🔴 بریدههایی از خاطرات «هاشمی رفسنجانی»
#قابل_تأمل اند
#حتمأ_مطالعه_کنید
✅اینها بریدههایی از خاطرات «هاشمی* *رفسنجانی» اند. بیشترشان در سالهای میانی و اواخر دههٔ شصت در سالهای جنگ ثبت شدهاند:*
▪ آقاى «عباس واعظ طبسى»، [توليت آستان قدس رضوی] و فرزندش آمدند. از سفر به لندن و عمل جراحى پایاش راضى است. تحت تأثير نظم و پيشرفت آنها قرار گرفته است.
*- ۲۷ مهر ۷۱*
▪ آقای «آذری [قمی]» آمد و درخواست ارز برای معالجهٔ پروستات در لندن داشت.
▪ برای آقای «مهدوی [کنی]» هم به خاطر کسالت قلبی، گفته شد در لندن جا رزرو کنند.
*- ۱۹ اذر ۶۴*
▪ آقای «دعاگو» آمد. از کیفیت معالجهاش در لندن گفت. سرطان داشته و با شیمیدرمانی معالجه شده. راضی است. موهایش در اثر معالجه ریختهاست. از نتایج معالجه در مدت اقامت، پیشنهاد جلوگیری از اعزام دانشجو به خارج را داشت که ارز آن را صرف تأمین استاد در داخل کنیم.
*- ۳۱ خرداد ۶۵*
▪شب درجلسهٔ شورای مرکزی «[جامعهٔ] روحانیت مبارز» شرکت نمودم. بیشتر صحبتها درباره بد اداره شدن جلسات روحانیت مبارز در دههٔ فجر بود. آقای «مهدوی کنی» که از لندن پس از معالجه برگشته، به خاطر خستگی نیامده بود.* *میخواستم ایشان را ببینم.
- *۲۹ بهمن ۶۴*
▪ صبحانه را در خدمت آقای «منتظری»، در منزل ایشان صرف کردیم. پس ازخداحافظی به منزل آیتالله «نجفی مرعشی» رفتم. از اسپانیا برگشته بودند. برای معالجه چشم رفته بودند.
*- ۸ خرداد ۶۰*
▪ آقای «احمد توکلی» کهقبل از پیروزی انقلاب ممنوع الخروج بوده، برای گرفتن گذرنامه جهت سفر برای معالجه دردمفاصل احتیاج به نامه من به اداره گذرنامه داشت که نوشتم.
*- ۱۹ اردیبهشت ۶۰*
▪ شب تلفنى از «احمدآقا» احوالپرسى كردم. از اسپانيا برگشته است. براى معالجهٔ چشم رفته بود. در آنجا همان تشخيص ايران را تأييد كردهاند.
*- ۲۷ اسفند ۷۱*
▪ خانم شهید بهشتی به خانهٔ ما آمد و با عفت به دیدن همسرامام رفتند که برای معالجهٔ چشم مدتی به خارج رفته بودند.
*- ۱۸ مرداد ۶۱*
▪ ساعت هشت صبح آقای «موسوی اردبيلی» آمدند. عازم سفر به اروپا براي معالجه و چك آپ است. برای تسهيلات ارزی و تذكره [گذرنامه] همراهان و حفاظت كمك خواستند. به دكتر «ولايتی» و «ميرزاده» دستور مقتضی را دادم.
*- ۲۹ مرداد ۶۸*
▪شب، آقای «[علی اکبر] محتشمی»، [سفیر ایران در سوریه] آمد. مدتی در آلمان معالجه کردهاست؛ دست مصنوعی گذاشته و دوبار گوشها را عمل کرده و اکنون نسبتاً سالم است. - ۵ آبان ۶۳*
▪عصر آقای «[محمد علی] رحمانی» مسئول بسيج آمد. پس از معالجه در خارج برگشته و از معالجه دكترهای داخلی ناراضی است؛ خدا به داد مريضهای معمولی برسد.
*- ۲۵ مهر ۶۶*
▪ آقاى «[علي اكبر] آشتيانى»، نمايندهٔ رهبرى در ژاندارمرى آمد. براى معالجهٔ خود در خارج استمداد كرد.
*- ۸ دی ۶۹*
▪ آقاى «[عبدالله] نورى»، [وزير كشور]، براى سفر جهت معالجه به آلمان، تلفنى خداحافظى كرد.
*- ۲۲ اسفند ۷۱*
▪ «[آشیخ محمد] هاشمیان» که برای معالجهٔ چشم به اسپانیا رفته بود راضی برگشته، درمنزل ما بودند. گفتند که درک مردم اسپانیا نسبت به مسائل انقلاب ایران بهتر شده است.
*- ۲۸ مرداد ۶۱*
▪ به ملاقات آیتالله «سید محمدرضا گلپایگانی» رفتم. دیروز از لندن برگشتهاند؛ به احتمال سرطان کیسه صفرا، برای معالجه رفته بودند. ۲۵ روز آنجا بودهاند. ایشان و اطرافیانش با خوشحالی و نشاط از سفر انگلستان و استقبال مسلمانان آنجا تعریف میکردند.
*- ۹ خرداد ۶۶*
▪ آقای «[کاظم] خوانساری» سفیرمان در لیبی آمد. پیام آقای «قذافی» را آورد که گفته بود اگر نمیتوانید جنگ را تمام کنید برای ختم آن اقدام کنند. خبر داد که پدرش بیمار قلبی است و خوب است برای معالجه به لندن برود. عضو خبرگان است.
*#تاریخ_معاصرایران*
*و این زمان همه ماها درگیر جنگ و مصیبت و بدبختیهای خانواده بودیم و به اجبار شب را تا به صبح از ترس بمبارانهای رژیم بعثی و همدستان آنها انگلیس و اروپا لرز در تن داشتیم و حضرات آقایان جهت کوچکترین درمان با ارز دولتی همراه با کمکهای دولت به مراکز بلاد کفر میرفتند* .
*واقعاً عجيب است....*
⬅ در پناه اندیشه
❌ برای درمان دردهای شما امامزادها پیشنهاد میشود اما برای درمان خود کمتر از اروپا قبول نمی کنند.
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
#قابل_تأمل اند
#حتمأ_مطالعه_کنید
✅اینها بریدههایی از خاطرات «هاشمی* *رفسنجانی» اند. بیشترشان در سالهای میانی و اواخر دههٔ شصت در سالهای جنگ ثبت شدهاند:*
▪ آقاى «عباس واعظ طبسى»، [توليت آستان قدس رضوی] و فرزندش آمدند. از سفر به لندن و عمل جراحى پایاش راضى است. تحت تأثير نظم و پيشرفت آنها قرار گرفته است.
*- ۲۷ مهر ۷۱*
▪ آقای «آذری [قمی]» آمد و درخواست ارز برای معالجهٔ پروستات در لندن داشت.
▪ برای آقای «مهدوی [کنی]» هم به خاطر کسالت قلبی، گفته شد در لندن جا رزرو کنند.
*- ۱۹ اذر ۶۴*
▪ آقای «دعاگو» آمد. از کیفیت معالجهاش در لندن گفت. سرطان داشته و با شیمیدرمانی معالجه شده. راضی است. موهایش در اثر معالجه ریختهاست. از نتایج معالجه در مدت اقامت، پیشنهاد جلوگیری از اعزام دانشجو به خارج را داشت که ارز آن را صرف تأمین استاد در داخل کنیم.
*- ۳۱ خرداد ۶۵*
▪شب درجلسهٔ شورای مرکزی «[جامعهٔ] روحانیت مبارز» شرکت نمودم. بیشتر صحبتها درباره بد اداره شدن جلسات روحانیت مبارز در دههٔ فجر بود. آقای «مهدوی کنی» که از لندن پس از معالجه برگشته، به خاطر خستگی نیامده بود.* *میخواستم ایشان را ببینم.
- *۲۹ بهمن ۶۴*
▪ صبحانه را در خدمت آقای «منتظری»، در منزل ایشان صرف کردیم. پس ازخداحافظی به منزل آیتالله «نجفی مرعشی» رفتم. از اسپانیا برگشته بودند. برای معالجه چشم رفته بودند.
*- ۸ خرداد ۶۰*
▪ آقای «احمد توکلی» کهقبل از پیروزی انقلاب ممنوع الخروج بوده، برای گرفتن گذرنامه جهت سفر برای معالجه دردمفاصل احتیاج به نامه من به اداره گذرنامه داشت که نوشتم.
*- ۱۹ اردیبهشت ۶۰*
▪ شب تلفنى از «احمدآقا» احوالپرسى كردم. از اسپانيا برگشته است. براى معالجهٔ چشم رفته بود. در آنجا همان تشخيص ايران را تأييد كردهاند.
*- ۲۷ اسفند ۷۱*
▪ خانم شهید بهشتی به خانهٔ ما آمد و با عفت به دیدن همسرامام رفتند که برای معالجهٔ چشم مدتی به خارج رفته بودند.
*- ۱۸ مرداد ۶۱*
▪ ساعت هشت صبح آقای «موسوی اردبيلی» آمدند. عازم سفر به اروپا براي معالجه و چك آپ است. برای تسهيلات ارزی و تذكره [گذرنامه] همراهان و حفاظت كمك خواستند. به دكتر «ولايتی» و «ميرزاده» دستور مقتضی را دادم.
*- ۲۹ مرداد ۶۸*
▪شب، آقای «[علی اکبر] محتشمی»، [سفیر ایران در سوریه] آمد. مدتی در آلمان معالجه کردهاست؛ دست مصنوعی گذاشته و دوبار گوشها را عمل کرده و اکنون نسبتاً سالم است. - ۵ آبان ۶۳*
▪عصر آقای «[محمد علی] رحمانی» مسئول بسيج آمد. پس از معالجه در خارج برگشته و از معالجه دكترهای داخلی ناراضی است؛ خدا به داد مريضهای معمولی برسد.
*- ۲۵ مهر ۶۶*
▪ آقاى «[علي اكبر] آشتيانى»، نمايندهٔ رهبرى در ژاندارمرى آمد. براى معالجهٔ خود در خارج استمداد كرد.
*- ۸ دی ۶۹*
▪ آقاى «[عبدالله] نورى»، [وزير كشور]، براى سفر جهت معالجه به آلمان، تلفنى خداحافظى كرد.
*- ۲۲ اسفند ۷۱*
▪ «[آشیخ محمد] هاشمیان» که برای معالجهٔ چشم به اسپانیا رفته بود راضی برگشته، درمنزل ما بودند. گفتند که درک مردم اسپانیا نسبت به مسائل انقلاب ایران بهتر شده است.
*- ۲۸ مرداد ۶۱*
▪ به ملاقات آیتالله «سید محمدرضا گلپایگانی» رفتم. دیروز از لندن برگشتهاند؛ به احتمال سرطان کیسه صفرا، برای معالجه رفته بودند. ۲۵ روز آنجا بودهاند. ایشان و اطرافیانش با خوشحالی و نشاط از سفر انگلستان و استقبال مسلمانان آنجا تعریف میکردند.
*- ۹ خرداد ۶۶*
▪ آقای «[کاظم] خوانساری» سفیرمان در لیبی آمد. پیام آقای «قذافی» را آورد که گفته بود اگر نمیتوانید جنگ را تمام کنید برای ختم آن اقدام کنند. خبر داد که پدرش بیمار قلبی است و خوب است برای معالجه به لندن برود. عضو خبرگان است.
*#تاریخ_معاصرایران*
*و این زمان همه ماها درگیر جنگ و مصیبت و بدبختیهای خانواده بودیم و به اجبار شب را تا به صبح از ترس بمبارانهای رژیم بعثی و همدستان آنها انگلیس و اروپا لرز در تن داشتیم و حضرات آقایان جهت کوچکترین درمان با ارز دولتی همراه با کمکهای دولت به مراکز بلاد کفر میرفتند* .
*واقعاً عجيب است....*
⬅ در پناه اندیشه
❌ برای درمان دردهای شما امامزادها پیشنهاد میشود اما برای درمان خود کمتر از اروپا قبول نمی کنند.
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
دزدی در منطقهای زیاد شده بود. هر شب خانهای مورد سرقت قرار میگرفت، برخی برای اینکه خانهشان از گزند سارقان در امان باشد، حفاظ زدند، سگ آوردند، دزدگیر نصب کردند و عدهای دیگر با علم به اینکه دزد هست و ممکن به زودی به خانه آنها بزند، گفتند دعا میکنیم که دزد نیاید.
این افراد درست کاری را کردند که رئیس سازمان مدیریت بحران کشور انجام داد. اسماعیل نجار گفته است:« دعا کنید در تهران زلزله نیاید! براساس گزارشی که دوستان اعلام کردند، آمادگی تهران برای مقابله با زلزله با وجود همه اقدامات ۱۸.۸ درصد است.»
جشم آقای مدیریت بحران؛ برای نیامدن زلزله دعا میکنیم
خسته نباشید! ممنون از راهکاری که ارائه کردید. واقعا ما شما مسؤولان را نداشتیم نمیدانستیم با بحرانها چگونه برخورد کنیم.
آقای نجار از سال 93 شما مسؤول سازمان مدیریت بحران کشور شدهاید، در این مدت چه کردید که امروز تنها راه نجات تهران از زلزله را دعای مردم میدانید؟ واقعا چرا باید با علم به اینکه تهران شهری زلزله خیز است فقط باید 18 درصد آماده باشد؟
چرا در تمام این سالها اجازه داده شد تا در کوچههای تنگ جنوب تهران، آپارتمانها بالا برود که امروز نگران این باشیم که چگونه به کمک زلزلهزدگان برویم؟
چرا از تجربیات کشورهای دیگر در امور زلزله استفاده نکردید تا ما امروز مجبور به دعا کردن باشیم. واقعا اگر کارهای کشور با دعا کردن حل میشود چرا شما حقوق میگیرد و در صندلی ریاست و مسؤولیت نشستهاید؟
هر شب جمعه مردم به مساجد، حرمهای متبرکه و مقدس میروند و دست به دعا بر میدارند تا مشکلات حل شود. مثلا تلویزیون و رادیو اعلام کند که امشب وقت دعا کردن برای ارزان شدن دلار و سکه است. مردم دعا میکنند و انشالله خدا هم اجابت میکند و قیمتها پایین میآید.
مسؤولیت داشتن یعنی اینکه شما و امثال شما در تمام این سالها میزان آمادگی تهران را باید به 100 درصد میرساندید نه 18 درصد.
مسؤولیت داشتن یعنی اینکه شما و امثال شما باید آنقدر به کار خود تسلط داشته باشید که بعد از هر حادثه نگویید که غافلگیر شدیم. نگویید که زلزله است و غیرقابل پیش بینی.
مردم ژاپن باید هزار بار خدا را شکر کنند که مسؤولان آنها برای زلزله تنها چشم به دعا نداشتند و برای این بلای طبیعی فکری کردند که میزان خسارت و مرگ و میر را به پایینترین حد خود برسانند.
البته فکر میکنم انتظار ما بسیار بالاست. وقتی نمیتوانید ساختمانهای ناایمن مثل پلاسکو را وادار به ایمن سازی کنید و باید شاهد مرگ هموطنانمان باشیم، چگونه میتوان انتظار داشت فکری به حال زمین لرزه و دیگر بلایای طبیعی کرد.
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
این افراد درست کاری را کردند که رئیس سازمان مدیریت بحران کشور انجام داد. اسماعیل نجار گفته است:« دعا کنید در تهران زلزله نیاید! براساس گزارشی که دوستان اعلام کردند، آمادگی تهران برای مقابله با زلزله با وجود همه اقدامات ۱۸.۸ درصد است.»
جشم آقای مدیریت بحران؛ برای نیامدن زلزله دعا میکنیم
خسته نباشید! ممنون از راهکاری که ارائه کردید. واقعا ما شما مسؤولان را نداشتیم نمیدانستیم با بحرانها چگونه برخورد کنیم.
آقای نجار از سال 93 شما مسؤول سازمان مدیریت بحران کشور شدهاید، در این مدت چه کردید که امروز تنها راه نجات تهران از زلزله را دعای مردم میدانید؟ واقعا چرا باید با علم به اینکه تهران شهری زلزله خیز است فقط باید 18 درصد آماده باشد؟
چرا در تمام این سالها اجازه داده شد تا در کوچههای تنگ جنوب تهران، آپارتمانها بالا برود که امروز نگران این باشیم که چگونه به کمک زلزلهزدگان برویم؟
چرا از تجربیات کشورهای دیگر در امور زلزله استفاده نکردید تا ما امروز مجبور به دعا کردن باشیم. واقعا اگر کارهای کشور با دعا کردن حل میشود چرا شما حقوق میگیرد و در صندلی ریاست و مسؤولیت نشستهاید؟
هر شب جمعه مردم به مساجد، حرمهای متبرکه و مقدس میروند و دست به دعا بر میدارند تا مشکلات حل شود. مثلا تلویزیون و رادیو اعلام کند که امشب وقت دعا کردن برای ارزان شدن دلار و سکه است. مردم دعا میکنند و انشالله خدا هم اجابت میکند و قیمتها پایین میآید.
مسؤولیت داشتن یعنی اینکه شما و امثال شما در تمام این سالها میزان آمادگی تهران را باید به 100 درصد میرساندید نه 18 درصد.
مسؤولیت داشتن یعنی اینکه شما و امثال شما باید آنقدر به کار خود تسلط داشته باشید که بعد از هر حادثه نگویید که غافلگیر شدیم. نگویید که زلزله است و غیرقابل پیش بینی.
مردم ژاپن باید هزار بار خدا را شکر کنند که مسؤولان آنها برای زلزله تنها چشم به دعا نداشتند و برای این بلای طبیعی فکری کردند که میزان خسارت و مرگ و میر را به پایینترین حد خود برسانند.
البته فکر میکنم انتظار ما بسیار بالاست. وقتی نمیتوانید ساختمانهای ناایمن مثل پلاسکو را وادار به ایمن سازی کنید و باید شاهد مرگ هموطنانمان باشیم، چگونه میتوان انتظار داشت فکری به حال زمین لرزه و دیگر بلایای طبیعی کرد.
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
Forwarded from اتاق کار
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from اتاق کار
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بالای ۱۱۰میلیارد بودجه گرفتند از پول ملت برای امر به معروف و ایجاد مزاحمت برای زنان ولی از یک دوربین ساده این زن ایرانی چه وحشتی به جانش افتاده.
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
Forwarded from اتاق کار
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
زن نباید اخبار بگوید چون کلوزآپ زن در تلویزیون باعث تحریک آقایان میشود
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
Forwarded from اتاق کار
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
هر زنی حجاب را دوست ندارد باید از ایران برود!
مصاحبه مسیح علینژاد با رسایی
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
مصاحبه مسیح علینژاد با رسایی
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
Forwarded from اتاق کار
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
بازخوانی شعری زیبا از زنده یاد مهدی نیکبخت (بی تو اصفهانی) توسط جمعی از شاعران و هنرمندان ایران زمین
طرح کلیپ : رضا خیری (اشکین)
@reza_kheyri1362
ساخت کلیپ : احسان ظاهری (اهورا)
@ehsan__ahoora
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
طرح کلیپ : رضا خیری (اشکین)
@reza_kheyri1362
ساخت کلیپ : احسان ظاهری (اهورا)
@ehsan__ahoora
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
ایشون دبیر مجمعی است که مصلحت نظام را تشخیص میدهد
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
Forwarded from اتاق کار
وقتی از پافشاری بر روی یک دروغ حرف میزنیم، دقیقا از چه چیزی حرف میزنیم!
رمضانشریف سخنگوی سپاه: «کرونایاب تستهای راستیآزمایی را میگذراند…و بخش عمده تستها را با موفقیت از سر گذرانده است.»
سپاه پاسداران نام این دستگاه را «مستعان ۱۱۰» گذاشته است.
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
رمضانشریف سخنگوی سپاه: «کرونایاب تستهای راستیآزمایی را میگذراند…و بخش عمده تستها را با موفقیت از سر گذرانده است.»
سپاه پاسداران نام این دستگاه را «مستعان ۱۱۰» گذاشته است.
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دنیای تازه
این یه آوازه
پنجره تا رویا بازه
آدابته فارسی بلاچاو
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
این یه آوازه
پنجره تا رویا بازه
آدابته فارسی بلاچاو
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اینجا ایستگاه شماره یک تخلیه زباله شهرمشهده.. واقعا متاسفم برای شهردارمشهد. به هر مسئولی هم که مراجعه میکنی میخان بزنن آدمو
امروز چهارشنبه 25تیر ماه
سلام جناب عالی پیام. اینو بزارید توی کانالتون
امروز چهارشنبه 25تیر ماه
سلام جناب عالی پیام. اینو بزارید توی کانالتون
این حکایتو با دقت بخونید
دو برادر بودن کت و شلوار میفروختن یکی احمد یکی محمود
احمد مسئول جذب مشتری بود محمود قیمت میداد و همیشه آخر مغازه مینشست مشتری که میومد احمد با زبان بازی جنس را نشون میداد و زمان قیمت از محمود میپرسید داداش قیمت چنده؟
محمود میپرسید کدوم یکی؟ احمد میگفت کت شلوار مشکی دکمه طلایی جلیقه دار.
محمود میگفت ۸۲۰ تومان ولی احمد باز میپرسید چند؟ دوباره محمود بلندتر میگفت ۸۲۰ تومن.
احمد به مشتری میگفت ۵۲۰ تومن. مشتری که خودش قیمت ۸۲۰ شنیده بود با عجله ۵۲۰ میداد و میخرید! همه فکر میکردن احمد کر است ولی حقیقت این بود که قیمت کت و شلوار در واقع ۴۲٠ بوده ولی مردم به خیال یک خرید خوب زود میخریدن!!!
الان سایپا و ایرانخودرو شدن احمد و محمود!
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
دو برادر بودن کت و شلوار میفروختن یکی احمد یکی محمود
احمد مسئول جذب مشتری بود محمود قیمت میداد و همیشه آخر مغازه مینشست مشتری که میومد احمد با زبان بازی جنس را نشون میداد و زمان قیمت از محمود میپرسید داداش قیمت چنده؟
محمود میپرسید کدوم یکی؟ احمد میگفت کت شلوار مشکی دکمه طلایی جلیقه دار.
محمود میگفت ۸۲۰ تومان ولی احمد باز میپرسید چند؟ دوباره محمود بلندتر میگفت ۸۲۰ تومن.
احمد به مشتری میگفت ۵۲۰ تومن. مشتری که خودش قیمت ۸۲۰ شنیده بود با عجله ۵۲۰ میداد و میخرید! همه فکر میکردن احمد کر است ولی حقیقت این بود که قیمت کت و شلوار در واقع ۴۲٠ بوده ولی مردم به خیال یک خرید خوب زود میخریدن!!!
الان سایپا و ایرانخودرو شدن احمد و محمود!
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دادش میخوای ایرانو بفروشی؟ بفروش به خودمون، میخریم
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo