نامهی محرمانه به حداد عادل
#ایواز_طاها
جناب آقای حداد عادل
رئیس محترم فرهنگستان زبان فارسی!
برای روزآمد کردن زبان فارسی هزاران واژه ساختهاید. کاری پسندیده که هیچ زبانی بیپشتوانهی آن قادر به ادامهی حیات نیست. اما در ایران مردم صرفا به یک زبان تکلم نمیکنند، زبانهای دیگری نیز هستند که نیازمند واژگان جدیداند.
پس از اهدای دوازده الی شانزده هزار لغت برساختهی فرهنگستان به تاجیکستان، اکنون قرار است هزاران واژه به افغانستان نیز هدیه شود. (البته نمیدانیم این هدیه با رضایت افغانستانیهای عزیز صورت میگیرد یا نه.) افغانستان کشوری است کثیراللسان با اکثریت پشتون. فارسی از لحاظ تعداد متکلمان در آن سامان زبان دوم است، همچنانکه زبان ترکی در ایران زبان دوم است. از این رو، جای شگفتی است که چگونه زبان دوم کشوری دیگر شامل الطاف فرهنگستانتان میشود، اما زبان دوم کشوری که تابعیت آن را دارید تنها تغافل شما را نصیب میبرد. اکنون که زبان ترکی به دلیل سیاستهای یکسانساز راهش به مراکز تحصیل بسته است، بیش از زبان دری محتاج عنایات و واژگان جدید است. به گمان ما رهیافت شما به زبان ناعادلانه و تجزیهطلبانه است، چون با ثروتهای همهی شهروندان تنها برای زبان مادری بخشی از آنها واژگان گرانقیمت میسازید.
بر این اساس از شما درخواست میکنیم که بخشی از امکانات نهاد عریض و طویل فرهنگستان را به حراست از زبانهای دیگر، به وِیژه زبان ترکی، اختصاص دهید. در غیر این صورت، ناچار خواهیم شد که از طریق استعانت از فرهنگستانهای کشورهایی چون ترکیه، آذربایجان و ازبکستان که با ترکان ایران اشتراک زبانی دارند، دشوارهی فوق را چارهجویی کنیم. همچنانکه در اهدای واژه توسط شما به افغانستان و تاجیکستان پای استکبار جهانی و پانفارسیسم و تجزیهی افغانستان و بیحرمتی به زبانهای پشتو و ترکی ازبکی پیش نیامد، امیدواریم دربارهی ما نیز پای پانترکیسم و تجزیهطلبی و توطئهی خارجی و اتهام ستیز با زبان فارسی به میان نیاید. چرا که ما مردم آذربایجان، که از سر تعارف و در هر مناسبتی سرِ ایران و حافظ مشروطه و مرزداران غیور نامیده میشویم، آنقدر شعور داریم که برای توطئهشناسیِ امثال فتحالله مجتبایی و سلیم نیساری و جوادطباطبایی پشیزی ارزش قائل نشویم. حال احیانا اگر از وامگیری واژگان ترکی از خارج دلواپس هستید، ترتیبی اتخاذ فرمایید که با تشکیل فرهنگستان زبانهای ترکی و کردی و ترکمنی و غیره این کار زیر نظر خود شما انجام شود.
___________
این نامه سپتامبر ۲۰۱۶ نوشته شده و در هفتم دسامبر ۲۰۱۶ انتشار یافته است.
@eyvaztaha
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
#ایواز_طاها
جناب آقای حداد عادل
رئیس محترم فرهنگستان زبان فارسی!
برای روزآمد کردن زبان فارسی هزاران واژه ساختهاید. کاری پسندیده که هیچ زبانی بیپشتوانهی آن قادر به ادامهی حیات نیست. اما در ایران مردم صرفا به یک زبان تکلم نمیکنند، زبانهای دیگری نیز هستند که نیازمند واژگان جدیداند.
پس از اهدای دوازده الی شانزده هزار لغت برساختهی فرهنگستان به تاجیکستان، اکنون قرار است هزاران واژه به افغانستان نیز هدیه شود. (البته نمیدانیم این هدیه با رضایت افغانستانیهای عزیز صورت میگیرد یا نه.) افغانستان کشوری است کثیراللسان با اکثریت پشتون. فارسی از لحاظ تعداد متکلمان در آن سامان زبان دوم است، همچنانکه زبان ترکی در ایران زبان دوم است. از این رو، جای شگفتی است که چگونه زبان دوم کشوری دیگر شامل الطاف فرهنگستانتان میشود، اما زبان دوم کشوری که تابعیت آن را دارید تنها تغافل شما را نصیب میبرد. اکنون که زبان ترکی به دلیل سیاستهای یکسانساز راهش به مراکز تحصیل بسته است، بیش از زبان دری محتاج عنایات و واژگان جدید است. به گمان ما رهیافت شما به زبان ناعادلانه و تجزیهطلبانه است، چون با ثروتهای همهی شهروندان تنها برای زبان مادری بخشی از آنها واژگان گرانقیمت میسازید.
بر این اساس از شما درخواست میکنیم که بخشی از امکانات نهاد عریض و طویل فرهنگستان را به حراست از زبانهای دیگر، به وِیژه زبان ترکی، اختصاص دهید. در غیر این صورت، ناچار خواهیم شد که از طریق استعانت از فرهنگستانهای کشورهایی چون ترکیه، آذربایجان و ازبکستان که با ترکان ایران اشتراک زبانی دارند، دشوارهی فوق را چارهجویی کنیم. همچنانکه در اهدای واژه توسط شما به افغانستان و تاجیکستان پای استکبار جهانی و پانفارسیسم و تجزیهی افغانستان و بیحرمتی به زبانهای پشتو و ترکی ازبکی پیش نیامد، امیدواریم دربارهی ما نیز پای پانترکیسم و تجزیهطلبی و توطئهی خارجی و اتهام ستیز با زبان فارسی به میان نیاید. چرا که ما مردم آذربایجان، که از سر تعارف و در هر مناسبتی سرِ ایران و حافظ مشروطه و مرزداران غیور نامیده میشویم، آنقدر شعور داریم که برای توطئهشناسیِ امثال فتحالله مجتبایی و سلیم نیساری و جوادطباطبایی پشیزی ارزش قائل نشویم. حال احیانا اگر از وامگیری واژگان ترکی از خارج دلواپس هستید، ترتیبی اتخاذ فرمایید که با تشکیل فرهنگستان زبانهای ترکی و کردی و ترکمنی و غیره این کار زیر نظر خود شما انجام شود.
___________
این نامه سپتامبر ۲۰۱۶ نوشته شده و در هفتم دسامبر ۲۰۱۶ انتشار یافته است.
@eyvaztaha
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
Forwarded from اتاق کار
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
« میخواست گرهی کور گونی پنبه را با فندک باز کنه که ... »
*گاهی اوقات ما یک عمر عمل نیک جمع میکنیم و با یک اشتباه همه آنرا به باد میدهیم.* *با یک خشم ، یک حسد ، یک منت گذاشتن ، یک قدم بیجا ، یک نگاه بیجا ، یک دروغ و غیبت,غیبت,غیبت ، یک غرور و ...
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
*گاهی اوقات ما یک عمر عمل نیک جمع میکنیم و با یک اشتباه همه آنرا به باد میدهیم.* *با یک خشم ، یک حسد ، یک منت گذاشتن ، یک قدم بیجا ، یک نگاه بیجا ، یک دروغ و غیبت,غیبت,غیبت ، یک غرور و ...
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
Forwarded from اتاق کار
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سخنان دکتر ایرج حسابی فرزند دکتر محمود حسابی در مورد چگونگی ساخت دانشگاه تهران توسط رضاشاه
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
Forwarded from اتاق کار
نشانه هایی از بلوغ رفتار شهروندی
آرین کمالی دانش آموز و نوجوان ۱۶ ساله کلیه هزینه تعمیر قبر یک مهندس خارجی سازنده پل ورسک #والترایگنر را با پس اندازش پرداخت کرد.
والتر ایگنر بعداز مرگش در روستای ورسک سوادکوه و در آرامگاه مسلمانان به خاک سپرده شد.
پل ورسک از شاهکارهای هنر معماری جهان است.
درود بر اون مادر و پدری که چنین فرزندان قدرشناسی رو تربیت کرده اند.
انسانیت مرز نمی شناسد
انسانیت ...
مهربانی مرزی ندارد
مهربانی مذهب نمی شناسد
مهربانی دین نمی شناسد
مهربانی مهربانی است...
ای درود بر این ارج نهادن و قدرشناسی!
آرین جان! آرزوی سربلندی در تمام مراحل زندگی براتون آرزو می کنیم.
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
آرین کمالی دانش آموز و نوجوان ۱۶ ساله کلیه هزینه تعمیر قبر یک مهندس خارجی سازنده پل ورسک #والترایگنر را با پس اندازش پرداخت کرد.
والتر ایگنر بعداز مرگش در روستای ورسک سوادکوه و در آرامگاه مسلمانان به خاک سپرده شد.
پل ورسک از شاهکارهای هنر معماری جهان است.
درود بر اون مادر و پدری که چنین فرزندان قدرشناسی رو تربیت کرده اند.
انسانیت مرز نمی شناسد
انسانیت ...
مهربانی مرزی ندارد
مهربانی مذهب نمی شناسد
مهربانی دین نمی شناسد
مهربانی مهربانی است...
ای درود بر این ارج نهادن و قدرشناسی!
آرین جان! آرزوی سربلندی در تمام مراحل زندگی براتون آرزو می کنیم.
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
.
✍️ جان پدر کجاستی؟
👈 محسن رنانی
این یادداشت را چند روز بعد از فاجعه حمله به دانشگاه کابل نوشتم، اما ترسیدم ادعایی که کرده ام صحت نداشته باشد. پس صبر کردم تا همه واکنشها انجام شود تا ادعای خود را به آزمون سپرده باشم و اکنون زمان انتشار آن فرارسیده است.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
یک بار دیگر ایدئولوژی کور، قلب علم و دانش را نشانه گرفت. این نه اولینبار است و نه آخرینبار که تعصب مذهبی و ایدئولوژی آفرینی از دین، فاجعه آفریده است. هنوز داغ جنایاتی که داعش به نام دین در سوریه و عراق رقم زده بود بر دلها مانده است که ناگاه میشنویم این گروه در حمله به دانشگاه کابل، دهها دانشجو، بلکه دهها سرمایه آینده کشورشان را به خاکوخون میکشد. این هشداری است به تمامی آنان که بیپروا میکوشند تا دین را به ابزاری ایدئولوژیک تبدیل کنند. ایدئولوژیک کردن باورهای دینی ماهیت رحمانی دین را به مقاصد شیطانی میآلاید و دین را از مسیر امن ایمانی به گذرگاه هواهای شیطانی میکشاند.
این قلم ضمن ابراز شرم و اندوهناکی از آفت بنیادگرایی که به جان جوامع اسلامی افتاده است و ضمن تسلیت به ملت دوست، همسایه و همزبان افعانستان، بویژه استادان دانشگاه کابل و خانوادههای داغدیده آن عزیزان، به تاکید از هر کس که دستش به دامن عالمان جهان اسلام میرسد استدعا دارد این درخواست را به گوش آنان برساند که: «آآی علمای جهان اسلام، از اهل تسنن و تشیع، ما انتظار داریم تا شما این اقدام غیرانسانی و غیراسلامی و غیراخلاقی را محکوم کنید». حمله به دانشگاه کابل، یک نماد است برای یک ایدئولوژي. شرم آور است که هنوز هیچیک از مفتیان نامدار اهل سنت و مراجع تقلید اهل تشیع این حمله را که قربانیان آن از هر دو مذهب اسلام بودهاند محکوم نکرده و واکنش درخوری به این اقدام غیرانسانی نشان نداده است.
هشتکی که این روزها با عنوان «جان پدر کجاستی؟» به صورت گسترده در شبکههای مجازی میچرخد، گرچه اشاره به پیام پر از عشق و نگرانی پدر یکی از دانشجویان کشته شده در حمله به دانشگاه کابل دارد، اما به طور ضمنی آنان که باید موضع پدری برای جامعه اسلامی داشته باشند را نیز مورد خطاب قرار میدهد: کجا هستند پدران غمخوار ملتهای مسلمان؟ چرا سخنی نمیگویند؟ چرا واکنشی نشان نمیدهند؟ اگر این جنایات در دین اسلام محکوم است چرا کلیدداران دین زبان در کام کشیده اند و گریبان چاک نمیکنند؟ و اگر مورد تایید است چرا رودربایستی را کنار نمیگذارند و تکلیف خلقی سرگردان را روشن نمیکنند؟
آن امامجمعهای که چند هفته پیش با انتشار کلیپی از موهای پریشان دخترک دوچرخه سوار، دینش را برباد رفته میدید و خلقی را برای محکومیت آن به خیابان کشانید تکلیف ما را روشن کند که بالاخره بین اسید پاشی به صورت زنان اصفهانی به نام دفاع از حجاب و حمله به دانشجویان افغانستانی به نام مبارزه با علوم فاسده غربی تفاوتی هست یا نه؟ بگویند که بالاخره بین فرمان داعش برای ناامن کردن دانشگاههایی که علوم غربیان را ترویج میکنند و فرمان امام جمعهای که فرمود باید جامعه را برای خوشحجابان ناامن کنید تفاوتی هست یا نه؟
البته همه ما پاسخ را میدانیم، آنچه نمیدانیم این است که چرا متولیان دین تا این حد از گفتن آن وحشت دارند؟
ترامپ یا بایدن؟ اصلا مساله، این نیست! مساله همینجاها زیر متکای ما و مدعیان جامعه ماست!!
محسن رنانی
۲۴ آبان ۱۳۹۹
@Renani_Mohsen
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
✍️ جان پدر کجاستی؟
👈 محسن رنانی
این یادداشت را چند روز بعد از فاجعه حمله به دانشگاه کابل نوشتم، اما ترسیدم ادعایی که کرده ام صحت نداشته باشد. پس صبر کردم تا همه واکنشها انجام شود تا ادعای خود را به آزمون سپرده باشم و اکنون زمان انتشار آن فرارسیده است.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
یک بار دیگر ایدئولوژی کور، قلب علم و دانش را نشانه گرفت. این نه اولینبار است و نه آخرینبار که تعصب مذهبی و ایدئولوژی آفرینی از دین، فاجعه آفریده است. هنوز داغ جنایاتی که داعش به نام دین در سوریه و عراق رقم زده بود بر دلها مانده است که ناگاه میشنویم این گروه در حمله به دانشگاه کابل، دهها دانشجو، بلکه دهها سرمایه آینده کشورشان را به خاکوخون میکشد. این هشداری است به تمامی آنان که بیپروا میکوشند تا دین را به ابزاری ایدئولوژیک تبدیل کنند. ایدئولوژیک کردن باورهای دینی ماهیت رحمانی دین را به مقاصد شیطانی میآلاید و دین را از مسیر امن ایمانی به گذرگاه هواهای شیطانی میکشاند.
این قلم ضمن ابراز شرم و اندوهناکی از آفت بنیادگرایی که به جان جوامع اسلامی افتاده است و ضمن تسلیت به ملت دوست، همسایه و همزبان افعانستان، بویژه استادان دانشگاه کابل و خانوادههای داغدیده آن عزیزان، به تاکید از هر کس که دستش به دامن عالمان جهان اسلام میرسد استدعا دارد این درخواست را به گوش آنان برساند که: «آآی علمای جهان اسلام، از اهل تسنن و تشیع، ما انتظار داریم تا شما این اقدام غیرانسانی و غیراسلامی و غیراخلاقی را محکوم کنید». حمله به دانشگاه کابل، یک نماد است برای یک ایدئولوژي. شرم آور است که هنوز هیچیک از مفتیان نامدار اهل سنت و مراجع تقلید اهل تشیع این حمله را که قربانیان آن از هر دو مذهب اسلام بودهاند محکوم نکرده و واکنش درخوری به این اقدام غیرانسانی نشان نداده است.
هشتکی که این روزها با عنوان «جان پدر کجاستی؟» به صورت گسترده در شبکههای مجازی میچرخد، گرچه اشاره به پیام پر از عشق و نگرانی پدر یکی از دانشجویان کشته شده در حمله به دانشگاه کابل دارد، اما به طور ضمنی آنان که باید موضع پدری برای جامعه اسلامی داشته باشند را نیز مورد خطاب قرار میدهد: کجا هستند پدران غمخوار ملتهای مسلمان؟ چرا سخنی نمیگویند؟ چرا واکنشی نشان نمیدهند؟ اگر این جنایات در دین اسلام محکوم است چرا کلیدداران دین زبان در کام کشیده اند و گریبان چاک نمیکنند؟ و اگر مورد تایید است چرا رودربایستی را کنار نمیگذارند و تکلیف خلقی سرگردان را روشن نمیکنند؟
آن امامجمعهای که چند هفته پیش با انتشار کلیپی از موهای پریشان دخترک دوچرخه سوار، دینش را برباد رفته میدید و خلقی را برای محکومیت آن به خیابان کشانید تکلیف ما را روشن کند که بالاخره بین اسید پاشی به صورت زنان اصفهانی به نام دفاع از حجاب و حمله به دانشجویان افغانستانی به نام مبارزه با علوم فاسده غربی تفاوتی هست یا نه؟ بگویند که بالاخره بین فرمان داعش برای ناامن کردن دانشگاههایی که علوم غربیان را ترویج میکنند و فرمان امام جمعهای که فرمود باید جامعه را برای خوشحجابان ناامن کنید تفاوتی هست یا نه؟
البته همه ما پاسخ را میدانیم، آنچه نمیدانیم این است که چرا متولیان دین تا این حد از گفتن آن وحشت دارند؟
ترامپ یا بایدن؟ اصلا مساله، این نیست! مساله همینجاها زیر متکای ما و مدعیان جامعه ماست!!
محسن رنانی
۲۴ آبان ۱۳۹۹
@Renani_Mohsen
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
✅وکیلی که متهم میگردد بداند
متاسفانه با توجه به حساسیتهای شغل وکالت، یکی از خطراتی که دائما وکلا را مورد تهدید قرار میدهد، خطر متهم گردیدن و بازداشت (قانونی یا غیرقانونی و موجه و غیر موجه) است.
۱. جز با احضاریه مکتوب، نزد مقام قضایی یا ضابط حاضر نشوید. مطابق مواد ۱۶۹ و ۱۷۰ قانون آیین دادرسی کیفری،احضاریه میبایست مکتوب بوده و به امضا مقام قضایی برسد (دعوتنامههای تنظیم شده از سوی ضابطین فاقد آثار قانونی است)؛ بنابراین عباراتی از قبیل اینجا دادسرای فلان است و رویه ما فرق دارد، تاثیری در اجرای قانون ندارد. ساده لوحی خواهد بود اگر تمکین از امر خلاف قانون را سبب مساعدت مقام قضایی بدانیم. (نمونه های کافی در خصوص بی فایده بودن چنین تمکین هایی بین همکاران وجود دارد)
۲. پاسخ سوالات را خودتان بنویسید. با توجه به مخاطبان این پیام، توضیح بیشتری در خصوص علت این توصیه ضرورت نخواهد داشت. مطابق ماده ۱۹۹ قانون آیین دادرسی کیفری اصل بر نگارش پاسخ ها توسط متهم با سواد است.
۳. مسئولیت دفاع را شخصا بر عهده نگیرید. صرفنظر از هر میزان تسلط به قوانین، در مظان اتهام بودن باعث میگردد تمرکز کافی برای دفاع نداشته و از این حیث آسیب ببینید، فلذا شایسته است امر دفاع را به یکی از همکاران واگذار نمایید.
۴. چنانچه مقام قضایی حاضر به پذیرش وکیل نباشد، در پاسخ به اولین پرسش به طور مکتوب قید فرمایید: {{با توجه به عدم پذیرش وکیلم، تقاضای همراهی وکیل در جلسه را داشته، تا حضور ایشان از حق سکوت مقرر در ماده ۱۹۷ قانون آیین دادرسی کیفری استفاده مینمایم؛ ضمنا خاطرنشان میگردد سلب حق همراه داشتن وکیل به موجب تبصره ماده ۱۹۰ قانون آیین دادرسی کیفری تخلف انتظامی درجه ۸ محسوب میگردد}}
۵. چنانچه مقام قضایی اتهام شما را مشمول تبصره ماده ۴۸ اعلام نمود، مجددا ضمن اعلام استفاده از حق سکوت تا تعیین وکیل، تقاضای تسهیل دسترسی و ملاقات با وکیل مورد تایید را نمایید.
۶. در صورتی که بنا به هر دلیلی قصد پاسخگویی به سوالات را داشته و یا به عنوان وکیل متهم حضور دارید، مانع از طرح هرگونه پرسش پیش از تفهیم اتهام گردید. چرا که به موجب ماده ۱۹۵ قانون آیین دادرسی کیفری، مقام قضایی میبایست ابتدا اقدام به تفهیم اتهام و ادله آن نموده و سپس طرح پرسش نماید. در صورت بی توجهی مقام قضایی به این تذکر، در پاسخ به پرسش مطرح شده، تنها اقدام به مکتوب نمودن همین تذکر نموده خاطرنشان گردید که مطابق ماده ۱۹۶ همان قانون، تخلف از ماده ۱۹۵، موجب محکومیت انتظامی تا درجه ۴ خواهد بود و از پاسخگویی به سوال مطرح شده خودداری نمایید.
۷. رعایت مقررات ماده ۱۹۵ مستلزم سه امر است؛ یکم: تفهیم موضوع اتهام؛ به معنی توصیف عنصر مادی جرم (ارتکابی از سوی متهم)، همراه با اوصاف تعیین شده از سوی قانونگذار و با ارائه جزییاتی متعارف از قبیل زمان و مکان وقوع آن است دوم: تفهیم عنوان اتهامی؛ از این حیث که موثر در حقوق متهم از قبیل الزامی بودن حضور وکیل یا عدم صلاحیت احتمالی دادسراست و سوم تفهیم دلایل اتهام؛ به وجهی که متهم ادله را به طور کامل فهم نموده، امکان پاسخگویی به آن را داشته باشد، فلذا استناد به شهادت شهود به طور کلی یا گزارش ضابط، بدون ارائه مفاد این دو، تفهیم ادله اتهام محسوب نخواهد شد.
۸. هیچ الزامی قانونی دایر بر تحویل داوطلبانه گوشی تلفن همراه وجود نداشته و تنها با دستور مقام قضایی قابل توقیف است، لیکن در این فرض نیز تکلیفی به ارائه رمز گوشی ندارید.
در پایان خاطرنشان میگردد صرفنظر نمودن از حقوق قانونی، هرگز موجب هیچ مساعدتی نگردیده و خصوصا در دادسراهای خاص، سبب تسهیل تضییع احتمالی حقوق متهم میگردد. /وکیل علی میررجبی/گروه تخلفات انتظامی قضات
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
متاسفانه با توجه به حساسیتهای شغل وکالت، یکی از خطراتی که دائما وکلا را مورد تهدید قرار میدهد، خطر متهم گردیدن و بازداشت (قانونی یا غیرقانونی و موجه و غیر موجه) است.
۱. جز با احضاریه مکتوب، نزد مقام قضایی یا ضابط حاضر نشوید. مطابق مواد ۱۶۹ و ۱۷۰ قانون آیین دادرسی کیفری،احضاریه میبایست مکتوب بوده و به امضا مقام قضایی برسد (دعوتنامههای تنظیم شده از سوی ضابطین فاقد آثار قانونی است)؛ بنابراین عباراتی از قبیل اینجا دادسرای فلان است و رویه ما فرق دارد، تاثیری در اجرای قانون ندارد. ساده لوحی خواهد بود اگر تمکین از امر خلاف قانون را سبب مساعدت مقام قضایی بدانیم. (نمونه های کافی در خصوص بی فایده بودن چنین تمکین هایی بین همکاران وجود دارد)
۲. پاسخ سوالات را خودتان بنویسید. با توجه به مخاطبان این پیام، توضیح بیشتری در خصوص علت این توصیه ضرورت نخواهد داشت. مطابق ماده ۱۹۹ قانون آیین دادرسی کیفری اصل بر نگارش پاسخ ها توسط متهم با سواد است.
۳. مسئولیت دفاع را شخصا بر عهده نگیرید. صرفنظر از هر میزان تسلط به قوانین، در مظان اتهام بودن باعث میگردد تمرکز کافی برای دفاع نداشته و از این حیث آسیب ببینید، فلذا شایسته است امر دفاع را به یکی از همکاران واگذار نمایید.
۴. چنانچه مقام قضایی حاضر به پذیرش وکیل نباشد، در پاسخ به اولین پرسش به طور مکتوب قید فرمایید: {{با توجه به عدم پذیرش وکیلم، تقاضای همراهی وکیل در جلسه را داشته، تا حضور ایشان از حق سکوت مقرر در ماده ۱۹۷ قانون آیین دادرسی کیفری استفاده مینمایم؛ ضمنا خاطرنشان میگردد سلب حق همراه داشتن وکیل به موجب تبصره ماده ۱۹۰ قانون آیین دادرسی کیفری تخلف انتظامی درجه ۸ محسوب میگردد}}
۵. چنانچه مقام قضایی اتهام شما را مشمول تبصره ماده ۴۸ اعلام نمود، مجددا ضمن اعلام استفاده از حق سکوت تا تعیین وکیل، تقاضای تسهیل دسترسی و ملاقات با وکیل مورد تایید را نمایید.
۶. در صورتی که بنا به هر دلیلی قصد پاسخگویی به سوالات را داشته و یا به عنوان وکیل متهم حضور دارید، مانع از طرح هرگونه پرسش پیش از تفهیم اتهام گردید. چرا که به موجب ماده ۱۹۵ قانون آیین دادرسی کیفری، مقام قضایی میبایست ابتدا اقدام به تفهیم اتهام و ادله آن نموده و سپس طرح پرسش نماید. در صورت بی توجهی مقام قضایی به این تذکر، در پاسخ به پرسش مطرح شده، تنها اقدام به مکتوب نمودن همین تذکر نموده خاطرنشان گردید که مطابق ماده ۱۹۶ همان قانون، تخلف از ماده ۱۹۵، موجب محکومیت انتظامی تا درجه ۴ خواهد بود و از پاسخگویی به سوال مطرح شده خودداری نمایید.
۷. رعایت مقررات ماده ۱۹۵ مستلزم سه امر است؛ یکم: تفهیم موضوع اتهام؛ به معنی توصیف عنصر مادی جرم (ارتکابی از سوی متهم)، همراه با اوصاف تعیین شده از سوی قانونگذار و با ارائه جزییاتی متعارف از قبیل زمان و مکان وقوع آن است دوم: تفهیم عنوان اتهامی؛ از این حیث که موثر در حقوق متهم از قبیل الزامی بودن حضور وکیل یا عدم صلاحیت احتمالی دادسراست و سوم تفهیم دلایل اتهام؛ به وجهی که متهم ادله را به طور کامل فهم نموده، امکان پاسخگویی به آن را داشته باشد، فلذا استناد به شهادت شهود به طور کلی یا گزارش ضابط، بدون ارائه مفاد این دو، تفهیم ادله اتهام محسوب نخواهد شد.
۸. هیچ الزامی قانونی دایر بر تحویل داوطلبانه گوشی تلفن همراه وجود نداشته و تنها با دستور مقام قضایی قابل توقیف است، لیکن در این فرض نیز تکلیفی به ارائه رمز گوشی ندارید.
در پایان خاطرنشان میگردد صرفنظر نمودن از حقوق قانونی، هرگز موجب هیچ مساعدتی نگردیده و خصوصا در دادسراهای خاص، سبب تسهیل تضییع احتمالی حقوق متهم میگردد. /وکیل علی میررجبی/گروه تخلفات انتظامی قضات
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
🗣 داستانی آموزنده و قابل تعمق از عطاملک جوینی ‼️
✅ چرا از قم؟
عطاملک جوینی با نثری زیبا و تاثیر گذار، ناقل حکایتی از تسخیر بخارا به دست چنگیزخان است
که موی بر تن آدمی راست می کند.
چنگیز پس از فتح بخارا، حرمتی بر مسلمانی ننهاد وبا اسب به مسجد جامع وارد شد.
از پی او، دیگر مغولان، با اسب و یراق جنگی در مسجد منزل کرده و در آن بساط می گساری و طرب فراهم کردند.
عجب تر آن که صندوق های قرآن را از کتاب خالی کرده، قرآن ها را بر زمین ریخته و صندوق ها را آخور اسبان ساختند.
صفحات قران، زیر سم ها پاره پاره می شد و ستوران بر آن مدفوع می کردند.
و تلخ تر آن که مشاهیر شهر از ائمه و مشایخ وقضات و سادات و علما و مجتهدان، به تحقیر و تخفیف، شاهد چنین حرمت شکنی بودند، زیرا که به مسجد آورده شده و محافظت از اسبان را بدانان جبر کرده بودند.
در این میان یکی از سادات، که از این نادیده ها در عجب شده بود، از خردمندی پرسید:
«مولانا این چه حالست؟»
خردمند پاسخ داد:
« خاموش باش، باد بی نیازی خداوند است که می وزد »!
«علی طهماسبی»، پژوهش گر متون مقدس و اسطوره، سخن آن خردمند را این گونه تفسیر می کند:
«احتمالا سخن بدین معنا هم هست که خداوند نه به این جماعت علما و سادات و قضات و ائمه نیاز دارد و نه به قرآن ها که در صندوق ها بود».
📌این حکایت را از تاریخ بازگفتم که حال امروز شیوع کرونا را از قم بدان تمثیل زنم. گویی باز «باد بی نیازی خداوند» وزیدن گرفته است تا کسی اسباب دین داری را به جای دین ننشاند.
اگر روحانیت،
به عنوان واسطه ی خدا و انسان نباشد، چه اتفاقی خواهد افتاد ؟؟؟
آیا اساسا انسان برای ارتباط با خدا، احتیاح به دلال دارد ؟؟؟
روحانیت در 40 سال اخیر که بر اریکه ی قدرت مطلق نشسته و همه ی ارکان تبلیغی و پول و سرمایه و ... در اختیار داشته، چه دستاوردی برای ایرانیان داشته است ؟؟؟
آیا اخلاق ایرانیان بهتر از قبل شده است ؟
آیا فقر و فحشا و بزه و بیکاری کمتر از قبل شده است ؟؟؟
آیا فساد و غارت منابع ملی کمتر شده است ؟؟؟
آیا روحانیت به سبک پیشوایان و امامان خود، ساده زیست و بی رغبت به حکومت و حکمرانی و قدرت و ثروت بوده است ؟؟؟
آیا روحانیت موجب گسترش و توسعه و آبروی ایرانیان در جهان شده است ؟؟؟
آیا روحانیت اقتصاد و معیشت ایرانیان را بهتر کرده است ؟؟؟
آیا مشکلات روانی مردم ایران در رده ی اول جهانی نیست ؟
آیا قوه ی قضاییه ایران، ملجا و پناهگاه مردم برای برقراری عدل و انصاف شده است ؟؟؟
آیا مسئولین حکومت ایران که از فیلتر های متعدد تفتیش عقاید حکومتی رد شده اند، اهل مافیا و فساد نیستند و کارآمدند ؟؟؟
محیط زیست ایران در دوران حاکمیت روحانیون به کجا رفته است ؟؟؟
آیا ایرانیان در 40 سال حکومت روحانیون، هرگز فریادی را از آنان در پاسداری و برای احقاق حقوق خود شنیده اند ؟؟؟
آیا ثمره ی دهها نهاد فرهنگی و هزاران روحانی که از هزاران میلیارد بودجه ی ملی می خورند و می نوشند و زاد و ولد می کنند، دستاوردی هم در جهت ارتقای معنوی و مادی مردم ایران داشته است ؟؟؟
حاصل خون 250/000 شهید و نزدیک به 1/000/000 جانباز و آزاده و خانواده های متلاشی شده ی آنان تاکنون چه بوده است ؟؟؟
چه به لحاظ اخلاقی و چه ...
روحانیون بلند پایه در کجا و چگونه زندگی می کنند و فرزندان آنها در چه حالی هستند ؟؟؟ و ...
چنانچه از دین برمی آید، جیره خوری و کسب درآمد از راه دین مکروه و شاید حتی حرام است،
روحانیون چگونه و با چه درآمدی زندگی خود را می گذرانند؟؟؟
آیا آنها تولید کننده هستند ؟؟؟
می گویند در ایران بین 300 تا 800/000 روحانی وجود دارد که اگر بیشتر نباشد،
به راستی اگر آنان نباشند ، چه اتفاقی برای مردمان می افتد ؟؟؟
چندی است که تمامی حوزه ها و زیارتگاهها و مراسم عبادی و ... مرتبط با روحانیت بسته شده، چه کسی کمبود آن را حس کرده است ؟؟؟
چرا ادعاهای آنان و درس های 1400 ساله شان کارساز نیست ؟؟؟
مقایسه کنید با اینکه اگر امروز ما فقط پرستاران را نداشتیم، چه می شد ؟؟؟
فقط کافیست که بیاندیشیم که روحانیت محصول ادعای الوهی و الهی است و پرستاران محصول علم و عقل عرفی !
💥کمی بیشتر بیاندیشیم !
برای رفع کرونا درایران شستن دستها جواب نمیدهد.مغزها را باید شست... .!!!!
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
✅ چرا از قم؟
عطاملک جوینی با نثری زیبا و تاثیر گذار، ناقل حکایتی از تسخیر بخارا به دست چنگیزخان است
که موی بر تن آدمی راست می کند.
چنگیز پس از فتح بخارا، حرمتی بر مسلمانی ننهاد وبا اسب به مسجد جامع وارد شد.
از پی او، دیگر مغولان، با اسب و یراق جنگی در مسجد منزل کرده و در آن بساط می گساری و طرب فراهم کردند.
عجب تر آن که صندوق های قرآن را از کتاب خالی کرده، قرآن ها را بر زمین ریخته و صندوق ها را آخور اسبان ساختند.
صفحات قران، زیر سم ها پاره پاره می شد و ستوران بر آن مدفوع می کردند.
و تلخ تر آن که مشاهیر شهر از ائمه و مشایخ وقضات و سادات و علما و مجتهدان، به تحقیر و تخفیف، شاهد چنین حرمت شکنی بودند، زیرا که به مسجد آورده شده و محافظت از اسبان را بدانان جبر کرده بودند.
در این میان یکی از سادات، که از این نادیده ها در عجب شده بود، از خردمندی پرسید:
«مولانا این چه حالست؟»
خردمند پاسخ داد:
« خاموش باش، باد بی نیازی خداوند است که می وزد »!
«علی طهماسبی»، پژوهش گر متون مقدس و اسطوره، سخن آن خردمند را این گونه تفسیر می کند:
«احتمالا سخن بدین معنا هم هست که خداوند نه به این جماعت علما و سادات و قضات و ائمه نیاز دارد و نه به قرآن ها که در صندوق ها بود».
📌این حکایت را از تاریخ بازگفتم که حال امروز شیوع کرونا را از قم بدان تمثیل زنم. گویی باز «باد بی نیازی خداوند» وزیدن گرفته است تا کسی اسباب دین داری را به جای دین ننشاند.
اگر روحانیت،
به عنوان واسطه ی خدا و انسان نباشد، چه اتفاقی خواهد افتاد ؟؟؟
آیا اساسا انسان برای ارتباط با خدا، احتیاح به دلال دارد ؟؟؟
روحانیت در 40 سال اخیر که بر اریکه ی قدرت مطلق نشسته و همه ی ارکان تبلیغی و پول و سرمایه و ... در اختیار داشته، چه دستاوردی برای ایرانیان داشته است ؟؟؟
آیا اخلاق ایرانیان بهتر از قبل شده است ؟
آیا فقر و فحشا و بزه و بیکاری کمتر از قبل شده است ؟؟؟
آیا فساد و غارت منابع ملی کمتر شده است ؟؟؟
آیا روحانیت به سبک پیشوایان و امامان خود، ساده زیست و بی رغبت به حکومت و حکمرانی و قدرت و ثروت بوده است ؟؟؟
آیا روحانیت موجب گسترش و توسعه و آبروی ایرانیان در جهان شده است ؟؟؟
آیا روحانیت اقتصاد و معیشت ایرانیان را بهتر کرده است ؟؟؟
آیا مشکلات روانی مردم ایران در رده ی اول جهانی نیست ؟
آیا قوه ی قضاییه ایران، ملجا و پناهگاه مردم برای برقراری عدل و انصاف شده است ؟؟؟
آیا مسئولین حکومت ایران که از فیلتر های متعدد تفتیش عقاید حکومتی رد شده اند، اهل مافیا و فساد نیستند و کارآمدند ؟؟؟
محیط زیست ایران در دوران حاکمیت روحانیون به کجا رفته است ؟؟؟
آیا ایرانیان در 40 سال حکومت روحانیون، هرگز فریادی را از آنان در پاسداری و برای احقاق حقوق خود شنیده اند ؟؟؟
آیا ثمره ی دهها نهاد فرهنگی و هزاران روحانی که از هزاران میلیارد بودجه ی ملی می خورند و می نوشند و زاد و ولد می کنند، دستاوردی هم در جهت ارتقای معنوی و مادی مردم ایران داشته است ؟؟؟
حاصل خون 250/000 شهید و نزدیک به 1/000/000 جانباز و آزاده و خانواده های متلاشی شده ی آنان تاکنون چه بوده است ؟؟؟
چه به لحاظ اخلاقی و چه ...
روحانیون بلند پایه در کجا و چگونه زندگی می کنند و فرزندان آنها در چه حالی هستند ؟؟؟ و ...
چنانچه از دین برمی آید، جیره خوری و کسب درآمد از راه دین مکروه و شاید حتی حرام است،
روحانیون چگونه و با چه درآمدی زندگی خود را می گذرانند؟؟؟
آیا آنها تولید کننده هستند ؟؟؟
می گویند در ایران بین 300 تا 800/000 روحانی وجود دارد که اگر بیشتر نباشد،
به راستی اگر آنان نباشند ، چه اتفاقی برای مردمان می افتد ؟؟؟
چندی است که تمامی حوزه ها و زیارتگاهها و مراسم عبادی و ... مرتبط با روحانیت بسته شده، چه کسی کمبود آن را حس کرده است ؟؟؟
چرا ادعاهای آنان و درس های 1400 ساله شان کارساز نیست ؟؟؟
مقایسه کنید با اینکه اگر امروز ما فقط پرستاران را نداشتیم، چه می شد ؟؟؟
فقط کافیست که بیاندیشیم که روحانیت محصول ادعای الوهی و الهی است و پرستاران محصول علم و عقل عرفی !
💥کمی بیشتر بیاندیشیم !
برای رفع کرونا درایران شستن دستها جواب نمیدهد.مغزها را باید شست... .!!!!
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
وزیر سابق:
احمدی نژاد یک روانی بود،
بدا به حال کسانی که از او حمایت کردند
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
احمدی نژاد یک روانی بود،
بدا به حال کسانی که از او حمایت کردند
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo