شب نشيني هالو
29.6K subscribers
17.1K photos
30.7K videos
219 files
37.8K links
اينجا برای اشتراك مطالب جالبی‌ست كه دوستان برايم می‌فرستند
اشعار @mrhallo
اینستاگرام هالو@mrhalloo
تماس با هالو : @Mr_halloo
خرید آثار هالو(کتاب/صوتی/تصویری/محفل‌ها) وآثاردوستان در@halloo_gram
خرید آمازون
https://www.amazon.com/author/mr.halloo
Download Telegram
⚠️⚠️⚠️ *چرا طبقه متوسط ایران دیگر انقلابی نیست؟*

✍️ *"عبدالرضا داوری"*

یکی از خطاهای رایج در تحلیل وضعیت ایران این است که تصور می‌شود جامعه «سرکوب شده» و اگر فشار امنیتی برداشته شود، فوراً به خیابان بازمی‌گردد. این تحلیل، یک واقعیت مهم را نادیده می‌گیرد:
جامعه ایران، به‌ویژه طبقه متوسط، بیش از آنکه سرکوب شده باشد، مهار شده است؛ آن هم نه با باتوم، بلکه با تورم، دارایی، ثبت‌نام و انتظار.
جمهوری اسلامی طی دو دهه گذشته، به جای سرکوب سخت به سمت نوعی مهندسی اجتماعی نرم حرکت کرده است. در این الگو، مسئله حذف مخالف نیست؛ مسئله بی‌اثر کردن اوست و خطرناک‌ترین طبقه برای هر نظام سیاسی، نه فقرا هستند و نه ثروتمندان؛ بلکه طبقه متوسط است. طبقه‌ای که اگر فعال شود، می‌تواند نظم سیاسی را به چالش بکشد.
راه‌حل جمهوری اسلامی چه بود؟
درگیر کردن این طبقه به اقتصاد تورمی و رانت‌محور.
تورم در ایران فقط یک ناکارآمدی اقتصادی نیست بلکه به‌تدریج به یک ابزار حکمرانی تبدیل شده است. تورم، جامعه را دارایی‌محور می‌کند. فرد دیگر به اصلاح ساختار فکر نمی‌کند؛ به حفظ خانه، ماشین، مغازه، زمین و پس‌انداز نیم‌بندش فکر می‌کند. سیاست، از عرصه مطالبه عمومی، به تهدیدی برای دارایی شخصی تبدیل می‌شود.
در چنین وضعی، یک طبقه متوسط خاص شکل گرفته است:
نه طبقه متوسط مدرنِ مولد، بلکه طبقه متوسط دلال.
طبقه‌ای که رشدش نه از مسیر مهارت، تولید و بهره‌وری، بلکه از مسیر تورم، واسطه‌گری، انرژی ارزان و سوداگری گذشته است. راننده‌ اسنپی که با بنزین یارانه‌ای درآمد دارد، گلخانه‌داری که با گاز و برق ارزان کار می‌کند، مالک چند واحد مسکونی در اقتصاد تورمی، مغازه‌دارانی که بهره‌وری برایشان مسئله نیست.
این طبقه، از بی‌ثباتی سود می‌برد و از اصلاح واقعی می‌ترسد.
چرا؟ چون اصلاح یعنی حذف رانت، حذف انرژی ارزان، پایان دلالی، و بازگشت به نظم تولیدی. و این یعنی سقوط اجتماعی بسیاری از «برندگان وضع موجود».
و البته در کنار تورم، ابزار مهم‌تری هم به کار گرفته شد: ثبت‌نام.
ثبت‌نام خودرو، سکه، مسکن مهر، مسکن ملی، وام و پروژه‌های شبه‌دولتی، فقط سیاست اقتصادی نیست؛ سیاست انضباط اجتماعی است. شهروند دیگر صاحب حق نیست؛ متقاضی است. یک متقاضی سؤال نمی‌پرسد، اعتراض نمی‌کند، منتظر می‌ماند. جامعه‌ای که در صف است، به‌سختی به خیابان می‌آید.
قرعه‌کشی خودرو، اوج این منطق است. دسترسی به کالا نه نتیجه کار و قانون، بلکه نتیجه شانس می‌شود. خشم اجتماعی به «بدشانسی» تقلیل می‌یابد. هر برنده، یک سکوت بالقوه است؛ هر بازنده، امیدوار به دور بعد.
اما یک لایه پنهان‌تر و تعیین‌کننده‌تر هم وجود دارد که کمتر به آن توجه می‌شود:
ترس طبقه متوسط از فردای سقوط جمهوری اسلامی.
بخش قابل‌توجهی از طبقه متوسط ایران، امروز منابع مالی خود را در قالب آورده مسکن ملی، مسکن مهر، پیش‌پرداخت خودرو، ثبت‌نام سکه و سپرده‌های مشابه، عملاً به سازمان‌ها و شرکت‌های دولتی و شبه‌دولتی سپرده است. این منابع نه نقد هستند، نه در اختیار فرد؛ بلکه به آینده‌ای گره خورده‌اند که تنها در صورت تداوم نظم موجود، قابل تحقق است.
برای این طبقه، سقوط ناگهانی نظام سیاسی فقط یک تغییر قدرت نیست؛ تهدیدی است علیه دارایی‌هایی که سال‌ها برایشان صبر کرده، ثبت‌نام کرده و پول بلوکه کرده است. از همین رو، نگرانی از «بی‌سرنوشت شدن» این منابع در فردای فروپاشی، به یکی از عوامل بازدارنده جدی کنش سیاسی تبدیل شده است.
این متغیر را باید در تحلیل ناکامی پروژه‌های براندازانه نیز دید. از جمله، یکی از دلایل شکست طرح اسرائیل برای براندازی نظام جمهوری اسلامی در جریان جنگ دوازده‌روزه را می‌توان دقیقاً در همین نقطه جست‌وجو کرد:
طبقه متوسط ایران، برخلاف تصور طراحان بیرونی، نه آماده پیوستن به فروپاشی، بلکه نگران هزینه‌های اقتصادی و داراییِ فروپاشی بود. جامعه‌ای که آینده مالی‌اش را در صف مسکن، خودرو و سکه گرو گذاشته، به‌سادگی وارد قمار بی‌سرانجام خیابان نمی‌شود.
از سوی دیگر، این سازوکارها منابع طبقه متوسط را هم به حاکمیت گره می‌زنند. پولِ آورده مسکن، پیش‌پرداخت خودرو و سپرده‌های سکه، عملاً بلوکه می‌شوند. طبقه متوسط ممکن است ناراضی باشد، اما سرمایه‌اش در گرو تداوم نظم موجود است. و جامعه‌ای که دارایی‌اش گروگان است، رفتار انقلابی ندارد.
در لحظاتی که احتمال کنش سیاسی بالا می‌رود، دلار بالا می‌زند. این هم تصادفی نیست. دلار، ذهن طبقه متوسط دلال را از خیابان به بازار منتقل می‌کند. اعتراض به فرصت اقتصادی بدل می‌شود. خیابان خالی می‌ماند، نه با پلیس، بلکه با تابلوی صرافی.
نتیجه چیست؟
جامعه‌ای که نه انقلابی است، نه اصلاح‌طلب فعال؛ بلکه معلق، محتاط و مشغول است. جامعه‌ای که از وضع موجود ناراضی است، اما از تغییر سریع هم وحشت دارد.
👍194👏2👎1
به همین دلیل است که حتی تصور یک اصلاح عمیق اقتصادی و سیاسی، برای بخش بزرگی از جامعه ترسناک‌تر از تداوم وضع بد فعلی است.
شاید جمهوری اسلامی مردم را طرفدار خود نکرده باشد؛
اما آن‌ها را به تغییر بدبین و از اصلاح واقعی، وحشت‌زده کرده است.
و این، شاید عمیق‌ترین شکل مهار اجتماعی در ایران امروز باشد....

#زن_زندگی_آزادی
https://zil.ink/Mrhalloo

شب نشینی هالو 👇
@sh_n_halloo
👍15👌51👎1