🔻نیمه مثله شده
«آن شب ۶ سالگی خود را به یاد می آورم که گرم و آرام در بستر خود غنوده بودم .... آن ها مرا به حمام بردند.... تعداد آن ها زیاد بود... خون در رگ هایم منجمد شده بود، گمان می کردم که چند نفر دزد به اطاقم خزیده و مرا از بسترم ربوده اند.... چیزی که صدای سوهان از خود بیرون می داد به من نزدیک تر میشد، اما بر خلاف انتظار آن شیء به گردن من نزدیک نمی شد بلکه قسمت دیگری از بدنم را نشانه گرفته بود، جایی در زیر شکمم .... ناگهان به نظرم رسید که لبه تیز فلزی به میان ران هایم فرو رفت و پاره گوشتی را از آن نقطه بدن من جدا کرد... آن چه که حس کردم فقط احساس یک درد معمولی نبود، آتش سوزانی بود که سراسر جسم مرا در خود گرفت. چند لحظه بعد حوضچه سرخی از خون را در اطراف کمرم گسترده دیدم..... خاطره آن واقعه تا این زمان نیز چون کابوس هولناک از من دست برنداشته است. در سنین بالاتر حتا در زمانی که به عنوان یک پزشک فارغ التحصیل شدم نیز نتوانستم خاطره آن واقعه دردناک را فراموش کنم. واقعه ای که کودکی مرا به یک باره و برای همیشه از من گرفت و در طول جوانی و سال های متمادی زندگی مشترک نیز از نعمت غنای زندگی جنسی، و کمال حیات که تنها از تعادل همه جانبه روانی می توانست پدید آید، محروم کرد ... »
📌از کتاب : #نوال_السعداوی: چهره عریان زن عرب
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
«آن شب ۶ سالگی خود را به یاد می آورم که گرم و آرام در بستر خود غنوده بودم .... آن ها مرا به حمام بردند.... تعداد آن ها زیاد بود... خون در رگ هایم منجمد شده بود، گمان می کردم که چند نفر دزد به اطاقم خزیده و مرا از بسترم ربوده اند.... چیزی که صدای سوهان از خود بیرون می داد به من نزدیک تر میشد، اما بر خلاف انتظار آن شیء به گردن من نزدیک نمی شد بلکه قسمت دیگری از بدنم را نشانه گرفته بود، جایی در زیر شکمم .... ناگهان به نظرم رسید که لبه تیز فلزی به میان ران هایم فرو رفت و پاره گوشتی را از آن نقطه بدن من جدا کرد... آن چه که حس کردم فقط احساس یک درد معمولی نبود، آتش سوزانی بود که سراسر جسم مرا در خود گرفت. چند لحظه بعد حوضچه سرخی از خون را در اطراف کمرم گسترده دیدم..... خاطره آن واقعه تا این زمان نیز چون کابوس هولناک از من دست برنداشته است. در سنین بالاتر حتا در زمانی که به عنوان یک پزشک فارغ التحصیل شدم نیز نتوانستم خاطره آن واقعه دردناک را فراموش کنم. واقعه ای که کودکی مرا به یک باره و برای همیشه از من گرفت و در طول جوانی و سال های متمادی زندگی مشترک نیز از نعمت غنای زندگی جنسی، و کمال حیات که تنها از تعادل همه جانبه روانی می توانست پدید آید، محروم کرد ... »
📌از کتاب : #نوال_السعداوی: چهره عریان زن عرب
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo