لكنت شعر و پریشانی و جنجال دلم
چه بگویم كه كمی خوب شود حال دلم
كاش می شد كه شما نیز خبردار شوید
لحظه ای از من و از دردِ كهنسال دلم
از سرم آب گذشته ست مهم نیست اگر
غم دنیای شما نیز شود مالِ دلم
عاشق ِ نان و زمین نیستم این را حتما
بنویسید به دفترچه ی اعمال دلم
آه! یک عالمه حرف است كه باید بزنم
ولی انگار زبانم شده پامال دلم
مردم شهر! خدا حافظتان من رفتم
كسی از كوچه ی غم آمده دنبال دلم
#نجمه_زارع
چه بگویم كه كمی خوب شود حال دلم
كاش می شد كه شما نیز خبردار شوید
لحظه ای از من و از دردِ كهنسال دلم
از سرم آب گذشته ست مهم نیست اگر
غم دنیای شما نیز شود مالِ دلم
عاشق ِ نان و زمین نیستم این را حتما
بنویسید به دفترچه ی اعمال دلم
آه! یک عالمه حرف است كه باید بزنم
ولی انگار زبانم شده پامال دلم
مردم شهر! خدا حافظتان من رفتم
كسی از كوچه ی غم آمده دنبال دلم
#نجمه_زارع
خبر به دورترین نقطهی جهان برسد
نخواست او به منِ خسته بیگمان برسد
شکنجه بیشتر از این؟ که پیش چشمِ خودت
کسی که سهم تو باشد به دیگران برسد
چه میکنی؟ اگر او را که خواستی یک عمر
به راحتی کسی از راه ناگهان برسد،
رها کنی برود از دلت جدا باشد
به آنکه دوستتَرَش داشته به آن برسد
رها کنی بروند و دو تا پرنده شوند
خبر به دورترین نقطهی جهان برسد
گلایهای نکنی، بغض خویش را بخوری
که هق هقِ تو مبادا به گوششان برسد
خدا کند که... نه! نفرین نمیکنم، نکند
به او که عاشق او بودهام زیان برسد
خدا کند فقط این عشق از سرم برود
خدا کند که فقط زود آن زمان برسد
#نجمه_زارع
نخواست او به منِ خسته بیگمان برسد
شکنجه بیشتر از این؟ که پیش چشمِ خودت
کسی که سهم تو باشد به دیگران برسد
چه میکنی؟ اگر او را که خواستی یک عمر
به راحتی کسی از راه ناگهان برسد،
رها کنی برود از دلت جدا باشد
به آنکه دوستتَرَش داشته به آن برسد
رها کنی بروند و دو تا پرنده شوند
خبر به دورترین نقطهی جهان برسد
گلایهای نکنی، بغض خویش را بخوری
که هق هقِ تو مبادا به گوششان برسد
خدا کند که... نه! نفرین نمیکنم، نکند
به او که عاشق او بودهام زیان برسد
خدا کند فقط این عشق از سرم برود
خدا کند که فقط زود آن زمان برسد
#نجمه_زارع
لكنت شعر و پریشانی و جنجال دلم
چه بگویم كه كمی خوب شود حال دلم
كاش میشد كه شما نیز خبردار شوید
لحظهای از من و از دردِ كهنسال دلم
از سرم آب گذشتهاست مهم نیست اگر
غم دنیای شما نیز شود مالِ دلم
عاشق ِ نان و زمین نیستم این را حتما
بنویسید به دفترچهی اعمال دلم
آه! یک عالمه حرف است كه باید بزنم
ولی انگار زبانم شده پامال دلم
مردم شهر! خدا حافظتان من رفتم
كسی از كوچهی غم آمده دنبال دلم
#نجمه_زارع
چه بگویم كه كمی خوب شود حال دلم
كاش میشد كه شما نیز خبردار شوید
لحظهای از من و از دردِ كهنسال دلم
از سرم آب گذشتهاست مهم نیست اگر
غم دنیای شما نیز شود مالِ دلم
عاشق ِ نان و زمین نیستم این را حتما
بنویسید به دفترچهی اعمال دلم
آه! یک عالمه حرف است كه باید بزنم
ولی انگار زبانم شده پامال دلم
مردم شهر! خدا حافظتان من رفتم
كسی از كوچهی غم آمده دنبال دلم
#نجمه_زارع
اين شعرها ديگر برای هيچکس نيست
نه! در دلم انگار جای هيچكس نيست
آنقدر تنهايم كه حتی دردهايم
ديگر شبيهِ دردهای هيچكس نيست
حتی نفسهای مرا از من گرفتند
من مردهام! در من هوای هيچكس نيست
دنيای مرموزی است! ما بايد بدانيم
كه هيچکس اينجا برای هيچکس نيست...
من میروم! هرچند میدانم كه ديگر
پشت سرم حتی دعای هيچکس نيست...
#نجمه_زارع
@PoemAndLiterature
نه! در دلم انگار جای هيچكس نيست
آنقدر تنهايم كه حتی دردهايم
ديگر شبيهِ دردهای هيچكس نيست
حتی نفسهای مرا از من گرفتند
من مردهام! در من هوای هيچكس نيست
دنيای مرموزی است! ما بايد بدانيم
كه هيچکس اينجا برای هيچکس نيست...
من میروم! هرچند میدانم كه ديگر
پشت سرم حتی دعای هيچکس نيست...
#نجمه_زارع
@PoemAndLiterature
Forwarded from نجمه زارع
آوخ! هنوز زخمیام و رنج میبرم
دنیا هر آنچه داشت بلا ریخت بر سرم
مردم چه میکنند که لبخند میزنند؟
غم را نمیشود که به رویم نیاورم
قانون روزگار چگونهست کین چنین
درگیر جنگ تن به تنی نابرابرم؟
تو آنقدر شبیه به سنگی که مدتیست
از فکر دیدن تو، ترک میخورد سرم
واماندهام که تا به کجا میتوان گریخت
از این همیشهها که ندارند باورم
حال مرا نپرس که هنجارها مرا
مجبور میکنند بگویم که "بهترم"
#نجمه_زارع
@najme_zare
دنیا هر آنچه داشت بلا ریخت بر سرم
مردم چه میکنند که لبخند میزنند؟
غم را نمیشود که به رویم نیاورم
قانون روزگار چگونهست کین چنین
درگیر جنگ تن به تنی نابرابرم؟
تو آنقدر شبیه به سنگی که مدتیست
از فکر دیدن تو، ترک میخورد سرم
واماندهام که تا به کجا میتوان گریخت
از این همیشهها که ندارند باورم
حال مرا نپرس که هنجارها مرا
مجبور میکنند بگویم که "بهترم"
#نجمه_زارع
@najme_zare
❤1
Forwarded from نجمه زارع
یک سرنوشت سه حرفی، خالی ست در کنج جدول
فکر مرا کرده مشغول این راز از روز اول
آنجا زنی گریه می کرد با کودکان گرسنه
در دود و خاکستر اینجا مردی ست بر پای منقل
سر درد داریم و گیجیم این را نباید بگوییم
این چیزها مشکلی نیست بعدا خودش می شود حل!
این گرگهای گرسنه عادی ست ولگرد باشند
ما انتظاری نداریم از وضع قانون جنگل
باید فداکار باشم دارد قطاری می آید
پیراهنم را بسوزان باید بسازیم مشعل
این شعر را بعد خواندن یک جای خلوت بسوزان
یک گوشه شومینه گرم در یک اتاق مجلل
من می روم تا پس از این آماده مرگ باشم
ها! راستی "مرگ" دیگر حل شد معمای جدول
#نجمه_زارع
@najme_zare
فکر مرا کرده مشغول این راز از روز اول
آنجا زنی گریه می کرد با کودکان گرسنه
در دود و خاکستر اینجا مردی ست بر پای منقل
سر درد داریم و گیجیم این را نباید بگوییم
این چیزها مشکلی نیست بعدا خودش می شود حل!
این گرگهای گرسنه عادی ست ولگرد باشند
ما انتظاری نداریم از وضع قانون جنگل
باید فداکار باشم دارد قطاری می آید
پیراهنم را بسوزان باید بسازیم مشعل
این شعر را بعد خواندن یک جای خلوت بسوزان
یک گوشه شومینه گرم در یک اتاق مجلل
من می روم تا پس از این آماده مرگ باشم
ها! راستی "مرگ" دیگر حل شد معمای جدول
#نجمه_زارع
@najme_zare