📌سخنگوی وزارت بهداشت: چین، شوخی تلخی با دنیا کرد
جهانپور در گفتوگو با آناتولی:
🔹چین با ارائه آمار و مدارکش نسبت به بیماری کووید-۱۹ شوخی تلخی با دنیا کرد
🔹همه کشورهای درگیر این بیماری به استناد مدارک چین تصور کردند بیماری شبیه و آسانتر از بیماری آنفلوآنزا است.
🔹چنین نیست و نمیشود گفت دوره این بیماری دو ماه است.
🔹اکثر شهرهای ایران با طغیان بیماری روبهرو هستند.
🔹در تهران کاهش تعداد مرگ و میر و بستری داشتیم اما با بازگشت مردم به شهر و آغاز به کار مشاغل باید منتظر هفته آینده و افزایش آمار باشیم.
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
جهانپور در گفتوگو با آناتولی:
🔹چین با ارائه آمار و مدارکش نسبت به بیماری کووید-۱۹ شوخی تلخی با دنیا کرد
🔹همه کشورهای درگیر این بیماری به استناد مدارک چین تصور کردند بیماری شبیه و آسانتر از بیماری آنفلوآنزا است.
🔹چنین نیست و نمیشود گفت دوره این بیماری دو ماه است.
🔹اکثر شهرهای ایران با طغیان بیماری روبهرو هستند.
🔹در تهران کاهش تعداد مرگ و میر و بستری داشتیم اما با بازگشت مردم به شهر و آغاز به کار مشاغل باید منتظر هفته آینده و افزایش آمار باشیم.
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
دو موش سر تقسیم پنیری دچار اختلاف شدند و نزد گربه ای رفتند تا با استفاده از ترازویی که داشت، پنیر را به طور مساوی بین آنها تقسیم کند. گربه پنیر را به نحوی تقسیم کرد که یک تکه سنگین تر از تکه بعدی شد. پس از تکه سنگین مقداری جدا کرد و خورد. این بار تکه بعدی سنگین گردید. گربه دوباره از آن مقداری جدا کرد و خورد باز هم یکی از دو تکه پنیر از دیگری سنگین ترشد. گربه آنقدر این عمل را تکرار کرد تا تنها تکه ای کوچکی باقی ماند. پس گربه آخرین تکه را به موشها نشان داد و گفت : این هم مزد کارم است و آن را بر دهان گذاشت و خورد و دو موش با شکم گرسنه بازگشتند!
این حکایت، حکایت یارانه ماست. اول گفتند یارانه عادلانه نیست و برخی افراد ثروتمند چندین اتومبیل دارند و از بنزین یارانه ای استفاده می کنند و برخی افراد فقیر اصلا ماشینی ندارند که از یارانه استفاده کنند پس باید یارانه را هدفمند کنند. پس به آن بهانه برق ،گاز، آب، بنزین و نان و ... را گران کردند. بعد یارانه را نصف کردند و نصف آن را خوردند و نصف دیگر را هر ماهه به مردم دادند. بعد گفتند یارانه به برخی افراد تعلق نمی گیرد و بدین سان نصف نصف را باز خوردند و به مابقی افراد یارانه را از اول ماه به آخر ماه کشاندند (بگذریم که در تمام این سالها مبلغ یارانه همان 45 تومان ماند و قبض ها هر سال افزایش یافتند)!
و حالا جناب آقای نوبخت اعلان کردند که پرداخت یارانه به شکل نقدی برای دولت میسر نیست و این پول باید صرف اشتغال شود...
و این همان آخرین تکه ی پنیر است
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
این حکایت، حکایت یارانه ماست. اول گفتند یارانه عادلانه نیست و برخی افراد ثروتمند چندین اتومبیل دارند و از بنزین یارانه ای استفاده می کنند و برخی افراد فقیر اصلا ماشینی ندارند که از یارانه استفاده کنند پس باید یارانه را هدفمند کنند. پس به آن بهانه برق ،گاز، آب، بنزین و نان و ... را گران کردند. بعد یارانه را نصف کردند و نصف آن را خوردند و نصف دیگر را هر ماهه به مردم دادند. بعد گفتند یارانه به برخی افراد تعلق نمی گیرد و بدین سان نصف نصف را باز خوردند و به مابقی افراد یارانه را از اول ماه به آخر ماه کشاندند (بگذریم که در تمام این سالها مبلغ یارانه همان 45 تومان ماند و قبض ها هر سال افزایش یافتند)!
و حالا جناب آقای نوبخت اعلان کردند که پرداخت یارانه به شکل نقدی برای دولت میسر نیست و این پول باید صرف اشتغال شود...
و این همان آخرین تکه ی پنیر است
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
باذوق های افغانستان هم زدند تو کار کلیپ طنز کرونایی و چه خوب هم از آب درآوردند
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
قاسم ترخان، مدیر گروه تخصصی علوم انسانی قرآنی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه:
ممکن است امام زمان به بیماری مبتلا شود و از ما بخواهند برای سلامتیش دعا کنیم
متن کامل مقاله ایشان در پست زیر
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
ممکن است امام زمان به بیماری مبتلا شود و از ما بخواهند برای سلامتیش دعا کنیم
متن کامل مقاله ایشان در پست زیر
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
تاریخ انتشار: ۲۲ فروردین ۱۳۹۹ - ۱۱:۰۴
قاسم ترخان پاسخ داد؛
چرا بلایا توسط امام زمان(عج) دفع نمیشود؟

عالم بر اساس نظام اسباب و مسببات اداره میشود، لذا ممکن است خود امام نیز که جزئی از همین عالم است، به بیماری مبتلا شود و از ما خواسته شود که برای سلامتی آن حضرت دعا کنیم.
به گزارش خبرگزاری مهر، حجتالاسلام قاسم ترخان، مدیر گروه تخصصی علوم انسانی قرآنی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه، به مناسبت ولادت امام زمان (عج) در یادداشتی به این سوال پاسخ داده است که «در این بلای عمومی (بیماری کرونا) امام زمان (عج) چرا دفع بلا نمیکند؟
گاهی گفته میشود که در این بلای عمومی (بیماری کرونا) امام زمان (عج) کجاست و چه نقشی دارد. این پرسش را میتوان دو گونه مطرح کرد: گاهی پرسش ناظر به نقش خود امام زمان (عج) است و زمانی ناظر به نقش باورمندی به آن حضرت. الان بحث ما در قسمت اول است؛ در این باره باید نکاتی را مد نظر قرار داد:
۱- قرار نیست امام زمان (عج)، نظام اسباب و مسببات را به هم بریزد، همانگونه که سنت خدا نیز چنین چیزی نیست. عالم بر اساس نظام اسباب و مسببات اداره میشود، لذا ممکن است خود امام نیز که جزئی از همین عالم است، به بیماری مبتلا شود و از ما خواسته شود که برای سلامتی آن حضرت دعا کنیم.
۲- حوادث و پدیدههایی که در این عالم رخ میدهد، اسباب گوناگونی دارد، گاهی سبب و عامل بیماری، گناهی است که بشر مرتکب میشود؛ همانگونه که بسیاری از ابتلائات و مشکلات زیستی از ناحیه عملکرد نادرست بشر بوده است.
الان این بحث به صورت جدی مطرح است که آیا در پیدایش این بیماری اغراض شیطانی و دستکاری خود بشر دخیل بوده است یا خیر؟ بر این اساس آثار وضعی برخی از گناهان دامنگیر انسانها میشود. این یک سنت و قانون الهی است.
در چنین مواردی نقش امام زمان (عج) چیست؟ آیا بناست آن حضرت جلوی نتیجه کار ناشایست بشر را بگیرد که اگر این بود، غیبتش اتفاق نمیافتاد. با غیبت آن حضرت بشر از فیوضات بسیاری محروم شد و در واقع بلائی را نمیتوان مهمتر از آن شمرد، عامل این بلاء عظیم چه چیزی بوده است؟ یقیناً یکی از مهمترین عوامل به عدم آمادگی و گناه بشر بر میگردد.
۳- نقش امام زمان (عج) در این عالم نقش فاعلی است؛ یعنی امام واسطه در نزول فیض از طرف خداوند بر بندگانش است و از این جهت در سلسله اسباب و علل فاعلی این عالم قرار دارد. این نقش فیضرسانی عام است و به زمان حضور، همچنین به انسانها و مؤمنان اختصاص ندارد. در روایات آمده است که اگر حجت نباشد، زمین واژگون میشود یا از سر صدقه امام و مؤمنین است که به کافر هم روزی داده میشود. البته این مطلب استدلال عقلی هم دارد و صرفاً به دلیل درون دینی تکیه نمیکند.
۴- لطف ویژه آن حضرت (عج) در قالب سنت مشروط تحقق میپذیرد؛ همانگونه که شرط گشایش و نزول برکات، ایمان و تقوای جوامع دانسته شده است. این لطف ویژه میتواند سببسازی یا سببسوزی باشد.
اگر تلاشی در جهت حصول این شرایط از سوی جوامع تحقق پیدا نکند، خود از لطف خاص محروم خواهند و باید خود را ملامت و سرزنش کنند. شفابخشی این دارو در گرو انجام برخی کارها است که با عدم تحقق شرط، جزاء هم تحقق نمیپذیرد. این قانون یک قانون مشروط است که تخلفناپذیر است.
۵- جریان برخی بلاها بر اساس برخی از سنتهای دیگر خداوند مثل سنت امتحان و ابتلاء است. خداوند با ابتلای بشر، وی را در مسیر رشد قرار میدهد. انسان با این ابتلائات به ضعف خود پی میبرد و به تضرع و زاری رو میآورد. این گریهها و دعا کردنها، همان لبیک خدا است. ما باید کلنگر باشیم نه جز نگر.
گاهی بلا از سوی امام زمان (عج) دفع نمیشود؛ زیرا به صلاح بشریت نیست. البته معنای حرف ما این نیست که ما نباید کاری در دفع بلاها انجام دهیم؛ حساب ما با آنها جداست. اینکه خدا میگوید من به قدر و اندازه میدهم تا انسان طغیان نکند به معنای این نیست که ما هم باید مردم را فقیر نگه داریم
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
قاسم ترخان پاسخ داد؛
چرا بلایا توسط امام زمان(عج) دفع نمیشود؟

عالم بر اساس نظام اسباب و مسببات اداره میشود، لذا ممکن است خود امام نیز که جزئی از همین عالم است، به بیماری مبتلا شود و از ما خواسته شود که برای سلامتی آن حضرت دعا کنیم.
به گزارش خبرگزاری مهر، حجتالاسلام قاسم ترخان، مدیر گروه تخصصی علوم انسانی قرآنی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه، به مناسبت ولادت امام زمان (عج) در یادداشتی به این سوال پاسخ داده است که «در این بلای عمومی (بیماری کرونا) امام زمان (عج) چرا دفع بلا نمیکند؟
گاهی گفته میشود که در این بلای عمومی (بیماری کرونا) امام زمان (عج) کجاست و چه نقشی دارد. این پرسش را میتوان دو گونه مطرح کرد: گاهی پرسش ناظر به نقش خود امام زمان (عج) است و زمانی ناظر به نقش باورمندی به آن حضرت. الان بحث ما در قسمت اول است؛ در این باره باید نکاتی را مد نظر قرار داد:
۱- قرار نیست امام زمان (عج)، نظام اسباب و مسببات را به هم بریزد، همانگونه که سنت خدا نیز چنین چیزی نیست. عالم بر اساس نظام اسباب و مسببات اداره میشود، لذا ممکن است خود امام نیز که جزئی از همین عالم است، به بیماری مبتلا شود و از ما خواسته شود که برای سلامتی آن حضرت دعا کنیم.
۲- حوادث و پدیدههایی که در این عالم رخ میدهد، اسباب گوناگونی دارد، گاهی سبب و عامل بیماری، گناهی است که بشر مرتکب میشود؛ همانگونه که بسیاری از ابتلائات و مشکلات زیستی از ناحیه عملکرد نادرست بشر بوده است.
الان این بحث به صورت جدی مطرح است که آیا در پیدایش این بیماری اغراض شیطانی و دستکاری خود بشر دخیل بوده است یا خیر؟ بر این اساس آثار وضعی برخی از گناهان دامنگیر انسانها میشود. این یک سنت و قانون الهی است.
در چنین مواردی نقش امام زمان (عج) چیست؟ آیا بناست آن حضرت جلوی نتیجه کار ناشایست بشر را بگیرد که اگر این بود، غیبتش اتفاق نمیافتاد. با غیبت آن حضرت بشر از فیوضات بسیاری محروم شد و در واقع بلائی را نمیتوان مهمتر از آن شمرد، عامل این بلاء عظیم چه چیزی بوده است؟ یقیناً یکی از مهمترین عوامل به عدم آمادگی و گناه بشر بر میگردد.
۳- نقش امام زمان (عج) در این عالم نقش فاعلی است؛ یعنی امام واسطه در نزول فیض از طرف خداوند بر بندگانش است و از این جهت در سلسله اسباب و علل فاعلی این عالم قرار دارد. این نقش فیضرسانی عام است و به زمان حضور، همچنین به انسانها و مؤمنان اختصاص ندارد. در روایات آمده است که اگر حجت نباشد، زمین واژگون میشود یا از سر صدقه امام و مؤمنین است که به کافر هم روزی داده میشود. البته این مطلب استدلال عقلی هم دارد و صرفاً به دلیل درون دینی تکیه نمیکند.
۴- لطف ویژه آن حضرت (عج) در قالب سنت مشروط تحقق میپذیرد؛ همانگونه که شرط گشایش و نزول برکات، ایمان و تقوای جوامع دانسته شده است. این لطف ویژه میتواند سببسازی یا سببسوزی باشد.
اگر تلاشی در جهت حصول این شرایط از سوی جوامع تحقق پیدا نکند، خود از لطف خاص محروم خواهند و باید خود را ملامت و سرزنش کنند. شفابخشی این دارو در گرو انجام برخی کارها است که با عدم تحقق شرط، جزاء هم تحقق نمیپذیرد. این قانون یک قانون مشروط است که تخلفناپذیر است.
۵- جریان برخی بلاها بر اساس برخی از سنتهای دیگر خداوند مثل سنت امتحان و ابتلاء است. خداوند با ابتلای بشر، وی را در مسیر رشد قرار میدهد. انسان با این ابتلائات به ضعف خود پی میبرد و به تضرع و زاری رو میآورد. این گریهها و دعا کردنها، همان لبیک خدا است. ما باید کلنگر باشیم نه جز نگر.
گاهی بلا از سوی امام زمان (عج) دفع نمیشود؛ زیرا به صلاح بشریت نیست. البته معنای حرف ما این نیست که ما نباید کاری در دفع بلاها انجام دهیم؛ حساب ما با آنها جداست. اینکه خدا میگوید من به قدر و اندازه میدهم تا انسان طغیان نکند به معنای این نیست که ما هم باید مردم را فقیر نگه داریم
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
اگر به کتاب و کتابخوانی علاقه دارید صفحهی حانیه دری را در اینستاگرام دنبال کنید..
https://instagram.com/haniedorri?igshid=1777m8lx0bi1e9
https://instagram.com/haniedorri?igshid=1777m8lx0bi1e9
شهردار تهران، یکی از یازده نفری که در ۲۲ فروردین ۵۸ به جوخه اعدام سپرده شد
دادگاه غلامرضا نیک پی شهردار تهران در سال های ۴۸ تا ۵۶ که در شعبه اول دادگاه انقلاب برگزار شد، از بقیه طولانیتر بود و جداگانه هم برگزار شد، هر چند که حکم نهایی به امضای شیخ صادق خلخالی به عنوان قاضی دادگاههای انقلاب رسید.
محاکمۀ نیکپی و گفت و گوهای او با رییس دادگاه اما بسیار جالب است.
دادگاه او را به «کلاهبرداری، خیانت، قتل و غارتگری» متهم میکند. شهردار پیشین میپرسد: کدام کلاهبرداری؟
رییس دادگاه میگوید: مگر نگفتید در خیابانها چاله نداریم. پس اینهمه چاله چیست؟!
نیکپی میپرسد: آیا احداث ۶۸ پارک، یک میلیون متر مربع آبادانی در جنوب تهران و ایجاد ۱۸ رشته شاهراه و ساخت ۳۰ پارکینگ و ۲۰ پل، خیانت است؟
از اتهام قتل هم شگفتزده میشود و میپرسد: من کی را کشتهام؟!
به او گفته میشود: مگر در جریان تخریب ۱۲۰ آلونک، یک نفر کشته نشد؟
نیکپی پاسخ میدهد: آلونکها به دستور دولت تخریب شد و آن یک نفر هم در دعوا و به ضرب چاقو کشته شد.
رییس دادگاه به او میگوید: پیشنهاد اختصاص یک خط از حاشیۀ خیابانها برای اتوبوسها، پیشنهاد شرکت خارجی «سوفرتو» نبود؟
نیکپی پاسخ میدهد: پیشنهاد خوبی بود و پذیرفتیم.
دادگاه میگوید: هر پیشنهاد خارجی خوب است؟ چرا تذکر ندادید، سوفرتو استعماری است؟
دادگاه: گفتید دکتر اقتصاد هستید از لندن. بله؟
نیکپی: بله، همین طور است.
دادگاه: پس به عنوان دکتر در اقتصاد ارتباط نیروی انسانی، ترافیک، استعمار، بورژوازی کمپروادور یعنی وابسته و دلال را تعیین و تفسیر کنید و چرا به مردم هشدار ندادید علت مشکل ترافیک، مردم نیستند و چرا عوامل استعمار را مقصر ندانستید؟
نیکپی توضیح میدهد: مشکل سه بخش دارد. یکی زیادی اتوبوس است
و رئیس میگوید: این همان روش بورژوازی است.
در بخشی دیگر رییس دادگاه به او میگوید: ۱۸ رشته بزرگراه کشیدید. زمینهای نامرغوب، مرغوب شد ولی آییننامۀ حق مرغوبیت را عوض کردید.
شهردار اسبق در دفاع میگوید: وقتی یک بزرگراه میکشیم زمینها نامرغوب میشوند نه مرغوب. چون در شاهراه سرعت بالاست و توقف ممنوع و احداث مراکز تجاری هم ممنوع و قانون عوض شد و حق مرغوبیت را کم کردند.
در جلسهای دیگر بحث ترافیک بالا میگیرد: «انفجار ترافیک مردم را کلافه کرده، ناراحتیهای اعصاب و مرگ و میرها همه از سنگینی ترافیک است و شما مسؤول ترافیک بودید.»
نیکپی میگوید: مسؤولیت ترافیک با شهربانی بود و یک سال آخر با شهرداری پایتخت و قبول کردم چون قصدم خدمت به خلق بود.
رییس اما میگوید: خدمت نبود، خلق را کُشتید! شما در ترافیک تهران، سیاست کلیتان در جهت تأمین منافع استعمار بوده است.
شهردار پیشین اما از شاهراه شاهنشاهی سخن میگوید (بزرگراه مدرس) و میگوید: اگر این شاهراه را بین خیابانهای پهلوی (ولیعصر کنونی) و کورش کبیر (جاده قدیم یا شریعتی) نکشیده بودیم رفتن به شمیران به جای نیم ساعت ۴ ساعت طول میکشید.
اتهام دیگر غلامرضا نیکپی این است: «ایجاد بازار برای فروش موتورهای استعمار و جلوگیری از بورژوازی ملی با بورژوازی کئوپراتیو و در نتیجه کاهش تولید ملی» و همۀ اینها «ارتباط کامل دارند با ترافیک» و او دوباره میگوید: «ترافیک که دست شهربانی بود و یک سال و سه ماه آخر شهرداری تحویل گرفت.»
بحثها بیفایده میماند و همان اتهام تقصیر در قتل در جریان تخریب آلونکها و اینکه در رژیم گذشته هم متهم به فساد بوده و موارد دیگر از او یک مفسد فیالارض میسازد و صبح ۲۲ فروردین در برابر جوخۀ آتش قرار میگیرد./منبع عصر ایران
✅توفان یزد
@Toofaneyazd
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
دادگاه غلامرضا نیک پی شهردار تهران در سال های ۴۸ تا ۵۶ که در شعبه اول دادگاه انقلاب برگزار شد، از بقیه طولانیتر بود و جداگانه هم برگزار شد، هر چند که حکم نهایی به امضای شیخ صادق خلخالی به عنوان قاضی دادگاههای انقلاب رسید.
محاکمۀ نیکپی و گفت و گوهای او با رییس دادگاه اما بسیار جالب است.
دادگاه او را به «کلاهبرداری، خیانت، قتل و غارتگری» متهم میکند. شهردار پیشین میپرسد: کدام کلاهبرداری؟
رییس دادگاه میگوید: مگر نگفتید در خیابانها چاله نداریم. پس اینهمه چاله چیست؟!
نیکپی میپرسد: آیا احداث ۶۸ پارک، یک میلیون متر مربع آبادانی در جنوب تهران و ایجاد ۱۸ رشته شاهراه و ساخت ۳۰ پارکینگ و ۲۰ پل، خیانت است؟
از اتهام قتل هم شگفتزده میشود و میپرسد: من کی را کشتهام؟!
به او گفته میشود: مگر در جریان تخریب ۱۲۰ آلونک، یک نفر کشته نشد؟
نیکپی پاسخ میدهد: آلونکها به دستور دولت تخریب شد و آن یک نفر هم در دعوا و به ضرب چاقو کشته شد.
رییس دادگاه به او میگوید: پیشنهاد اختصاص یک خط از حاشیۀ خیابانها برای اتوبوسها، پیشنهاد شرکت خارجی «سوفرتو» نبود؟
نیکپی پاسخ میدهد: پیشنهاد خوبی بود و پذیرفتیم.
دادگاه میگوید: هر پیشنهاد خارجی خوب است؟ چرا تذکر ندادید، سوفرتو استعماری است؟
دادگاه: گفتید دکتر اقتصاد هستید از لندن. بله؟
نیکپی: بله، همین طور است.
دادگاه: پس به عنوان دکتر در اقتصاد ارتباط نیروی انسانی، ترافیک، استعمار، بورژوازی کمپروادور یعنی وابسته و دلال را تعیین و تفسیر کنید و چرا به مردم هشدار ندادید علت مشکل ترافیک، مردم نیستند و چرا عوامل استعمار را مقصر ندانستید؟
نیکپی توضیح میدهد: مشکل سه بخش دارد. یکی زیادی اتوبوس است
و رئیس میگوید: این همان روش بورژوازی است.
در بخشی دیگر رییس دادگاه به او میگوید: ۱۸ رشته بزرگراه کشیدید. زمینهای نامرغوب، مرغوب شد ولی آییننامۀ حق مرغوبیت را عوض کردید.
شهردار اسبق در دفاع میگوید: وقتی یک بزرگراه میکشیم زمینها نامرغوب میشوند نه مرغوب. چون در شاهراه سرعت بالاست و توقف ممنوع و احداث مراکز تجاری هم ممنوع و قانون عوض شد و حق مرغوبیت را کم کردند.
در جلسهای دیگر بحث ترافیک بالا میگیرد: «انفجار ترافیک مردم را کلافه کرده، ناراحتیهای اعصاب و مرگ و میرها همه از سنگینی ترافیک است و شما مسؤول ترافیک بودید.»
نیکپی میگوید: مسؤولیت ترافیک با شهربانی بود و یک سال آخر با شهرداری پایتخت و قبول کردم چون قصدم خدمت به خلق بود.
رییس اما میگوید: خدمت نبود، خلق را کُشتید! شما در ترافیک تهران، سیاست کلیتان در جهت تأمین منافع استعمار بوده است.
شهردار پیشین اما از شاهراه شاهنشاهی سخن میگوید (بزرگراه مدرس) و میگوید: اگر این شاهراه را بین خیابانهای پهلوی (ولیعصر کنونی) و کورش کبیر (جاده قدیم یا شریعتی) نکشیده بودیم رفتن به شمیران به جای نیم ساعت ۴ ساعت طول میکشید.
اتهام دیگر غلامرضا نیکپی این است: «ایجاد بازار برای فروش موتورهای استعمار و جلوگیری از بورژوازی ملی با بورژوازی کئوپراتیو و در نتیجه کاهش تولید ملی» و همۀ اینها «ارتباط کامل دارند با ترافیک» و او دوباره میگوید: «ترافیک که دست شهربانی بود و یک سال و سه ماه آخر شهرداری تحویل گرفت.»
بحثها بیفایده میماند و همان اتهام تقصیر در قتل در جریان تخریب آلونکها و اینکه در رژیم گذشته هم متهم به فساد بوده و موارد دیگر از او یک مفسد فیالارض میسازد و صبح ۲۲ فروردین در برابر جوخۀ آتش قرار میگیرد./منبع عصر ایران
✅توفان یزد
@Toofaneyazd
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
سلام. روزقشنگتون بخیر،،❤️
یک ظرف یک لیتری بردارید، شیرآب رو باز کنید،۲۰ثانیه زمان بگیرید و دستاتون رو بشوئید!
حالا این یک لیتر آب رو ضربدر اون۲۰ باری که باید برای مبارزه با کرونا دستهامون رو بشوئیم بکنید!!
بعد ضربدر ۸۳ میلیون نفر آدم!!!؟
یک رقم خیلی بزرگی است نه؟؟؟؟؟
ماهر روز داریم این رقم بزرگ اب از منابع آبی کشورمون رو از دست میدیم !!
این یک *فاجعه* است....
فقط کافیه در این ۲۰ ثانیه، شیر آب رو ببندیم، دستهامون رو با صابون بشوئیم بعد شیرآب رو به مقدار خيلي كم بازکنیم.
مراقب باشیم برای فرار از یک بحران، دچار بحران بزرگتر نشیم.
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
یک ظرف یک لیتری بردارید، شیرآب رو باز کنید،۲۰ثانیه زمان بگیرید و دستاتون رو بشوئید!
حالا این یک لیتر آب رو ضربدر اون۲۰ باری که باید برای مبارزه با کرونا دستهامون رو بشوئیم بکنید!!
بعد ضربدر ۸۳ میلیون نفر آدم!!!؟
یک رقم خیلی بزرگی است نه؟؟؟؟؟
ماهر روز داریم این رقم بزرگ اب از منابع آبی کشورمون رو از دست میدیم !!
این یک *فاجعه* است....
فقط کافیه در این ۲۰ ثانیه، شیر آب رو ببندیم، دستهامون رو با صابون بشوئیم بعد شیرآب رو به مقدار خيلي كم بازکنیم.
مراقب باشیم برای فرار از یک بحران، دچار بحران بزرگتر نشیم.
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
"مَى چه كنى بُرار؟!" يه آهنگ فانتزى با لهجه محلی فردوس😉
.
ترانه،آهنگ و آواز: #مهرداد_بهزاداول .
#راك_اند_رول #فردوس #شهرستان_فردوس #محلى #گيتار #كليپ_جديد كليپ_طنز. @behzadavalmusic
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
.
ترانه،آهنگ و آواز: #مهرداد_بهزاداول .
#راك_اند_رول #فردوس #شهرستان_فردوس #محلى #گيتار #كليپ_جديد كليپ_طنز. @behzadavalmusic
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
حکایتی بسیار زیبا و آموزنده از منطق الطیر عطار که حکایت این روزهای ما انسانهاست !!! حتما ببینید !! Nysetan@
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
#شرح_در_تصویر 👆
(من که انتقامم رو به خاطرِ "فُحشِ" 《وام یک میلیون تومنی》، ازِش گرفتم. دیگه شما خودتون میدونید! )
#زورو
@zorro_ch
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
(من که انتقامم رو به خاطرِ "فُحشِ" 《وام یک میلیون تومنی》، ازِش گرفتم. دیگه شما خودتون میدونید! )
#زورو
@zorro_ch
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
خاطره ای از قهرمان جنگ سرهنگ خلبان بهمنفرقانی حدود سه ماه قبل از شروع جنگ در کمیسیون امنیت استان خوزستان بعنوان فرمانده پایگاه چهارم شرکت داشتم،
فرمانده تیپ زرهی دزفول اظهار داشت: پاسگاه مهران را که در اختیار بسیجی هاست به ما پس بدهید تا به بیسیم و تانك مجهز کنیم که اگر عراق حمله کند پاسگاه مهران گذرگاه مناسبی برای حمله است والان بسیجی ها فقط تفنگ ژ-سه دارند
آقای غرضی استاندار خوزستان گفتند؛
هروقت مناسب دانستیم پاسگاه را در اختیار شما می گذاریم، فرمانده تیپ گفت اگر تا چهل و هشت ساعت دیگر پاسگاه را بمن ندهید خودم با تانك میروم وپاسگاه را پس می گیرم. بلافاصله دو پاسدار مسلح وارد شدند وجناب سرهنگ را جلوی چشم ما دستبند زدند و بردند
وقتی نوبت من شد يك كيف پر از عکس های هوایی که آراف- پنج و آراف چهار گرفته بودند، نشان دادم و گفتم؛ تمام این عکسها نشان می دهند که عراق قصد تهاجم به ایران را دارد. ساختن جاده آسفالته و سنگرهای بتون آرمه در مرز برای دفاع نیست، فقط برای تهاجم است محمدجهان آرا که در آن زمان رییس سپاه خرمشهر بود، گفت؛
بگذارید حمله کنند؟ مگر از روی جنازه ما رد بشوند.
من بیاد جمله معروف ژنرال پاتون افتادم و گفتم:
آقای جهان آرا ما باید از روی جنازه آنها رد بشویم، اگر آنها از روی جنازه ما رد بشوند چه فایده ای برای مملکت ما خواهد داشت؟ جالب اینکه تمام مطالب این جلسه روز بعد در روزنامه خرمشهر چاپ شده بود
حدود چهار یا پنج ماه از جنگ گذشته بود
يك روز بنی صدر به اتفاق جاویدنام جواد فکوری و آقای غرضی، به پست فرماندهی پایگاه وحدتی دزفول آمدند، من در حضور آنها به آقای غرضی گفتم:
آیا به یاد دارید که فرمانده تیپ زرهی دزفول در جلسه امنیتی استان گفت که، اگر عراقی ها حمله کنند از محور مهران شروع می کنند؟
دیدید که آن بنده خدا راست میگفت؟
از همان محور آمدند و در يك روز شصت کیلومتر پیش آمدند و پایگاه ما را محاصره کردند و هیچ چیز جز خلبانان ما جلودارشان نبود، شادروان فکوری با عصبانیت مشت گره کرده اش را زیر چانه غرضی گذاشت و در حالیکه دندان هایش را بهم مي فشرد،
گفت؛ امثال شما این مملکت را به عراقی ها واگذار کردید وغرضی هیچ عکس العملی نشان نداد.
بنی صدر پرسید: الان آن جناب سرهنگ کجاست؟ پس از تحقیقات ایشان را در زندان سپاهپاسداران دزفول پیدا کردند که در اثر بدرفتاری هایی که با ایشان شده بود باكمك عصا راه می رفت. بنی صدر از ایشان دل جویی کرد...
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
فرمانده تیپ زرهی دزفول اظهار داشت: پاسگاه مهران را که در اختیار بسیجی هاست به ما پس بدهید تا به بیسیم و تانك مجهز کنیم که اگر عراق حمله کند پاسگاه مهران گذرگاه مناسبی برای حمله است والان بسیجی ها فقط تفنگ ژ-سه دارند
آقای غرضی استاندار خوزستان گفتند؛
هروقت مناسب دانستیم پاسگاه را در اختیار شما می گذاریم، فرمانده تیپ گفت اگر تا چهل و هشت ساعت دیگر پاسگاه را بمن ندهید خودم با تانك میروم وپاسگاه را پس می گیرم. بلافاصله دو پاسدار مسلح وارد شدند وجناب سرهنگ را جلوی چشم ما دستبند زدند و بردند
وقتی نوبت من شد يك كيف پر از عکس های هوایی که آراف- پنج و آراف چهار گرفته بودند، نشان دادم و گفتم؛ تمام این عکسها نشان می دهند که عراق قصد تهاجم به ایران را دارد. ساختن جاده آسفالته و سنگرهای بتون آرمه در مرز برای دفاع نیست، فقط برای تهاجم است محمدجهان آرا که در آن زمان رییس سپاه خرمشهر بود، گفت؛
بگذارید حمله کنند؟ مگر از روی جنازه ما رد بشوند.
من بیاد جمله معروف ژنرال پاتون افتادم و گفتم:
آقای جهان آرا ما باید از روی جنازه آنها رد بشویم، اگر آنها از روی جنازه ما رد بشوند چه فایده ای برای مملکت ما خواهد داشت؟ جالب اینکه تمام مطالب این جلسه روز بعد در روزنامه خرمشهر چاپ شده بود
حدود چهار یا پنج ماه از جنگ گذشته بود
يك روز بنی صدر به اتفاق جاویدنام جواد فکوری و آقای غرضی، به پست فرماندهی پایگاه وحدتی دزفول آمدند، من در حضور آنها به آقای غرضی گفتم:
آیا به یاد دارید که فرمانده تیپ زرهی دزفول در جلسه امنیتی استان گفت که، اگر عراقی ها حمله کنند از محور مهران شروع می کنند؟
دیدید که آن بنده خدا راست میگفت؟
از همان محور آمدند و در يك روز شصت کیلومتر پیش آمدند و پایگاه ما را محاصره کردند و هیچ چیز جز خلبانان ما جلودارشان نبود، شادروان فکوری با عصبانیت مشت گره کرده اش را زیر چانه غرضی گذاشت و در حالیکه دندان هایش را بهم مي فشرد،
گفت؛ امثال شما این مملکت را به عراقی ها واگذار کردید وغرضی هیچ عکس العملی نشان نداد.
بنی صدر پرسید: الان آن جناب سرهنگ کجاست؟ پس از تحقیقات ایشان را در زندان سپاهپاسداران دزفول پیدا کردند که در اثر بدرفتاری هایی که با ایشان شده بود باكمك عصا راه می رفت. بنی صدر از ایشان دل جویی کرد...
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
رای یک قاضی برای خودش/ قاضی: حق کارگر از حقوقم کسر شود
قاضی از دادستان خواست زندانی اش کند!
رای خوب قاضیی که خودش بخاطر نقض عدالت قضایی از دادستان میخواد پروندشو بفرستن دادسرا،بازداشتش کنن و حقوقشم بدن به متهم!
اینا رو باید تشویق کرد
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
قاضی از دادستان خواست زندانی اش کند!
رای خوب قاضیی که خودش بخاطر نقض عدالت قضایی از دادستان میخواد پروندشو بفرستن دادسرا،بازداشتش کنن و حقوقشم بدن به متهم!
اینا رو باید تشویق کرد
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
🖇 مفاهیم توخالی در ماههای کرونایی
بخش اول
📋توئیت مهندس سید مصطفی میرسلیم را در همدردی با «مردم مستضعف امریکا که در اثر کمبود امکانات گرفتار بحران کرونا شدهاند» و اظهار تأسف او مبنی بر اینکه «تحریمهای ظالمانۀ دولت کینهتوز مانع کمکرسانی ما میشود»، در این روزهای سخت میهن، که بلا از زمین و آسمان بر آن و بر سر مردم آن میبارد، من در این دوردستها خواندم و البته درست نفهمیدم که «تحریمها مانع کمکرسانی ما به چه کسی میشود». از فحوای عبارت چنین برمیآید که این رجل سیاسی بومی، که چهل سالی در همۀ سطوح مدیریت کشور حضور داشته و به زودی نیز بر کرسی نمایندگی مردم در مجلس ــ و شاید ریاست آن ــ تکیه خواهد زد، نگران «کمبود امکانات مردم مستضعف امریکا»ست، اگرچه عبارت ابهامی دارد که اهل تأویل میتوانند از آن کمکرسانی به ملت ایران را هم استنباط کنند. مهندس میرسلیم سالها مدیریت یکی بزرگترین دانشنامههای کشور را بر عهده داشته و باید این مایه فارسی میدانست که «کمک رساندن» فعل ترکیبی متعدی است و گوینده ناچار باید بگوید که قصد کمک رسانی به چه کسی را دارد! این نکته در نخستین نگاه به فارسی ندانی استادان و رجال بومی مربوط میشود، اما وجه دیگری نیز دارد که در این سطور میخواهم به آن وجه اساسیتر بپردازم.
📎پیش از آنکه به این نکتۀ اساسی بپردازم، به عنوان شهروندی ایرانی، که میرسلیم نمایندۀ قهری او نیز هست، باید نظر آن نمایندۀ منتخب مردم ایران را به این نکته جلب کنم که من، از بدِ حادثه، ماههایی است که در راهروهای بیمارستانهای «این مردم مستضعف» راه میروم و تا کنون تصوری از عُمق استضعاف این مردم پیدا کردهام. اگر اشکالی نداشته باشد میخواهم به خودم اجازه دهم که در این روزهای بحرانی به عنوان شهروند ایرانی از سوی نمایندۀ مجلس ایران در کنار مردم مستضعف امریکا باشم. همین قدر میتوانم گفت که میرسلیم مانند همۀ رجال سیاسی بومی اسیر چنبر بافتههای چهل سالۀ خود است و هرچه در این بافتنها پیشتر آمده از واقعیت دورتر شده است. بدیهی است که سخن من، به عنوان اهل اندیشۀ سیاسی و نه شهروند، به هیچ وجه سیاسی نیست، بلکه میخواهم از دیدگاه اندیشۀ سیاسی نظر میرسلیم را به یکی پیامدهای «خالیبندیهای» چهار دهۀ گذشته جلب کنم. در این فرصت نمیخواهم بگویم که میرسلیم فارسی نمیداند، که نمیداند، بلکه میخواهم بگویم که چون در خلأ فکر میکند فارسی بیمعنا مینویسد و این امر بر او مشتبه میشود که گویا چیزی میگوید و با آن واژههای توخالی به جنگ واقعیتی میرود که بسیار صُلب و سخت است! در خلأ فکر کردن، در همۀ عرصهها تبعاتی، دارد، اما در سیاست
میتواند فاجعهای باشد!
📎دانش رجال بومی ایران در سیاست در چند اصطلاحی خلاصه میشود که همۀ آنها به درجات مختلف توخالی هستند و چیزی را توضیح نمیدهند. اینکه هنوز مردم عوامی پیدا میشوند که چشم بر مساجد خالی شهر خود میبندند و گمان میکنند به زودی «کاخ سفید» را «به حسینیه تبدیل خواهند کرد» بدیهی است که بر آنان حَرَجی نیست، اما اینکه آدم تحصیل کردهای مانند میرسلیم، که در فرانسه درس خوانده و استاد یکی از مهمترین دانشگاههای علمی کشور ــ پلیتکنیک ــ است، و البته برحسب رشتۀ تحصیلی خود میداند که هیچ موتوری خالی نمیچرخد، همان سخنان بیربط را تکرار میکند، در شرایطی که به زودی بر همان کرسی نمایندگی تکیه خواهد کرد که پیش از او قاضیپورها تکیه کرده بودند، مبیّن این است که در دورهای با بحرانی بیسابقه چه سرنوشتی در انتظار کشور و مردم آن است. تردیدی نیست که عامۀ مردم در زندگی روزمره در مواردی واژگانی را به کار میگیرند که از مضمون تهی هستند؛ بر آنان نیز حرجی نیست، چون بر سخن آنان اثری مترتب نمیشود. رادیو و تلویزیون به مناسبتهایی مردم کوچه و بازار را نشان میدهند که میخواهند از پستوی خانۀ خود «معادلات جهانی» را بر هم زنند، در حالیکه خود آنان نیز وقتی در صف دستمال کاغذی و پوشک بچه میایستند به شهود درمییابند که این «معادلات» چندان مجهولهایی دارد که در مخیلۀ تنگ آنان نمیگنجد، اما وقتی ذهن و زبان رجلی سیاسی تختهبند واژههای توخالی باشد نمیتواند بداند که دُن کیشوتوار با شمشیر چوبی آن واژههای توخالی به جنگ واقعیتی رفته است که، به قول اقتصاددان فرانسوی، فردریک بَستیا، «بسیار سرسخت است».
📋واژۀ مستضعف یکی از همین مفاهیم توخالی است که رجال سیاسی بومی از چهل سال پیش کوشش کردهاند مضمونی برای آن دستـ وـ پا کنند، اما گمان نمیکنم حتیٰ میان دو تن از آنان اجماعی دربارۀ واقعیت آن ــ اگر واقعیتی داشته باشد ــ به وجود آمده باشد. وقتی رجلی سیاسی، مانند میرسلیم، تنها چشم بر گزارشهای خبرنگاران رادیو و تلویزیون از کشورهای فاسد غربی داشته باشد، و آنگاه که از چهارراههای تهران در خودروهای محافظت شده عبور میکند تا رسیدن به برجهای الهی
بخش اول
📋توئیت مهندس سید مصطفی میرسلیم را در همدردی با «مردم مستضعف امریکا که در اثر کمبود امکانات گرفتار بحران کرونا شدهاند» و اظهار تأسف او مبنی بر اینکه «تحریمهای ظالمانۀ دولت کینهتوز مانع کمکرسانی ما میشود»، در این روزهای سخت میهن، که بلا از زمین و آسمان بر آن و بر سر مردم آن میبارد، من در این دوردستها خواندم و البته درست نفهمیدم که «تحریمها مانع کمکرسانی ما به چه کسی میشود». از فحوای عبارت چنین برمیآید که این رجل سیاسی بومی، که چهل سالی در همۀ سطوح مدیریت کشور حضور داشته و به زودی نیز بر کرسی نمایندگی مردم در مجلس ــ و شاید ریاست آن ــ تکیه خواهد زد، نگران «کمبود امکانات مردم مستضعف امریکا»ست، اگرچه عبارت ابهامی دارد که اهل تأویل میتوانند از آن کمکرسانی به ملت ایران را هم استنباط کنند. مهندس میرسلیم سالها مدیریت یکی بزرگترین دانشنامههای کشور را بر عهده داشته و باید این مایه فارسی میدانست که «کمک رساندن» فعل ترکیبی متعدی است و گوینده ناچار باید بگوید که قصد کمک رسانی به چه کسی را دارد! این نکته در نخستین نگاه به فارسی ندانی استادان و رجال بومی مربوط میشود، اما وجه دیگری نیز دارد که در این سطور میخواهم به آن وجه اساسیتر بپردازم.
📎پیش از آنکه به این نکتۀ اساسی بپردازم، به عنوان شهروندی ایرانی، که میرسلیم نمایندۀ قهری او نیز هست، باید نظر آن نمایندۀ منتخب مردم ایران را به این نکته جلب کنم که من، از بدِ حادثه، ماههایی است که در راهروهای بیمارستانهای «این مردم مستضعف» راه میروم و تا کنون تصوری از عُمق استضعاف این مردم پیدا کردهام. اگر اشکالی نداشته باشد میخواهم به خودم اجازه دهم که در این روزهای بحرانی به عنوان شهروند ایرانی از سوی نمایندۀ مجلس ایران در کنار مردم مستضعف امریکا باشم. همین قدر میتوانم گفت که میرسلیم مانند همۀ رجال سیاسی بومی اسیر چنبر بافتههای چهل سالۀ خود است و هرچه در این بافتنها پیشتر آمده از واقعیت دورتر شده است. بدیهی است که سخن من، به عنوان اهل اندیشۀ سیاسی و نه شهروند، به هیچ وجه سیاسی نیست، بلکه میخواهم از دیدگاه اندیشۀ سیاسی نظر میرسلیم را به یکی پیامدهای «خالیبندیهای» چهار دهۀ گذشته جلب کنم. در این فرصت نمیخواهم بگویم که میرسلیم فارسی نمیداند، که نمیداند، بلکه میخواهم بگویم که چون در خلأ فکر میکند فارسی بیمعنا مینویسد و این امر بر او مشتبه میشود که گویا چیزی میگوید و با آن واژههای توخالی به جنگ واقعیتی میرود که بسیار صُلب و سخت است! در خلأ فکر کردن، در همۀ عرصهها تبعاتی، دارد، اما در سیاست
میتواند فاجعهای باشد!
📎دانش رجال بومی ایران در سیاست در چند اصطلاحی خلاصه میشود که همۀ آنها به درجات مختلف توخالی هستند و چیزی را توضیح نمیدهند. اینکه هنوز مردم عوامی پیدا میشوند که چشم بر مساجد خالی شهر خود میبندند و گمان میکنند به زودی «کاخ سفید» را «به حسینیه تبدیل خواهند کرد» بدیهی است که بر آنان حَرَجی نیست، اما اینکه آدم تحصیل کردهای مانند میرسلیم، که در فرانسه درس خوانده و استاد یکی از مهمترین دانشگاههای علمی کشور ــ پلیتکنیک ــ است، و البته برحسب رشتۀ تحصیلی خود میداند که هیچ موتوری خالی نمیچرخد، همان سخنان بیربط را تکرار میکند، در شرایطی که به زودی بر همان کرسی نمایندگی تکیه خواهد کرد که پیش از او قاضیپورها تکیه کرده بودند، مبیّن این است که در دورهای با بحرانی بیسابقه چه سرنوشتی در انتظار کشور و مردم آن است. تردیدی نیست که عامۀ مردم در زندگی روزمره در مواردی واژگانی را به کار میگیرند که از مضمون تهی هستند؛ بر آنان نیز حرجی نیست، چون بر سخن آنان اثری مترتب نمیشود. رادیو و تلویزیون به مناسبتهایی مردم کوچه و بازار را نشان میدهند که میخواهند از پستوی خانۀ خود «معادلات جهانی» را بر هم زنند، در حالیکه خود آنان نیز وقتی در صف دستمال کاغذی و پوشک بچه میایستند به شهود درمییابند که این «معادلات» چندان مجهولهایی دارد که در مخیلۀ تنگ آنان نمیگنجد، اما وقتی ذهن و زبان رجلی سیاسی تختهبند واژههای توخالی باشد نمیتواند بداند که دُن کیشوتوار با شمشیر چوبی آن واژههای توخالی به جنگ واقعیتی رفته است که، به قول اقتصاددان فرانسوی، فردریک بَستیا، «بسیار سرسخت است».
📋واژۀ مستضعف یکی از همین مفاهیم توخالی است که رجال سیاسی بومی از چهل سال پیش کوشش کردهاند مضمونی برای آن دستـ وـ پا کنند، اما گمان نمیکنم حتیٰ میان دو تن از آنان اجماعی دربارۀ واقعیت آن ــ اگر واقعیتی داشته باشد ــ به وجود آمده باشد. وقتی رجلی سیاسی، مانند میرسلیم، تنها چشم بر گزارشهای خبرنگاران رادیو و تلویزیون از کشورهای فاسد غربی داشته باشد، و آنگاه که از چهارراههای تهران در خودروهای محافظت شده عبور میکند تا رسیدن به برجهای الهی
ه و ویلاهای لواسان با موبایل خود ور برود، تردیدی نیست که نخواهد دانست که فاجعه چه عمقی پیدا کرده است. چنین رجلی نخواهد دانست که حتیٰ اگر کمر کشور و مردم آن زیر بار تحریم نشکسته بود، و او میخواست کمک به ملّت مستضعف امریکا برساند، به عنوان مثال مقداری ماسک برای مردم مستضعف امریکا ارسال کند، باید همان ماسک را از همان دولت کینهتوز امریکا میخرید و به عنوان کمکهای کشور دوست و برادر به همان امریکا تحویل میداد. اما آنچه همان رجل بشردوست و از پسِ پشت پردۀ پندار واژههای تهی از معنا نمیتواند بداند این است که حتیٰ دولتی مانند آلمان برای حفاظت سلامت پلیس خود از همان دولت کینهتوز ماسک میخرد و آن دولت اگر الویت حفظ سلامت مردم او ایجاب کند سفارش آلمان را پس میگیرد.
رجل کشوری که حتیٰ نمیتواند از پزشکان و پرستاران خود محافظت کند چگونه به خود اجازه میدهد چنین یاوهای بگوید و به قول جوانان «خالی ببندد»؟! آیا این بشردوستی توخالی معنایی جز این دارد که مانند آن منجم گلستان سعدی در آسمان ایدئولوژی سیر میکنیم و نمیدانیم که خانۀ ما چه میگذرد؟! در سیاست، مضمونِ مفاهیم همان واقعیتهای موجود است، نه خیالاتی که بر پایۀ پندارهای خود میبافیم. بدترین وضع برای رجل سیاسی آن است که منجم گلستان سعدی باشد و گرنه بر سرش آن خواهد آمد که بر آن منجم آمد. نخستین گام برای وارد شدن در سیاست آن است که مدعی ریاست و مدیریت کشور خود را از چنبر واژگان تهی از معنایی مانند مستضعف رها کند. در کشوری مانند ایران، استضعاف، بیش از هر جای دیگری، در کوچهها، خیابانها و شهرهای آن جاری است و رجل سیاسی نمیتواند چشم و گوش خود را بر این واقعیت ببندد و در ده هزار فرسنگیِ استضعافِ موجود دنبالِ استضعافِ موهوم بگردد و گرنه عِرض خود خواهد برد و مانند آن طلاب جوان که میخواستند از کهنسالان امریکایی پرستاری کنند خود را مضحکۀ کهنسالان روستا و شهر خود خواهد کرد! اگر سیاست نمیدانیم دستکم نمیتوانیم این قدر ندانیم که «چراغی که به خانه رواست به مسجد روا نیست»!
📎جواد طباطبايي/ واشينگتن/فروردين ٩٩
هالو: جناب طباطبایی، فراموش نکنید که همین چندی پیش رهبر معظم فرمودند مستضعف به معنای آدم ندار و فقیر نیست، بلکه منظور علمای دین هستند، به حکم آیهی و نرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض ...
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
رجل کشوری که حتیٰ نمیتواند از پزشکان و پرستاران خود محافظت کند چگونه به خود اجازه میدهد چنین یاوهای بگوید و به قول جوانان «خالی ببندد»؟! آیا این بشردوستی توخالی معنایی جز این دارد که مانند آن منجم گلستان سعدی در آسمان ایدئولوژی سیر میکنیم و نمیدانیم که خانۀ ما چه میگذرد؟! در سیاست، مضمونِ مفاهیم همان واقعیتهای موجود است، نه خیالاتی که بر پایۀ پندارهای خود میبافیم. بدترین وضع برای رجل سیاسی آن است که منجم گلستان سعدی باشد و گرنه بر سرش آن خواهد آمد که بر آن منجم آمد. نخستین گام برای وارد شدن در سیاست آن است که مدعی ریاست و مدیریت کشور خود را از چنبر واژگان تهی از معنایی مانند مستضعف رها کند. در کشوری مانند ایران، استضعاف، بیش از هر جای دیگری، در کوچهها، خیابانها و شهرهای آن جاری است و رجل سیاسی نمیتواند چشم و گوش خود را بر این واقعیت ببندد و در ده هزار فرسنگیِ استضعافِ موجود دنبالِ استضعافِ موهوم بگردد و گرنه عِرض خود خواهد برد و مانند آن طلاب جوان که میخواستند از کهنسالان امریکایی پرستاری کنند خود را مضحکۀ کهنسالان روستا و شهر خود خواهد کرد! اگر سیاست نمیدانیم دستکم نمیتوانیم این قدر ندانیم که «چراغی که به خانه رواست به مسجد روا نیست»!
📎جواد طباطبايي/ واشينگتن/فروردين ٩٩
هالو: جناب طباطبایی، فراموش نکنید که همین چندی پیش رهبر معظم فرمودند مستضعف به معنای آدم ندار و فقیر نیست، بلکه منظور علمای دین هستند، به حکم آیهی و نرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض ...
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
*می جان یاری دگوده بو قبای گالشی آها بگو *
دلبر من قبای گالشی پوشیده بود (آها بگو = ادامه بده)
*امره بجار بومه بو زحمت بکشی *
به شالیزار ما آمده و زحمت کشیده بود
*می چلچرانه ،ویه ویه *
هنگام شادمانی من است ویه ویه (چلچران = جشن عروسی)
*امشو شیمی خونه ور شیرینی خورانه*
امشب در جوار خانه ما جشن نامزدی بر پا شده است
*دل گوته منم، شو خوته منم، آفتابه او سنگینه جور گیته منم *
از حال دلم گفتن نتوانم، در شب خفتن نتوانم،آفتابه (کوزه) آب سنگین است و برداشتن نتوانم...
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
دلبر من قبای گالشی پوشیده بود (آها بگو = ادامه بده)
*امره بجار بومه بو زحمت بکشی *
به شالیزار ما آمده و زحمت کشیده بود
*می چلچرانه ،ویه ویه *
هنگام شادمانی من است ویه ویه (چلچران = جشن عروسی)
*امشو شیمی خونه ور شیرینی خورانه*
امشب در جوار خانه ما جشن نامزدی بر پا شده است
*دل گوته منم، شو خوته منم، آفتابه او سنگینه جور گیته منم *
از حال دلم گفتن نتوانم، در شب خفتن نتوانم،آفتابه (کوزه) آب سنگین است و برداشتن نتوانم...
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
*♻اختلاس بابک زنجانی رسما اعلام شد!*
۱۹هم فروردین ۱۳۹۹
اخبار شبکهٔ سه سیما
ساعت ۲۲ اعلام کرد ؛
2/900/000/000/000 دلار
یعنی دقیقاً
8/700/000/000/000/000 تومان
یعنی چیزی حدود 9 میلیون میلیارد تومان(نه کوادریلیون) !!!
یعنی بعبارتی حقوق سی سالهٔ سیصد میلیون نفر معلم در کشور
دقت کنید مجموع حقوق سی سالهٔ سیصد میلیون نفر معلم !
یعنی به عبارتی
پرداخت یارانهٔ نقدی 285 سال هشتاد میلیون نفر ایرانی
شما را بخدا برگردید یکبار دیگه پیام رو بخونید
مگه خزانهٔ ایران چقدر سرمایه داره که این رو فقط یک نفر اختلاس کرده ؟!
قضاوت با شما دوستان مسلمان ایرانی...
بعد ، هر ماه کلی منت سرمون میذارن تا یارانه ها رو بریزن به حساب سرپرستان خانوار
مثل گداها چندر غاز پول بذارن کف دستمون !
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
۱۹هم فروردین ۱۳۹۹
اخبار شبکهٔ سه سیما
ساعت ۲۲ اعلام کرد ؛
2/900/000/000/000 دلار
یعنی دقیقاً
8/700/000/000/000/000 تومان
یعنی چیزی حدود 9 میلیون میلیارد تومان(نه کوادریلیون) !!!
یعنی بعبارتی حقوق سی سالهٔ سیصد میلیون نفر معلم در کشور
دقت کنید مجموع حقوق سی سالهٔ سیصد میلیون نفر معلم !
یعنی به عبارتی
پرداخت یارانهٔ نقدی 285 سال هشتاد میلیون نفر ایرانی
شما را بخدا برگردید یکبار دیگه پیام رو بخونید
مگه خزانهٔ ایران چقدر سرمایه داره که این رو فقط یک نفر اختلاس کرده ؟!
قضاوت با شما دوستان مسلمان ایرانی...
بعد ، هر ماه کلی منت سرمون میذارن تا یارانه ها رو بریزن به حساب سرپرستان خانوار
مثل گداها چندر غاز پول بذارن کف دستمون !
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
رفع یک سوتفاهم
چند روز پیش «مداد» خبر داد که جمعی از نیکوکاران کامیونیتی ایرانیان مونترال اقدام به تهیه چند ده سبد خواربار کردهاند تا در این روزهای سخت بین آنهایی که نیاز دارند، توزیع شود. (اصل خبر اینجا: https://t.me/medads/6861)
پس از دریافت دهها درخواست، توزیع این بستهها شروع شد و در مجموع ۶۳ سبد خواربار بین متقاضیان توزیع گردید.
گویا یکی از همشهریانی که این بسته را تحویل گرفته بودند تصور کردهاند این مواد غذایی بخشی از کمک دولت کانادا است. ویدئوی پیوست که امروز در رسانههای اجتماعی فارسی زبان دست به دست میشود، حاصل همین سوتفاهم است.
نیکوکاران مونترالی که مایل به افشای نام خود نیستند، ضمن قدردانی از اقدام دولت فدرال در کمک مالی به هموطنان در این روزهای سخت، مایل بودند شفافسازی شود که این حرکت، اقدامی در درون کامیونیتی بوده است.
مجددا یادآوری میکنیم که در این اقدام نیکوکارانه، «مداد» صرفا وظیفه خبررسانی خود را انجام داده و این اقدام حاصل زحمت جمعی از مهربانان کامیونیتی است
هالو: دوستان بسیاری از کانادا مطلب بالا را تایید کردند.
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
چند روز پیش «مداد» خبر داد که جمعی از نیکوکاران کامیونیتی ایرانیان مونترال اقدام به تهیه چند ده سبد خواربار کردهاند تا در این روزهای سخت بین آنهایی که نیاز دارند، توزیع شود. (اصل خبر اینجا: https://t.me/medads/6861)
پس از دریافت دهها درخواست، توزیع این بستهها شروع شد و در مجموع ۶۳ سبد خواربار بین متقاضیان توزیع گردید.
گویا یکی از همشهریانی که این بسته را تحویل گرفته بودند تصور کردهاند این مواد غذایی بخشی از کمک دولت کانادا است. ویدئوی پیوست که امروز در رسانههای اجتماعی فارسی زبان دست به دست میشود، حاصل همین سوتفاهم است.
نیکوکاران مونترالی که مایل به افشای نام خود نیستند، ضمن قدردانی از اقدام دولت فدرال در کمک مالی به هموطنان در این روزهای سخت، مایل بودند شفافسازی شود که این حرکت، اقدامی در درون کامیونیتی بوده است.
مجددا یادآوری میکنیم که در این اقدام نیکوکارانه، «مداد» صرفا وظیفه خبررسانی خود را انجام داده و این اقدام حاصل زحمت جمعی از مهربانان کامیونیتی است
هالو: دوستان بسیاری از کانادا مطلب بالا را تایید کردند.
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
جان جهان است رهايش كنيد
از خودمان است رهايش كنيد
هر چه كه برده است فداي سرش
هر چه كه خورده است فداي سرش
هر چه كه كرده است دمش گرم باد
دند همه سوختگان نرم باد
هر چه زمين خورد به سرعت فروخت
آب بريزيد همانجا كه سوخت
خورده ولي از ضعفا خورده است
برده ولي مال تو را برده است
مالي اگر هم به جوالش شده
رافت ما شامل حالش شده
لوطي و رند است و هوس باز و مست
در عوضش داخل اين حلقه است
هر كه در اين بزم مقرب تر است
وضعيت مالي او بهتر است
هر كه نشد ليك ز ما بهره مند
جام بلا بيشترش مي دهند
صبح و شب او ذكر و دعا مي كند
پس عمل زشت كجا مي كند؟
پينه پيشاني او خود گواست
كه چقَدَر عابد و مرد خداست
صوم و صلاتش خفن و ريش پُر
روي "صراطش" بخورد مور سُر
بر سر سجاده ببين لحن او
كف بكني بس كه بگيرد وضو
گر كه كمي برده ز اموال خلق
كرده فرو مال حرامي به حلق
رفته به درياي تراول فرو
توي عسل رفته فرو تا گلو
آخر سر پاك و مجرد شود
مي شود آخر مگر او بد شود؟
او به امان است كجا مي بريد؟
از خودمان است، كجا مي بريد؟
كار بد و زشت چنين شخص چيست؟
فتنه چي و شاعر و مطرب كه نيست
خورده اگر هم كَمَكي ظاهراً
سهم خود از سفره زده بر بدن
يك نخودي (هر كه!) سر سفره نيست
غير خودي دور و بر سفره نيست
تا تو در اين حلقه بماني رفيق
پيش خود ما به اماني رفيق
كور شود هر كه نبيند چنين
غصه نخور، پسته بخور نازنين
#عبدالله_مقدمي
@moghaddamy
@tanz20 👈
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
از خودمان است رهايش كنيد
هر چه كه برده است فداي سرش
هر چه كه خورده است فداي سرش
هر چه كه كرده است دمش گرم باد
دند همه سوختگان نرم باد
هر چه زمين خورد به سرعت فروخت
آب بريزيد همانجا كه سوخت
خورده ولي از ضعفا خورده است
برده ولي مال تو را برده است
مالي اگر هم به جوالش شده
رافت ما شامل حالش شده
لوطي و رند است و هوس باز و مست
در عوضش داخل اين حلقه است
هر كه در اين بزم مقرب تر است
وضعيت مالي او بهتر است
هر كه نشد ليك ز ما بهره مند
جام بلا بيشترش مي دهند
صبح و شب او ذكر و دعا مي كند
پس عمل زشت كجا مي كند؟
پينه پيشاني او خود گواست
كه چقَدَر عابد و مرد خداست
صوم و صلاتش خفن و ريش پُر
روي "صراطش" بخورد مور سُر
بر سر سجاده ببين لحن او
كف بكني بس كه بگيرد وضو
گر كه كمي برده ز اموال خلق
كرده فرو مال حرامي به حلق
رفته به درياي تراول فرو
توي عسل رفته فرو تا گلو
آخر سر پاك و مجرد شود
مي شود آخر مگر او بد شود؟
او به امان است كجا مي بريد؟
از خودمان است، كجا مي بريد؟
كار بد و زشت چنين شخص چيست؟
فتنه چي و شاعر و مطرب كه نيست
خورده اگر هم كَمَكي ظاهراً
سهم خود از سفره زده بر بدن
يك نخودي (هر كه!) سر سفره نيست
غير خودي دور و بر سفره نيست
تا تو در اين حلقه بماني رفيق
پيش خود ما به اماني رفيق
كور شود هر كه نبيند چنين
غصه نخور، پسته بخور نازنين
#عبدالله_مقدمي
@moghaddamy
@tanz20 👈
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo