شب نشيني هالو
#فیلم_کوتاه #دهکده 👇 شب نشینی هالو @sh_n_halloo کانال اشعار #هالو @mrhallo
تحقیقات از جمله مستندی که اخیرا خدمت دوستان ارائه شد ( که باز بر پایه تحقیقات علمی تهیه شده بود- چرا برخی کشورها ثروتمند و برخی فقیرند) نشان می دهد فرهنگ در سیاست و اقتصاد تاثیر به سزائی دارد. وعده کردهایم سخن رانی دیگری از پروفسور لانزر تقدیم کنیم درباره ارتباط فرهنگ و دموکراسی، و عدم امکان داشتن سیستم دموکراتیک در فرهنگهای جمعگرا، همانند فرهنگ خودمان.
#فیلم_کوتاه #دهکده، در صدد است فرهنگ روستا را نقد کند.
حریص بودن مردم،
ریاکاری اهل دین و مذهب،
فضولی مردم در کار یکدیگر ( این وجه از فرهنگ روستا را زنده یاد امیرحسین آریانپور در مقدمه جامعه شناسی، به کنترل چهره به چهره تعبیر میکند)
فرهنگ روستا، فاقد نهادهای مدنی از قبیل پلیس و دادگستری و قانون مدون است. قانون روستا سنت است. مامور نظارت بر اجرای صحیح آن خود مردماند. کنترل از طریق رابطه چهره به چهره افراد ساکن روستا اعمال میشود.
پس از نظارت و دریافت تخلف یکی از اهالی روستا از نرمهای اجتماعی، مجازات از طریق سخنان درگوشی اعمال میشود، و واکنش مردم دهکده را در پی دارد. بفرض وقتی کسی در روستایی به نزولخواری شهره میشود مذموم اهالی خواهد شد، یا اگر زنی از مرزهای عفاف مورد قبول مردم روستا عبور کند، مردم مردان خانواده را تحقیر میکنند، و با آن خانواده وصلت نمیکنند، مقدم اهالی خانواده در مراسم جمعی روستا گرامی شمرده نمیشود، و درست مثل بدن که ویروس یا باکتری نادلخواه را از خود به بیرون میراند، با این واکنشها خانوادهای را که یکی از اعضایش تخلف ورزیده تنبیه میکنند.
در روستا انتقام، شخصی است، و نهاد قانونی برای مقابله با جرم یا وجود ندارد یا مردم اعتنایی به آن ندارند. نمونه این رفتار فیلم قیصر است که مهاجرین محیطهای کوچک در شهر به شدت از آن استقبال میکنند (توضیح اینکه، در اوایل سلطنت رضا شاه بزرگ هشتاد و نه درصد مردم ساکن روستاها و فقط یازده درصد شهر نشیناند. و به روایت لیدی شیل، همسر سفیر انگلیس در ایران در عهد ناصرالدین شاه، جمعیت تهران هشتاد هزار نفر بوده، یعنی یک روستای بزرگ). حسن میرعابدینی در کتاب صد سال داستان نویسی در ایران، قیصر را بهحق “فیلمی در ستایش جهل” می نامد.
اخلاق در روستا اخلاقی است که آن را اخلاق مبتنی بر شرم (shame based moral) مي نامند.
اخلاق حاكم بر شهر يا جامعه مدني اخلاق مبتني بر حس دروني گناه (guilt based moral) است.
در اخلاق روستا، معمولا مهم نيست، فرد چه ميكند، مهم اين است كه مردم از او چه برداشتي دارند، پس تظاهر و فريب بازار گرمتري دارد. حرف افراد وابسته به اين فرهنگ اغلب اين است كه: "مردم چي ميگن! ما آبرو داريم، و...."
يعني مردم جامعه از قضاوت كه همان سيستم تنبيه روستا باشد وحشت دارند.
گاه مردم با فرهنگ روستا در شهر زندگي ميكنند. تعبير آلماني تفاوت اين دو جامعه به آلماني گماينشفت در مقابل فرهنگ گزلشفت است. به انگليسي كاميونيتي در مقابل سوسايتي.
مطالعه تفاوت اين دو فرهنگ، در درك جامعه خودمان بسيار ميتواند مفيد باشد. به عبارت كليتر جوامع با فرهنگ جمعگرا بیشتر به فرهنگ گماینشفت، و جوامع فردگرا به فرهنگ گزلشفت یا مدنی گرایش دارند.
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
#فیلم_کوتاه #دهکده، در صدد است فرهنگ روستا را نقد کند.
حریص بودن مردم،
ریاکاری اهل دین و مذهب،
فضولی مردم در کار یکدیگر ( این وجه از فرهنگ روستا را زنده یاد امیرحسین آریانپور در مقدمه جامعه شناسی، به کنترل چهره به چهره تعبیر میکند)
فرهنگ روستا، فاقد نهادهای مدنی از قبیل پلیس و دادگستری و قانون مدون است. قانون روستا سنت است. مامور نظارت بر اجرای صحیح آن خود مردماند. کنترل از طریق رابطه چهره به چهره افراد ساکن روستا اعمال میشود.
پس از نظارت و دریافت تخلف یکی از اهالی روستا از نرمهای اجتماعی، مجازات از طریق سخنان درگوشی اعمال میشود، و واکنش مردم دهکده را در پی دارد. بفرض وقتی کسی در روستایی به نزولخواری شهره میشود مذموم اهالی خواهد شد، یا اگر زنی از مرزهای عفاف مورد قبول مردم روستا عبور کند، مردم مردان خانواده را تحقیر میکنند، و با آن خانواده وصلت نمیکنند، مقدم اهالی خانواده در مراسم جمعی روستا گرامی شمرده نمیشود، و درست مثل بدن که ویروس یا باکتری نادلخواه را از خود به بیرون میراند، با این واکنشها خانوادهای را که یکی از اعضایش تخلف ورزیده تنبیه میکنند.
در روستا انتقام، شخصی است، و نهاد قانونی برای مقابله با جرم یا وجود ندارد یا مردم اعتنایی به آن ندارند. نمونه این رفتار فیلم قیصر است که مهاجرین محیطهای کوچک در شهر به شدت از آن استقبال میکنند (توضیح اینکه، در اوایل سلطنت رضا شاه بزرگ هشتاد و نه درصد مردم ساکن روستاها و فقط یازده درصد شهر نشیناند. و به روایت لیدی شیل، همسر سفیر انگلیس در ایران در عهد ناصرالدین شاه، جمعیت تهران هشتاد هزار نفر بوده، یعنی یک روستای بزرگ). حسن میرعابدینی در کتاب صد سال داستان نویسی در ایران، قیصر را بهحق “فیلمی در ستایش جهل” می نامد.
اخلاق در روستا اخلاقی است که آن را اخلاق مبتنی بر شرم (shame based moral) مي نامند.
اخلاق حاكم بر شهر يا جامعه مدني اخلاق مبتني بر حس دروني گناه (guilt based moral) است.
در اخلاق روستا، معمولا مهم نيست، فرد چه ميكند، مهم اين است كه مردم از او چه برداشتي دارند، پس تظاهر و فريب بازار گرمتري دارد. حرف افراد وابسته به اين فرهنگ اغلب اين است كه: "مردم چي ميگن! ما آبرو داريم، و...."
يعني مردم جامعه از قضاوت كه همان سيستم تنبيه روستا باشد وحشت دارند.
گاه مردم با فرهنگ روستا در شهر زندگي ميكنند. تعبير آلماني تفاوت اين دو جامعه به آلماني گماينشفت در مقابل فرهنگ گزلشفت است. به انگليسي كاميونيتي در مقابل سوسايتي.
مطالعه تفاوت اين دو فرهنگ، در درك جامعه خودمان بسيار ميتواند مفيد باشد. به عبارت كليتر جوامع با فرهنگ جمعگرا بیشتر به فرهنگ گماینشفت، و جوامع فردگرا به فرهنگ گزلشفت یا مدنی گرایش دارند.
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo