شعر و ادبیات
179 subscribers
1.2K photos
92 videos
55 files
184 links
«تو همان روح لطیفی که خداوندِ غزل
به تو خورده‌ست میان کلماتش سوگند»

همراهمان باشید تا کمی ادبیات بچشیم!

@Fateme_Rahaei
Download Telegram
امشب ای ماه، به درد دل من تسکینی
آخر ای ماه، تو همدرد من مسکینی

کاهش جان تو من دارم و من می دانم
که تو از دوری خورشید چه ها می بینی

تو هم ای بادیه پیمای محبت چون من
سر راحت ننهادی به سر بالینی

هر شب از حسرتِ ماهی، من و یک دامن اشک
تو هم ای دامنِ مهتاب، پر از پروینی

همه در چشمۀ مهتاب، غم از دل شویند
امشب ای مه، تو هم از طالع من غمگینی

من مگر طالع خود در تو توانم دیدن
که تو هم آیِنۀ بختِ غبار آگینی

باغبانْ خارِ ندامت به جگر می شکند
برو ای گل که سزاوار همان گلچینی

نیِ محزون مگر از تربت فرهاد دمید
که کند شکوه ز هجران لب شیرینی

تو چنین خانه‌کن و دلشکن ای بادِ خزان
گر خود انصاف کنی مستحق نفرینی

کِی بر این کلبۀ طوفان زده سر خواهی زد؛
ای پرستو که پیام آور فروردینی؟

«شهریارا» اگر آئین محبت باشد
جاودان زی که به دنیای بهشت آئینی...

#شهریار
#چالش #یازده