در زندگی بعدی، کاش میشد مسیر را وارونه طی کنم...
در آغاز، پیکری بیجان و مرده باشم و آنگاه راه آغاز شود.
در خانهای از انسانهای سالمند، زندگی را آغاز کنم و هر روز همه چیز، بهتر و بهتر شود. به خاطرِ بیش از حد سالم بودن، از خانه بیرونم کنند؛ بروم و حقوق بازنشستگیام را جمع کنم و سپس، کار کردن را آغاز کنم.
روز اول، یک ساعتِ طلایی خواهم خرید و به مهمانی و پایکوبی خواهم رفت. سپس چهل سال پیوسته کار خواهم کرد و هر روز ، جوانتر خواهم شد. آنگاه برای دبیرستان آمادهام؛ و سپس به دبستان میروم و آنگاه کودک میشوم و بازی میکنم. هیچ مسئولیتی نخواهم داشت. آنقدر جوان و جوانتر میشوم تا به یک نوزاد تبدیل شوم. و آنگاه نُه ماه، در محیطی زیبا و لوکس، چیزی شبیه استخر، غوطهور خواهم شد... و سپس با یک لحظه برانگیختگیِ شورانگیز، زندگی را در اوج به پایان برسانم!
مرگ در می زند
#وودی_آلن
در آغاز، پیکری بیجان و مرده باشم و آنگاه راه آغاز شود.
در خانهای از انسانهای سالمند، زندگی را آغاز کنم و هر روز همه چیز، بهتر و بهتر شود. به خاطرِ بیش از حد سالم بودن، از خانه بیرونم کنند؛ بروم و حقوق بازنشستگیام را جمع کنم و سپس، کار کردن را آغاز کنم.
روز اول، یک ساعتِ طلایی خواهم خرید و به مهمانی و پایکوبی خواهم رفت. سپس چهل سال پیوسته کار خواهم کرد و هر روز ، جوانتر خواهم شد. آنگاه برای دبیرستان آمادهام؛ و سپس به دبستان میروم و آنگاه کودک میشوم و بازی میکنم. هیچ مسئولیتی نخواهم داشت. آنقدر جوان و جوانتر میشوم تا به یک نوزاد تبدیل شوم. و آنگاه نُه ماه، در محیطی زیبا و لوکس، چیزی شبیه استخر، غوطهور خواهم شد... و سپس با یک لحظه برانگیختگیِ شورانگیز، زندگی را در اوج به پایان برسانم!
مرگ در می زند
#وودی_آلن