(ناخدا محمد حقیقت)
هفتم آذر؛ حماسهای در دریا، زخمی در تاریخ
هفتم آذر فقط یک تاریخ در تقویم نظامی نیست؛
روزی است که در آن، نیروی دریایی ایران سرنوشت جنگ را دگرگون کرد.
روزی که در شصتوهفتمین روز جنگ، نیروی دریایی عراق عملاً از صفحه نبرد حذف شد،
سکوهای استراتژیک البکر و الامیه در آتش فرو رفتند،
شمال خلیج فارس، دهانه اروند و خورموسی به کنترل کامل ایران درآمد
و عراق، برای نخستینبار، محاصرهای دریایی را با تمام وجود لمس کرد؛
محاصرهای که صادرات و وارداتش را فلج کرد و موازنه جنگ را تغییر داد.
این عملیات بزرگ، با هدایت نیروی رزمی ۴۲۱ از منطقه دریایی بوشهر،
با فرماندهی دقیق و جسورانه ناخدا بهرام افضلی،
با نقشآفرینی افسران و درجهداران نیروی دریایی،
تکاوران دریایی، هوادریای نیروی دریایی
و پشتیبانی شجاعانه و تعیینکننده نیروی هوایی ارتش،
به یکی از درخشانترین صفحات تاریخ نظامی ایران بدل شد.
سالها گذشت تا سرانجام، در برنامه رسمی شبکه خبر،
یکی از فرماندهان ارشد ارتش جمهوری اسلامی،
امیر دریادار حبیبالله سیاری،
نهتنها از اهداف راهبردی این عملیات پرده برداشت،
بلکه با صراحت، از پیشکسوتان آن دوران یاد کرد
و گفت: «دست همه آنها را میبوسم.»
اما تاریخ ما، همیشه فقط روایت پیروزی نیست؛
در کنار این افتخار، تراژدیای عمیق و فراموشنشدنی ایستاده است.
ناخدا بهرام افضلی،
فرمانده نیروی دریایی و طراح این عملیات غرورآفرین،
در اسفند ۱۳۶۱ اعدام شد.
ناخدا سیروس حکیمی،
فرمانده پایگاه دریایی بوشهر،
در شهریور ۱۳۶۷، در یکی از تلخترین فصول تاریخ معاصر،
بدار آویخته شد.
افسران دیگری،
یا به زندان افتادند،
یا سالها از وطن دور ماندند،
یا با زخمی خاموش، بارِ سنگینِ فراموشی را بر دوش کشیدند.
و در این میان،
یاد ناخدا همتی،
فرماندهای که از روی ناوچه قهرمان «پیکان»
فرماندهی عملیات را در دل دریا بر عهده داشت
و همراه با ناوچهاش و بخشی از خدمه،
در اعماق خلیج فارس جاودانه شد،
همچون چراغی است که خاموش نخواهد شد.
این روایت، فقط روایت نظامیگری نیست؛
روایت میهندوستی است،
روایت انسانهایی که در لحظه خطر،
نه به نامها اندیشیدند، نه به آینده خود،
بلکه ایستادند، جنگیدند
و برای ایران، تاریخ ساختند.
شاید امروز، بیش از همیشه،
لازم باشد این تجربه را به یاد بسپاریم:
که وطندوستی، فراتر از سیاست است
و تاریخ، با همه سکوتهایش،
فراموش نمیکند.
یاد همه آن عزیزان گرامی،
یاد آنان که جنگیدند،
و آنان که بهای سنگینِ وفاداری به ایران را پرداختند،
یادشان ماندگار و راهشان پر رهرو.
#زن_زندگی_آزادی
https://zil.ink/Mrhalloo
شب نشینی هالو 👇
@sh_n_halloo
هفتم آذر؛ حماسهای در دریا، زخمی در تاریخ
هفتم آذر فقط یک تاریخ در تقویم نظامی نیست؛
روزی است که در آن، نیروی دریایی ایران سرنوشت جنگ را دگرگون کرد.
روزی که در شصتوهفتمین روز جنگ، نیروی دریایی عراق عملاً از صفحه نبرد حذف شد،
سکوهای استراتژیک البکر و الامیه در آتش فرو رفتند،
شمال خلیج فارس، دهانه اروند و خورموسی به کنترل کامل ایران درآمد
و عراق، برای نخستینبار، محاصرهای دریایی را با تمام وجود لمس کرد؛
محاصرهای که صادرات و وارداتش را فلج کرد و موازنه جنگ را تغییر داد.
این عملیات بزرگ، با هدایت نیروی رزمی ۴۲۱ از منطقه دریایی بوشهر،
با فرماندهی دقیق و جسورانه ناخدا بهرام افضلی،
با نقشآفرینی افسران و درجهداران نیروی دریایی،
تکاوران دریایی، هوادریای نیروی دریایی
و پشتیبانی شجاعانه و تعیینکننده نیروی هوایی ارتش،
به یکی از درخشانترین صفحات تاریخ نظامی ایران بدل شد.
سالها گذشت تا سرانجام، در برنامه رسمی شبکه خبر،
یکی از فرماندهان ارشد ارتش جمهوری اسلامی،
امیر دریادار حبیبالله سیاری،
نهتنها از اهداف راهبردی این عملیات پرده برداشت،
بلکه با صراحت، از پیشکسوتان آن دوران یاد کرد
و گفت: «دست همه آنها را میبوسم.»
اما تاریخ ما، همیشه فقط روایت پیروزی نیست؛
در کنار این افتخار، تراژدیای عمیق و فراموشنشدنی ایستاده است.
ناخدا بهرام افضلی،
فرمانده نیروی دریایی و طراح این عملیات غرورآفرین،
در اسفند ۱۳۶۱ اعدام شد.
ناخدا سیروس حکیمی،
فرمانده پایگاه دریایی بوشهر،
در شهریور ۱۳۶۷، در یکی از تلخترین فصول تاریخ معاصر،
بدار آویخته شد.
افسران دیگری،
یا به زندان افتادند،
یا سالها از وطن دور ماندند،
یا با زخمی خاموش، بارِ سنگینِ فراموشی را بر دوش کشیدند.
و در این میان،
یاد ناخدا همتی،
فرماندهای که از روی ناوچه قهرمان «پیکان»
فرماندهی عملیات را در دل دریا بر عهده داشت
و همراه با ناوچهاش و بخشی از خدمه،
در اعماق خلیج فارس جاودانه شد،
همچون چراغی است که خاموش نخواهد شد.
این روایت، فقط روایت نظامیگری نیست؛
روایت میهندوستی است،
روایت انسانهایی که در لحظه خطر،
نه به نامها اندیشیدند، نه به آینده خود،
بلکه ایستادند، جنگیدند
و برای ایران، تاریخ ساختند.
شاید امروز، بیش از همیشه،
لازم باشد این تجربه را به یاد بسپاریم:
که وطندوستی، فراتر از سیاست است
و تاریخ، با همه سکوتهایش،
فراموش نمیکند.
یاد همه آن عزیزان گرامی،
یاد آنان که جنگیدند،
و آنان که بهای سنگینِ وفاداری به ایران را پرداختند،
یادشان ماندگار و راهشان پر رهرو.
#زن_زندگی_آزادی
https://zil.ink/Mrhalloo
شب نشینی هالو 👇
@sh_n_halloo
❤58💔14👍3🙏1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
نخورید تا برید بهشت،
یه آخوند میگه ائمه نمیریدن یکی دیگه میگه گه ائمه بوی عطر و گلاب میداد، بابا تکلیفو روشن کنید.
#زن_زندگی_آزادی
https://zil.ink/Mrhalloo
شب نشینی هالو 👇
@sh_n_halloo
یه آخوند میگه ائمه نمیریدن یکی دیگه میگه گه ائمه بوی عطر و گلاب میداد، بابا تکلیفو روشن کنید.
#زن_زندگی_آزادی
https://zil.ink/Mrhalloo
شب نشینی هالو 👇
@sh_n_halloo
🤬34🔥10😁7❤5👍1🤔1🥴1
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
به کوری چشم مهران غفوریان و سیامک انصاری و اربابان ایران ستیزشون در پس پرده های نیرنگ و دورویی.
#زن_زندگی_آزادی
https://zil.ink/Mrhalloo
شب نشینی هالو 👇
@sh_n_halloo
#زن_زندگی_آزادی
https://zil.ink/Mrhalloo
شب نشینی هالو 👇
@sh_n_halloo
❤46👏20👍3👎2🤬2
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
داستان شنیدنی پرونده اکبر طبری
نیاز به تحلیل دارد.
#زن_زندگی_آزادی
https://zil.ink/Mrhalloo
شب نشینی هالو 👇
@sh_n_halloo
نیاز به تحلیل دارد.
#زن_زندگی_آزادی
https://zil.ink/Mrhalloo
شب نشینی هالو 👇
@sh_n_halloo
🔥36❤1
*از مونتاژ سوگواری تا مشروعیتسازی اقتدار*
نقدی سیاسی بر رفتارهای اقتدارگرایانه در اپوزیسیون سلطنتطلب
دموکراسی نه با نیت سنجیده میشود و نه با ادعا؛ بلکه با سازوکار، رفتار و مرزبندی عملی. تاریخ معاصر ایران بارها نشان داده است که خطر اقتدارگرایی نه صرفاً در قدرت حاکم، بلکه در اپوزیسیونی که خود را از پاسخگویی معاف میداند نیز حضور دارد.
آنچه اخیراً در جریان مراسم هفتم خسرو علیکردی در مشهد رخ داد، از مونتاژ شعارهای حمایت از رضا پهلوی و شعارهای آشکارا فاشیستی بر ویدئوی یک مراسم سوگواری، تا تشکر علنی رضا پهلوی از «هواداران داخل ایران» نمونهای نگرانکننده از همین روند است؛ روندی که اگر بهموقع تحلیل و افشا نشود، میتواند فاجعهای را بازتولید کند که جامعهٔ ایران یکبار هزینهٔ آن را پرداخته است.
۱. مصادرهٔ رنج: وقتی مرگ به ابزار سیاست اقتدارگرا تبدیل میشود
مونتاژ و دستکاری ویدئوی یک مراسم سوگواری، صرفاً یک دروغ رسانهای یا عملیات سایبری نیست؛ بلکه یک کنش سیاسی تمامعیار است.
در این عمل، سه خط قرمز بهطور همزمان شکسته میشود:
1. مصادرهٔ رنج و سوگ جمعی برای مشروعیتسازی سیاسی
2. تحریف ارادهٔ واقعی مردم حاضر در صحنه
3. جا زدن یک گرایش سیاسی خاص بهعنوان «صدای مردم»
این دقیقاً همان الگویی است که جمهوری اسلامی دههها با «شهدا» و «قربانیان» بهکار برده و پیشتر نیز سازمانهای اقتدارگرای دیگر از آن بهره گرفتهاند. تفاوت در نامهاست، نه در منطق.
۲. سکوت معنادار: وقتی رهبر مسئولیت هوادارانش را نمیپذیرد
در سیاست دموکراتیک، هیچ چهرهای نمیتواند خود را از رفتار هوادارانش جدا بداند.
اگر هوادارانی به نام یک فرد یا جریان:
• شعارهای حذفگرایانه
• نفرتپراکنی علیه نیروهای اپوزیسیون
• حملات سازمانیافته به چپ اجتماعی و سیاسی
• و گفتمان ضدتکثر و ضدزن
را تکرار میکنند، سکوت رهبر بهمعنای تأیید ضمنی است.
تشکر رضا پهلوی از «هواداران داخل ایران»، بدون کوچکترین مرزبندی با این رفتارها، دقیقاً در همین چارچوب معنا پیدا میکند. این سکوت، نه بیطرفی است و نه غفلت؛ بلکه انتخاب سیاسی است.
۳. الگوی تاریخی خطرناک: از خمینی تا رجوی
جامعهٔ ایران بهای سنگینی برای سادهلوحی سیاسی پرداخته است. خمینی تا پیش از قدرتگیری:
• از آزادی سخن میگفت
• از حقوق زنان دم میزد
• و زبانش آکنده از واژگان «مردمی» بود
اما او هرگز سازوکار دموکراتیک، پاسخگویی و نفی تمرکز قدرت را نپذیرفت. نتیجه، فاجعهای تاریخی شد.
مسعود رجوی نیز با کنارکشیدن صوری از مسئولیتهای تشکیلاتی و اعلام خود بهعنوان «رهبر ایدئولوژیک»، شکل دیگری از همان منطق را بازتولید کرد:
قدرت قدسی، غیرپاسخگو و فراتر از نقد.
امروز، رضا پهلوی خود را « پدر » مینامد، پذیرش کاریزمای موروثی ( اقا زاده)، سکوت در برابر شعارهای فاشیستی و عدم ارائهٔ هرگونه سازوکار دموکراتیک، همان مسیر را با زبانی نرمتر، هموار میکند.
۴. چرا چپ هدف است؟
حملات مستمر سلطنتطلبان به «چپ» تصادفی نیست. چپ در اینجا صرفاً حزب یا سازمان نیست؛ بلکه:
• چپ اجتماعی
• جنبشهای مطالباتی
• نهادسازی از پایین
• و نفی تمرکز قدرت
را نیز در بر میگیرد.
چپ اجتماعی دشمن طبیعی هر پروژهٔ اقتدارگرایانه است، زیرا:
• رهبر ندارد
• قابل مصادره نیست
• و مشروعیت را از «مردم زنده و کنشگر» میگیرد، نه از تاریخ ( کوروش)، خون ( مجاهدین) یا نام خانوادگی (پهلوی).
۵. شعارهای فاشیستی؛ مسئلهٔ زبان نیست، مسئلهٔ منطق است
دفاع از این شعارها با این توجیه که «احساسی است»، «کار چند نفر است» یا «الان وقت انتقاد نیست»، بازتولید دقیق منطق سال ۵۷ است.
مسئله، واژهها نیستند؛ مسئله منطق دوست/دشمن، حذف، و یکدستسازی جامعه است.
دموکراسی با تکثر زنده است، نه با اطاعت.
۶. معیار دموکراسی چیست؟
یک چهره یا جریان دموکراتیک:
• با نفرتپراکنی مرزبندی علنی میکند
• مسئولیت هوادارانش را میپذیرد
• سازوکار پاسخگویی ارائه میدهد
• قدرت را فرایند میداند، نه میراث
• و مشروعیت را از مشارکت واقعی مردم میگیرد
هر پروژهای که این معیارها را نپذیرد، حتی اگر علیه جمهوری اسلامی باشد، بدیل دموکراتیک نیست؛ صرفاً شکلی دیگر از سلطه است.
نتیجهگیری
خطر اقتدارگرایی، پس از بهقدرترسیدن آغاز نمیشود.
آنجا آغاز میشود که:
• نفرت به نام مردم عادی میشود
• رنج مصادره میشود
• و رهبر، بهجای مرزبندی، تشویق میکند
جامعهٔ ایران حق ندارد یکبار دیگر، به بهای سرنگونی یک استبداد، استبدادی دیگر را نادیده بگیرد.
حمید
۱۴ دسامبر ۲۰۲۵د.
#زن_زندگی_آزادی
https://zil.ink/Mrhalloo
شب نشینی هالو 👇
@sh_n_halloo
نقدی سیاسی بر رفتارهای اقتدارگرایانه در اپوزیسیون سلطنتطلب
دموکراسی نه با نیت سنجیده میشود و نه با ادعا؛ بلکه با سازوکار، رفتار و مرزبندی عملی. تاریخ معاصر ایران بارها نشان داده است که خطر اقتدارگرایی نه صرفاً در قدرت حاکم، بلکه در اپوزیسیونی که خود را از پاسخگویی معاف میداند نیز حضور دارد.
آنچه اخیراً در جریان مراسم هفتم خسرو علیکردی در مشهد رخ داد، از مونتاژ شعارهای حمایت از رضا پهلوی و شعارهای آشکارا فاشیستی بر ویدئوی یک مراسم سوگواری، تا تشکر علنی رضا پهلوی از «هواداران داخل ایران» نمونهای نگرانکننده از همین روند است؛ روندی که اگر بهموقع تحلیل و افشا نشود، میتواند فاجعهای را بازتولید کند که جامعهٔ ایران یکبار هزینهٔ آن را پرداخته است.
۱. مصادرهٔ رنج: وقتی مرگ به ابزار سیاست اقتدارگرا تبدیل میشود
مونتاژ و دستکاری ویدئوی یک مراسم سوگواری، صرفاً یک دروغ رسانهای یا عملیات سایبری نیست؛ بلکه یک کنش سیاسی تمامعیار است.
در این عمل، سه خط قرمز بهطور همزمان شکسته میشود:
1. مصادرهٔ رنج و سوگ جمعی برای مشروعیتسازی سیاسی
2. تحریف ارادهٔ واقعی مردم حاضر در صحنه
3. جا زدن یک گرایش سیاسی خاص بهعنوان «صدای مردم»
این دقیقاً همان الگویی است که جمهوری اسلامی دههها با «شهدا» و «قربانیان» بهکار برده و پیشتر نیز سازمانهای اقتدارگرای دیگر از آن بهره گرفتهاند. تفاوت در نامهاست، نه در منطق.
۲. سکوت معنادار: وقتی رهبر مسئولیت هوادارانش را نمیپذیرد
در سیاست دموکراتیک، هیچ چهرهای نمیتواند خود را از رفتار هوادارانش جدا بداند.
اگر هوادارانی به نام یک فرد یا جریان:
• شعارهای حذفگرایانه
• نفرتپراکنی علیه نیروهای اپوزیسیون
• حملات سازمانیافته به چپ اجتماعی و سیاسی
• و گفتمان ضدتکثر و ضدزن
را تکرار میکنند، سکوت رهبر بهمعنای تأیید ضمنی است.
تشکر رضا پهلوی از «هواداران داخل ایران»، بدون کوچکترین مرزبندی با این رفتارها، دقیقاً در همین چارچوب معنا پیدا میکند. این سکوت، نه بیطرفی است و نه غفلت؛ بلکه انتخاب سیاسی است.
۳. الگوی تاریخی خطرناک: از خمینی تا رجوی
جامعهٔ ایران بهای سنگینی برای سادهلوحی سیاسی پرداخته است. خمینی تا پیش از قدرتگیری:
• از آزادی سخن میگفت
• از حقوق زنان دم میزد
• و زبانش آکنده از واژگان «مردمی» بود
اما او هرگز سازوکار دموکراتیک، پاسخگویی و نفی تمرکز قدرت را نپذیرفت. نتیجه، فاجعهای تاریخی شد.
مسعود رجوی نیز با کنارکشیدن صوری از مسئولیتهای تشکیلاتی و اعلام خود بهعنوان «رهبر ایدئولوژیک»، شکل دیگری از همان منطق را بازتولید کرد:
قدرت قدسی، غیرپاسخگو و فراتر از نقد.
امروز، رضا پهلوی خود را « پدر » مینامد، پذیرش کاریزمای موروثی ( اقا زاده)، سکوت در برابر شعارهای فاشیستی و عدم ارائهٔ هرگونه سازوکار دموکراتیک، همان مسیر را با زبانی نرمتر، هموار میکند.
۴. چرا چپ هدف است؟
حملات مستمر سلطنتطلبان به «چپ» تصادفی نیست. چپ در اینجا صرفاً حزب یا سازمان نیست؛ بلکه:
• چپ اجتماعی
• جنبشهای مطالباتی
• نهادسازی از پایین
• و نفی تمرکز قدرت
را نیز در بر میگیرد.
چپ اجتماعی دشمن طبیعی هر پروژهٔ اقتدارگرایانه است، زیرا:
• رهبر ندارد
• قابل مصادره نیست
• و مشروعیت را از «مردم زنده و کنشگر» میگیرد، نه از تاریخ ( کوروش)، خون ( مجاهدین) یا نام خانوادگی (پهلوی).
۵. شعارهای فاشیستی؛ مسئلهٔ زبان نیست، مسئلهٔ منطق است
دفاع از این شعارها با این توجیه که «احساسی است»، «کار چند نفر است» یا «الان وقت انتقاد نیست»، بازتولید دقیق منطق سال ۵۷ است.
مسئله، واژهها نیستند؛ مسئله منطق دوست/دشمن، حذف، و یکدستسازی جامعه است.
دموکراسی با تکثر زنده است، نه با اطاعت.
۶. معیار دموکراسی چیست؟
یک چهره یا جریان دموکراتیک:
• با نفرتپراکنی مرزبندی علنی میکند
• مسئولیت هوادارانش را میپذیرد
• سازوکار پاسخگویی ارائه میدهد
• قدرت را فرایند میداند، نه میراث
• و مشروعیت را از مشارکت واقعی مردم میگیرد
هر پروژهای که این معیارها را نپذیرد، حتی اگر علیه جمهوری اسلامی باشد، بدیل دموکراتیک نیست؛ صرفاً شکلی دیگر از سلطه است.
نتیجهگیری
خطر اقتدارگرایی، پس از بهقدرترسیدن آغاز نمیشود.
آنجا آغاز میشود که:
• نفرت به نام مردم عادی میشود
• رنج مصادره میشود
• و رهبر، بهجای مرزبندی، تشویق میکند
جامعهٔ ایران حق ندارد یکبار دیگر، به بهای سرنگونی یک استبداد، استبدادی دیگر را نادیده بگیرد.
حمید
۱۴ دسامبر ۲۰۲۵د.
#زن_زندگی_آزادی
https://zil.ink/Mrhalloo
شب نشینی هالو 👇
@sh_n_halloo
👍48❤20👎10🤬1
Forwarded from کمکرسانی هالو
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
😁40❤5👎2🤬1😐1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💯40👎14🤬7👍4🔥4❤1🤷1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔥46❤10🤬8👎4🥴2👍1😁1
Forwarded from محمد رضا عالی پيام - هالو
ماجرای مشهد از عینک هالو
https://www.youtube.com/MrHallooCh?sub_confirmation=1
رسانه شمایید
از این که لینک را برای دیگران میفرستید و در گروهها قرار میدهید سپاسگزارم
با لایک، کامنت گذاری و سابسکرایب از کانال حمایت کنید.
⚠️ توجه⚠️
«برای دسترسی به لینک یوتوب در ایران میبایست از VPN استفاده کنید.
https://www.youtube.com/MrHallooCh?sub_confirmation=1
رسانه شمایید
از این که لینک را برای دیگران میفرستید و در گروهها قرار میدهید سپاسگزارم
با لایک، کامنت گذاری و سابسکرایب از کانال حمایت کنید.
⚠️ توجه⚠️
«برای دسترسی به لینک یوتوب در ایران میبایست از VPN استفاده کنید.
👍36👎10❤5👏3
هدیه تابلو معرق شعر هالو اثر دست خسرو علیکردی به نسرین ستوده .
نسرین ستوده، حقوقدان و فعال حقوق بشر، با انتشار متنی در اینستاگرام از سفری که برای شرکت در مراسم بزرگداشت خسرو علیکردی به مشهد داشته، نوشت که بهدلیل تأخیر پرواز، پس از پایان مراسم به محل مسجد رسیده و موفق به حضور در آیین یادبود نشده است.
🔸او در این روایت، از دیدار با خانواده خسرو علیکردی و تأثیر عمیق این ملاقات سخن گفته و بخش دردناک این سفر را دریافت تابلوی هنری معرقی دانسته که خسرو علیکردی بههمراه یکی از دوستانش در زندان وکیلآباد مشهد ساخته بود؛ تابلویی بر اساس شعری از عالی پیام که قرار بود دو روز پیش از مرگ خسرو، به تهران آورده شود.
🔸ستوده نوشته است خسرو علیکردی در تماس تلفنی کوتاهی پیش از درگذشتش گفته بود قصد دارد این تابلو را شخصاً به او برساند، اما «مرگ مشکوک» به او فرصت این کار را نداد. او در پایان، خواستار آزادی همه بازداشتشدگان مراسم یادبود، از جمله جواد علیکردی، و شفافسازی درباره علت مرگ خسرو علیکردی شده و تأکید کرده است: «ما دادخواهیم.»
رادیو فردا
#زن_زندگی_آزادی
https://zil.ink/Mrhalloo
شب نشینی هالو 👇
@sh_n_halloo
نسرین ستوده، حقوقدان و فعال حقوق بشر، با انتشار متنی در اینستاگرام از سفری که برای شرکت در مراسم بزرگداشت خسرو علیکردی به مشهد داشته، نوشت که بهدلیل تأخیر پرواز، پس از پایان مراسم به محل مسجد رسیده و موفق به حضور در آیین یادبود نشده است.
🔸او در این روایت، از دیدار با خانواده خسرو علیکردی و تأثیر عمیق این ملاقات سخن گفته و بخش دردناک این سفر را دریافت تابلوی هنری معرقی دانسته که خسرو علیکردی بههمراه یکی از دوستانش در زندان وکیلآباد مشهد ساخته بود؛ تابلویی بر اساس شعری از عالی پیام که قرار بود دو روز پیش از مرگ خسرو، به تهران آورده شود.
🔸ستوده نوشته است خسرو علیکردی در تماس تلفنی کوتاهی پیش از درگذشتش گفته بود قصد دارد این تابلو را شخصاً به او برساند، اما «مرگ مشکوک» به او فرصت این کار را نداد. او در پایان، خواستار آزادی همه بازداشتشدگان مراسم یادبود، از جمله جواد علیکردی، و شفافسازی درباره علت مرگ خسرو علیکردی شده و تأکید کرده است: «ما دادخواهیم.»
رادیو فردا
#زن_زندگی_آزادی
https://zil.ink/Mrhalloo
شب نشینی هالو 👇
@sh_n_halloo
❤67👍7👎2🔥1💔1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شناسایی شد
گاو کش سلاخ خانه سرهنگ محسنی!.
#زن_زندگی_آزادی
https://zil.ink/Mrhalloo
شب نشینی هالو 👇
@sh_n_halloo
گاو کش سلاخ خانه سرهنگ محسنی!.
#زن_زندگی_آزادی
https://zil.ink/Mrhalloo
شب نشینی هالو 👇
@sh_n_halloo
🔥45🤬7❤3