🧐زن: میتونم برم آرایشگاه، موهامو کوتاه کنم؟
مرد: کوتاه کن.
زن: ولی خیلی زحمت کشیدم تا اینقدر بلند کنم موهامو.
مرد: پس کوتاه نکن.
زن: میگن این روزا موهای کوتاه مُده.
مرد: پس کوتاه کن.
زن: اما اگر بعد از این که کوتاه کردم یهو مد عوض شد چی؟
مرد: پس کوتاه نکن.
زن: همه دوستام میگن موهای کوتاه خیلی بهم میاد.
مرد: پس کوتاه کن.
زن: اما شک دارم که موهای کوتاه به صورت کوچیکم بیاد.
مرد: پس کوتاه نکن.
زن: اما جمع و جور کردن موهای کوتاه کلا راحتتره، تازه کمترم وقتگیره.
مرد: پس کوتاه کن.
زن: اما چطور میتونم به موهای کوتاه گل بزنم؟ من عاشق گل زدن به موهام هستم.
مرد: پس کوتاه نکن.
زن: البته فکر کنم به یه بار امتحان کردنش میارزه.
مرد: پس کوتاه کن.
زن: اما آخه میدونی چقدر باید صبر کنم تا بلند بشه!
مرد: پس کوتاه نکن.
زن: اما هنوزم ته دلم دوست دارم یه بار امتحان کنم.
مرد: پس کوتاه کن.
زن: واااای اما اگه کوتاه کردم و زشت شدم چی؟
مرد: پس کوتاه نکن.
زن: دیروز تو تلویزیون میگفت بهتره هرچند وقت یک بار یه تغییری به ظاهرتون بدید.
مرد: پس کوتاه کن.
زن: اما یه چیزی هم هست چون خواهرت تازه موهاشو کوتاه کرده همه فکر میکنن خواستم با اون چشم هم چشمی کنم.
مرد: پس کوتاه نکن.
....
....
اکنون مرد در یک بیمارستان روانی تحت درمان است. او هیچ نمیگوید جز:
*"پس کوتاه کن، پس کوتاه نکن..."*
پزشکان متعجب هستند که چه چیز باید کوتاه شود و برای تشخیص نوع بیماری وی مشغول انجام همهی آزمایشات ممکن هستند و تصمیم دارند از یک تیم پزشکی در خارج از کشور کمک بگیرند.
#لبخند 😂😁
👇
شب نشینی هالو
https://zil.ink/Mrhalloo
مرد: کوتاه کن.
زن: ولی خیلی زحمت کشیدم تا اینقدر بلند کنم موهامو.
مرد: پس کوتاه نکن.
زن: میگن این روزا موهای کوتاه مُده.
مرد: پس کوتاه کن.
زن: اما اگر بعد از این که کوتاه کردم یهو مد عوض شد چی؟
مرد: پس کوتاه نکن.
زن: همه دوستام میگن موهای کوتاه خیلی بهم میاد.
مرد: پس کوتاه کن.
زن: اما شک دارم که موهای کوتاه به صورت کوچیکم بیاد.
مرد: پس کوتاه نکن.
زن: اما جمع و جور کردن موهای کوتاه کلا راحتتره، تازه کمترم وقتگیره.
مرد: پس کوتاه کن.
زن: اما چطور میتونم به موهای کوتاه گل بزنم؟ من عاشق گل زدن به موهام هستم.
مرد: پس کوتاه نکن.
زن: البته فکر کنم به یه بار امتحان کردنش میارزه.
مرد: پس کوتاه کن.
زن: اما آخه میدونی چقدر باید صبر کنم تا بلند بشه!
مرد: پس کوتاه نکن.
زن: اما هنوزم ته دلم دوست دارم یه بار امتحان کنم.
مرد: پس کوتاه کن.
زن: واااای اما اگه کوتاه کردم و زشت شدم چی؟
مرد: پس کوتاه نکن.
زن: دیروز تو تلویزیون میگفت بهتره هرچند وقت یک بار یه تغییری به ظاهرتون بدید.
مرد: پس کوتاه کن.
زن: اما یه چیزی هم هست چون خواهرت تازه موهاشو کوتاه کرده همه فکر میکنن خواستم با اون چشم هم چشمی کنم.
مرد: پس کوتاه نکن.
....
....
اکنون مرد در یک بیمارستان روانی تحت درمان است. او هیچ نمیگوید جز:
*"پس کوتاه کن، پس کوتاه نکن..."*
پزشکان متعجب هستند که چه چیز باید کوتاه شود و برای تشخیص نوع بیماری وی مشغول انجام همهی آزمایشات ممکن هستند و تصمیم دارند از یک تیم پزشکی در خارج از کشور کمک بگیرند.
#لبخند 😂😁
👇
شب نشینی هالو
https://zil.ink/Mrhalloo
زیلینک
محمدرضا عالیپیام_هالو
شاعر و طنزپرداز منتقد، فیلمساز
میگن رئیسی کلاس اول راهنمایی سر مبحث "نصف النهار" که رسیدن ترک تحصیل کرده.
B
گفته چرا نصف نهار می خوان بهمون بدن. من نمیتونم ادامه بدم😂😂😂
#لبخند 😂😁
👇
شب نشینی هالو
https://zil.ink/Mrhalloo
B
گفته چرا نصف نهار می خوان بهمون بدن. من نمیتونم ادامه بدم😂😂😂
#لبخند 😂😁
👇
شب نشینی هالو
https://zil.ink/Mrhalloo
زیلینک
محمدرضا عالیپیام_هالو
شاعر و طنزپرداز منتقد، فیلمساز
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
طرف هنوز زنده داره سیگار میکشه اینا براش مراسم گرفتن
#لبخند 😂😁
👇
شب نشینی هالو
https://zil.ink/Mrhalloo
#لبخند 😂😁
👇
شب نشینی هالو
https://zil.ink/Mrhalloo
یک خاطره واقعی !!
چند وقت پیش از تهران سوار اتوبوس شدیم بریم اهواز پیرزنی پشت سر راننده نشسته بود
اول جاده قم پیرزن به راننده گُفت پسرم رسیدی بروجرد خبرم کن
راننده هم گُفت باشه.
رسیدیم قم،
پیرزن پرسید نرسیدیم بروجرد؟
راننده گفت نه
نزدیکی های اراک دوباره پرسید: نرسیدیم؟
راننده گفت یه ساعت دیگه می رسیم
نرسیده به بروجرد پیرزنه رو خواب برد
راننده هم یادش رفت بروجرد بیدارش کنه
رسیدیم نزدیکی خرم آباد
پیرزن از خواب بیدار شد گفت نرسیدیم بروجرد؟
راننده گفت: رسیدیم خیلی هم ازش رد شدیم.
پیرزن خودشو زد به جیغ و داد و کولی بازی طوری که همه مسافران به ستوه اومدن.
راننده هم اولین دوربرگردون دور زد سمت بروجرد،
از بس پیرزن زبون به دهن نمیگرفت وُ دایم نِفرین میکرد مسافران هم هیچی نگفتن، خلاصه رسیدیم بروجرد!
اول بروجرد راننده دور زد و به پیرزنه گفت ننه: رسیدیم با احتیاط پیاده شو
پیرزن گفت: برا چی پیاده بشم کی گفته میخام اینجا پیاده بشم؟
من میخام برم اندیمشک،
دکتر تو تهران بهم گفته هر وقت رسیدی بروجرد قرصات بخور حالا بیزحمت یه لیوان اَب بده قرصامو بخورم 😐😐
حال دلتون خوش😁
#لبخند 😂😁
👇
شب نشینی هالو
https://zil.ink/Mrhalloo
چند وقت پیش از تهران سوار اتوبوس شدیم بریم اهواز پیرزنی پشت سر راننده نشسته بود
اول جاده قم پیرزن به راننده گُفت پسرم رسیدی بروجرد خبرم کن
راننده هم گُفت باشه.
رسیدیم قم،
پیرزن پرسید نرسیدیم بروجرد؟
راننده گفت نه
نزدیکی های اراک دوباره پرسید: نرسیدیم؟
راننده گفت یه ساعت دیگه می رسیم
نرسیده به بروجرد پیرزنه رو خواب برد
راننده هم یادش رفت بروجرد بیدارش کنه
رسیدیم نزدیکی خرم آباد
پیرزن از خواب بیدار شد گفت نرسیدیم بروجرد؟
راننده گفت: رسیدیم خیلی هم ازش رد شدیم.
پیرزن خودشو زد به جیغ و داد و کولی بازی طوری که همه مسافران به ستوه اومدن.
راننده هم اولین دوربرگردون دور زد سمت بروجرد،
از بس پیرزن زبون به دهن نمیگرفت وُ دایم نِفرین میکرد مسافران هم هیچی نگفتن، خلاصه رسیدیم بروجرد!
اول بروجرد راننده دور زد و به پیرزنه گفت ننه: رسیدیم با احتیاط پیاده شو
پیرزن گفت: برا چی پیاده بشم کی گفته میخام اینجا پیاده بشم؟
من میخام برم اندیمشک،
دکتر تو تهران بهم گفته هر وقت رسیدی بروجرد قرصات بخور حالا بیزحمت یه لیوان اَب بده قرصامو بخورم 😐😐
حال دلتون خوش😁
#لبخند 😂😁
👇
شب نشینی هالو
https://zil.ink/Mrhalloo
زیلینک
محمدرضا عالیپیام_هالو
شاعر و طنزپرداز منتقد، فیلمساز