🔴 #اختصاصی_آمدنیوز: رئیسی، ضیائی و «ساس»، هر سه در حال مکیدن خون زندانیان/ گزارش یکی زندانی محبوس در رجاییشهر از گوانتاناموهای #استبداد_فقیه
اینکه میگویند تحریمها هیچ اثری بر ما ندارد، چندان دروغ نیست، چون مقامات و رؤسا، با چپاول و غارت مردم، در برابر تحریمها جاخالی داده و فشار تحریمها را بر گُرده مردم میاندازند.
به طور مثال در زندان رجایی شهر کرج، مدیریت زندان ساز و کاری ترتیب داده که ابداع خود رئیس زندان است. در سلسله مراتب چیده شده، حتی مسئولان بخشهای دیگر زندان به راحتی به او دسترسی ندارند و به روایت یکی از کارکنان زندان، حتی برای تهیه داروی نظافت زندانیان، ابتدا باید مسئول دفتر «غلامرضا ضیایی» رئیس زندان و «شهبازی» منشی وی، اجازه ورود و ارائه درخواست از رئیس زندان را بدهد!
با این مدیریت پیچیده و کارا اما، نمونههایی از وضعیت زندان از این قرار است: گذشته از کیفیت تهوعآور غذای زندان، اندازه آن هم هر روز کمتر میشود. به طوریکه در غذای به اصطلاح «خوراک لوبیا» به ازای هر زندانی ۵ عدد لوبیا هم یافت نمیشود! نان تقریبا به تعداد زندانیان هم وجود ندارد، اگر چه اخیرا سهمیه سه عدد نان روزانه به دو عدد کاهش یافته (دو عدد لواش ۱۰۰ گرمی) ولی بقیه نان در فروشگاه به فروش میرسد. سهمیه چای هفتگی هر زندانی ۳۵ گرم چای خشک بود که با مدیریت کارا قطع شد. مایع ظرفشویی مطلقا قطع شده و برای مایع دستشویی ماهانه ۳۵۰۰ تومان و برای کیسه زباله ۵۲۰۰ تومان، سیگار (وجه رایج زندانی) از هر زندانی میگیرند. پکهای بهداشتی صابون و حوله و مسواک و... ماههاست که دیگر داده نمیشود و در فروشگاه به فروش میرسند! آنچه که نیازهای ضروری و سهمیه هر زندانی بوده در بازار سیاه زندان، به قیمتهای نجومی به فروش میرسند. قاشق ۱۵۰ هزار تومان و لیوان تا ۲۰۰ هزار تومان و موارد دیگر مثل نان، پیاز، سیب زمینی و... هم جدیدا به بازار سیاه راه یافته و سود حاصله از طریق عوامل «ضیائی» رئیس زندان به او داده میشود (حتی ۲۵۰ درصد برای خرید یا تعمیر هر وسیله) و لابد همه خرج امور خیریه میشوند! زندانیانی که به هر ترتیب اعتراض میکنند، بعد از ضربوشتم و دستبند شدن به پنجرهها و درها، به انفرادی و سپس به بندهای دیگر منتقل میشوند.
در تمام زمستان ۹۶ و ۹۷ هیچ وسیله گرمایشی وجود نداشت (اگر چه زندان شوفاژ دارد ولی پول سوخت و تعمیر و نگهداری به یغما رفته است) به طوریکه زندانیان بطریهای آب گرم را برای گرم شدن زیر پتو میبرند (طبعا یکی، دو ساعت). شپش با جمعیتی کمتر ولی «ساس» در جمعیتهای میلیونی در زندان غوغا میکند و طاقت زندانیان را طاق کرده و در کنار مدیریت زندان، مستمرا در حال مکیدن خون زندانیان است.
بودجه برای هر مقابلهای بالا کشیده شده و بر این وضعیت هم هیچکس نظارتی ندارد. اگر کسی هم برای بازدید آمده باشد از تیم خود رئیس زندان بوده، خصوصا اینکه مدیر زندان که قبلا خود را اطلاعاتی معرفی میکرد، حال خودش را از تیم رئیس «رئیسی» رئیس جدید قوه قضاییه میداند و بیشتر میتواند فشار و چپاول زندانیان را ادامه دهد و به اسم دستور از بالا همه امکانات زندان را مصادره کند، همه محدودیتها را افزایش دهد، پاسخگوی کسی نباشد و جلوی همه چیز را به بهانه ورود مواد مخدر ببندد؛ از جمله لباس، دارو، میوه، سبزی و...
در رجاییشهر همه ممنوعاند ولی هروئین از هر گرم ۶۰۰ هزار تومان به ۲۰۰ هزار تومان، شیشه از هر گرم یک میلیون تومان به ۴۰۰ هزار تومان و کاغذ (یک نوع مواد مخدر) هر مربعی به ۱۰ هزار تومان رسیده است!👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
اینکه میگویند تحریمها هیچ اثری بر ما ندارد، چندان دروغ نیست، چون مقامات و رؤسا، با چپاول و غارت مردم، در برابر تحریمها جاخالی داده و فشار تحریمها را بر گُرده مردم میاندازند.
به طور مثال در زندان رجایی شهر کرج، مدیریت زندان ساز و کاری ترتیب داده که ابداع خود رئیس زندان است. در سلسله مراتب چیده شده، حتی مسئولان بخشهای دیگر زندان به راحتی به او دسترسی ندارند و به روایت یکی از کارکنان زندان، حتی برای تهیه داروی نظافت زندانیان، ابتدا باید مسئول دفتر «غلامرضا ضیایی» رئیس زندان و «شهبازی» منشی وی، اجازه ورود و ارائه درخواست از رئیس زندان را بدهد!
با این مدیریت پیچیده و کارا اما، نمونههایی از وضعیت زندان از این قرار است: گذشته از کیفیت تهوعآور غذای زندان، اندازه آن هم هر روز کمتر میشود. به طوریکه در غذای به اصطلاح «خوراک لوبیا» به ازای هر زندانی ۵ عدد لوبیا هم یافت نمیشود! نان تقریبا به تعداد زندانیان هم وجود ندارد، اگر چه اخیرا سهمیه سه عدد نان روزانه به دو عدد کاهش یافته (دو عدد لواش ۱۰۰ گرمی) ولی بقیه نان در فروشگاه به فروش میرسد. سهمیه چای هفتگی هر زندانی ۳۵ گرم چای خشک بود که با مدیریت کارا قطع شد. مایع ظرفشویی مطلقا قطع شده و برای مایع دستشویی ماهانه ۳۵۰۰ تومان و برای کیسه زباله ۵۲۰۰ تومان، سیگار (وجه رایج زندانی) از هر زندانی میگیرند. پکهای بهداشتی صابون و حوله و مسواک و... ماههاست که دیگر داده نمیشود و در فروشگاه به فروش میرسند! آنچه که نیازهای ضروری و سهمیه هر زندانی بوده در بازار سیاه زندان، به قیمتهای نجومی به فروش میرسند. قاشق ۱۵۰ هزار تومان و لیوان تا ۲۰۰ هزار تومان و موارد دیگر مثل نان، پیاز، سیب زمینی و... هم جدیدا به بازار سیاه راه یافته و سود حاصله از طریق عوامل «ضیائی» رئیس زندان به او داده میشود (حتی ۲۵۰ درصد برای خرید یا تعمیر هر وسیله) و لابد همه خرج امور خیریه میشوند! زندانیانی که به هر ترتیب اعتراض میکنند، بعد از ضربوشتم و دستبند شدن به پنجرهها و درها، به انفرادی و سپس به بندهای دیگر منتقل میشوند.
در تمام زمستان ۹۶ و ۹۷ هیچ وسیله گرمایشی وجود نداشت (اگر چه زندان شوفاژ دارد ولی پول سوخت و تعمیر و نگهداری به یغما رفته است) به طوریکه زندانیان بطریهای آب گرم را برای گرم شدن زیر پتو میبرند (طبعا یکی، دو ساعت). شپش با جمعیتی کمتر ولی «ساس» در جمعیتهای میلیونی در زندان غوغا میکند و طاقت زندانیان را طاق کرده و در کنار مدیریت زندان، مستمرا در حال مکیدن خون زندانیان است.
بودجه برای هر مقابلهای بالا کشیده شده و بر این وضعیت هم هیچکس نظارتی ندارد. اگر کسی هم برای بازدید آمده باشد از تیم خود رئیس زندان بوده، خصوصا اینکه مدیر زندان که قبلا خود را اطلاعاتی معرفی میکرد، حال خودش را از تیم رئیس «رئیسی» رئیس جدید قوه قضاییه میداند و بیشتر میتواند فشار و چپاول زندانیان را ادامه دهد و به اسم دستور از بالا همه امکانات زندان را مصادره کند، همه محدودیتها را افزایش دهد، پاسخگوی کسی نباشد و جلوی همه چیز را به بهانه ورود مواد مخدر ببندد؛ از جمله لباس، دارو، میوه، سبزی و...
در رجاییشهر همه ممنوعاند ولی هروئین از هر گرم ۶۰۰ هزار تومان به ۲۰۰ هزار تومان، شیشه از هر گرم یک میلیون تومان به ۴۰۰ هزار تومان و کاغذ (یک نوع مواد مخدر) هر مربعی به ۱۰ هزار تومان رسیده است!👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo