نمیداند دل تنها میان جمع هم تنهاست
مرا افکنده در تنگی که نام دیگرش دریاست
تو از کی عاشقی؟
این پرسش آیینه بود از من
خودش از گریهام فهمید؛ مدتهاست، مدتهاست
به جای دیدن روی تو در خود خیرهایم ای عشق
اگر آه تو در آیینه پیدا نیست، عیب از ماست
جهان بیعشق چیزی نیست جز تکرار یک تکرار
اگر جایی به حال خویش باید گریه کرد این جاست
من این تکرار را چون سیلی امواج بر ساحل
تحمل میکنم هر چند جانکاه است و جانفرساست
در این فکرم که در پایان این تکرار پی در پی
اگر جایی برای مرگ باشد، زندگی زیباست
#فاضل_نظری
@PoemAndLiterature
مرا افکنده در تنگی که نام دیگرش دریاست
تو از کی عاشقی؟
این پرسش آیینه بود از من
خودش از گریهام فهمید؛ مدتهاست، مدتهاست
به جای دیدن روی تو در خود خیرهایم ای عشق
اگر آه تو در آیینه پیدا نیست، عیب از ماست
جهان بیعشق چیزی نیست جز تکرار یک تکرار
اگر جایی به حال خویش باید گریه کرد این جاست
من این تکرار را چون سیلی امواج بر ساحل
تحمل میکنم هر چند جانکاه است و جانفرساست
در این فکرم که در پایان این تکرار پی در پی
اگر جایی برای مرگ باشد، زندگی زیباست
#فاضل_نظری
@PoemAndLiterature
🔥1
سلاح اهل ستم گاهی شریعت نبوی هم هست
به روی شانهی ظالم گاه ردای مصطفوی هم هست
به جای پینهی پیشانی نظر به قبلهی آنها کن
وگرنه نام خدا ای دوست! به پرچم اموی هم هست
مخور فریب که این مردم، هزار چهره و صد رنگند
همیشه در دلشان حرفی جز آنچه میشنوی هم هست
ز اعتدال سخن گفتن، ز حق کناره گرفتن نیست
میان باطل و حق ای شیخ! مگر میانهروی هم هست؟
اگر به دادرسی هرگز نگشت محکمهای برپا
مبر ز یاد که در عالم عدالت علوی هم هست
وجود
#فاضل_نظری
@PoemAndLiterature
به روی شانهی ظالم گاه ردای مصطفوی هم هست
به جای پینهی پیشانی نظر به قبلهی آنها کن
وگرنه نام خدا ای دوست! به پرچم اموی هم هست
مخور فریب که این مردم، هزار چهره و صد رنگند
همیشه در دلشان حرفی جز آنچه میشنوی هم هست
ز اعتدال سخن گفتن، ز حق کناره گرفتن نیست
میان باطل و حق ای شیخ! مگر میانهروی هم هست؟
اگر به دادرسی هرگز نگشت محکمهای برپا
مبر ز یاد که در عالم عدالت علوی هم هست
وجود
#فاضل_نظری
@PoemAndLiterature
👍1
Forwarded from امّا عشق ...
تو را هوای به آغوش من رسیدن نیست
وگرنه فاصلهی ما هنوز یک قدم است
#فاضل_نظری
@amma_eshgh
پ.ن: پدیدهی عجیبی به نام (Crown shyness - خجالت شاخهای) که درختها طبق اون بصورت مرموزی از لمس هم خودداری میکنند!
وگرنه فاصلهی ما هنوز یک قدم است
#فاضل_نظری
@amma_eshgh
پ.ن: پدیدهی عجیبی به نام (Crown shyness - خجالت شاخهای) که درختها طبق اون بصورت مرموزی از لمس هم خودداری میکنند!
😢2👍1
شدیم سرو و به ما بیثمر لقب دادند
سرت بلند! بیا این هم از سرافرازی!
چه جای سعی؟ که فواره چون به اوج رسید
به گریه گفت: امان از بلندپروازی!
#فاضل_نظری
@PoemAndLiterature
سرت بلند! بیا این هم از سرافرازی!
چه جای سعی؟ که فواره چون به اوج رسید
به گریه گفت: امان از بلندپروازی!
#فاضل_نظری
@PoemAndLiterature
👏1
بگیر از من این هر دو فرمانده را
دل عاشق و عقل درمانده را
اگر عشق با ماست؛ این عقل چیست؟
بکُش! هم پدر هم پدرخوانده را
تو کاری کن ای مرگ! اکنون که خلق
نخواهند مهمان ناخوانده را
در آغوش خود بار دیگر بگیر
من این موج از هر طرف رانده را
شب عاشقی رفت و گم کردهام
درِ شیشهی عطر وامانده را...
#فاضل_نظری
(البته که واژهی فرمانده، های ملفوظ دارد و قاعدتاً با واژگان دیگر همقافیه نیست! سایر کلمات قافیه همگی به صامت غیر ملفوظ ختم شدهاند.)
@PoemAndLiterature
دل عاشق و عقل درمانده را
اگر عشق با ماست؛ این عقل چیست؟
بکُش! هم پدر هم پدرخوانده را
تو کاری کن ای مرگ! اکنون که خلق
نخواهند مهمان ناخوانده را
در آغوش خود بار دیگر بگیر
من این موج از هر طرف رانده را
شب عاشقی رفت و گم کردهام
درِ شیشهی عطر وامانده را...
#فاضل_نظری
(البته که واژهی فرمانده، های ملفوظ دارد و قاعدتاً با واژگان دیگر همقافیه نیست! سایر کلمات قافیه همگی به صامت غیر ملفوظ ختم شدهاند.)
@PoemAndLiterature
انسان همیشه مثل مَلَک سربهزیر نیست
لغزیدهایم و کیست که لغزشپذیر نیست
گیرم به مقصدی نرسید اشتیاق ما
مقصد بهانه بود، سفر جز مسیر نیست
کو بازگشتهای که بگوید به دیگران
غیر از سراب منظرهای در کویر نیست
چشم از طمع بپوش که دنیای اغنیا
چندان که میرسد به نظر، چشمگیر نیست
پیچیده نیست مسئلهی جبر و اختیار
تا مرگ هست هیچ کسی ناگزیر نیست
فهمیدم آن زمان که به تشییعم آمدی
هرگز برای همقدمی با تو دیر نیست
#فاضل_نظری
@PoemAndLiterature
لغزیدهایم و کیست که لغزشپذیر نیست
گیرم به مقصدی نرسید اشتیاق ما
مقصد بهانه بود، سفر جز مسیر نیست
کو بازگشتهای که بگوید به دیگران
غیر از سراب منظرهای در کویر نیست
چشم از طمع بپوش که دنیای اغنیا
چندان که میرسد به نظر، چشمگیر نیست
پیچیده نیست مسئلهی جبر و اختیار
تا مرگ هست هیچ کسی ناگزیر نیست
فهمیدم آن زمان که به تشییعم آمدی
هرگز برای همقدمی با تو دیر نیست
#فاضل_نظری
@PoemAndLiterature
👍1
در این دریا چه میجویند ماهیهای سرگردان؟
مرا آزاد میخواهی؟ به تنگ خویش برگردان
#فاضل_نظری
@PoemAndLiterature
مرا آزاد میخواهی؟ به تنگ خویش برگردان
#فاضل_نظری
@PoemAndLiterature
تنگ آب از روزهای قبل خالیتر شده است
زندگی در دوستی با مرگ عالیتر شده است
هر نگاهی میتواند خلوتم را بشكند
كوزهی تنهایی روحم سفالیتر شده است
آخرین لبخند او هم غرق خواهد شد در آب
ماهِ در مرداب این شبها هلالیتر شده است
گفت تا كی صبر باید كرد گفتم چاره چیست
دیدم این پاسخ، از آن پرسش، سؤالیتر شده است
زندگی را خواب میدانستم اما بعد از آن
تازه میبینم حقیقتها خیالیتر شده است
ماهی كمطاقتم! یک روز دیگر صبر كن
تنگ آب از روزهای قبل خالیتر شده است
#فاضل_نظری
@PoemAndLiterature
زندگی در دوستی با مرگ عالیتر شده است
هر نگاهی میتواند خلوتم را بشكند
كوزهی تنهایی روحم سفالیتر شده است
آخرین لبخند او هم غرق خواهد شد در آب
ماهِ در مرداب این شبها هلالیتر شده است
گفت تا كی صبر باید كرد گفتم چاره چیست
دیدم این پاسخ، از آن پرسش، سؤالیتر شده است
زندگی را خواب میدانستم اما بعد از آن
تازه میبینم حقیقتها خیالیتر شده است
ماهی كمطاقتم! یک روز دیگر صبر كن
تنگ آب از روزهای قبل خالیتر شده است
#فاضل_نظری
@PoemAndLiterature
گرچه چشمان تو جز در پی زیبایی نیست
دل بکن! آینه این قدر تماشایی نیست
حاصل خیره در آینه شدنها آیا
دو برابر شدن غصهی تنهایی نیست؟
بیسبب تا لب دریا مکشان قایق را
قایقت را بشکن! روح تو دریایی نیست
آه در آینه تنها کدرت خواهد کرد
آه... دیگر دمت ای دوست! مسیحایی نیست
آن که یک عمر به شوق تو در این کوچه نشست
حال وقتی به لب پنجره میآیی نیست
خواستم با غم عشقش بنویسم شعری
گفت: «هر خواستنی عین توانایی نیست»
#فاضل_نظری
@PoemAndLiterature
دل بکن! آینه این قدر تماشایی نیست
حاصل خیره در آینه شدنها آیا
دو برابر شدن غصهی تنهایی نیست؟
بیسبب تا لب دریا مکشان قایق را
قایقت را بشکن! روح تو دریایی نیست
آه در آینه تنها کدرت خواهد کرد
آه... دیگر دمت ای دوست! مسیحایی نیست
آن که یک عمر به شوق تو در این کوچه نشست
حال وقتی به لب پنجره میآیی نیست
خواستم با غم عشقش بنویسم شعری
گفت: «هر خواستنی عین توانایی نیست»
#فاضل_نظری
@PoemAndLiterature
تعریف تو از عقل همان بود که باید
عقلی که نمیخواست سر عقل بیاید
یک عمر کشیدی نفس، اما نکشیدی
آهی که از آیینه غباری بزداید
از گریهی بر خویشتن و خندهی دشمن
جانکاهتر، آهیست که از دوست برآید
کوری که زمین خورد و مَنَش دست گرفتم
در فکر چراغیست که از من برباید
با آن که مرا از دل خود راند، بگویید:
مُلکی که در آن ظلم شود، دیر نپاید!
#فاضل_نظری
@PoemAndLiterature
عقلی که نمیخواست سر عقل بیاید
یک عمر کشیدی نفس، اما نکشیدی
آهی که از آیینه غباری بزداید
از گریهی بر خویشتن و خندهی دشمن
جانکاهتر، آهیست که از دوست برآید
کوری که زمین خورد و مَنَش دست گرفتم
در فکر چراغیست که از من برباید
با آن که مرا از دل خود راند، بگویید:
مُلکی که در آن ظلم شود، دیر نپاید!
#فاضل_نظری
@PoemAndLiterature
من که در تُنگ برای تو تماشا دارم
با چه رویی بنویسم غم دریا دارم؟
دل پر از شوق رهاییست، ولی ممکن نیست
به زبان آورم آن را که تمنا دارم
چیستم؟ خاطرهی زخم فراموششده
لب اگر باز کنم، با تو سخنها دارم
با دلت حسرت همصحبتیام هست، ولی
سنگ را با چه زبانی به سخن وادارم؟
چیزی از عمر نماندهست، ولی میخواهم
خانهای را که فروریخته، برپادارم
#فاضل_نظری
@PoemAndLiterature
با چه رویی بنویسم غم دریا دارم؟
دل پر از شوق رهاییست، ولی ممکن نیست
به زبان آورم آن را که تمنا دارم
چیستم؟ خاطرهی زخم فراموششده
لب اگر باز کنم، با تو سخنها دارم
با دلت حسرت همصحبتیام هست، ولی
سنگ را با چه زبانی به سخن وادارم؟
چیزی از عمر نماندهست، ولی میخواهم
خانهای را که فروریخته، برپادارم
#فاضل_نظری
@PoemAndLiterature
دل باز هم بهانهی رفتن گرفت و باز
تا بال و پر گشود، سراغ از قفس گرفت
گفتم به هیچکس دل خود را نمیدهم
اما دلم برای همان هیچکس گرفت
افسردگی به خستهدلی از زمانه نیست
افسرده آن دلیست که از همنفس گرفت
#فاضل_نظری
@PoemAndLiterature
تا بال و پر گشود، سراغ از قفس گرفت
گفتم به هیچکس دل خود را نمیدهم
اما دلم برای همان هیچکس گرفت
افسردگی به خستهدلی از زمانه نیست
افسرده آن دلیست که از همنفس گرفت
#فاضل_نظری
@PoemAndLiterature
سلاح اهل ستم گاهی شریعت نبوی هم هست
به روی شانهی ظالم گاه ردای مصطفوی هم هست
به جای پینهی پیشانی نظر به قبلهی آنها کن
وگرنه نام خدا ای دوست! به پرچم اموی هم هست
مخور فریب که این مردم، هزار چهره و صد رنگند
همیشه در دلشان حرفی جز آنچه میشنوی هم هست
ز اعتدال سخن گفتن، ز حق کناره گرفتن نیست
میان باطل و حق ای شیخ! مگر میانهروی هم هست؟
اگر به دادرسی هرگز نگشت محکمهای برپا
مبر ز یاد که در عالم عدالت علوی هم هست
وجود
#فاضل_نظری
@PoemAndLiterature
به روی شانهی ظالم گاه ردای مصطفوی هم هست
به جای پینهی پیشانی نظر به قبلهی آنها کن
وگرنه نام خدا ای دوست! به پرچم اموی هم هست
مخور فریب که این مردم، هزار چهره و صد رنگند
همیشه در دلشان حرفی جز آنچه میشنوی هم هست
ز اعتدال سخن گفتن، ز حق کناره گرفتن نیست
میان باطل و حق ای شیخ! مگر میانهروی هم هست؟
اگر به دادرسی هرگز نگشت محکمهای برپا
مبر ز یاد که در عالم عدالت علوی هم هست
وجود
#فاضل_نظری
@PoemAndLiterature
👏2👍1
ما را کبوترانه وفادار کرده است
آزاد کرده است و گرفتار کرده است
بامت بلند باد! که دلتنگیات مرا
از هر چه هست غیر تو، بیزار کرده است
خوشبخت آن دلی که گناهِ نکرده را
در پیشگاه لطف تو اقرار کرده است
تنها گناه ما، طمع بخشش تو بود
ما را کرامت تو گنهکار کرده است!
چون سرو سرفرازم و نزد تو سربهزیر
قربان آن گلی که مرا خوار کرده است!
آنها
#فاضل_نظری
به شرط لیاقت، نایبالزیارهی دوستان بودم.
@PoemAndLiterature
آزاد کرده است و گرفتار کرده است
بامت بلند باد! که دلتنگیات مرا
از هر چه هست غیر تو، بیزار کرده است
خوشبخت آن دلی که گناهِ نکرده را
در پیشگاه لطف تو اقرار کرده است
تنها گناه ما، طمع بخشش تو بود
ما را کرامت تو گنهکار کرده است!
چون سرو سرفرازم و نزد تو سربهزیر
قربان آن گلی که مرا خوار کرده است!
آنها
#فاضل_نظری
به شرط لیاقت، نایبالزیارهی دوستان بودم.
@PoemAndLiterature
❤3
هنوز غصّهی خود را به خنده پنهان كن
بخند... گرچه تو با خنده هم غمانگيزی!
#فاضل_نظری
@PoemAndLiterature
بخند... گرچه تو با خنده هم غمانگيزی!
#فاضل_نظری
@PoemAndLiterature