در برنامه نغمه ها از شبکه 4، رهی معیری را به جای الهه(خواننده) فتوشاپ کردند و گذاشتند کنار دست داریوش رفیعی!
بابا مگه مجبورید؟!
جوری رهی معیری رو چپوندن اون وسط انگار به زور دعوتش کرده بودن میخواسته خودش را جا بده...
یادِ اون جوکِ دورانِ شوروی افتادم که معلم تاریخ استعفا میده و علتش رو چنین اعلام میکنه که نه تنها آینده، که گذشتهی ما هم غیر قابل پیشبینیه و مدام آدمها و وقایعش در حالِ تغییرند.
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
بابا مگه مجبورید؟!
جوری رهی معیری رو چپوندن اون وسط انگار به زور دعوتش کرده بودن میخواسته خودش را جا بده...
یادِ اون جوکِ دورانِ شوروی افتادم که معلم تاریخ استعفا میده و علتش رو چنین اعلام میکنه که نه تنها آینده، که گذشتهی ما هم غیر قابل پیشبینیه و مدام آدمها و وقایعش در حالِ تغییرند.
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
تصویرهوایی از راه اهن سوادکوه
عظمت پل ورسک و سه خط طلا در این عکس بیشتر به چشم میاد
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
عظمت پل ورسک و سه خط طلا در این عکس بیشتر به چشم میاد
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ارسال کمک های ایران برای مردم مستضعف آمریکا برای شکست کرونا😂
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
نوری و کوری
عنوان این نوشته ام را " نوری و کوری" می گذارم، شاید زودتر به منظور و مقصود من راه یابید. نوری و کوری، یا آشکارتر بگویم: شیخ فضل الله نوری و ماری کوری، در یک عصر می زیستند. یکصد و چندی سال پیش. این در ایران، آن در لهستان. شیخ فضل الله نوری، آن زمان که یقه اش را می درید و عمامه بر سر می کوفت و کف به لب، نعره می کشید که: ایهاالناس مشروطه خواهان می خواهند دختران شما را به مدرسه بفرستند و اسم زن و بچه ی شما را روی کاغذ بنویسند، دختری که بعدها به ماری کوری شهرت یافت، در رشته ی فیزیک لیسانس گرفت و کمی بعد به فرانسه کوچید و در آنجا با فقر و نداری زیست و به دعوت یک پروفسور، در آزمایشگاه وی مشغول به کار شد.
" نوری و کوری" را باید همزمان پی گرفت. صحنه ای از این و صحنه ای از آن. در صحنه ای به تماشای ضجه ها و عربده ها و منبرها و حدیث ها و آیه ها و حرص و جوش خوردن ها و زن زن زن زن زن زن زن زن زن کردن های شیخ فضل الله نوری بنشینیم، و در صحنه ای دیگر، به تماشای تحصیل و تحقیق "ماری" در دانشگاه و آزمایشگاه و فیزیک و فرمول و لوله های آزمایشگاهی و مواد و خواص! نوری را تجسم کنید که زن را با استناد به حدیث و روایت و قرآن و پیامبر و امامان در همان دخمه های ذلت تاریخی اش، به زیر گِل می برد، و ماری را ببینید که در آزمایشگاه ساده و محقرانه اش، کم کم به کشفی سترگ دست می یابد که بشریت، تا همه ی تاریخ و تا همه ی آینده، مدیونِ اوست. نوری بخاطر شلتاق ها و عربده های ابلهانه و هیولاوش اش، از پله های دار بالا رفت، و کوری – دو بار - از پله های آکادمی نوبل برای دریافت دو جایزه ی نوبل.
شیخ فضل الله نوری، بلندگوی تکرار خزعبلاتی بود که زن را اسیر و بدبخت و کلفَت و فلک زده و رختخوابی می خواست، و ماری کوری، از اینجور خزعبلات رهیده بود و فراتر و جلوتر از میلیاردها مرد، پرچمداری شد برای گسترشِ علم و رشد و سلامتِ بشریت. کشفی که ماری کوری بجای نهاد و به بشریت سپرد، آنچنان درخشان و ناب و سرشار از فایده است که همه ی آیندگان شیخ فضل الله نوری بدان محتاج اند، اما ماری کوری هرگز به خزعبلات شیخ فضل الله نوری، نه که محتاج نیست بل از آن گریزان است.
ماری کوری، میوه ی دنیای فهم بود و شیخ فضل الله نوری میوه دنیای جهل. دنیای علم و جهان بشریت، بنیان همین عکس های رادیولوژی و خواص گسترده ی رادیو اکتیویته را مدیون ماری کوری ست. کوری در یکی از یافته هایش، کشف کرد که پرتوهای رادیوم میتوانند بافتهای زنده ی اندامها را از بین ببرند. بعدها، پزشکان و پژوهشگران علوم پزشکی دریافتند که با اعتنا به کشف کوری، میتوانند غدهها و بافتهای بدخیم را که در سرطان و همچنین بیماریهای پوستی و غدد ترشحی بروز میکنند، از بین ببرند. شیخ فضل الله اما خود خود خود سرطان بود. که با هیچ پرتوی، ریشه و نسلش بیخ بر نمی شد.
دنیای فهم، میوه هایی چون ماری کوری بسیار برآورده است، در اینجا اما، دنیای جهل، میوه های تلخ و زهر آمیز و گزنده و سرطان زا فراوان به بار نشانده است. یجوری که اگر یکی از این سرطان ها فرو می میرد، بیش از او به بار می نشینند. شیخ از پله های دار بالا رفت، اما پشت بندش، ........ از همان پله ها پایین آمد و سخنانِ در گلو مانده ی شیخ را هوار کشید و برهمان طبل کوفت و جامعه ای را که به شوق فهم، به سمت علم و درخشندگی خیز برداشته بود، به قهقراهای شیخ فضل اللهی گسیل فرمود تا ناکامی شیخ، در گور، به کام گراید!
این چهل سال، شاید، هزینه ای باشد برای یک تاریخ: بدفهمیِ مردمان ایران. مردمانی که در درازنای همان تاریخ نیز، مرتب از این بدفهمی آسیب می دیدند و چاره ای نیز جز پناه بردن به دایره ی همین بدفهمی نداشتند. این بار اما داستان بجوری دیگر ست. به پایان داستان "هیچ، اما لقمه" نزدیک می شویم. البته در شکل ملی اش. وگرنه این سفره همچنان پهن است. ما اما محدود و محدودترش خواهیم فرمود. چرا که: در کشور ما، زمستان جهل دارد می کوچد. در این مصاف، روشنایی ست که بر تاریکی پیشی می گیرد. اگرچه تاریکی را در زیر چلچراغ ها و گنبد و گلدسته و شبستان های اشرافی جای داده باشند. سخن پایانی ام این است که: انسانها را در فایده ای که از خود برای رشد و سلامت و آرامش و رفاه و علم بجای می نهند، مقایسه و ارزیابی کنیم نه به هیاهوهایشان.
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
عنوان این نوشته ام را " نوری و کوری" می گذارم، شاید زودتر به منظور و مقصود من راه یابید. نوری و کوری، یا آشکارتر بگویم: شیخ فضل الله نوری و ماری کوری، در یک عصر می زیستند. یکصد و چندی سال پیش. این در ایران، آن در لهستان. شیخ فضل الله نوری، آن زمان که یقه اش را می درید و عمامه بر سر می کوفت و کف به لب، نعره می کشید که: ایهاالناس مشروطه خواهان می خواهند دختران شما را به مدرسه بفرستند و اسم زن و بچه ی شما را روی کاغذ بنویسند، دختری که بعدها به ماری کوری شهرت یافت، در رشته ی فیزیک لیسانس گرفت و کمی بعد به فرانسه کوچید و در آنجا با فقر و نداری زیست و به دعوت یک پروفسور، در آزمایشگاه وی مشغول به کار شد.
" نوری و کوری" را باید همزمان پی گرفت. صحنه ای از این و صحنه ای از آن. در صحنه ای به تماشای ضجه ها و عربده ها و منبرها و حدیث ها و آیه ها و حرص و جوش خوردن ها و زن زن زن زن زن زن زن زن زن کردن های شیخ فضل الله نوری بنشینیم، و در صحنه ای دیگر، به تماشای تحصیل و تحقیق "ماری" در دانشگاه و آزمایشگاه و فیزیک و فرمول و لوله های آزمایشگاهی و مواد و خواص! نوری را تجسم کنید که زن را با استناد به حدیث و روایت و قرآن و پیامبر و امامان در همان دخمه های ذلت تاریخی اش، به زیر گِل می برد، و ماری را ببینید که در آزمایشگاه ساده و محقرانه اش، کم کم به کشفی سترگ دست می یابد که بشریت، تا همه ی تاریخ و تا همه ی آینده، مدیونِ اوست. نوری بخاطر شلتاق ها و عربده های ابلهانه و هیولاوش اش، از پله های دار بالا رفت، و کوری – دو بار - از پله های آکادمی نوبل برای دریافت دو جایزه ی نوبل.
شیخ فضل الله نوری، بلندگوی تکرار خزعبلاتی بود که زن را اسیر و بدبخت و کلفَت و فلک زده و رختخوابی می خواست، و ماری کوری، از اینجور خزعبلات رهیده بود و فراتر و جلوتر از میلیاردها مرد، پرچمداری شد برای گسترشِ علم و رشد و سلامتِ بشریت. کشفی که ماری کوری بجای نهاد و به بشریت سپرد، آنچنان درخشان و ناب و سرشار از فایده است که همه ی آیندگان شیخ فضل الله نوری بدان محتاج اند، اما ماری کوری هرگز به خزعبلات شیخ فضل الله نوری، نه که محتاج نیست بل از آن گریزان است.
ماری کوری، میوه ی دنیای فهم بود و شیخ فضل الله نوری میوه دنیای جهل. دنیای علم و جهان بشریت، بنیان همین عکس های رادیولوژی و خواص گسترده ی رادیو اکتیویته را مدیون ماری کوری ست. کوری در یکی از یافته هایش، کشف کرد که پرتوهای رادیوم میتوانند بافتهای زنده ی اندامها را از بین ببرند. بعدها، پزشکان و پژوهشگران علوم پزشکی دریافتند که با اعتنا به کشف کوری، میتوانند غدهها و بافتهای بدخیم را که در سرطان و همچنین بیماریهای پوستی و غدد ترشحی بروز میکنند، از بین ببرند. شیخ فضل الله اما خود خود خود سرطان بود. که با هیچ پرتوی، ریشه و نسلش بیخ بر نمی شد.
دنیای فهم، میوه هایی چون ماری کوری بسیار برآورده است، در اینجا اما، دنیای جهل، میوه های تلخ و زهر آمیز و گزنده و سرطان زا فراوان به بار نشانده است. یجوری که اگر یکی از این سرطان ها فرو می میرد، بیش از او به بار می نشینند. شیخ از پله های دار بالا رفت، اما پشت بندش، ........ از همان پله ها پایین آمد و سخنانِ در گلو مانده ی شیخ را هوار کشید و برهمان طبل کوفت و جامعه ای را که به شوق فهم، به سمت علم و درخشندگی خیز برداشته بود، به قهقراهای شیخ فضل اللهی گسیل فرمود تا ناکامی شیخ، در گور، به کام گراید!
این چهل سال، شاید، هزینه ای باشد برای یک تاریخ: بدفهمیِ مردمان ایران. مردمانی که در درازنای همان تاریخ نیز، مرتب از این بدفهمی آسیب می دیدند و چاره ای نیز جز پناه بردن به دایره ی همین بدفهمی نداشتند. این بار اما داستان بجوری دیگر ست. به پایان داستان "هیچ، اما لقمه" نزدیک می شویم. البته در شکل ملی اش. وگرنه این سفره همچنان پهن است. ما اما محدود و محدودترش خواهیم فرمود. چرا که: در کشور ما، زمستان جهل دارد می کوچد. در این مصاف، روشنایی ست که بر تاریکی پیشی می گیرد. اگرچه تاریکی را در زیر چلچراغ ها و گنبد و گلدسته و شبستان های اشرافی جای داده باشند. سخن پایانی ام این است که: انسانها را در فایده ای که از خود برای رشد و سلامت و آرامش و رفاه و علم بجای می نهند، مقایسه و ارزیابی کنیم نه به هیاهوهایشان.
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
✅ شایسته ترین یاری به مردم توزیع #نان_رایگان است .
✅ نان را #رایگان در اختیار مردم بگذارید .
✅ #دولت #هزینه های تهیه نان مردم را بپردازد .
✅نهادهای #امدادی و #نیکوکاران برای تامین #نان #رایگان مردم گام بردارند .
✅ #نان_رایگان = #نجات_جان_تهیدستان
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
✅ نان را #رایگان در اختیار مردم بگذارید .
✅ #دولت #هزینه های تهیه نان مردم را بپردازد .
✅نهادهای #امدادی و #نیکوکاران برای تامین #نان #رایگان مردم گام بردارند .
✅ #نان_رایگان = #نجات_جان_تهیدستان
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
۱۲ فروردین، سال روز درگذشت الهیار صالح، مردی از تبار صالحان
الهیار صالح بلافاصله پس از کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ از مقام سفیر کبیر ایران در آمریکا استعفا داد او میگفت:«با وجود همه تلاشها وقتی کودتا انجام شد، دیگر ماندن در آمریکا را به صلاح و مصلحت خود نمیدانستم» ولی سپهبد زاهدی، تعزیه گردان کودتا طی تلگرامی با ابراز محبت مخصوصی از وی تقاضا نمود به کار خود ادامه دهد و چون پاسخ منفی میدهد مجددا شخص شاه از او میخواهد که در این مقام باقی بماند، مرحوم صالح گفت جواب دادم: من تا دیروز به عنوان سفیر کبیر ایران در آمریکا دکتر مصدق را مظهر ملت ایران میدانستم که با بزرگترین دولت استعمارگر جهان مبارزه نموده و او را شکست داده است و امروز دیگر نمیتوانم رنگ عوض سازم و با عاملین کودتای اجنبی همکاری کنم.»
الهیار صالح، در سال ۱۲۷۵ در آران و بیدگل از توابع کاشان زاده شد. در سال ۱۲۹۳ وارد کالج امریکایی ها در تهران(دبیرستان البرز) شد و با احراز شاگرد اولی دوره متوسطه را به پایان برد.
وی در حضور احمدشاه مترجم فرانسه و انگلیسی برای وزرای مختار آمریکا و فرانسه بود. در سال ۱۳۰۶ که داور به وزارت دادگستری منصوب میشود، آقای صالح تا قاضی محکمه استیناف و ریاست دیوان کیفر ارتقا مقام مییابد. سپس به ترتیب در سمت ریاست کل اداره دخانیات و سپس مدیر کل گمرک خدمت میکند و به معاونت وزارت دارایی میرسد.
بعد از شهریور ۱۳۲۰ با سمت وزارت دارایی در کابینه قوام السلطنه عضویت مییابد و بالاخره به علت اختلاف با دکتر میلسپو و شاه از این مقام کناره میگیرد، از عجایب آنکه میلسپو با همه این اختلافات، در شرح خاطراتش از صالح به عنوان پاکدامنترین وزرای دارایی ایران که اهل دیناری سو استفاده نبوده است به نیکی یاد نموده است. پس از آن صالح بارها در کابینه های مختلف به وزارت دادگستری یا دارایی میرسد.
صالح در دوره ۱۶ مجلس که جبهه ملی تشکیل شده بود به اتفاق دکتر مصدق و یارانش به نمایندگی مجلس شورای ملی انتخاب میگردد و در جریان ملی شدن نفت، نقش آقای صالح به زعامت دکتر مصدق بسیار موثر بوده و بعدا مقام وزارت کشور را در دولت رهبر جبهه ملی به عهده میگیرد.
در انتخابات دوره بیستم (۱۳۳۹) الهیار صالح علی رغم مخالفتهای شاه و دولت وقت به نمایندگی مردم کاشان در مجلس انتخاب میشود که مجلس مذکور منحل می شود چه شاه و چه زمامداران وقت تاب تحمل انتقادات او را نداشتند.
بین دکتر مصدق و صالح را که از ایام قدیم آشنایی و دوستی پیش آمده بود فکر وطنی و ملی و سیاسی به هم پیوند میداد. مصدق مقام او را گرامی میداشت و او را با خود به دیوان داوری لاهه و شورای امنیت برد و باز به یاد میآوریم روزهایی که مصدق در زندان [فروردین ۱۳۳۳] اعتصاب غذای طولانی کرده بود، فقط الهیار صالح را پذیرفت و به خواهش او اعتصاب غذای خود را شکست. مصدق مرد بیدار و دانایی بود، هیچ گاه دوستی صالح را برای افتراق افکاری که هماره میان ابنا بشر موجود است از دست نداد.
تا کسی شادروان صالح را نمیشناخت نمیتوانست پی به فضائل و مکارم اخلاقی چنین بزرگواری ببرد، بیپیرایگی صالح همین بس در آن زمان که اغلب دولتمردان از راه حرام و نامشروع در کاخهای مجلل خود در ناز و نعمت به سر میبردند، ایشان با آن همه مقامات عالی که از سال ۱۳۱۸ تا زمان مرگ در خانه کهنه و قدیمی که فاقد وسایل آسایش است با قناعت و آرامش وجدان زندگی میکرد.
الهیار صالح در ۱۲ فروردین سال ۱۳۶۰ در تهران چشم از جهان فروبست.
خاطرات الهیار صالح، به اهتمام دکتر سید مرتضی مشیر،ص ۵،۶،۷، ۳۸، ۲۷۳و ۲۷۴
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
الهیار صالح بلافاصله پس از کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ از مقام سفیر کبیر ایران در آمریکا استعفا داد او میگفت:«با وجود همه تلاشها وقتی کودتا انجام شد، دیگر ماندن در آمریکا را به صلاح و مصلحت خود نمیدانستم» ولی سپهبد زاهدی، تعزیه گردان کودتا طی تلگرامی با ابراز محبت مخصوصی از وی تقاضا نمود به کار خود ادامه دهد و چون پاسخ منفی میدهد مجددا شخص شاه از او میخواهد که در این مقام باقی بماند، مرحوم صالح گفت جواب دادم: من تا دیروز به عنوان سفیر کبیر ایران در آمریکا دکتر مصدق را مظهر ملت ایران میدانستم که با بزرگترین دولت استعمارگر جهان مبارزه نموده و او را شکست داده است و امروز دیگر نمیتوانم رنگ عوض سازم و با عاملین کودتای اجنبی همکاری کنم.»
الهیار صالح، در سال ۱۲۷۵ در آران و بیدگل از توابع کاشان زاده شد. در سال ۱۲۹۳ وارد کالج امریکایی ها در تهران(دبیرستان البرز) شد و با احراز شاگرد اولی دوره متوسطه را به پایان برد.
وی در حضور احمدشاه مترجم فرانسه و انگلیسی برای وزرای مختار آمریکا و فرانسه بود. در سال ۱۳۰۶ که داور به وزارت دادگستری منصوب میشود، آقای صالح تا قاضی محکمه استیناف و ریاست دیوان کیفر ارتقا مقام مییابد. سپس به ترتیب در سمت ریاست کل اداره دخانیات و سپس مدیر کل گمرک خدمت میکند و به معاونت وزارت دارایی میرسد.
بعد از شهریور ۱۳۲۰ با سمت وزارت دارایی در کابینه قوام السلطنه عضویت مییابد و بالاخره به علت اختلاف با دکتر میلسپو و شاه از این مقام کناره میگیرد، از عجایب آنکه میلسپو با همه این اختلافات، در شرح خاطراتش از صالح به عنوان پاکدامنترین وزرای دارایی ایران که اهل دیناری سو استفاده نبوده است به نیکی یاد نموده است. پس از آن صالح بارها در کابینه های مختلف به وزارت دادگستری یا دارایی میرسد.
صالح در دوره ۱۶ مجلس که جبهه ملی تشکیل شده بود به اتفاق دکتر مصدق و یارانش به نمایندگی مجلس شورای ملی انتخاب میگردد و در جریان ملی شدن نفت، نقش آقای صالح به زعامت دکتر مصدق بسیار موثر بوده و بعدا مقام وزارت کشور را در دولت رهبر جبهه ملی به عهده میگیرد.
در انتخابات دوره بیستم (۱۳۳۹) الهیار صالح علی رغم مخالفتهای شاه و دولت وقت به نمایندگی مردم کاشان در مجلس انتخاب میشود که مجلس مذکور منحل می شود چه شاه و چه زمامداران وقت تاب تحمل انتقادات او را نداشتند.
بین دکتر مصدق و صالح را که از ایام قدیم آشنایی و دوستی پیش آمده بود فکر وطنی و ملی و سیاسی به هم پیوند میداد. مصدق مقام او را گرامی میداشت و او را با خود به دیوان داوری لاهه و شورای امنیت برد و باز به یاد میآوریم روزهایی که مصدق در زندان [فروردین ۱۳۳۳] اعتصاب غذای طولانی کرده بود، فقط الهیار صالح را پذیرفت و به خواهش او اعتصاب غذای خود را شکست. مصدق مرد بیدار و دانایی بود، هیچ گاه دوستی صالح را برای افتراق افکاری که هماره میان ابنا بشر موجود است از دست نداد.
تا کسی شادروان صالح را نمیشناخت نمیتوانست پی به فضائل و مکارم اخلاقی چنین بزرگواری ببرد، بیپیرایگی صالح همین بس در آن زمان که اغلب دولتمردان از راه حرام و نامشروع در کاخهای مجلل خود در ناز و نعمت به سر میبردند، ایشان با آن همه مقامات عالی که از سال ۱۳۱۸ تا زمان مرگ در خانه کهنه و قدیمی که فاقد وسایل آسایش است با قناعت و آرامش وجدان زندگی میکرد.
الهیار صالح در ۱۲ فروردین سال ۱۳۶۰ در تهران چشم از جهان فروبست.
خاطرات الهیار صالح، به اهتمام دکتر سید مرتضی مشیر،ص ۵،۶،۷، ۳۸، ۲۷۳و ۲۷۴
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥موسیقی و آواز در خیابانهای مشهد. شهرداری مشهد امروز در روز ۱۳ بدر و در خانه ماندن مردم ۶۰ اکیپ موسیقی زنده رو به کوچه و خیابانهای شهر اعزام کرد.
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥خبر تاسفبار رئیس پلیس تهران:زندانیها را آزاد کردیم دزدیها بیشتر شد!
🔹سردار رحیمی فرمانده انتظامی تهران گفت: آزادسازی زندانی ها زحمت ما را مضاعف و سرقت ها را بیشتر کرد.
🆔 بجای این که زندانیان سیاسی ، عقیدتی رو آزاد کنید رفته اید مجرمان تبه کار رو آزاد کرده اید متاسفانه !
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
🔹سردار رحیمی فرمانده انتظامی تهران گفت: آزادسازی زندانی ها زحمت ما را مضاعف و سرقت ها را بیشتر کرد.
🆔 بجای این که زندانیان سیاسی ، عقیدتی رو آزاد کنید رفته اید مجرمان تبه کار رو آزاد کرده اید متاسفانه !
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
👍1
#چالش_هفت_بشقاب_مهربانی‼️‼️
امروز دور میدون اجتماع کارگرهای بیکار
جویای کار غم انگیز تر از همیشه بود 😔
کارگرهایی که ساعتها منتظر دعوت به کار هستن و خانواده های منتظری که باز هم باید به انتظار درآمدی ناچیز چشم به در داشته باشن
یا افرادیکه برای #امرار_معاش در منزل دیگران کار می کردن و الان نمی تونن
یا هر کسی که می دونین این روزها به خاطر بیکاری برای تهیه حداقل ها روزهای سختی رو می گذرونن
🛎🛎🛎🛎🛎🛎
می خوام یه #چالش با #همت همدیگه راه بندازیم قطعا ما همه خودمون خانواده های #متوسط و یا حتی #ضعیف هستیم اما مطمئن هستم که همه ما هر چقدرم ضعیف #مهمون_نوازیم و ماهی یه بار می تونیم
❌واسه ۷ نفر ۷ تا بشقاب غذا تهیه کنیم ❌
⭕️بیاین یه روز و در ماه به تهیه ۷ تا بشقاب غذا واسه هفت نفر نیازمند اختصاص بدیم ⭕️
‼️این می تونه شامل هر چیزی باشه هفت تا غذای اماده یا هفت تا بسته غذایی یا هفت تا نون یا هفت تا از هر چیزی که در توانتون هست و می تونید به هفت نفر نیازمند بدید .
اگه هر فامیلی در ماه یه روز و اختصاص بده به تهیه بشقاب غذا واسه هفت تا نیازمند زندگی خیلی از آدمها می تونه بهتر بشه
💥ممکنه بگید سخته ولی اگه ما جای اونها بودیم خیلی سخت تر بود 💥
پس بیاین در ماه یک روز رو به ۷ تا غریبه غذا بدیم درست مثله اینکه مهمون داشتیم ❤
#چالش_هفت_بشقاب_مهربانی🍽
#این_سنت_را_پاس_بداریم🙏
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
امروز دور میدون اجتماع کارگرهای بیکار
جویای کار غم انگیز تر از همیشه بود 😔
کارگرهایی که ساعتها منتظر دعوت به کار هستن و خانواده های منتظری که باز هم باید به انتظار درآمدی ناچیز چشم به در داشته باشن
یا افرادیکه برای #امرار_معاش در منزل دیگران کار می کردن و الان نمی تونن
یا هر کسی که می دونین این روزها به خاطر بیکاری برای تهیه حداقل ها روزهای سختی رو می گذرونن
🛎🛎🛎🛎🛎🛎
می خوام یه #چالش با #همت همدیگه راه بندازیم قطعا ما همه خودمون خانواده های #متوسط و یا حتی #ضعیف هستیم اما مطمئن هستم که همه ما هر چقدرم ضعیف #مهمون_نوازیم و ماهی یه بار می تونیم
❌واسه ۷ نفر ۷ تا بشقاب غذا تهیه کنیم ❌
⭕️بیاین یه روز و در ماه به تهیه ۷ تا بشقاب غذا واسه هفت نفر نیازمند اختصاص بدیم ⭕️
‼️این می تونه شامل هر چیزی باشه هفت تا غذای اماده یا هفت تا بسته غذایی یا هفت تا نون یا هفت تا از هر چیزی که در توانتون هست و می تونید به هفت نفر نیازمند بدید .
اگه هر فامیلی در ماه یه روز و اختصاص بده به تهیه بشقاب غذا واسه هفت تا نیازمند زندگی خیلی از آدمها می تونه بهتر بشه
💥ممکنه بگید سخته ولی اگه ما جای اونها بودیم خیلی سخت تر بود 💥
پس بیاین در ماه یک روز رو به ۷ تا غریبه غذا بدیم درست مثله اینکه مهمون داشتیم ❤
#چالش_هفت_بشقاب_مهربانی🍽
#این_سنت_را_پاس_بداریم🙏
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ژاپنی ها بوسیله دوربینهای بسیار قوی چگونگی انتشار ویروس کرونا را به تصویر کشیدهاند
توجه کنید به همین دلایله که هشدار میدن فاصله خود را با افراد حفظ کنید.
البته لازم نیست زبان چینیتان خیلی قوی باشد تا فیلم را بفهمید، حتا اگر به اندازه ظریف هم زبان چینی ندانید، فیلم گویاست
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
توجه کنید به همین دلایله که هشدار میدن فاصله خود را با افراد حفظ کنید.
البته لازم نیست زبان چینیتان خیلی قوی باشد تا فیلم را بفهمید، حتا اگر به اندازه ظریف هم زبان چینی ندانید، فیلم گویاست
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دولت کویت الان در زمان قرنطینه روزی سه وعده غذا برای مردمکویت میبره جلوخونه هاشون
اونوقت این خانم ناراضیه و میگه ما کی سالاد بدون سس میخوریم و داره از غذا ها ایراد میگیره
غذا را انداخته بیرون 😐
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
اونوقت این خانم ناراضیه و میگه ما کی سالاد بدون سس میخوریم و داره از غذا ها ایراد میگیره
غذا را انداخته بیرون 😐
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آیت الله فیروزی مازندرانی؛ مجتهد اهلِ چالوس:
🎙 گوشت و پوست و استخوان ما طلبه ها از پول مردم است؛ مردم از دهن و زن و بچه هایشان کندند و ما خوردیم/
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
🎙 گوشت و پوست و استخوان ما طلبه ها از پول مردم است؛ مردم از دهن و زن و بچه هایشان کندند و ما خوردیم/
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
قدیمی ترین اجرای آهنگ گل پامچال توسط بانو عزت آشتیانی.
عزت روحبخش متولد ۱۲۸۷ اهل آشتیان و از شاگردان علیخان نایبالسلطنه بود. او در شانزدهسالگی با بازی در نمایش خسرو و شیرین و اُپرت دخترک بتپرست وارد عرصهٔ هنر شد، اما خوانندگی را با رادیو آغاز کرد. او ترانه هایش را بیشتر برای آرشیو شخصی ضبط میکرد
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
عزت روحبخش متولد ۱۲۸۷ اهل آشتیان و از شاگردان علیخان نایبالسلطنه بود. او در شانزدهسالگی با بازی در نمایش خسرو و شیرین و اُپرت دخترک بتپرست وارد عرصهٔ هنر شد، اما خوانندگی را با رادیو آغاز کرد. او ترانه هایش را بیشتر برای آرشیو شخصی ضبط میکرد
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
🌿🌿 پیام بهداشتی 🌿🌿
دوستان امسال به علت شیوع ویروس کرونا از فریزر کردن باقله، کنگر ، نخود فرنگی و انواع سبزیجات و مواد خوراکی دیگر پرهیز کنید.
چون با این کار عملا ویروس کرونا رو هم برای سال بعدتون ممکنه فریزر کنین ...
حتما میدونید که این ویروس تا دمای منفی شصت درجه رو میتونه تحمل کنه و زنده بمونه....
لطفا این پیام بهداشتی رو تامیتونین نشر بدین .
@world_he سازمان بهداشت جهانی
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
دوستان امسال به علت شیوع ویروس کرونا از فریزر کردن باقله، کنگر ، نخود فرنگی و انواع سبزیجات و مواد خوراکی دیگر پرهیز کنید.
چون با این کار عملا ویروس کرونا رو هم برای سال بعدتون ممکنه فریزر کنین ...
حتما میدونید که این ویروس تا دمای منفی شصت درجه رو میتونه تحمل کنه و زنده بمونه....
لطفا این پیام بهداشتی رو تامیتونین نشر بدین .
@world_he سازمان بهداشت جهانی
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo