فضيلت هم همان حال را دارد كه اگر به جاي خود به كار نرود به تبهكاري مبدل مي شود و تبهكاري هم گاهي در عمل به مقام و شان فضيلت شايستگي مي بخشد.
رومئو و ژوليت
#شكسپير
رومئو و ژوليت
#شكسپير
ديوان حافظ، دريچه ی آزادى روح انسانِ ايرانى است. درست است كه هر اثرِ هنرى، مى تواند مصداقِ دريچه ی آزادى روح به شمار آيد امّا براى قوم ايرانى هيچ اثر هنرى در حدّٓ ديوانِ حافظ اين توانايى را ندارد كه با چنين لطافتى تابوهاى حاكم بر جامعه را مورد تجاوز خود قرار دهد و در عينِ حال همواره عزيز و قدسى بماند و در طاقچه ی منازل در كنار قرآن. [ شنيده ام كه در بعضى مناطقِ ماوراء النهر، هنوز، وقتى مادرانْ طفلِ خُردسالِ خود را براى مدتى كوتاه در منزل رها مى كنند، ديوان حافظ را در زيرِ بالش طفل مى گذارند و عقيده دارند كه معنويّتِ «حضرت حافظ » در مدّتِ غيبتِ مادر، پاسدار طفل خواهد بود. ]
حقيقت قضيه اين است كه آن رندِ قلندرى كه حافظ او را قهرمانِ ليريكِ شعر خود ساخته است، پديده اى تاريخى و عينى هرگز نبوده است. بلكه تبلور آرزوهاى امثالِ #حافظ و شاعران بزرگ قبل از او است امثال سنائي و عطار و اين هنرمندان، ازين رهگذر، به نيازهاى فرهنگى و اجتماعى جامعهء خويش پاسخ گفته اند و اين كه هم امروز از ديوان حافظ لذت مى بريم و با او در ستايش رندان قلندر همدلى مى كنيم، ادامه ی همان راه و رسم است و تا زبان پارسى و فرهنگ ايرانى باشد، اين وظيفه ی عظيم اجتماعى و تاريخى را ديوانِ حافظ هميشه عهده دار خواهد بود.
هيچ ملتى چنين شاعرى نداشته است و نخواهد داشت. هيچ كس منكر #شكسپير و #هومر و #پوشكين و #گوته و #متنبى و #دانته نيست، ولى اين چنين حضور شگفت آورى در زندگى يك ملّت در تمام لحظه هاى تاريخى يك جامعه از عهده ی هيچ شاعرى تاكنون برنيامده است.
.
محمد رضا شفيعى كدكنى
قلندريّه در تاریخ
حقيقت قضيه اين است كه آن رندِ قلندرى كه حافظ او را قهرمانِ ليريكِ شعر خود ساخته است، پديده اى تاريخى و عينى هرگز نبوده است. بلكه تبلور آرزوهاى امثالِ #حافظ و شاعران بزرگ قبل از او است امثال سنائي و عطار و اين هنرمندان، ازين رهگذر، به نيازهاى فرهنگى و اجتماعى جامعهء خويش پاسخ گفته اند و اين كه هم امروز از ديوان حافظ لذت مى بريم و با او در ستايش رندان قلندر همدلى مى كنيم، ادامه ی همان راه و رسم است و تا زبان پارسى و فرهنگ ايرانى باشد، اين وظيفه ی عظيم اجتماعى و تاريخى را ديوانِ حافظ هميشه عهده دار خواهد بود.
هيچ ملتى چنين شاعرى نداشته است و نخواهد داشت. هيچ كس منكر #شكسپير و #هومر و #پوشكين و #گوته و #متنبى و #دانته نيست، ولى اين چنين حضور شگفت آورى در زندگى يك ملّت در تمام لحظه هاى تاريخى يك جامعه از عهده ی هيچ شاعرى تاكنون برنيامده است.
.
محمد رضا شفيعى كدكنى
قلندريّه در تاریخ