شب نشيني هالو
30.8K subscribers
16.8K photos
29.9K videos
216 files
36.8K links
اينجا برای اشتراك مطالب جالبی‌ست كه دوستان برايم می‌فرستند
اشعار @mrhallo
اینستاگرام هالو@mrhalloo
تماس با هالو : @Mr_halloo
خرید آثار هالو(کتاب/صوتی/تصویری/محفل‌ها) وآثاردوستان در@halloo_gram
خرید آمازون
https://www.amazon.com/author/mr.halloo
Download Telegram
بیانیه جبهه ملی ایران _شاخه خراسان به مناسب سومین سالگرد کشته شدن دختر ایران زمین  #مهسا_امینی

"" به نام سعادت ملت ایران ""

مردم شریف ایران؛

سه سال از روزی می‌گذرد که نام ژینا (مهسا) امینی در دل و جان ما حک شد و فریاد «زن، زندگی، آزادی» کوچه‌ها و خیابان‌های ایران را پر کرد. سه سال از روزهایی که دختران و پسران این سرزمین با دستان خالی اما با قلبی پر از امید، در برابر گلوله و سرکوب ایستادند. سه سال از اشک مادرانی که فرزندان‌شان را در راه آزادی از دست دادند و هنوز هم داغ‌شان تازه است، می گذرد.

ما در این سالگرد، دوباره پیمان می‌بندیم که یاد جان‌باختگان را فراموش نکنیم؛ از خون نیکاها، پویاها، مجیدها، ساریناها و هزاران جوان دیگر چراغی ساخته‌ایم، که خاموش نخواهد شد.

حاکمان جمهوری اسلامی با زندان، شکنجه، اعدام و سانسور خواستند صدای ما را خاموش کنند؛ اما آنچه فراموش کردند این است که «زن، زندگی، آزادی» دیگر تنها یک شعار نیست، بلکه روحی است در کالبد جامعه ما. هر خانواده‌ای، هر شهر و روستا، و هر ایرانی در هر گوشه جهان، حافظ این صداست.

ما نسل فراموشی نیستیم. ما روایتگران روزهای خون و آتشیم. ما حافظان خونی هستیم که بر سنگفرش خیابان‌ها ریخته شد.

امروز، در سومین سالگرد خیزش، بار دیگر دست هم را می‌فشاریم و به یکدیگر می‌گوییم:
هیچ سرکوبی نمی‌تواند آینده را از ما بگیرد.
هیچ زندانی نمی‌تواند امید را در زنجیر کند.
هیچ اعدامی نمی‌تواند آرزوی آزادی را از ریشه بخشکاند.

از همه ایرانیان، از هر کجا که هستند، می‌خواهیم که این روزها را زنده نگه دارند. با نوشتن، با گفتن، با هنر، با اعتراض مدنی و با ایستادن در کنار یکدیگر. جنبش ما هنوز زنده است، چون ما زنده‌ایم و چون هنوز باور داریم:

ایران سزاوار آزادی است.
ایران سزاوار برابری است.
ایران سزاوار زندگی است.

زن، زندگی، آزادی.


جبهه ملی ایران _شاخه خراسان
بیست و ششم، شهریورماه، هزار و چهارصد و چهار خورشیدی..

#زن_زندگی_آزادی
https://zil.ink/Mrhalloo

شب نشینی هالو 👇
@sh_n_halloo
14👍5👎1
توانایی غروب کردن

سعید مقیسه‌ای

جنبش «زن، زندگی، آزادی» را می‌توان نقطه‌ی آغاز دو غروب هم‌زمان دانست:
نخست، غروب نظام جمهوری اسلامی؛ نظامی که طلوعش با انقلاب بهمن ۱۳۵۷ رقم خورد.
دوم، غروب نظام اپوزیسیونی قرن بیستمی که ریشه‌هایش به بعد از دهه‌ی بیست شمسی بازمی‌گردد؛ یعنی همان جریان‌های سیاسی کلاسیک چپ، میانه و راست که طی دهه‌ها در ایران و تبعید، به‌خوبی یا بدی، نقش‌آفرین بوده‌ و بسیار شکنجه شده، زندانی و کشته داده‌اند.

با «زن، زندگی، آزادی» این دو غروب هم‌زمان رخ دادند. درک این وضعیت برای فهم آینده‌ی سیاسی ایران اهمیت حیاتی دارد.

غروب کردن صرفاً به معنای افول یا شکست نیست؛ بلکه ظرفیتی تاریخی است.
جامعه‌ای که توانایی غروب کردن نداشته باشد، نمی‌تواند وارد مرحله‌ای تازه از زندگی جمعی شود. غروب‌ها لحظه‌های "کاروسی" (kairos) هستند؛ لحظاتی سیاسی و فلسفی که یک امکان را می‌بندند و امکان دیگری را می‌گشایند.

جامعه‌ای که غروب را ببیند، پایان‌ها را همچون مرحله‌ای طبیعی از حیات تاریخی درک می‌کند؛ و جامعه‌ای که غروب را نبیند، یا در گذشته منجمد می‌شود یا در خشونت فرو می‌رود.

در اوایل دهه‌ی ۱۹۹۰، هم رژیم آپارتاید و هم کنگره‌ی ملی آفریقا به چنین لحظه‌ای رسیدند. رژیم فهمید ادامه‌ی آپارتاید ممکن نیست و اپوزیسیون دریافت که مبارزه‌ی مسلحانه قادر به ساختن طلوعی پایدار نیست. توانایی غروب کردنِ هر دو سوی نزاع، یعنی رها کردن شکل‌های پیشین قدرت و مقاومت، امکان تولد یک نظام دموکراتیک تازه را فراهم کرد.
نمونه‌ی دیگر، غروب نظام‌های متکی بر ایدئولوژی شکست خورده "سوسیالیسم واقعا موجود" در اواخر دهه‌ی ۱۹۸۰ است. در لهستان، پذیرش غروب از سوی دولت و جنبش «همبستگی» موجب انتقالی مسالمت‌آمیز و دموکراتیک شد.
در مقابل، ناتوانی در پذیرش غروب در یوگسلاوی به فروپاشی خشونت‌بار انجامید.
این نمونه‌ها نشان می‌دهند که فهم غروب و طلوع به یک اندازه حیاتی است.

در ایران امروز، به‌ویژه در ایرانِ پس از «زن، زندگی، آزادی»، هم حاکمیت و هم اپوزیسیون کلاسیک در برابر لحظه‌ی غروب قرار دارند. حاکمیت دیگر قادر نیست نیروی مشروعیت‌بخش اولیه‌ی خود را بازتولید کند. اپوزیسیون کلاسیک نیز با احزاب غیر فراگیر و ایدئولوژی‌های قرن بیستمی‌اش نمی‌تواند پاسخ‌گوی نسل جدید، به‌ویژه زنان جوان، باشد.
این لحظه‌ی کاروسی تاریخ، از ما می‌خواهد «توانایی غروب کردن» را بیاموزیم. برای نیروهای سیاسی و به‌ویژه اپوزیسیون، این به معنای بازاندیشی در زبان، سازمان و شکل‌های جدید کنش جمعی است.
غروب کردن شرط طلوع کردن است؛ و ایران امروز در میانه‌ی چنین لحظه‌ای ایستاده است.

در تاریخ ایران این اولین دوره‌ای است که زنان و جوانان چنین نقشی در جنبش سیاسی ایفا می‌کنند. آنان، برخلاف انقلاب بهمن، تحت فرمان هیچ رهبری، چه فردی و چه حزبی نبودند؛ بلکه خود سوژه‌ی تحول شدند.

در جنبش «زن، زندگی، آزادی»، زنان با ایستادگی در برابر نظامی که بر کنترل بدن و زندگی‌شان بنا شده، معنای آزادی، ضد سلطه بودن و تبعیض را از سطح مطالبه‌ای فردی به افقی جمعی ارتقا دادند. جوانان نیز با انرژی و خلاقیت خود، مرز میان سنت‌های سیاسی کهنه و اشکال نوین مبارزه را درنوردیدند.

در قلب شعار «زن، زندگی، آزادی» چیزی فراتر از یک مطالبه‌ی فوری نهفته است. طلوعی که اکنون در ایران در حال شکل‌گرفتن است، به‌واسطه‌ی مبارزه زنان و جوانان، طلوعی مشارکتی است.
غروب احزاب کلاسیک و مدل‌های نمایندگی‌محور جای خود را به سیاستی داده که در آن «همه»  دیده می‌شوند و «همه» می‌خواهند و باید در ساختن آینده شریک‌ باشند.

جنبش «زن، زندگی، آزادی» تنها یک لحظه‌ی اعتراضی نبود؛ بلکه بذرهای شکلی تازه از زیست سیاسی را در خود حامل بود: شکلی که در آن توانایی غروب کردن، شرط طلوع آینده‌ای دموکراتیک و مشارکتی است..

#زن_زندگی_آزادی
https://zil.ink/Mrhalloo

شب نشینی هالو 👇
@sh_n_halloo
👍76