☘️ ☘️ برگی از تقویم تاریخ ☘️ ☘️
۲ آذر سالروز درگذشت درویش خان
( زاده سال ۱۲۵۱ تهران -- درگذشته ۲ آذر ۱۳۰۵ تهران ) موسیقیدان و آهنگساز
غلامحسین درویش معروف به درویش خان، دوران کودکی را در خانواده دولتشاهی گذراند. پدرش که کمی با موسیقی آشنا بود و سهتار مینواخت، او را در ۱۰ سالگی به شعبه موسیقی مدرسه نظام، وابسته به دارالفنون سپرد که به سرپرستی موسیو لومر فرانسوی ایجاد شده بود.
غلامحسین در آنجا خط موسیقی و نواختن شیپور و طبل کوچک را فراگرفت. پس از مدرسه، ابتدا نزد داوود کلیمی تارزن رفت و تار آموخت و از استادش گوی سـبقت را ربود و به مرتبه عالی نوازندگی رسید؛ اما حضور در جلسات درس استاد بی بدیل تار آن زمان، یعنی میرزاحسینقلی او را به دنیای دیگری کشاند. هـمچنین آشنایی با برادر بزرگتر میرزا حسینقلی، میرزاعبداله نوازنده تار و سه تار، به کار او غنای بیشتری بخشید.
درویش چندی در دسته موسیقی عزیزالسلطان و سپس در دسته موسیقی کامران میرزا نایبالسلطنه، نوازندگی طبل را بر عهده داشت. کار او در نوجوانی چنان مورد استقبال ناصرالدینشاه قرار گرفته بود که او را تارچی خطاب میکرد و مهـارتش موجب شد تا او پس از مرگ ناصرالدینشاه به دستگاه شعاعالسلطنه پسر مظفرالدینشاه والی فارس دعوت شود.
در سفر اول به شیراز با اصرار شعاعالسلطنه با دختر مستشار نظام ازدواج کرد که حاصل این پیوند دو دختر و یک پسر بود.
چندی بعد رابطه صمیمی میان درویش و شعاعالسلطنه به هم خورد. چرا که از سویی درویش از اینکه، هـمواره در پـناه دستگـاه شعاع السلطنه باشد ناراحت بود و طبع آزادهاش رهایی از این بند را آرزو داشت و از دیگر سو شعاعالسلطنه، برآشفته میشد از اینکه نوازنده خاص او در مجالس اشخاص دیگر حضور مییافت.
در نتیجه چنین نگاهی بود که هنگام بازگشت شعاعالسلطنه به فارس، درویش از رفـتن با او سرباز زد. این سرپیچی سبب شد تا از سوی شاهزاده دستور قطع انگشتان این نوازنده نامی صادر شود. اما درویش خان به مدد یکی از دوستانش از این مصیبت رهایی یافت.
درویش با تشکیل ارکستر موسیقی «انجمن اخوت» و اجرای کنسـرتهای عمومی که سرپرستی آنها را خود به عهده داشت، در جـهـت هـرچه مردمیتر کردن موسیقی ایران و کمک و یاری به مستمندان و بلادیدگان گام برداشت.
«یاپیرجان» تکیه کـلام درویش بود، او به هـمه از روی صفا «یاپـیرجان» میگفت. بعدها همین سه کلمه یکی از القاب درویشخان شد.
درویش در اواخر عمر کنسرتهای دیگری نیز با حضور هنرمندانی چـون، عـارف قـزوینی، حاجی ضربگـیر، اسماعیلزاده، ابـراهیم منصوری، رضا محجوبی و رکنالدین مختاری در گراند هتل اجرا کرد.
در سال ۱۲۸۴ اولین ضبط آثار درویش خان (مجموعا ۹ اثر) با آواز احمدخان در تهران انجام شد.
در سال ۱۲۸۸ ضبط دوم آثار درویش خان در سفر به لندن به همراه هنگآفرین، طاهرزاده، رضا قلی نوروزی، میرزا اسداله و... انجام شد. مجموع آثار ضبط شده در لندن ۲۸ اثر بود.
در سال ۱۲۹۳ ضبط سوم آثار درویش خان به اتفاق اقبال آذر، طاهرزاده، عبداله دوامی و باقرخان انجام شد که مجموعا ۱۶ اثر بود.
به علت شروع جنگ جهانی اول، آثار کمی به تهران می رسید. درویش برای ضبط آثارش در تفلیس منزلش را گرو گذاشته بود که هیچوقت نتوانست آن را از گرو در بیاورد.
شمار شاگردان درویشخان بسیار بود، ولی تنها چـند تن از آنها به پیشرفت و شهرت رسیدند. او به شاگردانی که موفق به طی دوره مخـتلف درسش میشدند، نشانی به شکل تـبرزین هدیه میکرد، که از مس و نقره یا برای شاگردان سطوح عالی، طلا بود.
از شاگردان او که موفـق به دریافـت تـبرزین طـلا شدند، می توان از مرتضی نیداوود، ابوالحسن صبا، موسی معروفی و سعید هـرمزی نام برد.
درویشخان در ۵۴ سالگی در منیریه بر اثر تصادف درشکه حامل او با اتومبیل درگذشت و پیکرش در ظهیرالدوله به خاک سپرده شد. زمانی که وی درگذشت روزنامهها نوشتند تار مرد.
🆔 @bargi_az_tarikh
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
۲ آذر سالروز درگذشت درویش خان
( زاده سال ۱۲۵۱ تهران -- درگذشته ۲ آذر ۱۳۰۵ تهران ) موسیقیدان و آهنگساز
غلامحسین درویش معروف به درویش خان، دوران کودکی را در خانواده دولتشاهی گذراند. پدرش که کمی با موسیقی آشنا بود و سهتار مینواخت، او را در ۱۰ سالگی به شعبه موسیقی مدرسه نظام، وابسته به دارالفنون سپرد که به سرپرستی موسیو لومر فرانسوی ایجاد شده بود.
غلامحسین در آنجا خط موسیقی و نواختن شیپور و طبل کوچک را فراگرفت. پس از مدرسه، ابتدا نزد داوود کلیمی تارزن رفت و تار آموخت و از استادش گوی سـبقت را ربود و به مرتبه عالی نوازندگی رسید؛ اما حضور در جلسات درس استاد بی بدیل تار آن زمان، یعنی میرزاحسینقلی او را به دنیای دیگری کشاند. هـمچنین آشنایی با برادر بزرگتر میرزا حسینقلی، میرزاعبداله نوازنده تار و سه تار، به کار او غنای بیشتری بخشید.
درویش چندی در دسته موسیقی عزیزالسلطان و سپس در دسته موسیقی کامران میرزا نایبالسلطنه، نوازندگی طبل را بر عهده داشت. کار او در نوجوانی چنان مورد استقبال ناصرالدینشاه قرار گرفته بود که او را تارچی خطاب میکرد و مهـارتش موجب شد تا او پس از مرگ ناصرالدینشاه به دستگاه شعاعالسلطنه پسر مظفرالدینشاه والی فارس دعوت شود.
در سفر اول به شیراز با اصرار شعاعالسلطنه با دختر مستشار نظام ازدواج کرد که حاصل این پیوند دو دختر و یک پسر بود.
چندی بعد رابطه صمیمی میان درویش و شعاعالسلطنه به هم خورد. چرا که از سویی درویش از اینکه، هـمواره در پـناه دستگـاه شعاع السلطنه باشد ناراحت بود و طبع آزادهاش رهایی از این بند را آرزو داشت و از دیگر سو شعاعالسلطنه، برآشفته میشد از اینکه نوازنده خاص او در مجالس اشخاص دیگر حضور مییافت.
در نتیجه چنین نگاهی بود که هنگام بازگشت شعاعالسلطنه به فارس، درویش از رفـتن با او سرباز زد. این سرپیچی سبب شد تا از سوی شاهزاده دستور قطع انگشتان این نوازنده نامی صادر شود. اما درویش خان به مدد یکی از دوستانش از این مصیبت رهایی یافت.
درویش با تشکیل ارکستر موسیقی «انجمن اخوت» و اجرای کنسـرتهای عمومی که سرپرستی آنها را خود به عهده داشت، در جـهـت هـرچه مردمیتر کردن موسیقی ایران و کمک و یاری به مستمندان و بلادیدگان گام برداشت.
«یاپیرجان» تکیه کـلام درویش بود، او به هـمه از روی صفا «یاپـیرجان» میگفت. بعدها همین سه کلمه یکی از القاب درویشخان شد.
درویش در اواخر عمر کنسرتهای دیگری نیز با حضور هنرمندانی چـون، عـارف قـزوینی، حاجی ضربگـیر، اسماعیلزاده، ابـراهیم منصوری، رضا محجوبی و رکنالدین مختاری در گراند هتل اجرا کرد.
در سال ۱۲۸۴ اولین ضبط آثار درویش خان (مجموعا ۹ اثر) با آواز احمدخان در تهران انجام شد.
در سال ۱۲۸۸ ضبط دوم آثار درویش خان در سفر به لندن به همراه هنگآفرین، طاهرزاده، رضا قلی نوروزی، میرزا اسداله و... انجام شد. مجموع آثار ضبط شده در لندن ۲۸ اثر بود.
در سال ۱۲۹۳ ضبط سوم آثار درویش خان به اتفاق اقبال آذر، طاهرزاده، عبداله دوامی و باقرخان انجام شد که مجموعا ۱۶ اثر بود.
به علت شروع جنگ جهانی اول، آثار کمی به تهران می رسید. درویش برای ضبط آثارش در تفلیس منزلش را گرو گذاشته بود که هیچوقت نتوانست آن را از گرو در بیاورد.
شمار شاگردان درویشخان بسیار بود، ولی تنها چـند تن از آنها به پیشرفت و شهرت رسیدند. او به شاگردانی که موفق به طی دوره مخـتلف درسش میشدند، نشانی به شکل تـبرزین هدیه میکرد، که از مس و نقره یا برای شاگردان سطوح عالی، طلا بود.
از شاگردان او که موفـق به دریافـت تـبرزین طـلا شدند، می توان از مرتضی نیداوود، ابوالحسن صبا، موسی معروفی و سعید هـرمزی نام برد.
درویشخان در ۵۴ سالگی در منیریه بر اثر تصادف درشکه حامل او با اتومبیل درگذشت و پیکرش در ظهیرالدوله به خاک سپرده شد. زمانی که وی درگذشت روزنامهها نوشتند تار مرد.
🆔 @bargi_az_tarikh
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘
۱ مهر زادروز عبدالوهاب شهیدی
عبدالوهاب شهیدی ( زاده ۱ مهر ۱۳۰۱ میمه اصفهان - ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۰ تهران ) خواننده
نامبرده در یک خانواده روحانی به دنیا آمد و پدرس حسن صدرالاسلام بود. او تحصیلات ابتدایی را در میمه و بقیه را در تهران به پایان رساند. در سال ۱۳۱۸ به خدمت آموزش و پرورش به سمت آموزگاری درآمد و در سال ۱۳۲۰ به سربازی رفت و پس از پایان خدمت سربازی رسما به عنوان افزارمند در ارتش استخدام شد.
وی کار هنری را در سال ۱۳۲۲ در گروهی که عنوان "هنردوستان" را داشت آغاز کرد و مدت سه سال تابلو موزیکال (مولانا، دید موسی یک شبانی را براه) و (گل و بلبل از اشعار حافظ) را اجرا و به روی پرده آورد و در کلاس جامعه باربد که زیر نظر استاد اسماعیل مهرتاش اداره می شد به فرا گرفتن سنتور و عود و آموختن آواز اشتغال داشت. ساز تخصصی او عود (بربط) بود. شهیدی در سال ۱۳۳۹ در رادیو با برنامه "گلها" فعالیت و همکاری خود را شروع کرد و تا سال ۱۳۵۷ در بسیاری از این برنامه ها شرکت جسته و در طول این مدت آثار زیادی از خود بر جای گذاشت. او هفت صفحه ۳۳ دور از ساز سلوی خود پر کرده بود. استاد شهیدی برای شناساندن و آشنایی موسیقی اصیل و سنتی ایران سفرهایی به فرانسه، انگلستان، آمریکا، آلمان و افغانستان کرده و برنامه ای نیز در بزرگداشت مولانا جلال الدین در ترکیه بر مزار وی اجرا کردند که با شور و حالی خاص همراه بود.
عبدالوهاب شهیدی، احترام فوق العاده ای برای استاد آواز و ساز خود، اسماعیل مهرتاش قائل بود و پس از آن به استادانی چون: مرتضی محجوبی، مهدی خالدی، حبیب الله بدیعی، علی تجویدی، پرویز یاحقی، حسین تهرانی، رضا ورزنده، فرامرز پایور،اصغربهاری، حسن کسایی، حسن ناهید و جلیل شهناز عشق می ورزید. از میان آهنگ هایی که تاکنون خوانده، بیشتر از همه به ترانه محلی "آن نگاه گرم تو" که تنظیم آن از استاد فرامرز پایور و شعر آن از هما میرافشار است علاقه داشت.
عبدالوهاب شهیدی به همراه استادان اکبر گلپایگانی و حسین قوامی تنها خوانندگانی هستند که در همه سلسله برنامه های گلها از جمله گلهای جاویدان ، برگ سبز ، گلهای رنگارنگ ، یک شاخه گل ، گلهای تازه و موسیقی ایرانی شرکت داشتند. شهیدی جزء اولین خوانندگان برنامه گلها بوده است که به همراهی گلپا ، بنان و قوامی برنامه گلهای جاویدان را با همکاری برترین نوازندگان آن دوران اجرا می کردند. او چندین بار هم در برنامه های جشن هنر شیراز شرکت کرده و در این برنامه ها اجراهایی ناب با همکاری استادان جلیل شهناز ، فرامرز پایور، اصغر بهاری، حسین تهرانی، رحمت الله بدیعی، حسن ناهید و محمد اسماعیلی و... به یادگار گذاشته است. شهیدی در اجرای آوازها و ترانه های محلی بختیاری نبوغ ویژه ای داشت و این آواز در اجراهای او به وفور یافت می شود.
وی از جمله هنرمندانی بود که در عرصه خوانندگی و نوازندگی فعالیت داشت و همراه با آواز به نواختن عود در اغلب آوازهایش می پرداخت.
🆔 @bargi_az_tarikh
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
👇
شب نشینی هالو
https://zil.ink/Mrhalloo
۱ مهر زادروز عبدالوهاب شهیدی
عبدالوهاب شهیدی ( زاده ۱ مهر ۱۳۰۱ میمه اصفهان - ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۰ تهران ) خواننده
نامبرده در یک خانواده روحانی به دنیا آمد و پدرس حسن صدرالاسلام بود. او تحصیلات ابتدایی را در میمه و بقیه را در تهران به پایان رساند. در سال ۱۳۱۸ به خدمت آموزش و پرورش به سمت آموزگاری درآمد و در سال ۱۳۲۰ به سربازی رفت و پس از پایان خدمت سربازی رسما به عنوان افزارمند در ارتش استخدام شد.
وی کار هنری را در سال ۱۳۲۲ در گروهی که عنوان "هنردوستان" را داشت آغاز کرد و مدت سه سال تابلو موزیکال (مولانا، دید موسی یک شبانی را براه) و (گل و بلبل از اشعار حافظ) را اجرا و به روی پرده آورد و در کلاس جامعه باربد که زیر نظر استاد اسماعیل مهرتاش اداره می شد به فرا گرفتن سنتور و عود و آموختن آواز اشتغال داشت. ساز تخصصی او عود (بربط) بود. شهیدی در سال ۱۳۳۹ در رادیو با برنامه "گلها" فعالیت و همکاری خود را شروع کرد و تا سال ۱۳۵۷ در بسیاری از این برنامه ها شرکت جسته و در طول این مدت آثار زیادی از خود بر جای گذاشت. او هفت صفحه ۳۳ دور از ساز سلوی خود پر کرده بود. استاد شهیدی برای شناساندن و آشنایی موسیقی اصیل و سنتی ایران سفرهایی به فرانسه، انگلستان، آمریکا، آلمان و افغانستان کرده و برنامه ای نیز در بزرگداشت مولانا جلال الدین در ترکیه بر مزار وی اجرا کردند که با شور و حالی خاص همراه بود.
عبدالوهاب شهیدی، احترام فوق العاده ای برای استاد آواز و ساز خود، اسماعیل مهرتاش قائل بود و پس از آن به استادانی چون: مرتضی محجوبی، مهدی خالدی، حبیب الله بدیعی، علی تجویدی، پرویز یاحقی، حسین تهرانی، رضا ورزنده، فرامرز پایور،اصغربهاری، حسن کسایی، حسن ناهید و جلیل شهناز عشق می ورزید. از میان آهنگ هایی که تاکنون خوانده، بیشتر از همه به ترانه محلی "آن نگاه گرم تو" که تنظیم آن از استاد فرامرز پایور و شعر آن از هما میرافشار است علاقه داشت.
عبدالوهاب شهیدی به همراه استادان اکبر گلپایگانی و حسین قوامی تنها خوانندگانی هستند که در همه سلسله برنامه های گلها از جمله گلهای جاویدان ، برگ سبز ، گلهای رنگارنگ ، یک شاخه گل ، گلهای تازه و موسیقی ایرانی شرکت داشتند. شهیدی جزء اولین خوانندگان برنامه گلها بوده است که به همراهی گلپا ، بنان و قوامی برنامه گلهای جاویدان را با همکاری برترین نوازندگان آن دوران اجرا می کردند. او چندین بار هم در برنامه های جشن هنر شیراز شرکت کرده و در این برنامه ها اجراهایی ناب با همکاری استادان جلیل شهناز ، فرامرز پایور، اصغر بهاری، حسین تهرانی، رحمت الله بدیعی، حسن ناهید و محمد اسماعیلی و... به یادگار گذاشته است. شهیدی در اجرای آوازها و ترانه های محلی بختیاری نبوغ ویژه ای داشت و این آواز در اجراهای او به وفور یافت می شود.
وی از جمله هنرمندانی بود که در عرصه خوانندگی و نوازندگی فعالیت داشت و همراه با آواز به نواختن عود در اغلب آوازهایش می پرداخت.
🆔 @bargi_az_tarikh
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
👇
شب نشینی هالو
https://zil.ink/Mrhalloo
زیلینک
محمدرضا عالیپیام_هالو
شاعر و طنزپرداز منتقد، فیلمساز