Forwarded from Hossein_jannati
.
ظهور کن! که به تنگ آمدیم از تزویر
زِ دستِ منتظرانت خلاصکن مارا !
#حسین_جنتی
#آریاییان
#ریاییان
@h_jannati
.
ظهور کن! که به تنگ آمدیم از تزویر
زِ دستِ منتظرانت خلاصکن مارا !
#حسین_جنتی
#آریاییان
#ریاییان
@h_jannati
.
Forwarded from Hossein_jannati
.
شعر شاید روزگاری فنِّ مردان بوده باشد
بر گلوی ظالمان چون تیغِ بُرّان بوده باشد
.
شعر شاید روزگاری دور، در مُلکِ خراسان،
با ابوالقاسم پیِ احیای ایران بوده باشد!
.
شعر شاید روزگاری در ردای حرفِ حقّی
همدمِ پیری به غُربتگاهِ یُمگان بوده باشد!
.
گاه شاید در میانِ تُرکتازیهای دونان،
با گُمانِ مصلحت در لاکِ عرفان بوده باشد
.
یا میانِ دلبران در پوششِ باغ و گلستان،
شعر شاید در پیِ اصلاحِ انسان بوده باشد
.
گاه هم شاید به سعیِ شاعرانی سست عنصر،
تا کمر در خدمتِ دربار و سلطان بوده باشد!
.
خودفروشی شانِ انسان نیست،آری ای برادر!
کاش اما در ازای لقمهای نان بوده باشد...
▪️
از میانِ شعرها،تاریخ این را میپسندد:
"شعرِ آزادی که با شاعر به زندان بوده باشد!"
▪️
#حسین_جنتی
#بازنشر
@h_jannati
.
.
شعر شاید روزگاری فنِّ مردان بوده باشد
بر گلوی ظالمان چون تیغِ بُرّان بوده باشد
.
شعر شاید روزگاری دور، در مُلکِ خراسان،
با ابوالقاسم پیِ احیای ایران بوده باشد!
.
شعر شاید روزگاری در ردای حرفِ حقّی
همدمِ پیری به غُربتگاهِ یُمگان بوده باشد!
.
گاه شاید در میانِ تُرکتازیهای دونان،
با گُمانِ مصلحت در لاکِ عرفان بوده باشد
.
یا میانِ دلبران در پوششِ باغ و گلستان،
شعر شاید در پیِ اصلاحِ انسان بوده باشد
.
گاه هم شاید به سعیِ شاعرانی سست عنصر،
تا کمر در خدمتِ دربار و سلطان بوده باشد!
.
خودفروشی شانِ انسان نیست،آری ای برادر!
کاش اما در ازای لقمهای نان بوده باشد...
▪️
از میانِ شعرها،تاریخ این را میپسندد:
"شعرِ آزادی که با شاعر به زندان بوده باشد!"
▪️
#حسین_جنتی
#بازنشر
@h_jannati
.
.
Forwarded from Hossein_jannati
.
شعر شاید روزگاری فنِّ مردان بوده باشد
بر گلوی ظالمان چون تیغِ بُرّان بوده باشد
.
شعر شاید روزگاری دور، در مُلکِ خراسان،
با ابوالقاسم پیِ احیای ایران بوده باشد!
.
شعر شاید روزگاری در ردای حرفِ حقّی
همدمِ پیری به غُربتگاهِ یُمگان بوده باشد!
.
گاه شاید در میانِ تُرکتازیهای دونان،
با گُمانِ مصلحت در لاکِ عرفان بوده باشد
.
یا میانِ دلبران در پوششِ باغ و گلستان،
شعر شاید در پیِ اصلاحِ انسان بوده باشد
.
گاه هم شاید به سعیِ شاعرانی سست عنصر،
تا کمر در خدمتِ دربار و سلطان بوده باشد!
.
خودفروشی شانِ انسان نیست،آری ای برادر!
کاش اما در ازای لقمهای نان بوده باشد...
▪️
از میانِ شعرها،تاریخ این را میپسندد:
"شعرِ آزادی که با شاعر به زندان بوده باشد!"
▪️
#حسین_جنتی
#بازنشر
@h_jannati
.
.
شعر شاید روزگاری فنِّ مردان بوده باشد
بر گلوی ظالمان چون تیغِ بُرّان بوده باشد
.
شعر شاید روزگاری دور، در مُلکِ خراسان،
با ابوالقاسم پیِ احیای ایران بوده باشد!
.
شعر شاید روزگاری در ردای حرفِ حقّی
همدمِ پیری به غُربتگاهِ یُمگان بوده باشد!
.
گاه شاید در میانِ تُرکتازیهای دونان،
با گُمانِ مصلحت در لاکِ عرفان بوده باشد
.
یا میانِ دلبران در پوششِ باغ و گلستان،
شعر شاید در پیِ اصلاحِ انسان بوده باشد
.
گاه هم شاید به سعیِ شاعرانی سست عنصر،
تا کمر در خدمتِ دربار و سلطان بوده باشد!
.
خودفروشی شانِ انسان نیست،آری ای برادر!
کاش اما در ازای لقمهای نان بوده باشد...
▪️
از میانِ شعرها،تاریخ این را میپسندد:
"شعرِ آزادی که با شاعر به زندان بوده باشد!"
▪️
#حسین_جنتی
#بازنشر
@h_jannati
.
.
روی دستش، پسرش رفت ولی قولش نه
نیزهها تا جگرش رفت ولی قولش نه
این چه خورشید غریبی است که با حالِ نزار
پای نعش قمرش رفت ولی قولش نه
باغبانی است عجب! آن که در آن دشت بلا
به خزانی ثمرش رفت ولی قولش نه
شیرمردی که در آن واقعه هفتاد و دو بار
دست غم بر کمرش رفت ولی قولش نه
جان من بر خیِ آن مرد که در شط فرات
تیر در چشم تَرَش رفت ولی قولش نه
هر طرف مینگری نام حسین است و حسین
ای دمش گرم! سرش رفت ولی قولش نه
#حسین_جنتی
نیزهها تا جگرش رفت ولی قولش نه
این چه خورشید غریبی است که با حالِ نزار
پای نعش قمرش رفت ولی قولش نه
باغبانی است عجب! آن که در آن دشت بلا
به خزانی ثمرش رفت ولی قولش نه
شیرمردی که در آن واقعه هفتاد و دو بار
دست غم بر کمرش رفت ولی قولش نه
جان من بر خیِ آن مرد که در شط فرات
تیر در چشم تَرَش رفت ولی قولش نه
هر طرف مینگری نام حسین است و حسین
ای دمش گرم! سرش رفت ولی قولش نه
#حسین_جنتی
چنان از حکمتِ اسماء در عالَم خبر دارم،
که تا سر بر بدن باقیست قصدِ دردسر دارم!
اگر نامم "حسن" میبود شاید صلح میکردم
حسینم همچنان! شمشیرِ موزون بر کمر دارم!
بگو: خلعِ سلاحِ پورِ ابراهیم ممکن نیست...
که تا بُت در جهان باقیست من با خود تبر دارم!
#حسین_جنتی
@PoemAndLiterature
که تا سر بر بدن باقیست قصدِ دردسر دارم!
اگر نامم "حسن" میبود شاید صلح میکردم
حسینم همچنان! شمشیرِ موزون بر کمر دارم!
بگو: خلعِ سلاحِ پورِ ابراهیم ممکن نیست...
که تا بُت در جهان باقیست من با خود تبر دارم!
#حسین_جنتی
@PoemAndLiterature
آرزوی دیدنت تنها نه اهل ذوق را،
شیخِ مسجد را همین رؤیا به بام آوردهاست!
#حسین_جنتی
@h_jannati
@PoemAndLiterature
شیخِ مسجد را همین رؤیا به بام آوردهاست!
#حسین_جنتی
@h_jannati
@PoemAndLiterature
روی دستش پسرش رفت، ولی قولش نه
نیزهها تا جگرش رفت، ولی قولش نه
این چه خورشید غریبیست که با حال نزار
پای نعش قمرش رفت، ولی قولش نه
باغبانیست عجب! آنکه در آن دشت بلا
به خزانی ثمرش رفت، ولی قولش نه
شیرمردی که در آن واقعه، هفتاد و دو بار
دست غم بر کمرش رفت، ولی قولش نه
جان من بر خیِ آن مرد، که در شطّ فرات
تیر در چشمِ ترش رفت، ولی قولش نه
هر طرف مینگری نام حسین است و حسین
ای دمش گرم! سرش رفت، ولی قولش نه
#حسین_جنتی
@PoemAndLiterature
نیزهها تا جگرش رفت، ولی قولش نه
این چه خورشید غریبیست که با حال نزار
پای نعش قمرش رفت، ولی قولش نه
باغبانیست عجب! آنکه در آن دشت بلا
به خزانی ثمرش رفت، ولی قولش نه
شیرمردی که در آن واقعه، هفتاد و دو بار
دست غم بر کمرش رفت، ولی قولش نه
جان من بر خیِ آن مرد، که در شطّ فرات
تیر در چشمِ ترش رفت، ولی قولش نه
هر طرف مینگری نام حسین است و حسین
ای دمش گرم! سرش رفت، ولی قولش نه
#حسین_جنتی
@PoemAndLiterature
اگر روزی یقین کردی جهان جای کمی دارد
چو من سر در گریبان کن گریبان عالمی دارد
#حسین_جنتی
@PoemAndLiterature
چو من سر در گریبان کن گریبان عالمی دارد
#حسین_جنتی
@PoemAndLiterature
Forwarded from امّا عشق ...
به خیره گر همه لبخند بر لبانِ من است
تو خود کنایه بخوان، خنده نیست، جانِ من است!
به طاقِ خانهی من -این خموشِ آویزان-
چراغ نیست که خود طاقت و توانِ من است!
تو رعد و برق گمان کردهای ولی به یقین،
صدا صدای تَرَکهای استخوانِ من است!
نگاه کن به همین پرچمِ موافقِ باد
که استعارهای از مردمِ زمانِ من است!
به جای ماندهام از همرهان، اگر دیدید،
دلی روان پِیِ قومیست، کاروان من است!
مرا زِ محکمه، اندوهِ هیچ بُهتان نیست
که حُکمِ قطعِ سرِ سبز در دهانِ من است!
#حسین_جنتی
@PoemAndLiterature
تو خود کنایه بخوان، خنده نیست، جانِ من است!
به طاقِ خانهی من -این خموشِ آویزان-
چراغ نیست که خود طاقت و توانِ من است!
تو رعد و برق گمان کردهای ولی به یقین،
صدا صدای تَرَکهای استخوانِ من است!
نگاه کن به همین پرچمِ موافقِ باد
که استعارهای از مردمِ زمانِ من است!
به جای ماندهام از همرهان، اگر دیدید،
دلی روان پِیِ قومیست، کاروان من است!
مرا زِ محکمه، اندوهِ هیچ بُهتان نیست
که حُکمِ قطعِ سرِ سبز در دهانِ من است!
#حسین_جنتی
@PoemAndLiterature
روضهخوان به ناله گفت:
اهل کوفه ساده بودهاند
بیاراده بودهاند
یا بهقولِ مردمان "پیاده" بودهاند!
پس سرِ حسین را "پیادهها" بریدهاند
صاف و سادهها بریدهاند
وای ازین پیادهها!
صاف و سادهها...
#حسین_جنتی
@PoemAndLiterature
اهل کوفه ساده بودهاند
بیاراده بودهاند
یا بهقولِ مردمان "پیاده" بودهاند!
پس سرِ حسین را "پیادهها" بریدهاند
صاف و سادهها بریدهاند
وای ازین پیادهها!
صاف و سادهها...
#حسین_جنتی
@PoemAndLiterature
👍1
Hossein_jannati
. شعر شاید روزگاری فنِّ مردان بوده باشد بر گلوی ظالمان چون تیغِ بُرّان بوده باشد . شعر شاید روزگاری دور، در مُلکِ خراسان، با ابوالقاسم پیِ احیای ایران بوده باشد! . شعر شاید روزگاری در ردای حرفِ حقّی همدمِ پیری به غُربتگاهِ یُمگان بوده باشد! . گاه شاید در میانِ…
از میان شعرها، تاریخ این را میپسندد:
شعر آزادی که با شاعر به زندان بوده باشد!
#حسین_جنتی
@PoemAndLiterature
شعر آزادی که با شاعر به زندان بوده باشد!
#حسین_جنتی
@PoemAndLiterature
👍1
نگرد بیهده! یک سکهی سیاه ندارم
به کاهدان زدهای! هیچ غیر کاه ندارم
جز اینکه هیچ ثوابی تمام عمر نکردم
دگر -- به صاحب قرآن قسم -- گناه ندارم!
خیال خیر مبر، من سرم به سنگ نخوردهست
ز توبه خسته شدم، حال اشتباه ندارم!
اگر به کشتن من آمدی، چراغ نیاور
که سالهاست به جز سایهام سپاه ندارم
دو دست، دور چراغم گرفتهام شب طوفان
خوشا خودم! که سری دارم و کلاه ندارم!
نه خوردهام ز کسی لقمهای، نه بُردهام از کس
که خُردهبُردهای از خیل شیخ و شاه ندارم
#حسین_جنتی
@PoemAndLiterature
به کاهدان زدهای! هیچ غیر کاه ندارم
جز اینکه هیچ ثوابی تمام عمر نکردم
دگر -- به صاحب قرآن قسم -- گناه ندارم!
خیال خیر مبر، من سرم به سنگ نخوردهست
ز توبه خسته شدم، حال اشتباه ندارم!
اگر به کشتن من آمدی، چراغ نیاور
که سالهاست به جز سایهام سپاه ندارم
دو دست، دور چراغم گرفتهام شب طوفان
خوشا خودم! که سری دارم و کلاه ندارم!
نه خوردهام ز کسی لقمهای، نه بُردهام از کس
که خُردهبُردهای از خیل شیخ و شاه ندارم
#حسین_جنتی
@PoemAndLiterature
❤2
به خیره گر همه لبخند بر لبان من است
تو خود کنایه بخوان، خنده نیست، جان من است
به طاق خانهی من - این خموشِ آویزان -
چراغ نیست که خود طاقت و توان من است
تو رعدوبرق گمان کردهای، ولی به یقین
صدا، صدای تَرَکهای استخوان من است
نگاه کن به همین پرچم موافق باد
که استعارهای از مردم زمان من است
به جای ماندهام از همرهان، اگر دیدید
دلی روان پی قومی است، کاروان من است
مرا ز محکمه، اندوه هیچ بهتان نیست
که حکم قطع سرِ سبز در دهان من است
#حسین_جنتی
@PoemAndLiterature
تو خود کنایه بخوان، خنده نیست، جان من است
به طاق خانهی من - این خموشِ آویزان -
چراغ نیست که خود طاقت و توان من است
تو رعدوبرق گمان کردهای، ولی به یقین
صدا، صدای تَرَکهای استخوان من است
نگاه کن به همین پرچم موافق باد
که استعارهای از مردم زمان من است
به جای ماندهام از همرهان، اگر دیدید
دلی روان پی قومی است، کاروان من است
مرا ز محکمه، اندوه هیچ بهتان نیست
که حکم قطع سرِ سبز در دهان من است
#حسین_جنتی
@PoemAndLiterature
👍2
Forwarded from Hossein_jannati
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
.
غیر از حسین، هیچکس اینسان نشد حسین
آسان مگیر کار، که آسان نشد حسین!
کشتند هرکه بود به یک روز و ای عجب
دستی به ریش برد و پریشان نشد حسین!
بود اختیارِ ظاهر و باطن به دستِ او
ای جانِ من فداش که پنهان نشد حسین!
بلوای تیر بود و چکاچاکِ تیغ و سنگ
پا سفت کرد و دست به دامان نشد حسین!
گفتند: سر بدزد که پیمانه پُر شدهست...
سر، باز کرد و از سرِ پیمان نشد حسین!
سر، باز کرد و تاخت به میدان و گُل شکفت
چون دیگران معطلِ چوگان نشد حسین!
اسلام اگر که این و مسلمان اگر منم
شکرِ خدا که هیچ مسلمان نشد حسین!
.
#حسین_جنتی
#تازه
@h_jannati
غیر از حسین، هیچکس اینسان نشد حسین
آسان مگیر کار، که آسان نشد حسین!
کشتند هرکه بود به یک روز و ای عجب
دستی به ریش برد و پریشان نشد حسین!
بود اختیارِ ظاهر و باطن به دستِ او
ای جانِ من فداش که پنهان نشد حسین!
بلوای تیر بود و چکاچاکِ تیغ و سنگ
پا سفت کرد و دست به دامان نشد حسین!
گفتند: سر بدزد که پیمانه پُر شدهست...
سر، باز کرد و از سرِ پیمان نشد حسین!
سر، باز کرد و تاخت به میدان و گُل شکفت
چون دیگران معطلِ چوگان نشد حسین!
اسلام اگر که این و مسلمان اگر منم
شکرِ خدا که هیچ مسلمان نشد حسین!
.
#حسین_جنتی
#تازه
@h_jannati
❤3