شب نشيني هالو
30.9K subscribers
16.8K photos
29.9K videos
216 files
36.8K links
اينجا برای اشتراك مطالب جالبی‌ست كه دوستان برايم می‌فرستند
اشعار @mrhallo
اینستاگرام هالو@mrhalloo
تماس با هالو : @Mr_halloo
خرید آثار هالو(کتاب/صوتی/تصویری/محفل‌ها) وآثاردوستان در@halloo_gram
خرید آمازون
https://www.amazon.com/author/mr.halloo
Download Telegram
روحانیون ایران و تبلیغ برای هیتلر....

قبل از سقوط هیتلر دستگاه تبلیغاتی او در ایران بسیار فعال بود....
همان زمانی که رادیو برلین به زبان فارسی بر ریشه نژادی مشترک آلمانی‌ها و ایرانی‌ها تاکید می‌کرد...
برخی‌ از روحانیون و روزنامه‌نگاران
(که احتمالا پول گرفته بودند)
شایعه کردند که هیتلر از اخلاف پیامبر اسلام است و زیر پیراهن خود عکسی از امام علی دارد!

این شایعات تا آن‌جا پیش رفت که یک چاپخانه در تهران عکس هیتلر و امام علی را کنار هم چاپ کرد و منظورش این بود: "علی (ع) امام اول است و پیشوا (هیتلر) امام آخر!"

بعضی دیگر از روحانیون و علما بر روی منبر چنین عنوان می کردند که اسم هیتلر ، در اصل هیت ،لر، بوده و اریایی و از قوم لر در لرستان رفته تا جهان را فتح کند

منبع: کتاب "آلمانی‌ها و ایران؛ تاریخ گذشته و معاصر، یک دوستی بدفرجام" نوشته ماتیاس کونتزل

#تاریخ_معاصرایران👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
اولین اختلاس ايران رو "كورت لیندن بلات" رئیس آلمانی بانک ملی در زمان رضاشاه انجام داد و به لبنان فرار کرد.
ایشون با همکاری تیمور تاش این اختلاس رو انجام داده بودن....

ولى به ایران برگردونده شد و به 18 ماه حبس و 63 هزار تومن جریمه محکوم شد!.

به نوعی ایشون پدر اختلاس ایران هستند !
در نظر داشته باشید که رضاشاه یک اختلاسگر خارجی را برگرداند و محاکمه کرد و پول را با جریمه اش گرفت، ما از پس ایرانی‌های خودمان بر نمی‌اییم

#تاریخ_معاصرایران 👇👇👇
📚https://t.me/joinchat/AAAAAEEhqxyFmzRqfJG52Q
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
#اندکی_تفکر ....

#تا_انتها_مطالعه_کنید 👇👇

کتاب خاطرات زندگی جان کری وزیر خارجه سابق آمریکا و یادداشت های او از مذاکرات هسته ای با ایران....


شهریور سال پیش و در غوغای اخبار مربوط به خروج آمریکا از برجام ، #جان_کری وزیر خارجۀ دولت اوباما کتاب خاطراتش بنام :
(Every Day Is Extra)
را منتشر کرد که حاوی بخش‌های مختلف زندگی شخصی و سیاسی اوست که از دوران دانشگاه شروع می‌شود و بعد به جنگ آمریکا و ویتنام و دورۀ ریاست جمهوری اوباما میرسد ....
و سرانجام با روایت‌هایی از مذاکرات برجام به پایان میرسد....

بخشی از کتاب خاطرات جان کری در مورد مذاکرات هسته ای با حکومت ایران :

علاوه بر مقولهٔ هسته‌ای بین ایالات متحده و ایران ، ما به موضوعات دیگری هم پرداختیم که یکی از آنها مرتبط با چهار زندانی آمریکایی در داخل زندان‌های ایران بود....

اما مدتی طول کشید تا پیشرفتی در این زمینه حاصل شد ...
ما از آنها خواستیم که زندانی‌های آمریکایی را در فرآیند مذاکرات آزاد کنند تا آنها را به کشور بازگردانیم و در مقابل ایرانی‌ها هم خواستار پرداخت غرامتی شدند که به دهۀ ۷۰ میلادی برمیگشت ...

قبل از وقوع انقلاب ایران ، ایالات متحده میلیون‌ها دلار تجهیزات پیشرفته نظامی به پادشاه ایران (محمدرضاشاه پهلوی) ، مهم‌ترین متحد خود در منطقه می‌فروشد و دولت شاه پول آن تجهیزات را پیشاپیش پرداخت میکند .....

قرار این بود که در سال ۱۹۷۹ ایالات متحده تجهیزات را تحویل بدهد....

ولی وقتی آیت الله خمینی بر مسند قدرت نشست و سفارت ما در تهران تسخیر شد و دیپلمات‌های ما در ایران به گروگان گرفته شدند....

دیگر هرگز آن سلاح‌ها به حکومت جدید ایران تحویل داده نشد ...
ولی پولی که شاه ایران برای آن تجهیزات پرداخت کرده بود در خزانه ما باقی ماند....
حکومت ایران از ما خواست آن پول را به همراه غرامت که رقمی بالغ بر ۱٫۷ #میلیارد_دلار بود پراخت کنیم ...

در نهایت پرزیدنت اوباما با مشورت با اعضای کابینه حاضر به پرداخت غرامت شد.....
اما مشکل بزرگ و اصلی چگونگی پرداخت آن پول به ایران بود....
چون ایران در آن زمان تحت شدیدترین تحریم‌ها قرار داشت و تقریبا انتقال الکترونیک پول در بازۀ زمانی نزدیک غیرممکن بود.....
بالاخره قرار شد که تمام پول را نقدا پرداخت کنیم و هواپیمایی که برای
جابه جا کردن آن پول تعیین کردیم با اسکورت هواپیماهای ارتش سوئیس به سمت تهران پرواز کردند ....
ایران هم ۴ زندانی آمریکایی را با همان پرواز به آمریکا فرستاد ...

حاکمان ایران ،در صورت استفاده درست از این پول می توانستند برای 80میلیون ایرانی ، با تأسیس کارخانجات و تولید کار و اشتغال، زندگی مرفه ای ایجاد کنند...

#تاریخ_معاصرایران 👇👇👇
📚https://t.me/joinchat/AAAAAEEhqxyFmzRqfJG52Q
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
#یک_دقیقه_مطالعه...

عبرت گرفتن از تاریخ....

دیکتاتورها هیچ وقت عبرت نمی‌گيرند ، نه از تاريخ و نه از سرنوشت همتايان خود ..

نه معمر قذافی از سرنوشت صدام حسین درس گرفت و نه رابرت موگابه از سرنوشت چائوشسکو ...

برای اینکه آنها هميشه کردار خود و رسالت خود را متفاوت می‌پندارند..
ممکن است از بلایی که بر سر دیکتاتور دیگری آمده بترسند اما قادرند این ترس را به‌گونه‌ای مهار کنند که بعد از مدتی فراموش‌شان شود ...

قذافی یک نمونه از قبیلۀ کوچک خدایگانی بود که آنقدر بر ماندن در قدرت اصرار کرد و آن قدر ذلت به جان خرید که هم خودش با حقارت کامل کشته شد و هم کشورش از هم پاشید..

در حالی که اگر وقتی قدرت را در اختیار داشت و لیبی هنوز به آشوب کشیده نشده بود به توصیه‌ها گوش میکرد و امور را به دست فرد دیگری حتی از نزدیکانش میداد یا حداقل انتخاباتی موجه و مردم‌پسند برگزار میکرد سرانجام لیبی به اینجا نمی رسید...

او پیشتر رنگ همین تحقیر را در چهرۀ صدام حسین بعد از بیرون کشیدنش از یک سوراخ موش توسط آمریکایی‌ها ..
یا در چهرۀ حسنی مبارک در دادگاه انقلابیون مصر دیده بود...
اما خود را تافتۀ جدا بافته می دید ولی در دقایقی که با حقارت بر روی زمین کشیده می شد و با التماس خواستار زنده ماندن بود هیچ تفاوتی با با سایر ديکتاتورهای تاریخ که سرانجام کارشان به زندان و اعدام و فرار و مرگ انجاميد نداشت ...

نقطه اشتراک همۀ دیکتاتور‌ها در این بود که یا صدای معترضان را نشنیدند و یا دیر شنیدند..
البته همگی‌ در طول چند دهه حکمرانی هر انتقاد و اعتراضی را به تئوری توطئه و دخالت خارجی‌ نسبت دادند..

اما سقوط نظام دیکتاتوری هرگز خودبه‌خود باعث باز شدن دروازه‌های کشور به بهشت متمدن جامعه پسا – دیکتاتوری نمی‌شود ..
زیرا مردم لیبی هم مانند بسیاری از کشورهایی که بعد از دهه‌ها از دست یک دیکتاتور رها می شوند تصور کرده بودند هدف پایان دادن به حکومت 42 ساله «معمر قذافی» ست..

اما خیلی زود مشخص شد که انقلابیون تنها در همان موضوع با هم توافق نظر داشتند و جز این بر سر هیچ موضوع دیگری بین آنها توافق‌ نظری وجود نداشت...
و از فردای سرنگونی قذافی دعوا بر سر قدرت شروع شد و امروز پس از سه جنگ داخلی کشور ثروتمند لیبی با بیشترین منابع نفت در قارۀ آفریقا در آستانۀ فروپاشی کامل قرار دارد ...

براندازی دیکتاتورها تنها زمانی مفید خواهد بود که انقلابیون و مردم پیش از وقوع انقلاب به توافق کامل روی ساختار سیاسی جدید در فردای براندازی رسیده باشند در غیر این صورت حاصلی جز ویرانی به بار نمی‌آورد...

#تاریخ_معاصرایران 👇👇👇
📚https://t.me/joinchat/AAAAAEEhqxx3Z00nJrdwFg
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
#یک_فنجان_تفکر...

چرا دیگر رفراندوم قانون اساسی برگزار نمی شود ؟؟

« قانون اساسی نتیجه ناآگاهی، غفلت، بی تجربگی و تعصب بود! »

یادداشتی از : جلال پورالعجل...

تدوین، تصویب و بازنگری قانون اساسی
آمارها نشان می دهند که در فروردین 58 بیش از 20 میلیون نفر یعنی 99% شرکت کنندگان به استقرار "جمهوری اسلامی" رأی مثبت دادند.

با این وجود، پس از تدوین قانون اساسی، در آذر 58 حدود 5 میلیون نفر یعنی 25% از افرادی که به استقرار جمهوری اسلامی رأی مثبت داده بودند، به قانون اساسی رأی ندادند...

احتمالاً آن را مغایر با اساس جمهوریت و در تضاد با آرمانهای انقلاب یافته بودند...

جالبتر این که پس از اصلاح قانون اساسی در مرداد 68؛ حدود 14 میلیون نفر یعنی 45% افراد واجد شرایط در همه پرسی بازنگری قانون اساسی شرکت نکردند....

این نشان میدهد که جمهوری اسلامی در عمر 10 ساله خود بسیاری از طرفداران اولیه خود را از دست داده است...

حال تصور کنید اگر در حال حاضر قانون اساسی به رأی گذاشته شود چند درصد مردم به آن رأی مثبت خواهند داد؟!

به همین دلیل است که اجرای اصل 177 مبنی بر بازنگری و اصلاح قانون اساسی و برگزاری همه پرسی برای مسئولین نظام به یک کابوس دهشتناک تبدیل شده است!!!

جالب است بدانید که از مجموع 73 عضو مجلس خبرگان قانون اساسی، 53 نفر (73%) از روحانیون بودند و فقط 5 نفر دارای درجه دکترای دانشگاهی بودند!

شاید این ترکیب برای تدوین "رساله عملیه" مناسب باشد ولی برای تدوین "قانون اساسی" یک کشور به هیچوجه ترکیب مناسبی نبوده است.

متأسفانه غایب بزرگ مجلس خبرگان قانون اساسی دانشگاهیان، حقوقدانان و جامعه شناسان و نخبگان کشور بودند.

ترکیب اعضای مجلس خبرگان قانون اساسی باعث شد تا روحانیون حداکثر بهره برداری را از تدوین قانون اساسی ببرند و تمام پستهای کلیدی و حساس را به نفع خود مصادره نمایند.

قانون اساسی به گونه ای تدوین شده که شاهرگ اصلی تمام قوانین و امور اجرایی کشور در اختیار و انحصار روحانیون قرار داشته باشد!

به نحوی که بدون اجازه آنها هیچ قانونی در کشور تصویب نخواهد شد و هیچ اقدامی، چه در حوزه سیاست داخلی و چه در حوزه سیاست خارجی بدون اذن آنها صورت نخواهد گرفت!

در واقع، ثمره اصلی این شیوه قانون نگاری مرگ "جمهوریت" و سلب "اراده مردم" و استیلای بلامنازع روحانیون بر تمام مقدرات و امور کشور به شیوه قرون وسطایی بود.

با توجه به محدودیت دسترسی به رسانه ها در سال 58 و غفلت ناشی از شور و اشتیاق بعد از پیروزی انقلاب به نظر می رسد که بخش عظیمی از رأی دهندگان حتی از محتوای قانون اساسی بی اطلاع بوده اند و به صرف اعتمادی که به مسئولین و بویژه روحانیون داشتند به این قانون رأی مثبت داده اند و حتی کسانی هم که آن را مطالعه کرده بودند، یا در رأی گیری شرکت نکردند (5 میلیون نفر) یا هرگز تصور نمیکردند که قانون اساسی به شیوه کنونی تفسیر و اجرا شود.

جای بسی تأسف است که در حال حاضر، بسیاری از طرفداران جمهوری اسلامی حتی یک بار هم قانون اساسی را مطالعه نکرده اند و از محتوی و نواقص آن بی خبرند!

هیچیک از تدوین کنندگان قانون اساسی ،سیاستمدار نبودند و سابقه کار اجرایی و کشورداری نداشتند...

اجرایی ترین فرد در بین انقلابیون مهندس بازرگان بود که پس از کودتای 28 مرداد 1332 برای مدتی رییس شرکت آب و فاضلاب تهران بود!

تصور کنید ترکیبی ازافراد فاقد تجربه با چاشنی تعصبات دینی و انقلابی به تدوین قانون اساسی مبادرت نمایند چه فاجعه ای خواهد شد که اکنون شاهد آن هستیم!

تدوین کنندگان قانون اساسی حتی نمی دانستند که باید اصلی را برای بازنگری واصلاح قانون اساسی درنظر بگیرند وبازنگری قانون اساسی درسال 68 بادستور بنیانگذار جمهوری اسلامی صورت گرفت.

در حال حاضر، بر اساس اصل 177، بازنگری درقانون اساسی در "موارد ضروری" صرفاً با اذن رهبری امکانپذیر است.
مع الأسف، درذیل همین اصل، بندی آورده شده که عملاً امکان اصلاحات بنیادین در قانون اساسی که امروز موضوعات اصلی موردمناقشه ومخالفت آحادمردم است را غیرممکن واصلاح ناپذیر نموده است.

در ذیل اصل 177 چنین آمده است: "محتوای اصول مربوط به اسلامی بودن نظام و ابتنای کلیه قوانین ومقررات براساس موازین اسلامی وپایه‌های ایمانی واهداف جمهوری اسلامی ایران و جمهوری بودن حکومت و ولایت امر و امامت امت ونیز اداره امور کشور با اتکاء به آراء عمومی ودین ومذهب رسمی ایران تغییرناپذیر است."

این بندحاوی این پیام است که حتی اگرهمه کسانی که قانون اساسی را تدوین نموده اند یابه آن رأی مثبت داده اند فوت کنندبازهم این قانون قابل اصلاح نیست وبه نسلهای بعدی تسری خواهد یافت!

در واقع جمود وتغییرناپذیری قانون اساسی نه تنها کمکی به بقای جمهوری اسلامی نمیکند بلکه آن را شکننده تر هم ساخته است..

#تاریخ_معاصرایران 👇👇👇
📚https://t.me/joinchat/AAAAAEEhqxx3Z00nJrdwFg
🔴 بریده‌هایی از خاطرات «هاشمی رفسنجانی»

#قابل_تأمل اند

#حتمأ_مطالعه_کنید

اینها بریده‌هایی از خاطرات «هاشمی* *رفسنجانی» اند. بیشترشان در سالهای میانی و اواخر دههٔ شصت در سالهای جنگ ثبت شده‌اند:*

آقاى «عباس واعظ طبسى»، [توليت آستان قدس رضوی] و فرزندش آمدند. از سفر به لندن و عمل جراحى پای‌اش راضى است. تحت تأثير نظم و پيشرفت آنها قرار گرفته است.
*- ۲۷ مهر ۷۱*

آقای «آذری [قمی]» آمد و درخواست ارز برای معالجهٔ پروستات در لندن داشت.

برای آقای «مهدوی [کنی]» هم به خاطر کسالت قلبی، گفته شد در لندن جا رزرو کنند.
*- ۱۹ اذر ۶۴*

آقای «دعاگو» آمد. از کیفیت معالجه‌اش در لندن گفت. سرطان داشته و با شیمی‌درمانی معالجه شده. راضی است. موهایش در اثر معالجه ریخته‌است. از نتایج معالجه در مدت اقامت، پیشنهاد جلوگیری از اعزام دانشجو به خارج را داشت که ارز آن را صرف تأمین استاد در داخل کنیم.
*- ۳۱ خرداد ۶۵*

شب درجلسهٔ شورای مرکزی «[جامعهٔ] روحانیت مبارز» شرکت نمودم. بیشتر صحبتها درباره بد اداره شدن جلسات روحانیت مبارز در دههٔ فجر بود. آقای «مهدوی کنی» که از لندن پس از معالجه برگشته، به خاطر خستگی نیامده بود.* *میخواستم ایشان را ببینم.
- *۲۹ بهمن ۶۴*

صبحانه‌ را در خدمت‌ آقای‌ «منتظری»‌، در منزل‌ ایشان‌ صرف‌ کردیم‌. پس‌ ازخداحافظی‌ به‌ منزل‌ آیت‌الله‌ «نجفی‌ مرعشی»‌ رفتم‌. از اسپانیا برگشته‌ بودند. برای‌ معالجه ‌چشم‌ رفته‌ بودند.
*- ۸ خرداد ۶۰*

آقای‌ «احمد توکلی»‌ که‌قبل‌ از پیروزی‌ انقلاب‌ ممنوع‌ الخروج‌ بوده‌، برای‌ گرفتن‌ گذرنامه‌ جهت‌ سفر برای‌ معالجه‌ دردمفاصل‌ احتیاج‌ به‌ نامه‌ من‌ به‌ اداره‌ گذرنامه‌ داشت‌ که‌ نوشتم‌.
*- ۱۹ اردیبهشت ۶۰*

شب تلفنى از «احمدآقا» احوال‌پرسى كردم. از اسپانيا برگشته است. براى معالجهٔ چشم رفته بود. در آنجا همان تشخيص ايران را تأييد كرده‌اند.
*- ۲۷ اسفند ۷۱*

خانم‌ شهید بهشتی‌ به‌ خانه‌ٔ ما آمد و با عفت‌ به‌ دیدن‌ همسرامام‌ رفتند که‌ برای‌ معالجه‌ٔ چشم‌ مدتی‌ به‌ خارج‌ رفته‌ بودند.
*- ۱۸ مرداد ۶۱*

ساعت هشت صبح آقای «موسوی اردبيلی» آمدند. عازم سفر به اروپا براي معالجه و چك آپ است. برای تسهيلات ارزی و تذكره [گذرنامه] همراهان و حفاظت كمك خواستند. به دكتر «ولايتی» و «ميرزاده» دستور مقتضی را دادم.
*- ۲۹ مرداد ۶۸*

شب‌، آقای‌ «[علی‌ اکبر] محتشمی»،‌ [سفیر ایران‌ در سوریه‌] آمد. مدتی‌ در آلمان‌ معالجه‌ کرده‌است‌؛ دست‌ مصنوعی‌ گذاشته‌ و دوبار گوشها را عمل‌ کرده‌ و اکنون‌ نسبتاً سالم‌ است‌. - ۵ آبان ۶۳*

عصر آقای «[محمد علی] رحمانی» مسئول بسيج آمد. پس از معالجه در خارج برگشته و از معالجه دكترهای داخلی ناراضی است؛ خدا به داد مريض‌های معمولی برسد.
*- ۲۵ مهر ۶۶*

آقاى «[علي اكبر] آشتيانى»، نمايندهٔ رهبرى در ژاندارمرى آمد. براى معالجهٔ خود در خارج استمداد كرد.
*- ۸ دی ۶۹*

آقاى «[عبدالله] نورى»، [وزير كشور]، براى سفر جهت معالجه به آلمان، تلفنى خداحافظى كرد.
*- ۲۲ اسفند ۷۱*

«[آشیخ‌ محمد] هاشمیان»‌ که‌ برای‌ معالجه‌ٔ چشم‌ به‌ اسپانیا رفته‌ بود راضی‌ برگشته‌، درمنزل‌ ما بودند. گفتند که‌ درک‌ مردم‌ اسپانیا نسبت‌ به‌ مسائل‌ انقلاب‌ ایران‌ بهتر شده‌ است‌.
*- ۲۸ مرداد ۶۱*

به ملاقات آیت‌الله «سید محمدرضا گلپایگانی» رفتم. دیروز از لندن برگشته‌اند؛ به احتمال سرطان کیسه صفرا، برای معالجه رفته بودند. ۲۵ روز آنجا بوده‌اند. ایشان و اطرافیانش با خوشحالی و نشاط از سفر انگلستان و استقبال مسلمانان آنجا تعریف می‌کردند.
*- ۹ خرداد ۶۶*

آقای «[کاظم] خوانساری» سفیرمان در لیبی آمد. پیام آقای «قذافی» را آورد که گفته‌ بود ‌اگر نمی‌توانید جنگ را تمام کنید برای ختم آن اقدام کنند. خبر داد که پدرش بیمار قلبی است و خوب است برای معالجه به لندن برود. عضو خبرگان است.

*#تاریخ_معاصرایران*

*و این زمان همه ماها درگیر جنگ و مصیبت و بدبختیهای خانواده بودیم و به اجبار شب را تا به صبح از ترس بمبارانهای رژیم بعثی و همدستان آنها انگلیس و اروپا لرز در تن داشتیم و حضرات آقایان جهت کوچکترین درمان با ارز دولتی همراه با کمکهای دولت به مراکز بلاد کفر میرفتند* .
*واقعاً عجيب است....*


در پناه اندیشه

برای درمان دردهای شما امامزادها پیشنهاد میشود اما برای درمان خود کمتر از اروپا قبول نمی کنند.
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
#یه_فنجان_تفکر...

درپاسخ به سخنان حجت الاسلام صدیقی ( امام جمعه موقت تهران) که چندی پیش گفته بود مردم باید سختی بکشند تا به بهشت بروند...

بریده‌هایی از خاطرات مرحوم «هاشمی رفسنجانی» :

خانم‌ شهید بهشتی‌ به‌ خانه‌ٔ ما آمد و با عفت‌ به‌ دیدن‌ همسرامام‌ رفتند که‌ برای‌ معالجه‌ٔ چشم‌ مدتی‌ به‌ خارج‌ رفته‌ بودند. ( ۱۸ مرداد ۶۱ )

آقای «آذری [قمی]» آمد و درخواست ارز برای معالجهٔ پروستات در لندن داشت.

برای آقای «مهدوی [کنی]» هم به خاطر کسالت قلبی، گفته شد در لندن جا رزرو کنند. ( ۱۹ اذر ۶۴ )

آقای «دعاگو» آمد. از کیفیت معالجه‌اش در لندن گفت. سرطان داشته و با شیمی‌درمانی معالجه شده. راضی است. موهایش در اثر معالجه ریخته‌است. از نتایج معالجه در مدت اقامت، پیشنهاد جلوگیری از اعزام دانشجو به خارج را داشت که ارز آن را صرف تأمین استاد در داخل کنیم.( ۳۱ خرداد ۶۵ )

شب درجلسهٔ شورای مرکزی «[جامعهٔ] روحانیت مبارز» شرکت نمودم. بیشتر صحبتها درباره بد اداره شدن جلسات روحانیت مبارز در دههٔ فجر بود. آقای «مهدوی کنی» که از لندن پس از معالجه برگشته، به خاطر خستگی نیامده بود.* *میخواستم ایشان را ببینم. ( ۲۹ بهمن ۶۴ )

صبحانه‌ را در خدمت‌ آقای‌ «منتظری»‌، در منزل‌ ایشان‌ صرف‌ کردیم‌. پس‌ ازخداحافظی‌ به‌ منزل‌ آیت‌الله‌ «نجفی‌ مرعشی»‌ رفتم‌. از اسپانیا برگشته‌ بودند. برای‌ معالجه ‌چشم‌ رفته‌ بودند. ( ۸ خرداد ۶۰ )

آقای‌ «احمد توکلی»‌ که‌قبل‌ از پیروزی‌ انقلاب‌ ممنوع‌ الخروج‌ بوده‌، برای‌ گرفتن‌ گذرنامه‌ جهت‌ سفر برای‌ معالجه‌ درد مفاصل‌ احتیاج‌ به‌ نامه‌ من‌ به‌ اداره‌ گذرنامه‌ داشت‌ که‌ نوشتم‌. ( ۱۹ اردیبهشت ۶۰ )

شب تلفنى از «احمدآقا» احوالپرسى كردم از اسپانيا برگشته است. براى معالجهٔ چشم رفته بود. در آنجا همان تشخيص ايران را تأييد كرده‌اند. ( ۲۷ اسفند ۷۱ )

ساعت هشت صبح آقای «موسوی اردبيلی» آمدند. عازم سفر به اروپا براي معالجه و چك آپ است. برای تسهيلات ارزی و تذكره همراهان و حفاظت كمك خواستند. به دكتر «ولايتی» و «ميرزاده» دستور مقتضی را دادم. ( ۲۹ مرداد ۶۸ )

شب‌، آقای‌ «[علی‌ اکبر] محتشمی»،‌ [سفیر ایران‌ در سوریه‌] آمد. مدتی‌ در آلمان‌ معالجه‌ کرده‌است‌؛ دست‌ مصنوعی‌ گذاشته‌ و دوبار گوشها را عمل‌ کرده‌ و اکنون‌ نسبتاً سالم‌ است‌. ( ۵ آبان ۶۳ )

عصر آقای «[محمد علی] رحمانی» مسئول بسيج آمد. پس از معالجه در خارج بر گشته و از معالجه دكتر های داخلی ناراضی است؛ خدا به داد مريض‌های معمولی برسد. ( ۲۵ مهر ۶۶ )

آقاى «[علي اكبر] آشتيانى»، نمايندهٔ رهبرى در ژاندارمرى آمد. براى معالجهٔ خود در خارج استمداد كرد. ( ۸ دی ۶۹ )

آقاى «[عبدالله] نورى»، [وزير كشور]، براى سفر جهت معالجه به آلمان، تلفنى خداحافظى كرد. ( ۲۲ اسفند ۷۱ )

«[آشیخ‌ محمد] هاشمیان»‌ که‌ برای‌ معالجه‌ٔ چشم‌ به‌ اسپانیا رفته‌ بود راضی‌ برگشته‌، درمنزل‌ ما بودند. گفتند که‌ درک‌ مردم‌ اسپانیا نسبت‌ به‌ مسائل‌ انقلاب‌ ایران‌ بهتر شده‌ است‌. ( ۲۸ مرداد ۶۱ )

به ملاقات آیت‌الله «سید محمدرضا گلپایگانی» رفتم. دیروز از لندن بر گشته‌اند؛ به احتمال سرطان کیسه صفرا، برای معالجه رفته بودند. ۲۵ روز آنجا بوده‌اند. ایشان و اطرافیان اش با خوشحالی و نشاط از سفر انگلستان و استقبال مسلمانان آنجا تعریف می‌کردند. ( ۹ خرداد ۶۶ )

آقای «[کاظم] خوانساری» سفیرمان در لیبی آمد. پیام آقای «قذافی» را آورد که گفته‌ بود ‌اگر نمی‌توانید جنگ را تمام کنید برای ختم آن اقدام کنند. خبر داد که پدرش بیمار قلبی است و خوب است برای معالجه به لندن برود. عضو خبرگان است.

آقاى «عباس واعظ طبسى»، [توليت آستان قدس رضوی] و فرزندش آمدند. از سفر به لندن و عمل جراحى پای‌اش راضى است. تحت تأثير نظم و پيشرفت آنها قرار گرفته
است. ( ۲۷ مهر ۷۱ )

#تاریخ_معاصرایران 👇👇👇
📚https://t.me/joinchat/AAAAAEEhqxx3Z00nJrdwFg
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
این خبر روزنامه فوق مربوط به مردادماه سال 1360 با این تیتر :

« مادر نمونه ایران اسلامی معرفی شد »

محمد معینی :

« خیلی‌هامون یادمون نمیاد؛
مرداد سال ۱۳۶۰، "مادر نمونه ایران‌اسلامی" کسی بود که آرزو کرده بود فرزند "فریب‌خورده‌اش" اعدام بشود!

۱۱۰ نماینده مجلس پیام داده بودند، امام جمعه تهران به امام جمعه اصفهان پیام داده بود ... غوغایی بود...

#تاریخ_معاصرایران
👇
شب نشینی هالو
https://zil.ink/Mrhalloo
پیشنهادی بهتر از احتجاج با خارجی‌ها

یادداشتی از : عباس عبدى

موضع اخیر ریاست قوه قضاییه در باره بازدید از زندان‌های ایران، مشروط به عمل متقابل، بازتاب گسترده‌ای داشت. ایشان اعلام کردند که:«آمادگی داریم درب زندان‌هایمان را برای بازدید هر کسی که ادعا می‌کند حقوق بشر در ایران رعایت نمی‌شود باز کنیم به شرط اینکه ما هم از هر زندانی که بخواهیم بازدید کنیم.»

به نظر می‌رسد که این موضع بیش از آنکه ایجابی باشد، احتجاجی بوده و شرطی که ذکر شده عملاً پیشنهاد را بلاموضوع کرده است. زیرا درخواست برای بازدید از زندان‌ها از طرف دولت‌ها نیست، بلکه نهادهای بین‌المللی و نیز نهادهای مدنی هستند که چنین درخواست‌هایی را دارند و نه دولت‌های دیگر.

فارغ از این نکته باید گفت که اگر در داخل کشور مسأله را حل کنیم، نیازی نیست که با خارجی‌ها احتجاج کنیم. چنین گفتاری نگاه به خارج را تقویت می‌کند. مسأله ما باید پاسخگویی یا قانع‌سازی مردم و افکار عمومی داخل کشور باشد. اگر این را حل کردیم بقیه موارد اهمیت چندانی نخواهد داشت.

زندان یکی از مهم‌ترین نهادهای اجتماعی است. حکومت کردن بدون قدرت الزام‌آور بی‌معنا است و یکی از کارکردهای مهم آن اجرای قوانین مربوط به جرم و مجازات است. اکنون نیز قالب اصلی مجازات‌ها، زندان است.

بنابراین نهاد زندان جزو جدایی‌ناپذیر از نهاد حکومت است. در قدیم به عللی فقط از طریق مجازات‌های بدنی مجازات می‌کردند، و زندان کاربرد چندانی نداشت، ولی با توسعه جوامع انسانی، مجازات بدنی کمتر مورد پذیرش قرار می‌گیرد، و زندان، به عنوان نحوه قالب مجازات جانشین شلاق شده است.

زندان به علت شرایط خاص آن، وضعیت بسیار ویژه‌ای دارد و همیشه باید تحت نظارت عمومی باشد. زندان ساختار عجیبی دارد که روابط میان‌فردی و جمعی زندانیان را بشدت تحت تأثیر خود قرار می‌دهد.

گر چه هدف اصلی از زندان کردن افراد فقط دور نگه داشتن آنان از جامعه نیست، بلکه تعذیب نیز هست، ولی این امر بدان معنا نیست که هر رفتاری با آنان مجاز است. زندانی مثل هر شهروند دیگری باید از حقوق قانونی خود برخوردار شود. اتفاقاً علت زندان شدن فرد، نقض همان چیزی است که باید از آن برخوردار شود.

چرا دزد را به زندان می‌اندازند، چون حقوق دیگران را نقض کرده است. پس حقوق دیگران را نباید نقض کرد از جمله حقوق زندانیان. رباعی مشهور خیام در زندان رواج دارد که:
”ناکرده گنه در این جهان کیست بگو/ آن کس که گنه نکرد، چون زیست بگو
من بد کنم و تو به مکافات دهی/ پس فرق میان من و تو چیست بگو“

اتفاقاً یکی از بهترین شیوه‌ها برای بازگرداندن مجرمین به جامعه، رعایت حقوق آنان در زندان و پیش از آن در دادرسی است. از آنجا که اجرای عدالت و مجازات یکی از مهم‌ترین وظایف حکومت‌ها است، باید شفافیت آن نیز بیش‌تر از سایر امور باشد. بهتر است به جای احتجاج با کشورهای دیگر یا نهادهای بین‌المللی راه دیگری در پیش گرفته شود. حل مسأله را به داخل بیاوریم.

به این منظور اقدامات زیر به عنوان راه‌حل مقابله با هر ادعایی علیه زندان‌های ایران پیشنهاد می‌شود.

۱ـ در مرحله دادرسی؛ محدودیت انتخاب وکیل برداشته شود و کلیه دادرسی‌ها به صورت علنی برگزار شود مگر دعاوی جنسی و خانوادگی و در موارد بسیار استثنا موضوعاتی که علیه امنیت ملی است. حتی در این موارد محدود نیز باید احکام را علنی کرد. هم‌چنین کیفرخواست‌ها و احکام صادره از همه دادگاه‌ها در اختیار متهم یا محکوم یا وکیل او قرار گیرد.

۲ـ در مرحله زندان؛ دسترسی به نهاد زندان و زندانی برای مجموعه‌ای از وکلا، روزنامه‌نگاران و نهادهای مدنی شناخته شده و مورد اعتماد افکار عمومی ممکن باشد. البته روشن است که این دسترسی نمی‌تواند بی‌ضابطه باشد. ولی پاسخ‌های مرسوم مدیریت قضایی یا زندان‌ها به ادعاهای مطرح شده، کافی نیست، باید نهادهای بی‌طرف به مسأله بپردازند.

۳ـ و بالاخره دستگاه قضایی و سازمان زندان‌ها پاسخگویی فوری و شفاف در باره کلیه ادعاهایی که مرتبط با سیر دادرسی یا تحمل کیفر است را در دستور کار قرار دهند.

اگر این پیشنهادها اجرایی شود، هیچ نهاد فرامرزی نمی‌تواند ادعایی را مطرح کند، و اگر هم ادعایی مطرح کرد پاسخ آن را نهادهای داخلی مزبور که امکان نظارت و راستی‌آزمایی دارند، خواهند داد.

#تاریخ_معاصرایران 👇👇👇
📚https://t.me/joinchat/AAAAAEEhqxx3Z00nJrdwFg
👇
شب نشینی هالو
https://zil.ink/Mrhalloo
دشمنی بزرگتر از آمریکا و اسرائیل، درون ماست..

یادداشتی از : رحیم قمیشی..

ده روز است جمله‌ای در گلویم گیر کرده. از بس نگرانم تا متهم نشوم به غربزدگی.
از این ترسویی خودم بدم آمده.

در جبهه که بودیم در پاسخ یکی که بلند و شعاری می‌پرسید؛
"کی خسته‌ است" باید محکم پاسخ می‌دادیم "دشمن".
خیلی هم این شعار برایمان روحیه بخش بود. واقعا هم همینطور بود.
دشمن ما که صدام بود و نیروهای حمله کننده‌ی عراقی، در برابر اراده جوان‌های ما واقعا کم می‌آوردند.
بعدها هم که از نزدیک داخل عراق را در همان زمان جنگ دیدم مطمئن شدم آنها واقعا خسته بودند.
مسلما اگر کمک کشورهای عربی نبود و پول‌های هنگفتی که به صدام می‌رسید، او بریده بود.
خسته بود و بشدت در مقابل نیروی اراده جوان‌های ایران زمین، با همه‌ی کمبودهایشان، کم آورده بود.

همان موقع احادیثی برایمان می‌خواندند از صدر اسلام و می‌گفتند این جنگ، جهاد اصغر است، جهاد اکبر هنوز مانده.
ما چون حدیث بود قبول می‌کردیم، اما در دلمان می‌گفتیم کدام جهاد از این بالاتر؟
جانمان، سلامتی‌مان، جوانی‌مان را گذاشته‌ایم وسط. مهم‌تر از این کدام است؟

اما جهاد اکبری در پیش بود، دشمنی بزرگ‌تر! یعنی دشمنی بزرگ‌تر از صدام، بزرگ‌تر از اسرائیل، بزرگ‌تر از انگلیس و آمریکا.
همانی که جهاد اکبر را می‌طلبید.

چند هفته پیش در مراسم سوگند ریاست جمهوری آمریکا بایدن سخنرانیِ کوتاهی کرد و در همان بدو شروع به کارش تعریفی از دشمن برای همه‌ی مخاطبینش که همه‌ی دنیا بود، فرستاد.

بایدن گفت دشمنِ پیشِ روی ما نفرت است، افراطی‌گری است، خشونت است، بیکاری است، بیماری است و ناامیدی. او گفت تنها با وحدت می‌توانیم کارهای بزرگی انجام بدهیم. او گفت باید شغل ایجاد کنیم، باید به مراکز اموزشی توجه کنیم، باید در جهان منشاء خیر باشیم، و گفت باید همه‌ی اختلاف نظرهای پیش آمده را کنار بگذاریم تا بتوانیم به اهداف‌مان برسیم.

من غربزده نیستم و نمی‌گویم رئیس جمهور آمریکا در سخنانش حتما صادق است.
می‌دانم درصد زیادی از ظلم‌هایی که در کشورهای عقب افتاده اتفاق می‌افتد گردن آمریکا است.
می‌دانم بسیاری از آوارگی‌های جهان به‌خاطر سیاست‌های استکباری آمریکاست.

اما چرا نباید بگویم چقدر سخنان بایدن سنجیده و زیبا بود.
چقدر درس‌آموز بود، چقدر قابل تحسین بود، چقدر ترجمه‌ی دقیقی از سخنان پیشوایان ما بود.
ترجمه‌ای از آیات خدا بود. نبود؟!

ما همان زمان جنگ فکر می‌کردیم صدام را که شکستیم، کشورهای منطقه را که مقهور قدرت خود کردیم، قدرت منطقه‌ای و جهانی که شدیم، به اهداف‌مان می‌رسیم، بزرگ می‌شویم، با عزت می‌شویم، و چقدر بالا می‌رویم!

نمی‌دانستیم دشمن اصلی جای دیگری است، درون خودمان است، مایی که مغرور می‌شویم،
مایی که قانون را تنها برای خودمان می‌خواهیم،
مایی که خودخواه می‌شویم، یادمان می‌رود خشونت و نمایش قدرت یعنی حقارت.
مایی که فراموش می‌کنیم بیسوادی‌مان، سطحی‌نگریمان، نفرت‌مان می‌شوند حاکم جان‌مان.

ما نمی‌دانستیم همه‌ی دنیا را هم داشته باشیم، هیچ نداریم اگر نتوانیم منشاء خیر و عدالت در آن باشیم.
هنوز اگر از ما بپرسند دشمن ما کیست؟
جواب‌مان معلوم است. این کشور است، آن کشور است، این آئین است، آن آئین است، این گروه است، آن افرادند...

هنوز فکر می‌کنیم اگر کاخ سفید را کردیم حسینیه،
کرملین را کردیم مسجد،
کاخ ورسای را کردیم مهدیه،
دیگر رسالت ما در دنیا تمام شده،
وقتی از همه‌ی بلندگوها قرآن پخش شود،
وقتی همه خانم‌های جهان پوشش ما را داشته باشند،
وقتی همه مردها ریش‌شان بلند باشد،
همه به نماز جمعه بروند،
ما دیگر آرزوی برآورده نشده‌ای نداریم!
امام زمان‌مان هم که می‌آید و گردن همه‌ی ظالم‌ها را می‌زند.
دیگر چه می‌خواهیم؟

همین است که امروز بی عدالتی در دادگاه‌ها موضوعی است فرعی برایمان، اختلاس و دزدی موضوعی است غیر مهم،
از هم پاشیدگی خانواده‌ها اهمیتی ندارد،
رواج دروغ و خرافات و ریا در جای جای کشور عادی است.
فاصله‌ی طبقاتی، فقر، نیازمندان بیشمار، ناامیدی، خشونت، همه مسائلی پیش افتاده‌ هستند برایمان.

هنوز باور نکردیم جهاد بزرگ‌تری در پیش داریم.
دشمن بزرگ‌تری مقابل ما می‌ایستد. دشمنی که خیلی ترسناک است. و الان لابلای چنگال‌هایش دست و پا می‌زنیم!

همان دشمنی که بایدن به آن اشاره می‌کند؛
نفرت، خشونت، بی‌قانونی، افراطی‌گری، ناامیدی، بیکاری، بیماری و ما بعلاوه‌ی آن دشمن‌ها که او می‌شمارد لیست بلندتری داریم؛
خودبزرگ‌بینی، بیسوادی، اعتقاد به موهومات، ترس، تظاهر و دورویی، پنهان کردن مصلحتی حقیقت، استبدادزدگی، شخصیت پرستی، و صدها دشمن دیگر.

دل‌مان را خوش کرده‌ایم به دشمنان زمینی، دشمنان با نام و نشان، دشمنانی که خیلی کوچکند و‌ما بزرگ‌شان می‌کنیم!

#تاریخ_معاصرایران 👇👇👇
📚https://t.me/joinchat/AAAAAEEhqxx3Z00nJrdwFg
👇
شب نشینی هالو
بعد از تصویب لوایح چه خواهید گفت؟

یادداشتی از : احمد_زیدآبادی..

محمد رضا باهنر از طیف اصولگرایان سنتی ، احتمال تصویب لوایح "سی.اف.تی" و "پالرمو" را در مجمع تشخیص مصلحت نظام "زیاد" دانسته است.

این دو لایحه به ترتیب به "مقابله با جرائم سازمان یافته" و "تأمین مالی تروریسم" مربوط می‌شوند.

اگر این لوایح به زودی هم تصویب نشوند، به احتمال قریب به یقین، سال آینده تصویب خواهند شد چرا که به گفتۀ مقام‌های دولتی، کشورهایی مانند چین و روسیه نیز هرگونه همکاری مؤثر اقتصادی با ایران را به تصویب این لوایح مشروط می‌دانند. از این رو،حتی پیشبرد سیاست فرضیِ"نگاه به شرق"نیز مستلزم تصویب این دو لایحه است و ظاهراً گریزی از آن نیست.

این در حالی است که طیفی از نیروهای حاکم برکشور، چند سالی است که کارزار لفظی بی‌نهایت گزنده و خشنی را علیه این لوایح به راه انداخته‌اند. آنها در تبلیغات خود تصویب این لوایح را "خیانت به کشور"، "زمینه‌سازی برای براندازی نظام"، "تسلیم در برابر استکبار جهانی"، "فروختن محور مقاومت" و عباراتی از این قبیل توصیف کرده‌اند!

حالا آمدیم و مجمع تشخیص مصلحت نظام این لوایح را تصویب کرد! بعد از آن، این نیروها چه حرفی برای گفتن دارند؟ آیا مجمع را که بدون هیچ ابهامی نمایندۀ کلیت نظام سیاسی است، به خیانت و براندازی و تسلیم در برابر آمریکا متهم خواهند کرد؟

قاعدتاً این اتفاق نخواهد افتاد زیرا طرح چنین اتهام‌هایی علیه مجمع به قول خودشان خروج علیه نظام و "پیاده شدن از قطار انقلاب" است! بنابراین برای اجتناب از چنین وضعیتی، آنها به ناچار یا باید حرف‌های گذشتۀ خود را پس بگیرند و یا تصویب لوایح را به فشار و تحمیلِ دولت روحانی به مجمع نسبت دهند!

آنها اما نشان داده‌اند که اهل پس گرفتن حرف‌های خود نیستند حتی اگر بطلان آنها برای خودشان نیز ثابت شده باشد! از این رو، در پی توجیهی برخواهند آمد تا هم با تصویب لوایح عملاً کنار آیند و هم نشانی از تجدیدنظر در رفتار گذشتۀ خود نشان ندهند!

پس بهترین راه، همان نسبت دادن تصویب لوایح به فشار و تحمیلِ دولت روحانی به مجمع است! طبعاً اگر دولت روحانی صاحب قدری درایت واقعی بود، خود را در چنین جایگاهی که اتهام خیانت سبکترین اتهام آن است، قرار نمی‌داد اما چه می‌شود کرد وقتی که شوق جاه و مقام در پشت عبارت "فداکاری برای ملت" رخ پنهان می‌کند و راه را برای سودجویی سیاسی رقبا می‌گشاید!

در آن میان اما اگر کسی نه به انگیزۀ حمایت از دولت روحانی بلکه صرفاً برای کشف حقیقت، فریاد برآورد که "آخر مجمع تشخیصی که توان ایستادگی در برابر فشارها و تحمیلِ فرضی دولت را نداشته باشد و در برابر آن تا حد خیانت به کشور تسلیم شود، اساساً وجودش چه ارزش و اعتبار و سود و فایده‌ای دارد؟" مورد ناسزا و هجوم قرار خواهد گرفت!

این ماجرا عیناٌ در مورد توافقنامۀ برجام نیز اتفاق افتاد. برجام را مجلس اصولگرا در 20 دقیقه تصویب کرد، اما هنوز که هنوز است، همان طیف سیاسی آن را تحمیلِ ظریف و دار و دسته‌اش به نظام می‌دانند و یک لحظه نیز از خود نمی‌پرسند؛ نظامی که ظریف "علایق خیانتکارانۀ" خود را به آن تحمیل کند، در شمار چه نوع نظام‌هایی قرار می‌گیرد؟

به هر حال، این هم شیوۀ بدیعی از "سیاست‌ورزی" در کشور ماست که بعدها در بارۀ آن رمان‌های کمیک - تراژیک بسیاری نوشته خواهد شد!

#تاریخ_معاصرایران 👇👇👇
📚https://t.me/joinchat/AAAAAEEhqxx3Z00nJrdwFg
👇
شب نشینی هالو
https://zil.ink/Mrhalloo
چرا تاریخِ سیاست ورزی و حکمرانی ما نا موفق است؟

بقلم :  دکتر محمود سریع القلم..

در بسیاری از تخصص‌­ها مانند معماری، هنر، مهندسی، پزشکی، ادبیات، ایرانیان نه تنها در داخل کشور بلکه در سطح بین­‌المللی، عملکرد قابل احترامی را کسب کرده‌اند.

اما هم چنانکه تاریخ پرتلاطم آنها نشان می دهد، در یک حرفه و تخصص ناکامی های فراوانی داشته اند:

سیاست ورزی و حکمرانی.

تاریخ سیاست در ایران عموماً با خشونت، حذف، تبعید، انحصار، ثروت­‌اندوزی، تیول داری، حیله‌­گری، دروغ، بی ثباتی و تحریف همراه بوده است.

آقا محمدخان قاجار از بی رحم ترین رجال سیاسی جهان به شمار بود...
او توانسته بود تمامی مدعیان قدرت را با نهایت خشونت از میان بردارد.
بقیه مدعیان را با بیرون آوردن چشم آن­ها به زانو در آورد.
او بی اعتمادی عمیقی نسبت به همه اطرافیان خود داشت.
آقا محمدخان قاجار در سن شصت و سه سالگی توسط عده­‌ای از فراشان خود در سال 1170 شمسی کشته شد.

چرا موفقیت ایرانیان در حرفه و هنر به پایداری و موفقیت و سربلندی در قدرت و سیاست ورزی نمی انجامد؟
کجا باید سراغ علت­‌ها بگردیم؟
افکار؟ فرهنگ؟ جغرافیا؟ شخصیت؟

ایران ابن سینا و سهروردی دارد ولی سیاست ورزی که برای مخالفِ فکری خود جا باز کند به ندرت تربیت کرده است.
همینکه جمعی در میان باشد، کار به حذف و انحصار می­‌کشد

راه حلی که در دنیا تجربه شده برای آنکه تنها یک باور بر امورِ یک جامعه مسلط نشود، نظام حزبی است.
پهلوی دوم در اردیبهشت 1354، از همه ایرانیان خواست که عضو حزب رستاخیز شوند در غیر اینصورت جایی در سیستم ندارند و می توانند گذرنامه خود را گرفته و از ایران بروند

آیا جغرافیای ما باعث شده تا نتوانیم حکمرانی مطلوب را ایجاد کنیم؟
شیلی یک باریکۀ جغرافیایی است و بسیار موفق.
سنگاپور یک جزیره است و فوق العاده موفق.
هند جغرافیایی وسیع داشته و تقریباً با همۀ همسایگان خود تنش دارد ولی hub جهانی نرم افزار شده و به زودی اقتصاد سوم جهان خواهد شد و روز به روز احترام و شأن جهانی آن در حال افزایش است. ترکیه که پیچیده­‌ترین ژئوپلیتیک را داراست و در پنج عرصۀ جغرافیایی (دریای سیاه، اروپا، مدیترانه، قفقازو خاورمیانه) ، مدیریتِ امنیتی می کند، بیش از چهل میلیون نفر توریست جذب کرده و از شهروندان هیچ کشوری ویزای ورود نمی خواهد و باورهای مختلف را در جامعۀ خود نهادینه کرده است.
جغرافیا و ژئوپلیتیک مانعی برای حکمرانی مطلوب نیست بلکه بستگی به درایت مدیران دارد.

علت دیگر در ریشه­ یابی علل شکست ایرانیان در حکمرانی مطلوب، فقدان یک نظام سیاسی نه ضرورتاً «دموکراتیک» در مراحل اولیه، بلکه مردم شمول است.

نه ویتنام دموکراتیک است و نه چین اما در داخل هردو، حزب کمونیست ، گروه­‌های مختلف اجتماعی نه درحد نمونه‌­های غربی، بلکه تا حدی نمایندگی دارند.
نه اندونزی به معنای آلمانی دموکراتیک است و نه مکزیک.
اما هر دو سیستم از اقتدارگرایی فردی، به اقتدارگرایی بوروکراتیک حرکت کرده و با تمرین در تحزب سعی می‌­کنند گروه‌­ها و جریان‌­های اجتماعی، سیاسی و اقتصادی در حاکمیت نمایندگی داشته باشند.
چون اقشار مختلف در حاکمیت این کشورها نمایندگی دارند، سیاست جنبۀ انباشتی و تکاملی پیدا می­‌کند تا آنکه مانند تاریخ سیاست در ایران، حالت سینوسی و صعود و سقوط های مکرر را تجربه کند.

به جز آمریکا، هیچ کشوری درجهان در ابتدای تاسیس به صورت دموکراتیک متولد نشده، بلکه همۀ دموکراسی­‌ها به تدریج از مطلق­‌گرایی به اقتدارگرایی فردی/پادشاهی سپس به اقتدارگرایی بوروکراتیک، بعد به رشد فراگیر بخش خصوصی رقابتی، به جامعه مدنی و در نهایت به دموکراسی پیشرفته‌­ای تبدیل می شوند که حکومت هیچ وظیفه­‌ای جز تامین منافع و مصلحت عامه نداشته باشد.
چطور می­‌شود که یک ایرانی متولد تهران به ریاست پارلمان نروژ می­‌رسد؟
چطور می‌­شود که یک بریتانیایی که ریشۀ هندی-کنیایی دارد به نخست وزیری انگلستان دست می یابد؟
چگونه بانوان ایرانی به نمایندگی در پارلمان­‌های اروپایی انتخاب می شوند؟
چگونه یک شهروند کانادایی که هندی الاصل و از مذهب سیک است، به وزارت دفاع آن کشور انتخاب می­‌شود؟
همه با تلاش و تشکل می­‌توانند در مدیریت کشور سهیم باشند. با نگاه شمول گرا، هم تداوم سیاسی به دست می‌­آید و هم ثبات سیاسی.

بی‌­دلیل نیست که در انگلستان هیچ­ وقت انقلابی صورت نگرفته برای اینکه نظام سیاسی عموماً به جامعه امتیاز می دهد و همیشه در حال انطباق با شرایط، بحران ها، بی ثبا تی ها، واقعیت‌­هابوده زیرا که عقلانیت در حکمرانی یعنی فهم واقعیت و انطباق با آن، به طوری که قانون اساسی آمریکا تا کنون ۲۷ بار شامل متمم شده است...                                                                      
#تاریخ_معاصرایران 👇👇👇
📚https://t.me/joinchat/AAAAAEEhqxx3Z00nJrdwFg

#مهسا_امینی
https://zil.ink/Mrhalloo
👍2229👎7🔥3👏1
توییت‌ قابل تامل یک روحانی

حجت‌الاسلام محمد رنانی در توییتر نوشت:

« وقتی در اصل دین اجبار نیست، چرا در نمره گرفتن دانش‌آموزان باید اجبار باشد؟

چرا معلم کارآموزی دخترم سر کلاس گفته:
هر کسی در راهپیمایی ۲۲ بهمن شرکت کند سه نمره به کارنامه اش اضافه می‌شود.

حال دختر، فشار به پدر و مادر آورده که باید باتفاق راهپیمایی برویم.

نکنید این کارها را.
قشنگی داستان به این است که این

خانم معلم می‌گوید:
عکس باید بگیرید و ارسال کنید، یعنی به دانش آموزان می‌گوید حتی گفتن شما را هم قبول ندارم و این عجیب بی‌تربیت کردن فرزندان ایران زمین است. وظیفه ما رسوایی دروغ و نفاق است.»


#تاریخ_معاصرایران 👇👇👇
📚https://t.me/joinchat/AAAAAEEhqxx3Z00nJrdwFg

#مهسا_امینی
https://zil.ink/Mrhalloo

شب نشینی هالو 👇
@sh_n_halloo
👍113😁23🤬5👎1
"جنگی" که "نعمت شد"!

نبشته‌ی: اسفنداد ایرانیاد...

"هشت"‌سال جنگ؛ و "هشتاد"‌سال سود!!

نه تنها در چنین روزهایی در سال بلکه در تمامیِ این سال‌ها، عده‌ای با روایت خاص خود از آن جنگ هشت‌ساله، به بازتولید آن روایت نیز می‌پردازند تا با القا آن روایت خاص، بعنوان مدعیان اصلی دفاع از کشور، خود را در قامت "میراث‌خواران انحصاری" آن نیز بنشانند؛
بلکه هم‌چنان سود اختصاصی انحصاری آن را، از آنِ خود کنند!

۱_جنگی که می‌توانست شروع نشود، اگر آن "تحریک‌های مداخله‌گرانه" مستقیم و غیرمستقیم، صورت نمی‌گرفت!
تا بهانه‌های لازم را به صدام دیوانه(یا همان صدام یزید کافر) بدهد و منجر به آن تجاوز ویرانگر به کشور ایران شود!!

۲_جنگی که می‌توانست زود پایان یابد (بویژه بعد از بازپس‌گیری خرمشهر)؛
اگر به آن سماجت غیرمعمول پایان می‌دادند!!

۳_جنگی که می‌توانست شروع نشود و ادامه نیابد و این‌همه ویرانی ببار نیآورد؛
اگر آبادانی میهن در دستور کار قرار داشت، نه صرفا صدور انقلاب اسلامی!

آن "جنگ تحریکیِ تحمیلی" که:

"برای اسلام عزیز بود، نه برای دفاع از یک‌مشت خاک"؛
اما هم شروع شد و هم ادامه یافت چون در آن، دو نعمت بود افزون:
هم "نعمت استقرار" و هم "نعمت بقاء". 

نعمت بود برای آنان، چون:

الف؛ اگر با آن جنگ، به هدف اصلی یعنی صدور انقلاب می‌رسیدند.

ب؛ اگر با توسل به جنگ و شرایط جنگی، نیروهای سیاسی مخالف خود را سرکوب می‌کردند.

پ؛ اگر با همان حربه، می‌توانستند نیروهای سیاسی منتقد خود را، ساکت کنند.

ت؛ اگر جنگ و پیامدهای آن موجب تقویت حکومت اسلامی برای بقا بیشتر می‌شد.

اگر با "یک‌ تیر"، می‌شد "این‌همه نشان" را، یکجا زد؛ پس چرا نزنند و چرا بدان متوسل نشوند، که متوسل شدند و زدند!!

این‌چنین بود که آن جنگ تحریکی تحمیلی، نه تنها نعمت شد برای آنان در آن زمان؛
بلکه "نعمتی تداوم یافته" است حتی برای این زمان!

تداوم دارد چون هنوز هم عده‌ای با "وصل کردن" خود به آن، هم در پیِ آن سود هستند و هم به قصد "فصل کردن" تمامیِ نیروهای سیاسی غیرخودیِ حاضر برمی‌آیند، تا حضور انحصاری خود را در تمامی شئون سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و... هم‌چنان تدوام دهند با این ادعا و رجز به منتقدین: که زمان جنگ کجا بودید تا به دفاع از کشور بپردازید.

اینان اما پاسخ نمی‌دهند که:

۱_ادعای اصلی سردمداران حکومت اسلامی در آن موقع، مگر دفاع از اسلام نبود؟!!
مگر "ایران بعنوان کشور"، در هیچ کلامی جا داشت؟!

۲_هم‌چنین روشن نمی‌کنند که آنان، خود، در کجایِ آن جنگ حضور داشتند در خط مقدم، یا "خطی که مقدم بود، بر خط مقدم"؟!

۳_آن خط مقدمی‌های راستین، که اکثرا یا شهید شدند یا مجروح.(بجز آن باقی مانده‌های اندکی که متصل به قدرت و منفعت‌بر قدرت‌اند)، باقی‌مانده‌های اصلیِ اعم از مجروح یا سالم، که خود معترض‌اند از جمله به همان جنگ!

آن جنگ تحریکی تحمیلی که برای کشور ایران، جز ویرانی و برای مردم ایران،‌ جز "نغمت" و زیان هیچ نداشت‌؛
اما برای حاکمان اسلامی و متصلان به آن، آن‌چنان پُرنعمت بود و پُرسود که بدشان نمی‌آید تا آن "سود هشت‌ساله" را، تبدیل به یک "سودجویی هشتاد ساله" کنند!!


#تاریخ_معاصرایران 👇👇👇
📚https://t.me/joinchat/AAAAAEEhqxx3Z00nJrdwFg

Telegram (https://t.me/joinchat/AAAAAEEhqxx3Z00nJrdwFg)
تاریخ معاصـر ایران
تاریخ را فاتحان می نویسند اما به دروغ، در مورد تاریخ یک قرن گذشته ، دروغ های زیادی نوشته و یا به مردم گفته شده است، اما از طریق اسناد و مدارک و فیلم ها حقایق را می توان فهمید.


#تاریخ_معاصرایران
https://t.me/joinchat/AAAAAEEhqxx3Z00nJrdwFg

.

#توماج_صالحی
#مهسا_امینی
https://zil.ink/Mrhalloo

شب نشینی هالو 👇
@sh_n_halloo
👍663👎3🔥1
قطعی برق امتحان الهی است
حجت الاسلام ایزدخواه:
« آنهایی که به‌قطع برق اعتراض می‌کنند، بی‌خود کرده‌اند، از کی روی حرف «ولی» حرف داریم؟
« دولت یک تصمیمی گرفت برای سلامتی مردم که مازوت نسوزانند و به‌جایش قطع برق داشته باشیم.
این را هم از خود حضرت آقا اجازه گرفتند و ایشان هم گفتند بکنید
حالا چه شده مردم غافل از خدا و ولی زمان، شلوغ کرده‌اند که چرا برق‌مان قطع می‌شود؟
برق بخورد توی سر آنهایی که روی حرف «ولی» حرف دارن
الان شرایط کشور جنگی است.
خط مقدم ما حزب‌الله است.
این خط پول می‌خواهد.
یکی از راه‌های درآمد هم صرفه‌جویی در برق است.
اگر هر ایرانی حاضر نباشد چند ساعت قطع برق را تحمل کند تا هزینه جنگ خط مقدم برادران حزب‌الله تامین شود، این بی‌غیرتی نیست؟
به‌خصوص اگر یک عده‌ای بخواهند برق را بهانه اغتشاش و آشوب کنند، بدانند بلایی که سر قوم فاسق لوط آمد، بر سر این ملت نمک نشناس و اغتشاشگر هم خواهد آمد.
#تاریخ_معاصرایران 👇👇👇
📚https://t.me/+F_UAApSmgJM5Njk0

https://t.me/mohammadhadiparyazani/306656⁩.

#توماج_صالحی
#مهسا_امینی
https://zil.ink/Mrhalloo

شب نشینی هالو 👇
@sh_n_halloo
🤬109🔥19👍133👎1
🔴 مخالف جدی رفع فیلترینگ را بهتر بشناسیم.

رسول جلیلی که از جدی ترین مخالفان رفع فیلترینگ در شورای عالی فضای مجازی است ..

ایشان صاحب شرکت‌های امن‌افزار گستر شریف و پیام افزار پیک آسا است.

این شرکت ها هم سازنده فیلترینگ برای دولت هستند  و هم در بازار آزاد فیلتر شکن می فروشند.

چرا او باید با رفع فیلترینگ موافق باشد..!!

تا بحال هیچ کس زیراب بیزنس خودش را نزده است..

و هیچ آدم عاقلی نمی آید بر علیه منافع شرکت و درآمد خود اقدامی انجام دهد ..


ما را به رخت و چوب شبانی فریفته اند
این گرگ سالهاست که با گله آشناست

#تاریخ_معاصرایران 👇👇👇
📚https://t.me/+F_UAApSmgJM5Njk0

https://t.me/mohammadhadiparyazani/309901⁩.

#توماج_صالحی
#مهسا_امینی
https://zil.ink/Mrhalloo

شب نشینی هالو 👇
@sh_n_halloo
🤬79👍21🔥7👎43
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شعر‌خوانی نازنین کاشانی، دختر زنده‌یاد مجتبی کاشانی
در شب مجتبی کاشانی ( بنیان‌گذار فقید جامعهٔ یاوری فرهنگی) تهران، خانهٔ اندیشمندان علوم انسانی :

تو مپندار که در فکر تنم
نگران سرطان وطنم
او که بیمار شود ما همه نیز
من که بیمار شوم، یک بدنم
وطنم از تن من خسته‌تر است
درک کن درد مرا از سُخنم
به تو سوگند که از غصه‌ی خویش
لحظه‌ای پیش تو من دَم نزنم
من شفا می‌طلبم بهر وطن
نه شفای بدن خویشتنم

شعری از مرحوم مجتبی_کاشانی


#تاریخ_معاصرایران
#توماج_صالحی
#مهسا_امینی
https://zil.ink/Mrhalloo

شب نشینی هالو 👇
@sh_n_halloo
70👍18👏4💔3