This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
عزاداری مجازی
اینارو کرهی ماه هم بفرستی دنبال هیات میگردن که گریه کنن
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
اینارو کرهی ماه هم بفرستی دنبال هیات میگردن که گریه کنن
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
حاج آقا از خودمونه، بعد چهل سال رسیدن به حرف ما
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
کرامات جدید۱
این داستان را بعد از مجوز نگرفتن مجموعه داستان « ازکرامات شیخ» اثر سيد مهدي شجاعي
كه در نشست داستان خوانده است بشنويد.
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
كه در نشست داستان خوانده است بشنويد.
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
*مصائب حاجی !*
✍ *محمد حسین کریمی پور*
دیشب خواب دیدم قیامتست و نوبت حساب من رسیده. کارم را بلد بودم. گفتم:” من اهل زیارت وارث بوده ام. نباس یه فرقی با این جماعت بکنم؟” گفتند آیا دوست داری تو را با همین زیارت شریف، بسنجیم؟ گل از گلم شکفت :”اوس کریم! ناز شستت! این دنیا هم حاجیت، افتاد تو خط ویژه!”
گفتند با کدام فراز زیارت تو را بسنجیم؟ الله بختکی دستم را گذاشتم یک جای صفحه وخواندم: .. وَلَعَنَ اللهُ اُمَةً سَمِعت بـِذلك فَرَضِيَت به . گفتند معنایش را می فهمی؟ جواب دادم: “بعله! پیر غلام هیاتیم. البت می فهمم. اعلام برائت از اوناییه که در کربلا نبودن، اما وقتی قصه ظلم بر حسین ع رو شنفتن، قلبا راضی بودن.” پرسیدند چه تقصیر داشته اند وقتی تابع شیوخ و فقیهان و قضات بنی امیه بودند که بینشان اصحاب وتابعین هم بود؟ گفتم : “ اینا بهونه س ! پس حجت عقل را واس چی به آدم دادن؟ “ گفتند درست فهمیده ای. با همین قاعده تو را می سنجیم. قند توی دلم آب شد. یک عمر پامنبری گری جواب داد و خوب پیششان در آمده بودم.عرض کردم :”سلمنا، برو بریم!”
تصویر زنده ای نشان دادند. سال ۵۹ در حلقه رفقای مسجد، یکی از بچه ها مدعی بود خلخالی فلان هم محلی را بی گناه کشته و اموالش را مصادره کرده و زن و دوطفلش، لنگنان شب اند. مقتول را نمی شناختم اما مثل همیشه حرف آخر را من زدم: “انقلاب همینه. حکم قاضی شرع، حکم خداس. حقش بوده. مام نباس پشت تیر طائفه ضدانقلاب در آیم.” برق از چشم ملک محاسب جست و رویش سیاه شد. نه گذاشت و نه برداشت و مشارکت در قتل و غصب را پایم نوشت. آمدم کولی بازی در آورم، چنان اخم موحشی کرد که زبانم بند آمد.
تا آمدم بجنبم، کلی سند از حرکات ، اعتقادات و افاضاتم در دنیا پخش کردند. در خون و مال وآبروی یک جماعت غالبا غریبه و ندرتا آشنا گرفتار شدم. در یک خروار اعدام و ترور و مصادره وشکنجه و آزار و غارت و فساد وهتک آبرو و اکل مال غیر، پایم بند بود. از کتک خورهای اول انقلاب تا زندانیان له شده تا سبزولک های لت وپار فتنه ۸۸ تا یک مشت زن و بچه پا پتی عرب خارجی علیه من ادعای قتل و خشونت داشتند. منی که در عمرم دست روی کسی بلند نکرده بودم! افاضاتم در باب سیاست بلاد ، کاسبی آن ستاد ، انحصار این نهاد و سهم از ما بهتران از بودجه بیت المال، دودمانم را بباد داد. فقر و بیکاری و ورشکستگی و فحشاء و بدبختی یک کرور آدم را انداختند گردنم.
یک سهمی از ترور و انفجار در اقصی نقاط عالم نصیب منی شد که در عمرم یک ترقه هم در نکرده ام. البت یک چیزهایی مثل دوسیه اسدالله شریک و باجناقم رو شد که جای ناله نداشت. وقتی سکته زد و ششدانگ حجره را برای من گذاشت، یکباباکرم سیری رفته بودم که فیلمش را آنجا پخش کردند و ما این یک فقره را جبرا گردن گرفتیم.
باید اعتراض می کردم. آمدم بگویم تابع علماء اسلام بوده ام ، دیدم قبلا خودم با طرح حجت عقل، این راه را بسته ام. داد زدم : “تو این والذاریاتی که نشون می دین، مخلص نه آمر بوده ام نه فاعل و نه معاون! یه کاسب متشرع با آبرو بودم. برید خر مجرمای اصلی رو بچسبین! پس کو عدالتت خدا؟ “ً مستنداتی آوردند که نشان می داد من بدان فجایع راضی بوده ، از مسبب دفاع کرده ، از ظلم تبری نجسته بل در حمایت آن سنگ تمام گذاشته و راه ظالم را صاف کرده بودم. گفتم :” یعنی کل مصائب دنیا روی کاکل مخلص بوده؟” ًوجوه آمران وفاعلان را آوردند. مجانی در دنیا سنگشان را به سینه زده بودم. جای آن بود آنجا جبران کنند. اما گفتند بدون همراهی امثال من، کارشان پیش نمی رفته. مفت ومسلم، پاسوز این چشم سفیدها شده بودم.
نسخه ام را با همان یک قلم قاعده “ظلم را شنید و بدان راضی شد” پیچیدند، رفت پی کارش. یقه ام را گرفتند و کشان کشان بسوی آتش می بردند که صدای آشنایی از قعر جهنم بلند شد: “مرد! پا شو. وقت نماز گذشت. نون هم نداریم. بگیر.”
آقای مسجد می گوید خواب فدوی، اضغاث الاحلام و وساوس الشیطان بوده. می گوید رمز نجات قیامت، تمسک به ولایتست و کسی باید بترسد که ذوب در ولایت نباشد.
آقامکه شما باشی، غریبه که نیستی، کفاره مفصلم دادم، دلم اما آروم نمی گیره. انگاری تو خیکم رخت میشورن. شوما که اهل کمالاتی، چی می گی؟ ها؟
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
✍ *محمد حسین کریمی پور*
دیشب خواب دیدم قیامتست و نوبت حساب من رسیده. کارم را بلد بودم. گفتم:” من اهل زیارت وارث بوده ام. نباس یه فرقی با این جماعت بکنم؟” گفتند آیا دوست داری تو را با همین زیارت شریف، بسنجیم؟ گل از گلم شکفت :”اوس کریم! ناز شستت! این دنیا هم حاجیت، افتاد تو خط ویژه!”
گفتند با کدام فراز زیارت تو را بسنجیم؟ الله بختکی دستم را گذاشتم یک جای صفحه وخواندم: .. وَلَعَنَ اللهُ اُمَةً سَمِعت بـِذلك فَرَضِيَت به . گفتند معنایش را می فهمی؟ جواب دادم: “بعله! پیر غلام هیاتیم. البت می فهمم. اعلام برائت از اوناییه که در کربلا نبودن، اما وقتی قصه ظلم بر حسین ع رو شنفتن، قلبا راضی بودن.” پرسیدند چه تقصیر داشته اند وقتی تابع شیوخ و فقیهان و قضات بنی امیه بودند که بینشان اصحاب وتابعین هم بود؟ گفتم : “ اینا بهونه س ! پس حجت عقل را واس چی به آدم دادن؟ “ گفتند درست فهمیده ای. با همین قاعده تو را می سنجیم. قند توی دلم آب شد. یک عمر پامنبری گری جواب داد و خوب پیششان در آمده بودم.عرض کردم :”سلمنا، برو بریم!”
تصویر زنده ای نشان دادند. سال ۵۹ در حلقه رفقای مسجد، یکی از بچه ها مدعی بود خلخالی فلان هم محلی را بی گناه کشته و اموالش را مصادره کرده و زن و دوطفلش، لنگنان شب اند. مقتول را نمی شناختم اما مثل همیشه حرف آخر را من زدم: “انقلاب همینه. حکم قاضی شرع، حکم خداس. حقش بوده. مام نباس پشت تیر طائفه ضدانقلاب در آیم.” برق از چشم ملک محاسب جست و رویش سیاه شد. نه گذاشت و نه برداشت و مشارکت در قتل و غصب را پایم نوشت. آمدم کولی بازی در آورم، چنان اخم موحشی کرد که زبانم بند آمد.
تا آمدم بجنبم، کلی سند از حرکات ، اعتقادات و افاضاتم در دنیا پخش کردند. در خون و مال وآبروی یک جماعت غالبا غریبه و ندرتا آشنا گرفتار شدم. در یک خروار اعدام و ترور و مصادره وشکنجه و آزار و غارت و فساد وهتک آبرو و اکل مال غیر، پایم بند بود. از کتک خورهای اول انقلاب تا زندانیان له شده تا سبزولک های لت وپار فتنه ۸۸ تا یک مشت زن و بچه پا پتی عرب خارجی علیه من ادعای قتل و خشونت داشتند. منی که در عمرم دست روی کسی بلند نکرده بودم! افاضاتم در باب سیاست بلاد ، کاسبی آن ستاد ، انحصار این نهاد و سهم از ما بهتران از بودجه بیت المال، دودمانم را بباد داد. فقر و بیکاری و ورشکستگی و فحشاء و بدبختی یک کرور آدم را انداختند گردنم.
یک سهمی از ترور و انفجار در اقصی نقاط عالم نصیب منی شد که در عمرم یک ترقه هم در نکرده ام. البت یک چیزهایی مثل دوسیه اسدالله شریک و باجناقم رو شد که جای ناله نداشت. وقتی سکته زد و ششدانگ حجره را برای من گذاشت، یکباباکرم سیری رفته بودم که فیلمش را آنجا پخش کردند و ما این یک فقره را جبرا گردن گرفتیم.
باید اعتراض می کردم. آمدم بگویم تابع علماء اسلام بوده ام ، دیدم قبلا خودم با طرح حجت عقل، این راه را بسته ام. داد زدم : “تو این والذاریاتی که نشون می دین، مخلص نه آمر بوده ام نه فاعل و نه معاون! یه کاسب متشرع با آبرو بودم. برید خر مجرمای اصلی رو بچسبین! پس کو عدالتت خدا؟ “ً مستنداتی آوردند که نشان می داد من بدان فجایع راضی بوده ، از مسبب دفاع کرده ، از ظلم تبری نجسته بل در حمایت آن سنگ تمام گذاشته و راه ظالم را صاف کرده بودم. گفتم :” یعنی کل مصائب دنیا روی کاکل مخلص بوده؟” ًوجوه آمران وفاعلان را آوردند. مجانی در دنیا سنگشان را به سینه زده بودم. جای آن بود آنجا جبران کنند. اما گفتند بدون همراهی امثال من، کارشان پیش نمی رفته. مفت ومسلم، پاسوز این چشم سفیدها شده بودم.
نسخه ام را با همان یک قلم قاعده “ظلم را شنید و بدان راضی شد” پیچیدند، رفت پی کارش. یقه ام را گرفتند و کشان کشان بسوی آتش می بردند که صدای آشنایی از قعر جهنم بلند شد: “مرد! پا شو. وقت نماز گذشت. نون هم نداریم. بگیر.”
آقای مسجد می گوید خواب فدوی، اضغاث الاحلام و وساوس الشیطان بوده. می گوید رمز نجات قیامت، تمسک به ولایتست و کسی باید بترسد که ذوب در ولایت نباشد.
آقامکه شما باشی، غریبه که نیستی، کفاره مفصلم دادم، دلم اما آروم نمی گیره. انگاری تو خیکم رخت میشورن. شوما که اهل کمالاتی، چی می گی؟ ها؟
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
گیرم با دست چپ ، ایران را آباد و با دست راست هم ، ایران را آزاد کنیم ، با مردمی که از #ضریح_خالی شفا میخواهند چه کنیم
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
یک عکس گویا که از یک کانال کپی کردم.
همه اردر های فروش حدود ساعت ۱۰:۱۰ دقیقه همگی همزمان ثبت شدند!!
اصلاح دستوری ؟
منفی دستوری ؟
پشت صحنه ی بورس چه خبر است؟؟
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
همه اردر های فروش حدود ساعت ۱۰:۱۰ دقیقه همگی همزمان ثبت شدند!!
اصلاح دستوری ؟
منفی دستوری ؟
پشت صحنه ی بورس چه خبر است؟؟
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
توی آلمان کیوسکهای تلفن عمومی قدیمی رو کردن کتابخانه
تو ایران کتابخانه را به دلیل روز کتاب و کتابخوانی تعطیل میکنند
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
تو ایران کتابخانه را به دلیل روز کتاب و کتابخوانی تعطیل میکنند
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
دایه دایه وقت جنگه
زندگینامه سقایی خواننده خوش صدای لر
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
زندگینامه سقایی خواننده خوش صدای لر
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
👍2
Forwarded from اتاق کار
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
☑️ سلطانیفر باز هم قِسِر در میرود؟!
🔸 جریمه ۱۶۰ میلیارد تومانی از جیب چه کسی پرداخت میشود؟
🔸 سنگینترین محکومیت مالی فدراسیون فوتبال ایران با مبلغ ۶ میلیون یورو در حالی رقم خورده که تمام ماجرا به یک پرانتز جنجالی در یک بند از قرارداد با مارک ویلموتس، سرمربی سابق بلژیکی تیم ملی فوتبال ایران باز میگردد. پرانتزی که کسی حاضر نیست مسوولیت آن را به عهده بگیرد
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
🔸 جریمه ۱۶۰ میلیارد تومانی از جیب چه کسی پرداخت میشود؟
🔸 سنگینترین محکومیت مالی فدراسیون فوتبال ایران با مبلغ ۶ میلیون یورو در حالی رقم خورده که تمام ماجرا به یک پرانتز جنجالی در یک بند از قرارداد با مارک ویلموتس، سرمربی سابق بلژیکی تیم ملی فوتبال ایران باز میگردد. پرانتزی که کسی حاضر نیست مسوولیت آن را به عهده بگیرد
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
Forwarded from اتاق کار
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM