Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
☑️ نــاصــبــی ڪــیــســت ⁉️
.
🔸⁉️🔸⁉️🔸⁉️🔸
.
👈 ﻣﻌﻠّﻰ ﺑﻦ ﺧﻨﻴﺲ ﮔﻔﺖ: ﺍﺯ ﺍﻣﺎﻡ ﺻﺎﺩﻕ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺷﻨﻴﺪﻡ ﻛﻪ ﻓﺮﻣﻮﺩند: ﻧﺎﺻﺒﻰ (ﺩﺷﻤﻦ ﺍﻫﻞ ﺑﻴﺖ ﻋﻠﻴﻬﻢ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ) ﻛﺴﻰ ﻧﻴﺴﺖ ﻛﻪ ﺑﺎ ﻣﺎ ﺁﻝ ﻣﺤﻤّﺪ ﻋﺪﺍﻭﺕ ﻭ ﺩﺷﻤﻨﻰ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ، ﺯﻳﺮﺍ ﺗﻮ، ﻛﺴﻰ ﺭﺍ ﭘﻴﺪﺍ ﻧﻤﻰ ﻛﻨﻰ ﻛﻪ ﺑﮕﻮﻳﺪ ﻣﻦ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﻣﺤﻤّﺪ ﻭ ﺁﻝ ﻣﺤﻤّﺪ ﺑﻐﺾ ﻭ ﻛﻴﻨﻪ ﺩﺍﺭﻡ، ﺑﻠﻜﻪ ﻧﺎﺻﺒﻰ ﺁﻥ ﻛﺴﻰ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﺎ ﺷﻤﺎ (شیعیان) ﺩﺷﻤﻨﻰ ﻛﻨﺪ، ﺩﺭ ﺣﺎﻟﻰ ﻛﻪ ﻣﻰ ﺩﺍﻧﺪ ﺷﻤﺎ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻳﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺩﺷﻤﻨﺎﻧﻤﺎﻥ ﺑﻴﺰﺍﺭﻯ ﻣﻰ ﺟﻮﻳﻴﺪ.
👈 ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﻓﺮﻣﻮﺩند: ﻫﺮ ﻛﺲ ﺩﺷﻤﻦ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺳﻴﺮ ﻛﻨﺪ، ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺍﻳﻦ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺩﻭﺳﺖ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻗﺘﻞ ﺭﺳﺎﻧﺪﻩ ﺍﺳﺖ.
.
📘 ﺻﻔﺎﺕ ﺍﻟﺸﻴﻌﺔ / ﺗﺮﺟﻤﻪ ﺗﻮﺣﻴﺪﻯ، ﺹ: ۳۹ ح: ۱۷
.
~~~~~~~~••~~~~~~~~~
.
☑️ علامت ناصبی چیست❓
.
🔸⁉️🔸⁉️🔸⁉️🔸
.
💠 عَنْ أَبِي اَلْحَسَنِ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدٍ (علیه السلام)؛
◆ أَنَّ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيِّ بْنِ عِيسَى كَتَبَ إِلَيْهِ يَسْأَلُهُ عَنِ اَلنَّاصِبِ. هَلْ يُحْتَاجُ فِي اِمْتِحَانِهِ إِلَى أَكْثَرَ مِنْ تَقْدِيمِهِ اَلْجِبْتَ وَ اَلطَّاغُوتَ وَ اِعْتِقَادِ إِمَامَتِهِمَا؟ فَرَجَعَ اَلْجَوَابُ مَنْ كَانَ عَلَى هَذَا فَهُوَ نَاصِبٌ.
.
✍ شخصی در نامهای خدمت #امام_هادی علیه السلام سؤال ذیل را در مورد شناخت ناصبی، مطرح میکند؛
.
🤔 آیا ناصبی جز اینکه جبت و طاغوت را بر امیرالمؤمنین علی علیه السلام مقدم دانسته و امام میشمارد، علامت دیگری دارد تا او را امتحان کنیم⁉️
.
👈 امام در پاسخ نامه مرقوم فرمودند : هرکس که بر این اعتقاد باشد پس او ناصبی است‼️
.
#فتأمل
.
.
📚 مــصــادر :
السرائر: ج ۳، ص ۵۸۳
بحارالأنوار: ج ۶۹، ص ۱۳۵
وسائل الشيعة: ج ۲۹، ص ۱۳۳
.
~~~~~~~~••~~~~~~~~~
.
☑️ همه اهل بدعت ناصبی هستند‼️
.
🔸‼️🔸‼️🔸‼️🔸
.
💠 قال رسول الله صلی الله علیه و آله : من فضل أحدا من أصحابي على علي فقد كفر.
.
🔶 رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند:
کسی که شخصی از اصحابم را بر امیر المؤمنین علیه السلام برتری دهد حقیقتاً کافر شده است❗️
.
📗 مستدرک الوسائل، جلد ۱۸، صفحه ۱۸۳
.
.
🔥اَللّهُمَّ الـْعَنِ الجّبْت وَالطـاغوُت و مَن إتبَعهُما🔥
.
▶️ @Shia_12_Imam ◀️
▶️ @Shia_12_Imam ◀️
▶️ @Shia_12_Imam ◀️
.
🔸⁉️🔸⁉️🔸⁉️🔸
.
👈 ﻣﻌﻠّﻰ ﺑﻦ ﺧﻨﻴﺲ ﮔﻔﺖ: ﺍﺯ ﺍﻣﺎﻡ ﺻﺎﺩﻕ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺷﻨﻴﺪﻡ ﻛﻪ ﻓﺮﻣﻮﺩند: ﻧﺎﺻﺒﻰ (ﺩﺷﻤﻦ ﺍﻫﻞ ﺑﻴﺖ ﻋﻠﻴﻬﻢ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ) ﻛﺴﻰ ﻧﻴﺴﺖ ﻛﻪ ﺑﺎ ﻣﺎ ﺁﻝ ﻣﺤﻤّﺪ ﻋﺪﺍﻭﺕ ﻭ ﺩﺷﻤﻨﻰ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ، ﺯﻳﺮﺍ ﺗﻮ، ﻛﺴﻰ ﺭﺍ ﭘﻴﺪﺍ ﻧﻤﻰ ﻛﻨﻰ ﻛﻪ ﺑﮕﻮﻳﺪ ﻣﻦ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﻣﺤﻤّﺪ ﻭ ﺁﻝ ﻣﺤﻤّﺪ ﺑﻐﺾ ﻭ ﻛﻴﻨﻪ ﺩﺍﺭﻡ، ﺑﻠﻜﻪ ﻧﺎﺻﺒﻰ ﺁﻥ ﻛﺴﻰ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﺎ ﺷﻤﺎ (شیعیان) ﺩﺷﻤﻨﻰ ﻛﻨﺪ، ﺩﺭ ﺣﺎﻟﻰ ﻛﻪ ﻣﻰ ﺩﺍﻧﺪ ﺷﻤﺎ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻳﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺩﺷﻤﻨﺎﻧﻤﺎﻥ ﺑﻴﺰﺍﺭﻯ ﻣﻰ ﺟﻮﻳﻴﺪ.
👈 ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﻓﺮﻣﻮﺩند: ﻫﺮ ﻛﺲ ﺩﺷﻤﻦ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺳﻴﺮ ﻛﻨﺪ، ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺍﻳﻦ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺩﻭﺳﺖ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻗﺘﻞ ﺭﺳﺎﻧﺪﻩ ﺍﺳﺖ.
.
📘 ﺻﻔﺎﺕ ﺍﻟﺸﻴﻌﺔ / ﺗﺮﺟﻤﻪ ﺗﻮﺣﻴﺪﻯ، ﺹ: ۳۹ ح: ۱۷
.
~~~~~~~~••~~~~~~~~~
.
☑️ علامت ناصبی چیست❓
.
🔸⁉️🔸⁉️🔸⁉️🔸
.
💠 عَنْ أَبِي اَلْحَسَنِ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدٍ (علیه السلام)؛
◆ أَنَّ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيِّ بْنِ عِيسَى كَتَبَ إِلَيْهِ يَسْأَلُهُ عَنِ اَلنَّاصِبِ. هَلْ يُحْتَاجُ فِي اِمْتِحَانِهِ إِلَى أَكْثَرَ مِنْ تَقْدِيمِهِ اَلْجِبْتَ وَ اَلطَّاغُوتَ وَ اِعْتِقَادِ إِمَامَتِهِمَا؟ فَرَجَعَ اَلْجَوَابُ مَنْ كَانَ عَلَى هَذَا فَهُوَ نَاصِبٌ.
.
✍ شخصی در نامهای خدمت #امام_هادی علیه السلام سؤال ذیل را در مورد شناخت ناصبی، مطرح میکند؛
.
🤔 آیا ناصبی جز اینکه جبت و طاغوت را بر امیرالمؤمنین علی علیه السلام مقدم دانسته و امام میشمارد، علامت دیگری دارد تا او را امتحان کنیم⁉️
.
👈 امام در پاسخ نامه مرقوم فرمودند : هرکس که بر این اعتقاد باشد پس او ناصبی است‼️
.
#فتأمل
.
.
📚 مــصــادر :
السرائر: ج ۳، ص ۵۸۳
بحارالأنوار: ج ۶۹، ص ۱۳۵
وسائل الشيعة: ج ۲۹، ص ۱۳۳
.
~~~~~~~~••~~~~~~~~~
.
☑️ همه اهل بدعت ناصبی هستند‼️
.
🔸‼️🔸‼️🔸‼️🔸
.
💠 قال رسول الله صلی الله علیه و آله : من فضل أحدا من أصحابي على علي فقد كفر.
.
🔶 رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند:
کسی که شخصی از اصحابم را بر امیر المؤمنین علیه السلام برتری دهد حقیقتاً کافر شده است❗️
.
📗 مستدرک الوسائل، جلد ۱۸، صفحه ۱۸۳
.
.
🔥اَللّهُمَّ الـْعَنِ الجّبْت وَالطـاغوُت و مَن إتبَعهُما🔥
.
▶️ @Shia_12_Imam ◀️
▶️ @Shia_12_Imam ◀️
▶️ @Shia_12_Imam ◀️
https://www.instagram.com/p/Bgjr0B4nWiv/
#امام_هادی_در_قفس_شیر
.
در ایام متوکل عباسی زنی ادعا کرد که من حضرت زینب هستم و متوکل به او گفت: تو زن جوانی هستی و از آن زمان سالهای زیادی گذشته است.
.
آن زن گفت : رسول خدا در من تصرف کرد و من هر چهل سال به چهل سال جوان می شوم. متوکل، بزرگان و علما را جمع کرد و راه چاره خواست.
.
متوکل به آنان گفت: آیا غیر از گذشت سال، دلیل دیگری برای رد سخنان او دارید؟ گفتند: نه.
.
آنان به متوکل گفتند : هادی علیه السلام را بیاور شاید او بتواند باطل بودن این زن را روشن کند.
.
امام علیه السلام حاضر شد و فرمود: این دروغگو است و زینب سلام الله علیها در فلان سال وفات کرده است.
.
متوکل پرسید : آیا غیر از این، دلیلی برای دروغگو بودن هست؟
.
امام علیه السلام فرمود: بله و آن این است که گوشت فرزندان فاطمه سلام الله علیها بر درندگان حرام است. تو این زن را به قفس درندگان بینداز تا معلوم شود که دروغ می گوید.
.
متوکل خواست او را در قفس بیندازد، او گفت: این آقا می خواهد مرا به کشتن بدهد، یک نفر دیگر را آزمایش کنید. برخی از دشمنان امام علیه السلام به متوکل پیشنهاد کردند که خود امام علیه السلام داخل قفس برود.
.
متوکل به امام گفت : آیا می شود خود شما داخل قفس بروید؟! نردبانی آوردند و امام علیه السلام داخل قفس رفت و در داخل قفس شش شیر درنده بود.
.
وقتی امام علیه السلام داخل شد شیرها آمدند و در برابر امام علیه السلام خوابیدند و امام علیه السلام آنها را نوازش کرد و با دست اشاره می کرد و هر شیری به کناری می رفت.
.
وزیر متوکل به او گفت : زود او را از داخل قفس بیرون بیاور و گرنه آبروی ما می رود.
.
متوکل از امام هادی علیه السلام خواست که بیرون بیاید و امام علیه السلام بیرون آمد. امام فرمود : هر کس می گوید فرزند فاطمه (سلام الله علیها) است داخل شود.
.
متوکل به آن زن گفت : داخل شو. آن زن گفت : من دروغ می گفتم و احتیاج، مرا به این کار وا داشت و مادر متوکل شفاعت کرد و آن زن از مرگ نجات یافت.
.
📚منابــع : - بحار الانوار ج ۵۰ ص ۱۴۹ ح ۳۵ چاپ ایران. - منتهی الامال جلد ۲ ص ۶۵۴ چاپ هجرت.
.
#نوروز #شهادت_امام_هادی #عید_نوروز
.
.
@SHIA_12_IMAM
#امام_هادی_در_قفس_شیر
.
در ایام متوکل عباسی زنی ادعا کرد که من حضرت زینب هستم و متوکل به او گفت: تو زن جوانی هستی و از آن زمان سالهای زیادی گذشته است.
.
آن زن گفت : رسول خدا در من تصرف کرد و من هر چهل سال به چهل سال جوان می شوم. متوکل، بزرگان و علما را جمع کرد و راه چاره خواست.
.
متوکل به آنان گفت: آیا غیر از گذشت سال، دلیل دیگری برای رد سخنان او دارید؟ گفتند: نه.
.
آنان به متوکل گفتند : هادی علیه السلام را بیاور شاید او بتواند باطل بودن این زن را روشن کند.
.
امام علیه السلام حاضر شد و فرمود: این دروغگو است و زینب سلام الله علیها در فلان سال وفات کرده است.
.
متوکل پرسید : آیا غیر از این، دلیلی برای دروغگو بودن هست؟
.
امام علیه السلام فرمود: بله و آن این است که گوشت فرزندان فاطمه سلام الله علیها بر درندگان حرام است. تو این زن را به قفس درندگان بینداز تا معلوم شود که دروغ می گوید.
.
متوکل خواست او را در قفس بیندازد، او گفت: این آقا می خواهد مرا به کشتن بدهد، یک نفر دیگر را آزمایش کنید. برخی از دشمنان امام علیه السلام به متوکل پیشنهاد کردند که خود امام علیه السلام داخل قفس برود.
.
متوکل به امام گفت : آیا می شود خود شما داخل قفس بروید؟! نردبانی آوردند و امام علیه السلام داخل قفس رفت و در داخل قفس شش شیر درنده بود.
.
وقتی امام علیه السلام داخل شد شیرها آمدند و در برابر امام علیه السلام خوابیدند و امام علیه السلام آنها را نوازش کرد و با دست اشاره می کرد و هر شیری به کناری می رفت.
.
وزیر متوکل به او گفت : زود او را از داخل قفس بیرون بیاور و گرنه آبروی ما می رود.
.
متوکل از امام هادی علیه السلام خواست که بیرون بیاید و امام علیه السلام بیرون آمد. امام فرمود : هر کس می گوید فرزند فاطمه (سلام الله علیها) است داخل شود.
.
متوکل به آن زن گفت : داخل شو. آن زن گفت : من دروغ می گفتم و احتیاج، مرا به این کار وا داشت و مادر متوکل شفاعت کرد و آن زن از مرگ نجات یافت.
.
📚منابــع : - بحار الانوار ج ۵۰ ص ۱۴۹ ح ۳۵ چاپ ایران. - منتهی الامال جلد ۲ ص ۶۵۴ چاپ هجرت.
.
#نوروز #شهادت_امام_هادی #عید_نوروز
.
.
@SHIA_12_IMAM
Instagram
❖مؤسسه فرهنگی شیعه۱۲امامی❖
#امام_هادی_در_قفس_شیر . در ایام متوکل عباسی زنی ادعا کرد که من حضرت زینب هستم و متوکل به او گفت: تو زن جوانی هستی و از آن زمان سالهای زیادی گذشته است. . آن زن گفت : رسول خدا در من تصرف کرد و من هر چهل سال به چهل سال جوان می شوم. متوکل، بزرگان و علما را جمع…
https://www.instagram.com/p/Bgjr0B4nWiv/
#امام_هادی_در_قفس_شیر
.
در ایام متوکل عباسی زنی ادعا کرد که من حضرت زینب هستم و متوکل به او گفت: تو زن جوانی هستی و از آن زمان سالهای زیادی گذشته است.
.
آن زن گفت : رسول خدا در من تصرف کرد و من هر چهل سال به چهل سال جوان می شوم. متوکل، بزرگان و علما را جمع کرد و راه چاره خواست.
.
متوکل به آنان گفت: آیا غیر از گذشت سال، دلیل دیگری برای رد سخنان او دارید؟ گفتند: نه.
.
آنان به متوکل گفتند : هادی علیه السلام را بیاور شاید او بتواند باطل بودن این زن را روشن کند.
.
امام علیه السلام حاضر شد و فرمود: این دروغگو است و زینب سلام الله علیها در فلان سال وفات کرده است.
.
متوکل پرسید : آیا غیر از این، دلیلی برای دروغگو بودن هست؟
.
امام علیه السلام فرمود: بله و آن این است که گوشت فرزندان فاطمه سلام الله علیها بر درندگان حرام است. تو این زن را به قفس درندگان بینداز تا معلوم شود که دروغ می گوید.
.
متوکل خواست او را در قفس بیندازد، او گفت: این آقا می خواهد مرا به کشتن بدهد، یک نفر دیگر را آزمایش کنید. برخی از دشمنان امام علیه السلام به متوکل پیشنهاد کردند که خود امام علیه السلام داخل قفس برود.
.
متوکل به امام گفت : آیا می شود خود شما داخل قفس بروید؟! نردبانی آوردند و امام علیه السلام داخل قفس رفت و در داخل قفس شش شیر درنده بود.
.
وقتی امام علیه السلام داخل شد شیرها آمدند و در برابر امام علیه السلام خوابیدند و امام علیه السلام آنها را نوازش کرد و با دست اشاره می کرد و هر شیری به کناری می رفت.
.
وزیر متوکل به او گفت : زود او را از داخل قفس بیرون بیاور و گرنه آبروی ما می رود.
.
متوکل از امام هادی علیه السلام خواست که بیرون بیاید و امام علیه السلام بیرون آمد. امام فرمود : هر کس می گوید فرزند فاطمه (سلام الله علیها) است داخل شود.
.
متوکل به آن زن گفت : داخل شو. آن زن گفت : من دروغ می گفتم و احتیاج، مرا به این کار وا داشت و مادر متوکل شفاعت کرد و آن زن از مرگ نجات یافت.
.
📚منابــع : - بحار الانوار ج ۵۰ ص ۱۴۹ ح ۳۵ چاپ ایران. - منتهی الامال جلد ۲ ص ۶۵۴ چاپ هجرت
.
.
.
@SHIA_12_IMAM
#امام_هادی_در_قفس_شیر
.
در ایام متوکل عباسی زنی ادعا کرد که من حضرت زینب هستم و متوکل به او گفت: تو زن جوانی هستی و از آن زمان سالهای زیادی گذشته است.
.
آن زن گفت : رسول خدا در من تصرف کرد و من هر چهل سال به چهل سال جوان می شوم. متوکل، بزرگان و علما را جمع کرد و راه چاره خواست.
.
متوکل به آنان گفت: آیا غیر از گذشت سال، دلیل دیگری برای رد سخنان او دارید؟ گفتند: نه.
.
آنان به متوکل گفتند : هادی علیه السلام را بیاور شاید او بتواند باطل بودن این زن را روشن کند.
.
امام علیه السلام حاضر شد و فرمود: این دروغگو است و زینب سلام الله علیها در فلان سال وفات کرده است.
.
متوکل پرسید : آیا غیر از این، دلیلی برای دروغگو بودن هست؟
.
امام علیه السلام فرمود: بله و آن این است که گوشت فرزندان فاطمه سلام الله علیها بر درندگان حرام است. تو این زن را به قفس درندگان بینداز تا معلوم شود که دروغ می گوید.
.
متوکل خواست او را در قفس بیندازد، او گفت: این آقا می خواهد مرا به کشتن بدهد، یک نفر دیگر را آزمایش کنید. برخی از دشمنان امام علیه السلام به متوکل پیشنهاد کردند که خود امام علیه السلام داخل قفس برود.
.
متوکل به امام گفت : آیا می شود خود شما داخل قفس بروید؟! نردبانی آوردند و امام علیه السلام داخل قفس رفت و در داخل قفس شش شیر درنده بود.
.
وقتی امام علیه السلام داخل شد شیرها آمدند و در برابر امام علیه السلام خوابیدند و امام علیه السلام آنها را نوازش کرد و با دست اشاره می کرد و هر شیری به کناری می رفت.
.
وزیر متوکل به او گفت : زود او را از داخل قفس بیرون بیاور و گرنه آبروی ما می رود.
.
متوکل از امام هادی علیه السلام خواست که بیرون بیاید و امام علیه السلام بیرون آمد. امام فرمود : هر کس می گوید فرزند فاطمه (سلام الله علیها) است داخل شود.
.
متوکل به آن زن گفت : داخل شو. آن زن گفت : من دروغ می گفتم و احتیاج، مرا به این کار وا داشت و مادر متوکل شفاعت کرد و آن زن از مرگ نجات یافت.
.
📚منابــع : - بحار الانوار ج ۵۰ ص ۱۴۹ ح ۳۵ چاپ ایران. - منتهی الامال جلد ۲ ص ۶۵۴ چاپ هجرت
.
.
.
@SHIA_12_IMAM
Instagram
❖مؤسسه فرهنگی شیعه۱۲امامی❖
#امام_هادی_در_قفس_شیر . در ایام متوکل عباسی زنی ادعا کرد که من حضرت زینب هستم و متوکل به او گفت: تو زن جوانی هستی و از آن زمان سالهای زیادی گذشته است. . آن زن گفت : رسول خدا در من تصرف کرد و من هر چهل سال به چهل سال جوان می شوم. متوکل، بزرگان و علما را جمع…
Forwarded from شیعه۱۲امامی
https://www.instagram.com/p/Bgjr0B4nWiv/
#امام_هادی_در_قفس_شیر
.
در ایام متوکل عباسی زنی ادعا کرد که من حضرت زینب هستم و متوکل به او گفت: تو زن جوانی هستی و از آن زمان سالهای زیادی گذشته است.
.
آن زن گفت : رسول خدا در من تصرف کرد و من هر چهل سال به چهل سال جوان می شوم. متوکل، بزرگان و علما را جمع کرد و راه چاره خواست.
.
متوکل به آنان گفت: آیا غیر از گذشت سال، دلیل دیگری برای رد سخنان او دارید؟ گفتند: نه.
.
آنان به متوکل گفتند : هادی علیه السلام را بیاور شاید او بتواند باطل بودن این زن را روشن کند.
.
امام علیه السلام حاضر شد و فرمود: این دروغگو است و زینب سلام الله علیها در فلان سال وفات کرده است.
.
متوکل پرسید : آیا غیر از این، دلیلی برای دروغگو بودن هست؟
.
امام علیه السلام فرمود: بله و آن این است که گوشت فرزندان فاطمه سلام الله علیها بر درندگان حرام است. تو این زن را به قفس درندگان بینداز تا معلوم شود که دروغ می گوید.
.
متوکل خواست او را در قفس بیندازد، او گفت: این آقا می خواهد مرا به کشتن بدهد، یک نفر دیگر را آزمایش کنید. برخی از دشمنان امام علیه السلام به متوکل پیشنهاد کردند که خود امام علیه السلام داخل قفس برود.
.
متوکل به امام گفت : آیا می شود خود شما داخل قفس بروید؟! نردبانی آوردند و امام علیه السلام داخل قفس رفت و در داخل قفس شش شیر درنده بود.
.
وقتی امام علیه السلام داخل شد شیرها آمدند و در برابر امام علیه السلام خوابیدند و امام علیه السلام آنها را نوازش کرد و با دست اشاره می کرد و هر شیری به کناری می رفت.
.
وزیر متوکل به او گفت : زود او را از داخل قفس بیرون بیاور و گرنه آبروی ما می رود.
.
متوکل از امام هادی علیه السلام خواست که بیرون بیاید و امام علیه السلام بیرون آمد. امام فرمود : هر کس می گوید فرزند فاطمه (سلام الله علیها) است داخل شود.
.
متوکل به آن زن گفت : داخل شو. آن زن گفت : من دروغ می گفتم و احتیاج، مرا به این کار وا داشت و مادر متوکل شفاعت کرد و آن زن از مرگ نجات یافت.
.
📚منابــع : - بحار الانوار ج ۵۰ ص ۱۴۹ ح ۳۵ چاپ ایران. - منتهی الامال جلد ۲ ص ۶۵۴ چاپ هجرت
.
.
.
@SHIA_12_IMAM
#امام_هادی_در_قفس_شیر
.
در ایام متوکل عباسی زنی ادعا کرد که من حضرت زینب هستم و متوکل به او گفت: تو زن جوانی هستی و از آن زمان سالهای زیادی گذشته است.
.
آن زن گفت : رسول خدا در من تصرف کرد و من هر چهل سال به چهل سال جوان می شوم. متوکل، بزرگان و علما را جمع کرد و راه چاره خواست.
.
متوکل به آنان گفت: آیا غیر از گذشت سال، دلیل دیگری برای رد سخنان او دارید؟ گفتند: نه.
.
آنان به متوکل گفتند : هادی علیه السلام را بیاور شاید او بتواند باطل بودن این زن را روشن کند.
.
امام علیه السلام حاضر شد و فرمود: این دروغگو است و زینب سلام الله علیها در فلان سال وفات کرده است.
.
متوکل پرسید : آیا غیر از این، دلیلی برای دروغگو بودن هست؟
.
امام علیه السلام فرمود: بله و آن این است که گوشت فرزندان فاطمه سلام الله علیها بر درندگان حرام است. تو این زن را به قفس درندگان بینداز تا معلوم شود که دروغ می گوید.
.
متوکل خواست او را در قفس بیندازد، او گفت: این آقا می خواهد مرا به کشتن بدهد، یک نفر دیگر را آزمایش کنید. برخی از دشمنان امام علیه السلام به متوکل پیشنهاد کردند که خود امام علیه السلام داخل قفس برود.
.
متوکل به امام گفت : آیا می شود خود شما داخل قفس بروید؟! نردبانی آوردند و امام علیه السلام داخل قفس رفت و در داخل قفس شش شیر درنده بود.
.
وقتی امام علیه السلام داخل شد شیرها آمدند و در برابر امام علیه السلام خوابیدند و امام علیه السلام آنها را نوازش کرد و با دست اشاره می کرد و هر شیری به کناری می رفت.
.
وزیر متوکل به او گفت : زود او را از داخل قفس بیرون بیاور و گرنه آبروی ما می رود.
.
متوکل از امام هادی علیه السلام خواست که بیرون بیاید و امام علیه السلام بیرون آمد. امام فرمود : هر کس می گوید فرزند فاطمه (سلام الله علیها) است داخل شود.
.
متوکل به آن زن گفت : داخل شو. آن زن گفت : من دروغ می گفتم و احتیاج، مرا به این کار وا داشت و مادر متوکل شفاعت کرد و آن زن از مرگ نجات یافت.
.
📚منابــع : - بحار الانوار ج ۵۰ ص ۱۴۹ ح ۳۵ چاپ ایران. - منتهی الامال جلد ۲ ص ۶۵۴ چاپ هجرت
.
.
.
@SHIA_12_IMAM
Instagram
❖مؤسسه فرهنگی شیعه۱۲امامی❖
#امام_هادی_در_قفس_شیر . در ایام متوکل عباسی زنی ادعا کرد که من حضرت زینب هستم و متوکل به او گفت: تو زن جوانی هستی و از آن زمان سالهای زیادی گذشته است. . آن زن گفت : رسول خدا در من تصرف کرد و من هر چهل سال به چهل سال جوان می شوم. متوکل، بزرگان و علما را جمع…