شب نشيني هالو

حتمأ تا آخربخون👇🏼
♨️ *تاریخ*

♦️ *"سربِداران"* به محض اینکه به قدرت رسیدند، هر هفته، صبح ِجمعه اسبی را آذین می‌بستند و به بیرون از سبزوار می‌بردند، که وقتی حضرت مهدی ظهور می‌کند، پایِ پیاده وارد شهر نشود!😅

این رسم *تقریباً به‌مدت ۴۴ سال* برقرار بود و البته *از سال سوم*، به دستور *"شیخ‌حسن جوری"*، اسب ِحضرت، دیگر به صاحبش برنمی‌گشت، بلکه در آخور ِجداگانه‌ای نگهداری می‌شد تا حضرت مهدی در زمان ظهور، گَلّه‌ای از اسبان برای مردانی که با او ظهور می‌کنند داشته باشد!!😅

در زمان *"خواجه شمس‌الدین علی"* تعداد این اسب‌ها به *۳۱۳* اسب رسید که ایشان گفتند:
[همین تعداد کافیست و یاران حضرت همین تعداد بیشتر نیستند]

ولی مشکل این بود که برخی اسب‌ها سنّ‌شان بالا رفته بود.
به همین دلیل دستور داد از آن به بعد، بجای ۱ اسب، هر هفته ۷ اسب را آذین ببندند و به *"آخور امامی"* بیاورند و به جایش ۷ اسب مُسن را بفروشند و پولش را به *"نایب امام"* (که البته خود ِایشان بود😉) بدهند تا در زمان ظهور، برای مردان حضرت، شمشیر و کمان بخرد😅

*"مردم نادان"* هم با خوشحالی، هر هفته ۷ اسب پیشکش می‌کردند و البته هر هفته با شوق ِفراوان، *"هفت اسب امامی"* را (با قیمتی بعضاً *"چند برابر ِقیمت واقعی"*) بازخرید می‌کردند که در ثواب ِجمع‌آوری پول برای ظهور امام، شریک باشند.
به گونه‌ای که بیشتر ِوقت‌ها، یک اسب امامی (که *"رایگان"* به دست آمده بود) به قیمت یک گلّه‌ی ۴۰-۵۰ اسبی، توسط اهالی یک روستا، یا گروهی از پهلوانان و ارادتمندان، خریداری می‌شد!

این رسم تا زمان *《خواجه‌علی مؤید》* برقرار بود.... تا اینکه ایشان (وقتی دید بسیاری از مردم سبزوار و نیشابور و خراسان، مخفیانه دارند به حُکّام سُنّی ِ گرگان و هرات می‌پیوندند و حتی نیشابور را از دست داد و در سبزوار محاصره شد) از *"امیر تیمور گورکانی" کمک خواست!

وقتی *"تیمور"* محاصره‌ی سبزوار را شکست، *"شیخ‌علی مؤید"* در روز جمعه (در حالی‌که افسار یکی از اسب‌های امامی را در دست داشت) *"پیاده و با پای ِبرهنه"* به استقبال *"تیمور لنگ"* رفت، زمین ِادب بوسید، و خودش را *"بنده و خراج‌گذار"* ِاو اعلام کرد!

تیمور و یارانش، (سوار بر *"اسب امامی"*) به سبزوار وارد شدند و تمام ۳۱۳ اسب را هم مصادره کرد.😂
البته متأسفانه معلوم شد که :
*[[ پول‌هایی که طی ۴۴سال بابت ِ بازخرید اسب‌های امامی، به 《شیوخ سربدار》 پرداخت می‌شده، 《به علت نامعلومی》 گُم شده و پولی در 《خزانه‌ی امامی》 نبود که به تیمور تحویل داده‌شود و این یکی از دلایل خشم گرفتن تیمور بر "شیخ‌علی" بود... ]]*

بعدها ، *"تیمور"* (که سُنّی و بسیار متعصّب بود) دستور ِ *"اعدام شیخ‌علی مؤید"* را 《به دلیل *"سال‌ها تحریف ِ شرع‌دین‌اسلام و نشر افکار ارتدادی》* صادر کرد.

به هر حال ،
داستان *"اسب امامی"*، تا مدت‌ها دیگر خریداری نداشت.

👇🏽👇🏽
حالا ادامه‌اش جالبتره!😄
👇🏽👇🏽

♦️حتماً می‌گویید :
خُب، این موضوع، مربوط به قرن‌ها پیش است و آدم‌ها بی‌سواد تر و نادان‌تر بودند.

*بیایید ببینیم که این ملت، در قرن بیست‌ویکم و در عصر انفجار اطلاعات و انفورماتیک و ماهواره و اینترنت، چقدر به خود آمده و چقدر چشم و گوشش باز شده، تا دیگر گول این انگل‌های ریاکار را نخورَد*؟؟

♦️از شواهد و قَرائِن پیداست که هنوز ما در همان روزگار به سر می‌بریم!!!

اولاً :
مراسم استقبال از امام‌زمان، در خراسان، دوباره احیا شده است!!😲

ثانیاً :
صف پیاده‌‌رَوی اربعین، چاه جمکران و هزارویک نمونه‌ی دیگر، گواه این سخن است!

اما بگذارید از این هزار و یک نمونه، یکی را که از جهات گوناگون، همانند ِ *"همان اسب زین کرده"* است را خدمت‌تان بگویم.😅

در *"مشهد"* زائران‌ را‌ وادار می‌کنند تا برای کبوترهای حرم، گندم بخرند و پخش کنند.
سپس جلوی چشم‌شان، خدمت‌گذارانی هستند که گندم‌ها را جارو می‌کنند و گونی‌گونی دوباره به محل ِفروش می‌برند و این خط ِ *《بفروش و بروب و دوباره بفروش》*، هرروزه جریان دارد و این *"ملت ِ همیشه‌درصحنه"*، برای بهره‌مندی از ثواب! بازهم درصف خرید گندم ایستاده اند وو.‌..😖

حالا گوش کن :
😢🤔

● اگر به زیارت امامزاده‌ای می‌روی و معتقدی که او دَردت را دوا می‌کند و گرهی را برایت باز می‌کند، *لطفاً کتاب بخوان*

● اگر پشت و پیش خودرو اَت، دعا و ثنا و جمله‌ی‌مذهبی می‌نویسی و معتقدی که بلایی را دفع می‌کند، *لطفاً کتاب بخوان*

● اگر نذر و نیاز امام و سیّد و پیغمبر و مسجد و امامزاده می‌کنی، تا خدا کمکت کند، *لطفاً کتاب بخوان*

● اگر می‌خواهی صف ِاول نمازجمعه و جماعات باشی و به این‌وآن فحش بدهی تا خدا تو را به بهشت ببرد! *لطفاً کتاب بخوان*

● اگر برای مُرده‌ات مجلس‌ختم‌آنچنانی می‌گیری و مدّاح و سخنران و قاری دعوت می‌کنی تا ذهن ِمردم را مسموم‌تر کنند! *لطفاً کتاب بخوان....

🌹🌹🌹🌹

❤86👍36👏3👎2🔥2😁2

7.51K views23:45