شب نشيني هالو
👇 شب نشینی هالو https://zil.ink/mrhalloo
:
شعری که فرخی یزدی هفتاد و سه سال بعد از مرگش سرود!!
.
اگر بخواهم #مثبت_اندیش باشم میتوانم به خودم افتخار کنم که مشهورترین شعر #فرخی_یزدی در فضای مجازی را من سرودهام!!
.
اما ماجرا از آنجا شروع شد که در سال دیماه ١٣٩١ من با نگاهی به غزلی عاشقانه از فرخی یزدی به این مطلع
.
شب که در بستم و مست از می نابش کردم
ماه اگر حلقه به در کوفت جوابش کردم
.
غزلی اجتماعی به نام #قطار_خالی_سیاست سرودم به این مطلع
هر که شد خام، به صد شعبده خوابش کردند
هر که در خواب نشد خانه خرابش کردند
.
اما اشتباه بزرگم این بود که نام فرخی و شرحی از زندگی او (از جمله دوختن لبانش به جرم سرودن شعری انتقادی به دستور حاکم #یزد ) را هم در مقدمه شعرم آوردم.
.
پس از قرار دادن این شعر در وبلاگم و بعداً در شبکههای اجتماعی ، شعر به نام فرخی یزدی معروف شد و حتی شایع شد به دلیل سرودن همین شعر لبان شاعر را دوختند!!
.
چندین بار در فضای مجازی توضیح دادم که این شعر از فرخی نیست و حتی سایت جعلیات ادبی نیز بدون اشاره به نام من تایید کرد که این شعر از فرخی نیست، اما شعر هنوز به نام فرخی در اینترنت میچرخد.
.
چند روز پیش با تعجب دیدم حتی #ویکیپدیا_فارسی هم این شعر را به نام فرخی یزدی و به عنوان شرحی از دوران حکومت #رضاشاه_پهلوی آورده است!! در صورتیکه این شعر فراتر از زمان و مکان و به طور کلی درمورد #سیاست در تمام جهان و طول #تاریخ است و به اصطلاح معروف #تاریخ_مصرف ندارد.
.
این مطلب را برای طلبکاری و استرداد حقوق مادی و معنوی شعرم ننوشتهام ،چون میدانم گوش شنوایی نیست و حداقل تاکنون هیچ سود مادی از شعرم نخواستهام و نبردهام.
.
منظورم این است که به روایتهای شبکههای مجازی اعتماد نکنید. ممکن است مطلبی از کتابی نقل کنند و حتی شماره صفحهی آن را بیاورند(چون میدانند اکثر مخاطبان اصلاً اهل کتاب خواندن نیستند که بروند کتاب و صفحهاش را پیدا کنند) اما آن مطلب یا در کتاب نیست، یا بخشهای گزینشی از آن را به هم وصل کرده و مقدمه و موخره را حذف کردهاند تا معنای مطلب را دگرگون کنند.
.
برای ملتی که حتی #اسلام_گرایان #قرآن را و #ملی_گرایان #شاهنامه نمیخوانند چنین اشتباهات و جعلیاتی طبیعی است.
.
#محسن_مردانی
پانزده مهرماه ١٣٩٩
https://www.instagram.com/p/CGA_9fghdYS/?igshid=10aq8yh38moot
👇
شب نشینی هالو
https://zil.ink/mrhalloo
شعری که فرخی یزدی هفتاد و سه سال بعد از مرگش سرود!!
.
اگر بخواهم #مثبت_اندیش باشم میتوانم به خودم افتخار کنم که مشهورترین شعر #فرخی_یزدی در فضای مجازی را من سرودهام!!
.
اما ماجرا از آنجا شروع شد که در سال دیماه ١٣٩١ من با نگاهی به غزلی عاشقانه از فرخی یزدی به این مطلع
.
شب که در بستم و مست از می نابش کردم
ماه اگر حلقه به در کوفت جوابش کردم
.
غزلی اجتماعی به نام #قطار_خالی_سیاست سرودم به این مطلع
هر که شد خام، به صد شعبده خوابش کردند
هر که در خواب نشد خانه خرابش کردند
.
اما اشتباه بزرگم این بود که نام فرخی و شرحی از زندگی او (از جمله دوختن لبانش به جرم سرودن شعری انتقادی به دستور حاکم #یزد ) را هم در مقدمه شعرم آوردم.
.
پس از قرار دادن این شعر در وبلاگم و بعداً در شبکههای اجتماعی ، شعر به نام فرخی یزدی معروف شد و حتی شایع شد به دلیل سرودن همین شعر لبان شاعر را دوختند!!
.
چندین بار در فضای مجازی توضیح دادم که این شعر از فرخی نیست و حتی سایت جعلیات ادبی نیز بدون اشاره به نام من تایید کرد که این شعر از فرخی نیست، اما شعر هنوز به نام فرخی در اینترنت میچرخد.
.
چند روز پیش با تعجب دیدم حتی #ویکیپدیا_فارسی هم این شعر را به نام فرخی یزدی و به عنوان شرحی از دوران حکومت #رضاشاه_پهلوی آورده است!! در صورتیکه این شعر فراتر از زمان و مکان و به طور کلی درمورد #سیاست در تمام جهان و طول #تاریخ است و به اصطلاح معروف #تاریخ_مصرف ندارد.
.
این مطلب را برای طلبکاری و استرداد حقوق مادی و معنوی شعرم ننوشتهام ،چون میدانم گوش شنوایی نیست و حداقل تاکنون هیچ سود مادی از شعرم نخواستهام و نبردهام.
.
منظورم این است که به روایتهای شبکههای مجازی اعتماد نکنید. ممکن است مطلبی از کتابی نقل کنند و حتی شماره صفحهی آن را بیاورند(چون میدانند اکثر مخاطبان اصلاً اهل کتاب خواندن نیستند که بروند کتاب و صفحهاش را پیدا کنند) اما آن مطلب یا در کتاب نیست، یا بخشهای گزینشی از آن را به هم وصل کرده و مقدمه و موخره را حذف کردهاند تا معنای مطلب را دگرگون کنند.
.
برای ملتی که حتی #اسلام_گرایان #قرآن را و #ملی_گرایان #شاهنامه نمیخوانند چنین اشتباهات و جعلیاتی طبیعی است.
.
#محسن_مردانی
پانزده مهرماه ١٣٩٩
https://www.instagram.com/p/CGA_9fghdYS/?igshid=10aq8yh38moot
👇
شب نشینی هالو
https://zil.ink/mrhalloo
Instagram
mohsen mardani محسن مردانی
: شعری که فرخی یزدی هفتاد و سه سال بعد از مرگش سرود!! . اگر بخواهم #مثبت_اندیش باشم میتوانم به خودم افتخار کنم که مشهورترین شعر #فرخی_یزدی در فضای مجازی را من سرودهام!! . اما ماجرا از آنجا شروع شد که در سال دیماه ١٣٩١ من با نگاهی به غزلی عاشقانه از فرخی…
👍74👏6❤2👎2
کاوه شیرزاد؛ چطور برخیها به خودشان اجازه میدهند #شاه متوهم، ترسو و مستبد را با #مصدق مقایسه کنند؟
مصدق مقدس و بینقص نبود، اما اقدامهای او در ملی کردن صنعت نفت، دهها سال مردم ایران را که از قسمت اعظم منابع نفتی خود محروم بودند، منتفع کرد. این اقدامات نه تنها وضعیت اقتصادی کشور را بهبود بخشید، بلکه موجی از بیداری در کشورهای منطقه ایجاد کرد و مصدق را به نمادی از مقاومت در برابر استعمار و کنترل ملی بر منابع تبدیل کرد.
جمال عبدالناصر، رهبر مصر، تحت تأثیر مصدق، در سال ۱۹۵۶ کانال سوئز را ملی کرد. در دهه ۱۹۵۰، عراق نیز شاهد رشد جنبشهای ملیگرایانهای بود که به دنبال کنترل بیشتر بر منابع نفتی خود بودند. پس از استقلال لیبی در سال ۱۹۵۱، جنبشهای ملیگرایانهای در دهه ۱۹۶۰ شکل گرفتند که در نهایت به ملی شدن صنعت نفت این کشور در دهه ۱۹۷۰ انجامید. سوکارنو، رهبر اندونزی، نیز از مبارزات ضداستعماری مصدق و ناصر الهام گرفت و به ملیگرایی اقتصادی و تلاش برای کنترل منابع طبیعی کشورش پرداخت. به عبارت ساده، جهان همچنان از اقدامات مصدق بهره میبرد. طبیعی بود که غربیها در ابتدا با انواع سنگاندازیها در بهرهبرداری از منابع نفتی بخواهند از او انتقام بگیرند.
اینها تنها بخشی از "زلزلهای" است که مصدق در طی دو سال نخستوزیری خود در ایران و جهان به وجود آورد.
او هرگز به فساد آلوده نشد، به شدت شفاف و مردمی عمل کرد، به آزادی و دموکراسی اعتقاد داشت، عاشق ایران و مردمش بود و به خوبی پاسدار منافع ایرانیان بود و میدانست چگونه از این منافع پاسداری کند. حتی با شاه نیز مشکلی نداشت، اما شاه آنقدر ترسو بود که از مصدق احساس خطر میکرد و در نهایت به عنوان عامل و مزدور انگلیس و آمریکا علیه او عمل کرد تا خوشخدمتی خود را به غربیها نشان دهد.
ای کاش شاه وسوسه نمیشد و با کمک روحانیون، اراذل و اوباش، و البته انگلیس و آمریکا علیه مصدق کودتا نمیکرد و مشروطه را میپذیرفت تا کشور را از بحرانهای بعدی نجات دهد، اما امان از وسوسه قدرت با معجون ترس و توهم. تصور کنید اگر مصدق به جای دو سال، هشت سال نخستوزیر ایران بود، چه کارهای ارزندهای میتوانست انجام دهد و بیشک ایران مسیر دیگری را میپیمود.
برای اینکه تأثیر اقدامات او را بهتر بفهمیم، قرارداد ملی کردن صنعت نفت را با قرارداد ابلهانهای که #رضاشاه بیسواد در سال ۱۹۳۳ با ویلیام ناکس دارسی، سرمایهدار انگلیسی، بست مقایسه کنید. طی این قرارداد، سهم ایران از درآمدهای نفتی بسیار اندک و در برخی موارد تنها حدود ۱۶ درصد از درآمد خالص بود. ایران در عمل هیچگونه نظارت مستقیمی بر میزان تولید و صادرات نفت نداشت و تمام اختیارات در دست شرکتهای غربی بود.
این قراردادها به شرکتهای خارجی، به ویژه شرکت نفت انگلیس و ایران، انحصار کامل بر صنعت نفت ایران را میدادند. همچنین، قراردادهای نفتی رضا شاه شامل هیچگونه تعهدی برای انتقال فناوری یا توسعه صنعت نفت داخلی ایران نمیشد. این مسئله باعث شد که ایران نتواند از دانش و فناوری پیشرفته در صنعت نفت بهرهمند شود و وابستگی به شرکتهای خارجی افزایش یابد.
جالب است بدانید که رضاشاه متوهم در میانه راه، تیمورتاش، وزیر خارجهاش را از میان برداشت و خود سکان این قرارداد سخیف را به دست گرفت..
#توماج_صالحی
#مهسا_امینی
https://zil.ink/Mrhalloo
شب نشینی هالو 👇
@sh_n_halloo
مصدق مقدس و بینقص نبود، اما اقدامهای او در ملی کردن صنعت نفت، دهها سال مردم ایران را که از قسمت اعظم منابع نفتی خود محروم بودند، منتفع کرد. این اقدامات نه تنها وضعیت اقتصادی کشور را بهبود بخشید، بلکه موجی از بیداری در کشورهای منطقه ایجاد کرد و مصدق را به نمادی از مقاومت در برابر استعمار و کنترل ملی بر منابع تبدیل کرد.
جمال عبدالناصر، رهبر مصر، تحت تأثیر مصدق، در سال ۱۹۵۶ کانال سوئز را ملی کرد. در دهه ۱۹۵۰، عراق نیز شاهد رشد جنبشهای ملیگرایانهای بود که به دنبال کنترل بیشتر بر منابع نفتی خود بودند. پس از استقلال لیبی در سال ۱۹۵۱، جنبشهای ملیگرایانهای در دهه ۱۹۶۰ شکل گرفتند که در نهایت به ملی شدن صنعت نفت این کشور در دهه ۱۹۷۰ انجامید. سوکارنو، رهبر اندونزی، نیز از مبارزات ضداستعماری مصدق و ناصر الهام گرفت و به ملیگرایی اقتصادی و تلاش برای کنترل منابع طبیعی کشورش پرداخت. به عبارت ساده، جهان همچنان از اقدامات مصدق بهره میبرد. طبیعی بود که غربیها در ابتدا با انواع سنگاندازیها در بهرهبرداری از منابع نفتی بخواهند از او انتقام بگیرند.
اینها تنها بخشی از "زلزلهای" است که مصدق در طی دو سال نخستوزیری خود در ایران و جهان به وجود آورد.
او هرگز به فساد آلوده نشد، به شدت شفاف و مردمی عمل کرد، به آزادی و دموکراسی اعتقاد داشت، عاشق ایران و مردمش بود و به خوبی پاسدار منافع ایرانیان بود و میدانست چگونه از این منافع پاسداری کند. حتی با شاه نیز مشکلی نداشت، اما شاه آنقدر ترسو بود که از مصدق احساس خطر میکرد و در نهایت به عنوان عامل و مزدور انگلیس و آمریکا علیه او عمل کرد تا خوشخدمتی خود را به غربیها نشان دهد.
ای کاش شاه وسوسه نمیشد و با کمک روحانیون، اراذل و اوباش، و البته انگلیس و آمریکا علیه مصدق کودتا نمیکرد و مشروطه را میپذیرفت تا کشور را از بحرانهای بعدی نجات دهد، اما امان از وسوسه قدرت با معجون ترس و توهم. تصور کنید اگر مصدق به جای دو سال، هشت سال نخستوزیر ایران بود، چه کارهای ارزندهای میتوانست انجام دهد و بیشک ایران مسیر دیگری را میپیمود.
برای اینکه تأثیر اقدامات او را بهتر بفهمیم، قرارداد ملی کردن صنعت نفت را با قرارداد ابلهانهای که #رضاشاه بیسواد در سال ۱۹۳۳ با ویلیام ناکس دارسی، سرمایهدار انگلیسی، بست مقایسه کنید. طی این قرارداد، سهم ایران از درآمدهای نفتی بسیار اندک و در برخی موارد تنها حدود ۱۶ درصد از درآمد خالص بود. ایران در عمل هیچگونه نظارت مستقیمی بر میزان تولید و صادرات نفت نداشت و تمام اختیارات در دست شرکتهای غربی بود.
این قراردادها به شرکتهای خارجی، به ویژه شرکت نفت انگلیس و ایران، انحصار کامل بر صنعت نفت ایران را میدادند. همچنین، قراردادهای نفتی رضا شاه شامل هیچگونه تعهدی برای انتقال فناوری یا توسعه صنعت نفت داخلی ایران نمیشد. این مسئله باعث شد که ایران نتواند از دانش و فناوری پیشرفته در صنعت نفت بهرهمند شود و وابستگی به شرکتهای خارجی افزایش یابد.
جالب است بدانید که رضاشاه متوهم در میانه راه، تیمورتاش، وزیر خارجهاش را از میان برداشت و خود سکان این قرارداد سخیف را به دست گرفت..
#توماج_صالحی
#مهسا_امینی
https://zil.ink/Mrhalloo
شب نشینی هالو 👇
@sh_n_halloo
زیلینک
محمدرضا عالیپیام_هالو
شاعر و طنزپرداز منتقد، فیلمساز
👍54👎27❤6😁2🤬1