#پیام_ناشناس
سال 1394 بود واسه اولین بار دیدمش
دوستش کنار بوتیک من یه بوتیک داشت
یه روز اومد سلام داد و گفت اینستاگرام داری عکس لباساتو بذار مشتری جذب کن گفتم چی هست برام نصب کرد و پیج عاشقانه هارو فالو کرد وگفت این بهترین پیج اینستاگرامه من با بندبند جمله هاش عاشقش شدم دوسال هر ثانیه باهم گذشت فشارخانواده ها دست بد روزگار جدامون کرد چهارشنبه شب بود بعد از چندین ماه یه پست از عاشقانه هارو فرستاد و گفت دارم میرم مسافرت برگشتم بیا ببینمت بسه دیگه زیادی دور بودیم دیروز با همه امید منتظرش بودم منتظر خودش اما به جاش به یه عکس رو اگهی ترحیم روبه رو شدم
@Asheghaneha11
سال 1394 بود واسه اولین بار دیدمش
دوستش کنار بوتیک من یه بوتیک داشت
یه روز اومد سلام داد و گفت اینستاگرام داری عکس لباساتو بذار مشتری جذب کن گفتم چی هست برام نصب کرد و پیج عاشقانه هارو فالو کرد وگفت این بهترین پیج اینستاگرامه من با بندبند جمله هاش عاشقش شدم دوسال هر ثانیه باهم گذشت فشارخانواده ها دست بد روزگار جدامون کرد چهارشنبه شب بود بعد از چندین ماه یه پست از عاشقانه هارو فرستاد و گفت دارم میرم مسافرت برگشتم بیا ببینمت بسه دیگه زیادی دور بودیم دیروز با همه امید منتظرش بودم منتظر خودش اما به جاش به یه عکس رو اگهی ترحیم روبه رو شدم
@Asheghaneha11