جرعه | Jor'e
3.39K subscribers
147 photos
8 videos
306 files
5.9K links
جرعه ناشر اشعار فاخر، مقاتل مستند و سبک‌های سنتی و نوین

مدیرمسئول:
سعید نسیمی

ارتباط با کانال و ارسال مطالب:
@joreh5_admin

شورای ادبی:

سیدمحمدرضا حسینی
محمد بیابانی
حامدخاکی
محمد رسولی
حسین صیامی
داود قاضی
سجاد محمدی
Download Telegram
☑️ با مدد از محضر حضرت ولی عصر ارواحنا فداه، مجموعه‌ای از اشعار، مقاتل و نوحه‌های شب و روز هفتم محرم را با موضوع شهادت حضرت علی اصغر علیه السلام تقدیم می کنیم.
همچنین مخاطبین ارجمند می توانند با جستجوی #حضرت_علی_اصغر علیه السلام در قسمت سرچ🔍، از بین آثار ده شبی که ارائه شد مطالب مربوط به شب هفتم را مشاهده فرمایند.

@joreh5
مقتل حضرت علی اصغر علیه السلام

درباره شهادت طفل شیرخوار دو نقل مشهورتر آمده است:

🔘 نقل اول
وقتی امام حسین علیه‌السلام مشاهده کردند که همه جوانان و یارانش به شهادت رسیده‌اند، عزم میدان کرد و آماده شد تا با تمام وجود با لشکر عمر سعد ملعون بجنگد.

امام علیه‌السلام فریاد زد: «آیا مدافعی هست که از حرم پیامبر صلی‌الله علیه و آله دفاع کند؟ آیا یکتاپرستی هست که درباره ما از خدا بترسد؟ آیا فریادرسی هست که به امید پاداش الهی به فریاد ما برسد؟ آیا معین و یاوری هست که به امید آنچه نزد خداست به ما یاری رساند؟»

صدای گریه وشیون زنان بلند شد. امام حسین علیه‌السلام کنار خیمه آمدند و به حضرت زینب سلام‌الله علیه فرمودند: «کودک شیرخواره‌ام را بده تا با او وداع کنم.»

امام حسین علیه‌السلام حضرت علی اصغر علیه‌السلام را در دست گرفت. می‌خواست او را ببوسد که ناگاه حرمله بن کاهل اسدی ملعون تیری به سوی آن حضرت پرتاب کرد. تیر بر حلقوم علی اصغر علیه‌السلام نشست و سر از بدن مطهرش جدا شد. امام علیه‌السلام به حضرت زینب کبری سلام‌الله علیها فرمود: «این طفل را بگیر.»

سپس دست خود را زیر گلوی حضرت علی اصغر علیه‌السلام گرفت. کف دست‌ها پر از خون شد. حضرت خون‌ها را به آسمان پرتاب کرد و فرمود: «آنچه غم این مصیبت را بر من آسان می‌کند، این است که خداوند شاهد آن است و آن را می‌بیند

امام باقر علیه‌السلام می‌فرمایند: «اگر قطره‌ای از آن خون بر زمین می‌ریخت، عذاب نازل می‌شد.

🔘 نقل دوم
در برخی مقاتل آمده است که حضرت زینب سلام‌الله علیها آن کودک شیرخوار را از خیمه بیرون آورد و عرض کرد: «برادرم! این فرزند توست که سه روز است آبی ننوشیده. پس آبی برای او بطلب.»

همچنین نوشته‌اند: امام علیه‌السلام متوجه گریه کودکی شد که از تشنگی می‌گریست. او را طلب کرد. علی اصغر را روی دست گرفت و فرمود: «ای قوم! شما یاران و اهل بیت مرا کشتید و تنها این شیرخوار باقی مانده که از شدت تشنگی در حال لرزیدن است و آبی ننوشیده. ای قوم! اگر به من رحم نمی‌کنید، بر این طفل رحم کنید.»

بعضی نقل کرده‌اند که فرمود: «اگر به زعم شما من گناهکارم، این طفل گناهی نکرده، جرعه‌ای آب به او بدهید.»

امام علیه‌السلام در حال صحبت کردن بود که مردی از بین لشکریان ابن سعد ملعون، تیری به سوی حضرت علی اصغر علیه‌السلام پرتاب کرد و آن تیر،گلوی نازک‌تر از گل شیرخوار را برید.

برخی گفته‌اند تیر از آن سوی بر بازوی امام رسید. حسین علیه‌السلام گریه کرد و فرمود: «خدایا! بین ما و قومی که مارا دعوت کردند تا یاریمان کنند، اما ما را کشتند، حکم کن.»

آنگاه ندایی از آسمان بلند شد که: «ای حسین! او را رها کن؛ چرا که برای او شیردهنده‌ای در بهشت است.»



👈 منابع:
لهوف/ سیدبن‌طاوس
ارشاد ج 2/ شیخ مفید
مقتل‌الحسین/ خوارزمی


#مقتل
#حضرت_علی_اصغر علیه السلام
#محرم_1401


https://telegram.me/joinchat/Bbx7KUB7D1El6fDlNXP68w
روضة العلما

⚪️مرحوم حاج شیخ احمد کافی ره

🔘 حضرت علی اصغر علیه السلام

ارباب ما سید الشهدا علیه السلام اومد در خیمه صدازدند «ناولینی بولدی الصغیر حتی اودعه» فرمود بیارید اون بچهٔ شیرخوارمو میخوام ببینمش. قنداقه علی اصغر را آوردند دست امام حسین علیه السلام دادند.
خدا! وقتی نگاه کرد دید بچه، چشمهایش به کاسه سر فرو رفته، دماغش تیر کشیده، رنگ بچه زرد شده، از شدت عطش زبانش را دور دهان می گرداند، لبهای بچه خشک شده.

قنداقه بچه رو گرفت رو دست اومد طرف میدان
کسی که می خواهد به میدان برود سوار بر اسب می شود، مجهز به آلات جنگ می شود، شمشیر می بندد. یک وقت دیدند حسین علیه السلام عبا به دوشش گرفته، عمامه پیامبر(ص) بر سر گذاشته، سوار بر شتر شده و با یک هیئت و حالتی دارد می آید.

یک وقت دیدند دست زیر عبا برد، قنداقه بچه را روی دست گرفت و فرمود: «ویلکم یا قوم اسقوا هذا الرضیع أما ترونه کیف یتلظی عطشا من غیر ذنب أتاه الیکم»
صدا زد: آی مردم!
اگر به عزم شما من گناهکار شما هستم
نکرده هیچ گناهی علی اصغرم است این

بمیرم بمیرم همین طوری که داشت با مردم صحبت می کرد طلب آب می کرد برا بچه اش، یک وقت دید علی مثل یک مرغ سرکنده دارد پر و بال می زند.  

شیعه های امام حسین علیه السلام علاقه مندان به ابی عبدالله بگویم همه بلند بلند گریه کنید؟
آی خدا! وقتی نگاه کرد دید خون از گلوی علی اصغر می ریزد.

ز ضرب تیر چنان دست و پای خود گم کرد
که خواست گریه کند در عوض تبسم کرد





✍️ تحقیق و نگارش: سعید نسیمی

#روضة_العلما
#حضرت_علی_اصغر علیه السلام
#شیخ_احمد_کافی
#سعید_نسیمی
#محرم_1401

https://telegram.me/joinchat/Bbx7KUB7D1El6fDlNXP68w
زمینه شب هفتم محرم

🔻بهمن عظیمی

1️⃣بنداول

تو سینه ی من نمونده شیری
چیکار کنم تا آروم بگیری

بی قراری هات گریه زاری هات بی قرار و زارم کرده
از خدا می خوام تا نفس داری پیش مون عمو برگرده

2️⃣بنددوم

خودم می دونم که دیگه دیره
تو هم بدون مادرت می میره

قطره قطره می باره اشکای من رو خشکی این لباهات
ترسم اینه که لشکری بخنده به اشک چشم بابات


#حضرت_علی_اصغر علیه السلام
#بهمن_عظیمی
#زمینه
#محرم_1401
@joreh5

https://telegram.me/joinchat/Bbx7KUB7D1El6fDlNXP68w


سبک این اثر در ادامه تقدیم می شود
🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻
زمزمه شب هفتم محرم

🔻علی صالحی

1️⃣بنداول
مادرى كه بچهء نوزادى داره
تو بغلش مجلس روضه مياره
بچه كه بى تاب ميشه/مادر دلش آب ميشه
شير ميده و دُردونَه ش/عاشق ارباب ميشه
(حسين اباعبدالله)


2️⃣بند دوم
امشب شب مادرا و شيرخواره هاس
خانوم رباب دعاگوى گريه كناس
مادرى كه بى شيره/دلش آتيش مى گيره
با گريهء دلبندش/از خجالت مى ميره
(لالا لالا لالايى)

#حضرت_علی_اصغر علیه السلام
#علی_صالحی
#زمزمه
#محرم_1401
@joreh5

https://telegram.me/joinchat/Bbx7KUB7D1El6fDlNXP68w


سبک این اثر در ادامه تقدیم می شود
🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻
واحد شب هفتم محرم

🔻علی صالحی

1️⃣بنداول

سلم لمن سالمكم ، ابي عبد الله
حرب لمن حاربكم ، ابي عبد الله
يا ثار الله ، و ابن ثاره
در وادي عشقت ، منم آواره

2️⃣بند دوم
اي محشر در اختيارت ، ابي عبد الله
سرداران خدمتگزارت ، ابي عبد الله
سايه‌ات بر ، كل دنياست
پرچمت تا ابد ، به خدا بالاست

3️⃣بند سوم
خيرت بر ما دم به ساعت ، ابي عبد الله
طفلت هم صاحب شفاعت ، ابي عبد الله
اي راه تو ، راه نجات
در دست اصغرت ، همة حاجات

#حضرت_علی_اصغر علیه السلام
#علی_صالحی
#واحد
#محرم_1401
@joreh5

https://telegram.me/joinchat/Bbx7KUB7D1El6fDlNXP68w


سبک این اثر در ادامه تقدیم می شود
🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻
حضرت علی اصغر علیه السلام

🔻 محمد حسین رحیمیان

ای بزرگ همه ، نوزاد اباعبدالله
وارث غیرت اجداد اباعبدالله
حضرت محسن ِ اولاد اباعبدالله
با تو حاجت به همه داده اباعبدالله

پَر ِ قنداقه ی تو بال و پر نوکر هاست
چون عمو روضه ی تو چاره ی ما مضطر هاست

شب هفتم چه قَدَر مثل شب تاسوعاست
هر چه خواهید بگیرید شب معجزه‌ هاست
یارمان باب ِ حوائج شده حاجات رواست
کرمش شامل عالم شده از بس آقاست

این طبیبی که کُنَد درد ، دوا نشنیده
غالبا بیشتر از خواهشمان بخشیده


کیستی ای همه صاحب نفسان نوکر تو
ای بزرگان همه زانو زده در محضر تو
رو زده آبروی عالم امکان سر ِ تو
شیر سرخ عربستان شده آب آور تو

ابر و باد و مه و خورشید و فلک حیرانت
اکبر و قاسم و عباس بلاگردانت

شد گرفتار تو هر بنده گرفتار نگشت
در دو عالم به کسی جز تو بدهکار نگشت
دست و دلباز ! چرا عمر تو بسیار نگشت
وای بر حال ِ زمین، دور تو یک بار نگشت

در تو دیدم کرم ِ ارثی این سلسله را
ترسم این است شفاعت بکنی حرمله را


چیست جرمت که گرفتند ز چشمان تو خواب
چیست جرمت که شده سهم تو اینگونه عذاب
عرشیان مویه کنان ، گشته فلک خانه خراب
کم تلظی بنما ، ای نوه ی مادر آب

تو غم انگیز ترین روضه ی عاشورایی
سند محکم مظلومیت بابایی

وای از کینه ی دیرینه ی بدر و خیبر
شده جنجال دوباره سر نام حیدر
بیشتر از همه دیدند ستم از لشکر
این علی بن حسین بن علی های پدر

علی و خنده و محراب ِ دو دستان پدر
آمده یاد همه ، فزت ُ و رب ِ حیدر


فاطمه ناله زد و عرش در آمد آهش
پدری تیر کشید از گلوی نوزادش
آمده پشت در و مادر و فضه یادش
یک نفر نیست در اینجا برسد بر دادش

پدری خسته و شرم و قد ِ همچون دالش
مانده کم حرمله هم گریه کند بر حالش

گل نشکفته و پرپر شده ، ای وای رباب
ذکر یک عرش سراسر شده ای وای رباب
قدّ ارباب چو مادر شده ، ای وای رباب
خاک ، گهواره ی اصغر شده ای وای رباب

مانده کم جان دهد از دل نگرانی پدرش
چشم سر نیزه بُوَد آه ، به دنبال سرش


#حضرت_علی_اصغر علیه السلام
#محمد_حسین_رحیمیان
#محرم_1401

https://telegram.me/joinchat/Bbx7KUB7D1El6fDlNXP68w
حضرت علی اصغر علیه السلام

🔻 رضا معتمد

پوشید سرباز کوچک، قنداقه یعنی کفن را
پیمود یاس سپیدی، راه شقایق شدن را

نالید یعنی مرا هم در کاروانت نصیبی‌ست
یعنی که در پیشگاهت آورده‌ام جان و تن را

قدری بنوشان مرا از، اشک غریبانهٔ خویش
تا حس کنم در نگاهت، لب‌تشنه پرپر زدن را

تا چند اینجا بمانم، وقتی در این ظهر غربت
می‌بینی افتاده بر خاک، یاران گلگون‌کفن را

یک سینه داری پر از داغ، دست تو بگذارد ای کاش
بر شانهٔ کوچک من، این داغ قامت‌شکن را

ناگاه در دست مولا، یک چشمه جوشید از خون
بوسید تیری گلویِ آن شاخهٔ نسترن را

گهواره خالی خدایا، تنها دلی ماند و داغی
داغی که از من گرفته‌ست، پروای دل‌سوختن را


#حضرت_علی_اصغر علیه السلام
#رضا_معتمد
#محرم_1401

https://telegram.me/joinchat/Bbx7KUB7D1El6fDlNXP68w
حضرت علی اصغر علیه السلام

🔻 مجید تال

سعی دارد کودکش را در عبا پنهان کند
باید او تن را جدا ؛ سر را جدا پنهان کند

گریه ی اصغر ، صدای هلهله ، با تیر خود
حرمله باید صدا را در صدا پنهان کند

مشتی از خون علی را ریخت سمت آسمان
خواست تا جرم زمین را در هوا پنهان کند

با غلاف خنجری ، بابا پسر را دفن کرد
کربلا را خواست تا در کربلا پنهان کند

گیرم اصلا طفل خود را پشت خیمه دفن کرد
خنده های آخرش را در کجا پنهان کند


#حضرت_علی_اصغر علیه السلام
#مجید_تال
#محرم_1401

https://telegram.me/joinchat/Bbx7KUB7D1El6fDlNXP68w
حضرت علی اصغر علیه السلام

🔻 فائزه زرافشان

چه آتشی‌ست که در حرف حرف آب نشسته
که روضه خوانده که بر گونه‌ها گلاب نشسته؟

صدای آه بلند است گوشه گوشۀ تکیه
چه ناله‌هاست که در روضۀ رباب نشسته

کدام سو بدود چشم‌های خستۀ این زن
که در مسیر نگاهش فقط سراب نشسته

«چه کرده‌اند که زیر عبا می‌آوری‌‌اش؟ آه!
چه کرده‌اند که در چشم‌هاش خواب نشسته؟

چه دیر می‌گذرد! کو صدای گریۀ اصغر؟»
میان خیمه زنی غرق اضطراب نشسته

کشیده روی سرش باز چادر عربی را
درست مثل سؤالی که بی‌جواب نشسته

کسی نگفت در آن سرزمین چه دیده که یک سال
رباب یکسره در زیر آفتاب نشسته


#حضرت_علی_اصغر علیه السلام
#فائزه_زرافشان
#محرم_1401

https://telegram.me/joinchat/Bbx7KUB7D1El6fDlNXP68w
حضرت علی اصغر علیه السلام

🔻سید پوریا هاشمی

یا باب الحوائج یا علی اصغر مدد

عارفان را اینچنین در باور است
طفل این گهواره شیخ اکبر است

این علی ابن حسین ابن علیست؟
یا خدایا عیسی پیغمبر است

در کرامت با عمو هم شانه است
در امامت با پدر هم‌جوهر است

صبح محشر فاش خواهد شد به ما
این پسر میزان روز محشر است

نسل زهرا خیر زهرا میدهد
شعبه کوثر خودش هم کوثر است

امتحانش کن به هنگام خطر
از دوصد مرد خطر غوغا تر است

حرمله تیر و کمان آورد اگر
این پسر راهی میدان با سر است

در کمان انگار تیر آماده است
یا رب این تیر است یا که خنجر است

تیر لازم نیست این لب تشنه را
از عطش این شاخه گل پرپر است


#حضرت_علی_اصغر علیه السلام
#سید_پوریا_هاشمی
#محرم_1401

https://telegram.me/joinchat/Bbx7KUB7D1El6fDlNXP68w
حضرت علی اصغر علیه السلام

🔻فاطمه معصومی

ز قحط آب، نه!!! با این بهانه می گرید
زنی که بچه بغل عاشقانه می گرید

برای غربت مردِ تمام زندگی اش
شبیه فاطمه، بانوی خانه می گرید

به پای نیزه برای سرِ پریشانت
رباب، غم زده، شانه به شانه می گرید

بخواب جان دلم، لای لای لالایی
زنی از الفتِ با این ترانه می گرید

حصیر، آب، غذا، زیر آفتاب، زنی
غمین نشسته و با هر نشانه می گرید


#حضرت_علی_اصغر علیه السلام
#فاطمه_معصومی
#محرم_1401

https://telegram.me/joinchat/Bbx7KUB7D1El6fDlNXP68w
حضرت علی اصغر علیه السلام

🔻گروه ادبی یاقوت سرخ

کوثر علیاصغر
امشب به مستان می‌دهد ساغر علیاصغر
غوغا به پا کرده
آیینه‌ی کوچک‌تر حیدر علیاصغر
ارباب می‌خندد
بر سینه‌اش تا می‌گذارد سر علیاصغر
با سن‌و‌سال کم
در جنگ برپا می‌کند محشر علیاصغر
"هل من معین" آمد
طاقت ندارد در حرم دیگر علیاصغر
تیر سه‌پر خورده
پس شد علیاصغر، علیاصغر، علیاصغر

هم اکبر آورده
هم روی دستانش علیِ اصغر آورده
از باغ خود انگار
زیر عبا سیب گلاب نوبر آورده
در کربلا ارباب
یک‌ساقی و هفتاد و اندی ساغر آورده
بر روی دستانش
انگار حیدر را به روی منبر آورده
تیر سه‌شعبه، آه!
اشک مرا این جمله هردفعه در آورده
پیش عمو بر نی
شش‌ماهه حالا بین سرها سر درآورده

هربار جان می‌داد
تا روی نیزه اصغر خود را نشان می‌داد
تا دق کند مادر
هی حرمله گهواره‌ی او را تکان می‌داد
مثل علی‌اکبر
جنگاوری می‌شد اگر دنیا امان می‌‌داد
مثل عمو میشد
تیر سه‌شعبه چندسالی گر زمان می‌داد
آن وقت مادر هم
داماد خود را هی نشان این و آن می‌داد
باید رباب امروز
شش‌ماه درس عاشقی را امتحان می‌داد

دنیای شش‌ماهه
شد تیره تا خشکیده شد لب‌های شش‌ماهه
رو زد برای آب
" مُنّوا عَلَیَّ " بر لب بابای شش‌ماهه
اُف بر تو ای دنیا
خالی‌ست در آغوش مادر جای شش‌ماهه
حالا رباب است و
لالایی و گهواره و رویای شش‌ماهه
تنها امید ماست
کوچک‌ترین باب‌المراد، آقای شش‌ماهه
هرکس حسینی شد
پای براتش می‌خورد امضای شش‌ماهه


#حضرت_علی_اصغر علیه السلام
#گروه_ادبی_یاقوت_سرخ
#محرم_1401

https://telegram.me/joinchat/Bbx7KUB7D1El6fDlNXP68w
حضرت علی اصغر علیه السلام

🔻میثم مومنی نژاد


به روی برگ گل شبنم نشسته
به سوگ تشنه ای زمزم نشسته
به روی حنجر ششماهه با تیر
سه تا بوسه کنار هم نشسته
***
پر قنداقه را در خون کشیدند
ز دستان سحر، مهتاب چیدند
دل آهن به حال آن گلو سوخت
که با تیر سه شعبه ، سر بریدند
***
از فرط عطش نفس بگیرد ،سخت است
رحمی دل دشمن نپذیرد سخت است
این را همه ی حرمله ها می دانند
بر دست پدر ، پسر بمیرد سخت است
***
عطش را روی لب تفسیر داری
نخوابیدی ، ولی تعبیر داری
نمی دانم چه کرده تیر با تو؟
که بر حنجر ، خط شمشیر داری


#حضرت_علی_اصغر علیه السلام
#میثم_مومنی_نژاد
#محرم_1401

https://telegram.me/joinchat/Bbx7KUB7D1El6fDlNXP68w
حضرت علی اصغر علیه السلام

🔻مرضیه عاطفی

پرپر زد و پریشان گردید و رفت از حال
بر روی دستِ بابا خندید و رفت از حال

قلبش تکان تکان خورد و جایِ جرعه ای آب
تیری به حنجرش خورد ترسید و رفت از حال

قنداقه غرق خون شد پس ناتوان و آرام
بر دور لب، زبانش چرخید و رفت از حال

بابا چه بغض کرد و از گوش تا به گوشش
را با لبان لرزان، بوسید و رفت از حال

با چشم نیمه بازش یکریز پلک میزد
یکریز دست و پایش لرزید و رفت از حال

شش ماهه بود و بابا برداشت از گلو خون
بر آسمانِ هفتم پاشید و رفت از حال

گهواره کنج خیمه؛ بیتاب تاب میخورد
مادر دو دستِ خود را بویید و رفت از حال!


#حضرت_علی_اصغر علیه السلام
#مرضیه_عاطفی
#محرم_1401

https://telegram.me/joinchat/Bbx7KUB7D1El6fDlNXP68w
زمزمه تک بند حضرت علی اصغر علیه السلام

🔻سعید نسیمی


آه یه کسی یه خرده آب بیاره
بچم داره میمیره جون نداره
تلظی کردنش برام‌ عذابه
واسم نمونده دیگه راه چاره

لالا لالا ای گل بی شیر مادر
طفل بی تقصیر مادر، از غمت میمیره مادر

لالا لالا ای گل مهتاب مادر
تشنهٔ بی تاب مادر، ای گل بی خواب مادر

من از خزون بدم میاد از رد خون بدم میاد
از اون کسی که گلوتو کرده نشون بدم میاد

از حرمله بدم میاد از هلهله بدم میاد
از خنده های دشمنی که سنگ‌دله بدم میاد


#حضرت_علی_اصغر علیه السلام
#سعید_نسیمی
#زمزمه
#محرم_1401

https://telegram.me/joinchat/Bbx7KUB7D1El6fDlNXP68w‌