت، مدیریت هنری زیر چتر خیانت و فساد مافیایی»
مفهومِ هنر دیگر عرصه خلاقیت نیست، بلکه زمین بازی باندهای رانتی و مهرههای وابسته به مجیزپروران است. مدیرانی که نه سواد هنری دارند، نه دغدغه آزادی بیان، و متأسفانه آنها تعیین میکنند چه کسی بدرخشد و چه کسی حذف شود. نالایقها بر صحنهاند و لایقها در انزوا. هر کس بخواهد خارج از دایره بستهشان نفس بکشد، یا حذف میشود، یا مجبور به سکوت و خودسانسوری.
فعالیت هایی هم که توسط دغدغهمندان هنر موسیقی و عاشقان این حوزه صورت میگیرد، با چنان محدودیتها و عدم حمایت روبهروست که دوام و قوامشان بیشک نفس آخر را میکشد.
در این میان، هنرمندان مستقل زیر پای همکاران خود له میشوند تا سیستم حاکم. بزرگترین دشمن هنرمند معترض و منتقد، همیشه حاکمیت نیست، بلکه هنرمندانیاند که برای بقا در صحنه، با حسادت، زیرآبزنی، فتنهگری، و تخریب شخصیت، هنرمندان منتقد و مستقل را یا به حاشیه رانده یا حذف میکنند. اینها ابزار سرکوبیست که دیگر نیازی به دخالت مستقیم نهادهای امنیتی ندارد. چرا که در این چرخه، هنرمندان خود از پس حذف یکدیگر بر میآیند.
نهادهای بهظاهر مستقل، که در واقع دلالان هنر سفارشیاند، نام «مستقل» را یدک میکشند، اما در عمل شعبههایی از همان سیستم تکرار و تقلیدپرورند. جوایز، حمایتها، فرصتهای نمایش و اجرا، همه در اختیار کسانیست که در چارچوب سیاستهای مشخص حرکت کنند. برای همین است که نامهای تکراری را میبینیم و استعدادهای واقعی در سایه محو میشوند. آنهایی که ادعای آزادی و استقلال دارند، در لحظات حساس، یا خاموشند، یا دقیقن همان چیزی را تکرار میکنند که از آنها خواسته شده.
به عنوان مثال، سرکوب هنرمندان زن، خیانتی که با بی تفاوتی و سکوت توجیه میشود. هر روز خبری از بازداشت، ممنوعالکاری، تهدید، و فشار بر زنان هنرمند منتشر میشود، اما جامعه فرهنگی و هنری به آن عادت کرده است. جشنها و نمایشگاهها برگزار میشوند، موسیقی و تئاتر ادامه دارد، انگار نه انگار که هر روز یکی از خودشان را از میانشان برمیدارند. این سکوت، جز خیانت چه توجیهی دارد؟ آیا این بیتفاوتی، نوعی همدستی با سرکوب نیست و فرار از مسئولیت؟
سالهاست پشت عنوان فاجعهبار «من سیاسی نیستم» بسیاری پنهان شدهاند و به تجارت هنریشان مشغولند، غافل از اینکه سیاست با همه امور کار دارد و نقش تعیینکنندهای ایفا میکند.
هنر، ذاتاً سیاسیست و کسی که میگوید «من سیاسی نیستم» از ماهیت و مفهوم هنر درکی ندارد، جز تجارت خاموش هنر.
نظارهگر بودن، یعنی در سقوط هنر و سقوط زندگی، نقش داشتن.
«هنرمندان مردد، زودتر از آنچه فکر کنند حذف خواهند شد»
بسیاری از هنرمندان فکر میکنند اگر سکوت کنند، اگر مصلحتاندیش باشند، اگر کمی با شرایط کنار بیایند، از خطر در امان میمانند. این توهمی بیش نیست. قطاری که طی این سالها همواره شرایط را برای هنر و هنرمند سختتر و دشوارتر کرده، همه را زیر خواهد گرفت، حتا کسانی که به آن باج میدهند، و دیر یا زود از قطار پیاده و حذف خواهند شد.
تا زمانی که هنر و هنرمند مستقل نشود، همه قربانی خواهند شد.
هنر یا در برابر قدرت میایستد، یا برده آن میشود. راه سومی وجود ندارد.
#هنر_در_بند
#خیانت_به_هنرمند
#سکوت_ممنوع
#هنر_مستقل
#آزادی_بیان
#سرکوب_هنرمندان
#زنان_هنرمند
#فرهنگ_زیر_فشار
#سیاست_و_هنر
#بیداری_هنری
#هنر_بی_زنجیر
#هنر
#ایران
#آزادی
#سرکوب_هنرمندان
#رسانه_شمایید_در_آگاهی_رسانی
@hosseinparnia1.
#زن_زندگی_آزادی
https://zil.ink/Mrhalloo
شب نشینی هالو 👇
@sh_n_halloo
Telegram
حسین پرنیا hossein parnia
@parnia1972
«بعنوان هنرمندی مستقل و منتقد، باور دارم
هنر جسارت و آگاهیست. هنرمندِ منفعل، رهاوردش چیزی مانند فریب و سرگرمیست»
«بعنوان هنرمندی مستقل و منتقد، باور دارم
هنر جسارت و آگاهیست. هنرمندِ منفعل، رهاوردش چیزی مانند فریب و سرگرمیست»
👍40❤3