11 - 2 ژن خودخواه پی نوشت های فصل یازهم - میم، همتا ساز جدید - نوشته…
t.me/mrhallo
#کتاب_صوتی
#ژن_خود_خواه
#ریچارد_داوکینز
راوی: ح #پرهام
ادیت و ویرایش. گ. جاسمی
با سپاس از ح عزت نژاد
کانال اشعار هالو
@mrhallo
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
خرید از هالو
@halloo_gram
#هر_شب_با_كتاب
#کتابخانه_هالو
#ژن_خود_خواه
#ریچارد_داوکینز
راوی: ح #پرهام
ادیت و ویرایش. گ. جاسمی
با سپاس از ح عزت نژاد
کانال اشعار هالو
@mrhallo
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
خرید از هالو
@halloo_gram
#هر_شب_با_كتاب
#کتابخانه_هالو
10 - هزار و يک شب - گدایی که شاه بود
t.me/mrhallo
#کتاب_صوتی
#داستان_های_هزار_و_یک_شب
راوی: ح #پرهام
ادیت و ویرایش. گ. جاسمی
با سپاس از ح عزت نژاد
کانال اشعار هالو
@mrhallo
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
خرید از هالو
@halloo_gram
#هر_شب_با_كتاب
#کتابخانه_هالو
#داستان_های_هزار_و_یک_شب
راوی: ح #پرهام
ادیت و ویرایش. گ. جاسمی
با سپاس از ح عزت نژاد
کانال اشعار هالو
@mrhallo
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
خرید از هالو
@halloo_gram
#هر_شب_با_كتاب
#کتابخانه_هالو
9 - 3 داستان زیر شکوفه های سیب بخش سوم نوشته جان گالزورثی - ترجمه…
t.me/mrhallo
داستان های کوتاه از نویسندگان بزرگ
ترجمه شجاع الدین شفا
داستان نهم ۳
داستان زیر شکوفه های سیب
نوشته جان گالزورثی
ترجمه شین شین
#کتاب_صوتی
راوی: ح #پرهام
ادیت و ویرایش. گ. جاسمی
با سپاس از ح عزت نژاد
کانال اشعار هالو
@mrhallo
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
خرید از هالو
@halloo_gram
#هر_شب_با_كتاب
#کتابخانه_هالو
ترجمه شجاع الدین شفا
داستان نهم ۳
داستان زیر شکوفه های سیب
نوشته جان گالزورثی
ترجمه شین شین
#کتاب_صوتی
راوی: ح #پرهام
ادیت و ویرایش. گ. جاسمی
با سپاس از ح عزت نژاد
کانال اشعار هالو
@mrhallo
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
خرید از هالو
@halloo_gram
#هر_شب_با_كتاب
#کتابخانه_هالو
مصاحبه با هالو در گاگول ترین مجله دنیا 👇
https://www.instagram.com/p/CH4_WNGnnDV/?igshid=1au8jficrzq2o
https://www.instagram.com/p/CH4_WNGnnDV/?igshid=1au8jficrzq2o
10 - داستان یکشب بهاری نوشته سلما لاگرلوف - ترجمه شین شین
t.me/mrhallo
داستان های کوتاه از نویسندگان بزرگ
ترجمه شجاع الدین شفا
داستان دهم
داستان یکشب بهاری
نوشته سلما لاگرلوف
#پایان
ترجمه شین شین
#کتاب_صوتی
راوی: ح #پرهام
ادیت و ویرایش. گ. جاسمی
با سپاس از ح عزت نژاد
کانال اشعار هالو
@mrhallo
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
خرید از هالو
@halloo_gram
#هر_شب_با_كتاب
#کتابخانه_هالو
ترجمه شجاع الدین شفا
داستان دهم
داستان یکشب بهاری
نوشته سلما لاگرلوف
#پایان
ترجمه شین شین
#کتاب_صوتی
راوی: ح #پرهام
ادیت و ویرایش. گ. جاسمی
با سپاس از ح عزت نژاد
کانال اشعار هالو
@mrhallo
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
خرید از هالو
@halloo_gram
#هر_شب_با_كتاب
#کتابخانه_هالو
11 - هزار و يک شب - داستان دختر اول بخش یکم
t.me/mrhallo
#کتاب_صوتی
#داستان_های_هزار_و_یک_شب
راوی: ح #پرهام
ادیت و ویرایش. گ. جاسمی
با سپاس از ح عزت نژاد
کانال اشعار هالو
@mrhallo
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
خرید از هالو
@halloo_gram
#هر_شب_با_كتاب
#کتابخانه_هالو
#داستان_های_هزار_و_یک_شب
راوی: ح #پرهام
ادیت و ویرایش. گ. جاسمی
با سپاس از ح عزت نژاد
کانال اشعار هالو
@mrhallo
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
خرید از هالو
@halloo_gram
#هر_شب_با_كتاب
#کتابخانه_هالو
12 - 1 ژن خودخواه فصل دوازدهم بخش یکم - آدم های خوب جلواند - نوشته…
t.me/mrhallo
#کتاب_صوتی
#ژن_خود_خواه
#ریچارد_داوکینز
راوی: ح #پرهام
ادیت و ویرایش. گ. جاسمی
با سپاس از ح عزت نژاد
کانال اشعار هالو
@mrhallo
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
خرید از هالو
@halloo_gram
#هر_شب_با_كتاب
#کتابخانه_هالو
#ژن_خود_خواه
#ریچارد_داوکینز
راوی: ح #پرهام
ادیت و ویرایش. گ. جاسمی
با سپاس از ح عزت نژاد
کانال اشعار هالو
@mrhallo
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
خرید از هالو
@halloo_gram
#هر_شب_با_كتاب
#کتابخانه_هالو
لاتاری
شرلی جکسن
🔔 داستان کوتاه آمریکایی 🔔
🔳 لاتاری 🔳
🖌 نوشته: شرلی جکسن
🖌 ترجمه: جعفر مدرس صادقی
🖌 از مجموعه «لاتاری، چخوف و داستانهای دیگر»
🖌 نشر مرکز (1371)
◄ آیا امکان دارد در دو ساعت یک شاهکار ادبی خلق کرد؟!
حالا 60 سال است که میدانیم میشود!
شاید خود «شرلی جکسن» اتفاق مهمی در ادبیات جهان نباشد اما «لاتاری» یک حادثه بزرگ بود.
لاتاری در دو ساعت نوشته شد و خیلیها بعدها گفتند که آن دو ساعت و آن داستانِ 9 صفحهای، تمامِ «شرلی جکسن» بود بر صفحهی ادبیات جهان!
آثار داستانیِ «شرلی جکسن» با وهمآلودگی و تقدیرگرایی که در قصههای پریان دیده میشود، طلسمی قوی و هیپنوتیزمکننده از خود بهجا میگذارند.
هرچندبار که «لاتاری»؛ این برگزیدهترین داستان «جکسن» و یکی از آثار کلاسیک ادبیات گوتیک آمریکایی را خوانده باشید، هیچگاه بهطور کامل آمادۀ تکانهاش که بهکندی بهوجود میآید نخواهید بود...
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
🔳 لاتاری 🔳
🖌 نوشته: شرلی جکسن
🖌 ترجمه: جعفر مدرس صادقی
🖌 از مجموعه «لاتاری، چخوف و داستانهای دیگر»
🖌 نشر مرکز (1371)
◄ آیا امکان دارد در دو ساعت یک شاهکار ادبی خلق کرد؟!
حالا 60 سال است که میدانیم میشود!
شاید خود «شرلی جکسن» اتفاق مهمی در ادبیات جهان نباشد اما «لاتاری» یک حادثه بزرگ بود.
لاتاری در دو ساعت نوشته شد و خیلیها بعدها گفتند که آن دو ساعت و آن داستانِ 9 صفحهای، تمامِ «شرلی جکسن» بود بر صفحهی ادبیات جهان!
آثار داستانیِ «شرلی جکسن» با وهمآلودگی و تقدیرگرایی که در قصههای پریان دیده میشود، طلسمی قوی و هیپنوتیزمکننده از خود بهجا میگذارند.
هرچندبار که «لاتاری»؛ این برگزیدهترین داستان «جکسن» و یکی از آثار کلاسیک ادبیات گوتیک آمریکایی را خوانده باشید، هیچگاه بهطور کامل آمادۀ تکانهاش که بهکندی بهوجود میآید نخواهید بود...
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
خشونت مقدس نتيجه جهل مقدس
چندی پيش معلمی به جهت نشان دادن مجله شارلی ابدو كه در آن كاريكاتوری از پيامبر اسلام(ص) نيز وجود داشت به اتهام توهين به پيامبر اسلام(ص) به شكلی فجيع سر بريده شد. در ادامه آن، قتلهای فجيع ديگری در فرانسه و اتريش به وقوع پيوست. در اين سو جوان ورزشكاری بخاطر انتقاد از بسته شدن باشگاههای ورزشی به دليل شيوع كرونا و در مقابل باز بودن اماكن مذهبی، به اتهام توهين به مقدسات در شهر مشهد بازداشت؛ باشگاهش لغو امتياز و عدهای خواستار اعدام او شدند. اخيراً نيز جمعيتی در پاكستان به دليل چاپ مجدد كاريكاتور پيامبر اسلام در پاكستان تظاهرات كرده و خواستار اعدام سفير فرانسه شدند.
اين رفتارهای تند اگر چه از زمان حركتهای تجددطلبی و ترقیخواهی در كشورهای اسلامی رواج بيشتری يافته ولی سابقه و مبنای فكری همراه خود دارد. بنابراين آنچه كه ما مسلمانان بايد بدان منصفانه بيانديشيم و پاسخی منطقی و صحيح دهيم دو نكته بسيار ساده است.
اول: مصداق توهين و استهزاء از نگاه مسلمانان چيست؟ آنچه كه به نظر ميرسد هيچ تعريف درستی برای توهين و استهزاء وجود ندارد و هر نقد و سخنی كه به مذاق پيروان مذهب خوش نيايد مصداق توهين و استهزاء قلمداد میشود. جديدترين شاهد اين ادعا؛ حكم به تكفير و تفسيق آيتالله كمالالدين حيدری از مراجع تقليد ساكن قم از سوی برخی از روحانيون شيعه است. آيتالله حيدری نه توهينی كرده بود و نه اصول متقن دين را به تمسخر و استهزاء گرفته بود، بلكه تنها به نقد و بررسی علمی برخی از باورهای مذهبی پرداخت؛ و چون اين نقدها بر برخی خوش نيامد حكم به تكفير و تفسیق او داده؛ و برای آنكه نقد و بررسیهایش را بیاهميت و نادرست جلوه دهند، او را كم سواد نيز خواندند.
اين عدم تحمل انتقاد و پرسشگری نسبت به بخشهایی از باورهای مذهبی مربوط به فرق مختلف اسلامی، باعث ترويج و گسترش مطلقانگاریها و خودحقپنداریهای متعصبانه و كور ميان پيروان مذاهب اسلامی گرديده، تا نهتنها حاضر به شنيدن كوچكترين نقد و پرسش منطقی و منصفانه نباشند بلكه هرگونه سخن و پرسشی كه با باورهايشان در تضاد قلمداد گردد را مصداق توهين و استهزاء تلقی كنند و به تكفير و تفسيق ديگران روی بياورند. به تعبير بهتر، از نگاه علمای مذاهب اسلامی، مؤمن واقعی كسی است كه قفل پيروی كوركورانه بر تعقل و انديشهی پرسشگر خود بزند و چشم بر حقايق و دستاوردهای تجربه علمی و تعقل انتقادگر بشر ببندد؛ مؤمن واقعی بهزعم ایشان باید توهم خودحقپندارانه داشته باشد و برخلاف توصيه قرآن (زمر-18) گوش خود را برای شنيدن سخنان مختلف ببندد؛ در غير اين صورت چنانچه ذهنی پرسشگر داشته باشد گمراه و كافر محسوب میگردد. انتظاری كه خلاف نص صريح قرآن است؛ آنجا كه از زبان افرادی كه از تعقل و انديشيدن گريزان شدند و افسار عقل خود را به دست ديگران دادهاند چنين نقل میكند: «و گفتند: اى پروردگار، ما از سروران و بزرگان خود اطاعت كرديم و آنان ما را گمراه كردند. (احزاب-67)».
دوم: دايره مقدسات در اسلام چه مقدار است؟ پاسخ به اين پرسش در واقع راه حلی برای پرسش اول است. زيرا علمای مذاهب اسلامی دايره مقدسات در اسلام را چنان گسترده كردهاند كه به هر قسمت نقد و پرسشی وارد گردد مصداق توهين و استهزاء و شبههافكنی به مقدسات تلقی گشته و منجر به كفر میشود. بطور مثال نظرات مرحوم شيخ عبدالعزيز بن عبدالله بن باز؛ مفتی عام عربستان سعودی و رئيس كبار علماء و رئيس دايرهی بحثهای علمی و فتوای شرعی؛ و يكی از برجستهترين علمای اهل سنت مذهب حنبلی؛ در مورد افكار و پرسشهایی كه موجب كفر میگردد و به گفتهی او جان و مال شخص را حلال میگرداند قابل توجه است. مرحوم شيخ در بخشی از فتوای خود كه تحت عنوان نواقص اسلام منتشر گرديده، عقايدی كه موجب كفر میگردد را چنين بيان كردهاند: «هركس اعتقاد داشته باشد كه قوانين وضعی و رسمی كشور [اعم از قوانين مدنی و اساسی] كه مردم آن را اختراع كردهاند و از ساختهی بشر است از دين مبين اسلام بهتر است، يا اينكه بگويد دستور اسلام برای قرن بيستم غير قابل قبول است، و يا اينكه بگويد شريعت الهى ـ دين اسلام ـ سبب خسارت و عدم پيشرفت، و سبب عقب ماندگی مسلمانان در قرن بيستم شده است، يا اينكه بگويد دين اسـلام فقط واسطه و رابطهای است بين خدا و بنده، و هيچ ربطی در ساير شؤون زندگی [فردی؛ اجتماعی؛ سياسی] ندارد، پس كسيكه اين اعتقاد را داشته باشد كافر است». مشابه همين گفته در ميان فقهای مشروعهخواه شيعه نيز ديده میشود.
اما وقعيت اين است كه واژه «القدس»، «مقدس»، «قدوس» در 10 آيه قرآن كريم بيان شده كه هيچ يك در خصوص شخص يا پيامبری خاص نيست. در سه آيه منظور «خداوند» است (بقره:30- حشر:23- جمعه:1)؛ در چهار آيه منظور «ملك وحی» است (بقرة:87 - بقره:253- مائده:110- نحل:102) و سه آيه ديگر مربوط به نقلقولی از تورات در مورد «كوه سينا(طور)» و «ارض مقدس» يه
چندی پيش معلمی به جهت نشان دادن مجله شارلی ابدو كه در آن كاريكاتوری از پيامبر اسلام(ص) نيز وجود داشت به اتهام توهين به پيامبر اسلام(ص) به شكلی فجيع سر بريده شد. در ادامه آن، قتلهای فجيع ديگری در فرانسه و اتريش به وقوع پيوست. در اين سو جوان ورزشكاری بخاطر انتقاد از بسته شدن باشگاههای ورزشی به دليل شيوع كرونا و در مقابل باز بودن اماكن مذهبی، به اتهام توهين به مقدسات در شهر مشهد بازداشت؛ باشگاهش لغو امتياز و عدهای خواستار اعدام او شدند. اخيراً نيز جمعيتی در پاكستان به دليل چاپ مجدد كاريكاتور پيامبر اسلام در پاكستان تظاهرات كرده و خواستار اعدام سفير فرانسه شدند.
اين رفتارهای تند اگر چه از زمان حركتهای تجددطلبی و ترقیخواهی در كشورهای اسلامی رواج بيشتری يافته ولی سابقه و مبنای فكری همراه خود دارد. بنابراين آنچه كه ما مسلمانان بايد بدان منصفانه بيانديشيم و پاسخی منطقی و صحيح دهيم دو نكته بسيار ساده است.
اول: مصداق توهين و استهزاء از نگاه مسلمانان چيست؟ آنچه كه به نظر ميرسد هيچ تعريف درستی برای توهين و استهزاء وجود ندارد و هر نقد و سخنی كه به مذاق پيروان مذهب خوش نيايد مصداق توهين و استهزاء قلمداد میشود. جديدترين شاهد اين ادعا؛ حكم به تكفير و تفسيق آيتالله كمالالدين حيدری از مراجع تقليد ساكن قم از سوی برخی از روحانيون شيعه است. آيتالله حيدری نه توهينی كرده بود و نه اصول متقن دين را به تمسخر و استهزاء گرفته بود، بلكه تنها به نقد و بررسی علمی برخی از باورهای مذهبی پرداخت؛ و چون اين نقدها بر برخی خوش نيامد حكم به تكفير و تفسیق او داده؛ و برای آنكه نقد و بررسیهایش را بیاهميت و نادرست جلوه دهند، او را كم سواد نيز خواندند.
اين عدم تحمل انتقاد و پرسشگری نسبت به بخشهایی از باورهای مذهبی مربوط به فرق مختلف اسلامی، باعث ترويج و گسترش مطلقانگاریها و خودحقپنداریهای متعصبانه و كور ميان پيروان مذاهب اسلامی گرديده، تا نهتنها حاضر به شنيدن كوچكترين نقد و پرسش منطقی و منصفانه نباشند بلكه هرگونه سخن و پرسشی كه با باورهايشان در تضاد قلمداد گردد را مصداق توهين و استهزاء تلقی كنند و به تكفير و تفسيق ديگران روی بياورند. به تعبير بهتر، از نگاه علمای مذاهب اسلامی، مؤمن واقعی كسی است كه قفل پيروی كوركورانه بر تعقل و انديشهی پرسشگر خود بزند و چشم بر حقايق و دستاوردهای تجربه علمی و تعقل انتقادگر بشر ببندد؛ مؤمن واقعی بهزعم ایشان باید توهم خودحقپندارانه داشته باشد و برخلاف توصيه قرآن (زمر-18) گوش خود را برای شنيدن سخنان مختلف ببندد؛ در غير اين صورت چنانچه ذهنی پرسشگر داشته باشد گمراه و كافر محسوب میگردد. انتظاری كه خلاف نص صريح قرآن است؛ آنجا كه از زبان افرادی كه از تعقل و انديشيدن گريزان شدند و افسار عقل خود را به دست ديگران دادهاند چنين نقل میكند: «و گفتند: اى پروردگار، ما از سروران و بزرگان خود اطاعت كرديم و آنان ما را گمراه كردند. (احزاب-67)».
دوم: دايره مقدسات در اسلام چه مقدار است؟ پاسخ به اين پرسش در واقع راه حلی برای پرسش اول است. زيرا علمای مذاهب اسلامی دايره مقدسات در اسلام را چنان گسترده كردهاند كه به هر قسمت نقد و پرسشی وارد گردد مصداق توهين و استهزاء و شبههافكنی به مقدسات تلقی گشته و منجر به كفر میشود. بطور مثال نظرات مرحوم شيخ عبدالعزيز بن عبدالله بن باز؛ مفتی عام عربستان سعودی و رئيس كبار علماء و رئيس دايرهی بحثهای علمی و فتوای شرعی؛ و يكی از برجستهترين علمای اهل سنت مذهب حنبلی؛ در مورد افكار و پرسشهایی كه موجب كفر میگردد و به گفتهی او جان و مال شخص را حلال میگرداند قابل توجه است. مرحوم شيخ در بخشی از فتوای خود كه تحت عنوان نواقص اسلام منتشر گرديده، عقايدی كه موجب كفر میگردد را چنين بيان كردهاند: «هركس اعتقاد داشته باشد كه قوانين وضعی و رسمی كشور [اعم از قوانين مدنی و اساسی] كه مردم آن را اختراع كردهاند و از ساختهی بشر است از دين مبين اسلام بهتر است، يا اينكه بگويد دستور اسلام برای قرن بيستم غير قابل قبول است، و يا اينكه بگويد شريعت الهى ـ دين اسلام ـ سبب خسارت و عدم پيشرفت، و سبب عقب ماندگی مسلمانان در قرن بيستم شده است، يا اينكه بگويد دين اسـلام فقط واسطه و رابطهای است بين خدا و بنده، و هيچ ربطی در ساير شؤون زندگی [فردی؛ اجتماعی؛ سياسی] ندارد، پس كسيكه اين اعتقاد را داشته باشد كافر است». مشابه همين گفته در ميان فقهای مشروعهخواه شيعه نيز ديده میشود.
اما وقعيت اين است كه واژه «القدس»، «مقدس»، «قدوس» در 10 آيه قرآن كريم بيان شده كه هيچ يك در خصوص شخص يا پيامبری خاص نيست. در سه آيه منظور «خداوند» است (بقره:30- حشر:23- جمعه:1)؛ در چهار آيه منظور «ملك وحی» است (بقرة:87 - بقره:253- مائده:110- نحل:102) و سه آيه ديگر مربوط به نقلقولی از تورات در مورد «كوه سينا(طور)» و «ارض مقدس» يه
ود است (مائدة:21- طه:12- نازعات:16). بجز اين سه بخش از آيات برای هيچ شخص -اعم از پيامبران و اولياء- يا معبد و مسجدی به هيچ عنوان از واژه مقدس استفاده نشده است. حتی از معبد سليمان كه در زبان عبری «بيت هميقداش» گفته ميشود و همان «بيت المقدس» به زبان عربی است؛ در قرآن با عنوان «مسجد اقصی» نام برده شده و از اسم «بيت المقدس» استفاده نكرده است. اساسا قرآن كريم ميان «تقديس كردن» و «محترم داشتن» محل و يا شخصی فرق قايل شده و قدوسيت را تنها از صفات خداوند دانسته است؛ از اين رو حتی برای خانه كعبه كه قبلهگاه مسلمانان است از واژه «مقدس» استفاده ننموده بلكه آن را «محترم» دانسته است (بقره-125 و حج-26 و ابراهيم-37 و آلعمران-96). بنابراين آيا بجا نيست مایی كه ادعای پيروی از دين اسلام را داريم به قرآن كريم كه مبنا و اساس اين دين است تأسی كرده و برای هر محل يا شخص يا فكری كه بدان تعلق عاطفی داريم از بكارگيری واژه «مقدس» پرهيز نماييم؟.
به همين طريق قرآن كريم در 15 آيه، پيامبران را صرفا بشری مانند ديگر مردمان با تمامی صفات و تمايلات بشری معرفی میكند كه در مقام انسانی هيچ تفاوتی با ديگر انسانها ندارند: «اين مرد انسانى است همانند شما، از آنچه میخوريد میخورد و از آنچه میآشاميد میآشامد (مؤمنون- 33)» و هيچ تفاوتی نيز ميانش نيست (بقره-136و285 و آلعمران-84). همچنين پيامبر اسلام(ص) را استثنا نكرده و صراحتا بيان نموده كه پيامبر اسلام(ص) صرفا بشری است مانند ديگران: «بگو: من انسانى هستم همانند شما. به من وحى شده كه خدايتان خدايى است يكتا. پس بدو روى آوريد و از او آمرزش بخواهيد. و واى بر مشركان(فصلت-6)». پيامبر مكرم اسلام (ص) مانند ديگر پيامبران(ص) مقامی قدسی و ماورائی نداشت و نهتنها خودش را تنزيه و تقديس نمینمود بلكه طبق قرآن كريم توصيه میكرد كه هيچ كس نبايد خودش را بیگناه تلقی كرده و تقديس كند: «كسانى كه از گناهان بزرگ و زشتيها اجتناب میكنند؛ بدانند كه آمرزش پروردگار تو وسيع است و او به شما، آنگاه كه از زمين بيافريدتان و آنگاه كه در شكم مادرتان پنهان بوديد، آگاهتر است. خويشتن را بیگناه مدانيد. اوست كه پرهيزگار را بهتر میشناسد(نجم-32)».
محمد (ص) در دوران حياتش ميان مردم و اصحابش مقامی قدسی نداشت. آنچه كه از آيات مختلف قرآن برمیآيد نگاه مردم به او تنها نگاه انسانی محترم بوده است (احزاب-53 و توبه-61 و حجرات-2و7). حتی با تمام احراماتی كه مسلمانان برای پيامبر(ص) قائل بودند، بارها اتفاق میافتاد كه در جريان موضوعی –مانند جنگ احزاب- پيامبر اكرم(ص) نظری مطرح میكرد و اصحاب میپرسيدند كه آيا اين سخنی كه میگویی وحی است يا نظر خودت؟ و زمانی كه پيامبر(ص) میگفت نظر خودم است، اصحاب میگفتند كه بايد مشورت كنيم و به سخن پيامبر (ص) اكتفا نمیكردند (تواريخ: ابن هشام- طبری و ابن اثير).
اما بعدها آن پيامبری كه همچون ديگر ابناء بشر میخورد؛ میآشاميد؛ ازدواج میكرد، و در نهايت بدرود حيات گفت؛ بوسيله دينفروشان مقامی قدسی و خلقتی فوق انسانی پيدا كرد. كرامات عجيب برايش برساخته شد و شخصيتی خداگونه يافت تا جایی كه مدفوعش بوی مشك و ادرارش بوی عطر میداد و هر كسی بول و مدفوع معطرش را میخورد ديگر گرسنه نمیشد (بنابر روايات شيعه و اهل سنت). كه نهتنها محمد(ص) بلكه صحابه و نزديكان محمد (ص) نيز به مرور مقامی قدسی و خداگونه پيدا كردند كه هر يك صاحب كرامتی شدند. چرا؟ برای اينكه متنفعان دين و مذهب بتوانند به اين وسيله تقدس خود را اثبات كنند و به اسم محمد (ص) و سنت او، خرافات و موهومات و جعلياتی بسازند تا بر گردهی مردم سادهدل و نیازمند سوار شوند و از هرگونه نقد و پرسشی خود را در امان قرار دهند. به همين دليل مردم را از قرآن دور كردند و اخباریگری را رواج دادند تا هر كجا كه درمانده شدند و دليلی قرآنی نيافتند؛ روايتی بيرون بكشند. این همان کژراههای است كه متوليان اديان گذشته نيز رفته بودند و قرآن كريم خطر اين جماعت دينفروش را به مسلمانان گوشزد كرده بود: «اى كسانى كه ايمان آوردهايد، بسيارى از حبرها (پيشوايان دينی يهود) و راهبان (پارسايان مسيحی) اموال مردم را به ناشايست میخورند و ديگران را از راه خدا باز میدارند. و كسانى را كه زر و سيم میاندوزند و در راه خدا انفاقش نمیكنند، به عذابى دردآور بشارت ده (توبه-34)» و «پس واى بر آنهايى كه به دست خود كتاب مینويسند و میگويند كه از جانب خداست تا سودى اندك برند. پس واى بر آنها بدانچه نوشتند و واى بر آنها از سودى كه میبرند. (بقره-79)» و « تا بر خدا افترا بنديد، براى هر دروغ كه بر زبانتان میآيد. مگوييد كه اين حلال است و اين حرام. كسانى كه به خداوند دروغ میبندند رستگار نمیشوند (نحل-116)».
امروزه با تمام اين اوصاف، سالهاست دگرانديشان متعدد دينی با هر مشقت و دشواری؛ و تحمل اتهامات گوناگون و برچسب تكفير و تفسيق؛ سعی
به همين طريق قرآن كريم در 15 آيه، پيامبران را صرفا بشری مانند ديگر مردمان با تمامی صفات و تمايلات بشری معرفی میكند كه در مقام انسانی هيچ تفاوتی با ديگر انسانها ندارند: «اين مرد انسانى است همانند شما، از آنچه میخوريد میخورد و از آنچه میآشاميد میآشامد (مؤمنون- 33)» و هيچ تفاوتی نيز ميانش نيست (بقره-136و285 و آلعمران-84). همچنين پيامبر اسلام(ص) را استثنا نكرده و صراحتا بيان نموده كه پيامبر اسلام(ص) صرفا بشری است مانند ديگران: «بگو: من انسانى هستم همانند شما. به من وحى شده كه خدايتان خدايى است يكتا. پس بدو روى آوريد و از او آمرزش بخواهيد. و واى بر مشركان(فصلت-6)». پيامبر مكرم اسلام (ص) مانند ديگر پيامبران(ص) مقامی قدسی و ماورائی نداشت و نهتنها خودش را تنزيه و تقديس نمینمود بلكه طبق قرآن كريم توصيه میكرد كه هيچ كس نبايد خودش را بیگناه تلقی كرده و تقديس كند: «كسانى كه از گناهان بزرگ و زشتيها اجتناب میكنند؛ بدانند كه آمرزش پروردگار تو وسيع است و او به شما، آنگاه كه از زمين بيافريدتان و آنگاه كه در شكم مادرتان پنهان بوديد، آگاهتر است. خويشتن را بیگناه مدانيد. اوست كه پرهيزگار را بهتر میشناسد(نجم-32)».
محمد (ص) در دوران حياتش ميان مردم و اصحابش مقامی قدسی نداشت. آنچه كه از آيات مختلف قرآن برمیآيد نگاه مردم به او تنها نگاه انسانی محترم بوده است (احزاب-53 و توبه-61 و حجرات-2و7). حتی با تمام احراماتی كه مسلمانان برای پيامبر(ص) قائل بودند، بارها اتفاق میافتاد كه در جريان موضوعی –مانند جنگ احزاب- پيامبر اكرم(ص) نظری مطرح میكرد و اصحاب میپرسيدند كه آيا اين سخنی كه میگویی وحی است يا نظر خودت؟ و زمانی كه پيامبر(ص) میگفت نظر خودم است، اصحاب میگفتند كه بايد مشورت كنيم و به سخن پيامبر (ص) اكتفا نمیكردند (تواريخ: ابن هشام- طبری و ابن اثير).
اما بعدها آن پيامبری كه همچون ديگر ابناء بشر میخورد؛ میآشاميد؛ ازدواج میكرد، و در نهايت بدرود حيات گفت؛ بوسيله دينفروشان مقامی قدسی و خلقتی فوق انسانی پيدا كرد. كرامات عجيب برايش برساخته شد و شخصيتی خداگونه يافت تا جایی كه مدفوعش بوی مشك و ادرارش بوی عطر میداد و هر كسی بول و مدفوع معطرش را میخورد ديگر گرسنه نمیشد (بنابر روايات شيعه و اهل سنت). كه نهتنها محمد(ص) بلكه صحابه و نزديكان محمد (ص) نيز به مرور مقامی قدسی و خداگونه پيدا كردند كه هر يك صاحب كرامتی شدند. چرا؟ برای اينكه متنفعان دين و مذهب بتوانند به اين وسيله تقدس خود را اثبات كنند و به اسم محمد (ص) و سنت او، خرافات و موهومات و جعلياتی بسازند تا بر گردهی مردم سادهدل و نیازمند سوار شوند و از هرگونه نقد و پرسشی خود را در امان قرار دهند. به همين دليل مردم را از قرآن دور كردند و اخباریگری را رواج دادند تا هر كجا كه درمانده شدند و دليلی قرآنی نيافتند؛ روايتی بيرون بكشند. این همان کژراههای است كه متوليان اديان گذشته نيز رفته بودند و قرآن كريم خطر اين جماعت دينفروش را به مسلمانان گوشزد كرده بود: «اى كسانى كه ايمان آوردهايد، بسيارى از حبرها (پيشوايان دينی يهود) و راهبان (پارسايان مسيحی) اموال مردم را به ناشايست میخورند و ديگران را از راه خدا باز میدارند. و كسانى را كه زر و سيم میاندوزند و در راه خدا انفاقش نمیكنند، به عذابى دردآور بشارت ده (توبه-34)» و «پس واى بر آنهايى كه به دست خود كتاب مینويسند و میگويند كه از جانب خداست تا سودى اندك برند. پس واى بر آنها بدانچه نوشتند و واى بر آنها از سودى كه میبرند. (بقره-79)» و « تا بر خدا افترا بنديد، براى هر دروغ كه بر زبانتان میآيد. مگوييد كه اين حلال است و اين حرام. كسانى كه به خداوند دروغ میبندند رستگار نمیشوند (نحل-116)».
امروزه با تمام اين اوصاف، سالهاست دگرانديشان متعدد دينی با هر مشقت و دشواری؛ و تحمل اتهامات گوناگون و برچسب تكفير و تفسيق؛ سعی
كردهاند تا با بازنگری در متون و باورهای دينی و مذهبی؛ بدور از هرگونه حب و بغض، چراغی در فضای تاريك تعصبات فرقهگرايی، خودحقپنداری، مردهپرستی، كهنهانديشی و دگماتيسم روشن نمايند. چراغی كه در نهايت باعث رواج عقلانيت و انديشهورزی بجای خودحقپنداری و تعصبات كور دينی خواهد گرديد و انديشهی راديكال مذهبی كه سالهاست بخاطر به بنبست رسيدن نگاه كهنه خود در عصر ارتباطات به خشونتی غير قابل وصف روی آورده را به كناری خواهد زد.
اميدوارم اين چراغ دگرانديشی دينی هر روز پرفروغتر شود تا مردم از جهل مقدس خود رهایی يافته و به منطق و عقلانيت انسانی كه مبنای همه اديان است روی آورند.
تهران – ايران
الراجی؛ عبدالحميد معصومی تهرانی
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
اميدوارم اين چراغ دگرانديشی دينی هر روز پرفروغتر شود تا مردم از جهل مقدس خود رهایی يافته و به منطق و عقلانيت انسانی كه مبنای همه اديان است روی آورند.
تهران – ايران
الراجی؛ عبدالحميد معصومی تهرانی
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo