شب نشيني هالو
30.8K subscribers
16.9K photos
30K videos
216 files
36.9K links
اينجا برای اشتراك مطالب جالبی‌ست كه دوستان برايم می‌فرستند
اشعار @mrhallo
اینستاگرام هالو@mrhalloo
تماس با هالو : @Mr_halloo
خرید آثار هالو(کتاب/صوتی/تصویری/محفل‌ها) وآثاردوستان در@halloo_gram
خرید آمازون
https://www.amazon.com/author/mr.halloo
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آینده تاریک افغانستان و تمامیت خواهی طالبان

👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
ﯾﻪ ﺑﺎﺑﺎﯾﯽ ﺩﮐﺘﺮﺍﯼ ﺭﯾﺎﺿﯽ ﻣﺤﺾ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﻭﻟﯽ ﻫﯿﭻ ﺟﺎ ﮐﺎﺭ ﭘﯿﺪﺍ ﻧﻤﯿﮑﻨﻪ؛ﯾﻪ ﺭﻭﺯ ﯾﻪ ﺁﮔﻬﯽ ﻣﯿﺒﯿﻨﻪ ﮐﻪ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩ :
ﺷﻬﺮﺩﺍﺭﯼ ﺭﻓﺘﮕﺮ ﺑﯽ ﺳﻮﺍﺩ ﺍﺳﺘﺨﺪﺍﻡ ﻣﯿﮑﻨﺪ؛ﺍﻭ ﺍﺯ ﺭﻭﯼ ﻧﺎﭼﺎﺭی ﺧﻮﺩﺷﻮ ﺑﯽ ﺳﻮﺍﺩ ﻧﺸﻮﻥ ﻣﯿﺪﻩ ﻭ ﺍﺳﺘﺨﺪﺍﻡ ﻣﯿﺸﻪ؛
ﺑﻌﺪ ﯾﻪ ﻣﺪﺕ ﺷﻬﺮﺩﺍﺭﯼ ﮐﻼﺱ ﺳﻮﺍﺩﺁﻣﻮﺯﯼ ﺑﺮﮔﺰﺍﺭ ﻣﯿﮑﻨﻪ
ﺍﻭﻧﻢ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻟﻮ ﻧﺮﻩ ﺷﺮﮐﺖ ﻣﯿﮑﻨﻪ؛ﭼﻨﺪ ﻭﻗﺖ ﺑﻌﺪ ﻣﻌﻠﻢ ﮐﻼﺱ ﭼﻬﺎﺭﻡ ﭘﺎﯼ ﺗﺨﺘﻪ ﺻﺪﺍﺵ ﻣﯿﮑﻨﻪ ﻭ ﺷﮑﻠﯽ ﺭﺳﻢ ﻣﯿﮑﻨﻪ ﻭ ﻣﯿﮕﻪ :ﻣﺴﺎﺣﺖ ﺍﯾﻨﺮﻭ ﺣﺴﺎﺏ ﮐﻦ؛
ﯾﺎﺭﻭ ﻣﯿﺒﯿﻨﻪ ﭼﺎﺭﻩ ﺍﯼ ﺟﺰ ﺍﻧﺘﮕﺮﺍﻝ ﮔﯿﺮﯼ ﻧﺪﺍﺭﻩ ﻭﻟﯽ ﭼﻮﻥ ﻣﯿﺘﺮﺳﻪ ﻟﻮ ﺑﺮﻩ ﺑﺮﻣﯿﮕﺮﺩه ﻋﻘﺐ ﮐﻪ ﺑﺒﯿﻨﻪ ﮐﺴﯽ ﺭﺍﻩ ﺩﯾﮕﻪ ﺑﻠﺪﻩ ﮐﻪ ﺑﺮﺳﻮﻧﻪ؛ ﮐﻪ ﻫﻤﻪ ﯼ ﺭﻓﺘﮕﺮﻫﺎ ﯾﮏ ﺻﺪﺍ ﻣﯿﮕﻦ : ﺑﺎﺑﺎ ﺍﻧﺘﮕﺮﺍﻟﺸﻮ ﺑﮕﯿﺮ !
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
از زبان حاج آقا شنیدن دارد😂
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
شیره‌ی تریاک

محسن زندی

دوران دانشجویی، به‌خاطر ناراحتی معده و بی‌پولی برای درمان، دوست نازنینی یک کاسه شیره‌ی شیرین‌بیان برایم آورد. یک چیزی شبیه شیره‌ی تریاک؛ تقریباً با همان رنگ و بو و قیافه.

همین‌که توی اتاق آوردم هم‌اتاقی‌ها دیدند و پرسیدند چیست؟
یکهو به سرم زد شیطنتی بکنم. گفتم تریاک است. باورشان نشد. شروع کردند مسخره‌بازی. اما دروغ هرچقدر بزرگتر باشد و تو هم محکم‌تر بگویی، باورپذیرتر است. خلاصه در کمتر از یکساعت باورشان شد. نفری یک تکه به آنها تعارف کردم. اولش مقاومت کردند. ولی هر مقاومتی #شکننده است. این طفلی‌ها که حتی در حد سرپا شاشیدن هم خلاف نکرده بودند، پر از ترس و دلهره شدند. شروع کردند نصیحت که "می‌گیرنِت. تو رو خدا توی میز اتاق نزار، اینا یواشکی میزا رو می‌گردن. یه کاسه هم حداقل پنج بار اعدام داره ..."

بعد هم که نوبت مصرفشان شد نفری یک نوک سوزن با احتیاط خوردند که اُوِردوز نکنند. واکنش‌ها عجیب بود. یکیشان تا یک ذره مک زد، سرش را روی صندلی گذاشت و گفت سرم خیلی داغ شده است. دیگری می‌گفت خیلی حالم بهتر شده. یکی‌ عرق کرده بود و حال تهوع داشت. دیگری احساس گناه می‌کرد و فحش می‌داد. از همه‌شان باحال‌تر تنها متأهل اتاق بود که مثلِ کاکِرو احساس استحکام و قدرت به او دست داده بود و همه‌ی کلاس‌ها را پیچاند و گِرد کرد سمت خانه.
باورتان نمی‌شود. هر روز اول صبح می‌آمدند سهم آن‌روزشان را می‌گرفتند و من هم با کلی منت که ببینید چقدر خیّر هستم، یک نوک سوزن بهشان جنس می‌دادم. تا اینکه یکبار، قضیه را لو دادم. هیچکس باورش نمی‌شد. فکر می‌کردند چون نمی‌خواهم رایگان جنس بدهم بازی درآورده‌ام.

یک چیزی در پزشکی و روان‌پزشکی و روان‌شناسی هست به نام پلاسیبو یا دارونما؛ چیزی ظاهراً شبیه به دارو (بدون هیچ اثر واقعی دارویی)، یا حتی جراحی‌های دروغین. یک قرص بدون اثر به بیمار داده می‌شود و به او گفته می‌شود که با خوردن این قرص در ساعات معین حالش بهبود می‌یابد. البته بیمار نباید بفهمد که این قرص، بی‌اثر است و شما در حال اجرای یک روند شبه‌دارویی بر روی وی هستید. این پدیده‌ی روانی تأثیر شگرفی در بهبود برخی بیماران دارد. به این فرایند اثر پلاسیبو گفته می‌شود و در تحقیقات دارویی و پزشکی اهمیت بسیاری دارد.
مغز ما آن‌قدرها هم که فکر می‌کنیم هوشمند و محاسبه‌گر نیست. هر طور عادتش بدهی همان‌طور پیش می‌رود. نه عطرفروش پس از مدتی بوی عطر را دیگر تشخیص می‌دهد، و نه کارگر تخلیه‌ی چاه.

شاید تا حالا به این موضوع فکر کرده باشید که ساکنان کنار ریل راه‌آهن یا فرودگاه یا شهرکهای صنعتی چطور این همه سروصدا را تحمل می‌کنند؟ یا مثلا این‌هایی که در یک جای بدبو و متعفن هستند چطور تحمل می‌کنند؟ یا پزشکان چطور خون و تعفن را؟
باور کنید آنها بعد از مدتی اصلا این سروصداها و بوها را نمی‌شنوند. با آن خو گرفته‌اند. خوگیریِ عصبی. این خاصیت مغز ما است. با هر چیزی خودش را انطباق می‌دهد. با هر شرایطی. اسم این می‌شود عادت. آدم حتی با خوشی و ثروت و ... هم خو می‌گیرد. برای همین است که هر چیزی پس از مدتی برایش بی‌مزه می‌شود و دنبال چیزهای تازه‌تر می‌گردد. البته غیر از انسانیت. انسانیت (مثل مهربانی و اخلاق) هیچگاه کهنه و تکراری نمی‌شود.

رسانه‌ها نیز با مغز ما همین‌کار را می‌کنند. در دنیای امروز حقیقت به دست رسانه‌ها ساخته (جعل) می‌شود. رسانه‌ها قدرت برساختن هر حقیقتی را دارند. آنها می‌توانند حتی سیاه بودن ماست را به یک حقیقت تبدیل کنند. حقیقتی که میلیون‌ها نفر با جان و دل آن را می‌خرند و حتی امکان وجود حقیقتی دیگر به ذهنشان خطور نمی‌کند. این حقایقِ برساخته، بر اساس میزان قدرتِ رسانه‌ها، مد می‌شود.
محدود کردن ذهن خود به یک رسانه، یعنی افتادن در دام حقیقتی که آن رسانه، در راستای منفعتی که ما از آن بی‌خبریم، ساخته است.

آبراهام مَزلو می‌گوید: "کسی که فقط چکُش در اختیار دارد، همه‌ی دنیا را میخ می‌بیند".
تماشای مداومِ یک رسانه یا شبکه‌ی خبری خاص، مطالعه‌ی پیوسته‌ی کتاب‌ها یا نشریات خاص، گوش کردنِ مداومِ یک سخنرانیِ خاص، شرکت کردنِ مداوم در یک گروه سیاسی یا فکری یا مذهبیِ خاص، و به تعبیر دقیق‌تر، مسدود کردن ورودی‌های مغز به روی تنوعات فکریِ عالَم، و فقط یک مَجرا را برای طرز فکر خاصی باز گذاشتن، به تدریج و چه‌بسا ناخواسته و نادانسته، فرد را به یک رُباتِ برنامه‌ریزی‌شده توسط دیگران (به ویژه صاحبان زَر و زور) تبدیل می‌کند.

زندگیِ انسانی، یعنی باز کردنِ مجراهای مختلف در ذهن، و مواجه‌ی آگاهانه و فعالانه و نقادانه با طرز تفکرات مختلف.
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
👍1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آیت‌الله مکارم در چند پلان
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
نه این که ندونه داره دروغ می‌گه، می‌دونه و می‌گه. مردم هم که همه گاگول
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
۵۰ درصد مردم ایران به روایت همین یک دقیقه 😂
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
همنوازى نغمه ( تار ايرانى) و جناب آقاى شرزود از كشور ازبكستان
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
👍1
«جنتی و محمدی گیلانی وارد اتاق شدند و گیلانی با لگد بر سر و صورتم می‌زد تا انتشارات امیركبیر را به تشكیلات جنتی هدیه كنم و من به‌خاطر حفظ جانم چنین كردم!»

این چند جمله از خاطرات عبدالرحیم جعفری بنیان‌گذار و مدیر پیشین انتشارات امیر کبیر است.

لازم به ذکر است که گیلانی فرزندان خود را هم اعدام کرد.
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
🌺 اعلام امار کشتار کرونا مهندسی شده
و کذب محض و دروغ حکومت اسلامی است.

🌺 مصاحبه درباره آمار مهندسی‌شده کرونا؛ علت توقیف روزنامه جهان صنعت

با رأی هیأت نظارت بر مطبوعات روزنامه جهان صنعت توقیف شد. مدیر مسئول این روزنامه به اقتصاد نیوز گفته علت توقیف روزنامه گفت‌وگویی بوده که با محمدرضا محبوب‌فر، عضو ستاد مقابله با کرونا در روز یک‌شنبه ۱۹ مرداد در این روزنامه منتشر شد.

محمدرضا محبوب‌فر در این مصاحبه فاش کرد که "بیشتر از یک ماه قبل از اعلام رسمی شیوع کرونا در ایران، این بیماری وارد کشور شده بود".

محمدرضا محبوب‌فر در گفت‌وگو با روزنامه جهان صنعت گفته است: «دقیقا یک ماه قبل از اعلام رسمی ظهور کرونا در کشور یعنی در اوایل دی‌ماه اولین بیمار مبتلا به کرونا مشاهده شده است. ولی آن زمان دولت به دلایل سیاسی و امنیتی پنهانکاری کرد و بعد از مراسم ۲۲ بهمن و انتخابات مجلس بالاخره دولت تصمیم گرفت وجود شیوع کرونا در کشور را اعلام کند».

او تصریح کرد که اطلاع‌رسانی شفاف و دقیق از همان ابتدا وجود نداشته و آمار کرونا "مهندسی" شده است.
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اسم دوازده امام رو ببر، از تمام بلایا حفظ میشی

👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شکر خدا که این بودجه‌های میلیاردی بالاخره جواب داد:
حیوانات به بهشت و جهنم نمیرن😂
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
رعایت پروتکل های بهداشتی و فضای بسیار امنیتی در کنکور سراسری هندوستان
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo
شب نشيني هالو
مخترع کمربند ایمنی در تصادف اتومبیل کشته شد شصت سال پیش غلامرضا اسکندریان جوانی از اهالی اندیمشک کمربندی برای اتومبیل اختراع کرد و آنرا به رییس وقت کارخانه ایران ناسیونال ارائه داد. طرح او مورد قبول قرار نگرفت. اسکندریان به دنبال تحصیل در رشته الکترونیک…
#بررسی
با جستجوی نامهای “غلامرضا اسکندریان” و “آریا اسکندریان” متوجه می‌شوید که کل این داستان جعلی است و چنین شخصیتی در مستندات تاریخی داخلی و خارجی معتبر یافت نمی‌شود.

اولین کمربند ایمنی را شرکت “ولوو” در سال ۱۸۴۹ بکار گرفت و امتیاز اختراع آن متعلق به یک آمریکایی به نام “ادوارد گلاک هورن” است.
کمربند ایمنی سه نقطه ای نیز در سال ۱۹۵۹ توسط مخترعی سوئدی به نام “نیلز بوهلین” اختراع و در همان شرکت به کارگرفته شد.

اولین بار شرکت امریکایی “بی.اف.گودریچ” در سال ۱۹۴۷ اعلام کرد قصد توسعه لاستیکهای تیوبلس را دارد و در سال ۱۹۵۲ موفق به ثبت این اختراع شد.

این داستان چند سال پیش در شبکه های اجتماعی ایرانی منتشر شد و درآنزمان از تاسیس شرکت “ایران ناسیونال” در ۱۳۴۱ کمتر از ۵۵ سال می گذشت و قهرمان خیالی داستان نمی توانسته ۶۰ سال قبل طرح خود را به آن شرکت ارائه داده باشد !
http://carstan.ir/12842/مخترع-کمربند-ایمنی-کیست-؟/
چُغامیش، تپۀ باستانی

عباس مقدم

چُغامیش یکی از وسیعترین و کهن‌ترین محوطه‌های پیش از تاریخ ایران، واقع در شمال دشت مرکزی خوزستان است. آثار به دست آمده از آن، زمانی برابر با هزارة6ق‌م تا دورة اشکانیان را در بر می‌گیرد. این محوطة بسیار مهم بر روی رسوبات حاصل از کنشهای دو رودخانة دز و کارون، در کهن‌ترین حوزه استقراری شناخته شده در پیش از تاریخ دشت خوزستان جای گرفته است.

نام چغامیش برای نخستین‌بار در توصیفات منتشر شده سِر هنری لایارد از ناحیه خوزستان آمده است. وی می‌نویسد: چغامیش نام تپه عظیمی است که به نظر می‌رسد سراسر از گِل ساخته شده است و هیچ نشانی از آجر، سنگ یا سفال در سطح آن دیده نمی‌شود. رابرت مک‌آدامز طی بررسیهای باستان‌شناختی خود در 1338ش / 1960م اطلاعات دقیقی از آثار سطحی چغامیش به دست آورده، و در نقشه‌های باستان‌شناختی خود، چغامیش را به مانند شوش به عنوان یکی از دو محوطة وسیع باستانی شمال دشت مرکزی خوزستان نشان داده است.

تا نیمه دوم سدة 20م هیچ گونه فعالیت باستان‌شناختی در این محوطه صورت نگرفت؛ سرانجام در 1339ش/ 1961م پیناس دلوگاز و هلین کنتور در پایان بررسیهای اولیه در محوطه‌های باستانی خاور نزدیک، چغامیش را که دارای آثارگستردة دوران «آغاز نگارش» (نیمه دوم هزاره4ق‌م) بود، جایی مناسب برای پژوهش یافتند. هیأت دلوگاز در مواجهه با چغامیش پذیرفت که برخلاف شوش و حتی بسیاری از محوطه‌های بین‌النهرین که انباشت آثار دوره‌های متأخر مشکلات بی‌شماری برای درک شهرهای آغاز نگارش به وجود آورده است، در چغامیش دسترسی به آثار سالم دوران آغاز نگارش به راحتی میسر است. افزون بر آن، وجود انبوهی از بقایای سفالهای منقوش دوره‌های پیش از تاریخی، هیأت را به این نتیجه رساند که کاوش در چغامیش می‌تواند از چند جنبه اطلاعات بی‌‌نظیری را به دست دهد؛ از جمله: 1. درک ارتباطات بین دوران آغاز نگارش و دوره‌های پیش از آن؛ 2. به آزمون گذاشتن تسلسل نگارش گاه‌نگاری ارائه شده توسط باستان‌شناسان پیشین؛ 3. به عبارت دیگر مشخص نمودن اینکه چه دوره‌ای در کجای محوطه مستقر بوده است.

گزارش فعالیتهای 5 فصل اول کاوشهای باستان‌شناختی در چغامیش سالها پس از درگذشت دلوگاز و کنتور با ویراستاری عباس علیزاده ـ آخرین شاگرد ایرانی کنتور ـ توسط موسسة شرق‌شناسی دانشگاه شیکاگو چاپ و منتشر شده است. متأسفانه دستبرد به ساختمان پایگاه هیأت کاوش چغامیش در روستای قلعه خلیل از توابع شهرستان دزفول، بسیاری از مدارک مطالعه نشده، نقشه‌ها و دست‌نوشته‌های مربوط به 6فصل نهایی کاوش در چغامیش را برای همیشه نابود ساخته است! با وجود این اخیراً جلد دوم « چغامیش» باز هم به کوشش عباس علیزاده چاپ و منتشر شده است.

کاوشهای باستان‌شناختی در چغامیش به سرپرستی مشترک دلوگاز و کنتور، و با حمایت مالی مؤسسه شرق‌شناسی دانشگاه شیکاگو و دانشگاه کالیفرنیا ـ لُس‌آنجلس طی 11 فصل از 1340 تا 1354ش/1961 تا 1975م ادامه یافت. در 1354 ش دلوگاز به هنگام کاوش در چغامیش بر اثر سکته قلبی درگذشت و کنتور به تنهایی سرپرستی کاوشها را تا 1365ش/1978م عهده‌دار شد.


ریشه‌دارترین محوطه‌ باستانی

محوطه چغامیش به وسعت 15 هکتار، شامل دوبخش است: پشتة بلند، در شمال محوطه، که تقریباً 27متر از سطح زمینهای اطراف بلندتر است، و تراس، با ارتفاع تقریبی 8 متر از زمینهای اطراف که بخش وسیعی از محوطه را در بخش جنوبی آن تشکیل می‌دهد.

مدارک به دست آمده از 11 فصل کاوش در این محوطه آشکار ساخته است که سوای یک یا دو مقطع کوتاه انقطاع فرهنگی، چغامیش یکی از ریشه‌دارترین محوطه‌های باستانی خاورنزدیک به شمار می‌آید، و به عنوان یک مکان ریشه‌دار در بطن تحولات کلیدی پیش از تاریخی در جنوب غربی ایران قرار داشته است؛ تحولاتی مانند ظهور تدریجی مکان مرکزی، شکل‌گیری روزافزون تخصص‌گرایی و شکوفایی تولید، تغییرات در اقتصاد معیشتی و برهم کنشها و هماوردیها در توسعه پیچیدگیهای اجتماعی.

در گاه‌نگاری پیشنهادی لوبرتون ـ که مورد قبول عموم باستان‌شناسان است ـ برای فرهنگهای پیش از تاریخی شناخته‌شده در دشت شوشان، پنج مرحله در نظر گرفته شده است؛ اما تا پیش از کاوشهای چغامیش، بن‌فاضلی (بنه فضلی)، تولایی و چغابنوت، از وجود دوره‌های کهن‌تر در دشت خوزستان، هیچ آگاهی در دست نبود؛ بنابر این کنتور بر پایة درک لوبرتون از توالی فرهنگهای پیش از تاریخی دشت شوشان، دوره‌های پیش از تاریخی را به ترتیب: شوشان عتیق، قدیم، میانه و جدید تقسیم‌بندی کرده است.

دنباله نوشتار:
http://iranboom.ir/tarikh/bastan-shenasi/10210-choghamish-tape-bastani.html

https://telegram.me/iranboom_ir
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
گل‌های رنگارنگ
برنامه شماره ۵۷۶
👇
شب نشینی هالو
@sh_n_halloo
کانال اشعار #هالو
@mrhallo