قاصدک! هان، چه خبر آوردی؟
از كجا وز كه خبر آوردی؟
خوش خبر باشی، امّا، امّا
گرد بام و در من
بیثمر میگردی
انتظار خبری نيست مرا
نه ز ياری نه ز ديار و دياری
باری
برو آنجا كه بود چشمی و گوشی با كس
برو آنجا كه تو را منتظرند
قاصدک
در دل من
همه كورند و كرند
دست بردار از اين در وطن خويش غريب
قاصد تجربههای همه تلخ
با دلم میگويد
كه دروغی تو، دروغ
كه فريبی تو، فريب
قاصدک
هان،
ولی... آخر...
ای وای
راستی آيا رفتی با باد؟
با توام، آی! كجا رفتی؟ آی
راستی آيا جايی خبری هست هنوز؟
مانده خاكستر گرمی، جايی؟
در اجاقی -طمع شعله نمیبندم-
خردک شرری هست هنوز؟
قاصدک
ابرهای همه عالم شب و روز
در دلم میگريند...
#مهدی_اخوان_ثالث
از كجا وز كه خبر آوردی؟
خوش خبر باشی، امّا، امّا
گرد بام و در من
بیثمر میگردی
انتظار خبری نيست مرا
نه ز ياری نه ز ديار و دياری
باری
برو آنجا كه بود چشمی و گوشی با كس
برو آنجا كه تو را منتظرند
قاصدک
در دل من
همه كورند و كرند
دست بردار از اين در وطن خويش غريب
قاصد تجربههای همه تلخ
با دلم میگويد
كه دروغی تو، دروغ
كه فريبی تو، فريب
قاصدک
هان،
ولی... آخر...
ای وای
راستی آيا رفتی با باد؟
با توام، آی! كجا رفتی؟ آی
راستی آيا جايی خبری هست هنوز؟
مانده خاكستر گرمی، جايی؟
در اجاقی -طمع شعله نمیبندم-
خردک شرری هست هنوز؟
قاصدک
ابرهای همه عالم شب و روز
در دلم میگريند...
#مهدی_اخوان_ثالث
سخن میگفت
سر در غار کرده
شهریار شهر سنگستان
سخن میگفت با تاریکی خلوت
تو پنداری مُغی دلمرده در آتشگهی خاموش...
غَمانِ قرنها را زار مینالید
حزین آوای او در غار میگشت و صدا میکرد:
غم دل با تو گویم غار؟
بگو آیا مرا دیگر امید رستگاری نیست؟
صدا نالنده پاسخ داد:
آری نیست
آری نیست
آری نیست
#مهدی_اخوان_ثالث
سر در غار کرده
شهریار شهر سنگستان
سخن میگفت با تاریکی خلوت
تو پنداری مُغی دلمرده در آتشگهی خاموش...
غَمانِ قرنها را زار مینالید
حزین آوای او در غار میگشت و صدا میکرد:
غم دل با تو گویم غار؟
بگو آیا مرا دیگر امید رستگاری نیست؟
صدا نالنده پاسخ داد:
آری نیست
آری نیست
آری نیست
#مهدی_اخوان_ثالث