عاشقانه ها
@Asheghaneha11
دستم رو دنده بود
دستش رو گذاشت رو دستم...
گفتم ای جانم...
جانا الان از گرمی دستات، دستام بی حس میشه دیگه نمیتونم دنده عوض کنم...
گفت عیبی نداره
تا آخرش با همین دنده برو
گفتم یعنی چی؟؟؟
یعنی تا آخرش با همین سرعت کم بریم؟
گفت آره...
سرعت بالا خوبه ها ولی تو سرعت بالا حواست به چال و چوله ها نیست
حواست به دست انداز نیست
احتمال تصادف خیلی زیاده
من ترجیح میدم تو رابطمون آروم پیش بریم
چال و چولست دیگه
زندگی پره از این چال و چوله ها
یه دفعه سر رات میبینی
لااقل سرعتمون کم باشه بتونیم ردش کنیم
نرسه اون روزی که این چاله ها باعث بشه ماشین رابطمون خراب بشه...
نگاهش کردم و گفتم اجازه هست کنار بزنم و شما را ببوسم...
خندید و گفت:کنار خواستی بزن ولی هیچوقت کنار نرو
من بدون تو نمیتونم
@Asheghaneha11
دستش رو گذاشت رو دستم...
گفتم ای جانم...
جانا الان از گرمی دستات، دستام بی حس میشه دیگه نمیتونم دنده عوض کنم...
گفت عیبی نداره
تا آخرش با همین دنده برو
گفتم یعنی چی؟؟؟
یعنی تا آخرش با همین سرعت کم بریم؟
گفت آره...
سرعت بالا خوبه ها ولی تو سرعت بالا حواست به چال و چوله ها نیست
حواست به دست انداز نیست
احتمال تصادف خیلی زیاده
من ترجیح میدم تو رابطمون آروم پیش بریم
چال و چولست دیگه
زندگی پره از این چال و چوله ها
یه دفعه سر رات میبینی
لااقل سرعتمون کم باشه بتونیم ردش کنیم
نرسه اون روزی که این چاله ها باعث بشه ماشین رابطمون خراب بشه...
نگاهش کردم و گفتم اجازه هست کنار بزنم و شما را ببوسم...
خندید و گفت:کنار خواستی بزن ولی هیچوقت کنار نرو
من بدون تو نمیتونم
@Asheghaneha11
چنان به موی تو آشفته ام به بوی تو مست
که نیستم خبر از هر چه در دو عالم هست😌❤️
.
Photographer h.bot_photography
@Asheghaneha11
که نیستم خبر از هر چه در دو عالم هست😌❤️
.
Photographer h.bot_photography
@Asheghaneha11
نمی دانم
چگونه يك زن
می تواند
اين همه قوی باشد
تا از پسِ دوست داشته «نشدن»
بر بيايد.
#ساناز_يوسفی
Photographer saraghiac
@Asheghaneha11
چگونه يك زن
می تواند
اين همه قوی باشد
تا از پسِ دوست داشته «نشدن»
بر بيايد.
#ساناز_يوسفی
Photographer saraghiac
@Asheghaneha11