دكتر عالي پيام
سلام
پيام زير را در گروهي كه عضو هستم، خاندم. لذا، چنانچه با اين مقوله موافق هستيد، انرا پخش كنيد
با تشكر
گل ياسى
✅ #فرهنگ
🌍"جا گذاشتن کتاب"
📚📒📚📕📚📙📚
🌍فرهنگ جا گذاشتن عمدی کتاب در مکانهای عمومی رفتاری است که اکنون در ایتالیا 🇮🇹و فرانسه 🇫🇷هم رو به فزونی گذاشته است.
کسی که کتابش را در مکانی عمومی رها میکند، هویت خود را آشکار نمیکند و ادعایی هم بابت قیمت کتاب ندارد، اما یک درخواست از خواننده یا خوانندگان احتمالی بعدی دارد: شما نیز بعد از خواندن کتاب، آن را در محلی مشابه قرار دهید تا دیگران هم بتوانند از این اثر استفاده کنند.
رول هورنباکر نخستین کسی بود که این حرکت را انجام داد.
او یک فروشنده کامپیوتر در ایالت میسوری امریکا🇺🇸 بود و نام این رفتار را Book Crossing گذاشت؛ یعنی کتاب در گردش.
در فرانسه🇫🇷 کتابهای در حال گردش از 10 هزار جلد فراتر رفته است. این رفتار جدید را میشود به نوعی «کمپین کتابخوانی» یا «کمپین به اشتراک گذاشتن کتاب» در نظر گرفت؛ کمپینی که میتواند به مثابه یک پروژه فرهنگی قابل تامل باشد.
حالا رفتار مذکور به قدری در غرب رواج یافته که کمکم از ترکیه نیز سر درآورده است. در یکی از شهرهای ساحلی ترکیه🇨🇳 کنار دریا کتابی روی شنها توجه فردی را به خود جلب می کند. فرد با خود فکر می کند حتما صاحب کتاب فراموش کرده آن را با خود ببرد. آن را بر می دارد و همینکه چشمش به صفحه اولش می افتد؛ از خوشحالی در پوست خود نمی گنجد!
🌍در صفحه اول کتاب یک نفر متن زیر را نوشته بود: من این کتاب را با علاقه خواندم و آن را در همان مکانی که به آخر رسانده بودم رها کردم. امیدوارم شما هم از این کتاب خوشتان بیاید. اگر از آن خوشتان آمد بخوانید وگرنه در همان نقطهای که پیدایش کردهاید، بگذارید بماند اگر کتاب را خواندید شمارهای به تعداد خوانندگان اضافه کنید و با ذکر محل پایان مطالعه، در جایی رهایش کنید. در همان صفحه دستخط سومین خواننده توجهش را جلب کرد: خواننده شماره سه در ترکیه🇨🇳.
پس تا بهحال سه نفر که همدیگر را نمیشناسند این کتاب را خواندهاند. طبق اطلاعات موجود در همان صفحه، خواننده اول کتاب را در استانبول و خواننده دوم در شهر بُدروم مطالعهی آن را به پایان رسانده و رهایش کرده بود. برای این سنت جدید کتابخوانی سایت اینترنتیای راهاندازی شده تا علاقمندان بتوانند با عضویت در آن به رهگیری کتابهایی که رها کردهاند، بپردازند.
توصیه میکنم سری به سایت bookcrossing.com بزنید.
طبق اطلاعات موجود در حال حاضر بیش از 2 میلیون و 500 هزار جلد کتاب که اطلاعاتشان در این سایت ثبت شده در حال گردش هستند.
هدف گردانندگان سایت یاد شده، تبدیل کردن دنیا به یک کتابخانهی بزرگ است.
از این به بعد اگر در کافه، در لابی هتل، یا سالن انتظار سینما کتابی را پیدا کردید، تعجب نکنید چون ممکن است با یک جلد «کتاب در گردش» روبرو شده باشید...
📚📒📚📕📚📙📚
ما میخواهیم این فرهنگ رو توی ایران هم جا بندازیم . با عقیده برخی از دوستان " که نمیشه " هم مخالفم .
از شما دوستان فقط دو چیز می خوام :
اول اینکه توی تمامی گروه هایی که هستید این پیام رو نشر بدید
و دوم اینکه این هفته یکی از کتابهایی که خوندید رو در یک مکان عمومی جا بگذارید و همون متن رود روی جلدش بنویسید . ممنون و سپاس گزارم . امیدوارم چند سال دیگه ارزش این کار بزرگ خود را ببینید
هالو: ضمن سپاس از این دوست عزیز برای ارسال این مطلب لازمه بگم که من دکتر نیستم 😊👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
سلام
پيام زير را در گروهي كه عضو هستم، خاندم. لذا، چنانچه با اين مقوله موافق هستيد، انرا پخش كنيد
با تشكر
گل ياسى
✅ #فرهنگ
🌍"جا گذاشتن کتاب"
📚📒📚📕📚📙📚
🌍فرهنگ جا گذاشتن عمدی کتاب در مکانهای عمومی رفتاری است که اکنون در ایتالیا 🇮🇹و فرانسه 🇫🇷هم رو به فزونی گذاشته است.
کسی که کتابش را در مکانی عمومی رها میکند، هویت خود را آشکار نمیکند و ادعایی هم بابت قیمت کتاب ندارد، اما یک درخواست از خواننده یا خوانندگان احتمالی بعدی دارد: شما نیز بعد از خواندن کتاب، آن را در محلی مشابه قرار دهید تا دیگران هم بتوانند از این اثر استفاده کنند.
رول هورنباکر نخستین کسی بود که این حرکت را انجام داد.
او یک فروشنده کامپیوتر در ایالت میسوری امریکا🇺🇸 بود و نام این رفتار را Book Crossing گذاشت؛ یعنی کتاب در گردش.
در فرانسه🇫🇷 کتابهای در حال گردش از 10 هزار جلد فراتر رفته است. این رفتار جدید را میشود به نوعی «کمپین کتابخوانی» یا «کمپین به اشتراک گذاشتن کتاب» در نظر گرفت؛ کمپینی که میتواند به مثابه یک پروژه فرهنگی قابل تامل باشد.
حالا رفتار مذکور به قدری در غرب رواج یافته که کمکم از ترکیه نیز سر درآورده است. در یکی از شهرهای ساحلی ترکیه🇨🇳 کنار دریا کتابی روی شنها توجه فردی را به خود جلب می کند. فرد با خود فکر می کند حتما صاحب کتاب فراموش کرده آن را با خود ببرد. آن را بر می دارد و همینکه چشمش به صفحه اولش می افتد؛ از خوشحالی در پوست خود نمی گنجد!
🌍در صفحه اول کتاب یک نفر متن زیر را نوشته بود: من این کتاب را با علاقه خواندم و آن را در همان مکانی که به آخر رسانده بودم رها کردم. امیدوارم شما هم از این کتاب خوشتان بیاید. اگر از آن خوشتان آمد بخوانید وگرنه در همان نقطهای که پیدایش کردهاید، بگذارید بماند اگر کتاب را خواندید شمارهای به تعداد خوانندگان اضافه کنید و با ذکر محل پایان مطالعه، در جایی رهایش کنید. در همان صفحه دستخط سومین خواننده توجهش را جلب کرد: خواننده شماره سه در ترکیه🇨🇳.
پس تا بهحال سه نفر که همدیگر را نمیشناسند این کتاب را خواندهاند. طبق اطلاعات موجود در همان صفحه، خواننده اول کتاب را در استانبول و خواننده دوم در شهر بُدروم مطالعهی آن را به پایان رسانده و رهایش کرده بود. برای این سنت جدید کتابخوانی سایت اینترنتیای راهاندازی شده تا علاقمندان بتوانند با عضویت در آن به رهگیری کتابهایی که رها کردهاند، بپردازند.
توصیه میکنم سری به سایت bookcrossing.com بزنید.
طبق اطلاعات موجود در حال حاضر بیش از 2 میلیون و 500 هزار جلد کتاب که اطلاعاتشان در این سایت ثبت شده در حال گردش هستند.
هدف گردانندگان سایت یاد شده، تبدیل کردن دنیا به یک کتابخانهی بزرگ است.
از این به بعد اگر در کافه، در لابی هتل، یا سالن انتظار سینما کتابی را پیدا کردید، تعجب نکنید چون ممکن است با یک جلد «کتاب در گردش» روبرو شده باشید...
📚📒📚📕📚📙📚
ما میخواهیم این فرهنگ رو توی ایران هم جا بندازیم . با عقیده برخی از دوستان " که نمیشه " هم مخالفم .
از شما دوستان فقط دو چیز می خوام :
اول اینکه توی تمامی گروه هایی که هستید این پیام رو نشر بدید
و دوم اینکه این هفته یکی از کتابهایی که خوندید رو در یک مکان عمومی جا بگذارید و همون متن رود روی جلدش بنویسید . ممنون و سپاس گزارم . امیدوارم چند سال دیگه ارزش این کار بزرگ خود را ببینید
هالو: ضمن سپاس از این دوست عزیز برای ارسال این مطلب لازمه بگم که من دکتر نیستم 😊👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.
کاخ چهل ستون را مهرازان صفوی با برداشت از تخت جمشید که به آن چهل منار میگفتند ساخته اند . ستون ها و ایوان بزرگ آن نیز همین رد پا را نشان می دهد.
بارها و بارها به دوستان عرض کردیم
از روی تعصب دینی نفرمایید #تمدن_اسلامی
ما با دین و مذهب کسی مشکل نداریم...
اما تمدن مربوط به جغرافیاست
ما میتوانیم بگوییم تمدن ایران در دوران مغول یا تمدن ایران در دوران اسلام..اما تمدن اسلامی نه و این خطای بزرگیست که تکرارش کنیم
جزیره العرب ظرفیت تمدنی نداشت که بخواهد به دیگران هدیه دهد
اسلام مبلغ دین بود نه مبلغ تمدن
همچنان که ما نمیتوانیم بگوییم تمدن مسیحی یا تمدن یهودی یا تمدن زرتشتی یا تمدن بودایی...
با هردین و مذهبی که هستید به تاریخ و پیشینه خود اخترام بگذارید نه اینکه باب میل کشورکهای تازه تاسیس تاریخ و #فرهنگ_ایرانی را بکوبید..👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
کاخ چهل ستون را مهرازان صفوی با برداشت از تخت جمشید که به آن چهل منار میگفتند ساخته اند . ستون ها و ایوان بزرگ آن نیز همین رد پا را نشان می دهد.
بارها و بارها به دوستان عرض کردیم
از روی تعصب دینی نفرمایید #تمدن_اسلامی
ما با دین و مذهب کسی مشکل نداریم...
اما تمدن مربوط به جغرافیاست
ما میتوانیم بگوییم تمدن ایران در دوران مغول یا تمدن ایران در دوران اسلام..اما تمدن اسلامی نه و این خطای بزرگیست که تکرارش کنیم
جزیره العرب ظرفیت تمدنی نداشت که بخواهد به دیگران هدیه دهد
اسلام مبلغ دین بود نه مبلغ تمدن
همچنان که ما نمیتوانیم بگوییم تمدن مسیحی یا تمدن یهودی یا تمدن زرتشتی یا تمدن بودایی...
با هردین و مذهبی که هستید به تاریخ و پیشینه خود اخترام بگذارید نه اینکه باب میل کشورکهای تازه تاسیس تاریخ و #فرهنگ_ایرانی را بکوبید..👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
Forwarded from اتاق فکر
#آلکسی_تایمی چیست؟
.
پدرم دلواپس آینده برادرم است! اما حتی یک بار هم اتفاق نیفتاده که با هم به کافی شاپ بروند، در خیابان قدم بزنند و گاهی بلند بخندند.
.
برادرم نگران فشار کاری پدرم است!
اما حتی یک بار هم نشده خواستههایش را به تعویق بیندازد تا پدر برای مدتی احساس راحتی کند.
.
مادرم با فکر #خوشبختی من خوابش نمیبرد اما حتی یک بار هم نشده که با من در مورد خوشبختیام صحبت کند و بپرسد: فرزندم چه چیزی تو را خوشحال میکند؟
.
من با فکر رنج و سختی مادرم از خواب بیدار میشوم، اما حتی یک بار نشده که دستش را بگیرم با او به سینما بروم، ، فیلم ببینیم و کمی به او آرامش بدهم.
.
روانشناسان به این حالت آلکسی تایمی یعنی فقر کلمات در #بیان_احساسات می گویند.
.
در #فرهنگ ما این مریضی یک رسم مرسوم است! احساساتت را پنهان کن و نشان نده ... از یک طرف در خلوت خود، دل مان برای این و آن تنگ میشود، از طرف دیگر وقتی به هم میرسیم انگار که لال مانی میگیریم!
انگار نیرویی نامرئی، فراتر از ما وجود دارد که دهان مان را بسته تا مبادا چیزی در مورد #دلتنگیمان بگوییم!
تکلیف مان را با خودمان روشن نمیکنیم.
یکدیگر را دوست میداریم اما آن قدر شهامت نداریم که دوست داشتنمان را ابراز کنیم! .
ما آدمهای فقیری هستیم! البته فقیری که در کلماتش احساسات را پنهان میکند.
آن قدر در بیان احساسات مان آلکسی تایمیک (فقیر در بیان احساسات و ابراز علاقه) هستیم که صبر میکنیم تا وقتی عزیزی از دست رفت، آن وقت تا آخر عمر برایش شعر بگوییم.
.
از یک جا به بعد، باید این سکوت خطرناک را شکست و راه افتاد.
از یک جا به بعد باید پدر به فرزندش بگوید که چقدر دوستش دارد.
از یک جا به بعد باید #فرزند، دست #پدر را بگیرد و با هم قدم بزنند.
از یک جا به بعد باید #مادر فرزندش را به یک شام دونفره دعوت کند.
از یک جا به بعد باید فرزند در گوش مادرش بگوید: چقدر خوب است که تو را دارم.
از یک جا به بعد باید کسی که دوستش داریم بداند که چقدر با بودنش حال ما را خوب کرده است.
. و چه خوب است، آن از یک جا به بعد، همین حالا باشد. .
مرضیه توتونچی
.
@cliniciraan
.
#دوست_داشتن #عشق #ابراز_محبت #ابراز_علاقه
https://www.instagram.com/p/B6Drwl8AjPq/?igshid=19x41utr9xv9k
.
پدرم دلواپس آینده برادرم است! اما حتی یک بار هم اتفاق نیفتاده که با هم به کافی شاپ بروند، در خیابان قدم بزنند و گاهی بلند بخندند.
.
برادرم نگران فشار کاری پدرم است!
اما حتی یک بار هم نشده خواستههایش را به تعویق بیندازد تا پدر برای مدتی احساس راحتی کند.
.
مادرم با فکر #خوشبختی من خوابش نمیبرد اما حتی یک بار هم نشده که با من در مورد خوشبختیام صحبت کند و بپرسد: فرزندم چه چیزی تو را خوشحال میکند؟
.
من با فکر رنج و سختی مادرم از خواب بیدار میشوم، اما حتی یک بار نشده که دستش را بگیرم با او به سینما بروم، ، فیلم ببینیم و کمی به او آرامش بدهم.
.
روانشناسان به این حالت آلکسی تایمی یعنی فقر کلمات در #بیان_احساسات می گویند.
.
در #فرهنگ ما این مریضی یک رسم مرسوم است! احساساتت را پنهان کن و نشان نده ... از یک طرف در خلوت خود، دل مان برای این و آن تنگ میشود، از طرف دیگر وقتی به هم میرسیم انگار که لال مانی میگیریم!
انگار نیرویی نامرئی، فراتر از ما وجود دارد که دهان مان را بسته تا مبادا چیزی در مورد #دلتنگیمان بگوییم!
تکلیف مان را با خودمان روشن نمیکنیم.
یکدیگر را دوست میداریم اما آن قدر شهامت نداریم که دوست داشتنمان را ابراز کنیم! .
ما آدمهای فقیری هستیم! البته فقیری که در کلماتش احساسات را پنهان میکند.
آن قدر در بیان احساسات مان آلکسی تایمیک (فقیر در بیان احساسات و ابراز علاقه) هستیم که صبر میکنیم تا وقتی عزیزی از دست رفت، آن وقت تا آخر عمر برایش شعر بگوییم.
.
از یک جا به بعد، باید این سکوت خطرناک را شکست و راه افتاد.
از یک جا به بعد باید پدر به فرزندش بگوید که چقدر دوستش دارد.
از یک جا به بعد باید #فرزند، دست #پدر را بگیرد و با هم قدم بزنند.
از یک جا به بعد باید #مادر فرزندش را به یک شام دونفره دعوت کند.
از یک جا به بعد باید فرزند در گوش مادرش بگوید: چقدر خوب است که تو را دارم.
از یک جا به بعد باید کسی که دوستش داریم بداند که چقدر با بودنش حال ما را خوب کرده است.
. و چه خوب است، آن از یک جا به بعد، همین حالا باشد. .
مرضیه توتونچی
.
@cliniciraan
.
#دوست_داشتن #عشق #ابراز_محبت #ابراز_علاقه
https://www.instagram.com/p/B6Drwl8AjPq/?igshid=19x41utr9xv9k
Instagram
كلينيك روانشناسی ايران
#آلکسی_تایمی چیست؟ . پدرم دلواپس آینده برادرم است! اما حتی یک بار هم اتفاق نیفتاده که با هم به کافی شاپ بروند، در خیابان قدم بزنند و گاهی بلند بخندند. . برادرم نگران فشار کاری پدرم است! اما حتی یک بار هم نشده خواستههایش را به تعویق بیندازد تا پدر برای مدتی…
این مطلب ساده بنظرم خیلی مهمه
چند روز پیش تو اینستا استوری کردم لابد دیدید اما دوست دارم اینجا هم باشه. تلنگر خوبیه . خوبه که یادمون باشه . خوبه که احترام دو طرفه باشه خوبه تمرین کنیم یادمون نره.
بااحترام
#ا.ی
👇
#فرهنگ_تماس_تلفنی
وقتی برای اولین بار با کسی تماس می گیریم، خوب است که قبلش پیام بدهیم و خودمان را معرفی کنیم و بگوئیم امکان تماس گرفتن هست؟ من به شخصه شماره های ناشناس را پاسخ نمی دهم.
.
وقتی با کسی تماس می گیریم و جواب نمی دهد، به او پیام بدهیم، خودمان را معرفی کنیم و بنویسیم در صورت امکان با ما تماس بگیرد.
.
این روزها به دلایل مختلف امکان دارد شماره تماس ما در گوشی دیگران پاک شود، اگر زنگ می زنیم و طرف مقابل ما را نمی شناسد نگوییم: بی معرفت! دیگه ما رو فراموش کردی! نارفیق! دوستای تازه پیدا کردی و ... به جای این حرف ها عذر طرف مقابل را بپذیریم و حرف مان را بزنیم چون هیچ بعید نیست فردا شماره های گوشی خودمان پاک شود.
.
عمر شوخی هایی مثل «اگه گفتی من کی هستم؟!»، « نه! کمی بیشتر فکر کن ببین صدامو نمی شناسی و ...» به سرآمده، مردم اعصاب و حوصله این چیستان ها را ندارند. سلام و علیک کنیم و خودمان را معرفی کنیم. خلاص!
.
ما از وضعیت کاری، روحی و موقعیت طرف مقابل خبر نداریم، وقتی تماس می گیریم بعد از معرفی خودمان بپرسیم « الان امکان صحبت کردن را دارید یا نه؟» اگر گفت نه!.. درک کنیم و در یک موقعیت مناسب تماس بگیریم.
.
اگر رانندگی می کنیم به تلفن پاسخ ندهیم. اگر متوجه شدیم کسی که آنطرف خط ماست رانندگی می کند یا عذرخواهی کرده و قطع کنیم یا تماس را بسیار کوتاه کنیم.
.
اینکه شماره تلگرام کسی را داریم دلیل نمی شود هر پستی که می پسندیم را برایش ارسال کنیم. در ارسال اخبار بد، تلخ و گزنده هم به شدت صرفه جویی کنیم. دلیلی ندارد حال دیگران را بد کنیم. از ارسال صبح بخیرهای کیلویی با عکس دسته گل و فنجان چای هم جداً خودداری کنیم. هیچ جذابیتی ندارد. دستکم برای من ندارد!
.
اگر کسی در تلگرام آنلاین است یا در اینستاگرام پُست می گذارد دلیل نمی شود حتماً اگر آن لحظه تماس می گیریم وظیفه دارد پاسخ ما را بدهد و اگر ندهد یعنی «دوچمون نداله!» و « ما را تحقیر کرده و به پشیزی فروخته است»! نه! ممکن است دل و دماغ پاسخ دادن نداشته باشد. همدیگر را درک کنیم.
.
شب، زمان استراحت اکثر انسان هاست. تماس های «کاری» مان را در طول روز بگیریم. آن چند دقیقه را به خودمان و دیگران استراحت بدهیم.
.
در تاکسی، اتوبوس، مترو یا جاهای عمومی تلفنی حرف نزنیم، اگر می زنیم داد نزنیم، اگر داد می زنیم فحش ندهیم، اگر فحش می دهیم فحش جنسی ندهیم و ...!
.
و دستکم هزار نکته دیگر در مورد یک تلفن زدن ساده. همه ما به یاد گرفتن محتاج هستیم. همه ما بدون هیچ استثنایی.
.
#احسان_محمدی
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
چند روز پیش تو اینستا استوری کردم لابد دیدید اما دوست دارم اینجا هم باشه. تلنگر خوبیه . خوبه که یادمون باشه . خوبه که احترام دو طرفه باشه خوبه تمرین کنیم یادمون نره.
بااحترام
#ا.ی
👇
#فرهنگ_تماس_تلفنی
وقتی برای اولین بار با کسی تماس می گیریم، خوب است که قبلش پیام بدهیم و خودمان را معرفی کنیم و بگوئیم امکان تماس گرفتن هست؟ من به شخصه شماره های ناشناس را پاسخ نمی دهم.
.
وقتی با کسی تماس می گیریم و جواب نمی دهد، به او پیام بدهیم، خودمان را معرفی کنیم و بنویسیم در صورت امکان با ما تماس بگیرد.
.
این روزها به دلایل مختلف امکان دارد شماره تماس ما در گوشی دیگران پاک شود، اگر زنگ می زنیم و طرف مقابل ما را نمی شناسد نگوییم: بی معرفت! دیگه ما رو فراموش کردی! نارفیق! دوستای تازه پیدا کردی و ... به جای این حرف ها عذر طرف مقابل را بپذیریم و حرف مان را بزنیم چون هیچ بعید نیست فردا شماره های گوشی خودمان پاک شود.
.
عمر شوخی هایی مثل «اگه گفتی من کی هستم؟!»، « نه! کمی بیشتر فکر کن ببین صدامو نمی شناسی و ...» به سرآمده، مردم اعصاب و حوصله این چیستان ها را ندارند. سلام و علیک کنیم و خودمان را معرفی کنیم. خلاص!
.
ما از وضعیت کاری، روحی و موقعیت طرف مقابل خبر نداریم، وقتی تماس می گیریم بعد از معرفی خودمان بپرسیم « الان امکان صحبت کردن را دارید یا نه؟» اگر گفت نه!.. درک کنیم و در یک موقعیت مناسب تماس بگیریم.
.
اگر رانندگی می کنیم به تلفن پاسخ ندهیم. اگر متوجه شدیم کسی که آنطرف خط ماست رانندگی می کند یا عذرخواهی کرده و قطع کنیم یا تماس را بسیار کوتاه کنیم.
.
اینکه شماره تلگرام کسی را داریم دلیل نمی شود هر پستی که می پسندیم را برایش ارسال کنیم. در ارسال اخبار بد، تلخ و گزنده هم به شدت صرفه جویی کنیم. دلیلی ندارد حال دیگران را بد کنیم. از ارسال صبح بخیرهای کیلویی با عکس دسته گل و فنجان چای هم جداً خودداری کنیم. هیچ جذابیتی ندارد. دستکم برای من ندارد!
.
اگر کسی در تلگرام آنلاین است یا در اینستاگرام پُست می گذارد دلیل نمی شود حتماً اگر آن لحظه تماس می گیریم وظیفه دارد پاسخ ما را بدهد و اگر ندهد یعنی «دوچمون نداله!» و « ما را تحقیر کرده و به پشیزی فروخته است»! نه! ممکن است دل و دماغ پاسخ دادن نداشته باشد. همدیگر را درک کنیم.
.
شب، زمان استراحت اکثر انسان هاست. تماس های «کاری» مان را در طول روز بگیریم. آن چند دقیقه را به خودمان و دیگران استراحت بدهیم.
.
در تاکسی، اتوبوس، مترو یا جاهای عمومی تلفنی حرف نزنیم، اگر می زنیم داد نزنیم، اگر داد می زنیم فحش ندهیم، اگر فحش می دهیم فحش جنسی ندهیم و ...!
.
و دستکم هزار نکته دیگر در مورد یک تلفن زدن ساده. همه ما به یاد گرفتن محتاج هستیم. همه ما بدون هیچ استثنایی.
.
#احسان_محمدی
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
سال ۱۴۰۳ سال نهنگ است نه سال اژدها
«طبق یک سنت قدیمی (گاه شماری حیوانی) سالهای ایرانی به دورههای ۱۲ ساله تقسیم و هر سال به نام یکی از حیوانات نامگذاری میشوند. بررسی گاهشماری حیوانی حکایت از آن دارد که این گاهشماری از ترکیب برخی اصول گاهشماری جلالی، گاهشماری هجری قمری و گاهشماری دوازده حیوانی چینی-اویغوری (ترکی) شکل گرفتهاست که بررسی چگونگی آن مجالی دیگر را می طلبد.
هم اکنون در چین و کشورهای جنوب شرق آسیا نیز مانند ایران این تقویم حیوانی رواج دارد و بر اساس تاریخ و فرهنگ بومی همان مناطق شکل گرفته است. ترتیب و نام این سال ها در فرهنگ و تاریخ ایران از صدها سال پیش به شرح زیر است:
۱.موش ۲.گاو ۳.پلنگ ۴.خرگوش ۵.نهنگ ۶.مار ۷.اسب ۸.گوسفند ۹.میمون ۱۰.مرغ ۱۱.سگ ۱۲.خوک
سند متقن این ترتیب و این اسامی چیست؟!
نام حیوانات و این ترتیب را ابونصر فراهی نزدیک به ۸۰۰ سال پیش به نظم کشیده است:
موش و بقر و پلنگ و خرگوش شمار
زین چار چو بگذرد نهنگ آید و مار
و آنگاه به اسب و گوسفند است حساب
حمدونه( میمون) و مرغ و سگ و خوک آخر کار
بنابراین و با استناد به این شعر، سال ۱۴۰۳ سال نهنگ است. اما سال اژدها از کجا آمده؟ مگر فرقی دارد نهنگ یا اژدها ؟
همانطور که اشاره شد کشورهای شرق آسیا نیز از گاهشماری حیوانی استفاده میکنند که مهمترین آنها کشور چین است. ترتیب و نام این سالها در چین کمی متفاوت از نامهای ایرانی است که ناشی از تاثیر فرهنگ چینی بر آن است. سال ایرانی - سال چینی
۱. موش - موش
۲. گاو - گاو
۳. پلنگ - ببر (تفاوت)
۴. خرگوش - گربه (تفاوت)
۵. نهنگ - اژدها (تفاوت)
۶. مار - مار
۷. اسب - اسب
۸. گوسفند - بز (تفاوت)
۹. حمدونه (میمون)- میمون
۱۰. مرغ - خروس (تفاوت)
۱۱. سگ - سگ
۱۲. خوک - خوک
همانطور که میبینید در پنج مورد گاهشماری حیوانی چینی با ایرانی متفاوت است . نوروز سال ۱۳۹۶ نیز که سال مرغ بود به نام چینی آن یعنی سال خروس معرفی شد.
در سال ۱۴۰۱ نیز همین جریان وجود داشت و سال پلنگ به نام سال ببر چینی معرفی شد و ... گویا همان اتفاق ناخوشایند برای سال ۱۴۰۳ در حال رخ دادن است.
نوروز سنت و جشنی باستانی است که گاهشماری یکی از ارکان اصلی آن است و بر ماست که در حفظ آن بکوشیم.
مواظب باشید تا چینی ها وچین پرستان هویت فرهنگی ما را نابود نکنند/ایرنا
#فرهنگ.
#مهسا_امینی
https://zil.ink/Mrhalloo
شب نشینی هالو 👇
@sh_n_halloo
«طبق یک سنت قدیمی (گاه شماری حیوانی) سالهای ایرانی به دورههای ۱۲ ساله تقسیم و هر سال به نام یکی از حیوانات نامگذاری میشوند. بررسی گاهشماری حیوانی حکایت از آن دارد که این گاهشماری از ترکیب برخی اصول گاهشماری جلالی، گاهشماری هجری قمری و گاهشماری دوازده حیوانی چینی-اویغوری (ترکی) شکل گرفتهاست که بررسی چگونگی آن مجالی دیگر را می طلبد.
هم اکنون در چین و کشورهای جنوب شرق آسیا نیز مانند ایران این تقویم حیوانی رواج دارد و بر اساس تاریخ و فرهنگ بومی همان مناطق شکل گرفته است. ترتیب و نام این سال ها در فرهنگ و تاریخ ایران از صدها سال پیش به شرح زیر است:
۱.موش ۲.گاو ۳.پلنگ ۴.خرگوش ۵.نهنگ ۶.مار ۷.اسب ۸.گوسفند ۹.میمون ۱۰.مرغ ۱۱.سگ ۱۲.خوک
سند متقن این ترتیب و این اسامی چیست؟!
نام حیوانات و این ترتیب را ابونصر فراهی نزدیک به ۸۰۰ سال پیش به نظم کشیده است:
موش و بقر و پلنگ و خرگوش شمار
زین چار چو بگذرد نهنگ آید و مار
و آنگاه به اسب و گوسفند است حساب
حمدونه( میمون) و مرغ و سگ و خوک آخر کار
بنابراین و با استناد به این شعر، سال ۱۴۰۳ سال نهنگ است. اما سال اژدها از کجا آمده؟ مگر فرقی دارد نهنگ یا اژدها ؟
همانطور که اشاره شد کشورهای شرق آسیا نیز از گاهشماری حیوانی استفاده میکنند که مهمترین آنها کشور چین است. ترتیب و نام این سالها در چین کمی متفاوت از نامهای ایرانی است که ناشی از تاثیر فرهنگ چینی بر آن است. سال ایرانی - سال چینی
۱. موش - موش
۲. گاو - گاو
۳. پلنگ - ببر (تفاوت)
۴. خرگوش - گربه (تفاوت)
۵. نهنگ - اژدها (تفاوت)
۶. مار - مار
۷. اسب - اسب
۸. گوسفند - بز (تفاوت)
۹. حمدونه (میمون)- میمون
۱۰. مرغ - خروس (تفاوت)
۱۱. سگ - سگ
۱۲. خوک - خوک
همانطور که میبینید در پنج مورد گاهشماری حیوانی چینی با ایرانی متفاوت است . نوروز سال ۱۳۹۶ نیز که سال مرغ بود به نام چینی آن یعنی سال خروس معرفی شد.
در سال ۱۴۰۱ نیز همین جریان وجود داشت و سال پلنگ به نام سال ببر چینی معرفی شد و ... گویا همان اتفاق ناخوشایند برای سال ۱۴۰۳ در حال رخ دادن است.
نوروز سنت و جشنی باستانی است که گاهشماری یکی از ارکان اصلی آن است و بر ماست که در حفظ آن بکوشیم.
مواظب باشید تا چینی ها وچین پرستان هویت فرهنگی ما را نابود نکنند/ایرنا
#فرهنگ.
#مهسا_امینی
https://zil.ink/Mrhalloo
شب نشینی هالو 👇
@sh_n_halloo
زیلینک
محمدرضا عالیپیام_هالو
شاعر و طنزپرداز منتقد، فیلمساز
👍101👎6❤3🤬1🥴1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#فرهنگ_و_اندیشه
#تاریخ
به جای کشف توطئه، متحد پیدا کنیم.
▪️نگرش ما به مسائل اجتماعی و سیاسی چگونه است؟ آیا با این ذهنیت که همیشه توطئهای در میان است، بیشتر به دنبال کشف ریشهی فسادها، عوامل فاسد، توطئهگران و مقصران میگردیم یا به مسائل دیگری، نظیر همکاری و اتحاد برای رسیدن به اهداف مشترک توجه میکنیم؟
▪️از نظر هراری، ما برای رسیدن به اهداف و خواستههای عمومی و رسیدگی به خطرات عمدهای که کشور یا حتی نوع بشر را تهدید میکند، به متحد نیاز داریم. به افرادی که در مسائل کلی و اساسی با آنها همعقیده هستیم.
✍#یووال_نوح_هراری
🔂#شهاب_غدیری
♦️بنگلادش؛ پیروزی خیابان بر قانون ظالمانه
🔻سرانجام دیوان عالی بنگلادش به نفع خواستهی دانشجویان معترض رای داد. بیست روز پس از اعتراضات خیابانی و درگیری خونین میان حکومت و معترضان بر سر سهمیه مشاغل دولتی، دیوان عالی این کشور ۹۳ درصد سهمیهها را لغو کرد و تنها ۵ درصد سهمیه برای بازماندگان جنگ استقلال بنگلادش در نظر گرفت و ۲ درصد باقیمانده را به اقلیتهای قومی آن کشور اختصاص داد..
#توماج_صالحی
#مهسا_امینی
https://zil.ink/Mrhalloo
شب نشینی هالو 👇
@sh_n_halloo
#تاریخ
به جای کشف توطئه، متحد پیدا کنیم.
▪️نگرش ما به مسائل اجتماعی و سیاسی چگونه است؟ آیا با این ذهنیت که همیشه توطئهای در میان است، بیشتر به دنبال کشف ریشهی فسادها، عوامل فاسد، توطئهگران و مقصران میگردیم یا به مسائل دیگری، نظیر همکاری و اتحاد برای رسیدن به اهداف مشترک توجه میکنیم؟
▪️از نظر هراری، ما برای رسیدن به اهداف و خواستههای عمومی و رسیدگی به خطرات عمدهای که کشور یا حتی نوع بشر را تهدید میکند، به متحد نیاز داریم. به افرادی که در مسائل کلی و اساسی با آنها همعقیده هستیم.
✍#یووال_نوح_هراری
🔂#شهاب_غدیری
♦️بنگلادش؛ پیروزی خیابان بر قانون ظالمانه
🔻سرانجام دیوان عالی بنگلادش به نفع خواستهی دانشجویان معترض رای داد. بیست روز پس از اعتراضات خیابانی و درگیری خونین میان حکومت و معترضان بر سر سهمیه مشاغل دولتی، دیوان عالی این کشور ۹۳ درصد سهمیهها را لغو کرد و تنها ۵ درصد سهمیه برای بازماندگان جنگ استقلال بنگلادش در نظر گرفت و ۲ درصد باقیمانده را به اقلیتهای قومی آن کشور اختصاص داد..
#توماج_صالحی
#مهسا_امینی
https://zil.ink/Mrhalloo
شب نشینی هالو 👇
@sh_n_halloo
👍50❤4
✍ #حسین_پرنیا | یادداشت روز:
[لینک تلگرام: https://t.me/hosseinparnia1]
«هنر در اسارت، مدیریت هنری زیر چتر خیانت و فساد مافیایی»
مفهومِ هنر دیگر عرصه خلاقیت نیست، بلکه زمین بازی باندهای رانتی و مهرههای وابسته به مجیزپروران است. مدیرانی که نه سواد هنری دارند، نه دغدغه آزادی بیان، و متأسفانه آنها تعیین میکنند چه کسی بدرخشد و چه کسی حذف شود. نالایقها بر صحنهاند و لایقها در انزوا. هر کس بخواهد خارج از دایره بستهشان نفس بکشد، یا حذف میشود، یا مجبور به سکوت و خودسانسوری.
فعالیت هایی هم که توسط دغدغهمندان هنر موسیقی و عاشقان این حوزه صورت میگیرد، با چنان محدودیتها و عدم حمایت روبهروست که دوام و قوامشان بیشک نفس آخر را میکشد.
در این میان، هنرمندان مستقل زیر پای همکاران خود له میشوند تا سیستم حاکم. بزرگترین دشمن هنرمند معترض و منتقد، همیشه حاکمیت نیست، بلکه هنرمندانیاند که برای بقا در صحنه، با حسادت، زیرآبزنی، فتنهگری، و تخریب شخصیت، هنرمندان منتقد و مستقل را یا به حاشیه رانده یا حذف میکنند. اینها ابزار سرکوبیست که دیگر نیازی به دخالت مستقیم نهادهای امنیتی ندارد. چرا که در این چرخه، هنرمندان خود از پس حذف یکدیگر بر میآیند.
نهادهای بهظاهر مستقل، که در واقع دلالان هنر سفارشیاند، نام «مستقل» را یدک میکشند، اما در عمل شعبههایی از همان سیستم تکرار و تقلیدپرورند. جوایز، حمایتها، فرصتهای نمایش و اجرا، همه در اختیار کسانیست که در چارچوب سیاستهای مشخص حرکت کنند. برای همین است که نامهای تکراری را میبینیم و استعدادهای واقعی در سایه محو میشوند. آنهایی که ادعای آزادی و استقلال دارند، در لحظات حساس، یا خاموشند، یا دقیقن همان چیزی را تکرار میکنند که از آنها خواسته شده.
به عنوان مثال، سرکوب هنرمندان زن، خیانتی که با بی تفاوتی و سکوت توجیه میشود. هر روز خبری از بازداشت، ممنوعالکاری، تهدید، و فشار بر زنان هنرمند منتشر میشود، اما جامعه فرهنگی و هنری به آن عادت کرده است. جشنها و نمایشگاهها برگزار میشوند، موسیقی و تئاتر ادامه دارد، انگار نه انگار که هر روز یکی از خودشان را از میانشان برمیدارند. این سکوت، جز خیانت چه توجیهی دارد؟ آیا این بیتفاوتی، نوعی همدستی با سرکوب نیست و فرار از مسئولیت؟
سالهاست پشت عنوان فاجعهبار «من سیاسی نیستم» بسیاری پنهان شدهاند و به تجارت هنریشان مشغولند، غافل از اینکه سیاست با همه امور کار دارد و نقش تعیینکنندهای ایفا میکند.
هنر، ذاتاً سیاسیست و کسی که میگوید «من سیاسی نیستم» از ماهیت و مفهوم هنر درکی ندارد، جز تجارت خاموش هنر.
نظارهگر بودن، یعنی در سقوط هنر و سقوط زندگی، نقش داشتن.
«هنرمندان مردد، زودتر از آنچه فکر کنند حذف خواهند شد»
بسیاری از هنرمندان فکر میکنند اگر سکوت کنند، اگر مصلحتاندیش باشند، اگر کمی با شرایط کنار بیایند، از خطر در امان میمانند. این توهمی بیش نیست. قطاری که طی این سالها همواره شرایط را برای هنر و هنرمند سختتر و دشوارتر کرده، همه را زیر خواهد گرفت، حتا کسانی که به آن باج میدهند، و دیر یا زود از قطار پیاده و حذف خواهند شد.
تا زمانی که هنر و هنرمند مستقل نشود، همه قربانی خواهند شد.
هنر یا در برابر قدرت میایستد، یا برده آن میشود. راه سومی وجود ندارد.
#هنر_در_بند
#خیانت_به_هنرمند
#سکوت_ممنوع
#هنر_مستقل
#آزادی_بیان
#سرکوب_هنرمندان
#زنان_هنرمند
#فرهنگ_زیر_فشار
#سیاست_و_هنر
#بیداری_هنری
#هنر_بی_زنجیر
#هنر
#ایران
#آزادی
#سرکوب_هنرمندان
#رسانه_شمایید_در_آگاهی_رسانی
@hosseinparnia1.
#زن_زندگی_آزادی
https://zil.ink/Mrhalloo
شب نشینی هالو 👇
@sh_n_halloo
[لینک تلگرام: https://t.me/hosseinparnia1]
«هنر در اسارت، مدیریت هنری زیر چتر خیانت و فساد مافیایی»
مفهومِ هنر دیگر عرصه خلاقیت نیست، بلکه زمین بازی باندهای رانتی و مهرههای وابسته به مجیزپروران است. مدیرانی که نه سواد هنری دارند، نه دغدغه آزادی بیان، و متأسفانه آنها تعیین میکنند چه کسی بدرخشد و چه کسی حذف شود. نالایقها بر صحنهاند و لایقها در انزوا. هر کس بخواهد خارج از دایره بستهشان نفس بکشد، یا حذف میشود، یا مجبور به سکوت و خودسانسوری.
فعالیت هایی هم که توسط دغدغهمندان هنر موسیقی و عاشقان این حوزه صورت میگیرد، با چنان محدودیتها و عدم حمایت روبهروست که دوام و قوامشان بیشک نفس آخر را میکشد.
در این میان، هنرمندان مستقل زیر پای همکاران خود له میشوند تا سیستم حاکم. بزرگترین دشمن هنرمند معترض و منتقد، همیشه حاکمیت نیست، بلکه هنرمندانیاند که برای بقا در صحنه، با حسادت، زیرآبزنی، فتنهگری، و تخریب شخصیت، هنرمندان منتقد و مستقل را یا به حاشیه رانده یا حذف میکنند. اینها ابزار سرکوبیست که دیگر نیازی به دخالت مستقیم نهادهای امنیتی ندارد. چرا که در این چرخه، هنرمندان خود از پس حذف یکدیگر بر میآیند.
نهادهای بهظاهر مستقل، که در واقع دلالان هنر سفارشیاند، نام «مستقل» را یدک میکشند، اما در عمل شعبههایی از همان سیستم تکرار و تقلیدپرورند. جوایز، حمایتها، فرصتهای نمایش و اجرا، همه در اختیار کسانیست که در چارچوب سیاستهای مشخص حرکت کنند. برای همین است که نامهای تکراری را میبینیم و استعدادهای واقعی در سایه محو میشوند. آنهایی که ادعای آزادی و استقلال دارند، در لحظات حساس، یا خاموشند، یا دقیقن همان چیزی را تکرار میکنند که از آنها خواسته شده.
به عنوان مثال، سرکوب هنرمندان زن، خیانتی که با بی تفاوتی و سکوت توجیه میشود. هر روز خبری از بازداشت، ممنوعالکاری، تهدید، و فشار بر زنان هنرمند منتشر میشود، اما جامعه فرهنگی و هنری به آن عادت کرده است. جشنها و نمایشگاهها برگزار میشوند، موسیقی و تئاتر ادامه دارد، انگار نه انگار که هر روز یکی از خودشان را از میانشان برمیدارند. این سکوت، جز خیانت چه توجیهی دارد؟ آیا این بیتفاوتی، نوعی همدستی با سرکوب نیست و فرار از مسئولیت؟
سالهاست پشت عنوان فاجعهبار «من سیاسی نیستم» بسیاری پنهان شدهاند و به تجارت هنریشان مشغولند، غافل از اینکه سیاست با همه امور کار دارد و نقش تعیینکنندهای ایفا میکند.
هنر، ذاتاً سیاسیست و کسی که میگوید «من سیاسی نیستم» از ماهیت و مفهوم هنر درکی ندارد، جز تجارت خاموش هنر.
نظارهگر بودن، یعنی در سقوط هنر و سقوط زندگی، نقش داشتن.
«هنرمندان مردد، زودتر از آنچه فکر کنند حذف خواهند شد»
بسیاری از هنرمندان فکر میکنند اگر سکوت کنند، اگر مصلحتاندیش باشند، اگر کمی با شرایط کنار بیایند، از خطر در امان میمانند. این توهمی بیش نیست. قطاری که طی این سالها همواره شرایط را برای هنر و هنرمند سختتر و دشوارتر کرده، همه را زیر خواهد گرفت، حتا کسانی که به آن باج میدهند، و دیر یا زود از قطار پیاده و حذف خواهند شد.
تا زمانی که هنر و هنرمند مستقل نشود، همه قربانی خواهند شد.
هنر یا در برابر قدرت میایستد، یا برده آن میشود. راه سومی وجود ندارد.
#هنر_در_بند
#خیانت_به_هنرمند
#سکوت_ممنوع
#هنر_مستقل
#آزادی_بیان
#سرکوب_هنرمندان
#زنان_هنرمند
#فرهنگ_زیر_فشار
#سیاست_و_هنر
#بیداری_هنری
#هنر_بی_زنجیر
#هنر
#ایران
#آزادی
#سرکوب_هنرمندان
#رسانه_شمایید_در_آگاهی_رسانی
@hosseinparnia1.
#زن_زندگی_آزادی
https://zil.ink/Mrhalloo
شب نشینی هالو 👇
@sh_n_halloo
Telegram
حسین پرنیا hossein parnia
@parnia1972
«بعنوان هنرمندی مستقل و منتقد، باور دارم
هنر جسارت و آگاهیست. هنرمندِ منفعل، رهاوردش چیزی مانند فریب و سرگرمیست»
«بعنوان هنرمندی مستقل و منتقد، باور دارم
هنر جسارت و آگاهیست. هنرمندِ منفعل، رهاوردش چیزی مانند فریب و سرگرمیست»
👍40❤3