This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
در شبکه چهار مطرح شد:
از این به بعد هر خانه باید یک روحانی داشته باشد .چون ممکنه خانم نتونه حرف دلشو به شوهر بزنه و....
طرح هر خانه يك روحانى!! 🤨😑
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
از این به بعد هر خانه باید یک روحانی داشته باشد .چون ممکنه خانم نتونه حرف دلشو به شوهر بزنه و....
طرح هر خانه يك روحانى!! 🤨😑
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
۷- کلیله و دمنه (خرگو و شیر)
T.me/mrhallo
#قصههای_کهن_ایران_زمین
#کلیله_و_دمنه
خرگوش و شیر
راوی : ح.پرهام
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
#کلیله_و_دمنه
خرگوش و شیر
راوی : ح.پرهام
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
شب نشيني هالو
T.me/mrhallo – ۳- باران
در قصه باران همه اتفاقات داستان در همان لحظه نخست ترسیم میشود. حوض و آب صاف، آئینه آسمان با لکههای ابر سپید کبوتر مانند.
بعد ابرها تیره میشود و آذرخش و غرش آسمان، و باران، بعد رکود آئینهوار آب بهم میخورد و تصویر چهره راوی در آب مغشوش میشود.
داستانی از یک عشق، با کبوترهای سفید که با همان ابرها تصویر میشود، و سپس غرش و تیرگی که دوران جدائی است. با این جدائی راوی عاشق چهره روحش در هم میشکند و معشوق را جنده میخواند. چند رجعت به گذشته، و باران بهانه پیوند حال، و آن خاطرهها. دو رجعت به روزهای خوب با پروین و توصیف عاشقیها و بعد پروین چون سایهای در پشت درختها ناپدید میشود.
دو رجعت هم یکی بخانه فرهاد ، جائی که پوران را با همسرش میبیند. خاطرهای از شهر نو، پروین را با زنی فاحشه (مهین)در ذهن راوی پیوند میدهد. در حراج خرید پروین باختهاست (پیوند دیگری بین ازدواج به دلیل پولدار بودن رقیب و فحشا)
و این تغییر نظر، و عشق را با فحشا قیاس کردن و آن را سنگ روی چاه فاضلآب ازدواج به حساب آوردن، همان بهم ریختن چهره روح راوی در تیرگی آب حوض باران خورده است.
نه عشق بد است، نه ازدواج بلکه عاشق شکست خوردهاست که از درد اختلاف طبقاتی و محکومیتاش، چارهای ندارد جز اینکه جهان و روابط انسانی را به نحوی توصیف کند، که نافی شکستاش باشد.
شهرنو در برخی داستانهای میرصادقی حضور دارد. درست مثل چاهک توالت که در کنار عشق حضور دارد.
داستان جویبار دنبالهٔ داستان باران است. حالا دیگر پروین مردهاست. بیاد میآورد که پروین از ازدواج خود پشیمان است. ظاهرا معامله به جای عشق، به سود و ثمر ننشستهاست.
پروین آن بالا رفته. جای نامعلومی. شاید همانجا که در شعر راوی جویبارها به هم میپیوندند، تا غوغا و خروش را با خود به شهر بیاورد، جایی که سیل یخ بسته بازیچه کودکان میشود.
راوی از اینکه در سیستم بروکراسی غرق و طالب آسایش و راحت شده ناخرسند است. دیگر باران را دوست ندارد، شستشو نمیخواهد و پردهها را میکشد، تا نبیند و نشنود.
حکایت کارگری که سالهاست مسیر تکراری را میرود و میآید حکایت او هم هست. حکایت گرفتار شدن در تار عنکبوتی اداره. حکایت آدمهای کلیشهای که اعتنائی به پیرمردی که عصر زنان وارد اتوبوس میشود ندارند.
مرگ پروین گویا میخواهد او را بیدار کند. بعد از مدتها به اطراف خود نگاه میکند، کتاب از قفسه بیرون میگذارد که بخواند. اما راحتی صندلی اداره او را در آغوش گرم خود میفشارد.
شاید نویسنده هرگز دست به قلم نبرده تا بعد از نزدیک پنجاه سال، باز در مورد همان کارگر جوان و میانسال بنویسد. کارگری که گرفتاری آن روزهایش تکراری بودن زندگی بود و حالا گرسنگی است. دیگر کارمند اداره، در صندلی نرم خود فرو نمیرود، بلکه در اندیشه مسافر کشی بعد از ساعتکار است، و اتومبیلهائی را که وی در ذهن مرور میکرد که بخرد، آلمانی یا فرانسوی، کارمند امروزه فقط میتواند در خیابانها با حسرت عبوری نگاه کند. آن سیل خروشانی که راوی در شعر خود در انتظارش بود، آمد، و چیزی جز مصیبت نیاورد. شاید بی اعتقادی نسل امروز به روشنفکران بیجا نباشد، که اندیشههای خطای آنها سیه روزی دیگران بود.
صرفنظر از محتوا که بستگی تام و تمام به بستر زمانی هر اثر دارد و افکار و اندیشههای غالب در آن زمان، توصیفات زنده و جاندار، و تصویر پردازیهای میرصادقی کم نظیر است. به عبارتی او نویسنده است و معلم نویسندگی.
در داستانهای میرصادقی، حکایت ما را به نتیجهای مشخص سوق نمیدهد، نتیجه در عبارات خود حکایات تنیده است. درست مثل سفری که هدفش تماشای مسیر، و نتیجه گرفتن از مناظر مسیر است، تا مقصد.
✍کمالکمالی
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
بعد ابرها تیره میشود و آذرخش و غرش آسمان، و باران، بعد رکود آئینهوار آب بهم میخورد و تصویر چهره راوی در آب مغشوش میشود.
داستانی از یک عشق، با کبوترهای سفید که با همان ابرها تصویر میشود، و سپس غرش و تیرگی که دوران جدائی است. با این جدائی راوی عاشق چهره روحش در هم میشکند و معشوق را جنده میخواند. چند رجعت به گذشته، و باران بهانه پیوند حال، و آن خاطرهها. دو رجعت به روزهای خوب با پروین و توصیف عاشقیها و بعد پروین چون سایهای در پشت درختها ناپدید میشود.
دو رجعت هم یکی بخانه فرهاد ، جائی که پوران را با همسرش میبیند. خاطرهای از شهر نو، پروین را با زنی فاحشه (مهین)در ذهن راوی پیوند میدهد. در حراج خرید پروین باختهاست (پیوند دیگری بین ازدواج به دلیل پولدار بودن رقیب و فحشا)
و این تغییر نظر، و عشق را با فحشا قیاس کردن و آن را سنگ روی چاه فاضلآب ازدواج به حساب آوردن، همان بهم ریختن چهره روح راوی در تیرگی آب حوض باران خورده است.
نه عشق بد است، نه ازدواج بلکه عاشق شکست خوردهاست که از درد اختلاف طبقاتی و محکومیتاش، چارهای ندارد جز اینکه جهان و روابط انسانی را به نحوی توصیف کند، که نافی شکستاش باشد.
شهرنو در برخی داستانهای میرصادقی حضور دارد. درست مثل چاهک توالت که در کنار عشق حضور دارد.
داستان جویبار دنبالهٔ داستان باران است. حالا دیگر پروین مردهاست. بیاد میآورد که پروین از ازدواج خود پشیمان است. ظاهرا معامله به جای عشق، به سود و ثمر ننشستهاست.
پروین آن بالا رفته. جای نامعلومی. شاید همانجا که در شعر راوی جویبارها به هم میپیوندند، تا غوغا و خروش را با خود به شهر بیاورد، جایی که سیل یخ بسته بازیچه کودکان میشود.
راوی از اینکه در سیستم بروکراسی غرق و طالب آسایش و راحت شده ناخرسند است. دیگر باران را دوست ندارد، شستشو نمیخواهد و پردهها را میکشد، تا نبیند و نشنود.
حکایت کارگری که سالهاست مسیر تکراری را میرود و میآید حکایت او هم هست. حکایت گرفتار شدن در تار عنکبوتی اداره. حکایت آدمهای کلیشهای که اعتنائی به پیرمردی که عصر زنان وارد اتوبوس میشود ندارند.
مرگ پروین گویا میخواهد او را بیدار کند. بعد از مدتها به اطراف خود نگاه میکند، کتاب از قفسه بیرون میگذارد که بخواند. اما راحتی صندلی اداره او را در آغوش گرم خود میفشارد.
شاید نویسنده هرگز دست به قلم نبرده تا بعد از نزدیک پنجاه سال، باز در مورد همان کارگر جوان و میانسال بنویسد. کارگری که گرفتاری آن روزهایش تکراری بودن زندگی بود و حالا گرسنگی است. دیگر کارمند اداره، در صندلی نرم خود فرو نمیرود، بلکه در اندیشه مسافر کشی بعد از ساعتکار است، و اتومبیلهائی را که وی در ذهن مرور میکرد که بخرد، آلمانی یا فرانسوی، کارمند امروزه فقط میتواند در خیابانها با حسرت عبوری نگاه کند. آن سیل خروشانی که راوی در شعر خود در انتظارش بود، آمد، و چیزی جز مصیبت نیاورد. شاید بی اعتقادی نسل امروز به روشنفکران بیجا نباشد، که اندیشههای خطای آنها سیه روزی دیگران بود.
صرفنظر از محتوا که بستگی تام و تمام به بستر زمانی هر اثر دارد و افکار و اندیشههای غالب در آن زمان، توصیفات زنده و جاندار، و تصویر پردازیهای میرصادقی کم نظیر است. به عبارتی او نویسنده است و معلم نویسندگی.
در داستانهای میرصادقی، حکایت ما را به نتیجهای مشخص سوق نمیدهد، نتیجه در عبارات خود حکایات تنیده است. درست مثل سفری که هدفش تماشای مسیر، و نتیجه گرفتن از مناظر مسیر است، تا مقصد.
✍کمالکمالی
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
۴- جویبار
T.me/mrhallo
مجموعه #داستان_کوتاه
#شبهای_تماشا_و_گلزرد
#هشت_شب
نوشته #جمال_میرصادقی
جویبار
راوی: ح.پرهام
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
شب چهارم
#شبهای_تماشا_و_گلزرد
#هشت_شب
نوشته #جمال_میرصادقی
جویبار
راوی: ح.پرهام
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
شب چهارم
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
فيلم کوتاه: زیباترین چیز
برنده جایزه LACHDA 2012 در مسابقه بهترین فیلم
رقص ماه MOON DANCE
نوشته و ساخته: کامرون کوول
باسپاس از: ح. عزت نژاد
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
برنده جایزه LACHDA 2012 در مسابقه بهترین فیلم
رقص ماه MOON DANCE
نوشته و ساخته: کامرون کوول
باسپاس از: ح. عزت نژاد
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
۸- کلیله و دمنه (شیر و شتر)
T.me/mrhallo
#قصههای_کهن_ایران_زمین
#کلیله_و_دمنه
شیر و شتر
راوی : ح.پرهام
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
#کلیله_و_دمنه
شیر و شتر
راوی : ح.پرهام
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
۶- ماه چراغ صحرا
T.me/mrhallo
مجموعه #داستان_کوتاه
#شبهای_تماشا_و_گلزرد
#هشت_شب
نوشته #جمال_میرصادقی
ماه چراغ صحرا
راوی: ح.پرهام
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
شب ششم
#شبهای_تماشا_و_گلزرد
#هشت_شب
نوشته #جمال_میرصادقی
ماه چراغ صحرا
راوی: ح.پرهام
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
شب ششم
موزه ی محشر لندن بخاطر کرونا برای اولین بار اجازه داده که بصورت آنلاین توش بچرخید و استفاده کنید. تا نظرش عوض نشده برید یه دوری بزنید😄
تونستید در خروجیشو پیدا کنید برید بیرون تو لندنم بچرخید
maps.app.goo.gl/MWbBxCGJxyXyeQ8F8
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
تونستید در خروجیشو پیدا کنید برید بیرون تو لندنم بچرخید
maps.app.goo.gl/MWbBxCGJxyXyeQ8F8
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
شب نشيني هالو
هالو: در پی انتشار مطلبی در مورد کمیل، پاسخهای زیادی در رد آن دریافت داشتم که مفصل ترین آن در زیر نقل میشود تا عدالت در ادای مطلب رعایت شده باشد: فضای مجازی، علیرغم فواید بسیاری که دارد، متاسفانه جولانگاه افرادی مغرض شده که با انتشار شایعات عجیب در صدد…
سلام.در مورد مطلبی که در کانال گذاشته بودید،فرمودید در دین اسلام جایز نیست مقبره ای تخریب شود.اما اگر به همین ۴۱سال پیش برگردیم،راه دوری نرفته ایم.آنجا که مقبره ی رضا شاه،به دست قاتلی بالفطره تخریب شد...
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
کارشناس صنعت خودرو، در پخش زنده صدا و سیما:
اگر ایرانخودرو و سایپا تعطیل شوند و ما به تمام کارکنان و کارگران آنها حقوق بیکاری بدهیم باز هم سود کرده ایم! اینها اگر خودرو تولید نکنند خیلی بیشتر به اقتصاد کشور کمک می کنند! به بهانه اینکه فلان قدر آدم در سایپا و ایرانخودرو مشغول کار هستند، می گویند تعطیل مان نکنید و مدام تولید می کنند و پولهای نجومی به جیب می زنند! همین الان قیمت واقعی تمام شده پراید ۵ میلیون تومان است!
کارمند کشور دیگر با ۴ ماه کار یک ماشین فوق لوکس می خرد!
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
اگر ایرانخودرو و سایپا تعطیل شوند و ما به تمام کارکنان و کارگران آنها حقوق بیکاری بدهیم باز هم سود کرده ایم! اینها اگر خودرو تولید نکنند خیلی بیشتر به اقتصاد کشور کمک می کنند! به بهانه اینکه فلان قدر آدم در سایپا و ایرانخودرو مشغول کار هستند، می گویند تعطیل مان نکنید و مدام تولید می کنند و پولهای نجومی به جیب می زنند! همین الان قیمت واقعی تمام شده پراید ۵ میلیون تومان است!
کارمند کشور دیگر با ۴ ماه کار یک ماشین فوق لوکس می خرد!
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
بورس
دامی بزرگ برای خالی کردن تتمه پول نقد مردم.
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
دامی بزرگ برای خالی کردن تتمه پول نقد مردم.
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
رضا پهلوی:
آیا ما میخواهیم مشکل مملکت رو با اسلام ستیزی یا مذهب ستیزی پیش ببریم؟ اگه قراره این باشه، همون بهتر این حکومت بمونه
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
آیا ما میخواهیم مشکل مملکت رو با اسلام ستیزی یا مذهب ستیزی پیش ببریم؟ اگه قراره این باشه، همون بهتر این حکومت بمونه
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
شب نشيني هالو
هالو: در پی انتشار مطلبی در مورد کمیل، پاسخهای زیادی در رد آن دریافت داشتم که مفصل ترین آن در زیر نقل میشود تا عدالت در ادای مطلب رعایت شده باشد: فضای مجازی، علیرغم فواید بسیاری که دارد، متاسفانه جولانگاه افرادی مغرض شده که با انتشار شایعات عجیب در صدد…
بنام خدا
شب بخیر تویکی ازمباحثی که مطرح شده بود توی کانالتون موضوع "کمیل بن زیاد "بود یعنی واقعا مشکل ساز برای شرایط امروز ایران ما امثال کمیل هاو عبدالله بن عامر ویا سعدابن ابی وقاص بوده اند به عقیده من دویادگار ازاعراب جاهلی پدر ایران رادرآورد که یکی ازآن دو باشدت وحدت اولیه عملیاتی واجرا میشود ویکی هم باشدت وحدت کمتری هنوزهم دارد اجرا میشود
اولی قانون ارث که هیچ واحدتولیدی ای درکشورما تاریخمند نمیشود(واین درحالیست که کشورهای اروپایی وآمریکایی مزارع چهاصد ساله خانوادگیشان هنو برقرار است ویا واحدهای تولیدی که دارند ) ودرواقع برند سازی همینطور اتوماتیک وارکلا موقوف وتخته است ودیگری اینکه اصولا مالکیت درممالک اسلامی یک حق نیست بلکه یک اعتباراست آدمی تازمانی صاحب جان ومال وثروت است که دربیعت خلیفه وپادشاه وولی باشد .مثلا قاجارها هست ونیست زندیه را بباد فنا دادند ومصادره کردند پهلوی داروندار قاجارهارا تاراج کرد وجمهوری اسلامی تمامی صاحبان صنایع وثروت وابستگان ودوستداران پهلوی هارا مصادر ه ونابود کردند چه برسرکفش ملی وکفش بلا وارج وآزمایش و کشت وصنعت مغان وهفت تپه وساختمان پلاسکو ومزارع بزرگ وواحدهای صنعتی بزرگ آمد همه بخاطر شرعی بودن ومجازبودن مصادره ها و اعتباری بودن مالکیت بوده وتاحدودی هنوزهم هست البته به نظر میرسد دومی کمی رقیقتر شده است به نظر من جهل وخرافات منتسب به دین اسلام ازقبیل دعا وسرکتاب وروغن بنفشه وازاین قبیل خیلی آثار سوء تعیین کننده وماندگار ندارد اتفاقا آن قسمت های قانونی واجرایی ودرحال اجرای قوانین اسلامیست که گره کور مسایل اقتصادی واجتماعی مملکت ماست مثلا اینکه شرعا وقانونا اگر مسلمانی غیرمسلمانی رابکشد اولا قصاص ندارد ودیه آن هم کمتر از مسلم است ویا ارث زن کمتر از مرد است ویا زن ازشوهر کمتر از ارث میبرد تا مرد از زن مشکل اصلی ما شکستمان ازاعراب نیست مشکل ما جنایات اعراب نیست قضیه جدی ترازاین حرفهاست مشکل این نیست که چرا همه جوانب اسلام پیاده نمیشود گرفتاری برسرقسمتهایی است که پیاده میشود
من مطلب دیگری هم دررابطه با تنفرازاعراب قبلا تویکی ازکانالهای تلگرامی نوشته بودم حدودا دوسال پیش اونم براتون میفرستم دبدگاههای دیگری هم درخصوص چرایی انقلاب دارم که درفرست مقتضی خدمتتون ارسال خواهم کرد ببخشید پرحرفی شد
شب بخیر تویکی ازمباحثی که مطرح شده بود توی کانالتون موضوع "کمیل بن زیاد "بود یعنی واقعا مشکل ساز برای شرایط امروز ایران ما امثال کمیل هاو عبدالله بن عامر ویا سعدابن ابی وقاص بوده اند به عقیده من دویادگار ازاعراب جاهلی پدر ایران رادرآورد که یکی ازآن دو باشدت وحدت اولیه عملیاتی واجرا میشود ویکی هم باشدت وحدت کمتری هنوزهم دارد اجرا میشود
اولی قانون ارث که هیچ واحدتولیدی ای درکشورما تاریخمند نمیشود(واین درحالیست که کشورهای اروپایی وآمریکایی مزارع چهاصد ساله خانوادگیشان هنو برقرار است ویا واحدهای تولیدی که دارند ) ودرواقع برند سازی همینطور اتوماتیک وارکلا موقوف وتخته است ودیگری اینکه اصولا مالکیت درممالک اسلامی یک حق نیست بلکه یک اعتباراست آدمی تازمانی صاحب جان ومال وثروت است که دربیعت خلیفه وپادشاه وولی باشد .مثلا قاجارها هست ونیست زندیه را بباد فنا دادند ومصادره کردند پهلوی داروندار قاجارهارا تاراج کرد وجمهوری اسلامی تمامی صاحبان صنایع وثروت وابستگان ودوستداران پهلوی هارا مصادر ه ونابود کردند چه برسرکفش ملی وکفش بلا وارج وآزمایش و کشت وصنعت مغان وهفت تپه وساختمان پلاسکو ومزارع بزرگ وواحدهای صنعتی بزرگ آمد همه بخاطر شرعی بودن ومجازبودن مصادره ها و اعتباری بودن مالکیت بوده وتاحدودی هنوزهم هست البته به نظر میرسد دومی کمی رقیقتر شده است به نظر من جهل وخرافات منتسب به دین اسلام ازقبیل دعا وسرکتاب وروغن بنفشه وازاین قبیل خیلی آثار سوء تعیین کننده وماندگار ندارد اتفاقا آن قسمت های قانونی واجرایی ودرحال اجرای قوانین اسلامیست که گره کور مسایل اقتصادی واجتماعی مملکت ماست مثلا اینکه شرعا وقانونا اگر مسلمانی غیرمسلمانی رابکشد اولا قصاص ندارد ودیه آن هم کمتر از مسلم است ویا ارث زن کمتر از مرد است ویا زن ازشوهر کمتر از ارث میبرد تا مرد از زن مشکل اصلی ما شکستمان ازاعراب نیست مشکل ما جنایات اعراب نیست قضیه جدی ترازاین حرفهاست مشکل این نیست که چرا همه جوانب اسلام پیاده نمیشود گرفتاری برسرقسمتهایی است که پیاده میشود
من مطلب دیگری هم دررابطه با تنفرازاعراب قبلا تویکی ازکانالهای تلگرامی نوشته بودم حدودا دوسال پیش اونم براتون میفرستم دبدگاههای دیگری هم درخصوص چرایی انقلاب دارم که درفرست مقتضی خدمتتون ارسال خواهم کرد ببخشید پرحرفی شد