شعر و ادبیات
179 subscribers
1.2K photos
92 videos
55 files
184 links
«تو همان روح لطیفی که خداوندِ غزل
به تو خورده‌ست میان کلماتش سوگند»

همراهمان باشید تا کمی ادبیات بچشیم!

@Fateme_Rahaei
Download Telegram
کافکا: بیرون چه میبینی؟

از پنجره پشت سرش به بیرون نگاه کرد.
- درختها، آسمان و قدری ابر را میبینم و چند پرنده روی درخت... هیچ چیز غیر عادی نیست درسته؟

درسته
ولی اگر میدونستی فردا صبح دیگر نمیتوانی آنها را ببینی همه چیز ناگهان در نظرت جلوه میکرد و ارزشمند میشد، نه؟

#هاروکی_موراکامی
باید نگاه کنی!
این یکی دیگر از مقررات ماست.
بستن چشم‌هایت چیزی را عوض نمی‌کند. چون نمی‌خواهی شاهد اتفاقی باشی که می‌افتد، هیچ چیز ناپدید نمی‌شود.
در واقع دفعه‌ی بعد که چشم باز کنی اوضاع بدتر می‌شود.
دنیایی که تویش زندگی می‌کنیم اینجور است آقای ناکاتا، چشمانت را باز کن. فقط بزدل چشم‌هایش را می‌بندد. چشم بستن و پنبه در گوش چپاندن باعث نمی‌شود زمان از حرکت بایستد.

کافکا در کرانه
#هاروکی_موراکامی
- کافکا، بیرون چه میبینی؟
از پنجره ی پشت سرش به بیرون نگاه میکنم.
+ درختها، آسمان و قدری ابر را میبینم. و چند پرنده روی شاخه‌های درخت
- هیچ چیز غیر عادی نیست، درست؟
+ درست است
- ️ولی اگر میدانستی فردا صبح دیگر نمیتوانی اینها را ببینی،همه چیز ناگهان در نظرت جلوه میکرد و ارزشمند میشد، نه؟

كافكا در كرانه
#هاروکی_موراکامی
بستن چشمانت چیزی را تغییر نخواهد داد. صرفاً به خاطر اینکه تو نمی‌خواهی ببینی چه اتفاقی می‌افتد، چیزی پنهان یا نابود نمی‌شود. در واقع، همه‌چیز بدتر می‌شود وقتی که چشمانت را بار دیگر باز کنی. این همان دنیایی‌ست که ما در آن زندگی می‌کنیم. چشمانت را به خوبی باز کن. تنها یک بزدل چشمانش را می‌بندد. بستن چشمانت و گرفتن گوش‌هایت زمان را مجبور به ایستادن نمی‌کند.

کافکا در کرانه
#هاروکی_موراکامی
از طوفان که درآمدی
دیگر همان آدمی نخواهی بود
که به طوفان پا نهادی...
معنی طوفان همین است!

#هاروکی_موراکامی
وقتي طوفان تمام شد
يادت نمی‌آيد چگونه از آن گذشتی
چطور جان به در بردی.
حتی در حقيقت مطمئن نيستی طوفان واقعا تمام شده باشد.
اما يک چيز مسلم است.
وقتی از توفان بيرون آمدی، ديگر آنی نيستی كه قدم به درون توفان گذاشت.

#هاروکی_موراکامی
وقتی چیزی مرا رنج می‌داد
در مورد آن با هیچ کس حرفی نمی‌زدم.
خودم در موردش فکر می‌کردم
به نتیجه می‌رسیدم
و به‌تنهایی عمل می‌کردم.

نه اینکه واقعا احساس تنهایی بکنم
فکر می‌کردم که انسان‌ها در آخر
باید خودشان، خودشان را نجات دهند!

#هاروکی_موراکامی
@PoemAndLiterature
چه خوب که آدم، شخص دلخواهش را پیدا کند.
اما این‌که آدم توسط شخص دلخواهش پیدا بشود، معجزه است؛ معجزه‌ای دلنشین...

#هاروکی_موراکامی
@karanehaa
@PoemAndLiterature
زمان، همه را یکسان از پا می‌اندازد...
مثل آن درشکه‌چی که به اسب پیرش آنقدر شلاق می‌زند تا در جاده بمیرد؛
اما تازیانه‌ای که به ما می‌زنند، ملایمت ترسناکی دارد...
فقط چندتایی از ما می‌فهمیم که کتک خورده‌ایم!

#هاروکی_موراکامی
@PoemAndLiterature