شارهکهم دیواندهره(کانال دیواندره)
 ای در دل من اصل تمنا همه تو  وی در سر من مایه سودا همه تو  هر چند به روزگار در می نگرم  امروز همه تویی و فردا همه تو ❤️❤️❤️❤️❤️❤️  عشق من ولنتاین مبارک                     دوستت دارم 🌸 @divandare
❤️بی شک عشق بیشترین تاثیر مثبت را
در زندگی مشترک خواهد داشت🌹
پیام بالا را برای همسرتان بفرستید.
#عشق_بورزیم🌹
👇
@divandare
  در زندگی مشترک خواهد داشت🌹
پیام بالا را برای همسرتان بفرستید.
#عشق_بورزیم🌹
👇
@divandare
Forwarded from اتچ بات
 🔴🔴🔴 پیام تبریک #تیم_مدیریت رسانه مردمی #شارهکهم_دیواندهره به مناسبت #روز_خبرنگار 
بِسمه تَعالی
🌹«ن وَالقَلم وَ ما یَسطَرون»🌹
🌸🌸سوگندبه قلم وآنچه مینویسد(قلم ،1)🌸🌸
🔴🖐👈 هفدهم مرداد ماه « #روز_خبرنگار » یاد روز باشکوه تلاشگران عرصه #اندیشه و #قلم را به حضور همه #خبرنگاران عزیز (خصوصا #فعالان_عرصه_اطلاع_رسانی_شهرستان_دیواندره ) تبریک عرض مینماییم.
❌❌👈👈 جَد و جَهد خبرنگاران دلسوز در #برافروختن_چراغ اطلاع رسانی #مستقل و #مسئولانه در این عرصه را باید ارج نهاد.
🔴🔴👈👈 بی شک ، دستیابی به قلههای #پیشرفت، #سربلندی و #سعادت کشور ، شهر و دیارمان جز با #حقجویی ، #صدق و #مجاهدت در عرصه آگاهی ممکن نمیشود از ایزد منان تداوم عزت و اهتمام مسئولانه را در روایت #عشق، #آزادی و #حقگویی در عرصه آگاهی آرزومندیم
🖊🖊 تیم مدیریت رسانه مردمی و مستقل #شارهکهم_دیواندهره
📆1397/05/17
✍ #شارهکهم_دیواندهره
https://telegram.me/joinchat/AAAAADzVpNOo8UBDBdBL2w
  
  بِسمه تَعالی
🌹«ن وَالقَلم وَ ما یَسطَرون»🌹
🌸🌸سوگندبه قلم وآنچه مینویسد(قلم ،1)🌸🌸
🔴🖐👈 هفدهم مرداد ماه « #روز_خبرنگار » یاد روز باشکوه تلاشگران عرصه #اندیشه و #قلم را به حضور همه #خبرنگاران عزیز (خصوصا #فعالان_عرصه_اطلاع_رسانی_شهرستان_دیواندره ) تبریک عرض مینماییم.
❌❌👈👈 جَد و جَهد خبرنگاران دلسوز در #برافروختن_چراغ اطلاع رسانی #مستقل و #مسئولانه در این عرصه را باید ارج نهاد.
🔴🔴👈👈 بی شک ، دستیابی به قلههای #پیشرفت، #سربلندی و #سعادت کشور ، شهر و دیارمان جز با #حقجویی ، #صدق و #مجاهدت در عرصه آگاهی ممکن نمیشود از ایزد منان تداوم عزت و اهتمام مسئولانه را در روایت #عشق، #آزادی و #حقگویی در عرصه آگاهی آرزومندیم
🖊🖊 تیم مدیریت رسانه مردمی و مستقل #شارهکهم_دیواندهره
📆1397/05/17
✍ #شارهکهم_دیواندهره
https://telegram.me/joinchat/AAAAADzVpNOo8UBDBdBL2w
Telegram
  
  attach 📎
  
❤1
  ♦️در شورای شهر جوانرود #عشق جاریست و ازدواج!
🔹سما عزیزی و انور احمدی دو عضو #شورای_شهر_جوانرود به عقد هم درآمدند
👈 #شارهکهم_دیواندهره
🆔 @divandare
  🔹سما عزیزی و انور احمدی دو عضو #شورای_شهر_جوانرود به عقد هم درآمدند
👈 #شارهکهم_دیواندهره
🆔 @divandare
#عشق_واقعی
وقتی خیس از باران به خانه رسیدم
برادرم گفت:
چرا چتری با خود نبردی؟
خواهرم گفت:
چرا تا بند آمدن باران صبر نکردی؟
پدرم با عصبانیت گفت:
تنها وقتی سرما خوردی متوجه خواهی شد
اما مادرم در حالی که موهای
مراخشک می کرد گفت:
باران بی موقع
این است
معنی "مادر" ❤️
#علی_شریعتی
#شارهکهم_دیواندهره
🆔 @divandare
  وقتی خیس از باران به خانه رسیدم
برادرم گفت:
چرا چتری با خود نبردی؟
خواهرم گفت:
چرا تا بند آمدن باران صبر نکردی؟
پدرم با عصبانیت گفت:
تنها وقتی سرما خوردی متوجه خواهی شد
اما مادرم در حالی که موهای
مراخشک می کرد گفت:
باران بی موقع
این است
معنی "مادر" ❤️
#علی_شریعتی
#شارهکهم_دیواندهره
🆔 @divandare
#گرامیداشت_هفته_بهزیستی
  🔹 #عشق_ورزیدن_به_خلق، زیباترین ترنم گفتگو با خالق است، به ویژه اگر توفیق خدمت به عزیزانی نصیبمان گردد که تمام دنیایشان را می توان در پر رنگین پروانه ای خلاصه کرد.
▫️ خدمت در #سازمان_بهزیستی به #نوعی_عبادت_است و بهدست آمدن این افتخار برای همه ما جای شکرگزاری دارد.
✔️ بمناسب #گرامیداشت_هفته_بهزیستی، این ایام را بر تمامی کارکنان خدوم ، نیروهای مراکز غیر دولتی تحت نظارت و مددجویان تحت پوشش و در راس #دکتر_ناصر_کریمیان مدیریت محترم اداره بهزیستی شهرستان دیواندره تبریک عرض می نماییم
📆 1398/4/22
#شارهکهم_دیواندهره
https://t.me/joinchat/AAAAADzVpNMvkVLEttOAEQ
    🔹 #عشق_ورزیدن_به_خلق، زیباترین ترنم گفتگو با خالق است، به ویژه اگر توفیق خدمت به عزیزانی نصیبمان گردد که تمام دنیایشان را می توان در پر رنگین پروانه ای خلاصه کرد.
▫️ خدمت در #سازمان_بهزیستی به #نوعی_عبادت_است و بهدست آمدن این افتخار برای همه ما جای شکرگزاری دارد.
✔️ بمناسب #گرامیداشت_هفته_بهزیستی، این ایام را بر تمامی کارکنان خدوم ، نیروهای مراکز غیر دولتی تحت نظارت و مددجویان تحت پوشش و در راس #دکتر_ناصر_کریمیان مدیریت محترم اداره بهزیستی شهرستان دیواندره تبریک عرض می نماییم
📆 1398/4/22
#شارهکهم_دیواندهره
https://t.me/joinchat/AAAAADzVpNMvkVLEttOAEQ
This media is not supported in your browser
    VIEW IN TELEGRAM
  ⭕️ #دیرین_دیرین
🔻این قسمت: #عشق_مراسم
📝عزیزان عشقِ هر مراسم، این مدت خودتون رو به خونه منگنه کنید، باور کنید هیچکس از شما، هیچ انتظاری ندارد که ندارد هیچ، خوشحال هم میشوند.
↬ @divandare ⇜ (شارهکهم دیواندهره)
  🔻این قسمت: #عشق_مراسم
📝عزیزان عشقِ هر مراسم، این مدت خودتون رو به خونه منگنه کنید، باور کنید هیچکس از شما، هیچ انتظاری ندارد که ندارد هیچ، خوشحال هم میشوند.
↬ @divandare ⇜ (شارهکهم دیواندهره)
🔺پایان تلخ یک #عشق در مریوان
🔹سارا دختر جوان مریوانی چند هفته پیش به دلیل قصور پزشکی متاسفانه جان باخت و معشوقش شاهو را در دریای اندوه تنها گذاشت.
🔹شاهو که تاب دوریاش را نداشت بعد از هفتهها رنج و زجر به زندگی خود پایان داد.
━━━━━━━━━━━━
⇜لە خەڵکەوە بۆ خەڵک؛ شارەکەم دیواندەرە
↬ @Divandare ⇜
🔹سارا دختر جوان مریوانی چند هفته پیش به دلیل قصور پزشکی متاسفانه جان باخت و معشوقش شاهو را در دریای اندوه تنها گذاشت.
🔹شاهو که تاب دوریاش را نداشت بعد از هفتهها رنج و زجر به زندگی خود پایان داد.
━━━━━━━━━━━━
⇜لە خەڵکەوە بۆ خەڵک؛ شارەکەم دیواندەرە
↬ @Divandare ⇜
💔100👍10🤣9😡9❤8😐2👏1🤯1
  📚هر روز یک داستان
داستان شماره ۴۷۵
💎 #عشق_مادر
در يک روز گرم تابستان ، پسر کوچکي با عجله لباسهايش را در آورد و خنده کنان داخل درياچه شيرجه رفت.
مادرش از پنجره نگاهش مي کرد و از شادي کودکش لذت ميبرد. مادر ناگهان تمساحي را ديد که به سوي پسرش شنا مي کرد. مادر وحشتزده به سمت درياچه دويد و با فريادش پسرش را صدا زد . پسرش سرش را برگرداند ولي ديگر دير شده بود.
تمساح با يک چرخش پاهاي کودک را گرفت تا زير آب بکشد، مادر از راه رسيد و از روي اسکله بازوي پسرش را گرفت. تمساح پسر را با قدرت مي کشيد ولي عشق مادر آنقدر زياد بود که نمي گذاشت پسر در کام تمساح رها شود.کشاورزي که در حال عبور از آن حوالي بود ، صداي فرياد مادر را شنيد، به طرف آنها دويد و با چنگک محکم بر سر تمساح زد و او را فراري داد.
پسر را سريع به بيمارستان رساندند. دو ماه گذشت تا پسر بهبودي پيدا کند. پاهايش با آرواره هاي تمساح سوراخ سوراخ شده بود و روي بازوهايش جاي زخم ناخنهاي مادرش مانده بود.
خبرنگاري که با کودک مصاحبه مي کرد از او خواست تا جاي زخمهايش را به او نشان دهد. پسر شلوارش را کنار زد و با ناراحتي زخمها را نشان داد ، سپس با غرور بازوهايش را نشان داد و گفت ،" اين زخمها را دوست دارم ، اينها خراشهاي عشق مادرم هستند."
━━━━━━━━━━━━
⇜لە خەڵکەوە بۆ خەڵک؛ شارەکەم دیواندەرە
↬ @Divandare ⇜
داستان شماره ۴۷۵
💎 #عشق_مادر
در يک روز گرم تابستان ، پسر کوچکي با عجله لباسهايش را در آورد و خنده کنان داخل درياچه شيرجه رفت.
مادرش از پنجره نگاهش مي کرد و از شادي کودکش لذت ميبرد. مادر ناگهان تمساحي را ديد که به سوي پسرش شنا مي کرد. مادر وحشتزده به سمت درياچه دويد و با فريادش پسرش را صدا زد . پسرش سرش را برگرداند ولي ديگر دير شده بود.
تمساح با يک چرخش پاهاي کودک را گرفت تا زير آب بکشد، مادر از راه رسيد و از روي اسکله بازوي پسرش را گرفت. تمساح پسر را با قدرت مي کشيد ولي عشق مادر آنقدر زياد بود که نمي گذاشت پسر در کام تمساح رها شود.کشاورزي که در حال عبور از آن حوالي بود ، صداي فرياد مادر را شنيد، به طرف آنها دويد و با چنگک محکم بر سر تمساح زد و او را فراري داد.
پسر را سريع به بيمارستان رساندند. دو ماه گذشت تا پسر بهبودي پيدا کند. پاهايش با آرواره هاي تمساح سوراخ سوراخ شده بود و روي بازوهايش جاي زخم ناخنهاي مادرش مانده بود.
خبرنگاري که با کودک مصاحبه مي کرد از او خواست تا جاي زخمهايش را به او نشان دهد. پسر شلوارش را کنار زد و با ناراحتي زخمها را نشان داد ، سپس با غرور بازوهايش را نشان داد و گفت ،" اين زخمها را دوست دارم ، اينها خراشهاي عشق مادرم هستند."
━━━━━━━━━━━━
⇜لە خەڵکەوە بۆ خەڵک؛ شارەکەم دیواندەرە
↬ @Divandare ⇜
❤39
  