نبض دانشجو🎓
تحلیل خبرگزاری ایسنا از علت ثبت نام #احمدی_نژاد در #انتخابات ایسنا در گزارشی نوشت: توجیه او شاید تنها یک نکته داشته باشد و آن هم اینکه او در نشست هفته پیش خود گفته بود که راههای گوناگونی برای تایید صلاحیت بقایی دارد. شاید محمود و یارانش برای جلوگیری از اتفاق…
✅ احمدینژاد چه رؤیایی در سر دارد؟
پرویز امینی جامعه شناس که گفته است به درخواست خود #احمدینژاد در دو سال گذشته با وی ملاقاتی حول و حوش علوم انسانی داشته نوشته است: احمدینژاد با تعریف پذیرفته شده و متعارف جمهوری اسلامی، بطور مبنایی دچار مسئله و چالش است
بخش هایی از تحلیل وی را در ادامه خواهید خواند:
🔴 اعلام کاندیداتوری #بقایی و بعد به صحنه آوردن #مشایی و نیز پررنگ کردن ادبیات ایرانگرایی و کورشگرایی و... و سپس کاندیداتوری خود بر خلاف گفتههای پیشین، همگی نشانههای تازه از میدان جدید و فارغ از ملاحظات حاکمیت برای احمدینژاد در سپهر کنونی سیاست ایران است.
🔴 بنظرم کلید بسیاری از رفتارها و کنشهای احمدینژاد که بعضا پارادوکسیکال و نامتعارف و حتی هنجارشکن نیز هست، یک ویژگی شخصیتی او یعنی «اعتمادبنفس فوق متعارف» وی است. به همین جهت ادعای مدیریت جهان از سوی او را نباید شعار تلقی کرد درحالیکه او واقعا به چنین توانایی در خود باور دارد. پیروزیهای نامتعارف او بر #هاشمی در ۸۴ و نیز همه جریان مقابل از #خاتمی تا هاشمی تا #موسوی و... در ۸۸ و حضور پر بازخورد و پربسامد او در فضای جهانی و مسائلی از این دست، بر اعتمادبنفس او افزود و هرگونه امر ناممکن را برای او در صحنه سیاست بیمعنا کرد.
🔴 چرخش معرفتی احمدینژاد در این سالها که بیش از همه به نظرم تحت تأثیر وقایع و اتفاقات دوران ریاست جمهوری او از سال ۸۴ تا ۹۲ شکل گرفته است. تقابل او با مراجع و روحانیون طراز اول از جوادی آملی تا مصباح، مسئله معاون اولی مشایی، مسئله وزارت اطلاعات مصلحی و مسئله یکشنبه مجلس و نمایش فیلم مرتضوی و فاضل لاریجانی و مسائلی از این دست و نتایج آن، تأثیر عمیقی بر فهم او از جمهوری اسلامی گذاشت و احمدینژاد را کمکم به لحاظ معرفتی مستعد کرد تئوریها و آرایی را پذیرا شود که آن اتفاقها را به نفع او تفسیر و تحلیل کند.
🔴 رؤیای احمدینژاد؛ تبدیل شدن به قطب اصلی نمایندگی پایگاههای اعتراض اجتماعی نسبت به جمهوری اسلامی و کلان حاکمیت، برای روزهای مبادا در آینده است که این امر مستلزم جدا کردن خود البته به طور باورپذیر و در موقعیتهای حساس اجتماعی مثل انتخابات ریاست جمهوری است. بنابراین احمدینژاد خود میداند که وی و بقایی و هرکسی در این چارچوب، شانسی برای عبور از شورای نگهبان ندارد. به نظر حتی حرکت احمدینژاد را نباید در چارچوب انتقام از اصولگرایان با تقویت روحانی محدود کرد.
🔴 اما تجربه جمهوری اسلامی از بازرگان تا بنی صدر تا منتظری تا موسوی تا کروبی و تا خاتمی، نشان میدهد دو شرط لازم اما نه کافی، برای هر بازیگر. برای ایفای نقش در سطح اول سیاسی ایران پسا انقلاب اسلامی وجود دارد: یکم؛ حرکت در چارچوب جمهوری اسلامی ولو در مرز جمهوری اسلامی و نیز ولو در ظاهر. دوم؛ برخورداری از یک پایگاه قابل توجه ایدئولوژیک و باثبات. و احمدینژاد با فاصلهگذاری با حاکمیت و نیز احیانا تقابل با آن، هر دو را از دست میدهد. چرا که پایگاه ایدئولوژیک قابل جذب توسط احمدینژاد، همان پایگاه ایدیولوژیک حاکمیت است که به نوعی تکرار تجربه #بازرگان و #بنی_صدر و #منتظری است که آنها نیز با خروج از چارچوب حاکمیت، هرگز نتوانستند بازیگری موثر در سطح اول سیاسی ایران به شمار آیند.
🔴 حتی تجربه امثال #خاتمی نیز که یکی از دو شرط را یعنی بهرهمندی از پایگاه ایدئولوژیک را داراست نیز نشان میدهد شرط نخست برای بازیگری موثر، نقش تعیینکنندهای دارد. خاتمی با فرض موقعیت فارغ از حاکمیتش، به همراه بدنه ایدئولوژیکی که وی آنها را نمایندگی میکند، در بهترین شرایط برای تأثیرگذاری، میتوانند در حکم آپاندیس دولت #روحانی باشند یا فهرست امید را به مجلس بفرستند که بهرهاش به #لاریجانی برسد یا با #تکرار_میکنم، فهرستی روانه مجلس خبرگان کند که نتیجهاش ریاست #جنتی بر #خبرگان گردد. این وضعیت چندان قابل تحمل و لااقل برای میان مدت و بلند مدت قابل تداوم نیست. بنابراین خاتمی بیش از هرکس تمایل و تلاش دارد که بتواند در درون حاکمیت پذیرفته بشود و در این سالها به انحای مختلف تلاش کرده است راهی برای بازگشت به درون حاکمیت پیدا کند. حوادث سال ۸۸ شرایطی را به وجود آورد که خاتمی را ناگزیر کرد تا در موقعیت کنونیاش بایستد وگرنه او هیچگاه گزینه خروج از حاکمیت را انتخاب نمیکرد.
🔴 احمدینژاد در خارج از چارجوب حاکمیت و در بهترین حالت، تأثیری در حد خاتمی نیز نخواهد داشت و مثلا حداکثر میتواند در همین انتخابات بخشی از آراء متمایل به خود را مانند سال ۹۲ به سمت روحانی هدایت کند که در این چهار سال دائما زیر بار طعنه و کنایه و تمسخر او بوده است و نه چیزی بیشتر!
متن کامل را در دو لینک ذیل بخوانید:
https://t.me/parvizamini_ir/185
https://t.me/parvizamini_ir/186
📌کانال نبض دانشجو👇
https://telegram.me/joinchat/AAAAADvMQbZ0kFqhbU5RhQ
پرویز امینی جامعه شناس که گفته است به درخواست خود #احمدینژاد در دو سال گذشته با وی ملاقاتی حول و حوش علوم انسانی داشته نوشته است: احمدینژاد با تعریف پذیرفته شده و متعارف جمهوری اسلامی، بطور مبنایی دچار مسئله و چالش است
بخش هایی از تحلیل وی را در ادامه خواهید خواند:
🔴 اعلام کاندیداتوری #بقایی و بعد به صحنه آوردن #مشایی و نیز پررنگ کردن ادبیات ایرانگرایی و کورشگرایی و... و سپس کاندیداتوری خود بر خلاف گفتههای پیشین، همگی نشانههای تازه از میدان جدید و فارغ از ملاحظات حاکمیت برای احمدینژاد در سپهر کنونی سیاست ایران است.
🔴 بنظرم کلید بسیاری از رفتارها و کنشهای احمدینژاد که بعضا پارادوکسیکال و نامتعارف و حتی هنجارشکن نیز هست، یک ویژگی شخصیتی او یعنی «اعتمادبنفس فوق متعارف» وی است. به همین جهت ادعای مدیریت جهان از سوی او را نباید شعار تلقی کرد درحالیکه او واقعا به چنین توانایی در خود باور دارد. پیروزیهای نامتعارف او بر #هاشمی در ۸۴ و نیز همه جریان مقابل از #خاتمی تا هاشمی تا #موسوی و... در ۸۸ و حضور پر بازخورد و پربسامد او در فضای جهانی و مسائلی از این دست، بر اعتمادبنفس او افزود و هرگونه امر ناممکن را برای او در صحنه سیاست بیمعنا کرد.
🔴 چرخش معرفتی احمدینژاد در این سالها که بیش از همه به نظرم تحت تأثیر وقایع و اتفاقات دوران ریاست جمهوری او از سال ۸۴ تا ۹۲ شکل گرفته است. تقابل او با مراجع و روحانیون طراز اول از جوادی آملی تا مصباح، مسئله معاون اولی مشایی، مسئله وزارت اطلاعات مصلحی و مسئله یکشنبه مجلس و نمایش فیلم مرتضوی و فاضل لاریجانی و مسائلی از این دست و نتایج آن، تأثیر عمیقی بر فهم او از جمهوری اسلامی گذاشت و احمدینژاد را کمکم به لحاظ معرفتی مستعد کرد تئوریها و آرایی را پذیرا شود که آن اتفاقها را به نفع او تفسیر و تحلیل کند.
🔴 رؤیای احمدینژاد؛ تبدیل شدن به قطب اصلی نمایندگی پایگاههای اعتراض اجتماعی نسبت به جمهوری اسلامی و کلان حاکمیت، برای روزهای مبادا در آینده است که این امر مستلزم جدا کردن خود البته به طور باورپذیر و در موقعیتهای حساس اجتماعی مثل انتخابات ریاست جمهوری است. بنابراین احمدینژاد خود میداند که وی و بقایی و هرکسی در این چارچوب، شانسی برای عبور از شورای نگهبان ندارد. به نظر حتی حرکت احمدینژاد را نباید در چارچوب انتقام از اصولگرایان با تقویت روحانی محدود کرد.
🔴 اما تجربه جمهوری اسلامی از بازرگان تا بنی صدر تا منتظری تا موسوی تا کروبی و تا خاتمی، نشان میدهد دو شرط لازم اما نه کافی، برای هر بازیگر. برای ایفای نقش در سطح اول سیاسی ایران پسا انقلاب اسلامی وجود دارد: یکم؛ حرکت در چارچوب جمهوری اسلامی ولو در مرز جمهوری اسلامی و نیز ولو در ظاهر. دوم؛ برخورداری از یک پایگاه قابل توجه ایدئولوژیک و باثبات. و احمدینژاد با فاصلهگذاری با حاکمیت و نیز احیانا تقابل با آن، هر دو را از دست میدهد. چرا که پایگاه ایدئولوژیک قابل جذب توسط احمدینژاد، همان پایگاه ایدیولوژیک حاکمیت است که به نوعی تکرار تجربه #بازرگان و #بنی_صدر و #منتظری است که آنها نیز با خروج از چارچوب حاکمیت، هرگز نتوانستند بازیگری موثر در سطح اول سیاسی ایران به شمار آیند.
🔴 حتی تجربه امثال #خاتمی نیز که یکی از دو شرط را یعنی بهرهمندی از پایگاه ایدئولوژیک را داراست نیز نشان میدهد شرط نخست برای بازیگری موثر، نقش تعیینکنندهای دارد. خاتمی با فرض موقعیت فارغ از حاکمیتش، به همراه بدنه ایدئولوژیکی که وی آنها را نمایندگی میکند، در بهترین شرایط برای تأثیرگذاری، میتوانند در حکم آپاندیس دولت #روحانی باشند یا فهرست امید را به مجلس بفرستند که بهرهاش به #لاریجانی برسد یا با #تکرار_میکنم، فهرستی روانه مجلس خبرگان کند که نتیجهاش ریاست #جنتی بر #خبرگان گردد. این وضعیت چندان قابل تحمل و لااقل برای میان مدت و بلند مدت قابل تداوم نیست. بنابراین خاتمی بیش از هرکس تمایل و تلاش دارد که بتواند در درون حاکمیت پذیرفته بشود و در این سالها به انحای مختلف تلاش کرده است راهی برای بازگشت به درون حاکمیت پیدا کند. حوادث سال ۸۸ شرایطی را به وجود آورد که خاتمی را ناگزیر کرد تا در موقعیت کنونیاش بایستد وگرنه او هیچگاه گزینه خروج از حاکمیت را انتخاب نمیکرد.
🔴 احمدینژاد در خارج از چارجوب حاکمیت و در بهترین حالت، تأثیری در حد خاتمی نیز نخواهد داشت و مثلا حداکثر میتواند در همین انتخابات بخشی از آراء متمایل به خود را مانند سال ۹۲ به سمت روحانی هدایت کند که در این چهار سال دائما زیر بار طعنه و کنایه و تمسخر او بوده است و نه چیزی بیشتر!
متن کامل را در دو لینک ذیل بخوانید:
https://t.me/parvizamini_ir/185
https://t.me/parvizamini_ir/186
📌کانال نبض دانشجو👇
https://telegram.me/joinchat/AAAAADvMQbZ0kFqhbU5RhQ
عکسی که با عنوان تجمع حامیان #احمدینژاد مقابل منزل وی منتشر شده اما گفته می شوداین عکس مربوط به ۴ سال پیش است
@nabzedaneshjoo
@nabzedaneshjoo
🗳 سخنگوی شورای نگهبان در برنامه جهانآرا:
🔺ما اصلا رد صلاحیت نداریم. بلکه شورای نگهبان کسانی که واجد شرایط ریاستجمهوری هستند را معرفی میکند و نسبت به افراد دیگر اصلا نظری نمیدهد.
🔺ممکن است کسی در گذشته واجد شرایط ریاست جمهوری بوده ولی اکنون نظر اعضای شورای نگهبان غیر آن است.
🔺چون در ریاست جمهوری بحث رد صلاحیت مطرح نیست، فرصت اعتراض هم توسط قانون گذار در نظر گرفته نشده است
🔺صلاحیت رئیسجمهور مستقر مانند دیگر افراد بررسی میشود.
🔺صلاحیت هر فرد فقط برای همان دوره است نه دورههای بعدی.
🔺مساله آقای #احمدینژاد هم مانند دیگر مسائل است و تفاوتی ندارد.
🔺در سال ۸۸ و ۹۲ وقت ما برای بررسی صلاحیتها بیشتر از این دوره صرف شد. این دوره زمان کمتری صرف بررسیها شد و چالش و مساله خاصی نداشتیم.
@nabzedaneshjoo
🔺ما اصلا رد صلاحیت نداریم. بلکه شورای نگهبان کسانی که واجد شرایط ریاستجمهوری هستند را معرفی میکند و نسبت به افراد دیگر اصلا نظری نمیدهد.
🔺ممکن است کسی در گذشته واجد شرایط ریاست جمهوری بوده ولی اکنون نظر اعضای شورای نگهبان غیر آن است.
🔺چون در ریاست جمهوری بحث رد صلاحیت مطرح نیست، فرصت اعتراض هم توسط قانون گذار در نظر گرفته نشده است
🔺صلاحیت رئیسجمهور مستقر مانند دیگر افراد بررسی میشود.
🔺صلاحیت هر فرد فقط برای همان دوره است نه دورههای بعدی.
🔺مساله آقای #احمدینژاد هم مانند دیگر مسائل است و تفاوتی ندارد.
🔺در سال ۸۸ و ۹۲ وقت ما برای بررسی صلاحیتها بیشتر از این دوره صرف شد. این دوره زمان کمتری صرف بررسیها شد و چالش و مساله خاصی نداشتیم.
@nabzedaneshjoo
نبض دانشجو🎓
صفر تا 100 ماجرای تسخیر سفارت آمریکا در گفتگو با محمد هاشمی همسر معصومه ابتکار http://yon.ir/0GL4l محورهای مهم 👇 @NABZEDANESHJOO
⭕️حرف های شنیده نشده از تسخیر سفارت آمریکا توسط دانشجویان
✅محمد هاشمی همسر معصومه ابتکار:
🔸[در غائله کردستان] دولت موقت میگفت باید با مذاکره، تساهل و تسامح قضیه را با کردها حل کنیم. میرفتند مذاکره کنند اینها را میگرفتند.
🔸من در آن موقع [اوایل انقلاب] چندجا کار میکردم. ساعاتی را در اطلاعات ستاد مشترک ارتش بودم، بخشی را در جهاد بودم، با کد پرسنلی 57 عضو اطلاعات سپاه پاسداران. دانشگاه هم بودیم.
🔸[اوایل انقلاب] دوستان به اجماع، نظرشان این بود که همه فتنهها زیرسر آمریکاست. اما عدهای از دانشجویان [انجمن اسلامی علم و صنعت و تربیت معلم دو نماینده داشتند؛ یکی سیدنژاد و یکی احمدینژاد]بحثشان این بود که اینها چپها هستند که از طرف روسیه تحریک میشوند و ما باید به سفارت روسیه حمله کنیم. حتی #احمدینژاد گفته بود که من میروم شما را لو میدهم.
🔸آقای احمدینژاد و همانهایی که با جریان لانه مخالفت کردند، آمدند در کنار جریان لانه، جریان انقلاب فرهنگی راه انداختند ، چون دانشجوهای خط امام، آنها که در لانه بودند، با انقلاب فرهنگی به آن شکلی که اتفاق افتاد موافق نبودند و میگفتند تند است.
🔸این اشتباه است[که برنامه دانشجوها، ساقط کردن دولت موقت بود] ببینید هدف نبود؛ نتیجه بود. #بازرگان از این جهت که امام نمیخواست روحانیون در حکومت باشند، بهترین فرد بود؛ مومن، متعهد و دانشمند و مبارز، ولی از این جهت که پتانسیل همهجانبه انقلاب را هدایت کند مورد مناسبی نبود.
🔸[مرحوم بازرگان] میگفت مردم به خانههایتان بروید و بگذارید ما کارمان را کنیم. ضمن اینکه بازرگان معتقد به مبارزات ضداستکباری و ضداستعماری و ضدابرقدرتها نبود. ایشان مبارزه را در مبارزات ضداستبدادی خلاصه میدید. و تصور ایشان این بود که اینها یکسری کمونیستاند و ما میرویم با آنها مذاکره میکنیم. آدم دو روز، یک هفته، یک ماه مذاکره میکند اما وقتی موضوع حل نمیشود.
🔸[اینکه میگوید انجمنهای اسلامی و دانشگاهها متاثر از جریان چپ نزدیک به شوروی بودند و جریان چپ بود که دانشجویان را به اقدام علیه آمریکا تحریک میکرد] درست نیست؛[تسخیر سفارت آمریکا]توسط بچههای مسلمان مسجدی اتفاق افتاد که عاشق امام بودند. اینهایی که این حرفها را میزنند باید بگویند پس امام هم چپ بوده است.
🔸خیلی مهم بود که شهید بهشتی و مرحوم منتظری خبر را از خود ما بشنوند. منتظری بهشدت مخالفت کردند؛ تازه ایشان رئیس مجلس خبرگان شده بودند. شخص شهید بهشتی هم گفته بود اگر تا یک ساعت دیگر اینها آنجا را تخلیه نکنند و امام موضعی نگیرند من بهعنوان رئیس شورای انقلاب دستور اخراج و بازداشت دانشجویان را میدهم. یعنی همه نگران این بودند که امام چه میگوید. حتی نقل است که مرحوم هاشمی و آقای خامنهای هم وقتی خبر را میشنوند، شوکه میشوند که نکند باز هم چپها حمله کردهاند. امام هم اولین سوالی که از حاج احمدآقا میپرسد این است که کی هستند اینها؟ وقتی امام اطمینان پیدا کردند که بچه مسلمانها هستند... و دو اینکه حاج احمدآقا، گفته بود که موسویخویینیها هم با آنها بوده است، امام فرموده بود که بگویید خوب جایی را گرفتهاند.
🔸حرفی که میزنند این است که اول از همه موسویخویینیها را تودهای میکنند و میگویند سوابق تودهای دارد. ایشان امین امام خمینی بود. آن کسانی که میگویند ایشان تودهای بود، مشخص است کجا را نشانه میگیرند. موسویخویینیها در اولین انتخابات ریاستجمهوری ایران یکتنه بهعنوان نماینده امام در حکم شورای نگهبان امروزی، صلاحیت کاندیداهای ریاستجمهوری را تایید و رد کرد.
🔸امام پنج نفر نماینده برای دانشگاه تعیین کرد؛ سروش، حبیبی، آقای خامنهای، موسویخویینیها و شایستاری. اینها رابط امام و دانشجوها بودند. اخلاق موسویخویینیها، اخلاق بالای منبر یعنی مونولوگی نیست، بحث میکند، دیالوگ میکند و به تصمیم مشترک میرسد. ولی سایرین رتبهبندی را داشتند، اگر با حرف دکتر سروش و... مخالفت میشد به دل میگرفت. ما به همین دلیل اصلا با حزب جوش نخوردیم. اکثرا پای درس بهشتی، مطهری و بازرگان میرفتند ولی ایشان همراه و همکار و همفکر بودند و رئیس و فرمانده.
✅محمد هاشمی همسر معصومه ابتکار:
🔸[در غائله کردستان] دولت موقت میگفت باید با مذاکره، تساهل و تسامح قضیه را با کردها حل کنیم. میرفتند مذاکره کنند اینها را میگرفتند.
🔸من در آن موقع [اوایل انقلاب] چندجا کار میکردم. ساعاتی را در اطلاعات ستاد مشترک ارتش بودم، بخشی را در جهاد بودم، با کد پرسنلی 57 عضو اطلاعات سپاه پاسداران. دانشگاه هم بودیم.
🔸[اوایل انقلاب] دوستان به اجماع، نظرشان این بود که همه فتنهها زیرسر آمریکاست. اما عدهای از دانشجویان [انجمن اسلامی علم و صنعت و تربیت معلم دو نماینده داشتند؛ یکی سیدنژاد و یکی احمدینژاد]بحثشان این بود که اینها چپها هستند که از طرف روسیه تحریک میشوند و ما باید به سفارت روسیه حمله کنیم. حتی #احمدینژاد گفته بود که من میروم شما را لو میدهم.
🔸آقای احمدینژاد و همانهایی که با جریان لانه مخالفت کردند، آمدند در کنار جریان لانه، جریان انقلاب فرهنگی راه انداختند ، چون دانشجوهای خط امام، آنها که در لانه بودند، با انقلاب فرهنگی به آن شکلی که اتفاق افتاد موافق نبودند و میگفتند تند است.
🔸این اشتباه است[که برنامه دانشجوها، ساقط کردن دولت موقت بود] ببینید هدف نبود؛ نتیجه بود. #بازرگان از این جهت که امام نمیخواست روحانیون در حکومت باشند، بهترین فرد بود؛ مومن، متعهد و دانشمند و مبارز، ولی از این جهت که پتانسیل همهجانبه انقلاب را هدایت کند مورد مناسبی نبود.
🔸[مرحوم بازرگان] میگفت مردم به خانههایتان بروید و بگذارید ما کارمان را کنیم. ضمن اینکه بازرگان معتقد به مبارزات ضداستکباری و ضداستعماری و ضدابرقدرتها نبود. ایشان مبارزه را در مبارزات ضداستبدادی خلاصه میدید. و تصور ایشان این بود که اینها یکسری کمونیستاند و ما میرویم با آنها مذاکره میکنیم. آدم دو روز، یک هفته، یک ماه مذاکره میکند اما وقتی موضوع حل نمیشود.
🔸[اینکه میگوید انجمنهای اسلامی و دانشگاهها متاثر از جریان چپ نزدیک به شوروی بودند و جریان چپ بود که دانشجویان را به اقدام علیه آمریکا تحریک میکرد] درست نیست؛[تسخیر سفارت آمریکا]توسط بچههای مسلمان مسجدی اتفاق افتاد که عاشق امام بودند. اینهایی که این حرفها را میزنند باید بگویند پس امام هم چپ بوده است.
🔸خیلی مهم بود که شهید بهشتی و مرحوم منتظری خبر را از خود ما بشنوند. منتظری بهشدت مخالفت کردند؛ تازه ایشان رئیس مجلس خبرگان شده بودند. شخص شهید بهشتی هم گفته بود اگر تا یک ساعت دیگر اینها آنجا را تخلیه نکنند و امام موضعی نگیرند من بهعنوان رئیس شورای انقلاب دستور اخراج و بازداشت دانشجویان را میدهم. یعنی همه نگران این بودند که امام چه میگوید. حتی نقل است که مرحوم هاشمی و آقای خامنهای هم وقتی خبر را میشنوند، شوکه میشوند که نکند باز هم چپها حمله کردهاند. امام هم اولین سوالی که از حاج احمدآقا میپرسد این است که کی هستند اینها؟ وقتی امام اطمینان پیدا کردند که بچه مسلمانها هستند... و دو اینکه حاج احمدآقا، گفته بود که موسویخویینیها هم با آنها بوده است، امام فرموده بود که بگویید خوب جایی را گرفتهاند.
🔸حرفی که میزنند این است که اول از همه موسویخویینیها را تودهای میکنند و میگویند سوابق تودهای دارد. ایشان امین امام خمینی بود. آن کسانی که میگویند ایشان تودهای بود، مشخص است کجا را نشانه میگیرند. موسویخویینیها در اولین انتخابات ریاستجمهوری ایران یکتنه بهعنوان نماینده امام در حکم شورای نگهبان امروزی، صلاحیت کاندیداهای ریاستجمهوری را تایید و رد کرد.
🔸امام پنج نفر نماینده برای دانشگاه تعیین کرد؛ سروش، حبیبی، آقای خامنهای، موسویخویینیها و شایستاری. اینها رابط امام و دانشجوها بودند. اخلاق موسویخویینیها، اخلاق بالای منبر یعنی مونولوگی نیست، بحث میکند، دیالوگ میکند و به تصمیم مشترک میرسد. ولی سایرین رتبهبندی را داشتند، اگر با حرف دکتر سروش و... مخالفت میشد به دل میگرفت. ما به همین دلیل اصلا با حزب جوش نخوردیم. اکثرا پای درس بهشتی، مطهری و بازرگان میرفتند ولی ایشان همراه و همکار و همفکر بودند و رئیس و فرمانده.