عاشقانه ها
29.2K subscribers
6.55K photos
699 videos
81 files
200 links
Download Telegram
عاشقانه ها
@Asheghaneha11
نگاش که میاد سمتم
قایم میشم منو نبینه
هنوز نمیدونه قلبم از جاش کنده میشه وقتی میبینمش ، انقد تند میزنه که گاهی دستمو میذارم رو سینمو‌میگم هی چته یواش ،صدای تپش هاشو میشنوم ،روزا کارم شده منتظرش موندن کنار پنجره تا شاید یه مین بیاد هواخوری تا من یواشکی با چشمام بخورمش 😋 عجیب بهش حس دارم ،اون لعنتی هم هی لبخندای کشندشو میاره رو لباش نمیدونه یکی اینجا تا مرزِ جنون میره و برمیگرده، یه بار که مامانم مچمو گرفت بهش گفتم از سگه خوشم میاد داشتم تماشاش میکردم خیلی گوگولیه قایم شدم پسره نبینه یه هو آبروم بره مامانمم سری تکون داد و معلوم بود تو دلش میگه آره ارواح عمت 😅، یه روز دلو زدم به دریا گفتم ایندفعه صاف زل میزنم بهش و یه لبخندِ جانانه نثارش میکنم اما اگه اون منو نخواد چی ؟اگه دیگه نیاد پشت پنجره چی اگه اگه ...😔 وای فکرشم دیوونم میکنه ،ولی من تصمیممو گرفته بودم از فرداش کارم شده بود لب پنجره بشینم منتظرش تا عشقمو بریزم تو صورتم و با لبخندم بهش شلیک کنم 🥰 روزها میگذشت و خبری ازش نبود دیگه کم کم داشتم نگران میشدم آخه هر یکی دو روز یه بار میومد ...
چهار پنج شش روز ... قیافم دیدنی بود اون روزا خیلی پژمرده شده بودم ،بالاخره روز هفتم که مدت ها زل زده بودم به اون پنجره ی رویایی درش باز شد نمیدونین گل از گلم شکفت قلبم داشت وایمیستاد همه ی عشقمو جمع کردم و یه نفس عمیق کشیدم که ... یه صحنه آوار شد رو سرم 💔 اون با یه دختر دیگه ظاهر شد توی اون پنجره ی رویایی تندی قایم شدم و تو سرم هزار تا سوال بود گفتم حتما خواهرشه یا شاید دختر خاله ای چیزی سرمو دزدکی آوردم بیرون دیدم تو چشمای هم زل زدن من حتی پلک هم نمیزدم و داشتم تماشاشون میکردم که ناگهان آروم لباشون رفت سمت هم و ...😭 دنیا آوار شد رو سرم اشکام سرازیر شدن و اونا کماکان لب میگرفتن انقد طولانی که توی هیچ فیلم و یا هیچ کتابی نه دیده بودم و نه خونده بودم یا شاید اون چند ثانیه انقد برام سخت گذشت که انگار ساعت ها طول کشید 😓 سالها گذشت و این صحنه رو هیچ وقت فراموش نکردم ، روزی هزار بار خودمو لعنت کردم که ای کاش اون لبخندِ لعنتی رو زودتر نثارش کرده بودم شاید شانسی برای من و عشقم قائل میشد ...
و گاهی چقدر زود دیر میشه ...
#فرزین_قاسمی
متن از خودم :)
@Asheghaneha11