Forwarded from اتاق کار
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from اتاق کار
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔴 فساد مالی امامجمعه بابلسر حجت الاسلام محمداسماعیل قلیپور و همدستی با متهم پرونده بانک سرمایه
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
چرا دموکراسی با بافت کنونی ایران امکان پذیر نیست
روانشناسی فرهنگ
فرناندو لانزر
ترجمه و گویش: ح . پرهام
با سپاس از: ح. عزت نژاد
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
روانشناسی فرهنگ
فرناندو لانزر
ترجمه و گویش: ح . پرهام
با سپاس از: ح. عزت نژاد
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
Forwarded from اتاق کار
🔴🔴🔴 تخریب تندیس فردوسی بزرگ در قزوین در آستانه ۲۵ اردیبهشت و روز بزرگداشت فردوسی!!
به راستی چه کسی پاسخگو است و این حرکت ضد ملی، توسط چه جریانی و با چه رویکردی صورت گرفته است؟؟
با توجه به تجربه تلخ تمسخر شاهنامه و رستم و سهراب در برنامه پربیننده خندوانه و تمسخر نام های ایرانی از جمله کورش بزرگ در رسانه ملی، این پرسش را نزد افکار عمومی ملت ایران ایجاد کرده که علت این حجم از ایران ستیزی چه می تواند باشد؟
در پست زیر توضیح رییس شورای شهر قزوین و پاسخ هالو به او را بخوانید
👇
به راستی چه کسی پاسخگو است و این حرکت ضد ملی، توسط چه جریانی و با چه رویکردی صورت گرفته است؟؟
با توجه به تجربه تلخ تمسخر شاهنامه و رستم و سهراب در برنامه پربیننده خندوانه و تمسخر نام های ایرانی از جمله کورش بزرگ در رسانه ملی، این پرسش را نزد افکار عمومی ملت ایران ایجاد کرده که علت این حجم از ایران ستیزی چه می تواند باشد؟
در پست زیر توضیح رییس شورای شهر قزوین و پاسخ هالو به او را بخوانید
👇
اتاق کار
🔴🔴🔴 تخریب تندیس فردوسی بزرگ در قزوین در آستانه ۲۵ اردیبهشت و روز بزرگداشت فردوسی!! به راستی چه کسی پاسخگو است و این حرکت ضد ملی، توسط چه جریانی و با چه رویکردی صورت گرفته است؟؟ با توجه به تجربه تلخ تمسخر شاهنامه و رستم و سهراب در برنامه پربیننده خندوانه…
چه اتفاقی برای تندیس «فردوسی» در قزوین افتاده است؟
ایسنا / قزوین روز گذشته 18 اردیبهشت 99 عکس تخریب تندیس فردوسی در خیابان «فردوسی» قزوین در فضای مجازی دست به دست شد؛ عکسی که نشان میداد مجسمه اصلی از پایه جدا شده و پایه آن تخریب شده است، این موضوع را از شورای شهر قزوین پیگیری کردیم.
مهدیه سادات قافلهباشی، سخنگوی شورای شهر قزوین در گفتوگو با ایسنا، ضمن تأکید روی این موضوع که شهرداری قدردان فرهنگ و هنر ایران است؛ تصریح کرد: روز گذشته تصویری از تندیس فردوسی که پایه آن تخریب شده در فضای مجازی منتشر شد، برخی شهرداری و شورای شهر را مورد هجمه قرار دادند این در حالی است که شهرداری همواره برای بزرگان علم و ادب کشور و استان ارزش قائل بوده و هست.
وی در تشریح دلایل این اتفاق افزود: در ابتدای خیابان فردوسی شمالی قزوین یک پارک وجود داشت، با توجه به اینکه این پارک نزدیک بیمارستان دهخدا و یک بستنیفروشی معروف بود و نیز به دلیل داشتن سرویس بهداشتی بهکرات مورداستفاده عموم مردم قرار میگرفت.
سخنگوی شورای شهر قزوین اظهار کرد: با توجه به اینکه پارک شکل مناسب نداشت طرح بازپیرایی آن توسط شهرداری منطقه ۲ مطرح شد و ایجاد پارک محلی فردوسی شمالی در دستور کار قرار گرفت، طبق آنچه در بازپیرایی در نظر گرفته شد تندیس باید جابهجا میشد، در حال حاضر نیز تندیس فردوسی دستنخورده و درنهایت سلامت به سازمان زیباسازی منتقلشده است.
وی بیان کرد: پایه تندیس نیز باید منتقل میشد بنابراین بخشی از آن تخریبشده، بازتابهای صورت گرفته در فضای مجازی نیز ناشی از انجام شتابزده این کار است که فکر میکنم بهتر بود همکاران مجموعه شهرداری کار را میپوشاندند و در جابهجایی آن سلیقه بیشتری به خرج میدادند.
قافلهباشی عنوان کرد: این اطمینان را میدهم که برای تندیس اتفاقی نیفتاده و در اسرع وقت به همان شکل در ابتدای خیابان فردوسی قرار داده میشود، شورای شهر قزوین و شهرداری برای پاسداشت ادبیات اهمیت بالایی قائل است و هیچگاه از این نهادها توهینی به بزرگان ادب و فرهنگ کشور نشده است، از طرفی فردوسی شاعر حماسهسرای ایرانی و سراینده شاهنامه، حافظ راستین سنتهای ملی و شناسنامه قوم ایرانی است.
وی خاطرنشان کرد: شاید بدون وجود این اثر بزرگ، بسیاری از عناصر مثبت فرهنگ آبا و اجدادی ما در طوفان حوادث تاریخی نابود میشد و اثری از آنها بهجای نمیماند بنابراین ما قدردان حکیم فردوسی هستیم و از نگرانی مردم سپاسگزاریم چراکه تماسهای متعددی صورت گرفته است، ضمن عذرخواهی از تخریب پایه تندیس تأکید میکنم که در اسرع وقت تندیس حکیم فردوسی در جای خود نصب خواهد شد.
✍️ هالو:
مشکل این جاست که دروغ میگویید و مردم ما با این دروغهای شما خو گرفتهاند. این همه مجسمه در پارکهای تهران مفقود شد و قول دادند که برای جابجایی بوده است، کو؟ کجا رفت؟
شما نیز مجسمه را میکٓنید، اگر سر و صدایی و اعتراضی نشد که چه بهتر، اگر هم شد طبق فرمایشات بالا با یک قول الکی ماست مالی میکنید و بعد هم کسی پیگیر نیست.
اگر شما صداقت دارید و مسئله فقط جابجایی است، میتوانستید اول پایهی جدید را بسازید و مجسمه را به محل جدید منتقل کنید، بعد پایه قبلی را خراب کنید.
مردم هالو نیستند، فقط من هالو هستم.
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
ایسنا / قزوین روز گذشته 18 اردیبهشت 99 عکس تخریب تندیس فردوسی در خیابان «فردوسی» قزوین در فضای مجازی دست به دست شد؛ عکسی که نشان میداد مجسمه اصلی از پایه جدا شده و پایه آن تخریب شده است، این موضوع را از شورای شهر قزوین پیگیری کردیم.
مهدیه سادات قافلهباشی، سخنگوی شورای شهر قزوین در گفتوگو با ایسنا، ضمن تأکید روی این موضوع که شهرداری قدردان فرهنگ و هنر ایران است؛ تصریح کرد: روز گذشته تصویری از تندیس فردوسی که پایه آن تخریب شده در فضای مجازی منتشر شد، برخی شهرداری و شورای شهر را مورد هجمه قرار دادند این در حالی است که شهرداری همواره برای بزرگان علم و ادب کشور و استان ارزش قائل بوده و هست.
وی در تشریح دلایل این اتفاق افزود: در ابتدای خیابان فردوسی شمالی قزوین یک پارک وجود داشت، با توجه به اینکه این پارک نزدیک بیمارستان دهخدا و یک بستنیفروشی معروف بود و نیز به دلیل داشتن سرویس بهداشتی بهکرات مورداستفاده عموم مردم قرار میگرفت.
سخنگوی شورای شهر قزوین اظهار کرد: با توجه به اینکه پارک شکل مناسب نداشت طرح بازپیرایی آن توسط شهرداری منطقه ۲ مطرح شد و ایجاد پارک محلی فردوسی شمالی در دستور کار قرار گرفت، طبق آنچه در بازپیرایی در نظر گرفته شد تندیس باید جابهجا میشد، در حال حاضر نیز تندیس فردوسی دستنخورده و درنهایت سلامت به سازمان زیباسازی منتقلشده است.
وی بیان کرد: پایه تندیس نیز باید منتقل میشد بنابراین بخشی از آن تخریبشده، بازتابهای صورت گرفته در فضای مجازی نیز ناشی از انجام شتابزده این کار است که فکر میکنم بهتر بود همکاران مجموعه شهرداری کار را میپوشاندند و در جابهجایی آن سلیقه بیشتری به خرج میدادند.
قافلهباشی عنوان کرد: این اطمینان را میدهم که برای تندیس اتفاقی نیفتاده و در اسرع وقت به همان شکل در ابتدای خیابان فردوسی قرار داده میشود، شورای شهر قزوین و شهرداری برای پاسداشت ادبیات اهمیت بالایی قائل است و هیچگاه از این نهادها توهینی به بزرگان ادب و فرهنگ کشور نشده است، از طرفی فردوسی شاعر حماسهسرای ایرانی و سراینده شاهنامه، حافظ راستین سنتهای ملی و شناسنامه قوم ایرانی است.
وی خاطرنشان کرد: شاید بدون وجود این اثر بزرگ، بسیاری از عناصر مثبت فرهنگ آبا و اجدادی ما در طوفان حوادث تاریخی نابود میشد و اثری از آنها بهجای نمیماند بنابراین ما قدردان حکیم فردوسی هستیم و از نگرانی مردم سپاسگزاریم چراکه تماسهای متعددی صورت گرفته است، ضمن عذرخواهی از تخریب پایه تندیس تأکید میکنم که در اسرع وقت تندیس حکیم فردوسی در جای خود نصب خواهد شد.
✍️ هالو:
مشکل این جاست که دروغ میگویید و مردم ما با این دروغهای شما خو گرفتهاند. این همه مجسمه در پارکهای تهران مفقود شد و قول دادند که برای جابجایی بوده است، کو؟ کجا رفت؟
شما نیز مجسمه را میکٓنید، اگر سر و صدایی و اعتراضی نشد که چه بهتر، اگر هم شد طبق فرمایشات بالا با یک قول الکی ماست مالی میکنید و بعد هم کسی پیگیر نیست.
اگر شما صداقت دارید و مسئله فقط جابجایی است، میتوانستید اول پایهی جدید را بسازید و مجسمه را به محل جدید منتقل کنید، بعد پایه قبلی را خراب کنید.
مردم هالو نیستند، فقط من هالو هستم.
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
به جای حذف صفر پول ملی باید کلش رو حذف کنن، دوباره از روش مبادله کالا به کالا استفاده کنیم
حُسنش اینه که شب میخوابیم صبح پا میشیم ده تا گوسفندمون نمیشه دو تا،
حُسن دیگهش هم اینه که کسی نمیتونه سه هزار میلیارد راس گوسفند رو بدزده!
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
حُسنش اینه که شب میخوابیم صبح پا میشیم ده تا گوسفندمون نمیشه دو تا،
حُسن دیگهش هم اینه که کسی نمیتونه سه هزار میلیارد راس گوسفند رو بدزده!
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
این کودک نارس که در بیمارستان کودکان فرانسیسکن آمریکا به مدت ۵ ماه بستری بود و کسی به ملاقاتش نمی رفت توسط پرستارش (لیزا اسمیت ) به فرزندی گرفته شد و حالا در کنار او زندگی می کند!
ضمنن ایشون اهل نماز و روزه هم نیست
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
ضمنن ایشون اهل نماز و روزه هم نیست
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
شب نشيني هالو
🔴 فساد مالی امامجمعه بابلسر حجت الاسلام محمداسماعیل قلیپور و همدستی با متهم پرونده بانک سرمایه 👇 شب نشینی هالو @sh_n_halloo کانال اشعار #هالو @mrhallo
سلام
جهت اصلاع جنابعالی و همه مردم
در آخرین ویدئویی که اون آقا از بابلسر و صندوق ذخیره فرهنگیان میگه ماهی 17 هزار تومن از حقوق فرهنگیان کسر میشه
نخیر دوست عزیز از زمانی که اختلاس شد بعدش همه فرهنگیان رو به اجبار عضو این صندوق کردن و الان از حقوق فروردین من و خانومم که هردو فرهنگی هستیم تقریبا 50 هزار تومن کسر میشه
از من 50 هزار تومن و از خانومم 42500 تومن
البته خانومم جزو همین اعضای اجباری هستن
جهت اصلاع جنابعالی و همه مردم
در آخرین ویدئویی که اون آقا از بابلسر و صندوق ذخیره فرهنگیان میگه ماهی 17 هزار تومن از حقوق فرهنگیان کسر میشه
نخیر دوست عزیز از زمانی که اختلاس شد بعدش همه فرهنگیان رو به اجبار عضو این صندوق کردن و الان از حقوق فروردین من و خانومم که هردو فرهنگی هستیم تقریبا 50 هزار تومن کسر میشه
از من 50 هزار تومن و از خانومم 42500 تومن
البته خانومم جزو همین اعضای اجباری هستن
✍️ محمّد حسين كريمي پور
🖊 آدم كسي مباش!
معلم عزيزي، دو سه باري، چند نفر از ما را برد منزل علامه جعفري . ما بچه ها، روي زمين دورش مي نشستيم و او با آن شمايل با نمك و لهجه شيرين آذري، برايمان حرف مي زد. بلد بود از آن اوج فلسفه و معقولات فرو آيد و با يك مشت پسر بچه سر به هوا ، ارتباط فكري برقرار كند!
علامه جورابهايش را نشانمان داد و با افتخار، تعريف كرد چقدر در رفوي جوراب مهارت دارد. يك ذره منيت و رعونت و جبروت آخوندي نداشت. آدم بود. نور به قبرش ببارد.
@sokhanranihaa
از آن نشست ها ، دو قصه از تجارب شخصي علامه يادم مانده كه امروز، يكي را برايتان نقل مي كنم.
آقاي من كه شما باشي، نقل به مضمون، علامه گفت:
روزي طلبه فلسفه خواني نزد من آمد تا برخي سوالات بپرسد. ديدم جوان مستعديست كه استاد خوبي نداشته است. ذهن نقاد و سوالات بديع داشت كه بي پاسخ مانده بود. پاسخ ها را كه مي شنيد، مثل تشنه اي بود كه آب خنكي يافته باشد. خواهش كرد برايش درسي بگويم و من كه ارزش اين آدم را فهميده بودم، پذيرفتم. قرار شد فلان كتاب را نزد من بخواند. چندي كه گذشت، ديدم فريفته و واله من شده است. در ذهنش ابهت و عظمتي يافته بودم كه برايش خطر داشت. هرچه كردم، اين حالت درو كاسته نشد. مي دانستم اين شيفتگي، به استقلال فكرش صدمه مي زند. تصميم گرفتم فرصت تعليم را قرباني استقلال ضميرش كنم.
روزي كه قرار بود براي درس بيايد، در خانه را نيم باز گذاشتم. دوچرخه فرزندم را برداشتم و در باغچه، شروع به بازي و حركات كودكانه كردم. ديدمش كه سر ساعت، آمد. از كنار در، دقايقي با شگفتي مرا نگريست. با هيجان، بازي را ادامه دادم. در نظرش شكستم. راهش را كشيد و بي يك كلمه، رفت كه رفت.
اينجا كه رسيد، مرحوم علامه جعفري با آنهمه خدمات فكري و فرهنگي به اسلام ، گفت :
براي آخرتم به معدودي از اعمالم، اميد دارم. يكي همين دوچرخه بازي آنروز است!
درس استاد آن شب آن بود كه دنبال آدمهاي بزرگ بگرديد و سعي كنيد دركشان كرده از وجودشان توشه برگيريد. اما مريد و واله كسي نشويد. شما انسانيد و ارزشتان به ادراك و استقلال عقلتان است. عقلتان را تعطيل و تسليم كسي نكنيد. آدم كسي نشويد، هر چقدر هم طرف بزرگ باشد.
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
🖊 آدم كسي مباش!
معلم عزيزي، دو سه باري، چند نفر از ما را برد منزل علامه جعفري . ما بچه ها، روي زمين دورش مي نشستيم و او با آن شمايل با نمك و لهجه شيرين آذري، برايمان حرف مي زد. بلد بود از آن اوج فلسفه و معقولات فرو آيد و با يك مشت پسر بچه سر به هوا ، ارتباط فكري برقرار كند!
علامه جورابهايش را نشانمان داد و با افتخار، تعريف كرد چقدر در رفوي جوراب مهارت دارد. يك ذره منيت و رعونت و جبروت آخوندي نداشت. آدم بود. نور به قبرش ببارد.
@sokhanranihaa
از آن نشست ها ، دو قصه از تجارب شخصي علامه يادم مانده كه امروز، يكي را برايتان نقل مي كنم.
آقاي من كه شما باشي، نقل به مضمون، علامه گفت:
روزي طلبه فلسفه خواني نزد من آمد تا برخي سوالات بپرسد. ديدم جوان مستعديست كه استاد خوبي نداشته است. ذهن نقاد و سوالات بديع داشت كه بي پاسخ مانده بود. پاسخ ها را كه مي شنيد، مثل تشنه اي بود كه آب خنكي يافته باشد. خواهش كرد برايش درسي بگويم و من كه ارزش اين آدم را فهميده بودم، پذيرفتم. قرار شد فلان كتاب را نزد من بخواند. چندي كه گذشت، ديدم فريفته و واله من شده است. در ذهنش ابهت و عظمتي يافته بودم كه برايش خطر داشت. هرچه كردم، اين حالت درو كاسته نشد. مي دانستم اين شيفتگي، به استقلال فكرش صدمه مي زند. تصميم گرفتم فرصت تعليم را قرباني استقلال ضميرش كنم.
روزي كه قرار بود براي درس بيايد، در خانه را نيم باز گذاشتم. دوچرخه فرزندم را برداشتم و در باغچه، شروع به بازي و حركات كودكانه كردم. ديدمش كه سر ساعت، آمد. از كنار در، دقايقي با شگفتي مرا نگريست. با هيجان، بازي را ادامه دادم. در نظرش شكستم. راهش را كشيد و بي يك كلمه، رفت كه رفت.
اينجا كه رسيد، مرحوم علامه جعفري با آنهمه خدمات فكري و فرهنگي به اسلام ، گفت :
براي آخرتم به معدودي از اعمالم، اميد دارم. يكي همين دوچرخه بازي آنروز است!
درس استاد آن شب آن بود كه دنبال آدمهاي بزرگ بگرديد و سعي كنيد دركشان كرده از وجودشان توشه برگيريد. اما مريد و واله كسي نشويد. شما انسانيد و ارزشتان به ادراك و استقلال عقلتان است. عقلتان را تعطيل و تسليم كسي نكنيد. آدم كسي نشويد، هر چقدر هم طرف بزرگ باشد.
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
شب نشيني هالو
چرا دموکراسی با بافت کنونی ایران امکان پذیر نیست روانشناسی فرهنگ فرناندو لانزر ترجمه و گویش: ح . پرهام با سپاس از: ح. عزت نژاد 👇 شب نشینی هالو @sh_n_halloo کانال اشعار #هالو @mrhallo
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
هالو:
این مقدمهای است بر سخنرانی پروفسور فرناندو لانزر که باید قبل از آن پست میشد و از قلم افتاد.
حالا هم دیر نشده، در تکمیل سخنرانی ایشان شنیدنی است.
ترجمه و گفتار: ح. پرهام
با سپاس از : ح.عزت نژاد
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
این مقدمهای است بر سخنرانی پروفسور فرناندو لانزر که باید قبل از آن پست میشد و از قلم افتاد.
حالا هم دیر نشده، در تکمیل سخنرانی ایشان شنیدنی است.
ترجمه و گفتار: ح. پرهام
با سپاس از : ح.عزت نژاد
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎞ویدیویی از نوجوان كرد كە در مجازی بشدت بازتاب داشتە
▫️فرهاد نریمان نوجوان مهابادی با یک نگاه 200 رقم یا واژه را در ذهن خود یادداشت کرده سپس از آغاز تا پایان و برعکس همه را بازگو می کند.
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
▫️فرهاد نریمان نوجوان مهابادی با یک نگاه 200 رقم یا واژه را در ذهن خود یادداشت کرده سپس از آغاز تا پایان و برعکس همه را بازگو می کند.
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
۱۰- کلیله و دمنه (درخت سخنگو)
T.me/mrhallo
#قصههای_کهن_ایران_زمین
#کلیله_و_دمنه
درخت سخنگو
راوی : ح.پرهام
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
#کلیله_و_دمنه
درخت سخنگو
راوی : ح.پرهام
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
۸- شبهای تماشا و گل زرد
T.me/mrhallo
مجموعه #داستان_کوتاه
#شبهای_تماشا_و_گلزرد
#هشت_شب
نوشته #جمال_میرصادقی
شبهای تماشا و گلزرد
راوی: ح.پرهام
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
#پایان
#شبهای_تماشا_و_گلزرد
#هشت_شب
نوشته #جمال_میرصادقی
شبهای تماشا و گلزرد
راوی: ح.پرهام
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
#پایان
غارنشین های آیفون به دست!
مژگان باقری
اواخر سال 90 یا 91، حراست آموزش و پرورش طی یک بخشنامه محرمانه، حضور معلمان را در کلیه شبکه های مجازی ممنوع اعلام کرد. همان زمانی که تقریبا کل دانش آموزان من یا وبلاگ شخصی داشتند یا در فیسبوک فعال بودند و من دقیقا به همین دلیل وارد فیسبوک شدم و به معاون مدرسه گفتم می توانید من را به عنوان مجرم به اداره معرفی کنید اما به آنها بگویید سیستمی که دانش آموزان آن از معلمانشان جلوتر باشند محکوم به فناست. چرخ زمان به عقب باز نمی گردد و آموزش و پرورش مجبور است که آینده را ببیند.
پس از فیلتر شدن تلگرام توسط دولت روحانی، آموزش و پرورش از مدیران مدارس خواست که گروههای خود را از تلگرام جمع کنند و از آنجا که موفق نشد معلمان را وارد شبکه های داخلی کند به همان واتس آپ رضایت داد و بدین ترتیب دست قشر عظیمی از معلمان را از سودمندترین و کارآمدترین شبکه مجازی کوتاه کرد و چون بسیاری از معلمان حاضر نبودند با نصب فیلترشکن و مصرف حجم زیاد اینترنت وارد تلگرام شوند در نتیجه از دسترسی به مقالات بسیار ارزشمند صاحبنظران سیاسی و فرهنگی و آموزشی کشور محروم شدند و شاید هدف فیلترکنندگان تلگرام هم همین بود!
معلمان به واتس آپ بازگشتند که توانایی آن در مقایسه با تلگرام مثل توانایی یک اسباب بازی پلاستیکی در برابر یک ربات هوشمند است! و خود را به مدت دو سال با این اسباب بازی سرگرم کردند تا اینکه کرونا مانند سیلی خروشان از راه رسید و به آنها فهماند که واتس آپ برای آموزش مجازی تا چه اندازه بی مایه و ناتوان است.
کارنامه ی آموزش مجازی معلمان را باید در مقاله ای مستقل بررسی کرد. اما هدف نگارنده در این یادداشت این است که نشان دهد نظام ایدئولوژیک زده آموزش و پرورش در دست مدیران ناآگاه به مفهوم فضای مجازی گرفتار شده است. این مدیران زمانی که نتوانستند با صدور بخشنامه های بی خاصیت، معلمان را از ورود به شبکه های مجازی بازدارند اکنون اقدام به گلچین کردن این شبکه ها کرده و سعی می کنند ارتباط معلمان و دانش آموزان را در شبکه های داخلی یا نهایتا واتس آپ، تحت کنترل خود بگیرند. اما میلیونها جوان و نوجوان ایرانی که از این سیستم بسته ی بی اعتماد به فضای مجازی خسته و دلزده شده اند رهایی خود را در فضاهایی جستجو می کنند که از نظر مدیران این سیستم، میدان جنگ نرم است و باید فیلتر شود و از همانجا به ریش آموزش و پرورشی که معلمان خود را در واتس آپ و شبکه های داخلی زندانی کرده است می خندند.
ترکیب جهل مرکب و قدرت طلبی، از مدیران آموزش و پرورش معجون خطرناکی ساخته است. معجونی که نهایت ایده آلش آن است که در دنیای بی مرز کنونی، معلمان را در مرزهای قابل کنترل خویش، ایزوله کند. مدیرانی که نه تنها لزوم حضور فعال معلمان در تمام شبکه های مجازی را درک نکردند و آنها را قدم به قدم عقب راندند تا در زندان واتس آپ محبوس کنند بلکه تا قبل از کرونا، با تهدید و ارعاب، حتی از تشکیل گروه کلاسی در واتس آپ هم جلوگیری می کردند تا معلم نتواند با دانش آموزان خود در ارتباط باشد. تصور این حجم از نادانی انباشته شده در مدیران آموزش و پرورش هولناک است.
این مدیران را باید غارنشین های آیفون به دست نامید. آنها از فضای مجازی سخن می گویند و از لزوم تسلط معلمان به فناوریهای نوین، اما تفکرشان از مرحله ی غارنشینی فراتر نرفته است. آنها نه مفهوم جامعه مدرن را درک کرده اند، نه از فلسفه ی آموزش و پرورش نوین چیزی می دانند، نه به فضای مجازی اعتماد و نه به آزادی های فردی اعتقاد دارند. در خوشبینانه ترین حالت، آنها فقط به این راضی می شوند که معلمان در دهانه ی غار بمانند و از نور تابیده بر درگاه آن استفاده کنند ولی پا را از غار بیرون نگذارند.
این صحنه، تابلوی تمام نمای آموزش و پرورش فعلی ماست: تدریس معلمان مانده در درگاه غار به دانش آموزان رها شده از غار! چنین آموزش و پرورشی رو به آینده نیست بلکه در حال فرو رفتن است. چرا که مدیرانش تبلور تفکر مرتجع و واپس گرایی هستند که یک شبه از اعماق تاریک تاریخ به دوران مدرن پرتاب شده اند و می خواهند با جهان بینی غارنشینی برای جهان اینترنت و ماهواره قانون بنویسند.
در این میان، وظیفه معلمان بسیار سنگین است. آنها باید بی توجه به بخشنامه هایی که بلافاصله پس از صدور، به بایگانی ادارات سپرده می شود از این غار بیرون بیایند و جهان امروز را درک کنند تا بتوانند رابطه خود را با دانش آموزانشان حفظ کنند. معلمان باید به تاثیر شگرف رسانه های مجازی پی ببرند و بدانند که به عنوان مثال ارزش یک طوفان توئیتری چه بسا از تجمع اعتراض آمیز درجلوی ادارات بیشتر است. آنچه که آموزش و پرورش را نجات خواهد داد معلمان باسواد و روشن و مسلط به فضای مجازی هستند که آن مدیران واپس گرا را پشت سر گذاشته و از غار بیرون آمده اند.
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
مژگان باقری
اواخر سال 90 یا 91، حراست آموزش و پرورش طی یک بخشنامه محرمانه، حضور معلمان را در کلیه شبکه های مجازی ممنوع اعلام کرد. همان زمانی که تقریبا کل دانش آموزان من یا وبلاگ شخصی داشتند یا در فیسبوک فعال بودند و من دقیقا به همین دلیل وارد فیسبوک شدم و به معاون مدرسه گفتم می توانید من را به عنوان مجرم به اداره معرفی کنید اما به آنها بگویید سیستمی که دانش آموزان آن از معلمانشان جلوتر باشند محکوم به فناست. چرخ زمان به عقب باز نمی گردد و آموزش و پرورش مجبور است که آینده را ببیند.
پس از فیلتر شدن تلگرام توسط دولت روحانی، آموزش و پرورش از مدیران مدارس خواست که گروههای خود را از تلگرام جمع کنند و از آنجا که موفق نشد معلمان را وارد شبکه های داخلی کند به همان واتس آپ رضایت داد و بدین ترتیب دست قشر عظیمی از معلمان را از سودمندترین و کارآمدترین شبکه مجازی کوتاه کرد و چون بسیاری از معلمان حاضر نبودند با نصب فیلترشکن و مصرف حجم زیاد اینترنت وارد تلگرام شوند در نتیجه از دسترسی به مقالات بسیار ارزشمند صاحبنظران سیاسی و فرهنگی و آموزشی کشور محروم شدند و شاید هدف فیلترکنندگان تلگرام هم همین بود!
معلمان به واتس آپ بازگشتند که توانایی آن در مقایسه با تلگرام مثل توانایی یک اسباب بازی پلاستیکی در برابر یک ربات هوشمند است! و خود را به مدت دو سال با این اسباب بازی سرگرم کردند تا اینکه کرونا مانند سیلی خروشان از راه رسید و به آنها فهماند که واتس آپ برای آموزش مجازی تا چه اندازه بی مایه و ناتوان است.
کارنامه ی آموزش مجازی معلمان را باید در مقاله ای مستقل بررسی کرد. اما هدف نگارنده در این یادداشت این است که نشان دهد نظام ایدئولوژیک زده آموزش و پرورش در دست مدیران ناآگاه به مفهوم فضای مجازی گرفتار شده است. این مدیران زمانی که نتوانستند با صدور بخشنامه های بی خاصیت، معلمان را از ورود به شبکه های مجازی بازدارند اکنون اقدام به گلچین کردن این شبکه ها کرده و سعی می کنند ارتباط معلمان و دانش آموزان را در شبکه های داخلی یا نهایتا واتس آپ، تحت کنترل خود بگیرند. اما میلیونها جوان و نوجوان ایرانی که از این سیستم بسته ی بی اعتماد به فضای مجازی خسته و دلزده شده اند رهایی خود را در فضاهایی جستجو می کنند که از نظر مدیران این سیستم، میدان جنگ نرم است و باید فیلتر شود و از همانجا به ریش آموزش و پرورشی که معلمان خود را در واتس آپ و شبکه های داخلی زندانی کرده است می خندند.
ترکیب جهل مرکب و قدرت طلبی، از مدیران آموزش و پرورش معجون خطرناکی ساخته است. معجونی که نهایت ایده آلش آن است که در دنیای بی مرز کنونی، معلمان را در مرزهای قابل کنترل خویش، ایزوله کند. مدیرانی که نه تنها لزوم حضور فعال معلمان در تمام شبکه های مجازی را درک نکردند و آنها را قدم به قدم عقب راندند تا در زندان واتس آپ محبوس کنند بلکه تا قبل از کرونا، با تهدید و ارعاب، حتی از تشکیل گروه کلاسی در واتس آپ هم جلوگیری می کردند تا معلم نتواند با دانش آموزان خود در ارتباط باشد. تصور این حجم از نادانی انباشته شده در مدیران آموزش و پرورش هولناک است.
این مدیران را باید غارنشین های آیفون به دست نامید. آنها از فضای مجازی سخن می گویند و از لزوم تسلط معلمان به فناوریهای نوین، اما تفکرشان از مرحله ی غارنشینی فراتر نرفته است. آنها نه مفهوم جامعه مدرن را درک کرده اند، نه از فلسفه ی آموزش و پرورش نوین چیزی می دانند، نه به فضای مجازی اعتماد و نه به آزادی های فردی اعتقاد دارند. در خوشبینانه ترین حالت، آنها فقط به این راضی می شوند که معلمان در دهانه ی غار بمانند و از نور تابیده بر درگاه آن استفاده کنند ولی پا را از غار بیرون نگذارند.
این صحنه، تابلوی تمام نمای آموزش و پرورش فعلی ماست: تدریس معلمان مانده در درگاه غار به دانش آموزان رها شده از غار! چنین آموزش و پرورشی رو به آینده نیست بلکه در حال فرو رفتن است. چرا که مدیرانش تبلور تفکر مرتجع و واپس گرایی هستند که یک شبه از اعماق تاریک تاریخ به دوران مدرن پرتاب شده اند و می خواهند با جهان بینی غارنشینی برای جهان اینترنت و ماهواره قانون بنویسند.
در این میان، وظیفه معلمان بسیار سنگین است. آنها باید بی توجه به بخشنامه هایی که بلافاصله پس از صدور، به بایگانی ادارات سپرده می شود از این غار بیرون بیایند و جهان امروز را درک کنند تا بتوانند رابطه خود را با دانش آموزانشان حفظ کنند. معلمان باید به تاثیر شگرف رسانه های مجازی پی ببرند و بدانند که به عنوان مثال ارزش یک طوفان توئیتری چه بسا از تجمع اعتراض آمیز درجلوی ادارات بیشتر است. آنچه که آموزش و پرورش را نجات خواهد داد معلمان باسواد و روشن و مسلط به فضای مجازی هستند که آن مدیران واپس گرا را پشت سر گذاشته و از غار بیرون آمده اند.
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
روح سعدی و فردوسی و دهخدا توی گور لرزید از این همه افاضات
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo