غروبِ خورشید جمعه شاید یاد آور "آخرین بارهای زندگی هایمان" است!
آخرین غروب
در
آخرین ساعاتِ
آخرین روزِ هفته!
مثل آخرین باری که هزار بار با خودمان کلنجار رفتیم و نماند
آخرین باری که در چشمان کسی نگاه کردیم و خاطره شد
آخرین باری که خواستیم ولی نشد!
همانقدر دلگیر و سخت و خفه کننده....
کاش بعد از خیلی از آخرین بارهایی که در زندگی داشتیم
فردا و شنبه ای بود...
اگر بعد از این غروب فردایی نبود
قطعاً همه "میمُردیم"!
آدم است دیگر
با فکرِ فرداها و امید به طلوع دوباره زنده است...
#حسین_نهی
@asheghaneha_7071
آخرین غروب
در
آخرین ساعاتِ
آخرین روزِ هفته!
مثل آخرین باری که هزار بار با خودمان کلنجار رفتیم و نماند
آخرین باری که در چشمان کسی نگاه کردیم و خاطره شد
آخرین باری که خواستیم ولی نشد!
همانقدر دلگیر و سخت و خفه کننده....
کاش بعد از خیلی از آخرین بارهایی که در زندگی داشتیم
فردا و شنبه ای بود...
اگر بعد از این غروب فردایی نبود
قطعاً همه "میمُردیم"!
آدم است دیگر
با فکرِ فرداها و امید به طلوع دوباره زنده است...
#حسین_نهی
@asheghaneha_7071
خواستم بگم مهم نیست چند سال از اینکه همو ندیدیم میگذره
مهم نیست به تعداد هر سال چند تا چروک لعنتی میفتن رو صورت مثل ماهتو راه مرگُ کروکی میکشن
و
چند تا از اون تار موهای سیاهت که قشنگ ترین سیاهیِ دنیاس , سفید میشن
مهم نیست اون موقع چقدر جا افتاده شدی و از دنیای جوونیات فاصله گرفتی
من همیشه یه راه برای شناختنِ تو دارم
" چشمات , چشمات "
#حسین_نهی
@asheghaneha_7071
مهم نیست به تعداد هر سال چند تا چروک لعنتی میفتن رو صورت مثل ماهتو راه مرگُ کروکی میکشن
و
چند تا از اون تار موهای سیاهت که قشنگ ترین سیاهیِ دنیاس , سفید میشن
مهم نیست اون موقع چقدر جا افتاده شدی و از دنیای جوونیات فاصله گرفتی
من همیشه یه راه برای شناختنِ تو دارم
" چشمات , چشمات "
#حسین_نهی
@asheghaneha_7071
نهایتا یک روز آنقدر بزرگ می شوی
که سهمت از به یاد آوردن گذشته هایـت
چیزی جز یک لبخند نخواهد بود
می خندی به تمام گریه هایی که بعد از رفتن آدم ها کردی
به التماس هایی که برای ماندن رفتنی ها کردی
و به احساسات بچگانه ای که اسمش را عشق گذاشته بودی
از شوری اشک هایی که ریختی و تلخی خاطره هایت
چیزی جز یک لبخند شیرین نمی ماند
برایت هر چه زودتـر آن لبخند را آرزو می کنم
همین فـردا , اول صبح
عمیق , با تمامِ وجودت
آخ اگر بدانی چقدر شیـرین است
#حسین_نهی
@asheghaneha_7071
که سهمت از به یاد آوردن گذشته هایـت
چیزی جز یک لبخند نخواهد بود
می خندی به تمام گریه هایی که بعد از رفتن آدم ها کردی
به التماس هایی که برای ماندن رفتنی ها کردی
و به احساسات بچگانه ای که اسمش را عشق گذاشته بودی
از شوری اشک هایی که ریختی و تلخی خاطره هایت
چیزی جز یک لبخند شیرین نمی ماند
برایت هر چه زودتـر آن لبخند را آرزو می کنم
همین فـردا , اول صبح
عمیق , با تمامِ وجودت
آخ اگر بدانی چقدر شیـرین است
#حسین_نهی
@asheghaneha_7071
صبر آدمها را تمام نکنید
" عاشق ها " صبور می شوند
هر باری که می بینند و دم نمی زنند
هر باری که می شنوند و فراموش می کنند
یک قدم نزدیک می شوند به تمام شدن
چشم باز می کنی و می بینی
چمدانشان را بسته اند و بی هیچ قیل و قالی رفته اند
زمانی که نگاهت پرت نگاه غریبه ها می شود
و خواهش را درون چشمهای آدم ریشه دارِ زندگی ات نمی بینی
همان آدمی که روزی خودت با تمام وجود انتخابش کردی
و حالا مدام تقلا می کند که شاید او را هم ببینی
جایی بالاخره صبرش تمام می شود
جمع می کند و می رود!
تبر به ریشه ی این آدمها نزنید
زندگیتان به بودن این آدمها بند است
این را بعد از رفتنشان می فهمید
جایی در میان فریادهایتان برای برگشتن آدمی که تمامش کرده اید
در میان مرور بودن های بی منت اش
اشتباهی که اغلب می کنیم این است
که فکر می کنیم این آدمها تا ابد زیر چتر ندیدن هایمان می مانند
بی آنکه به یاد داشته باشیم
" هر آدمی بالاخره یک جایی تمام می شود... "
#حسین_نهی
@asheghaneha_7071
" عاشق ها " صبور می شوند
هر باری که می بینند و دم نمی زنند
هر باری که می شنوند و فراموش می کنند
یک قدم نزدیک می شوند به تمام شدن
چشم باز می کنی و می بینی
چمدانشان را بسته اند و بی هیچ قیل و قالی رفته اند
زمانی که نگاهت پرت نگاه غریبه ها می شود
و خواهش را درون چشمهای آدم ریشه دارِ زندگی ات نمی بینی
همان آدمی که روزی خودت با تمام وجود انتخابش کردی
و حالا مدام تقلا می کند که شاید او را هم ببینی
جایی بالاخره صبرش تمام می شود
جمع می کند و می رود!
تبر به ریشه ی این آدمها نزنید
زندگیتان به بودن این آدمها بند است
این را بعد از رفتنشان می فهمید
جایی در میان فریادهایتان برای برگشتن آدمی که تمامش کرده اید
در میان مرور بودن های بی منت اش
اشتباهی که اغلب می کنیم این است
که فکر می کنیم این آدمها تا ابد زیر چتر ندیدن هایمان می مانند
بی آنکه به یاد داشته باشیم
" هر آدمی بالاخره یک جایی تمام می شود... "
#حسین_نهی
@asheghaneha_7071
عزیزِ من!
دنیای من بدون تو جای قشنگی نیست
تصور کن
صبحا که از خواب بیدار میشم , با بی حوصله ترین حالت ممکن آماده میشم ,تو آینه که نگاه می کنم دیگه خودموجای تو نمیذارم که قرارِ منو با همون حالت مویی که دوست داری ببینی
دستم به شیشه عطر همیشگیم که میگفتی بوش دیوونت میکنه نمیره ,حتی به چروک لباسمم اعتنایی نمی کنم , از خونه بیرون میزنم , خبری از پیام صبح بخیر تو رو موبایلم نیست تا حواسم رو از ترافیک اول صبح و غرولند راننده تاکسی پرت کنه , وسط حسابای سر کارم , یاد قرار عصرمون و دیدن دوباره چشمات حواسم رو جوری پرت نمیکنه که صدای صاحب کارم در بیاد و بلند بگه : حواست کجاست؟ منم بخندم و با خودم بگم " به چشماش! '
و تمام خستگیم در بره
عصر به همون کافه همیشگی که میرم دیگه صدای خنده هات تو گوشم نمیپیچه تا قهوه تلخی که میخورم رو برام شیرین کنه
بعدش وقتی تصمیم می گیرم مسیر کافه تا خونه رو قدم بزنم , تو نیستی تا دستامو تو دستات قفل کنم و فارغ ترین آدم این شهـر بشم وسط این همه شلوغی و ازدحام
کنارت مسافت راه رو فراموش کنم و بعد از دو ساعت قدم زدن موقع رسیدن بگم : چه زود رسیدیم! توام بخندی و بگی: پاهام درد گرفت دیوونه!
دنیای من با تو و بدون تو خیلی فرق میکنه
بدون تو دنیای من یه " دنیای وارونه ی سیاه و سفیدِ! "
#حسین_نهی
@asheghaneha_7071
دنیای من بدون تو جای قشنگی نیست
تصور کن
صبحا که از خواب بیدار میشم , با بی حوصله ترین حالت ممکن آماده میشم ,تو آینه که نگاه می کنم دیگه خودموجای تو نمیذارم که قرارِ منو با همون حالت مویی که دوست داری ببینی
دستم به شیشه عطر همیشگیم که میگفتی بوش دیوونت میکنه نمیره ,حتی به چروک لباسمم اعتنایی نمی کنم , از خونه بیرون میزنم , خبری از پیام صبح بخیر تو رو موبایلم نیست تا حواسم رو از ترافیک اول صبح و غرولند راننده تاکسی پرت کنه , وسط حسابای سر کارم , یاد قرار عصرمون و دیدن دوباره چشمات حواسم رو جوری پرت نمیکنه که صدای صاحب کارم در بیاد و بلند بگه : حواست کجاست؟ منم بخندم و با خودم بگم " به چشماش! '
و تمام خستگیم در بره
عصر به همون کافه همیشگی که میرم دیگه صدای خنده هات تو گوشم نمیپیچه تا قهوه تلخی که میخورم رو برام شیرین کنه
بعدش وقتی تصمیم می گیرم مسیر کافه تا خونه رو قدم بزنم , تو نیستی تا دستامو تو دستات قفل کنم و فارغ ترین آدم این شهـر بشم وسط این همه شلوغی و ازدحام
کنارت مسافت راه رو فراموش کنم و بعد از دو ساعت قدم زدن موقع رسیدن بگم : چه زود رسیدیم! توام بخندی و بگی: پاهام درد گرفت دیوونه!
دنیای من با تو و بدون تو خیلی فرق میکنه
بدون تو دنیای من یه " دنیای وارونه ی سیاه و سفیدِ! "
#حسین_نهی
@asheghaneha_7071
و قلبی
که این روزها و شب ها
بی اختیار تر از همیشه
در سینه ام می کوبد....
راستش را بخواهی
خودم هم باورم نمی شود آخر
ناگهان با دیدن عکس ها و لبخندهایش
یا با شنیدن حرفی از او
تمام قوانین پزشکی را در لحظه ای
نقض می کند
گویی می خواهد از سینه ام بیرون بیاید و با هر تپش به دوست داشتنش همانقدر محکم اقرار کند!
و من همچنان به این می اندیشم
که اگر کارِ "عشق" نیست
پس چیست؟
#حسین_نهی
@asheghaneha_7071
که این روزها و شب ها
بی اختیار تر از همیشه
در سینه ام می کوبد....
راستش را بخواهی
خودم هم باورم نمی شود آخر
ناگهان با دیدن عکس ها و لبخندهایش
یا با شنیدن حرفی از او
تمام قوانین پزشکی را در لحظه ای
نقض می کند
گویی می خواهد از سینه ام بیرون بیاید و با هر تپش به دوست داشتنش همانقدر محکم اقرار کند!
و من همچنان به این می اندیشم
که اگر کارِ "عشق" نیست
پس چیست؟
#حسین_نهی
@asheghaneha_7071