نیچه عقیده داشت :
افسردگی بهاییست که آدمها برای شناخت خود میپردازند...
هرچه عمیقتر به زندگی بنگری، به همان مقدار هم عمیقتر رنج میبری !
وقتی نیچه گریست
#اروین_د_یالوم
افسردگی بهاییست که آدمها برای شناخت خود میپردازند...
هرچه عمیقتر به زندگی بنگری، به همان مقدار هم عمیقتر رنج میبری !
وقتی نیچه گریست
#اروین_د_یالوم
محبت بالغانه از غنای فرد ناشی میشود نه از تهیدستیاش.
از رشد ناشی میشود نه از نیاز ...
فردی که بالغانه عشق میورزد، این نیازها را در جایی دیگر و به شیوه ای دیگر مثلا با عشق مادرانه که در مراحل ابتدایی زندگی بر او جاری شده، برآورده کرده است.
بنابراین ، عشق پیشین سرچشمه قدرت است
و عشق کنونی زاییده قدرت.
رواندرمانی اگزیستانسیال
#اروین_د_یالوم
از رشد ناشی میشود نه از نیاز ...
فردی که بالغانه عشق میورزد، این نیازها را در جایی دیگر و به شیوه ای دیگر مثلا با عشق مادرانه که در مراحل ابتدایی زندگی بر او جاری شده، برآورده کرده است.
بنابراین ، عشق پیشین سرچشمه قدرت است
و عشق کنونی زاییده قدرت.
رواندرمانی اگزیستانسیال
#اروین_د_یالوم
برترین خرد آن است که لذت بردن از زمان اکنون را والاترین هدف زندگی قرار دهیم، زیرا این تنها واقعیتی ست که وجود دارد و مابقی چیزی نیست جز بازیهای فکر.
ولی میشود آنرا بزرگترین بیخردی هم نامید زیرا آنچه تنها برای یک لحظه هست و بعد همچون رویایی ناپدید میشود، هرگز به کوششی جانفرسا نمیارزد.
درمان شوپنهاور
#اروین_د_یالوم
ولی میشود آنرا بزرگترین بیخردی هم نامید زیرا آنچه تنها برای یک لحظه هست و بعد همچون رویایی ناپدید میشود، هرگز به کوششی جانفرسا نمیارزد.
درمان شوپنهاور
#اروین_د_یالوم
حقیقت، مقدس نیست؛
مقدس، جستجو برای یافتن حقیقت است.
کاری مقدس تر از خود شناسی سراغ دارید؟
کارهای فلسفی من به تعبیری، از ماسه ساخته میشوند. انگارههای من پیوسته در حال تغییر است، ولی به یکی از عبارات ماندگار خود اشاره میکنم: «کسی که باید بشوی، باش»
بدونِ حقیقت، چگونه انسان میفهمد کیست و چیست؟
وقتی نیچه گریست
#اروین_د_یالوم
مقدس، جستجو برای یافتن حقیقت است.
کاری مقدس تر از خود شناسی سراغ دارید؟
کارهای فلسفی من به تعبیری، از ماسه ساخته میشوند. انگارههای من پیوسته در حال تغییر است، ولی به یکی از عبارات ماندگار خود اشاره میکنم: «کسی که باید بشوی، باش»
بدونِ حقیقت، چگونه انسان میفهمد کیست و چیست؟
وقتی نیچه گریست
#اروین_د_یالوم
حکایت جوجه تیغی یکی از مشهورترین عبارات شوپنهاور است که نگاه او را به روابط انسانی آشکار میسازد:
یک روز سرد زمستانی، چند جوجه تیغی دست و پایشان را جمع کردند و به هم نزدیک شدند تا با گرم کردن یکدیگر از سرما یخ نزنند.
ولی خیلی زود تیغهایشان در تن آن دیگری فرو رفت و باعث شد از هم دور شوند.
وقتی نیاز به گرم شدن، دوباره آنها را دور هم جمع کرد، تیغهایشان دوباره مشکل ساز میشدند و به این ترتیب، آنها میان دو مصیبت در رفت و آمد بودند تا آنکه فاصلهی مناسبی را که در آن میتوانستند یکدیگر را تحمل کنند، یافتند.
چنین است نیاز به تشکیل جامعه که از تُهیگی و یکنواختی زندگی انسانها سرچشمه میگیرد و آنها را به سوی هم میکشاند ولی ویژگیهای ناخوشایند و زنندهی فراوانشان، باز از هم دورشان میکند
با این حال، هرکس گرمای درونی زیادی از آنِ خود داشته باشد ترجیح میدهد از جامعه فاصله بگیرد تا از ایجاد گرفتاری و یا تحمل آزردگی بپرهیزد.
درمان شوپنهاور
#اروین_د_یالوم
یک روز سرد زمستانی، چند جوجه تیغی دست و پایشان را جمع کردند و به هم نزدیک شدند تا با گرم کردن یکدیگر از سرما یخ نزنند.
ولی خیلی زود تیغهایشان در تن آن دیگری فرو رفت و باعث شد از هم دور شوند.
وقتی نیاز به گرم شدن، دوباره آنها را دور هم جمع کرد، تیغهایشان دوباره مشکل ساز میشدند و به این ترتیب، آنها میان دو مصیبت در رفت و آمد بودند تا آنکه فاصلهی مناسبی را که در آن میتوانستند یکدیگر را تحمل کنند، یافتند.
چنین است نیاز به تشکیل جامعه که از تُهیگی و یکنواختی زندگی انسانها سرچشمه میگیرد و آنها را به سوی هم میکشاند ولی ویژگیهای ناخوشایند و زنندهی فراوانشان، باز از هم دورشان میکند
با این حال، هرکس گرمای درونی زیادی از آنِ خود داشته باشد ترجیح میدهد از جامعه فاصله بگیرد تا از ایجاد گرفتاری و یا تحمل آزردگی بپرهیزد.
درمان شوپنهاور
#اروین_د_یالوم
«یکی از خوابهایی که اوایل هفته دیدم توی ذهنم اومد: داشتم از خیابانی ویرانه و متروک عبور میکردم، یک طوری انگار میدونستم آخرین موجودی که از این خیابان رد شده «بالو» سگِ من بوده. بعد بالو رو کنار خیابون دیدم، به طرفش رفتم، خم شدم روش و زل زدم توی چشماش و با خودم گفتم، من و تو هر دو موجودات زندهایم، بعد گفتم من از اون بالاتر و برتر نیستم.
میدونین بالو سه هفته قبل مرد. اون شونزده سال همدم من بود و من برای چیرگی بر این غم و غصه زمان سختی رو سپری کردم. فکر نکنم بهتون گفته باشم که بچه ندارم.»
-«فکر میکنین این خواب چی میخواد بگه؟»
«این که منم مثل بالو توی خیابون مرگ دارم قدم میزنم.»
-«مثل همهی موجودات زنده»
«چند تا جلسهی شفابخش دیگه مثل این داشته باشم باید با آمبولانس برم خونه»
-« پس شما معذبتر و ناراحتترین... تمام علائمی که توضیح دادین-از تحمل توهین و از دست دادن زندگی گرفته تا درون زندگی جای نداشتن- همگی وجود دارن تا شما رو بیهوش کنن، تا دردِ هستی، درد ذاتیِ موجود زنده بودن، رو تحمل کنین.»
انسان موجودی یک روزه
#اروین_د_یالوم
میدونین بالو سه هفته قبل مرد. اون شونزده سال همدم من بود و من برای چیرگی بر این غم و غصه زمان سختی رو سپری کردم. فکر نکنم بهتون گفته باشم که بچه ندارم.»
-«فکر میکنین این خواب چی میخواد بگه؟»
«این که منم مثل بالو توی خیابون مرگ دارم قدم میزنم.»
-«مثل همهی موجودات زنده»
«چند تا جلسهی شفابخش دیگه مثل این داشته باشم باید با آمبولانس برم خونه»
-« پس شما معذبتر و ناراحتترین... تمام علائمی که توضیح دادین-از تحمل توهین و از دست دادن زندگی گرفته تا درون زندگی جای نداشتن- همگی وجود دارن تا شما رو بیهوش کنن، تا دردِ هستی، درد ذاتیِ موجود زنده بودن، رو تحمل کنین.»
انسان موجودی یک روزه
#اروین_د_یالوم
اگر نمیخواهیم بازیچهٔ دستان هر فرومایه،
و مایهٔ تمسخر هر نادانی شویم،
اولین قانون خویشتنداری و تنهایی است...
درمان شوپنهاور
#اروین_د_یالوم
@PoemAndLiterature
و مایهٔ تمسخر هر نادانی شویم،
اولین قانون خویشتنداری و تنهایی است...
درمان شوپنهاور
#اروین_د_یالوم
@PoemAndLiterature
- «یکی از خوابهایی که اوایل هفته دیدم توی ذهنم اومد: داشتم از خیابانی ویرانه و متروک عبور میکردم، یک طوری انگار میدونستم آخرین موجودی که از این خیابان رد شده «بالو» سگِ من بوده. بعد بالو رو کنار خیابون دیدم، به طرفش رفتم، خم شدم روش و زل زدم توی چشماش و با خودم گفتم، من و تو هر دو موجودات زندهایم، بعد گفتم من از اون بالاتر و برتر نیستم.
میدونین بالو سههفته قبل مرد. اون شونزدهسال همدم من بود و من برای چیرگی بر این غم و غصه، زمان سختی رو سپری کردم. فکر نکنم بهتون گفته باشم که بچه ندارم.»
- «فکر میکنین این خواب چی میخواد بگه؟»
- «این که منم مثل بالو توی خیابون مرگ دارم قدم میزنم»
- «مثل همهٔ موجودات زنده»
- «چند تا جلسهٔ شفابخش دیگه مثل این داشته باشم باید با آمبولانس برم خونه»
- «پس شما معذبتر و ناراحتترین... تمام علائمی که توضیح دادین -از تحمل توهین و ازدستدادن زندگی گرفته تا درون زندگی جای نداشتن- همگی وجود دارن تا شما رو بیهوش کنن، تا دردِ هستی، درد ذاتیِ موجود زنده بودن، رو تحمل کنین.»
انسان موجودی یکروزه
#اروین_د_یالوم
@PoemAndLiterature
میدونین بالو سههفته قبل مرد. اون شونزدهسال همدم من بود و من برای چیرگی بر این غم و غصه، زمان سختی رو سپری کردم. فکر نکنم بهتون گفته باشم که بچه ندارم.»
- «فکر میکنین این خواب چی میخواد بگه؟»
- «این که منم مثل بالو توی خیابون مرگ دارم قدم میزنم»
- «مثل همهٔ موجودات زنده»
- «چند تا جلسهٔ شفابخش دیگه مثل این داشته باشم باید با آمبولانس برم خونه»
- «پس شما معذبتر و ناراحتترین... تمام علائمی که توضیح دادین -از تحمل توهین و ازدستدادن زندگی گرفته تا درون زندگی جای نداشتن- همگی وجود دارن تا شما رو بیهوش کنن، تا دردِ هستی، درد ذاتیِ موجود زنده بودن، رو تحمل کنین.»
انسان موجودی یکروزه
#اروین_د_یالوم
@PoemAndLiterature
هر چه از زندگی کمتر بهره برده باشید، اضطراب مرگ بیشتر است.
در تجربهی کامل زندگی، هر چه بیشتر ناکام مانده باشید، بیشتر از مرگ خواهید ترسید.
رواندرمانی اگزیستانسیال
#اروین_د_یالوم
@PoemAndLiterature
در تجربهی کامل زندگی، هر چه بیشتر ناکام مانده باشید، بیشتر از مرگ خواهید ترسید.
رواندرمانی اگزیستانسیال
#اروین_د_یالوم
@PoemAndLiterature