#معرفی_کتاب
#1984
#جرج_اورول
۱۹۸۴، یکی از شاهکارهای مسلم ادبیات جهان که تأثیر زیادی در فرهنگ عامه و رسانهای جهان گذاشته است، در گاردین مقاله جالبیدر مورد این رمان منتشر شده
بسیار از ما، تصوری از مصائب و دشواریهای که یک نویسنده برای نوشتن و مهیا کردن یک رمان بر خود هموار میکند، نداریم، اما مطالعه این پست میتواند دورنمایی از تلاشهای نویسندگان آثار ادبی برای انتشار افکارشان بدهد:
در سال ۱۹۴۶، سردبیر نشریه آبزرور Observer، «دیوید آستور»، یک خانه روستایی را در محل دورافتادهای در اسکاتلند به«جورج اورول» قرض داد، تا او در آن کتاب مشهورش یعنی ۱۹۸۴۴ را بنویسد. این کتاب یکی از مشهورترین کتابهای قرن بیستم شد، اما اورول چگونه و در چه شرایطی این شاهکار را نوشت؟
«یکی از روزهای بسیار سرد ماه آوریل بود و ساعتها برای اعلام ساعت، سیزده بار نواختند.»
این سطر اول رمان ۱۹۸۴ است، رمانی که ۶۰ سال از زمان انتشارش میگذرد.
شاید فکر کنید که اورول بی هیچ دشواری و رنجی این کتاب را به رشته نگارش درآورده است، اما اگر فقط نگاهی به دستخط اولیه کتاب بیندازید، آثار وسواس و آشفتگی فکری او، با نوشتههایی به رنگهای مختلف و اصلاحات متعدد، نمودار است.
۱۹۸۴ رمانی است که هیچگاه کهنه نمیشد و داستان آن برای ابد تازه جلوه میکند و هر کسی گمان می کند که کتاب برای عصر او نوشته شده است. با ۱۹۸۴، اصطلاحاتی مانند «برادربزرگ» به واژههای روزمره مردم و مطبوعات تبدیل شدند.
۱۹۸۴ تا به حال به بیش از ۶۵ زبان مختلف برگردان شده است و میلیونها نسخه از آن به فروش رسیده است و در نتیجه آن، جورج اورول به جایگاه ممتازی در ادبیات جهان رسید.
«جهان اورولی»، هماینک اصطلاحی است که به صورت خلاصه توتالیتاریسم و نظامهای سرکوبگر را توصیف میکند. ۱۹۸۴ رمانی است که داستان وینستون اسمیت را روایت میکند، فردی که نماد یک شهروند عادی دگراندیش در دنیاهای اورولی است.
🔴ایده ۱۹۸۴ چگونه در ذهن اورول شکل گرفت؟
ایده ۱۹۸۴ که اورول تا مراحل پایانی نگارش آن قصد داشت، نام «آخرین مرد اروپا» را بر آن بنهد،. از زمان جنگهای داخلی اسپانیا به سر اورول افتاد و بنمایه اصلیاش در طی سال های ۱۹۴۳ تا ۱۹۴۴ در او شکل گرفت ، یعنی زمانی که او و همسرش «ایلین» یک فرزندخوانده به نام ریچارد اختیار کردند.
اورول خود میگوید که تا حدی هم تحت تأثیر اجلاس تهران در سال ۱۹۴۴ قرار گرفت که در ان استالین و روزولت و چرچیل در مورد سرنوشت جهان تصمیم گرفتند و به نوعی دنیا را بین خود تقسیم کردند.
اورول از سال ۱۹۴۲ به عنوان منتقد ادبی برای دیوید آستور در آبزرور کار میکرد و بعدها خبرنگار این نشریه شد. آستور، رکگویی، درستکاری و نجابت اورول را میستود و در سالهای دهه ۴۰ میلادی حامی او محسوب میشد. این دوستی نقشی تعیینکننده برای نگارش ۱۹۸۴ بازی کرد.
https://t.me/sh_n_halloo/643
✅ @sh_n_halloo
#1984
#جرج_اورول
۱۹۸۴، یکی از شاهکارهای مسلم ادبیات جهان که تأثیر زیادی در فرهنگ عامه و رسانهای جهان گذاشته است، در گاردین مقاله جالبیدر مورد این رمان منتشر شده
بسیار از ما، تصوری از مصائب و دشواریهای که یک نویسنده برای نوشتن و مهیا کردن یک رمان بر خود هموار میکند، نداریم، اما مطالعه این پست میتواند دورنمایی از تلاشهای نویسندگان آثار ادبی برای انتشار افکارشان بدهد:
در سال ۱۹۴۶، سردبیر نشریه آبزرور Observer، «دیوید آستور»، یک خانه روستایی را در محل دورافتادهای در اسکاتلند به«جورج اورول» قرض داد، تا او در آن کتاب مشهورش یعنی ۱۹۸۴۴ را بنویسد. این کتاب یکی از مشهورترین کتابهای قرن بیستم شد، اما اورول چگونه و در چه شرایطی این شاهکار را نوشت؟
«یکی از روزهای بسیار سرد ماه آوریل بود و ساعتها برای اعلام ساعت، سیزده بار نواختند.»
این سطر اول رمان ۱۹۸۴ است، رمانی که ۶۰ سال از زمان انتشارش میگذرد.
شاید فکر کنید که اورول بی هیچ دشواری و رنجی این کتاب را به رشته نگارش درآورده است، اما اگر فقط نگاهی به دستخط اولیه کتاب بیندازید، آثار وسواس و آشفتگی فکری او، با نوشتههایی به رنگهای مختلف و اصلاحات متعدد، نمودار است.
۱۹۸۴ رمانی است که هیچگاه کهنه نمیشد و داستان آن برای ابد تازه جلوه میکند و هر کسی گمان می کند که کتاب برای عصر او نوشته شده است. با ۱۹۸۴، اصطلاحاتی مانند «برادربزرگ» به واژههای روزمره مردم و مطبوعات تبدیل شدند.
۱۹۸۴ تا به حال به بیش از ۶۵ زبان مختلف برگردان شده است و میلیونها نسخه از آن به فروش رسیده است و در نتیجه آن، جورج اورول به جایگاه ممتازی در ادبیات جهان رسید.
«جهان اورولی»، هماینک اصطلاحی است که به صورت خلاصه توتالیتاریسم و نظامهای سرکوبگر را توصیف میکند. ۱۹۸۴ رمانی است که داستان وینستون اسمیت را روایت میکند، فردی که نماد یک شهروند عادی دگراندیش در دنیاهای اورولی است.
🔴ایده ۱۹۸۴ چگونه در ذهن اورول شکل گرفت؟
ایده ۱۹۸۴ که اورول تا مراحل پایانی نگارش آن قصد داشت، نام «آخرین مرد اروپا» را بر آن بنهد،. از زمان جنگهای داخلی اسپانیا به سر اورول افتاد و بنمایه اصلیاش در طی سال های ۱۹۴۳ تا ۱۹۴۴ در او شکل گرفت ، یعنی زمانی که او و همسرش «ایلین» یک فرزندخوانده به نام ریچارد اختیار کردند.
اورول خود میگوید که تا حدی هم تحت تأثیر اجلاس تهران در سال ۱۹۴۴ قرار گرفت که در ان استالین و روزولت و چرچیل در مورد سرنوشت جهان تصمیم گرفتند و به نوعی دنیا را بین خود تقسیم کردند.
اورول از سال ۱۹۴۲ به عنوان منتقد ادبی برای دیوید آستور در آبزرور کار میکرد و بعدها خبرنگار این نشریه شد. آستور، رکگویی، درستکاری و نجابت اورول را میستود و در سالهای دهه ۴۰ میلادی حامی او محسوب میشد. این دوستی نقشی تعیینکننده برای نگارش ۱۹۸۴ بازی کرد.
https://t.me/sh_n_halloo/643
✅ @sh_n_halloo
Telegram
شب نشيني هالو
#جورج_اورول
#کتاب_صوتی
#سه_فصل
این کتاب بعد از پیروزی ترامپ در انتخابات به صدر پرفروش ترین ها برگشت. آیا پیش بینی #1984 محقق شد؟
✅ @sh_n_halloo
#کتاب_صوتی
#سه_فصل
این کتاب بعد از پیروزی ترامپ در انتخابات به صدر پرفروش ترین ها برگشت. آیا پیش بینی #1984 محقق شد؟
✅ @sh_n_halloo