ما آدمها استاد حرف زدنیم؛
دوستش نداشته باش،
دلتنگش نباش،
اینقدر در برابرش ضعیف نباش،
به عکسش آنجور نگاه نکن،
جای خالیش را پر کن...
به عمل کردنِ خودمان که میرسد؛
با دلتنگی و بغض به عکسش زل میزنیم و تند تند زیر لب حروفی شبیه حروف دوستت دارم میچینیم کنارِ هم...
از جای خالی ای که پر نشده و نمیشود با یک عکس سه در چهار که زل زده توی چشم هایمان حرف میزنیم
و قول میدهیم اینبار حرف حرفِ همان آدمِ توی عکس باشد،
به شرطی که راه رفته را برگردد
به شرطی که یک روز دیگر طعم دنیایِ بی عطر تنش و هرمِ نفس هایش را به ما نچشاند...
ما آدمها اصولا خوب حرف میزنیم،
ولی پایِ عملمان بدجور میلنگد...
@asheghaneha_7071
#فاطمه_جوادی
دوستش نداشته باش،
دلتنگش نباش،
اینقدر در برابرش ضعیف نباش،
به عکسش آنجور نگاه نکن،
جای خالیش را پر کن...
به عمل کردنِ خودمان که میرسد؛
با دلتنگی و بغض به عکسش زل میزنیم و تند تند زیر لب حروفی شبیه حروف دوستت دارم میچینیم کنارِ هم...
از جای خالی ای که پر نشده و نمیشود با یک عکس سه در چهار که زل زده توی چشم هایمان حرف میزنیم
و قول میدهیم اینبار حرف حرفِ همان آدمِ توی عکس باشد،
به شرطی که راه رفته را برگردد
به شرطی که یک روز دیگر طعم دنیایِ بی عطر تنش و هرمِ نفس هایش را به ما نچشاند...
ما آدمها اصولا خوب حرف میزنیم،
ولی پایِ عملمان بدجور میلنگد...
@asheghaneha_7071
#فاطمه_جوادی
من اگه دوباره داشته باشمت؛
یه خطِ گنده میکشم رو واژه قهر،
برای توام خط و نشون میکشم که ناراحتم شدی میای میشینی کنارم اخم میکنی،حق حرف نزدنم نداری...
من اگه دوباره داشته باشمت؛
عوضِ قورت دادن حرفام بلند بلند میگمشون؛
یه جور که حتی وقتی داری از نفرِ بعد منم دوستت دارم میشنوی هنوز تکرار دوستت دارمای من تو گوشت باشه...
من اگه دوباره داشته باشمت؛
قید مشروطی و اخراج از کار و دیر شد برم خونه رو میزنم ،
عطرِ تنتو میریزم تو جونم و میگم گور بابای کلاس آرامش تنِ یار بچسب...
من اگه دوباره داشته باشمت؛
دم رفتنت ساکت نمیشم،عوضِ حرفایی که باید بزنم پوست لبمو نمیکنم و
نمیگم صدات قطع و وصل میشه تا زودتر قطع کنم که نشنوی بغضمو و نفهمی که صدام میلرزه
سر غرورمو نمیگیرم بالا و نمیگم اتفاقا به نظر منم به درد هم نمیخوریم...
من اگه دوباره داشته باشمت؛
خط میزنم رو هر کسی که منو ازت دور میکنه،
رو هر کاری که یه دیوار میندازه بینمون،
رو هر چیزی که این کلمه لعنتی فاصله رو پررنگ تر میکنه بینمون...
من اگه دوباره داشته باشمت
این دفعه قدرتو میدونم
چون میدونم تو یه چشم به هم زدن
میشه یه جوری از دست داد که دیگه داشتن بشه محال ترین آرزو...
#فاطمه_جوادی
@asheghaneha_7071
یه خطِ گنده میکشم رو واژه قهر،
برای توام خط و نشون میکشم که ناراحتم شدی میای میشینی کنارم اخم میکنی،حق حرف نزدنم نداری...
من اگه دوباره داشته باشمت؛
عوضِ قورت دادن حرفام بلند بلند میگمشون؛
یه جور که حتی وقتی داری از نفرِ بعد منم دوستت دارم میشنوی هنوز تکرار دوستت دارمای من تو گوشت باشه...
من اگه دوباره داشته باشمت؛
قید مشروطی و اخراج از کار و دیر شد برم خونه رو میزنم ،
عطرِ تنتو میریزم تو جونم و میگم گور بابای کلاس آرامش تنِ یار بچسب...
من اگه دوباره داشته باشمت؛
دم رفتنت ساکت نمیشم،عوضِ حرفایی که باید بزنم پوست لبمو نمیکنم و
نمیگم صدات قطع و وصل میشه تا زودتر قطع کنم که نشنوی بغضمو و نفهمی که صدام میلرزه
سر غرورمو نمیگیرم بالا و نمیگم اتفاقا به نظر منم به درد هم نمیخوریم...
من اگه دوباره داشته باشمت؛
خط میزنم رو هر کسی که منو ازت دور میکنه،
رو هر کاری که یه دیوار میندازه بینمون،
رو هر چیزی که این کلمه لعنتی فاصله رو پررنگ تر میکنه بینمون...
من اگه دوباره داشته باشمت
این دفعه قدرتو میدونم
چون میدونم تو یه چشم به هم زدن
میشه یه جوری از دست داد که دیگه داشتن بشه محال ترین آرزو...
#فاطمه_جوادی
@asheghaneha_7071
زنها چیز های غیر منتظره را دوست دارند؛
وسط یک چهار راهِ شلوغ دوستت دارم شنیدن را،
دسته گل به مناسبت هیچ چیز را،
کلیدی که به جای ساعتِ هفت ساعتِ چهار بچرخد تویِ قفل را،
مردی که پیش بند ببندد و صورت کفیش عجیب دیدن دارد را...
زنها چیزهای غیر منتظره را دوست دارند؛
بوسه های ناگهانی را،
بوسه های ناگهانی را،
بوسه های ناگهانی را...
Asheghaneha_7071
#فاطمه_جوادی
وسط یک چهار راهِ شلوغ دوستت دارم شنیدن را،
دسته گل به مناسبت هیچ چیز را،
کلیدی که به جای ساعتِ هفت ساعتِ چهار بچرخد تویِ قفل را،
مردی که پیش بند ببندد و صورت کفیش عجیب دیدن دارد را...
زنها چیزهای غیر منتظره را دوست دارند؛
بوسه های ناگهانی را،
بوسه های ناگهانی را،
بوسه های ناگهانی را...
Asheghaneha_7071
#فاطمه_جوادی
از دست دادن یه جاهایی واجبه؛
اون وقتی که دلت اونقدر از بودنش قرصه که دیگه حضورشو قدر نمیدونی ،
اون وقتی که انقدر تو دقیقه هات و ثانیه هات بوده
که بود و نبود همه به چشمت میاد و بود و نبودش نه،
اون وقتی که دیگه مثل قبل حسش نمیکنی تو قلبت،
اون وقتی که دیگه دل دل نمیکنی برای دیدنش...
یه وقتا باید از دستش بدی؛
که نبودنش یادت بیاره نباشه خوشیم نیست،
که نبودنش یادت بیاره بقیه نباشن اتفاقی نمیوفته
اون ولی اگه نباشه زندگی از جریان میوفته.
از دست دادن لازمه یه وقتایی
که بفهمی
کسی که مونده پایِ همه چیزت
محتاجت نیست
این تویی که محتاجِ بودنشی...
#فاطمه_جوادی
@asheghaneha_7071
اون وقتی که دلت اونقدر از بودنش قرصه که دیگه حضورشو قدر نمیدونی ،
اون وقتی که انقدر تو دقیقه هات و ثانیه هات بوده
که بود و نبود همه به چشمت میاد و بود و نبودش نه،
اون وقتی که دیگه مثل قبل حسش نمیکنی تو قلبت،
اون وقتی که دیگه دل دل نمیکنی برای دیدنش...
یه وقتا باید از دستش بدی؛
که نبودنش یادت بیاره نباشه خوشیم نیست،
که نبودنش یادت بیاره بقیه نباشن اتفاقی نمیوفته
اون ولی اگه نباشه زندگی از جریان میوفته.
از دست دادن لازمه یه وقتایی
که بفهمی
کسی که مونده پایِ همه چیزت
محتاجت نیست
این تویی که محتاجِ بودنشی...
#فاطمه_جوادی
@asheghaneha_7071
خواستم بگویم؛
فقط یک نفر توی دنیا هست
که ارزشِ دوست داشتن را دارد...
یعنی تو دلت به عقلت التماس میکند تا باور کند او ارزش اینهمه عشق را داشته باشد...
آن یک نفر را سفت بچسب؛
بعد از او نه دلت برای چیزی به دست و پایِ عقلت می افتد،
نه کسی به چشمِ دلت ارزشِ به پا افتادن را دارد...
#فاطمه_جوادی
@asheghaneha_7071
فقط یک نفر توی دنیا هست
که ارزشِ دوست داشتن را دارد...
یعنی تو دلت به عقلت التماس میکند تا باور کند او ارزش اینهمه عشق را داشته باشد...
آن یک نفر را سفت بچسب؛
بعد از او نه دلت برای چیزی به دست و پایِ عقلت می افتد،
نه کسی به چشمِ دلت ارزشِ به پا افتادن را دارد...
#فاطمه_جوادی
@asheghaneha_7071
من درس نخواندم؛
یعنی یادت نگذاشت که درس بخوانم...
تا کتاب ها را باز کردم
چشمهای لعنتیت آمد جلوی چشمانم و جم نخورد از آنجا،
نتیجه اش شد ترک تحصیل،
نتیجه اش شد تبریک نشنیدن به وقتِ روزِ معلم و روزِ مهندس و روزِ پزشک و هر روزِ دیگری که فکرش را بکنی...
من ازدواج نکردم؛
یعنی تا خواست هوایِ سر و سامان گرفتن به سرم بزند،
تا خواستم جایت توی قلبم و زندگیم را بدهم به کسی باز چشمانت یادم آمد و قلبم بنای ناسازگاری گذاشت،
نتیجه اش شد تبریک روز مرد نشنیدن از زنی که حلقه من توی دست چپش باشد و چشمانش دنیایم...
من پدر نشدم؛
ترس از دیدن دختری که چشم هایش شبیه تو نیست
و دیدن پسری که کسی عاشقانه نوازشش میکند تو نیستی
نگذاشت پدر شوم...
رویای پدر شدنم را هم بر باد داد این ترس،
رویای دخترکی که موهایش روی صورتم ریخته و قلقلکم میدهد
و با خنده های دلبرش بوسه میکارد روی گونه ام و میگوید که منِ پدرش را بیشتر از هر کسی توی دنیا دوست دارد...
من کارگر هم نشدم؛
فکرِ تو وقتی نگذاشت برایم که کاری یاد بگیرم،
دستانت نگذاشتند به کاری جز نوازش آنها مشغول باشم
و آخ از تار های پریشان که دست و دلم را به هیچ کاری جز بافتن آنها نبرد...
شدم شاعر؛
که هیچ چیز جز شعر نوشتن از سرِ زلف یار نمیداند...
راست گفته اند؛
"بیچاره عاشقی که یار را ندارد"
ولی بیچاره تر منیم که نه تو را دارم،
نه هیچ روزی که به نامم خورده باشد عوضِ یک عمر عاشقی کردن...
#فاطمه_جوادی
@Asheghaneha_7071
یعنی یادت نگذاشت که درس بخوانم...
تا کتاب ها را باز کردم
چشمهای لعنتیت آمد جلوی چشمانم و جم نخورد از آنجا،
نتیجه اش شد ترک تحصیل،
نتیجه اش شد تبریک نشنیدن به وقتِ روزِ معلم و روزِ مهندس و روزِ پزشک و هر روزِ دیگری که فکرش را بکنی...
من ازدواج نکردم؛
یعنی تا خواست هوایِ سر و سامان گرفتن به سرم بزند،
تا خواستم جایت توی قلبم و زندگیم را بدهم به کسی باز چشمانت یادم آمد و قلبم بنای ناسازگاری گذاشت،
نتیجه اش شد تبریک روز مرد نشنیدن از زنی که حلقه من توی دست چپش باشد و چشمانش دنیایم...
من پدر نشدم؛
ترس از دیدن دختری که چشم هایش شبیه تو نیست
و دیدن پسری که کسی عاشقانه نوازشش میکند تو نیستی
نگذاشت پدر شوم...
رویای پدر شدنم را هم بر باد داد این ترس،
رویای دخترکی که موهایش روی صورتم ریخته و قلقلکم میدهد
و با خنده های دلبرش بوسه میکارد روی گونه ام و میگوید که منِ پدرش را بیشتر از هر کسی توی دنیا دوست دارد...
من کارگر هم نشدم؛
فکرِ تو وقتی نگذاشت برایم که کاری یاد بگیرم،
دستانت نگذاشتند به کاری جز نوازش آنها مشغول باشم
و آخ از تار های پریشان که دست و دلم را به هیچ کاری جز بافتن آنها نبرد...
شدم شاعر؛
که هیچ چیز جز شعر نوشتن از سرِ زلف یار نمیداند...
راست گفته اند؛
"بیچاره عاشقی که یار را ندارد"
ولی بیچاره تر منیم که نه تو را دارم،
نه هیچ روزی که به نامم خورده باشد عوضِ یک عمر عاشقی کردن...
#فاطمه_جوادی
@Asheghaneha_7071
عاشقانه ها
#بهار @asheghaneha_7071
به دلم آمده می آیی!
که اولین نویدِ سال و روزهایِ نو را
صدای تو برایم زمزمه خواهد کرد؛
به دلم آمده
به جز بهار و شکوفه بارانش
همه فصل ها
حتی پاییز هم بویِ وصل میدهد،
بویِ دستان گره خوردهمان باهم
و عطرِ نفس هایِ یکی شده مان.
به دلم آمده ارمغان بهار، حضورِ تمام نشدنی توست
حضوری که به گرمایِ تابستان میرسد و خزان را بهاری دوباره میکند.
به دلم آمده ، بهار امسال با بودنت همیشگی میشود!
به دلم آمده بهاری داریم
که زمستان هم پایانش نخواهد بود...
#فاطمه_جوادی
@asheghaneha_7071
که اولین نویدِ سال و روزهایِ نو را
صدای تو برایم زمزمه خواهد کرد؛
به دلم آمده
به جز بهار و شکوفه بارانش
همه فصل ها
حتی پاییز هم بویِ وصل میدهد،
بویِ دستان گره خوردهمان باهم
و عطرِ نفس هایِ یکی شده مان.
به دلم آمده ارمغان بهار، حضورِ تمام نشدنی توست
حضوری که به گرمایِ تابستان میرسد و خزان را بهاری دوباره میکند.
به دلم آمده ، بهار امسال با بودنت همیشگی میشود!
به دلم آمده بهاری داریم
که زمستان هم پایانش نخواهد بود...
#فاطمه_جوادی
@asheghaneha_7071
عاشقانه ها
تو وطنمی....♥ @asheghaneha_7071
♥️
به جای چیزای معمولی به کسی که دوستش دارید بگید "وطن"
آدم از وطنش دل نمیکنه...
حتی وقتی نباشه...
حتی وقتی دور باشه...
حتی وقتی جاش یه جایِ دیگه تو بغلِ یکی دیگه باشه...
تو "وطنمی"
با اینکه نیستم و نیستی...
#فاطمه_جوادی
@asheghaneha_7071
به جای چیزای معمولی به کسی که دوستش دارید بگید "وطن"
آدم از وطنش دل نمیکنه...
حتی وقتی نباشه...
حتی وقتی دور باشه...
حتی وقتی جاش یه جایِ دیگه تو بغلِ یکی دیگه باشه...
تو "وطنمی"
با اینکه نیستم و نیستی...
#فاطمه_جوادی
@asheghaneha_7071
من تو رگاتم؛
حالا هی فرار کن از من،عکسامو پاک کن
دوستت دارمامو نخون،
دستت نره رو شمارم برای شنیدنِ صدام...
حالا هی عادت کن به تنهایی لته خوردن،
به تنهایی زیر بارون بی چتر قدم زدنُ دیوونگی کردن،
به دیگه نزدنِ عطری که من دوستش دارم...
فرار کن ازم؛
آدما وقتی میفهمن یه کسایی به این راحتیا از زندگیشون نمیرن شروع میکنن به فرار کردن
وقتی میفهمن این یکی با بقیه فرق داره...
حالا تو هی فرار کن؛
من که میدونم عطرِ تنم تو رگاته
میدونم تصویر چشمام جلو چشماته...
من که میدونم هیچ دوستت دارم شنیدنی
مزه یآ دوستت دارم شنیدن از زبونِ منو نمیده
ولی تو بازم فرار کن ازم...
#فاطمه_جوادی
@asheghaneha_7071❤
حالا هی فرار کن از من،عکسامو پاک کن
دوستت دارمامو نخون،
دستت نره رو شمارم برای شنیدنِ صدام...
حالا هی عادت کن به تنهایی لته خوردن،
به تنهایی زیر بارون بی چتر قدم زدنُ دیوونگی کردن،
به دیگه نزدنِ عطری که من دوستش دارم...
فرار کن ازم؛
آدما وقتی میفهمن یه کسایی به این راحتیا از زندگیشون نمیرن شروع میکنن به فرار کردن
وقتی میفهمن این یکی با بقیه فرق داره...
حالا تو هی فرار کن؛
من که میدونم عطرِ تنم تو رگاته
میدونم تصویر چشمام جلو چشماته...
من که میدونم هیچ دوستت دارم شنیدنی
مزه یآ دوستت دارم شنیدن از زبونِ منو نمیده
ولی تو بازم فرار کن ازم...
#فاطمه_جوادی
@asheghaneha_7071❤
زنها چیز های غیر منتظره را دوست دارند؛
وسط یک چهار راهِ شلوغ دوستت دارم شنیدن را،
دسته گل به مناسبت هیچ چیز را،
کلیدی که به جای ساعتِ هفت ساعتِ چهار بچرخد تویِ قفل را،
مردی که پیش بند ببندد و صورت کفیش عجیب دیدن دارد را...
زنها چیزهای غیر منتظره را دوست دارند؛
بوسه های ناگهانی را،
بوسه های ناگهانی را،
بوسه های ناگهانی را...
#فاطمه_جوادی
@asheghaneha_7071 ♥️
وسط یک چهار راهِ شلوغ دوستت دارم شنیدن را،
دسته گل به مناسبت هیچ چیز را،
کلیدی که به جای ساعتِ هفت ساعتِ چهار بچرخد تویِ قفل را،
مردی که پیش بند ببندد و صورت کفیش عجیب دیدن دارد را...
زنها چیزهای غیر منتظره را دوست دارند؛
بوسه های ناگهانی را،
بوسه های ناگهانی را،
بوسه های ناگهانی را...
#فاطمه_جوادی
@asheghaneha_7071 ♥️
یک نفر باید باشد،
که دلتنگی هایت را از چشم هایت بخواند،
یک نفر باید باشد که قطره اول نیامده در آغوشت بگیرد،
یک نفر باید باشد که سه نقطه پایان جمله هایت را بداند،
یک نفر باید باشد که بلدت باشد حتی بیشتر از خودت،
یک نفر باید باشد که با بودنش،
تمام نبودن ها را جبران کند...
#فاطمه_جوادی
@asheghaneha_7071 ♥
که دلتنگی هایت را از چشم هایت بخواند،
یک نفر باید باشد که قطره اول نیامده در آغوشت بگیرد،
یک نفر باید باشد که سه نقطه پایان جمله هایت را بداند،
یک نفر باید باشد که بلدت باشد حتی بیشتر از خودت،
یک نفر باید باشد که با بودنش،
تمام نبودن ها را جبران کند...
#فاطمه_جوادی
@asheghaneha_7071 ♥
دوستی هایتان را به عشق نرسانید !
به جایی که سلام دادنش ، سَر حالتان بیاورد و قربان صدقه های بی منظورش ، خاص شود برایتان . به جایی که عقربه ها وقتی کنارش هستید ، برای گذشتن عجله داشته باشند و قهوه ها تلخ به نظرت نیایند .
دوستی هایتان را به جایی که یک روز حرف نزدن با او ، خُلقِتان را تنگ میکند و احوال پرسی نکردنش ، حالِ خوبتان را بَد میکند ، نرسانید .
دوست که بمانید ، لااقل کنارِ خودتان داریدش . قدِ یک تبریکِ تولد ، قدِ یک گپ و چایِ عصرانه ، قدِ یک شب بخیر گفتن و عزیزم شنیدن از زبانش ، قدِ نعمتِ بودنش ...
به عشق که برسانیدش ، در حسرتِ دوباره شنیدنِ اسمتان از زبانش هم میمانید ، بقیه چیز ها که دیگر هیچ ...
#فاطمه_جوادی
@asheghaneha_7071 ♥️
به جایی که سلام دادنش ، سَر حالتان بیاورد و قربان صدقه های بی منظورش ، خاص شود برایتان . به جایی که عقربه ها وقتی کنارش هستید ، برای گذشتن عجله داشته باشند و قهوه ها تلخ به نظرت نیایند .
دوستی هایتان را به جایی که یک روز حرف نزدن با او ، خُلقِتان را تنگ میکند و احوال پرسی نکردنش ، حالِ خوبتان را بَد میکند ، نرسانید .
دوست که بمانید ، لااقل کنارِ خودتان داریدش . قدِ یک تبریکِ تولد ، قدِ یک گپ و چایِ عصرانه ، قدِ یک شب بخیر گفتن و عزیزم شنیدن از زبانش ، قدِ نعمتِ بودنش ...
به عشق که برسانیدش ، در حسرتِ دوباره شنیدنِ اسمتان از زبانش هم میمانید ، بقیه چیز ها که دیگر هیچ ...
#فاطمه_جوادی
@asheghaneha_7071 ♥️
یک نفر باید باشد،
که دلتنگی هایت را از چشم هایت بخواند،
یک نفر باید باشد که قطره اول نیامده در آغوشت بگیرد،
یک نفر باید باشد که سه نقطه پایان جمله هایت را بداند،
یک نفر باید باشد که بلدت باشد حتی بیشتر از خودت،
یک نفر باید باشد که با بودنش،
تمام نبودن ها را جبران کند...
#فاطمه_جوادی
@asheghaneha_7071 🍁
که دلتنگی هایت را از چشم هایت بخواند،
یک نفر باید باشد که قطره اول نیامده در آغوشت بگیرد،
یک نفر باید باشد که سه نقطه پایان جمله هایت را بداند،
یک نفر باید باشد که بلدت باشد حتی بیشتر از خودت،
یک نفر باید باشد که با بودنش،
تمام نبودن ها را جبران کند...
#فاطمه_جوادی
@asheghaneha_7071 🍁
تصدق دلت که حالا به جای من برای کس دیگری تند تند میزند،
تصدق آن چشم ها که زل میزند در چشمهایی که شبیه چشمهای من نیست،
تصدق آن لب ها که دوستت دارم میگوید به من نه،به دیگری،
تصدق آن دستها که عادت کرده به دستهایی که دستهای من نیست،
تصدق آن پاها که همقدم دیگری میشود...
تصدق شما و هرچه به شما تعلق دارد عزیزِ جان
فقط قول بده مثل من لبخند را از زندگیت دریغ نکنی،
فقط قول بده مثل من زیاد دلتنگی نکنی،
فقط قول بده بیتابی نکنی برای نبودنم،
فقط قول بده به جای من هم مراقب خودت باشی
جان تو و جان آن دستها و چشمها و لب ها و پاها ...
جان تو و جانِ شریکِ تک تکِ رویاهایم...
#فاطمه_جوادی
@Aghoshe_To_Channel
تصدق آن چشم ها که زل میزند در چشمهایی که شبیه چشمهای من نیست،
تصدق آن لب ها که دوستت دارم میگوید به من نه،به دیگری،
تصدق آن دستها که عادت کرده به دستهایی که دستهای من نیست،
تصدق آن پاها که همقدم دیگری میشود...
تصدق شما و هرچه به شما تعلق دارد عزیزِ جان
فقط قول بده مثل من لبخند را از زندگیت دریغ نکنی،
فقط قول بده مثل من زیاد دلتنگی نکنی،
فقط قول بده بیتابی نکنی برای نبودنم،
فقط قول بده به جای من هم مراقب خودت باشی
جان تو و جان آن دستها و چشمها و لب ها و پاها ...
جان تو و جانِ شریکِ تک تکِ رویاهایم...
#فاطمه_جوادی
@Aghoshe_To_Channel
خواستم بگویم؛
فقط یک نفر توی دنیا هست
که ارزشِ دوست داشتن را دارد...
یعنی تو دلت به عقلت التماس میکند تا باور کند او ارزش اینهمه عشق را داشته باشد...
آن یک نفر را سفت بچسب؛
بعد از او نه دلت برای چیزی به دست و پایِ عقلت می افتد،
نه کسی به چشمِ دلت ارزشِ به پا افتادن را دارد...
#فاطمه_جوادی
@asheghaneha_7071
فقط یک نفر توی دنیا هست
که ارزشِ دوست داشتن را دارد...
یعنی تو دلت به عقلت التماس میکند تا باور کند او ارزش اینهمه عشق را داشته باشد...
آن یک نفر را سفت بچسب؛
بعد از او نه دلت برای چیزی به دست و پایِ عقلت می افتد،
نه کسی به چشمِ دلت ارزشِ به پا افتادن را دارد...
#فاطمه_جوادی
@asheghaneha_7071
برایِ منی که داشتنت را با سلول به سلولِ تنم چشیده بودم، برایِ منی که گسی طعم لبهایت زیرِ دندانم رفته بود، برایِ منی که دستهایت کش آمده بود و روحم را نوازش کرده بود، برایِ منی که دستهایم خطِ عمیقِ لبخندِ محزونت را از بر بود، برایِ منی که با پلک هایِ بسته شده ردِ نگاهت را میخواندم، برایِ منی که منِ خودش نبود و منِ تو تا همیشه، که تا هنوز،که تا ابد، برایِ منی که دلتنگیت ته نشین شده بود و قلب سنگی برایم ساخته بود، برایِ منی که فراموشیت شبیه لمسِ آن ستاره دنباله دار بعید بود، برایِ منی که ندیدنت مریضم، ندیدنت رنجورم،ندیدنت آشوبم کرده بود، برایِ منی که هفت شهر عشق را با پایِ پیاده به امیدِ ناامیدیِ پیدا کردنت رفته بود؛ هیچ چیز هیچوقت هیچ سان قوی تر از غمت نبود.. قوی تر از غمت نخواهد شد...
#فاطمه_جوادی
@asheghaneha_7071
#فاطمه_جوادی
@asheghaneha_7071
عشق بیشتر از علاقه به شناخت نیاز دارد...
اینکه بدانید ساعت دو ظهر دوست دارد دوستت دارم بشنود نه راسِ ساعتِ تکراریِ عاشقی...
اینکه بدانید وقتی حالش بد است دوست ندارد قربان صدقه اش بروید،
فقط نیاز دارد بشنود که کنارش هستید تویِ هر سختی و آسانی ...
اینکه بلد باشید زبان چشم هایش را،
بدانید دوست دارد موقع حرف زدن توی چشم هایش زل بزنید...
اینکه آنقدر بلدش باشید که از نوع سلام دادنش هم درک کنید عمقِ دلتنگیش را...
اینکه بدانید انگشتهایتان که بینِ تارهایش میلغزد قند توی دلش آب میشود
و شنیدنِ اسمش با میمِ مالکیت از زبانتان سر ذوقش می آورد...
اینکه بدانی یک تولد دو نفره در یک گوشه دنج را ترجیح میدهد به مهمانی بزرگ و پر سر صدا...
رابطه بیشتر از علاقه به از حفظ بودنش نیاز دارد...
#فاطمه_جوادی
@asheghaneha_7071
اینکه بدانید ساعت دو ظهر دوست دارد دوستت دارم بشنود نه راسِ ساعتِ تکراریِ عاشقی...
اینکه بدانید وقتی حالش بد است دوست ندارد قربان صدقه اش بروید،
فقط نیاز دارد بشنود که کنارش هستید تویِ هر سختی و آسانی ...
اینکه بلد باشید زبان چشم هایش را،
بدانید دوست دارد موقع حرف زدن توی چشم هایش زل بزنید...
اینکه آنقدر بلدش باشید که از نوع سلام دادنش هم درک کنید عمقِ دلتنگیش را...
اینکه بدانید انگشتهایتان که بینِ تارهایش میلغزد قند توی دلش آب میشود
و شنیدنِ اسمش با میمِ مالکیت از زبانتان سر ذوقش می آورد...
اینکه بدانی یک تولد دو نفره در یک گوشه دنج را ترجیح میدهد به مهمانی بزرگ و پر سر صدا...
رابطه بیشتر از علاقه به از حفظ بودنش نیاز دارد...
#فاطمه_جوادی
@asheghaneha_7071
وقتی خودت تصمیم میگیری با پای خودت از زندگی یکی بری
آدم بده داستان میشی تو؛
تویی که رفتی و زدی زیرِ همه چی...
ولی هیچکس فکر نمیکنه که واقعا
چیشد که رفتی؟
چرا اون همه عشق جاشو داد به هیچی؟؟
رفتم؛
چون دوست نداشتم شریک باشمت...
رفتم؛
چون نمیخواستم تصویرت تو ذهنم خراب شه...
رفتم؛
چون فکر میکردم اینجوری خوشحال تری...
رفتما؛
ولی یه ثانیه حق نداری فکر کنی که دیگه دوستت ندارم،
حق نداری فکر کنی که کسی دیگه اومده به جات،
رفتم چون عاشقت بودم،
چون عاشقت هستم،
چون تواِ لعنتی دار و ندارِ من بودی و من برایِ تا ابد داشتنت ازت گذشتم...
#فاطمه_جوادی
@asheghaneha_7071
آدم بده داستان میشی تو؛
تویی که رفتی و زدی زیرِ همه چی...
ولی هیچکس فکر نمیکنه که واقعا
چیشد که رفتی؟
چرا اون همه عشق جاشو داد به هیچی؟؟
رفتم؛
چون دوست نداشتم شریک باشمت...
رفتم؛
چون نمیخواستم تصویرت تو ذهنم خراب شه...
رفتم؛
چون فکر میکردم اینجوری خوشحال تری...
رفتما؛
ولی یه ثانیه حق نداری فکر کنی که دیگه دوستت ندارم،
حق نداری فکر کنی که کسی دیگه اومده به جات،
رفتم چون عاشقت بودم،
چون عاشقت هستم،
چون تواِ لعنتی دار و ندارِ من بودی و من برایِ تا ابد داشتنت ازت گذشتم...
#فاطمه_جوادی
@asheghaneha_7071
دلتنگی را فقط آغوش رفع میکند،
دلتنگی را شنیدن صدایش رفع میکند آنهم نه از پشت گوشی،
درست از کنار گوشت...
دلتنگی را یک ساعت زل زدن توی چشمهایش بدون حتی پلک زدن رفع میکند...
درمان دلتنگی یک کافه دنج است،بنشینی کنارش،
نور مایل بتابد به صورتش،
زل بزنی به نیم رخش،
دستش دور شانه ات باشد و صدای نفس هایش را بشنوی،
قهوه بزنی با عطر تنش
و دستش که دورت پیچیده شده را
هر چند دقیقه یکبار فشار دهی،
که بگویی ببین بودنت خیلی خوب است،
بودنت اینجا،اینطوری توی آغوشم خوب است
خیلی خوب...
#فاطمه_جوادی
@asheghaneha_7071
دلتنگی را شنیدن صدایش رفع میکند آنهم نه از پشت گوشی،
درست از کنار گوشت...
دلتنگی را یک ساعت زل زدن توی چشمهایش بدون حتی پلک زدن رفع میکند...
درمان دلتنگی یک کافه دنج است،بنشینی کنارش،
نور مایل بتابد به صورتش،
زل بزنی به نیم رخش،
دستش دور شانه ات باشد و صدای نفس هایش را بشنوی،
قهوه بزنی با عطر تنش
و دستش که دورت پیچیده شده را
هر چند دقیقه یکبار فشار دهی،
که بگویی ببین بودنت خیلی خوب است،
بودنت اینجا،اینطوری توی آغوشم خوب است
خیلی خوب...
#فاطمه_جوادی
@asheghaneha_7071
دلتنگی را فقط آغوش رفع میکند،
دلتنگی را شنیدن صدایش رفع میکند آنهم نه از پشت گوشی،
درست از کنار گوشت...
دلتنگی را یک ساعت زل زدن توی چشمهایش بدون حتی پلک زدن رفع میکند...
درمان دلتنگی یک کافه دنج است،بنشینی کنارش،
نور مایل بتابد به صورتش،
زل بزنی به نیم رخش،
دستش دور شانه ات باشد و صدای نفس هایش را بشنوی،
قهوه بزنی با عطر تنش
و دستش که دورت پیچیده شده را
هر چند دقیقه یکبار فشار دهی،
که بگویی ببین بودنت خیلی خوب است،
بودنت اینجا،اینطوری توی آغوشم خوب است
خیلی خوب...
@asheghaneha_7071
#فاطمه_جوادی
دلتنگی را شنیدن صدایش رفع میکند آنهم نه از پشت گوشی،
درست از کنار گوشت...
دلتنگی را یک ساعت زل زدن توی چشمهایش بدون حتی پلک زدن رفع میکند...
درمان دلتنگی یک کافه دنج است،بنشینی کنارش،
نور مایل بتابد به صورتش،
زل بزنی به نیم رخش،
دستش دور شانه ات باشد و صدای نفس هایش را بشنوی،
قهوه بزنی با عطر تنش
و دستش که دورت پیچیده شده را
هر چند دقیقه یکبار فشار دهی،
که بگویی ببین بودنت خیلی خوب است،
بودنت اینجا،اینطوری توی آغوشم خوب است
خیلی خوب...
@asheghaneha_7071
#فاطمه_جوادی