🔸«نمایشهای فانتزی و ابتذال نابرابری»
🖋 سعید کشاورزی، جامعهشناس
📍 احتمالا شنیدهاید که در روزهای اخیر فلان سلبریتی به یک رفتگر بیاحترامی کرده است و متعاقبا، فلان سلبریتیها سلسلهوار موضع گرفتهاند و این حرکت را محکوم یا از "هجمه" علیه سلبریتی متهم انتقاد کردهاند. در چند سال اخیر، به کرات شاهد ماجرای مشابه بودهایم اما با یک خط داستان تکراری: فردی که تداعیکننده شهرت و قدرت است به دیگری نماد فقر تعدی کرده و سپس جنجال همه جا را میگیرد و در سکانس بعد، همه چیز فراموش میشود و البته پس از یک ماه، داستان مجددی اتفاق میافتد...
📍 اما نیروی پیشبرنده این ماجراها چیست؟ دلیلی جانبی وجود دارد و آن هم تلاش سلبریتیها جهت قرار گرفتن مجدد در صدر اخبار رسانهای است اما این موضوع یقینا نمیتواند دلیل اصلیِ این هیجان و بلوای پرشور باشد؛ چرا که هیچ کدام از این ماجراهایِ عمدتاً مجازی، نمیتوانند بدون حمایت تعداد قابل ملاحظهای از افراد شکل گیرند.
📍 معتقدم که نیروی اصلی هیجانی پشت این ماجرا، ارضا کاذب عواطف افراد درگیر است. در واقع با محکوم کردن و حمایت از این ماجراها، افراد بدون هیچ تلاشی جهت فهم مکانیسمهای نابرابریساز، به حس توهمگونهٔ پیروزی و فائق آمدن میرسند. در این ماجرا، چه سوژه تعدیکننده و چه ابژه در یک نمایش کاریکاتورگونه از نابرابری به منادیان برابری مبدل میشوند، مبارزهای که هزینه آن تنها فشار انگشت (لایک) است. آیا درگیر شدن در این نمایشهای متداول و البته به همان اندازه بیحاصل، چیزی جز تهی و پوک کردن پتانسیل برابریجویانه انسانها در پی دارد؟ آیا این نمایشها بدیلی کمزحمت اما گمراهکننده برای تعقل عمیق در فرآیندهای تولید نابرابری نیست؟
📍 این ماجراها البته مؤید فرایند مستمر به ابتذال کشیده شدن موضوع دردناک نابرابری است. تصویری که در آن از فقر چهرهای سطحی و کاریکاتوری ارائه میشود که تنها به درد ارضا عواطف طبقه مشخصی از افراد میخورد. آیا این همان تصویری نیست که باید در آن از سیلی زن و سیلی خور به یک اندازه ترسید؟ درگیر شدن در این بازیهای تصویری به هر شکلی و در هر سطحی حاصلی جز شکست ندارد و تمامی بازیگران این نمایش، چه سوژه عدالتجو و چه ابژه ضعیف، به یک اندازه دستاندرکار به انحراف کشیدن حس برابریجوییاند: حسی که عمیقا در معرض تحریف قرار گرفته است
🌐 شبکه جامعهشناسی علامه
@Atu_Sociology
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
🖋 سعید کشاورزی، جامعهشناس
📍 احتمالا شنیدهاید که در روزهای اخیر فلان سلبریتی به یک رفتگر بیاحترامی کرده است و متعاقبا، فلان سلبریتیها سلسلهوار موضع گرفتهاند و این حرکت را محکوم یا از "هجمه" علیه سلبریتی متهم انتقاد کردهاند. در چند سال اخیر، به کرات شاهد ماجرای مشابه بودهایم اما با یک خط داستان تکراری: فردی که تداعیکننده شهرت و قدرت است به دیگری نماد فقر تعدی کرده و سپس جنجال همه جا را میگیرد و در سکانس بعد، همه چیز فراموش میشود و البته پس از یک ماه، داستان مجددی اتفاق میافتد...
📍 اما نیروی پیشبرنده این ماجراها چیست؟ دلیلی جانبی وجود دارد و آن هم تلاش سلبریتیها جهت قرار گرفتن مجدد در صدر اخبار رسانهای است اما این موضوع یقینا نمیتواند دلیل اصلیِ این هیجان و بلوای پرشور باشد؛ چرا که هیچ کدام از این ماجراهایِ عمدتاً مجازی، نمیتوانند بدون حمایت تعداد قابل ملاحظهای از افراد شکل گیرند.
📍 معتقدم که نیروی اصلی هیجانی پشت این ماجرا، ارضا کاذب عواطف افراد درگیر است. در واقع با محکوم کردن و حمایت از این ماجراها، افراد بدون هیچ تلاشی جهت فهم مکانیسمهای نابرابریساز، به حس توهمگونهٔ پیروزی و فائق آمدن میرسند. در این ماجرا، چه سوژه تعدیکننده و چه ابژه در یک نمایش کاریکاتورگونه از نابرابری به منادیان برابری مبدل میشوند، مبارزهای که هزینه آن تنها فشار انگشت (لایک) است. آیا درگیر شدن در این نمایشهای متداول و البته به همان اندازه بیحاصل، چیزی جز تهی و پوک کردن پتانسیل برابریجویانه انسانها در پی دارد؟ آیا این نمایشها بدیلی کمزحمت اما گمراهکننده برای تعقل عمیق در فرآیندهای تولید نابرابری نیست؟
📍 این ماجراها البته مؤید فرایند مستمر به ابتذال کشیده شدن موضوع دردناک نابرابری است. تصویری که در آن از فقر چهرهای سطحی و کاریکاتوری ارائه میشود که تنها به درد ارضا عواطف طبقه مشخصی از افراد میخورد. آیا این همان تصویری نیست که باید در آن از سیلی زن و سیلی خور به یک اندازه ترسید؟ درگیر شدن در این بازیهای تصویری به هر شکلی و در هر سطحی حاصلی جز شکست ندارد و تمامی بازیگران این نمایش، چه سوژه عدالتجو و چه ابژه ضعیف، به یک اندازه دستاندرکار به انحراف کشیدن حس برابریجوییاند: حسی که عمیقا در معرض تحریف قرار گرفته است
🌐 شبکه جامعهشناسی علامه
@Atu_Sociology
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
🇰🇵 وقتی کیم جونگ ایل (پدر دیکتاتور فعلی) مُرد همه دنیا باور داشتن که دیکتاتوری کره تمام شد.
کیم جونگ اون تحصیلکرده سوئیس و بسیار متجدد بود/است.
اما مشکل کره شمالی، شخص دیکتاتور نیست، سیستم توتالیتره.
خلاصه که آرزوی مرگ برای دیکتاتورها خوبه، اما چندان چیزی رو تغییر نمیده. مثل مرگ ناصرالدین شاه که بدتر از او روی کار آمد
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
کیم جونگ اون تحصیلکرده سوئیس و بسیار متجدد بود/است.
اما مشکل کره شمالی، شخص دیکتاتور نیست، سیستم توتالیتره.
خلاصه که آرزوی مرگ برای دیکتاتورها خوبه، اما چندان چیزی رو تغییر نمیده. مثل مرگ ناصرالدین شاه که بدتر از او روی کار آمد
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
✅ واي به روزي كه ترامپ دوباره در كاخ سفيد ابقا شود
✍️علیرضا احمدپور خرمی
طبق آنچه گیدنز در کتاب جامعهشناسی خود میگوید و اغلب جامعهشناسان نیز بر آن صحه گذاشتهاند؛ روسپیان اغلب افرادی هستند که همهی درها به رویشان بسته شده و قبلا تمام دارایی مادی و معنوی خود را باختهاند و در ته خط، چیزی جز تنشان برای عرضه ندارند. اغلب آنها علیرغم میل درونیشان به اموری تن میدهند که در حالت عادی هرگز حاضر به انجام آن نیستند.
اما دولت ما هم در چنین شرایطی قرار دارد. تحریمهایی که هرگز تا به حال برای هیچ کشوری به این میزان، اعمال نشده است. اقتصادی که در حال فروپاشیست. دولت ما هم درست همانند یک روسپی مراحلی را طی کرده و اکنون ته خط است.
ابتدا دولت سعی کرد با بالا بردن نرخ ارز و فروش آن به ملت، نقدینگی مورد نیاز خود را تامین کند؛ اما این استراتژی تا جایی جواب میداد و در نهایت، خود عامل فروپاشی میشد.
سپس سیاست موازی پیگیری شد که افزایش مالیاتها و جلوگیری از فرار مالیاتی بود. اما این سیاست هم با عبور از خطرقرمز، موجب تعطیلی کارخانهها و مراکز تولیدی شد و نارضایتی تولیدکننده و بیکاری کارگران را درپی داشت.
سپس حکومت دست به یک ریسک خطرناک زد که همانا گران کردن بنزین بود. در واقع ترجیح انتخاب جیب مردم به جای مذاکره با آمریکا. سیاستی که ناآرامیهای بیسابقهای را در آذر ماه سال گذشته در پی داشت و موجب از دست رفتن جان بیگناهان و لرزیدن پایههای حکومت شد. گرفتاریی که هنوز هم دست از دامان حاکمیت برنداشته است.
اما اکنون دولت برگ برندهای برای بازی کردن ندارد یا چیزی برای باختن هم ندارد. درست مانند یک روسپی ترحمبرانگیز، آخرین موجودیش، یعنی تنش را به عرضه گذاشته است. عرضهی شرکتها و کارخانجات دولتی در بورس.
درست است که طبق اصل 44 قانون اساسی، خصوصیسازی الزامیست؛ اما این خصوصیسازی نه از سر میل و همراه با کارشناسی، که از روی جبر روزگار است. دولت آخرین موجودی خود را برای تامین بودجهی جاری کشور به عرضه گذاشته است تا زمان بخرد، بدان امید که از این ستون به ستون آخری، فرجی رخ دهد. مثلا شاید ترامپ رای نیاورد و ورق به زعم آقایان برگردد.
اما وای به روزی که ترامپ دوباره در کاخ سفید ابقا شود. آن روز، روزیست که دیگر نرمش ما قهرمانانه که هیچ، بلکه از سر نیاز خواهد بود، بدون آنکه چیزی برای مذاکره در چنته داشته باشیم.
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
✍️علیرضا احمدپور خرمی
طبق آنچه گیدنز در کتاب جامعهشناسی خود میگوید و اغلب جامعهشناسان نیز بر آن صحه گذاشتهاند؛ روسپیان اغلب افرادی هستند که همهی درها به رویشان بسته شده و قبلا تمام دارایی مادی و معنوی خود را باختهاند و در ته خط، چیزی جز تنشان برای عرضه ندارند. اغلب آنها علیرغم میل درونیشان به اموری تن میدهند که در حالت عادی هرگز حاضر به انجام آن نیستند.
اما دولت ما هم در چنین شرایطی قرار دارد. تحریمهایی که هرگز تا به حال برای هیچ کشوری به این میزان، اعمال نشده است. اقتصادی که در حال فروپاشیست. دولت ما هم درست همانند یک روسپی مراحلی را طی کرده و اکنون ته خط است.
ابتدا دولت سعی کرد با بالا بردن نرخ ارز و فروش آن به ملت، نقدینگی مورد نیاز خود را تامین کند؛ اما این استراتژی تا جایی جواب میداد و در نهایت، خود عامل فروپاشی میشد.
سپس سیاست موازی پیگیری شد که افزایش مالیاتها و جلوگیری از فرار مالیاتی بود. اما این سیاست هم با عبور از خطرقرمز، موجب تعطیلی کارخانهها و مراکز تولیدی شد و نارضایتی تولیدکننده و بیکاری کارگران را درپی داشت.
سپس حکومت دست به یک ریسک خطرناک زد که همانا گران کردن بنزین بود. در واقع ترجیح انتخاب جیب مردم به جای مذاکره با آمریکا. سیاستی که ناآرامیهای بیسابقهای را در آذر ماه سال گذشته در پی داشت و موجب از دست رفتن جان بیگناهان و لرزیدن پایههای حکومت شد. گرفتاریی که هنوز هم دست از دامان حاکمیت برنداشته است.
اما اکنون دولت برگ برندهای برای بازی کردن ندارد یا چیزی برای باختن هم ندارد. درست مانند یک روسپی ترحمبرانگیز، آخرین موجودیش، یعنی تنش را به عرضه گذاشته است. عرضهی شرکتها و کارخانجات دولتی در بورس.
درست است که طبق اصل 44 قانون اساسی، خصوصیسازی الزامیست؛ اما این خصوصیسازی نه از سر میل و همراه با کارشناسی، که از روی جبر روزگار است. دولت آخرین موجودی خود را برای تامین بودجهی جاری کشور به عرضه گذاشته است تا زمان بخرد، بدان امید که از این ستون به ستون آخری، فرجی رخ دهد. مثلا شاید ترامپ رای نیاورد و ورق به زعم آقایان برگردد.
اما وای به روزی که ترامپ دوباره در کاخ سفید ابقا شود. آن روز، روزیست که دیگر نرمش ما قهرمانانه که هیچ، بلکه از سر نیاز خواهد بود، بدون آنکه چیزی برای مذاکره در چنته داشته باشیم.
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مهربانی برای قلبمان خوب است؛
حتما شنیدهاید که مهربانی و محبت کردن به دیگران دل را نرم میکند، اما جالب است بدانید که مهربان بودن در واقع بر تعادل شیمیایی قلب شما تأثیر مثبت دارد.
مهربانی باعث ترشح هورمون اکسیتوسین میشود. به گفتهی دکتر دیوید همیلتون، اکسیتوسین باعث آزاد شدن مادهای شیمیایی به نام نیتریک اکسید در رگهای خونی میشود. این ماده با گشاد کردن رگهای خونی، فشار خون را کاهش میدهد. از آنجا که اکسی توسین با کاهش فشار خون به سلامت قلب کمک میکند به آن لقب هورمون محافظ قلب دادهاند.
مهربانی هم از لحاظ فیزیکی و هم از نظر احساسی برای قلب شما خوب است.
شاید به همین دلیل است که میگویند:
" آدمهای مهربان قلب بزرگی دارند "❤️
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
حتما شنیدهاید که مهربانی و محبت کردن به دیگران دل را نرم میکند، اما جالب است بدانید که مهربان بودن در واقع بر تعادل شیمیایی قلب شما تأثیر مثبت دارد.
مهربانی باعث ترشح هورمون اکسیتوسین میشود. به گفتهی دکتر دیوید همیلتون، اکسیتوسین باعث آزاد شدن مادهای شیمیایی به نام نیتریک اکسید در رگهای خونی میشود. این ماده با گشاد کردن رگهای خونی، فشار خون را کاهش میدهد. از آنجا که اکسی توسین با کاهش فشار خون به سلامت قلب کمک میکند به آن لقب هورمون محافظ قلب دادهاند.
مهربانی هم از لحاظ فیزیکی و هم از نظر احساسی برای قلب شما خوب است.
شاید به همین دلیل است که میگویند:
" آدمهای مهربان قلب بزرگی دارند "❤️
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
شب نشيني هالو
T.me/mrhallo – تقاطع تاریخی شیخ فضل الله و ستار خان
در رابطه با کلیپ صوتی بالا باید خدمتتان عرض کنم که جناب شیخ فضل الله نوری به دستور سردار اسعد بختیاری پدر انقلاب مشروطیت اعدام شد و ستارخان و باقرخان نقشی در این اتفاق نداشتند چرا که انقلاب مشروطه و فتح تهران در تاریخ ۱۴ مرداد ۱۲۸۵ شمسی اتفاق افتاد ولی ستارخان و باقرخان فروردین سال بعد به دعوت سردار اسعد به تهران آمدند.البتع آنها مبارزاتی در تبریز در جهت حمایت از مشروطه داشتند اما فتح تهران به دست بختیاری ها و تنکابنی ها بود.
در آمد زایی « دانبلانی » در شهرداری تبریز !
✍️بیداری آذربایجان - ابوالفضل وصالی : از خدا پنهان نیست از شما چه پنهان که بنده حقیر همه جور مزایده و مناقصه و حتی نوع ترک تشریفات فروش اموال دولتی و عمومی را دیده بودم الّا « حرام فروشی » علنی آن هم از نوع « دانبلان » را که چشم مبارکم به آن هم روشن شد ! می فرمایید چطور و چگونه ؟! خدمتتان عارض شوم اینگونه که کشتارگاه صنعتی زیر مجموعه ی شهرداری تبریز ورداشته فراخوان بلند بالای فروش مزایده ای « اجزاء حرام » دام های سنگین و سبک نرینه داده و اعلام کرده فقط اشخاص حقوقی واجد شرایط می توانند در آن شرکت کنند ! ( زمان ارسال پیشنهادات از 31فروردین 99 لغایت 6 اردیبهشت 99 ) .
🔹بنده هرچه فکر کردم و کلی آناتومی موجودات را در ذهن خود چندین بار از بالا به پایین و از شرق به غرب وجودپر برکتشان مورد تحقیق و تفحص قرار دادم تا دوزاریم بیافتد که این اجزاء حرام چه می تواند باشد که فقط دام های نرینه به آن مجهز هستند به جایی نرسیدم اِلّا یک قسمت موسوم به رویم به دیوار موسوم به « دانبلان » که پیش از این شنیده بودیم در ذبح اسلامی مورد امحاء قرار می گیرد و داوطلبان تناول تنها در قصابی ها ی دارای کشتارهای زیر زمینی خارج از نظارت گوشه و کنار ها می توانستند به آن دست بیابند !
🔹اگرچه اخیراً بنده با چشم غیر مسلح خویشتن خویش در یکی از فروشگاه های سوپر گوشت لوکس شهر که البته جهت ابتیاع زایدات گوشتی بهر احسان به سگ ها و گربه های ملوس بی زبانِ ساکن در اطراف محیط زیست به آن مکان مراجعه فرموده بودم ، مشاهده نمودم همان اجزاء حرام بصورت عیان و بسیار تر و تمیز در سینی استیل واقع در داخل یخچال ویترینی بصورت وسوسه انگیز چیده شده و به مبلغ کیلویی 60 هزار تومان ناقابل به مشتریان نر و ماده عرضه می گردد ! نشان به این نشان که متصدی فروش در پاسخ به این سوال متعجبانه بنده ی مبهوت که پرسیدم : آیا دانبلان حرام الماکول شده 60 هزار توامان ؟!!! بسیار جکیمانه و لحن عاقل اندر سفیه همی بانگ بر آورد : نه داداش ، 60 هزار تومان شده دانبلان !!!
🔹حالیا فارغ از این که این اجزاء حرام احشام نر خوردنی است یانه و مجازات شرعی دنیوی و اخروی متناولان آن چه می باشد؛ آنچه بسی ایوالله دارد همانا نبوغ مدیران کشتارگاه شهرداری تبریز است که در بحبوحه تحریم های ظالمانه ی اقتصادی از این اجزاء حرام به جای امحاء بیهوده ، در قبال عرضه ی به اشخاص حقوقی آن هم نه به ثمن بخس بلکه به بالاترین قیمت پیشنهادی ، بهره وری اقتصادی استحصال می فرمایند !
🔹هرچند اگر معلوم می شد که در آمد حاصل از فروش این اجزاء حرام در بودجه ی سالانه شهرداری مصوب اعضاء شورای « اسلامی » کلان شهر فرهنگی ، تاریخی تبریز پیش بینی شده است یانه ، دیگه بهتر می شد و لیکن آنچه گمان می رود این است که به ضرس قریب به یقین در آمد حاصل از فروش آن در مصارف حلال لابد هزینه شده و مشت محکمی بر دهان یاوه گویان شرق و غرب کوبیده همی خواهد شد ! گرچه رفع ابهام از اینکه آیا در سنوات ماضی هم از این فراخوان ها برای فروش اجزاء حرام صادر شده است یا نه و اگر نشده است پس تا کنون در این همه سال آزگار چه تدبیری برای این اجزاء اندیشیده می شد ه است و یا چه بر سر آنان می آمد ، موجب کلی مزید امتنان خواهد شد !
🔹فلذا اگر یک فتوایی هم از مراجع معظم مفتی برای فروش این اجزاء و حکم صرف آن جهت رفع شبهات شرعی اخاذی شود ( منظور صیغه ی فاعلی واژه ی اخذ است) ، جای چندان دوری نمی رود که هیچ ، بلکه قاطبه ی حسرت زده به تناول گوشت اجزاء حلال گران النرخ احشام اعم از نوع نرینه و مادینه را از تردید تناول آن می رهاند !
🔹باری ، کشف پاسخ به این سوال نیز پر بیراه نیست که آیا مضمون روایت یا حکایت یا ضرب المثلی که می فرماید : « گوشت مِیُِت برای آدم گرسنه حلال است » ، اولاً چقدر معتبراست و ثانیاً آیا شامل « دانبلان » هم می شود و ثالثاً آیا خوردن دانبلان کیلویی 60 هزار تومان عقلاً و شرعاً چایزاست یا جناب مرغ 10 ، 12 هزارتومانی که این روزها صحنه های دلخراش قتل عام فجیع جوجه هایشان از فرط گرانیِ دان و ارزن دل هر انسانی را جزغاله می کند ؟!
به بیداری آذربایجان بپیوندید 👇👇
http://t.me/joinchat/AAAAADvGKrT_oYqWS-wrxQ
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
✍️بیداری آذربایجان - ابوالفضل وصالی : از خدا پنهان نیست از شما چه پنهان که بنده حقیر همه جور مزایده و مناقصه و حتی نوع ترک تشریفات فروش اموال دولتی و عمومی را دیده بودم الّا « حرام فروشی » علنی آن هم از نوع « دانبلان » را که چشم مبارکم به آن هم روشن شد ! می فرمایید چطور و چگونه ؟! خدمتتان عارض شوم اینگونه که کشتارگاه صنعتی زیر مجموعه ی شهرداری تبریز ورداشته فراخوان بلند بالای فروش مزایده ای « اجزاء حرام » دام های سنگین و سبک نرینه داده و اعلام کرده فقط اشخاص حقوقی واجد شرایط می توانند در آن شرکت کنند ! ( زمان ارسال پیشنهادات از 31فروردین 99 لغایت 6 اردیبهشت 99 ) .
🔹بنده هرچه فکر کردم و کلی آناتومی موجودات را در ذهن خود چندین بار از بالا به پایین و از شرق به غرب وجودپر برکتشان مورد تحقیق و تفحص قرار دادم تا دوزاریم بیافتد که این اجزاء حرام چه می تواند باشد که فقط دام های نرینه به آن مجهز هستند به جایی نرسیدم اِلّا یک قسمت موسوم به رویم به دیوار موسوم به « دانبلان » که پیش از این شنیده بودیم در ذبح اسلامی مورد امحاء قرار می گیرد و داوطلبان تناول تنها در قصابی ها ی دارای کشتارهای زیر زمینی خارج از نظارت گوشه و کنار ها می توانستند به آن دست بیابند !
🔹اگرچه اخیراً بنده با چشم غیر مسلح خویشتن خویش در یکی از فروشگاه های سوپر گوشت لوکس شهر که البته جهت ابتیاع زایدات گوشتی بهر احسان به سگ ها و گربه های ملوس بی زبانِ ساکن در اطراف محیط زیست به آن مکان مراجعه فرموده بودم ، مشاهده نمودم همان اجزاء حرام بصورت عیان و بسیار تر و تمیز در سینی استیل واقع در داخل یخچال ویترینی بصورت وسوسه انگیز چیده شده و به مبلغ کیلویی 60 هزار تومان ناقابل به مشتریان نر و ماده عرضه می گردد ! نشان به این نشان که متصدی فروش در پاسخ به این سوال متعجبانه بنده ی مبهوت که پرسیدم : آیا دانبلان حرام الماکول شده 60 هزار توامان ؟!!! بسیار جکیمانه و لحن عاقل اندر سفیه همی بانگ بر آورد : نه داداش ، 60 هزار تومان شده دانبلان !!!
🔹حالیا فارغ از این که این اجزاء حرام احشام نر خوردنی است یانه و مجازات شرعی دنیوی و اخروی متناولان آن چه می باشد؛ آنچه بسی ایوالله دارد همانا نبوغ مدیران کشتارگاه شهرداری تبریز است که در بحبوحه تحریم های ظالمانه ی اقتصادی از این اجزاء حرام به جای امحاء بیهوده ، در قبال عرضه ی به اشخاص حقوقی آن هم نه به ثمن بخس بلکه به بالاترین قیمت پیشنهادی ، بهره وری اقتصادی استحصال می فرمایند !
🔹هرچند اگر معلوم می شد که در آمد حاصل از فروش این اجزاء حرام در بودجه ی سالانه شهرداری مصوب اعضاء شورای « اسلامی » کلان شهر فرهنگی ، تاریخی تبریز پیش بینی شده است یانه ، دیگه بهتر می شد و لیکن آنچه گمان می رود این است که به ضرس قریب به یقین در آمد حاصل از فروش آن در مصارف حلال لابد هزینه شده و مشت محکمی بر دهان یاوه گویان شرق و غرب کوبیده همی خواهد شد ! گرچه رفع ابهام از اینکه آیا در سنوات ماضی هم از این فراخوان ها برای فروش اجزاء حرام صادر شده است یا نه و اگر نشده است پس تا کنون در این همه سال آزگار چه تدبیری برای این اجزاء اندیشیده می شد ه است و یا چه بر سر آنان می آمد ، موجب کلی مزید امتنان خواهد شد !
🔹فلذا اگر یک فتوایی هم از مراجع معظم مفتی برای فروش این اجزاء و حکم صرف آن جهت رفع شبهات شرعی اخاذی شود ( منظور صیغه ی فاعلی واژه ی اخذ است) ، جای چندان دوری نمی رود که هیچ ، بلکه قاطبه ی حسرت زده به تناول گوشت اجزاء حلال گران النرخ احشام اعم از نوع نرینه و مادینه را از تردید تناول آن می رهاند !
🔹باری ، کشف پاسخ به این سوال نیز پر بیراه نیست که آیا مضمون روایت یا حکایت یا ضرب المثلی که می فرماید : « گوشت مِیُِت برای آدم گرسنه حلال است » ، اولاً چقدر معتبراست و ثانیاً آیا شامل « دانبلان » هم می شود و ثالثاً آیا خوردن دانبلان کیلویی 60 هزار تومان عقلاً و شرعاً چایزاست یا جناب مرغ 10 ، 12 هزارتومانی که این روزها صحنه های دلخراش قتل عام فجیع جوجه هایشان از فرط گرانیِ دان و ارزن دل هر انسانی را جزغاله می کند ؟!
به بیداری آذربایجان بپیوندید 👇👇
http://t.me/joinchat/AAAAADvGKrT_oYqWS-wrxQ
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
Telegram
بیداری آذربایجان
پایگاه خبری اویاقلیق (بیداری آذربایجان)
با مجوز رسمی از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
اینستاگرام
Instagram.com/oyaqliq
وبسایت
www.oyaglig.com
تبلیغ، سوژه ، عکس و تبادل
@Oyaqliq_admin
با مجوز رسمی از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
اینستاگرام
Instagram.com/oyaqliq
وبسایت
www.oyaglig.com
تبلیغ، سوژه ، عکس و تبادل
@Oyaqliq_admin
بودجه ستاد استهلال: ۱۴ میلیارد تومن
وظیفه: دیدن ماه رمضان و شوال
امکانات مورد استفاده: خط کش پلاستیکی، نخ، تراز.
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
وظیفه: دیدن ماه رمضان و شوال
امکانات مورد استفاده: خط کش پلاستیکی، نخ، تراز.
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
حاج آقا، بگرد ببین چه کردی که به این روز افتادی
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
📝
راز بی اخلاقی مسلمانان از زبان خواجه نصیرالدین
در بغداد هر روز بسیار خبرها می رسید از دزدی، قتل و تجاوز به زنان در بلاد مسلمانان که همه از جانب مسلمانان بود.
روزی خواجه نصیرالدین مرا گفت: می دانی از بهر چیست که جماعت مسلمان از هر جماعت دیگر بیشتر گنه می کنند با آنکه دین خود را بسیار اخلاقی و بزرگمنش می دانند؟
من بدو گفتم:
بزرگوارا همانا من شاگرد توام و بسیار شادمان خواهم شد اگر ندانسته ای را بدانم.
خواجه نصیرالدین فرمود:
در اخلاق مسلمانی هر گاه به تو فرمانی می دهند، آن فرمان "امّا" و"اگر" دارد.
در اسلام تو را می گویند:
دروغ نگو،
امّا دروغ به دشمنان اسلام را باکی نیست.
غیبت مکن،
امّا غیبت انسان بدکار را باکی نیست.
قتل مکن،
امّا قتل نامسلمان را باکی نیست.
تجاوز مکن،
امّا تجاوز به نامسلمان را باکی نیست.
و این "امّا" ها مسلمانان را گمراه کرده و هر مسلمانی به گمان خود دیگری را نابکار و نامسلمان می داند و اجازه هر پستی را به خود می دهد و خدا را نیز از خود راضی و شادمان می بیند.
این است راز نابخردی مسلمانان ...
📗اخلاق ناصری
👤شمس الدین محمد جوینی
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
راز بی اخلاقی مسلمانان از زبان خواجه نصیرالدین
در بغداد هر روز بسیار خبرها می رسید از دزدی، قتل و تجاوز به زنان در بلاد مسلمانان که همه از جانب مسلمانان بود.
روزی خواجه نصیرالدین مرا گفت: می دانی از بهر چیست که جماعت مسلمان از هر جماعت دیگر بیشتر گنه می کنند با آنکه دین خود را بسیار اخلاقی و بزرگمنش می دانند؟
من بدو گفتم:
بزرگوارا همانا من شاگرد توام و بسیار شادمان خواهم شد اگر ندانسته ای را بدانم.
خواجه نصیرالدین فرمود:
در اخلاق مسلمانی هر گاه به تو فرمانی می دهند، آن فرمان "امّا" و"اگر" دارد.
در اسلام تو را می گویند:
دروغ نگو،
امّا دروغ به دشمنان اسلام را باکی نیست.
غیبت مکن،
امّا غیبت انسان بدکار را باکی نیست.
قتل مکن،
امّا قتل نامسلمان را باکی نیست.
تجاوز مکن،
امّا تجاوز به نامسلمان را باکی نیست.
و این "امّا" ها مسلمانان را گمراه کرده و هر مسلمانی به گمان خود دیگری را نابکار و نامسلمان می داند و اجازه هر پستی را به خود می دهد و خدا را نیز از خود راضی و شادمان می بیند.
این است راز نابخردی مسلمانان ...
📗اخلاق ناصری
👤شمس الدین محمد جوینی
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
سید جواد ذبیحی
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
پرش به ناوبریپرش به جستجو
سید جواد ذبیحی
ZABIHI.jpg
زادروز ۱۳۰۹
درگذشت ۲۴ تیر ۱۳۵۹
ملیت ایرانی
سید جواد ذبیحی درکهای (۱۳۰۹ شمیران – ۲۴ تیر ۱۳۵۹ تهران[۱]) مؤذن و خواننده دعاهای مذهبی و آوازهای اصیل ایرانی بود.
محتویات
۱ زندگینامه
۱.۱ پس از انقلاب
۲ منابع
۳ پیوند به بیرون
زندگینامه[ویرایش]
پدرش سید اسدالله ذبیحی درکهای متولد ۱۳۰۹، مداحی از ساکنان روستای درکه واقع در شمال تهران بود. سیدجواد ذبیحی از جوانی نیز فینه عربی به سر میگذاشت و در مجالس مذهبی تهران و شهرستانها شرکت میکرد. با وجود آنکه تحصیلات رسمی نداشت تمام ردیفهای آوازی را به خوبی میشناخت. او از سال ۱۳۳۶ با همکاری داوود پیرنیا و هنرمندانی چون حسن کسایی، رضا ورزنده، جلیل شهناز، احمد عبادی، مرتضی محجوبی، علی تجویدی، پرویز یاحقی، حسین تهرانی، مهدی خالدی و فرهنگ شریف، وارد عرصه موسیقی غیر مذهبی شد و آوازهای زیبایی را به همراه ساز ایشان به یادگار گذاشت. او به همراه ساز آواز نمیخواند. بلکه در ابتدا ایشان دقایقی بداههنوازی میکردند و سپس ذبیحی یک آواز کامل را بدون ساز میخواند و در انتها بار دیگر هنرمندان به اجرای موسیقیسازی میپرداختند. در سال ۱۳۴۷ مجموعهای از اشعار منتخب توسط وی که در مناجاتهای خود در رادیو ایران میخواند در ۱۶۵ صفحه با مقدمهٔ محمد محیط طباطبایی و توسط انتشارات عطایی به چاپ رسید. عنوان آن نغمههای آسمانی است. ذبیحی همچون خواجه عبدالله انصاری بر خواندن مناجاتهای فارسی که برای عموم قابل فهم و اثرگذار است تأکید داشت.
پس از انقلاب[ویرایش]
پیشینه وی و حضور در دربار موجب شد تا پس از انقلاب ۱۳۵۷ مورد غضب انقلابیون قرار گیرد. آنان که به آرشیو رادیو دسترسی داشتند نمونههای منحصر به فردی از صدای او را از بین بردند. به همین دلیل امروز به جز آثار بیکیفیت ضبط شده از روی رادیو و چند کاست موجود نزد شاگردان و دوستداران ذبیحی، اثر باکیفیتی از او در میان نیست. پس از انقلاب برای مدتی زندانی شد و پس از آزادی چند نفری به در منزل وی رفتند و به بهانه اجرای مراسم نیایش او را با خود بردند و به طرزی فجیع به قتل رساندند. عصر آن روز، روزنامه اطلاعات به نقل از گروه شاهین گزارشی را چاپ کرد که قتل سید جواد ذبیحی را به دلیل مداحی و مناجاتخوانی او در رادیوی وابسته به رژیم گذشته به گردن گرفتند.[۲] بعدها صادق خلخالی در کتاب خاطرات خود که در سال ۱۳۷۹ منتشر شد، نام سید جواد ذبیحی را در فهرست کسانی قرار داد که حکم اعدامشان را صادر کردهاست.[۳][۴]
محمد علی ابطحی در مقاله ای با عنوان «تاریخ شفاهی رادیو» در رابطه با کشته شدن سید جواد ذبیحی مینویسد: «ذبیحیها دو برادر بودند که در رادیو تهران و مشهد برنامه مذهبی، دعای سحر و اذان اجرا میکردند. البته جواد ذبیحی که در تهران بود مشهور تر بود. صدای خوبی هم داشت. آنها در رادیو فقط اشعار مذهبی میخواندند ولی آخر اشعارشان گاه به گاه برای سلامت وجود ذات همایونی دعا میکردند. برادر بزرگتر که در تهران میخواند ردیفهای موسیقی را میشناخت ولی همیشه مناجاتهایش را بدون موزیک خواند. بلافاصله بعد انقلاب دستگیر شد و بعد مدت کوتاهی آزاد شد. اما بعد از مدتی توسط نیروهای مذهبی انقلابی ربوده شده و در بیابانهای اطراف تهران کشته شد. یادم هست در مشهد چند نفر از روحانیون طرفدار شاه یا مخالف مبارزات مورد کینه مضاعفی قرار داشتند که آنها را نیز به بیابانهای اطراف بردند و بلاهای مختلف و منجمله قتل بر سر آنان آمد.»[۵]
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
پرش به ناوبریپرش به جستجو
سید جواد ذبیحی
ZABIHI.jpg
زادروز ۱۳۰۹
درگذشت ۲۴ تیر ۱۳۵۹
ملیت ایرانی
سید جواد ذبیحی درکهای (۱۳۰۹ شمیران – ۲۴ تیر ۱۳۵۹ تهران[۱]) مؤذن و خواننده دعاهای مذهبی و آوازهای اصیل ایرانی بود.
محتویات
۱ زندگینامه
۱.۱ پس از انقلاب
۲ منابع
۳ پیوند به بیرون
زندگینامه[ویرایش]
پدرش سید اسدالله ذبیحی درکهای متولد ۱۳۰۹، مداحی از ساکنان روستای درکه واقع در شمال تهران بود. سیدجواد ذبیحی از جوانی نیز فینه عربی به سر میگذاشت و در مجالس مذهبی تهران و شهرستانها شرکت میکرد. با وجود آنکه تحصیلات رسمی نداشت تمام ردیفهای آوازی را به خوبی میشناخت. او از سال ۱۳۳۶ با همکاری داوود پیرنیا و هنرمندانی چون حسن کسایی، رضا ورزنده، جلیل شهناز، احمد عبادی، مرتضی محجوبی، علی تجویدی، پرویز یاحقی، حسین تهرانی، مهدی خالدی و فرهنگ شریف، وارد عرصه موسیقی غیر مذهبی شد و آوازهای زیبایی را به همراه ساز ایشان به یادگار گذاشت. او به همراه ساز آواز نمیخواند. بلکه در ابتدا ایشان دقایقی بداههنوازی میکردند و سپس ذبیحی یک آواز کامل را بدون ساز میخواند و در انتها بار دیگر هنرمندان به اجرای موسیقیسازی میپرداختند. در سال ۱۳۴۷ مجموعهای از اشعار منتخب توسط وی که در مناجاتهای خود در رادیو ایران میخواند در ۱۶۵ صفحه با مقدمهٔ محمد محیط طباطبایی و توسط انتشارات عطایی به چاپ رسید. عنوان آن نغمههای آسمانی است. ذبیحی همچون خواجه عبدالله انصاری بر خواندن مناجاتهای فارسی که برای عموم قابل فهم و اثرگذار است تأکید داشت.
پس از انقلاب[ویرایش]
پیشینه وی و حضور در دربار موجب شد تا پس از انقلاب ۱۳۵۷ مورد غضب انقلابیون قرار گیرد. آنان که به آرشیو رادیو دسترسی داشتند نمونههای منحصر به فردی از صدای او را از بین بردند. به همین دلیل امروز به جز آثار بیکیفیت ضبط شده از روی رادیو و چند کاست موجود نزد شاگردان و دوستداران ذبیحی، اثر باکیفیتی از او در میان نیست. پس از انقلاب برای مدتی زندانی شد و پس از آزادی چند نفری به در منزل وی رفتند و به بهانه اجرای مراسم نیایش او را با خود بردند و به طرزی فجیع به قتل رساندند. عصر آن روز، روزنامه اطلاعات به نقل از گروه شاهین گزارشی را چاپ کرد که قتل سید جواد ذبیحی را به دلیل مداحی و مناجاتخوانی او در رادیوی وابسته به رژیم گذشته به گردن گرفتند.[۲] بعدها صادق خلخالی در کتاب خاطرات خود که در سال ۱۳۷۹ منتشر شد، نام سید جواد ذبیحی را در فهرست کسانی قرار داد که حکم اعدامشان را صادر کردهاست.[۳][۴]
محمد علی ابطحی در مقاله ای با عنوان «تاریخ شفاهی رادیو» در رابطه با کشته شدن سید جواد ذبیحی مینویسد: «ذبیحیها دو برادر بودند که در رادیو تهران و مشهد برنامه مذهبی، دعای سحر و اذان اجرا میکردند. البته جواد ذبیحی که در تهران بود مشهور تر بود. صدای خوبی هم داشت. آنها در رادیو فقط اشعار مذهبی میخواندند ولی آخر اشعارشان گاه به گاه برای سلامت وجود ذات همایونی دعا میکردند. برادر بزرگتر که در تهران میخواند ردیفهای موسیقی را میشناخت ولی همیشه مناجاتهایش را بدون موزیک خواند. بلافاصله بعد انقلاب دستگیر شد و بعد مدت کوتاهی آزاد شد. اما بعد از مدتی توسط نیروهای مذهبی انقلابی ربوده شده و در بیابانهای اطراف تهران کشته شد. یادم هست در مشهد چند نفر از روحانیون طرفدار شاه یا مخالف مبارزات مورد کینه مضاعفی قرار داشتند که آنها را نیز به بیابانهای اطراف بردند و بلاهای مختلف و منجمله قتل بر سر آنان آمد.»[۵]
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
علیرضا ابراهیمی, [Apr 25, 2020 at 19:57]
📝📝📝فقیرتر میشویم
✍️بهکیش،مسعود نیلی و سعیدی:
✅بهکیش: از نظر من مشکل اصلی در اقتصاد ما دولتی بودن آن است. ریشه این دولتی بودن هم همانطور که همه میدانیم درآمد سرشار نفت و بینیازی دولت از بخش خصوصی بوده است. در شرایط حاضر درآمد نفتی دولت به شدت کاهش پیدا کرده؛ در حدی که گفته میشود تقریباً قطع شده است در نتیجه در این شرایط استثنائی، امکان احیا، بازسازی و تقویت بخش خصوصی و غیردولتی فراهم شده است. بخش خصوصی باید بتواند در این دوره، نهادهایی چون سازمانهای کارفرمایی و واحدهای مطالعاتی و تحقیقاتی ایجاد کند، از رانتجویی و رانتخواهی فاصله بگیرد و زمینه نقشآفرینی جدی خودش را در اقتصاد فراهم کند. البته برای این کار بخش خصوصی باید به اندازه مکفی روحیه مثبت و انگیزه داشته باشد؛ یعنی دولت باید این مساله مهم و نیاز اقتصاد را درک کند و زمینه را برای این اقدامات بخش خصوصی فراهم کند.
✅نیلی: جامعه ما در همه زمینهها از جمله اقتصاد، یک جامعه «در حال گذار» است. به این معنی که شما جامعه ما را در هیچ زمینهای نمیتوانید «استقراریافته» ارزیابی کنید. استقراریافته به این معنی که در آن زمینه هویتی پایدار پیدا کرده باشد. البته طبیعی است که منظور من هویت ذات جامعه است که طبیعتاً میتواند در بسیاری زمینهها متفاوت از هویت «رسمی» باشد. در اقتصاد هم ما هنوز وضعیت استقراریافتهای نداریم و در وضعیت پایداری مستقر نشدهایم. اما میتوانیم بگوییم که در حال گذار به وضعیتی مشخص، اما نه لزوماً مطلوب در حال حرکت هستیم. من به عنوان مقدمه ورود به بحث میخواهم کمی در مورد فرآیند این گذار صحبت کنم. به طور حتم گذار اقتصاد ایران از وضعیت پیشینی به وضعیت جدیدی که در آن قرار خواهد گرفت، تبعاتی دارد که هم به لحاظ اقتصادی و هم به لحاظ اجتماعی بسیار مهم است. پس از گذار از این مرحله میتوانیم در مورد جایگاه بخش خصوصی و دولت بحث کنیم. در واقع تمرکز من بیشتر روی مرحله گذار است و پس از آن میتوانیم به وجوه مثبت و منفی شرایط جدید مانند میدان دادن بیشتر به بخش خصوصی بپردازیم.
✅سعیدی: به نظر میرسد مشکل امروز ما نیز فقدان سرمایهگذاری است. ما در شرایطی هستیم که مشکل ما را انباشت سرمایه میتواند حل کند و این کار تنها از عهده بخش خصوصی برمیآید. اما بخش خصوصی چگونه حاضر به سرمایهگذاری میشود؟ تنها در صورتی که اطمینان کافی از ثبات سیاسی و اقتصادی به او داده شود. من در دیماه امسال در مراسم اعطای نشان کارآفرینی امینالضرب اتاق تهران با تعداد زیادی از فعالان بخش خصوصی صحبت کردم و به نظرم رسید که بخش خصوصی امروز ما مانند همان دوره به شدت دچار فقدان اطمینان برای توسعه کار خود است و به رعایت اصل مهمی چون حق مالکیت از سوی دولت اطمینان ندارد. آنها نمیدانند تا چه اندازه حق بزرگ شدن دارند و اگر سرمایهگذاری وسیعی انجام دهند و کارشان را توسعه دهند، آیا تحمل خواهند شد یا مورد خطاب و عتاب و مصادره قرار میگیرند. به همین دلیل بخش خصوصی در حال حاضر نهتنها انگیزه، که هیچ اعتمادی برای حرکت رو به جلو ندارد و از این منظر باید به آنها شوک وارد شود. شوک بزرگی که به آنها اطمینان و اعتماد کافی برای به چرخش درآوردن سرمایه و رشد و توسعه بدهد
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
📝📝📝فقیرتر میشویم
✍️بهکیش،مسعود نیلی و سعیدی:
✅بهکیش: از نظر من مشکل اصلی در اقتصاد ما دولتی بودن آن است. ریشه این دولتی بودن هم همانطور که همه میدانیم درآمد سرشار نفت و بینیازی دولت از بخش خصوصی بوده است. در شرایط حاضر درآمد نفتی دولت به شدت کاهش پیدا کرده؛ در حدی که گفته میشود تقریباً قطع شده است در نتیجه در این شرایط استثنائی، امکان احیا، بازسازی و تقویت بخش خصوصی و غیردولتی فراهم شده است. بخش خصوصی باید بتواند در این دوره، نهادهایی چون سازمانهای کارفرمایی و واحدهای مطالعاتی و تحقیقاتی ایجاد کند، از رانتجویی و رانتخواهی فاصله بگیرد و زمینه نقشآفرینی جدی خودش را در اقتصاد فراهم کند. البته برای این کار بخش خصوصی باید به اندازه مکفی روحیه مثبت و انگیزه داشته باشد؛ یعنی دولت باید این مساله مهم و نیاز اقتصاد را درک کند و زمینه را برای این اقدامات بخش خصوصی فراهم کند.
✅نیلی: جامعه ما در همه زمینهها از جمله اقتصاد، یک جامعه «در حال گذار» است. به این معنی که شما جامعه ما را در هیچ زمینهای نمیتوانید «استقراریافته» ارزیابی کنید. استقراریافته به این معنی که در آن زمینه هویتی پایدار پیدا کرده باشد. البته طبیعی است که منظور من هویت ذات جامعه است که طبیعتاً میتواند در بسیاری زمینهها متفاوت از هویت «رسمی» باشد. در اقتصاد هم ما هنوز وضعیت استقراریافتهای نداریم و در وضعیت پایداری مستقر نشدهایم. اما میتوانیم بگوییم که در حال گذار به وضعیتی مشخص، اما نه لزوماً مطلوب در حال حرکت هستیم. من به عنوان مقدمه ورود به بحث میخواهم کمی در مورد فرآیند این گذار صحبت کنم. به طور حتم گذار اقتصاد ایران از وضعیت پیشینی به وضعیت جدیدی که در آن قرار خواهد گرفت، تبعاتی دارد که هم به لحاظ اقتصادی و هم به لحاظ اجتماعی بسیار مهم است. پس از گذار از این مرحله میتوانیم در مورد جایگاه بخش خصوصی و دولت بحث کنیم. در واقع تمرکز من بیشتر روی مرحله گذار است و پس از آن میتوانیم به وجوه مثبت و منفی شرایط جدید مانند میدان دادن بیشتر به بخش خصوصی بپردازیم.
✅سعیدی: به نظر میرسد مشکل امروز ما نیز فقدان سرمایهگذاری است. ما در شرایطی هستیم که مشکل ما را انباشت سرمایه میتواند حل کند و این کار تنها از عهده بخش خصوصی برمیآید. اما بخش خصوصی چگونه حاضر به سرمایهگذاری میشود؟ تنها در صورتی که اطمینان کافی از ثبات سیاسی و اقتصادی به او داده شود. من در دیماه امسال در مراسم اعطای نشان کارآفرینی امینالضرب اتاق تهران با تعداد زیادی از فعالان بخش خصوصی صحبت کردم و به نظرم رسید که بخش خصوصی امروز ما مانند همان دوره به شدت دچار فقدان اطمینان برای توسعه کار خود است و به رعایت اصل مهمی چون حق مالکیت از سوی دولت اطمینان ندارد. آنها نمیدانند تا چه اندازه حق بزرگ شدن دارند و اگر سرمایهگذاری وسیعی انجام دهند و کارشان را توسعه دهند، آیا تحمل خواهند شد یا مورد خطاب و عتاب و مصادره قرار میگیرند. به همین دلیل بخش خصوصی در حال حاضر نهتنها انگیزه، که هیچ اعتمادی برای حرکت رو به جلو ندارد و از این منظر باید به آنها شوک وارد شود. شوک بزرگی که به آنها اطمینان و اعتماد کافی برای به چرخش درآوردن سرمایه و رشد و توسعه بدهد
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
۳۱. زیبا از محمد حجازی
T.me/mrhallo
#کتاب
#کتاب_صوتی
#زیبا
نوشته: #محمد_حجازی
باصدای: ح. پرهام
#سیزده_شب
کانال اشعار هالو
@mrhallo
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
شب یازدهم
#کتاب_صوتی
#زیبا
نوشته: #محمد_حجازی
باصدای: ح. پرهام
#سیزده_شب
کانال اشعار هالو
@mrhallo
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
شب یازدهم
۳۲. زیبا از محمد حجازی
T.me/mrhallo
#کتاب
#کتاب_صوتی
#زیبا
نوشته: #محمد_حجازی
باصدای: ح. پرهام
#سیزده_شب
کانال اشعار هالو
@mrhallo
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
شب یازدهم
#کتاب_صوتی
#زیبا
نوشته: #محمد_حجازی
باصدای: ح. پرهام
#سیزده_شب
کانال اشعار هالو
@mrhallo
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
شب یازدهم
۳۳. زیبا از محمد حجازی
T.me/mrhallo
#کتاب
#کتاب_صوتی
#زیبا
نوشته: #محمد_حجازی
باصدای: ح. پرهام
#سیزده_شب
کانال اشعار هالو
@mrhallo
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
شب یازدهم
#کتاب_صوتی
#زیبا
نوشته: #محمد_حجازی
باصدای: ح. پرهام
#سیزده_شب
کانال اشعار هالو
@mrhallo
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
شب یازدهم